How to succeed? Get more sleep | Arianna Huffington

آريانا هوفينگتن: چگونه موفق شويم؟ بيشتر بخوابيد

Translator: mahmood rokni Reviewer: zahra soleimanian

My big idea is a very, very small idea

ايده بزرگ من

يك ايده بسيار بسيار كوچك است كه ميتواند قفل ميلياردها ايده بزرگ را، كه هم اكنون در درون ما خفته اند، باز كند.

that can unlock billions of big ideas

يك ايده بسيار بسيار كوچك است كه ميتواند قفل ميلياردها ايده بزرگ را، كه هم اكنون در درون ما خفته اند، باز كند.

يك ايده بسيار بسيار كوچك است كه ميتواند قفل ميلياردها ايده بزرگ را، كه هم اكنون در درون ما خفته اند، باز كند.

that are at the moment dormant inside us.

يك ايده بسيار بسيار كوچك است كه ميتواند قفل ميلياردها ايده بزرگ را، كه هم اكنون در درون ما خفته اند، باز كند.

And my little idea that will do that is sleep.

و ايده كوچك من، که باعث آن خواهد شد، خواب است. (خنده حضار)

و ايده كوچك من، که باعث آن خواهد شد، خواب است. (خنده حضار)

(Laughter)

و ايده كوچك من، که باعث آن خواهد شد، خواب است. (خنده حضار)

(Applause)

(تشويق)

This is a room of type A women.

اين جا محل خانمها درجه يكه.

اين جا محل خانمهاي بيخوابه.

This is a room of sleep-deprived women.

اين جا محل خانمهاي بيخوابه.

And I learned the hard way the value of sleep.

و من به سختي تونستم ارزش خواب رو بياموزم.

و من به سختي تونستم ارزش خواب رو بياموزم.

دو سال و نيم پيش، از خستگي بيهوش شدم.

Two-and-a-half years ago, I fainted from exhaustion.

دو سال و نيم پيش، از خستگي بيهوش شدم.

I hit my head on my desk.

سرم رو زدم به ميزم، استخون چونه ام شكست، چشم راستم پنج بخيه خورد.

I broke my cheekbone, I got five stitches on my right eye.

سرم رو زدم به ميزم، استخون چونه ام شكست، چشم راستم پنج بخيه خورد.

And I began the journey of rediscovering the value of sleep.

و من سيري را براي كشف مجدد ارزش خواب شروع كردم.

و من سيري را براي كشف مجدد ارزش خواب شروع كردم.

و در كلاسهاي مربوط به آن، آن را آموختم، با پزشكان و دانشمندان ملاقات كردم.

And in the course of that, I studied,

و در كلاسهاي مربوط به آن، آن را آموختم، با پزشكان و دانشمندان ملاقات كردم.

I met with medical doctors, scientists,

و در كلاسهاي مربوط به آن، آن را آموختم، با پزشكان و دانشمندان ملاقات كردم.

and I'm here to tell you

و اينجا هستم تا به شما بگم، راه رسيدن به بهره وري بيشتر، الهام بخشي بيشتر و زندگي شادتر،

that the way to a more productive, more inspired, more joyful life

و اينجا هستم تا به شما بگم، راه رسيدن به بهره وري بيشتر، الهام بخشي بيشتر و زندگي شادتر،

و اينجا هستم تا به شما بگم، راه رسيدن به بهره وري بيشتر، الهام بخشي بيشتر و زندگي شادتر،

خواب كافي كردنه. (تشويق)

is getting enough sleep.

(Applause)

خواب كافي كردنه. (تشويق)

And we women are going to lead the way

و ما خانمها ميخواهيم اين انقلاب و اين موضوع فمينيستي جديد را رهبري كنيم.

in this new revolution, this new feminist issue.

و ما خانمها ميخواهيم اين انقلاب و اين موضوع فمينيستي جديد را رهبري كنيم.

We are literally going to sleep our way to the top -- literally --

ما ميخواهيم به معناي واقعي كلمه، برای ترقی‌ و پیشرفت به بالا، بخوابيم. (خنده)

ما ميخواهيم به معناي واقعي كلمه، برای ترقی‌ و پیشرفت به بالا، بخوابيم. (خنده)

(Laughter)

(Applause)

(تشويق)

زيرا متاسفانه، براي آقايان كمبود خواب به يك نماد نيرومندي تبديل شده است.

because unfortunately, for men,

زيرا متاسفانه، براي آقايان كمبود خواب به يك نماد نيرومندي تبديل شده است.

sleep deprivation has become a virility symbol.

زيرا متاسفانه، براي آقايان كمبود خواب به يك نماد نيرومندي تبديل شده است.

I was recently having dinner with a guy

به تازگي با پسري شام ميخوردم كه افتخار ميكرد كه شب گذشته تنها چهار ساعت خواب بوده است.

who bragged that he had only gotten four hours sleep the night before.

به تازگي با پسري شام ميخوردم كه افتخار ميكرد كه شب گذشته تنها چهار ساعت خواب بوده است.

به تازگي با پسري شام ميخوردم كه افتخار ميكرد كه شب گذشته تنها چهار ساعت خواب بوده است.

مي خواستم بهش بگم -- اما نگفتم -- دوس داشتم بگم، "ميدوني چيه؟

And I felt like saying to him -- but I didn't say --

I felt like saying, "You know what? if you had gotten five,

مي خواستم بهش بگم -- اما نگفتم -- دوس داشتم بگم، "ميدوني چيه؟

اگه پنج ساعت خواب بودي، اين شام ميتونست بسيار جذابتر باشد.

this dinner would have been a lot more interesting."

اگه پنج ساعت خواب بودي، اين شام ميتونست بسيار جذابتر باشد.

(Laughter)

(خنده)

There is now a kind of sleep deprivation one-upmanship.

نوعي محروميت خواب كاذب وجود دارد

نوعي محروميت خواب كاذب وجود دارد

Especially here in Washington, if you try to make a breakfast date,

بخصوص در واشنگتن، اگه بخواهيد براي صبحانه قرار بذاريدو بگيد ساعت 8 صبح خوبه؟

and you say, "How about eight o'clock?"

بخصوص در واشنگتن، اگه بخواهيد براي صبحانه قرار بذاريدو بگيد ساعت 8 صبح خوبه؟

they're likely to tell you, "Eight o'clock is too late for me,

اونا ميگن " ساعت 8 براي من خيلي ديره اما اشكال نداره، قبلش ميتونم تنيس بازي كنم

اونا ميگن " ساعت 8 براي من خيلي ديره اما اشكال نداره، قبلش ميتونم تنيس بازي كنم

but that's OK, I can get a game of tennis in

و چنتا كنفرانس تلفني انجام بدم و شمارو ساعت 8 ببينم."

and do a few conference calls and meet you at eight."

و اونا فكر ميكنن كه آن بدين معني است كه به شكل باور نكردني مشغول و مولد هستند.

And they think that means they are so incredibly busy and productive,

و اونا فكر ميكنن كه آن بدين معني است كه به شكل باور نكردني مشغول و مولد هستند.

اما حقيقت اين است كه آنها نيستند، زيرا ما در حال حاظر رهبران درخشاني در تجارت، امور مالي

but the truth is, they're not,

because we, at the moment,

اما حقيقت اين است كه آنها نيستند، زيرا ما در حال حاظر رهبران درخشاني در تجارت، امور مالي

have had brilliant leaders in business, in finance, in politics,

اما حقيقت اين است كه آنها نيستند، زيرا ما در حال حاظر رهبران درخشاني در تجارت، امور مالي

و سياست داريم كه تصميمات وحشتناكي گرفته اند.

و سياست داريم كه تصميمات وحشتناكي گرفته اند.

making terrible decisions.

پس ضريب هوشي بالا به اين معني نيست كه شما يك رهبر خوب هستيد.

So a high IQ does not mean that you're a good leader,

پس ضريب هوشي بالا به اين معني نيست كه شما يك رهبر خوب هستيد.

because the essence of leadership is being able to see the iceberg

زيرا جوهره رهبري اینه که بتونی‌ کوه یخی رو قبل از برخورد با تایتانیک ببینی‌.

زيرا جوهره رهبري اینه که بتونی‌ کوه یخی رو قبل از برخورد با تایتانیک ببینی‌.

before it hits the Titanic.

زيرا جوهره رهبري اینه که بتونی‌ کوه یخی رو قبل از برخورد با تایتانیک ببینی‌.

(Laughter)

و ما توده هاي يخ بسيار زيادي داريم كه تايتانيك ما را تحديد ميكنند.

And we've had far too many icebergs hitting our Titanics.

و ما توده هاي يخ بسيار زيادي داريم كه تايتانيك ما را تحديد ميكنند.

In fact, I have a feeling

در حقيقت، من حس ميكنم اگر برادران لهمان، برادران و خاهران لهمان بودند، ممكن بود هنوز وجود داشته باشند.

that if Lehman Brothers was Lehman Brothers and Sisters,

درواقع، من حس ميكنم اگر برادران لهمان، برادران وخواهران لهمان بودند، ممكن بودهنوز وجودداشته باشند.

درواقع، من حس ميكنم اگر برادران لهمان، برادران وخواهران لهمان بودند، ممكن بودهنوز وجودداشته باشند.

they might still be around.

درواقع، من حس ميكنم اگر برادران لهمان، برادران وخواهران لهمان بودند، ممكن بودهنوز وجودداشته باشند.

(Laughter)

(تشويق)

(Applause)

While all the brothers were busy just being hyper-connected 24/7,

در حالي كه همه برادران كل ساعات هفته را بطور پيوسطه مشغول بودند، شاید خواهر متوجه کوه یخ ميشد

در حالي كه همه برادران كل ساعات هفته را بطور پيوسطه مشغول بودند، شاید خواهر متوجه کوه یخ ميشد

در حالي كه همه برادران كل ساعات هفته را بطور پيوسطه مشغول بودند، شاید خواهر متوجه کوه یخ ميشد

maybe a sister would have noticed the iceberg,

because she would have woken up

زيرا او بعد از هفت و نيم يا هشت ساعت خواب بيدار شده و ميتونست عكس بزرگ را ببينه.

from a seven-and-a-half- or eight-hour sleep,

and have been able to see the big picture.

زيرا او بعد از هفت و نيم يا هشت ساعت خواب بيدار شده و ميتونست عكس بزرگ را ببينه.

زيرا او بعد از هفت و نيم يا هشت ساعت خواب بيدار شده و ميتونست عكس بزرگ را ببينه.

So as we are facing all the multiple crises

پس همزمان با اینکه ما در در سطح جهانی‌ با همه بحرانهاي متعدد رو برو هستيم،

پس همزمان با اینکه ما در در سطح جهانی‌ با همه بحرانهاي متعدد رو برو هستيم،

پس همزمان با اینکه ما در در سطح جهانی‌ با همه بحرانهاي متعدد رو برو هستيم،

in our world at the moment,

what is good for us on a personal level,

آنچه در سطح شخصي براي ما خوبه، لذت بيشتر، قدرشناسی و اثربخشی در زندگیمان را بهمراه داره،

what's going to bring more joy, gratitude, effectiveness in our lives

آنچه در سطح شخصي براي ما خوبه، لذت بيشتر، قدرشناسی و اثربخشی در زندگیمان را بهمراه داره،

آنچه در سطح شخصي براي ما خوبه، لذت بيشتر، قدرشناسی و اثربخشی در زندگیمان را بهمراه داره،

and be the best for our own careers,

و بهترین راه حل برای مشاغلمان را به ارمغان مياره، چنین چیزی برای جهان هم بهتره.

is also what is best for the world.

و بهترین راه حل برای مشاغلمان را به ارمغان مياره، چنین چیزی برای جهان هم بهتره.

So I urge you to shut your eyes,

پس من مصرانه ازشما ميخوام تا چشمتونو ببندید وایده های بزرگي روکه در درونتون آرميده، کشف كنيد،

پس من مصرانه ازشما ميخوام تا چشمتونو ببندید وایده های بزرگي روکه در درونتون آرميده، کشف كنيد،

and discover the great ideas that lie inside us;

پس من مصرانه ازشما ميخوام تا چشمتونو ببندید وایده های بزرگي روکه در درونتون آرميده، کشف كنيد،

تا موتورهاتونو خاموش كنيد و قدرت خواب رو کشف كنيد.

to shut your engines and discover the power of sleep.

تا موتورهاتونو خاموش كنيد و قدرت خواب رو کشف كنيد.

Thank you.

با سپاس

(Applause)

(تشويق)