The power of vulnerability | Brené Brown | TED

برنه بران: قدرت آسیب پذیری

22,392,921 views

2011-01-03 ・ TED


New videos

The power of vulnerability | Brené Brown | TED

برنه بران: قدرت آسیب پذیری

22,392,921 views ・ 2011-01-03

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Sepideh Sekehchi Reviewer: Shahryar Zareparvar
من با این شروع می کنم:
00:16
So, I'll start with this: a couple years ago, an event planner called me
0
16860
3461
چند سال پیش، یک طراح مراسم با من تماس گرفت،
چون قرار بود در یک مراسم سخنرانی کنم.
00:20
because I was going to do a speaking event.
1
20345
2049
و او زنگ زد، و گفت،
00:22
And she called, and she said,
2
22418
1690
"من واقعا با اینکه بر روی اعلامیه
00:24
"I'm really struggling with how to write about you on the little flyer."
3
24132
3572
در مورد شما چی بنویسم، مشکل دارم"
00:27
And I thought, "Well, what's the struggle?"
4
27728
2048
و من فکر کردم، "خب، مشکل چیست؟"
و او گفت، "خب، من سخنرانی شما را دیده ام،
00:30
And she said, "Well, I saw you speak,
5
30488
1904
و فکر کنم شما را یک محقق معرفی کنم،
00:32
and I'm going to call you a researcher, I think,
6
32416
2485
00:34
but I'm afraid if I call you a researcher, no one will come,
7
34925
2888
ولی می ترسم اگر شما را محقق معرفی کنم، کسی نیاید.
چون فکر می کنند سخنرانی شما کسل کننده و بی ربط است."
00:37
because they'll think you're boring and irrelevant."
8
37837
2459
(خنده)
00:40
(Laughter)
9
40320
1001
خوب.
00:41
And I was like, "Okay."
10
41345
1576
00:42
And she said, "But the thing I liked about your talk
11
42945
2478
و گفت، "ولی من از سخنرانی شما
داستان گویی شما را دوست داشتم.
00:45
is you're a storyteller.
12
45447
1216
00:46
So I think what I'll do is just call you a storyteller."
13
46687
2714
پس فکر کنم شما را یک "داستان گو" معرفی کنم."
00:49
And of course, the academic, insecure part of me
14
49990
2976
و البته آن بخشِ دانشگاهی و فاقد اعتماد به نفسِ من
00:52
was like, "You're going to call me a what?"
15
52990
2310
اینجور شد، "می خوای من را چی صدا کنی؟"
او گفت، "شما را یک داستان گو معرفی می کنم."
00:55
And she said, "I'm going to call you a storyteller."
16
55324
2548
00:57
And I was like, "Why not 'magic pixie'?"
17
57896
2849
و من فکر کردم، "پری سحرآمیز چطوره؟"
01:00
(Laughter)
18
60769
2479
(خنده)
01:03
I was like, "Let me think about this for a second."
19
63648
3278
گفتم، "بگذار یک ثانیه فکر کنم."
سعی کردم از خودم شجاعت نشان دهم.
01:07
I tried to call deep on my courage.
20
67291
2539
01:09
And I thought, you know, I am a storyteller.
21
69854
3112
و فکر کردم، من واقعا یک داستان گو هستم.
01:12
I'm a qualitative researcher.
22
72990
1404
من یک محقق کیفی هستم.
01:14
I collect stories; that's what I do.
23
74418
1721
جمع کردن داستان ها، کاری است که می کنم.
01:16
And maybe stories are just data with a soul.
24
76656
2905
و شاید داستان ها نوعی داده به همراه روح باشند.
01:19
And maybe I'm just a storyteller.
25
79585
2381
و شاید من فقط یک داستان گو باشم.
01:21
And so I said, "You know what?
26
81990
1659
پس گفتم، "می دانی چیه؟"
01:23
Why don't you just say I'm a researcher-storyteller."
27
83673
2641
چرا نمی گویی من یک "محقق-داستان گو" هستم."
01:26
And she went, "Ha ha. There's no such thing."
28
86338
3628
و او خندید، "هه. همچین چیزی نداریم."
01:29
(Laughter)
29
89990
1683
(خنده)
01:31
So I'm a researcher-storyteller, and I'm going to talk to you today --
30
91697
3977
پس من یک "محقق-داستان گو" هستم،
و امروز می خواهم با شما صحبت کنم --
01:35
we're talking about expanding perception --
31
95698
2049
ما داریم دربارۀ گسترش بینش صحبت می کنیم --
01:37
and so I want to talk to you and tell some stories
32
97771
2382
بنابراین می خواهم با شما دربارۀ بخشی از تحقیق ام
صحبت کنم و داستان هایی بگویم که
01:40
about a piece of my research that fundamentally expanded my perception
33
100177
5159
بینش من را به طور اساسی گسترش دادند.
01:45
and really actually changed the way that I live and love
34
105360
2889
و در واقع روش زندگی و عشق ورزیدن
01:48
and work and parent.
35
108273
1174
و کار و مادر بودن را در من تغییر دادند.
01:50
And this is where my story starts.
36
110093
2132
و از اینجا داستان من شروع می شود.
01:52
When I was a young researcher, doctoral student,
37
112990
2683
زمانی که محققی جوان بودم، دانشجوی دکترا،
01:55
my first year, I had a research professor who said to us,
38
115697
3977
سال اول، استادی برای درس تحقیق داشتم
که به ما گفت،
01:59
"Here's the thing, if you cannot measure it, it does not exist."
39
119698
3946
"از این قراره که،
اگر نمی توانید چیزی رو اندازه بگیرید، آن چیز وجود ندارد."
و من فکر کردم که او شیرین زبانی می کند.
02:05
And I thought he was just sweet-talking me.
40
125374
2592
گفتم "واقعا؟" و او گفت "قطعا."
02:08
I was like, "Really?" and he was like, "Absolutely."
41
128339
2437
02:10
And so you have to understand
42
130800
2253
باید من را درک کنید
من لیسانس و فوق لیسانس مددکاری اجتماعی داشتم،
02:13
that I have a bachelor's and a master's in social work,
43
133077
2580
و داشتم دکترای مددکاری اجتماعی می گرفتم،
02:15
and I was getting my Ph.D. in social work, so my entire academic career
44
135681
3374
در نتیجه تمام دورۀ دانشجویی
افرادی اطرافم بودند
02:19
was surrounded by people who kind of believed in the "life's messy, love it."
45
139079
5617
که باور داشتند
زندگی به هم ریخته است، عاشق اش باش.
02:25
And I'm more of the, "life's messy, clean it up, organize it
46
145474
5428
و من این نوع آدم هستم که : زندگی به هم ریخته است
جمع و جورش کن، منظم اش کن
02:30
and put it into a bento box."
47
150926
1777
و بگذارش در جعبۀ بنتو(غذای ژاپنی)
02:32
(Laughter)
48
152727
1976
( خنده)
من راهم را برای پیدا کردن
02:35
And so to think that I had found my way, to found a career that takes me --
49
155020
5311
حرفه ای که توانایی اش را دارم، پیدا کرده بودم.--
02:40
really, one of the big sayings in social work is,
50
160355
3333
یک گفتۀ معروف در ممدکاری این است که
02:43
"Lean into the discomfort of the work."
51
163712
2095
باید سختی ها را به جان خرید.
02:46
And I'm like, knock discomfort upside the head
52
166537
2532
و من می گویم، بزن پسِ کله ی سختی ها
02:49
and move it over and get all A's.
53
169093
2278
و کنار بزنش و بهترین امتیازها را بگیر.
02:51
That was my mantra.
54
171395
1912
این تکیه کلام من بود.
02:54
So I was very excited about this.
55
174990
1976
پس من خیلی هیجان زده بودم.
02:56
And so I thought, you know what, this is the career for me,
56
176990
2976
فکر کردم، می دانی، این حرفۀ مناسب من است،
02:59
because I am interested in some messy topics.
57
179990
2976
چون من به موضوع های آشفته علاقه دارم.
03:02
But I want to be able to make them not messy.
58
182990
2371
ولی می خواهم قادر باشم، آنها را از آشفتگی در بیاورم.
می خواهم آنها را درک کنم.
03:05
I want to understand them.
59
185385
1322
03:06
I want to hack into these things that I know are important
60
186731
3577
می خواهم این چیزهایی که
می دانم مهم هستند، هک کنم
03:10
and lay the code out for everyone to see.
61
190332
1976
و رمز را در جلوی دید همه بگذارم.
03:12
So where I started was with connection.
62
192990
2659
پس از "ارتباط" شروع کردم.
03:15
Because, by the time you're a social worker for 10 years,
63
195673
3412
چون بعد از 10 سال کار در مددکاری
متوجه می شوید
03:19
what you realize is that connection is why we're here.
64
199109
4707
ارتباط دلیل بودن ما است.
03:23
It's what gives purpose and meaning to our lives.
65
203840
2380
چیزی است که به زندگی هایمان معنی و هدف می دهد.
معنای اصل همین است.
03:27
This is what it's all about.
66
207076
1786
03:28
It doesn't matter whether you talk to people
67
208886
2097
فرقی نمی کند با کسانی صحبت کنید که
در عدالت اجتماعی فعال هستند یا مددکارانی که در سلامت روان یا سوء استفاده یا بی توجهی فعالیت می کنند،
03:31
who work in social justice, mental health and abuse and neglect,
68
211007
3092
می دانیم که ارتباط،
03:34
what we know is that connection, the ability to feel connected, is --
69
214123
5341
یا توانایی احساس متصل بودن،
که ما از نظر عصب شناختی اینگونه هستیم --
03:39
neurobiologically that's how we're wired --
70
219948
2018
03:41
it's why we're here.
71
221990
1379
همان دلیل بودن ما است.
03:43
So I thought, you know what, I'm going to start with connection.
72
223393
3013
پس من فکر کردم از ارتباط شروع خواهم کرد.
خب شما با این موقعیت آشنا هستید
03:47
Well, you know that situation
73
227067
1897
03:48
where you get an evaluation from your boss,
74
228988
2508
وقتی رئیس تان عملکرد شما را ارزیابی می کند،
03:51
and she tells you 37 things that you do really awesome,
75
231520
2786
و او به شما 37 موردی که خیلی عالی انجام می دهید، می گوید
03:54
and one "opportunity for growth?"
76
234330
2374
و یک مورد که -- جا برای بهتر شدن دارد؟
03:56
(Laughter)
77
236728
1809
(خنده)
و تمام فکر شما همان موردِ جا برای رشد است، درسته؟
03:59
And all you can think about is that opportunity for growth, right?
78
239196
3468
04:02
Well, apparently this is the way my work went as well,
79
242688
2698
خب ظاهراً کار من هم همینطور پیش رفت،
04:05
because, when you ask people about love, they tell you about heartbreak.
80
245410
4977
چون، وقتی از مردم دربارۀ عشق می پرسی
دربارۀ دل شکستگی می گویند.
04:10
When you ask people about belonging,
81
250411
2634
وقتی از مردم دربارۀ حس تعلق می پرسی،
دربارۀ زجرآورترین تجربه های
04:13
they'll tell you their most excruciating experiences of being excluded.
82
253069
3952
طرد شدن می گویند.
04:17
And when you ask people about connection,
83
257045
2501
و وقتی دربارۀ ارتباط می پرسی،
04:19
the stories they told me were about disconnection.
84
259570
2538
داستانهایی که به من گفتند دربارۀ قطع ارتباط بود.
خیلی سریع -- در حدود شش هفته بعد از شروع این تحقیق --
04:23
So very quickly -- really about six weeks into this research --
85
263118
3025
من با این چیز بدون اسم مواجه شدم
04:26
I ran into this unnamed thing that absolutely unraveled connection
86
266167
6022
که کاملا ارتباط را به طریقی که
نفهمیدم یا ندیده بودم، از هم می گسست.
04:32
in a way that I didn't understand or had never seen.
87
272213
2460
و بنابراین من از تحقیق کنار کشیدم
04:35
And so I pulled back out of the research
88
275109
1977
و فکر کردم، من باید بفهمم این چیست.
04:37
and thought, I need to figure out what this is.
89
277110
2230
04:39
And it turned out to be shame.
90
279364
2179
و معلوم شد شرم است.
و شرم به عنوان ترس از قطع ارتباط
04:43
And shame is really easily understood as the fear of disconnection:
91
283212
3278
واقعا قابل فهم است.
آیا چیزی دربارۀ من وجود دارد
04:47
Is there something about me that, if other people know it or see it,
92
287213
4556
که اگر بقیه بدانند یا ببینند
04:51
that I won't be worthy of connection?
93
291793
3166
دیگر سزاوار ارتباط نخواهم بود؟
چیزی که می توانم به شما بگویم این است:
04:55
The things I can tell you about it:
94
295593
1682
این جهانی است، ما همه شرم را تجربه کرده ایم.
04:57
It's universal; we all have it.
95
297299
1667
04:58
The only people who don't experience shame
96
298990
2000
مردمی که شرم را تجربه نمی کنند
قابلیت همدلی یا ارتباط انسانی را ندارند.
05:01
have no capacity for human empathy or connection.
97
301014
2334
هیچ کس نمی خواهد در این مورد حرف بزند.
05:03
No one wants to talk about it,
98
303372
1594
05:04
and the less you talk about it, the more you have it.
99
304990
2571
و هرچه کمتر در موردش حرف بزنی، نشان می دهد بیشتر شرمسار هستی.
05:09
What underpinned this shame, this "I'm not good enough," --
100
309005
5166
چیزی که زیربنای این شرم است،
این است که "من به اندازه کافی خوب نیستم" --
که همه ما با این احساس آشنا هستیم:
05:14
which, we all know that feeling:
101
314195
1604
05:15
"I'm not blank enough. I'm not thin enough,
102
315823
2049
" من به اندازه کافی بی نقص نیستم. به اندازه کافی لاغر
05:17
rich enough, beautiful enough, smart enough, promoted enough."
103
317896
3254
پولدار، زیبا، باهوش نیستم
به اندازه کافی مرتبه شغلی بالا ندارم."
05:21
The thing that underpinned this was excruciating vulnerability.
104
321174
4976
چیزی که زیربنای این بود
آسیب پذیری عاطفی زجر آور بود،
05:26
This idea of, in order for connection to happen,
105
326862
4104
این ایده که،
برای رخ دادن یک ارتباط
05:30
we have to allow ourselves to be seen, really seen.
106
330990
3746
ما باید به خودمان اجازۀ دیده شدن بدهیم
دیده شدن کامل.
و شما احساس من را دربارۀ آسیب پذیری می دانید. من از آسیب پذیری متنفرم.
05:36
And you know how I feel about vulnerability. I hate vulnerability.
107
336061
3198
و بنابراین فکر کردم، این فرصتِ من برای
05:39
And so I thought, this is my chance to beat it back with my measuring stick.
108
339283
4498
به عقب زدن آسیب پذیری با ترکۀ اندازه گیری ام است.
05:43
I'm going in, I'm going to figure this stuff out,
109
343805
2691
من این را خواهم فهمید.
05:46
I'm going to spend a year, I'm going to totally deconstruct shame,
110
346520
3310
یک سال وقت می گذارم، ساختار شرم را شناسایی خواهم کرد.
05:49
I'm going to understand how vulnerability works,
111
349854
2278
خواهم فهمید آسیب پذیری چگونه عمل می کند.
روی دست آسیب پذیری می زنم.
05:52
and I'm going to outsmart it.
112
352156
1435
05:54
So I was ready, and I was really excited.
113
354640
2270
پس آماده و خیلی هیجان زده بودم.
همانطور که می دانید، آخرش خوب نمی شود.
06:00
As you know, it's not going to turn out well.
114
360239
2143
( خنده)
06:02
(Laughter)
115
362406
2513
06:04
You know this.
116
364943
1594
این را می دانید.
06:06
So, I could tell you a lot about shame,
117
366561
1889
می توانستم چیزهای زیادی دربارۀ شرم به شما بگویم.
06:08
but I'd have to borrow everyone else's time.
118
368474
2097
ولی در این صورت باید زمان بقیه را قرض می گرفتم.
06:10
But here's what I can tell you that it boils down to --
119
370595
2857
این چیزی است که به طور خلاصه می توانم بگویم
06:13
and this may be one of the most important things that I've ever learned
120
373476
3382
و این ممکن است یکی از مهمترین چیزهایی باشد که
06:16
in the decade of doing this research.
121
376882
1864
تا به حال در این ده سال تحقیق، آموخته ام.
یک سالی که گفتم
06:20
My one year turned into six years:
122
380068
4192
تبدیل به شش سال شد،
هزاران داستان،
06:24
Thousands of stories, hundreds of long interviews, focus groups.
123
384284
4682
صدها مصاحبۀ طولانی، گروه های کانون (مصاحبۀ دسته جمعی.)
06:28
At one point, people were sending me journal pages
124
388990
2381
در یک مرحله، مردم برای من صفحه های مجلات و
داستان هایشان را می فرستادند.
06:31
and sending me their stories --
125
391395
1837
06:33
thousands of pieces of data in six years.
126
393256
3992
هزاران داده در 6 سال.
و تقریبا دستم آمده بود.
06:37
And I kind of got a handle on it.
127
397272
1694
06:38
I kind of understood, this is what shame is, this is how it works.
128
398990
3099
تقریبا فهمیدم، این شرم است.
شرم اینگونه عمل می کند.
یک کتاب نوشتم،
06:43
I wrote a book, I published a theory, but something was not okay --
129
403452
6247
یک تئوری دادم،
ولی یک چیزی درست نبود --
06:49
and what it was is that, if I roughly took the people I interviewed
130
409723
4156
و آن این بود،
اگر تقریبا افرادی که با آنان مصاحبه کردم
06:53
and divided them into people who really have a sense of worthiness --
131
413903
6572
به دو گروه تقسیم می کردم
یک گروه که واقعا حسِ شایستگی داشتند --
این چیزی است که این بحث به آن می رسد
07:00
that's what this comes down to, a sense of worthiness --
132
420499
2762
یک حسِ شایستگی --
07:03
they have a strong sense of love and belonging --
133
423285
3222
آنان یک حس قوی عشق و تعلق داشتند --
07:06
and folks who struggle for it,
134
426531
1651
و گروه دیگر که با حس شایستگی مشکل داشتند،
07:08
and folks who are always wondering if they're good enough.
135
428206
3100
که همیشه برایشان سوال بود که آیا به اندازه کافی خوب هستند.
فقط یک متغییر بود که
07:11
There was only one variable that separated
136
431330
2239
افرادی که حسِ قوی
07:13
the people who have a strong sense of love and belonging
137
433593
2740
عشق و تعلق داشتن را از
07:16
and the people who really struggle for it.
138
436357
2259
افرادی که با این احساس درگیر بودن، جدا می کرد.
07:18
And that was, the people who have a strong sense of love and belonging
139
438640
3718
و آن این بود، افرادی که
حسِ قوی عشق و تعلق داشتند
07:22
believe they're worthy of love and belonging.
140
442382
2404
باور داشتند آنان سزاوار عشق و تعلق هستند.
07:25
That's it.
141
445704
1150
همین.
07:27
They believe they're worthy.
142
447505
1488
آنان باور داشتند که سزاوار هستند.
07:30
And to me, the hard part of the one thing that keeps us out of connection
143
450736
5818
و برای من، آن قسمت که
<چیزی که مانع ارتباط ما میشود
07:36
is our fear that we're not worthy of connection,
144
456578
3215
ترس ما از سزاوار ارتباط نبودن، است>
07:39
was something that, personally and professionally,
145
459817
2403
چیزی بود که شخصا و از نظر حرفه ای
احساس می کردم باید بهتر بفهمم.
07:42
I felt like I needed to understand better.
146
462244
2222
07:44
So what I did is I took all of the interviews
147
464807
4977
پس آنچه کردم این بود
که تمام مصاحبه هایی که در آنها
07:49
where I saw worthiness, where I saw people living that way,
148
469808
2818
شایستگی دیدم،.. در آنها مردمی دیدم که آنگونه زندگی می کنند،.. برداشتم
07:52
and just looked at those.
149
472650
1888
و صرفا به آنها نگاه کردم.
07:55
What do these people have in common?
150
475314
2048
چه چیز در این مردم مشترک است؟
07:57
I have a slight office supply addiction, but that's another talk.
151
477386
4643
من یک اعتیاد جزئی به لوازم اداری دارم،
ولی آن بحث دیگری است.
08:02
So I had a manila folder, and I had a Sharpie,
152
482053
3477
پس پوشۀ مانیل(کاغذ قهوه ای محکم) و قلم شارپی داشتم
08:05
and I was like, what am I going to call this research?
153
485554
2620
و فکر کردم اسم این تحقیق را چی بگذارم؟
و اولین کلمه ای که به ذهن ام آمد
08:08
And the first words that came to my mind were "whole-hearted."
154
488198
2990
"خوش قلب" بود.
08:11
These are whole-hearted people, living from this deep sense of worthiness.
155
491807
3516
آنان مردمی خوش قلب هستند که با این حسِ عمیقِ شایستگی زندگی می کنند.
پس این رو بر روی پوشه نوشتم
08:15
So I wrote at the top of the manila folder,
156
495347
2856
و شروع به بررسی اطلاعات کردم.
08:18
and I started looking at the data.
157
498227
1929
در واقع، اول در چهار روزی
08:20
In fact, I did it first in a four-day, very intensive data analysis,
158
500180
5993
که به آنالیز داده ها گذشت
این کار را کردم.
08:26
where I went back, pulled the interviews, the stories, pulled the incidents.
159
506197
3577
به عقب برگشتم، مصاحبه ها و داستان ها و اتفاق ها را بیرون کشیدم.
08:29
What's the theme? What's the pattern?
160
509798
1779
درونمایه چیست؟ ااگو چیست؟
08:32
My husband left town with the kids
161
512370
2977
شوهرم با بچه ها از شهر بیرون رفت.
08:35
because I always go into this Jackson Pollock crazy thing,
162
515371
2977
چون من همیشه به حالت دیوانه وار "جکسون پولاک" (نقاش گوشه نشین) فرو می روم
08:38
where I'm just writing and in my researcher mode.
163
518372
3745
و صرفا می نویسم و
و حال و هوای محقق گونه می گیرم.
08:43
And so here's what I found.
164
523625
1547
و خب این چیزی است که من پیدا کردم.
چیزی که بین آنان مشترک بود
08:48
What they had in common was a sense of courage.
165
528114
2852
یک احساس شجاعت بود.
08:51
And I want to separate courage and bravery for you for a minute.
166
531624
3097
و من می خواهم شجاعت و نترسی را برای یک دقیقه از هم تفکیک کنم.
08:54
Courage, the original definition of courage,
167
534745
2441
" کاریج" (شجاعت)، ریشۀ اصلی " کاریج"
از کلمۀ لاتین "کور" به معنای قلب
08:57
when it first came into the English language --
168
537210
2239
وارد زبان انگلیسی شده است
08:59
it's from the Latin word "cor," meaning "heart" --
169
539473
2353
09:01
and the original definition was to tell the story of who you are
170
541850
3011
و معنی اصلی این کلمه
این بوده که با تمام قلب خودتان رو معرفی کنید.
09:04
with your whole heart.
171
544885
1414
و آن دسته افراد
09:07
And so these folks had, very simply, the courage to be imperfect.
172
547059
4174
خیلی ساده، شجاعت
ناقص و ناکامل بودن را داشتند.
09:13
They had the compassion to be kind to themselves first and then to others,
173
553632
4977
آنان این دلسوزی را داشتند که
ابتدا با خود مهربان باشند سپس با دیگران
09:18
because, as it turns out,
174
558633
1199
چون، اینطور که روشن است، ما نمی توانیم برای دیگران دلسوزی کنیم
09:19
we can't practice compassion with other people
175
559856
2234
اگر نتوانیم با خودمان مهربانانه برخورد کنیم.
09:22
if we can't treat ourselves kindly.
176
562114
1743
09:24
And the last was they had connection, and -- this was the hard part --
177
564259
4397
و در آخر اینکه آنان ارتباط داشتند
و -- این قسمت سخت بود --
09:28
as a result of authenticity,
178
568680
2977
و در نتیجۀ خلوص
09:31
they were willing to let go of who they thought they should be
179
571681
3285
آنان تمایل داشتند از آنچه فکر می کردند باید باشند، دست بردارند
09:34
in order to be who they were, which you have to absolutely do that
180
574990
4604
تا همان کسی باشند که هستند،
کاری که شما قطعا باید برای
09:39
for connection.
181
579618
1173
ارتباط انجام دهید.
09:43
The other thing that they had in common was this:
182
583323
4000
چیز دیگری که بین آنان مشترک بود
این بود که
09:50
They fully embraced vulnerability.
183
590910
3080
آنان به طور کامل پذیرای آسیب پذیری بودند.
09:55
They believed that what made them vulnerable made them beautiful.
184
595679
6651
باور داشتند
چیزی که آنان را آسیب پذیر می کند
آنان را زیبا می کند.
آنان نه می گفتند آسیب پذیری
10:06
They didn't talk about vulnerability being comfortable,
185
606141
3825
خوشایند است،
10:09
nor did they really talk about it being excruciating --
186
609990
2826
نه می گفتند زجرآور است--
10:12
as I had heard it earlier in the shame interviewing.
187
612840
2478
همانطور که قبلا در مصاحبه های شرم شنیده بودم.
فقط می گفتند لازم است.
10:15
They just talked about it being necessary.
188
615342
2230
10:18
They talked about the willingness to say, "I love you" first ...
189
618633
3976
آنان از تمایلشان به اینکه
نفر اول باشند که می گویند"من عاشقت ام" می گفتند
تمایل
10:24
the willingness to do something where there are no guarantees ...
190
624378
5373
به انجام کاری که
در آن هیچ تضمینی وجود ندارد.
10:31
the willingness to breathe through waiting for the doctor to call
191
631283
4335
تمایل به بند نیامدن نفس و
به طور طبیعی گذراندن زمان انتظار برای تماس دکتر
10:35
after your mammogram.
192
635642
1283
بعد از ماموگرافی (جهت تشخیص سرطان سینه)
10:38
They're willing to invest in a relationship
193
638631
3265
آنان تمایل دارند در رابطه ای سرمایه گذاری کنند
10:41
that may or may not work out.
194
641920
1450
که ممکن است ادامه داشته باشد یا نداشته باشد.
10:44
They thought this was fundamental.
195
644465
1870
فکر می کردند این امر اساسی است.
10:47
I personally thought it was betrayal.
196
647442
2619
من شخصا فکر می کردم آسیب زننده و خیانت است.
10:50
I could not believe I had pledged allegiance to research, where our job --
197
650847
4596
باور نمی کردم که عهد وفاداری به
تحقیق، بسته ام.
10:55
you know, the definition of research is to control and predict,
198
655467
4064
معنای تحقیق
کنترل و پیش بینی است.
10:59
to study phenomena for the explicit reason to control and predict.
199
659555
4643
مطالعه ی پدیده ها برای فهم صریح
از پدیده ها به منظور کنترل و پیش بینی آن.
11:04
And now my mission to control and predict
200
664222
4366
و حالا ماموریت من
برای کنترل و پیش بینی
11:08
had turned up the answer that the way to live is with vulnerability
201
668612
3569
این جواب را داده بود که تنها راه زندگی از طریق کنار آمدن با آسیب پذیری
و عدم کنترل و پیش بینی، است.
11:12
and to stop controlling and predicting.
202
672205
2098
11:14
This led to a little breakdown --
203
674327
1777
این به یک آشفتگی روانی کوچک منجر شد.
11:16
(Laughter)
204
676902
5064
(خنده)
11:21
-- which actually looked more like this.
205
681990
2976
-- که بیشتر شبیه این بود.
11:24
(Laughter)
206
684990
1493
(خنده)
11:26
And it did.
207
686507
1977
واقعا بود.
11:28
I call it a breakdown; my therapist calls it a spiritual awakening.
208
688508
3180
من بهش می گفتم "فروپاشی روانی"، روانشناسم می گوید "هشیاری روانی"
11:31
(Laughter)
209
691712
1234
11:32
A spiritual awakening sounds better than breakdown,
210
692970
2417
یک "هشیاری روانی" به نظر بهتر از "فروپاشی روانی" است.
ولی به شما اطمینان می دهم "فروپاشی روانی" بود.
11:35
but I assure you, it was a breakdown.
211
695411
1777
باید داده هایم را کنار می گذاشتم و یک روانشناس پیدا می کردم.
11:37
And I had to put my data away and go find a therapist.
212
697212
2904
بگذارید چیزی به شما بگویم: شما زمانی می فهمید چه کسی هستید
11:40
Let me tell you something: you know who you are
213
700140
2231
که با دوستانتان تماس می گیرید و می گویید: "فکر کنم باید یکی را ببینم.
11:42
when you call your friends and say, "I think I need to see somebody.
214
702395
3240
کسی را می توانی معرفی کنی؟"
11:45
Do you have any recommendations?"
215
705659
1806
11:47
Because about five of my friends were like,
216
707489
2049
چون حدود پنج دوست من گفتند
11:49
"Wooo, I wouldn't want to be your therapist."
217
709562
2144
"اووه. اگه من بودم نمی خواستم روانشناس تو بشم"
11:51
(Laughter)
218
711730
2738
(خنده)
11:54
I was like, "What does that mean?"
219
714492
1977
گفتم "این یعنی چی؟"
11:56
And they're like, "I'm just saying, you know.
220
716493
3207
و آنان گفتند، "فقط دارم می گم،
11:59
Don't bring your measuring stick."
221
719724
1977
ترکۀ اندازه گیری ات را نبر."
12:01
(Laughter)
222
721725
2736
گفتم " باشه"
12:04
I was like, "Okay."
223
724485
1200
12:06
So I found a therapist.
224
726545
1834
پس یک روانشناس پیدا کردم.
12:08
My first meeting with her, Diana --
225
728403
1903
در اولین ملاقاتم با او، "دایان"
لیستم را که افراد خوش قلب
12:12
I brought in my list of the way the whole-hearted live, and I sat down.
226
732109
4294
چگونه زندگی می کنند، با خود بردم، و نشستم.
12:16
And she said, "How are you?"
227
736427
1809
او گفت "حالت چطور است؟"
12:18
And I said, "I'm great. I'm okay."
228
738260
3595
من گفتم "خیلی خوب هستم."
12:21
She said, "What's going on?"
229
741879
1524
او گفت "موضوع چیست؟"
12:23
And this is a therapist who sees therapists,
230
743427
2619
و این روانشناس کسی است که روانشناس ها دیگر پیش او می روند.
12:26
because we have to go to those, because their B.S. meters are good.
231
746070
5213
چون ما باید پیش آنان برویم،
چون حرف مفت سنج آنان، خوب است.
12:31
(Laughter)
232
751307
1976
(خنده)
12:33
And so I said, "Here's the thing, I'm struggling."
233
753736
3833
و من گفتم،
"مسئله این است، من با چیزی درگیر هستم"
12:37
And she said, "What's the struggle?"
234
757593
1810
و او گفت "درگیر چی؟"
گفتم "خب من با آسیب پذیری مشکل دارم.
12:40
And I said, "Well, I have a vulnerability issue.
235
760442
2261
12:42
And I know that vulnerability is the core of shame and fear
236
762727
5355
و می دانم که آسیب پذیری هستۀ
شرم و ترس
و درگیری ما با شایستگی است.
12:48
and our struggle for worthiness,
237
768106
1597
12:49
but it appears that it's also the birthplace of joy, of creativity,
238
769727
5676
ولی به نظر می رسد، محلِ تولدِ
شادی، خلاقیت
12:55
of belonging, of love.
239
775427
1976
تعلق و عشق هم هست.
12:57
And I think I have a problem, and I need some help."
240
777776
5436
و فکر کنم من یک مشکل دارم
و به کمک نیاز دارم."
و گفتم "ولی نکته اینجاست،
13:03
And I said, "But here's the thing: no family stuff, no childhood shit."
241
783236
5167
مسائل خانوادگی و
چرت و پرت درباره دوران بچگی رو مطرح نکنید."
13:08
(Laughter)
242
788427
1976
(خنده)
13:10
"I just need some strategies."
243
790427
2976
"من فقط به چند استراتژی نیاز دارم"
13:13
(Laughter)
244
793427
3976
(خنده)
13:17
(Applause)
245
797427
3585
(تشویق)
ممنون.
13:21
Thank you.
246
801036
1562
13:24
So she goes like this.
247
804283
1477
او اینطور سر تکان داد.
13:27
(Laughter)
248
807427
2356
(خنده)
13:29
And then I said, "It's bad, right?"
249
809807
2596
و من گفتم "وضعم بد است، درسته؟"
13:32
And she said, "It's neither good nor bad."
250
812427
2976
و او گفت " این نه خوب است، نه بد"
13:35
(Laughter)
251
815427
1833
(خنده)
13:37
"It just is what it is."
252
817284
1634
" فقط همان چیزی است که هست"
13:39
And I said, "Oh my God, this is going to suck."
253
819664
2739
و من گفتم "خدای من، خیلی افتضاح می شه"
13:42
(Laughter)
254
822427
1952
(خنده)
13:45
And it did, and it didn't.
255
825593
2254
و شد و نشد.
13:47
And it took about a year.
256
827871
2063
و یک سال طول کشید
13:49
And you know how there are people
257
829958
2016
و می دانید که مردمی هستند که
13:51
that, when they realize that vulnerability and tenderness are important,
258
831998
4024
وقتی متوجه می شوند آسیب پذیری و نرمی مهم هستند
تسلیم می شوند و به درون آن قدم می گذارند.
13:56
that they surrender and walk into it.
259
836046
2031
الف: من اینطور نیستم
13:59
A: that's not me,
260
839231
1960
و ب: من حتی با چنین افرادی نمی گردم.
14:01
and B: I don't even hang out with people like that.
261
841215
2397
14:03
(Laughter)
262
843636
2767
(خنده)
14:06
For me, it was a yearlong street fight.
263
846427
2087
برای من یک دعوای یکسالۀ خیابانی بود.
14:09
It was a slugfest.
264
849752
1174
یک مشت پرانی بود.
14:11
Vulnerability pushed, I pushed back.
265
851339
1834
آسیب پذیری هل می داد، من هل می دادم.
14:13
I lost the fight,
266
853593
3087
من باختم.
14:16
but probably won my life back.
267
856704
1699
ولی شاید زندگی ام را دوباره به دست آوردم.
14:18
And so then I went back into the research
268
858727
1976
و بعد دوباره به تحقیق برگشتم
14:20
and spent the next couple of years
269
860727
1676
و چند سال بعد را به تلاش برای
14:22
really trying to understand what they, the whole-hearted,
270
862427
2976
درک خوش قلب ها گذراندم.
14:25
what choices they were making, and what we are doing with vulnerability.
271
865427
5976
انتخاب هایی که می کنند،
و کاری که ما با
آسیب پذیری می کنیم.
14:31
Why do we struggle with it so much?
272
871427
2340
چرا ما تا این اندازه با آن درگیر هستیم؟
14:33
Am I alone in struggling with vulnerability?
273
873791
2161
آیا من در درگیری با آسیب پذیری تنها هستم؟
نه
14:37
No.
274
877190
1213
14:38
So this is what I learned.
275
878427
1461
پس این چیزی است که من یاد گرفتم.
14:41
We numb vulnerability --
276
881959
1667
ما آسیب پذیری را
14:44
when we're waiting for the call.
277
884680
1587
وقتی منتظر آن تلفن هستیم، بی حس می کنیم.
14:46
It was funny, I sent something out on Twitter and on Facebook
278
886291
2889
خیلی خنده دار بود. وقتی روی فیس بوک و توئیتر فرستادم که
"چطور آسیب پذیری را معنی کنید؟
14:49
that says, "How would you define vulnerability?
279
889204
2274
چه چیزی به شما احساس آسیب پذیری می دهد؟"
14:51
What makes you feel vulnerable?"
280
891502
1548
و در طی یک ساعت و نیم، 150 جواب گرفتم.
14:53
And within an hour and a half, I had 150 responses.
281
893074
2724
14:55
Because I wanted to know what's out there.
282
895822
2973
چون می خواستم بدانم
بقیه چی فکر می کنند.
<اجبار به کمک خواستن از شوهرم،
15:01
Having to ask my husband for help because I'm sick, and we're newly married;
283
901204
5023
چون من مریض هستم و ما تازه ازدواج کرده ایم؛
آغاز رابطه جنسی با شوهرم؛
15:06
initiating sex with my husband;
284
906251
2007
15:08
initiating sex with my wife;
285
908282
2714
آغاز رابطه جنسی با زنم؛
جواب رد شنیدن، پیشنهاد دوستی دادن؛
15:11
being turned down; asking someone out;
286
911020
2978
منتظر تماس دکتر ماندن؛
15:14
waiting for the doctor to call back;
287
914022
2039
اخراج شدن، اخراج کردن مردم> --
15:16
getting laid off; laying off people.
288
916085
2342
15:18
This is the world we live in.
289
918451
1404
این دنیایی است که در آن زندگی می کنیم.
15:20
We live in a vulnerable world.
290
920962
2968
ما در دنیای آسیب پذیری عاطفی زندگی می کنیم.
15:23
And one of the ways we deal with it is we numb vulnerability.
291
923954
2936
و یکی از راههای ما برای مواجه با آن
بی حس کردن آسیب پذیری است.
15:27
And I think there's evidence --
292
927688
1715
و فکر می کنم شواهد آن وجود دارد--
15:29
and it's not the only reason this evidence exists,
293
929427
2381
و این تنها دلیل وجود این شواهد نیست،
15:31
but I think it's a huge cause --
294
931832
2109
ولی فکر می کنم یک علت بزرگ است --
15:33
We are the most in-debt ...
295
933965
2889
ما بدهکارترین
چاق ترین،
15:38
obese ...
296
938538
1222
15:40
addicted and medicated adult cohort in U.S. history.
297
940910
4159
معتادترین و دوا درمان شده ترین
جامعۀ بالغ در تاریخ آمریکا هستیم.
15:48
The problem is -- and I learned this from the research --
298
948315
3270
مشکل این است -- این را از تحقیق فهمیدم --
15:51
that you cannot selectively numb emotion.
299
951609
3143
شما نمی توانید به طور انتخابی احساسات را بی حس کنید.
15:55
You can't say, here's the bad stuff.
300
955291
2333
نمی توانید بگوید، اینها چیز بدها هستند.
15:58
Here's vulnerability, here's grief, here's shame,
301
958427
2376
یک طرف آسیب پذیری، سوگ، شرم
16:00
here's fear, here's disappointment.
302
960827
1676
ترس، ناامیدی داریم،
16:02
I don't want to feel these.
303
962527
1876
من نمی خواهم اینها را احساس کنم.
16:04
I'm going to have a couple of beers and a banana nut muffin.
304
964427
2882
من چند آبجو و کلوچه موزی می خورم.
16:07
(Laughter)
305
967333
2686
(خنده)
نمی خواهم اینها را احساس کنم.
16:10
I don't want to feel these.
306
970043
1869
16:11
And I know that's knowing laughter.
307
971936
1976
می دانم این خنده ی معنی داری است.
16:13
I hack into your lives for a living.
308
973936
2467
من برای امرار معاش، به زندگی شما نفوذ می کنم.
16:16
God.
309
976427
1976
خدا
16:18
(Laughter)
310
978427
2547
(خنده)
16:20
You can't numb those hard feelings
311
980998
2758
شما نمی توانید آن احساسات نا مطلوب را
16:23
without numbing the other affects, our emotions.
312
983780
2634
بدون بی حس کردن اثرات یعنی احساسات مان، بی حس کنید.
نمی توانید به طور انتخابی بی حس کنید.
16:26
You cannot selectively numb.
313
986438
1452
16:27
So when we numb those,
314
987914
2607
پس وقتی آنها را بی حس می کنیم،
16:30
we numb joy,
315
990545
2523
همراه آن شادی
قدردانی
16:33
we numb gratitude,
316
993092
1311
16:34
we numb happiness.
317
994427
1300
خوشحالی را نیز بی حس می کنیم.
و بعد ما بدبخت و سیه روز می شویم،
16:37
And then, we are miserable,
318
997148
3123
و دنبال هدف و معنا می گردیم.
16:40
and we are looking for purpose and meaning,
319
1000295
2009
و بعد احساس آسیب پذیری می کنیم.
16:42
and then we feel vulnerable,
320
1002328
1432
16:43
so then we have a couple of beers and a banana nut muffin.
321
1003784
2808
و بعد چند لیوان آبجو و کلوچۀ موزی می خوریم.
16:46
And it becomes this dangerous cycle.
322
1006616
3366
و این تبدیل به این چرخۀ خطرناک می شود.
16:51
One of the things that I think we need to think about
323
1011087
3133
یکی از چیزهایی که فکر می کنم باید درباره اش فکر کنیم
16:54
is why and how we numb.
324
1014244
1976
این است که چرا و چگونه ما بی حس می کنیم.
16:56
And it doesn't just have to be addiction.
325
1016928
2080
و این تنها مربوط به اعتیاد نیست.
کار دیگر ما
17:00
The other thing we do is we make everything that's uncertain certain.
326
1020477
3373
قطعی کردن هر چیز نامشخص است.
17:05
Religion has gone from a belief in faith and mystery to certainty.
327
1025427
5086
مذهب از باور به ایمان و حقایق رازگونه غیر قابل فهم،
به قطعیت و یقین رسیده است.
17:10
"I'm right, you're wrong. Shut up."
328
1030537
1682
حق با من است، حق با تو نیست. خفه شو.
همین است.
17:14
That's it.
329
1034187
1216
فقط قطعیت.
17:16
Just certain.
330
1036611
1270
هرچه بیشتر می ترسیم، بیشتر آسیب پذیر هستیم،
17:18
The more afraid we are, the more vulnerable we are,
331
1038340
2416
و بیشتر می ترسیم.
17:20
the more afraid we are.
332
1040780
1385
سیاست امروز شبیه این است.
17:22
This is what politics looks like today.
333
1042189
2007
دیگر هیچ مباحثه ای وجود ندارد.
17:24
There's no discourse anymore.
334
1044220
1675
17:25
There's no conversation.
335
1045919
1484
هیچ گفتگویی وجود ندارد.
17:27
There's just blame.
336
1047807
1224
فقط سرزنش هست.
17:29
You know how blame is described in the research?
337
1049055
2317
می دانید چگونه سرزنش در این تحقیق تعریف شده؟
17:32
A way to discharge pain and discomfort.
338
1052553
2499
یک راه برای تخلیۀ درد و ناراحتی.
ما ایده آل سازی می کنیم.
17:37
We perfect.
339
1057616
1190
17:38
If there's anyone who wants their life to look like this, it would be me,
340
1058830
3778
اگر یک نفر باشد که زندگی اش را اینگونه بخواهد، او من هستم
ولی این جواب نمی دهد.
17:42
but it doesn't work.
341
1062632
1227
17:43
Because what we do is we take fat from our butts and put it in our cheeks.
342
1063883
3620
چون کاری که ما می کنیم بر داشتن چربی از کفل
و گذاشتن آن در گونه هایمان است.
17:47
(Laughter)
343
1067527
3439
(خنده)
17:50
Which just, I hope in 100 years, people will look back and go, "Wow."
344
1070990
3413
که امیدوارم صد سال بعد
مردم به عقب نگاه کنند و بگویند : وای (از حیرت)
17:54
(Laughter)
345
1074427
2523
(خنده)
17:56
And we perfect, most dangerously, our children.
346
1076974
3429
و ما از همه خطرناک تر
بچه هایمان را ایده آل سازی می کنیم.
18:00
Let me tell you what we think about children.
347
1080427
2143
بگذارید بگویم ما دربارۀ بچه ها چی فکر می کنیم.
18:02
They're hardwired for struggle when they get here.
348
1082594
2809
وقتی به این دنیا می آیند، درگیری و تقلا در آنان ذاتی است.
18:05
And when you hold those perfect little babies in your hand,
349
1085427
2882
وقتی که آن نوزادان بی نقص را در دستتان می گیرید
18:08
our job is not to say, "Look at her, she's perfect.
350
1088333
2958
وظیفۀ ما این نیست که بگوییم "نگاهش کن، بی نقص است
وظیفۀ من است که او را بی نقص نگه دارم --
18:11
My job is just to keep her perfect --
351
1091315
1896
مطمئن شوم که تا کلاس پنجم عضو تیم تنیس می شود و تا کلاس هفتم به دانشگاه ییل می رود."
18:13
make sure she makes the tennis team by fifth grade and Yale by seventh."
352
1093235
3407
این وظیفۀ ما نیست.
18:16
That's not our job.
353
1096666
1237
18:17
Our job is to look and say,
354
1097927
1609
وظیفۀ ما این است که نگاه کنیم و بگوییم
18:19
"You know what? You're imperfect, and you're wired for struggle,
355
1099560
3016
"یک چیز را می دانی؟ تو کامل نیستی، و به طور ذاتی باید تقلا کنی،
18:22
but you are worthy of love and belonging."
356
1102600
2000
ولی سزاوار عشق و تعلق داشتن هستی."
این وظیفۀ ما است.
18:25
That's our job.
357
1105501
1187
به من نسلی از بچه ها نشان بدهید که اینگونه بزرگ شده اند،
18:27
Show me a generation of kids raised like that,
358
1107104
2230
و در آن صورت ما به مشکلاتی که امروز می بینیم، پایان خواهیم داد.
18:29
and we'll end the problems, I think, that we see today.
359
1109358
2601
18:31
We pretend that what we do doesn't have an effect on people.
360
1111983
5452
ما وانمود می کنیم آنچه انجام می دهیم
روی مردم اثری ندارد.
18:38
We do that in our personal lives.
361
1118871
1634
ما این را در زندگی های شخصی مان انجام می دهیم.
18:40
We do that corporate --
362
1120529
1223
این را در سازمان ها انجام می دهیم--
18:41
whether it's a bailout, an oil spill ...
363
1121776
2110
چه کمک مالی باشد، چه نشت نفت،
چه یک دستور بازگشت محصولات معیوب --
18:45
a recall.
364
1125386
1160
18:46
We pretend like what we're doing
365
1126570
1977
وانمود می کنیم آنچه انجام می دهیم
18:48
doesn't have a huge impact on other people.
366
1128571
2086
بر روی بقیه مردم اثر بزرگی ندارد.
18:51
I would say to companies, this is not our first rodeo, people.
367
1131427
3274
من به شرکت ها این رو میگم که این مردم دیگر گاوچران نیستند.
18:55
We just need you to be authentic and real and say ...
368
1135769
2667
ما فقط می خواهیم شما معتبر و اصیل باشید
و بگویید "متاسفیم،
18:59
"We're sorry. We'll fix it."
369
1139919
2144
درستش می کنیم."
19:05
But there's another way, and I'll leave you with this.
370
1145535
2772
ولی راه دیگری هم هست، و من شما را با این تنها می گذارم.
من این را فهمیده ام:
19:08
This is what I have found:
371
1148331
1381
19:09
To let ourselves be seen, deeply seen, vulnerably seen ...
372
1149736
4523
راه دیگر این است که اجازه دهیم، دیده شویم.
عمیقا دیده شویم،
در معرض آسیب دیده شویم
19:16
to love with our whole hearts, even though there's no guarantee --
373
1156891
4389
برای عشق ورزیدن از صمیم قلب
اگر چه هیچ تضمینی وجود نداشته باشد--
و این خیلی مشکل است،
19:21
and that's really hard,
374
1161304
1254
19:22
and I can tell you as a parent, that's excruciatingly difficult --
375
1162582
3341
و من به عنوان یک مادر می گویم، به طور زجرآوری سخت است--
برای تمرین سپاسگذاری و شادی کردن
19:28
to practice gratitude and joy in those moments of terror,
376
1168495
4182
در آن لحظات وحشت
19:32
when we're wondering, "Can I love you this much?
377
1172701
2313
وقتی از خودمان می پرسیم "می توانم تا این اندازه عشق بورزم؟
می توانم با تمام وجود به این باور داشته باشم؟
19:35
Can I believe in this this passionately?
378
1175038
2186
می توانم در این باره چنین خشمگین باشم؟"
19:37
Can I be this fierce about this?"
379
1177248
1930
19:39
just to be able to stop and, instead of catastrophizing what might happen,
380
1179202
3577
صرفا داشتن توانایی توقف، به جای فاجعه کردنِ آنچه ممکن است اتفاق بیافتد.
و گفتن "من واقعا سپاسگذار هستم،
19:42
to say, "I'm just so grateful,
381
1182803
1977
19:44
because to feel this vulnerable means I'm alive."
382
1184804
2400
چون احساس این آسیب پذیری یعنی من زنده هستم."
19:48
And the last, which I think is probably the most important,
383
1188748
3662
و آخرین نکته، که فکر می کنم احتمالا مهمترین است،
باور به کافی بودن، است.
19:52
is to believe that we're enough.
384
1192434
1650
19:54
Because when we work from a place, I believe, that says, "I'm enough" ...
385
1194664
3849
چون وقتی با این دید عمل می کنیم
که می گوید " من کافی هستم"
20:00
then we stop screaming and start listening,
386
1200743
3968
آن وقت از فریاد کشیدن دست می کشیم و شروع به گوش دادن می کنیم.
20:04
we're kinder and gentler to the people around us,
387
1204735
2327
با اطرافیان مهربان تر و ملایم تر می شویم،
و با خودمان مهربان تر و ملایم تر می شویم.
20:07
and we're kinder and gentler to ourselves.
388
1207086
2149
تمام حرفم همین بود. ممنون.
20:10
That's all I have. Thank you.
389
1210125
1478
20:11
(Applause)
390
1211627
2593
(تشویق)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7