A story of mixed emoticons | Rives

رایوز با شکلک ها اینترنتی مختلف داستان می گوید.

Translator: Mitra Dehghan Reviewer: Behrad Tehrani

This means, "I'm smiling."

این یعنی من دارم می خندم.

So does that.

این هم همین طور

This means "mouse."

این یعنی موش.

"Cat."

گربه.

Here we have a story.

این هم داستان ما است.

The start of the story, where this means guy,

اول داستان این جاست. این یعنی پسر،

and that is a ponytail on a passer-by.

این هم یک دختر رهگذره که موهاش رو دم اسبی کرده.

Here's where it happens.

داستان این جا اتفاق می افته.

These are when.

و این ها هم زمان وقوع آن هستند.

This is a cassette tape the girl puts into her cassette-tape player.

این نوار کاستی است که دختر توی واکمنش می گذارد.

She wears it every day.

هر روز آن را گوش می کنه.

It's not considered vintage --

البته چیز خاصی نیست---

she just likes certain music to sound a certain way.

مسئله این است که دختر به آهنگ های خاصی علاقه دارد.

Look at her posture; it's remarkable.

به هیکلش نگاه کنید، فوق العاده است.

That's because she dances.

به خاطر این است که زیاد می رقصد.

Now he, the guy, takes all of this in, figuring,

و پسر، همه این ها را می بیند، و با خود فکر می کند،

"Honestly, geez, what are my chances?"

خدای من، من چه شانسی دارم؟

(Laughter)

(خنده حاضرین)

And he could say, "Oh my God!"

می تونه بگه، " اوه خدای من!"

or "I heart you!"

یا "من دوستت دارم!"

"I'm laughing out loud."

دارم با صدای بلند می خندم.

"I want to give you a hug."

می خواهم در آغوش بگیرمت.

But he comes up with that, you know.

ولی به خودش مسلط می شود، می دونید.

He tells her, "I'd like to hand-paint your portrait on a coffee mug."

به دختر می گه، " دلم می خواهد عکست را روی فنجان قهوه بکشم"

(Laughter)

(صدای خنده حاضرین)

Put a crab inside it.

یک خرچنگ در آن بگذار.

Add some water.

کمی آب اضافه کن.

Seven different salts.

هفت نوع نمک مختلف به آن بزن.

He means he's got this sudden notion to stand on dry land,

منظورش این است که مثل کسی است که در خشکی ایستاده،

but just panhandle at the ocean.

ولی دستش به سمت اقیانوس دراز کرده است.

He says, "You look like a mermaid, but you walk like a waltz."

پسر می گوید، " شما مانند یک پری دریایی هستی، ولی مانند یک بالرین راه می روی"

And the girl goes, "Wha'?"

و دختر جواب می دهد، " چی؟"

So, the guy replies, "Yeah, I know, I know.

و پسر پاسخ می دهد، " آره می دونم، می دونم"

I think my heartbeat might be the Morse code for inappropriate.

بنظرم قلبم داره مثل کد مورس نامرتب می زنه.

At least, that's how it seems.

حداقل این طور به نظر می ر سد.

I'm like a junior varsity cheerleader sometimes --

من گاهی اوقات مثل رهبر تیم مشوق های مدرسه هستم--

for swearing, awkward silences, and very simple rhyme schemes.

که در سکوت آزار دهنده با آهنگی ساده رجز می خواند.

Right now, talking to you, I'm not even really a guy.

ولی الان، که دارم با تو صحبت می کنم، حتی یک مرد هم نیستم.

I'm a monkey --

مثل یک میمون هستم،

(Laughter) --

(صدای خنده حاضرین)

blowing kisses

که برای یک پروانه

at a butterfly.

بوسه می فرستد.

But I'm still suggesting you and I should meet.

ولی من هنوز هم می گویم که من و تو باید هم دیگر را ببینیم.

First, soon, and then a lot.

خیلی زود و بعد مکرراً.

I'm thinking the southwest corner of 5th and 42nd at noon tomorrow,

به نظرم ضلع جنوب غربی پنجم، ساعت 5 و 42 امروز ظهر خوب باشد.

but I'll stay until you show up, ponytail or not.

البته من تا وقتی تو بیایی منتظر می مانم. با دم اسبی یا بدون آن.

Hell, ponytail alone.

به جهنم، فقط دم اسبی.

I don't know what else to tell you.

نمی دونم دیگه چی باید بگم.

I got a pencil you can borrow.

اگه بخوای می توانم مدادم رو بدهم.

You can put it in your phone."

تا شماره را وارد تلفنت کنی

But the girl does not budge, does not smile, does not frown.

ولی دختر از جایش جم نخورد، نخندید و اخم هم نکرد.

She just says, "No thank you."

فقط گفت، نه متشکرم.

You know?

می دونی؟

[ "i don't need 2 write it down." ]

[نیازی به یادداشت کردنش ندارم]

(Applause)

(تشویق حاضرین)