My escape from North Korea | Hyeonseo Lee | TED

هیونسو لی: فرار من از کره ی شمالی

21,519,359 views

2013-03-20 ・ TED


New videos

My escape from North Korea | Hyeonseo Lee | TED

هیونسو لی: فرار من از کره ی شمالی

21,519,359 views ・ 2013-03-20

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

00:00
Translator: Joseph Geni Reviewer: Morton Bast
0
0
7000
Translator: soheila Jafari Reviewer: Amirpouya Ghaemian
وقتی بچه بودم،
00:16
When I was little, I thought my country was the best on the planet.
1
16244
3523
فکر می‌کردم که کشورم بهترین کشور جهان است،
00:20
And I grew up singing a song called "Nothing To Envy."
2
20410
2961
من با ترانه‌ای به نام "چیزی برای حسودی نیست" بزرگ شدم.
و من بسیار مغرور و مفتخر بودم.
00:24
And I was very proud.
3
24244
1698
00:26
In school, we spent a lot of time studying the history of Kim Il-Sung,
4
26340
3525
در مدرسه، ما زمان زیادی را صرف
مطالعه ی تاریخ "کیم ایل-سونگ" (دیکتاتور سابق کره ی شمالی) می‌کردیم،
00:29
but we never learned much about the outside world,
5
29889
3075
ولی هرگز در مورد دنیای بیرون چیزی یاد نمی‌گرفتیم،
به غیر از آمریکا، کره ی جنوبی، و ژاپن که دشمنانمان بودند.
00:34
except that America, South Korea, Japan are the enemies.
6
34241
3944
اگرچه اغلب من در مورد دنیای بیرون کنجکاو بودم،
00:39
Although I often wondered about the outside world,
7
39066
3389
ولی فکر می‌کردند باید همه ی عمرم را در کره ی شمالی بگذرانم،
00:42
I thought I would spend my entire life in North Korea,
8
42479
3640
00:46
until everything suddenly changed.
9
46143
2384
تا این که ناگهان همه چیز تغییر کرد.
00:49
When I was seven years old, I saw my first public execution.
10
49847
4521
وقتی که ۷ ساله بودم، من برای اولین بار اعدام درملاء عام را دیدم،
00:54
But I thought my life in North Korea was normal.
11
54844
2616
اما فکر می‌کردم که زندگیم در کره شمالی یک زندگی عادیست.
خانواده ام فقیر نبودند،
00:58
My family was not poor,
12
58039
1914
00:59
and myself, I had never experienced hunger.
13
59977
3229
و من هرگز گرسنگی را تجربه نکرده بودم.
01:03
But one day, in 1995, my mom brought home a letter
14
63674
4541
ولی یک روز، در سال ۱۹۹۵، مادرم نامه‌ی
01:08
from a coworker's sister.
15
68239
2000
خواهر یکی از همکارانش را به خانه آورد.
01:10
It read, "When you read this,
16
70263
3011
در آن نوشته شده بود،"هنگامی که این نامه را می خوانید، همه ی پنج نفر اعضای این خانواده
01:13
our five family members will not exist in this world,
17
73298
4832
دیگر در این جهان نخواهند بود،
زیرا طی دو هفته ی گذشته چیزی نخورده ایم.
01:18
because we haven't eaten for the past three weeks.
18
78154
2938
01:22
We are lying on the floor together,
19
82233
2436
ما با همدیگر روی زمین دراز می‌کشیم،
01:24
and our bodies are so weak, we are waiting to die."
20
84693
5669
بدن هایمان بسیار ضعیف است و آماده مردن هستیم."
01:33
I was so shocked.
21
93876
1515
من شوکه شدم.
01:36
This was the first time I heard that people in my country were suffering.
22
96868
4476
این اولین باری بود که می شنیدم
که مردم کشورم رنج می‌کشند.
خیلی زود بعد از آن، هنگامی که پیاده از یک ایستگاه قطار می‌گذشتم،
01:43
Soon after, when I was walking past a train station,
23
103431
2829
01:46
I saw something terrible that to this day I can't erase from my memory.
24
106284
4182
چیز وحشتناکی دیدم
که نمی توانم آن را از ذهنم پاک کنم.
01:51
A lifeless woman was lying on the ground,
25
111641
2996
زن بی‌جانی با کودکی لاغر و نحیفی در آغوشش بر زمین افتاده بود،
01:54
while an emaciated child in her arms
26
114661
3165
زن بی‌جانی با کودکی لاغر و نحیفی در آغوشش بر زمین افتاده بود،
01:57
just stared helplessly at his mother's face.
27
117850
3235
که با درماندگی به چهره ی مادرش نگاه می‌کرد.
02:02
But nobody helped them,
28
122776
1882
اما کسی به آن ها کمک نمی‌کرد، زیرا مردم
02:04
because they were so focused on taking care of themselves and their families.
29
124682
4941
فقط به خودشان و خانواده‌شان اهمیت می دادند.
02:11
A huge famine hit North Korea in the mid-1990s.
30
131281
3595
قحطی بزرگی در کره ی شمالی در اواسط دهه ی ۹۰ رخ داد.
02:15
Ultimately, more than a million North Koreans died during the famine,
31
135345
4681
و در نهایت، بیش از یک میلیون نفر از مردم کره شمالی
در اثر قحطی مردند، و خیلی از آن ها با
02:20
and many only survived by eating grass, bugs and tree bark.
32
140050
5566
خوردن علف، سوسک و پوست درختان زنده ماندند.
02:26
Power outages also became more and more frequent,
33
146943
3260
قطعی برق بیشتر و بیشتر می‌شد.
02:30
so everything around me was completely dark at night,
34
150227
4415
همه جا در شب تاریک بود
02:34
except for the sea of lights in China,
35
154666
2446
به جز دریایی از نور در چین،
02:37
just across the river from my home.
36
157136
2506
که در طرف دیگر رودخانه ی نزدیک خانه ی ما بود.
02:39
I always wondered why they had lights, but we didn't.
37
159666
4222
همیشه متعجب بودم که چرا چینی‌ها برق دارند و ما نداریم.
این تصویر ماهواره‌ای است که کره ی شمالی را در شب نشان می‌دهد.
02:45
This is a satellite picture showing North Korea at night,
38
165511
3725
02:49
compared to neighbors.
39
169260
1521
که با همسایه‌اش مقایسه شد.
02:52
This is the Amnok River,
40
172918
1697
این رود "آمروک" است،
02:54
which serves as a part of the border between North Korea and China.
41
174639
4454
که بخشی از مرز بین
کره ی شمالی و چین را تشکیل می‌دهد.
02:59
As you can see, the river can be very narrow at certain points,
42
179694
4115
همان طور که می بینید، رودخانه در برخی قسمت ها
خیلی باریک است و به مردم کره شمالی اجازه میدهد که پنهانی از آن عبور کنند.
03:03
allowing North Koreans to secretly cross.
43
183833
2871
03:08
But many die.
44
188307
1365
اما خیلی‌ها هم می‌میرند.
03:09
Sometimes, I saw dead bodies floating down the river.
45
189974
4490
گاهی من جسد هایی که بر روی آب شناور بودند را می‌دیدم.
03:17
I can't reveal many details about how I left North Korea,
46
197585
4778
نمی‌توانم درباره ی بسیاری از جزئیات مربوط به این که چگونه کره ی شمالی را ترک کردم حرف بزنم،
03:22
but I only can say that during the ugly years of the famine,
47
202387
4138
اما تنها می‌توانم بگویم که در طول سال‌های وحشتناک قحطی
03:26
I was sent to China to live with distant relatives.
48
206549
4574
من به چین فرستاده شدم تا با فامیل‌های دورم زندگی کنم.
03:31
But I only thought that I would be separated from my family
49
211750
4493
اما تنها فکر می‌کردم که
برای مدت کوتاهی از خانواده ام دور خواهم بود.
03:36
for a short time.
50
216267
1568
03:37
I could have never imagined
51
217859
1916
من هرگز تصور نمی‌کردم
03:39
that it would take 14 years to live together.
52
219799
3245
که زندگی بدون آن ها ۱۴ سال طول بکشد.
در چین، زندگی بدون خانواده برای یک دختر جوان بسیار مشکل بود.
03:44
In China, it was hard living as a young girl without my family.
53
224298
4024
03:48
I had no idea what life was going to be like
54
228346
3319
من نمی دانستم که زندگی
03:51
as a North Korean refugee.
55
231689
1483
یک پناهنده از کره ی شمالی چگونه خواهد بود،
03:53
But I soon learned it's not only extremely difficult,
56
233736
3593
اما خیلی زود فهمیدم که نه تنها خیلی مشکل است،
03:57
it's also very dangerous,
57
237353
2398
بلکه بسیار خطرناک هم هست،
03:59
since North Korean refugees are considered in China as illegal migrants.
58
239775
6713
زیرا مردم پناهنده از کره ی شمالی در چین
به عنوان مهاجرین غیرقانونی محسوب می‌شدند.
04:07
So I was living in constant fear that my identity could be revealed,
59
247422
4571
بنابراین من در ترس دائمی
از این که هویتم آشکار شود،
04:12
and I would be repatriated to a horrible fate,
60
252017
3351
و به سرنوشت وحشناکی که
04:15
back in North Korea.
61
255392
1694
در کره ی شمالی در انتظارم بود، زندگی می‌کردم.
04:18
One day, my worst nightmare came true,
62
258229
2698
یک روز، بدترین کابوس من به حقیقت پیوست،
04:20
when I was caught by the Chinese police,
63
260951
2723
و هنگامی بود که توسط پلیس چین دستگیر شدم
04:23
and brought to the police station for interrogation.
64
263698
4067
و به دفتر پلیس برای بازجویی برده شدم.
04:27
Someone had accused me of being North Korean,
65
267789
3658
یک نفر مظنون شده بود که اهل کره ی شمالی هستم،
04:31
so they tested my Chinese language abilities,
66
271471
3381
بنابراین آن ها زبان چینی مرا امتحان کردند
04:34
and asked me tons of questions.
67
274876
2546
و هزاران سؤال از من پرسیدند.
04:38
I was so scared.
68
278170
1482
من به شدت ترسیده بودم،
04:40
I thought my heart was going to explode.
69
280612
2135
فکر می‌کردم که قلبم درحال انفجار است.
04:43
If anything seemed unnatural, I could be imprisoned and repatriated.
70
283424
4857
اگر چیزی غیر طبیعی به نظر می‌رسید، من زندانی
و به کشورم بازگردانده می‌شدم.
04:49
I thought my life was over.
71
289257
1738
فکر کردم که زندگیم تمام شده،
04:51
But I managed to control all the emotions inside me,
72
291892
2876
اما توانستم تمامی احساسات را در درونم کنترل کنم
04:54
and answer the questions.
73
294792
1745
و به سؤالات پاسخ دهم.
بعد از اینکه سؤالاتشان از من تمام شد،
04:57
After they finished questioning me,
74
297140
1758
04:58
one official said to another,
75
298922
2425
یکی از افسر ها به دیگری گفت،
05:01
"This was a false report. She's not North Korean."
76
301371
3166
"این یگ گزارش غلط بود،
او اهل کره ی شمالی نیست."
05:05
And they let me go. It was a miracle.
77
305273
2810
و به من اجازه دادند که بروم. و این یک معجزه بود.
05:09
Some North Koreans in China seek asylum in foreign embassies.
78
309503
4183
برخی از مردم کره ی شمالی در چین به دنبال پناهندگی
در سفارت‌خانه های خارجی هستند،
05:14
But many can be caught by the Chinese police,
79
314473
3468
اما خیلی از آنها توسط پلیس چین دستگیر شده
05:17
and repatriated.
80
317965
1260
و به کره ی شمالی بازگردانیده می‌شوند.
05:19
These girls were so lucky.
81
319711
1716
این دختران بسیار خوش شانس بودند.
05:21
Even though they were caught,
82
321451
1665
با این که دستگیر شدند،
05:23
they were eventually released, after heavy international pressure.
83
323140
3707
در نهایت به دلیل
فشارهای شدید بین‌المللی آزاد شدند.
این افراد خیلی خوش شانس نبودند.
05:28
These North Koreans were not so lucky.
84
328059
3127
05:31
Every year, countless North Koreans are caught in China
85
331210
3998
هر سال، تعداد بی شماری از مردم کره ی شمالی در چین دستگیر شده
05:35
and repatriated to North Korea,
86
335232
2571
و به آن جا بازگردانده می‌شوند،
05:37
where they can be tortured, imprisoned, or publicly executed.
87
337827
5179
جایی که می‌توانند شکنجه شوند، زندانی شوند
و یا در ملأ عام اعدام شوند.
05:44
Even though I was really fortunate to get out,
88
344037
3080
اگرچه من واقعا خوش شانس بودم که از کشور خارج شدم،
05:47
many other North Koreans have not been so lucky.
89
347141
2832
بسیاری از مردم کره ی شمالی خیلی خوش شانس نبودند.
05:50
It's tragic that North Koreans have to hide their identities
90
350410
3566
این بسیارغم‌انگیز بود که مردم کره ی شمالی باید هویتشان را پنهان کرده
05:54
and struggle so hard just to survive.
91
354000
3241
و برای زنده ماندن به سختی مبارزه کنند.
05:58
Even after learning a new language and getting a job,
92
358194
3014
حتی پس از یاد گرفتن زبان چینی و به دست آوردن کار،
06:01
their whole world can be turned upside down in an instant.
93
361232
3619
در یک لحظه تمام زندگی‌شان می‌تواند نابود گردد.
06:05
That's why, after 10 years of hiding my identity,
94
365367
3652
و این دلیلی است که چرا پس از پنهان کردن هویتم به مدت ده سال،
تصمیم گرفتم که خطر کرده و به کره ی جنوبی بروم،
06:09
I decided to risk going to South Korea.
95
369043
3332
06:13
And I started a new life yet again.
96
373224
2958
و دوباره زندگی جدیدی را شروع کنم.
06:16
Settling down in South Korea
97
376206
1588
مستقر شدن در کره ی جنوبی بسیار مشکل‌تر از آن بود
06:17
was a lot more challenging than I had expected.
98
377818
3011
که انتظارش را داشتم.
06:21
English was so important in South Korea,
99
381591
3333
انگلیسی در کره جنوبی بسیار مهم بود،
06:24
so I had to start learning my third language.
100
384948
2563
من می‌بایستی سومین زبان را هم یاد می‌گرفتم.
06:28
Also, I realized there was a wide gap between North and South.
101
388694
4563
همچنین، فهمیدم که فاصله ی بسیار زیادی
بین کره ی شمالی و کره ی جنوبی وجود دارد.
06:33
We are all Korean, but inside,
102
393281
2153
ما همگی کره‌ای هستیم، اما در درون،
06:35
we have become very different, due to 67 years of division.
103
395458
4725
به دلیل ۶۷ سال جدایی کشور ها از هم،
ما بسیار متفاوت شده‌ایم.
حتی من با بحران هویتی مواجه شدم.
06:41
I even went through an identity crisis.
104
401191
2980
06:44
Am I South Korean or North Korean?
105
404929
2639
من اهل کره ی شمالیم یا کره ی جنوبی؟
06:48
Where am I from? Who am I?
106
408219
2471
من اهل کجا هستم؟ من که هستم؟
06:51
Suddenly, there was no country I could proudly call my own.
107
411489
4726
و ناگهان، هیچ کشوری وجود نداشت
که بتوانم خود را متعلق به آن بنامم.
06:58
Even though adjusting to life in South Korea was not easy,
108
418977
3737
با این که کنار آمدن با زندگی در کره ی جنوبی آسان نبود،
07:02
I made a plan -- I started studying for the university entrance exam.
109
422738
4301
من نقشه ای کشیدم.
من شروع به درس خواندن برای امتحان ورودی به دانشگاه کردم.
07:07
Just as I was starting to get used to my new life,
110
427583
3738
تازه داشتم به زندگی جدیدم عادت می کردم،
07:11
I received a shocking phone call.
111
431345
2436
که تماس تکان دهنده ای با من گرفته شد.
07:13
The North Korean authorities intercepted some money
112
433805
2706
مقامات کره شمالی
پولی را که من برای خانواده‌ام فرستاده بودم را برگرداندند،
07:16
that I sent to my family,
113
436535
1635
و به عنوان مجازات، خانواده‌ام
07:18
and, as a punishment, my family was going to be forcibly removed
114
438194
5022
قرار بود به منطقه ای متروکه
در خارج از شهر نقل مکان کنند.
07:23
to a desolate location in the countryside.
115
443240
2793
07:26
They had to get out quickly.
116
446763
1651
آن ها می‌بایست خیلی سریع از آن جا می رفتند،
07:29
So I started planning how to help them escape.
117
449143
2843
پس من شروع کردم به نقشه کشیدن که به آن ها کمک کنم تا فرار کنند.
07:32
North Koreans have to travel incredible distances
118
452859
3506
مردم کره ی شمالی می‌بایستی سفر فوق‌العاده طولانی را
07:36
on the path to freedom.
119
456389
1754
برای آزادی طی کنند.
07:38
It's almost impossible to cross the border
120
458929
2689
تقریباً عبور از مرز
07:41
between North Korea and South Korea.
121
461642
2933
بین کره ی شمالی و کره ی جنوبی غیرممکن است،
07:44
So, ironically, I took a flight back to China
122
464599
3343
پس من با پروازی به چین برگشتم
07:47
and headed toward the North Korean border.
123
467966
3022
و به طرف مرز کره شمالی رفتم.
به دلیل این که خانواده ی من نمی‌توانستند چینی حرف بزنند،
07:52
Since my family couldn't speak Chinese,
124
472083
2698
07:54
I had to guide them somehow through more than 2,000 miles
125
474805
4849
من می‌بایستی به هر طریقی که شده،
آن ها را در مسیری بیش از ۳٫۲۰۰ کیلومتر در چین
07:59
in China, and then into Southeast Asia.
126
479678
3547
و سپس به جنوب شرقی آسیا هدایت می‌کردم.
این سفر یک هفته با اتوبوس طول کشید،
08:04
The journey by bus took one week,
127
484003
2094
08:06
and we were almost caught several times.
128
486121
2721
و چندین بار نزدیک بود که دستگیر شویم.
08:09
One time, our bus was stopped and boarded by a Chinese police officer.
129
489461
6135
یک بار، اتوبوس ما ایستاد
و یک افسر پلیس وارد آن شد.
08:16
He took everyone's I.D. cards,
130
496615
1747
او همه ی کار‌ت‌های شناسایی را گرفت،
08:18
and he started asking them questions.
131
498386
2717
و شروع به سؤال پرسیدن آن ها کرد.
08:21
Since my family couldn't understand Chinese,
132
501127
4778
از آنجا که خانواده ی من چینی نمی‌فهمیدند،
فکر کردم که آن ها دستگیر خواهند شد.
08:25
I thought my family was going to be arrested.
133
505929
2536
همین که افسر چینی به خانواده ی من رسید،
08:29
As the Chinese officer approached my family,
134
509092
2721
08:31
I impulsively stood up, and I told him
135
511837
2654
بدون اختیار من بلند شدم و به او گفتم
08:34
that these are deaf and dumb people that I was chaperoning.
136
514515
4063
که آنها کر و لال هستند
و به همین دلیل من همراهی‌شان می‌کنم.
08:39
He looked at me suspiciously,
137
519277
2091
او با شک به من نگاه کرد،
08:41
but luckily, he believed me.
138
521392
2972
اما خوشبختانه مرا باور کرد.
08:45
We made it all the way to the border of Laos.
139
525275
2882
ما تمام مسیر را تا مرز لائوس رفتیم،
08:48
But I had to spend almost all my money
140
528881
4347
اما من مجبور بودم تمامی پولم را
08:53
to bribe the border guards in Laos.
141
533252
2214
برای رشوه دادن به مرزبانان لائوس میدادم.
اما حتی پس از عبور از مرز،
08:56
But even after we got past the border,
142
536300
2287
08:58
my family was arrested and jailed for illegal border crossing.
143
538611
4927
خانواده ی من به دلیل عبورغیر قانونی از مرز
دستگیر و روانه ی زندان شدند.
09:04
After I paid the fine and bribe,
144
544069
2148
پس از اینکه من جریمه و رشوه را پرداختم،
09:06
my family was released in one month.
145
546241
2969
خانواده‌ام را پس از یک ماه آزاد کردند،
09:09
But soon after, my family was arrested and jailed again,
146
549830
3982
اما خیلی زود پس از آن خانواده‌ام در پایتخت لائوس دوباره دستگیر
09:13
in the capital of Laos.
147
553836
1834
و به زندان فرستاده شدند.
09:16
This was one of the lowest points in my life.
148
556828
3121
این یکی از بدترین دوران زندگی من بود.
09:20
I did everything to get my family to freedom,
149
560831
5187
من همه کاری کردم تا خانواده‌ام را آزاد کنم،
09:26
and we came so close,
150
566042
2350
و به آزادی آن ها خیلی نزدیک شدیم،
09:28
but my family was thrown in jail,
151
568416
2273
اما خانواده‌ام تنها در فاصله ی کوتاهی
09:30
just a short distance from the South Korean embassy.
152
570713
2971
از سفارت کره ی جنوبی به زندان افتادند.
09:34
I went back and forth between the immigration office
153
574557
2756
من بین دفتر امور مهاجرت و اداره ی پلیس
09:37
and the police station,
154
577337
1878
دائم در رفت و آمد بودم،
09:39
desperately trying to get my family out.
155
579239
2913
بدون امید تلاش می‌کردم که خانواده ام را از زندان بیرون بیاورم،
09:42
but I didn't have enough money to pay a bribe or fine anymore.
156
582176
3683
اما من پول کافی
برای پراخت رشوه یا جریمه نداشتم.
09:46
I lost all hope.
157
586359
1389
تمام امیدم را از دست دادم.
در آن لحظه، من صدای مردی را شنیدم که از من پرسید،
09:48
At that moment, I heard one man's voice ask me,
158
588184
3762
09:51
"What's wrong?"
159
591970
1113
"مشکل هست؟"
09:53
I was so surprised that a total stranger cared enough to ask.
160
593107
4948
من خیلی تعجب کردم
که یک فرد کاملاً غریبه آن قدر اهمیت می‌داد که چنین سؤالی بپرسد.
09:58
In my broken English, and with a dictionary,
161
598762
2405
با انگلیسی دست و پا شکسته، و با کمک یک فرهنگ لغات،
10:01
I explained the situation, and without hesitating,
162
601191
3930
شرایطم را توضیح دادم، و بدون هیچ تردیدی،
10:05
the man went to the ATM,
163
605145
2247
مرد به طرف ماشین خودپرداز رفت
10:07
and he paid the rest of the money for my family,
164
607416
2753
و باقی کسری پول را برای خانواده ی من
10:10
and two other North Koreans to get out of jail.
165
610193
3069
و دو نفر دیگر اهل کره ی شمالی پرداخت تا از زندان آزاد شوند.
10:14
I thanked him with all my heart, and I asked him,
166
614452
3333
من با همه‌ی وجودم از او تشکر کردم، و از او پرسیدم،
10:17
"Why are you helping me?"
167
617809
1676
"چرا به من کمک می‌کنی؟"
10:20
"I'm not helping you," he said.
168
620271
1675
او گفت، "من به تو کمک نمی‌کنم."
10:22
"I'm helping the North Korean people."
169
622644
2095
"من به مردم کره ی شمالی کمک می‌کنم."
10:25
I realized that this was a symbolic moment in my life.
170
625581
3836
من متوجه شدم که این لحظه‌ی نمادین در زندگی من بود.
10:30
The kind stranger symbolized new hope for me and the North Korean people,
171
630274
5025
غریبه ی مهربان نماد امید تازه برای من
و مردم کره ی شمالی بود هنگامی که بیشترین نیاز را داشتیم،
10:35
when we needed it most.
172
635323
1468
10:37
And he showed me that the kindness of strangers
173
637274
2850
و او به من محبت غریبه ها و حمایت و پشتبانی
10:40
and the support of the international community
174
640148
2980
جامعه ی جهانی را که حقیقتاً روزنه‌های امیدی
برای ما مردم کره شمالی‌ ‌بود و نیازمند آن هستیم نشان داد.
10:43
are truly the rays of hope we North Korean people need.
175
643152
3859
10:48
Eventually, after our long journey,
176
648337
2207
و در نهایتاً بعد از یک سفر طولانی
10:50
my family and I were reunited in South Korea.
177
650568
3174
خانواده‌ام و من به کره ی جنوبی برگشتیم،
10:54
But getting to freedom is only half the battle.
178
654305
2945
اما رسیدن به آزادی تنها نیمی از راه است.
10:57
Many North Koreans are separated from their families,
179
657837
3476
خیلی از مردم کره شمالی از خانواده‌ایشان جدا هستند،
11:01
and when they arrive in a new country,
180
661337
2560
هنگامی که آن ها به کشور جدیدی می‌رسند،
11:03
they start with little or no money.
181
663921
2511
با پول کم یا بدون پول شروع می‌کنند.
11:07
So we can benefit from the international community
182
667710
3032
خُب ما می توانیم از جوامع بین المللی
11:10
for education, English language training, job training, and more.
183
670766
4792
برای تحصیل، آموزش زبان انگلیسی،
فراگیری شغل، و خیلی چیزهای دیگر بهرمند شویم.
ما همچنین می‌توانیم به عنوان پُلی برای
11:16
We can also act as a bridge
184
676328
1817
11:18
between the people inside North Korea and the outside world.
185
678169
3643
ارتباط مردم کره ی شمالی
و باقی دنیا عمل کنیم،
11:22
Because many of us stay in contact with family members still inside,
186
682494
5271
زیرا هنوز خیلی از ما با اعضای خانواده هایمان
در داخل کشور در تماس هستیم،
11:27
and we send information and money
187
687789
2144
و ما اطلاعات و پول می فرستیم
11:29
that is helping to change North Korea from inside.
188
689957
3206
که به تغییر کره ی شمالی از درون کمک می کند.
11:34
I've been so lucky, received so much help and inspiration in my life,
189
694592
5153
من بسیار خوش‌شانس بودم، من کمک‌های زیادی را دریافت کرده‌ام
که الهام بخش زندگی من بودند،
11:39
so I want to help give aspiring North Koreans
190
699769
3221
پس می‌خواهم با حمایت جامعه ی بین المللی
11:43
a chance to prosper with international support.
191
703014
4657
به مردم مشتاق کره ی شمالی
شانسی برای سعادتمند شدن بدهم.
11:48
I'm confident that you will see more and more North Koreans
192
708821
3305
من مطمئنم که شما انسان های موفقِ بیشتر و بیشتری را
از کره ی شمالی در سراسر جهان‌،
11:52
succeeding all over the world,
193
712150
2127
11:54
including the TED stage.
194
714301
1698
از جمله بر روی صحنه ی TED خواهید دید.
11:56
Thank you.
195
716483
1152
متشکرم.
11:57
(Applause)
196
717659
6910
( تشویق تماشاگران)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7