Tania Luna: How a penny made me feel like a millionaire

تانيا لونا: چطور يك پنى، به من حس ميليونر شدن داد

167,314 views

2013-07-26 ・ TED


New videos

Tania Luna: How a penny made me feel like a millionaire

تانيا لونا: چطور يك پنى، به من حس ميليونر شدن داد

167,314 views ・ 2013-07-26

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Leila Ataei Reviewer: Mohammad Reza Minoosepehr
00:12
I'm five years old, and I am very proud.
0
12786
3971
پنج ساله بودم و خیلی مغرور بودم.
00:16
My father has just built the best outhouse
1
16781
3535
پدرم در دهكده كوچك‌‌مان در اوكراين
00:20
in our little village in Ukraine.
2
20340
2566
بهترين توالت رو ساخته بود.
00:22
Inside, it's a smelly, gaping hole in the ground,
3
22930
3525
داخلش، تو زمين يك سوراخ بوگندو و خيلى گشاد،
00:26
but outside, it's pearly white formica
4
26479
3982
اما بيرونش به سفيدی مرواريد بود.
00:30
and it literally gleams in the sun.
5
30485
3604
و به معناى واقعى كلمه در نور خورشيد مى‌درخشید.
00:34
This makes me feel so proud, so important,
6
34113
3533
اين باعث مى‌‌شد احساس غرور زياد و خيلى مهم بودن كنم،
00:37
that I appoint myself the leader of my little group of friends
7
37670
3016
طوريكه خودم را رهبر گروه كوچك دوستانم منصوب كنم و
00:40
and I devise missions for us.
8
40710
2756
و براى خودمون ماموريت تعيين كنم.
00:43
So we prowl from house to house
9
43490
2289
از خانه‌‌اى به خانه‌‌اى ديگر در جستجوى يافتن مگس‌‌هايى كه
00:45
looking for flies captured in spider webs
10
45803
3343
در تارهاى عنكبوت گرفتار شده‌‌اند مى‌‌رفتيم
00:49
and we set them free.
11
49170
2363
و آنها را آزاد مى‌‌كردیم.
00:51
Four years earlier, when I was one,
12
51557
2284
چهار سال قبل‌‌تر، وقتى يك ساله بودم،
00:53
after the Chernobyl accident,
13
53865
1421
بعد از سانحه چرنوبيل،
00:55
the rain came down black,
14
55310
2307
باران سياه باريد،
00:57
and my sister's hair fell out in clumps,
15
57641
2176
و موهاى خواهرم دسته دسته ريخت،
00:59
and I spent nine months in the hospital.
16
59841
2533
و من نه ماه را در بيمارستان گذراندم.
01:02
There were no visitors allowed,
17
62398
1528
هیچ ملاقات كننده‌‌اى اجازه آمدن نداشت،
01:03
so my mother bribed a hospital worker.
18
63950
3988
اما مادرم به يك كارمند بيمارستان رشوه داد.
01:07
She acquired a nurse's uniform,
19
67962
2707
و با این کار يك دست يونيفورم پرستارى بدست آورد،
01:10
and she snuck in every night to sit by my side.
20
70693
4321
و هر شب دزدكى ميامد و كنارم مى‌‌نشست.
01:15
Five years later, an unexpected silver lining.
21
75038
3036
پنج سال بعد، قرعه شانس غير منتظره‌‌اى به لطف
01:18
Thanks to Chernobyl, we get asylum in the U.S.
22
78098
4078
چرنوبيل سراغمون آمد و ما پناهندگى آمريكا را گرفتيم.
01:22
I am six years old, and I don't cry when we leave home
23
82200
4195
شش سالم بود. وقتى خانه را ترك كرديم
01:26
and we come to America,
24
86419
1027
و به آمريكا آمديم، گريه نكردم.
01:27
because I expect it to be a place filled with rare
25
87470
3724
چون انتظارم داشتم جايى باشد پر از چيزهاى ناياب و
01:31
and wonderful things like bananas and chocolate
26
91218
4156
فوق‌‌العاده مثل موز و شكلات
01:35
and Bazooka bubble gum,
27
95398
2417
و آدامس بادكنكى بازوكا،
01:37
Bazooka bubble gum with the little cartoon wrappers inside,
28
97839
4069
آدامس بادكنكى بازوكا، يا عكسهاى كارتونى داخلش،
01:41
Bazooka that we'd get once a year in Ukraine
29
101932
3093
بازوكايى كه ما سالى يكبار در اوكراين مى‌‌گرفتيم
01:45
and we'd have to chew one piece for an entire week.
30
105049
4012
و مى‌‌بايست يك تكه از آن را بمدت يك هفته تمام مى‌‌جويديم.
01:49
So the first day we get to New York,
31
109085
1782
اولين روزى كه به نيويورك آمديم،
01:50
my grandmother and I find a penny
32
110891
2209
من و مادربزرگم يك پنى را روى كف
01:53
in the floor of the homeless shelter that my family's staying in.
33
113124
3719
پناهگاهی كه خانوادم بودم، پيدا كرديم.
01:56
Only, we don't know that it's a homeless shelter.
34
116867
1511
فقط اين كه ما نمى‌دانستيم آنجا پناهگاه بى‌‌خانمانهاست.
01:58
We think that it's a hotel, a hotel with lots of rats.
35
118402
3067
ما فكر مى‌‌كرديم اونجا يه هتله، هتلى پر از موش.
02:01
So we find this penny kind of fossilized in the floor,
36
121493
4558
خب ما اين پنى را كه يكجورهايى هم فسيل شده بود، در كف آنجا پيدا كرديم،
02:06
and we think that a very wealthy man must have left it there
37
126075
2972
و فكر كرديم كه يك آدم خيلى پولدارى بايد آن را آنجا جا گذاشته باشد
02:09
because regular people don't just lose money.
38
129071
2470
چون مردم عادى كه پولشان را گم نمى‌‌كنند.
02:11
And I hold this penny in the palm of my hand,
39
131565
2533
و من اين پنى را توى كف دستم نگهداشتم،
02:14
and it's sticky and rusty,
40
134122
2638
چسبناك و زنگ زده بود،
02:16
but it feels like I'm holding a fortune.
41
136784
3007
اما حسم اين بود كه ثروتى را نگه داشته بودم.
02:19
I decide that I'm going to get my very own piece
42
139815
2286
تصميم گرفتم كه بروم و يك بسته آدامس بادكنكى بازوكا
براى خود خودم بخرم.
02:22
of Bazooka bubble gum.
43
142125
1791
02:23
And in that moment, I feel like a millionaire.
44
143940
3961
و در آن لحظه، احساس يك ميليونر را داشتم.
02:27
About a year later, I get to feel that way again
45
147925
2286
حدود يكسال بعد، وقتی ما يه كيسه پر از حيوانات عروسكی رو
در سطل آشغال پيدا كردم و اسباب بازيهام بيشتر از
02:30
when we find a bag full of stuffed animals in the trash,
46
150235
2735
02:32
and suddenly I have more toys
47
152994
1707
كل چيزهايی شد كه در زندگيم داشتم،
02:34
than I've ever had in my whole life.
48
154725
2720
اون حس دوباره سراغم اومد.
02:37
And again, I get that feeling when we get a knock
49
157469
2361
يه بار ديگه هم وقتى درب آپارتمان‌‌مان
02:39
on the door of our apartment in Brooklyn,
50
159854
1953
در بروكلين به صدا در آمد،
02:41
and my sister and I find a deliveryman
51
161831
2285
و من و خواهرم مرد پيتزا رسان را بهمراه يك جعبه پيتزايی يافتيم
02:44
with a box of pizza that we didn't order.
52
164140
2529
كه سفارش نداده بوديم، اون حس برگشت.
02:46
So we take the pizza, our very first pizza,
53
166693
3165
خلاصه اين كه پيتزا را گرفتيم، اولين پيتزايمان،
02:49
and we devour slice after slice
54
169882
2815
و هر برش از آن را با ولع خورديم
02:52
as the deliveryman stands there and stares at us from the doorway.
55
172721
3365
پيك همانطور آنجا ايستاد و از دم در به ما زل زد.
02:56
And he tells us to pay, but we don't speak English.
56
176110
2976
و به ما گفت كه پولش را بدهيم، اما ما انگليسى حرف نمى‌‌زديم.
02:59
My mother comes out, and he asks her for money,
57
179110
2404
مادرم بيرون آمد، و طرف پولش را خواست،
03:01
but she doesn't have enough.
58
181538
1334
اما مادر پول كافى نداشت.
03:02
She walks 50 blocks to and from work every day
59
182896
3328
هرروز ٥٠ بلوك تا محل كارش پياده مى‌‌رفت و برمى‌‌گشت
03:06
just to avoid spending money on bus fare.
60
186248
2645
فقط براى اين كه پول بابت كرايه اتوبوس نپردازد.
03:08
Then our neighbor pops her head in,
61
188917
1842
سپس همسايه‌‌مان سرش را تو آورد،
03:10
and she turns red with rage when she realizes
62
190783
2566
و صورتش از خشم قرمز شد موقعيكه متوجه شد
03:13
that those immigrants from downstairs
63
193373
2322
كه مهاجران طبقه پايينى
03:15
have somehow gotten their hands on her pizza.
64
195719
3985
به یک نحوى صاحب پيتزايش شده‌‌اند.
03:19
Everyone's upset.
65
199728
1532
همه دلخور بودند.
03:21
But the pizza is delicious.
66
201284
3817
اما پيتزا خوشمزه بود.
03:25
It doesn't hit me until years later just how little we had.
67
205125
5937
تا سالها بعد به ذهنم خطور نكرد كه ما چقدر فقير بوديم.
03:31
On our 10 year anniversary of being in the U.S.,
68
211086
2290
برای جشن دهمين سال ورودمان به آمريكا،
03:33
we decided to celebrate by reserving a room
69
213400
2084
تصميم گرفتيم يك اطاق در همان هتلی رزرو كنيم
03:35
at the hotel that we first stayed in when we got to the U.S.
70
215508
2858
كه در اولين روزهای ورودمان به آمريكا اونجا اقامت داشتيم.
03:38
The man at the front desk laughs, and he says,
71
218390
2395
مردی كه تو قسمت پذيرش بود با خنده گفت:
03:40
"You can't reserve a room here. This is a homeless shelter."
72
220809
2858
"اينجا نمى‌‌تونيد اتاق رزرو كنيد. اينجا پناهگاه افراد بى‌خانمان است."
03:43
And we were shocked.
73
223691
2113
و ما حيرت‌‌زده بوديم.
03:45
My husband Brian was also homeless as a kid.
74
225828
3982
شوهرم برايان هم موقع بچگى بى‌‌خانمان بود.
03:49
His family lost everything, and at age 11,
75
229834
3066
خانواده‌‌اش همه چيزشان را وقتى ١١ سال داشت، از دست دادند،
03:52
he had to live in motels with his dad,
76
232924
2729
و مجبور بود با پدرش توى متل‌‌ها زندگى كند،
03:55
motels that would round up all of their food
77
235677
2909
متل‌‌هايى كه همه غذاهايشان را جمع مى‌‌كردند
03:58
and keep it hostage until they were able to pay the bill.
78
238610
3656
تا موقعيكه قادر به پرداخت صورت‌‌حساب نبودند، گرو نگاه مى‌‌داشتند.
04:02
And one time, when he finally got his box
79
242290
2181
يكبار، وقتى بالاخره قوطى كورن فلكس منجمدش
04:04
of Frosted Flakes back, it was crawling with roaches.
80
244495
3572
را پس گرفت، سوسكها داخلش مى‌‌لوليدند.
04:08
But he did have one thing.
81
248091
1892
اما او يك چيز داشت.
04:10
He had this shoebox that he carried with him everywhere
82
250007
2620
اين جعبه كفشى كه با خودش به همه جا مى‌‌برد
04:12
containing nine comic books,
83
252651
2439
حاوى نه كتاب مصور بود،
04:15
two G.I. Joes painted to look like Spider-Man
84
255114
3122
دو تا جى. آى. جوز رنگ شده كه شبيه مرد عنكبوتی بودند
04:18
and five Gobots. And this was his treasure.
85
258260
3039
و پنج تا گابوتز. و اين گنجينه او بود.
04:21
This was his own assembly of heroes
86
261323
2971
اين كلكسيونش از قهرمانان بود كه
04:24
that kept him from drugs and gangs
87
264318
2179
او را از مواد و تبهكارها دور نگهداشت
04:26
and from giving up on his dreams.
88
266521
2772
و مانع از اين شدند كه از روياهايش دست بكشد.
04:29
I'm going to tell you about one more
89
269317
1024
مى‌‌خواهم به شما درباره يكى ديگر از
04:30
formerly homeless member of our family.
90
270365
2767
اعضاى پيشين بى‌‌خانمان خانواده‌‌مان بگويم.
04:33
This is Scarlett.
91
273156
1675
اين اسكارلت است.
04:34
Once upon a time, Scarlet was used as bait in dog fights.
92
274855
3045
روزگارى، اسكارلت بعنوان طعمه در جنگ سگها استفاده مى‌‌شد.
04:37
She was tied up and thrown into the ring
93
277924
2392
او را بسته بودند و توى رينگ مى‌‌انداختنش
04:40
for other dogs to attack so they'd get more aggressive before the fight.
94
280340
4012
تا سگهاى ديگر حمله كنند، تا به اين ترتيب قبل از جنگ متخاصم‌‌تر شوند.
04:44
And now, these days, she eats organic food
95
284376
4216
و الان، اين روزها، او غذاى اورگانيك مى‌‌خورد
04:48
and she sleeps on an orthopedic bed with her name on it,
96
288616
2667
و روى تخت اورتوپديك كه اسمش روى آن است، می‌خوابد،
04:51
but when we pour water for her in her bowl,
97
291307
4228
اما موقعيكه برايش آب توى كاسه‌‌اش مى‌‌ريزيم،
04:55
she still looks up and she wags her tail in gratitude.
98
295559
3965
هنوز بالا را نگاه مى‌‌كند و دمش را به نشانه قدردانى تكان مى‌‌دهد.
04:59
Sometimes Brian and I walk through the park with Scarlett,
99
299548
3194
گاهى اوقات برايان و من از توى پارك بهمراه اسكارلت قدم‌‌زنان مى‌‌رويم،
05:02
and she rolls through the grass,
100
302766
2395
و او توى چمن‌‌ها غلت مى‌‌زند،
05:05
and we just look at her
101
305185
2377
و ما فقط به او نگاه مى‌‌كنيم
05:07
and then we look at each other
102
307586
1796
و سپس به يكديكر نگاه مى‌‌كنيم
05:09
and we feel gratitude.
103
309406
3983
و احساس قدردانى مى‌‌كنيم.
05:13
We forget about all of our new middle-class frustrations
104
313413
3607
همه چيز را درباره نااميديها و دلسرديهاى
05:17
and disappointments,
105
317044
1851
حاصل از طبقه متوسط فراموش مى‌‌كنيم،
05:18
and we feel like millionaires.
106
318919
2660
و حس مى‌‌كنيم كه ميليونر هستيم.
05:21
Thank you.
107
321603
1126
متشكرم.
05:22
(Applause)
108
322753
3993
(تشويق حضار)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7