Photos that give voice to the animal kingdom | Frans Lanting

فرانس لانتین: عکس هایی که به قلمرو حیوانات صدا می بخشند

Translator: soheila Jafari Reviewer: Mohammad Reza Minoosepehr

Humanity takes center stage at TED,

محور اصلی TED، انسانیت است،

but I would like to add a voice for the animals,

ولی من دوست دارم صدایی برای حیوانات باشم,

whose bodies and minds and spirits shaped us.

مخلوقاتی که ما از جسم و ذهن و روحشان استفاده می کنیم.

چند سال پیش, خوش شانسی من بود که

Some years ago, it was my good fortune

to meet a tribal elder on an island

بزرگ قبیله ای را, در جزیره ای

not far from Vancouver.

در نزدیکی ونکوور ببینم.

His name is Jimmy Smith,

اسم او جیمی اسمت است,

and he shared a story with me

او داستانی برایم گفت

that is told among his people,

که در میان قبیله اش نقل می شود,

who call themselves the Kwikwasut'inuxw.

اسم این قبیله کویکوواسوتینوکوا

Once upon a time, he told me,

جیمی گفت: روزگاری،

all animals on Earth were one.

همه ی حیوانات روی زمین، یکی بودند

Even though they look different on the outside,

با وجود اینکه چهره شان با هم فرق میکرد ولی

inside, they're all the same,

در درون، اونها همه یکسان بودند،

and from time to time they would gather

و هر از گاهی همه درغار مقدسی در

at a sacred cave deep inside the forest

اعماق جنگل دور هم جمع می شدند

to celebrate their unity.

تا یگانگی شان با هم را جشن بگیرند.

When they arrived,

وقتی به اونجا می رسیدند

they would all take off their skins.

همه پوست هاشون را درمی آوردند

Raven shed his feathers, bear his fur,

کلاغ پرهایش را و خرس خزش را

and salmon her scales,

و قزل آلا فلس هایش را می ریخت،

and then, they would dance.

و بعد، همه میرقصیدند.

But one day, a human made it to the cave

ولی یه روز, یه انسان به غار آمد

and laughed at what he saw

و اونها رو مسخره کرد

because he did not understand.

چون معنی این کارو درک نمیکرد.

Embarrassed, the animals fled,

حیوانات خجالت کشیدن و فرار کردن

and that was the last time

و اون آخرین باری بود که

they revealed themselves this way.

اونها خودشون رو به این شکل نشون دادن.

The ancient understanding that underneath

تاریخ این رو فهمیده که جدا از

their separate identities, all animals are one,

تفاوت های هویتی، همه ی حیوانات یکسانند،

has been a powerful inspiration to me.

که این الهام بخش من بود.

I like to get past the fur, the feathers

دوست دارم از خز و پر و فلس بگذرم.

and the scales.

I want to get under the skin.

میخوام به زیرپوست (حقیقت) برسم.

No matter whether I'm facing a giant elephant

برام مهم نیس که با یه فیل غول پیکر

or a tiny tree frog,

روبه رو بشم یا یه قورباغه درختی کوچولو

my goal is to connect us with them, eye to eye.

هدفم اینه که بین انسان ها و حیوانات

ارتباط مستقیم ایجاد کنم. چشم تو چشم

You may wonder, do I ever photograph people?

شاید بپرسین هیچوقت ازانسان ها عکس گرفتم؟

Sure. People are always present in my photos,

البته... مردم همیشه در عکس های من هستن،

no matter whether they appear

مهم نیست به چه شکلی

to portray tortoises

به شکل یه لاک پشت

or cougars

یا گربه ی وحشی

or lions.

یا شیر

You just have to learn how to look past their disguise.

فقط باید یادبگیرین چطورتغییر چهرشونو بینین

As a photographer,

به عنوان یه عکاس,

I try to reach beyond the differences

من سعی میکنم که از تفاوت های ظاهری بگذرم

in our genetic makeup

تا بتونم وحدت و یگانگی مان را

to appreciate all we have in common

with every other living thing.

با بقیه موجودات زنده،

ستایش کنم.

When I use my camera,

وقتی با دوربینم عکس می گیرم،

I drop my skin

از پوستم خارج میشم،

like the animals at that cave

مثل اون حیوانات توی غار،

so I can show who they really are.

و میتونم نشون بدم که اونا واقعا کی هستن.

As animals blessed

به این خاطر که به حیوانات

with the power of rational thought,

قدرت تفکر منطقی اعطا شده،

we can marvel at the intricacies of life.

ما می توانیم از پیچیدگیهای زندگی به هیجان در آییم.

به عنوان ساکنین یه سیاره که دچار مشکله

As citizens of a planet in trouble,

it is our moral responsibility

این مسئولیت اخلاقی ماست که، با از دست رفتن

to deal with the dramatic loss in diversity of life.

قابل توجه گونه های جانوری، مقابله کنیم.

اما به عنوان انسان هایی با وجدان

But as humans with hearts,

we can all rejoice in the unity of life,

همه می تونیم از وحدت و یگانگی زندگی لذت ببریم،

وشاید بتونیم اتفاقی رو که

and perhaps we can change

what once happened in that sacred cave.

در آن غار مقدس رخ داد را تغییر دهیم.

Let's find a way to join the dance.

بیایید راهی برای پیوستن به این رقص پیدا کنیم.

Thank you.

با تشکر

( تشویق تماشاگران)

(Applause)