If I should have a daughter ... | Sarah Kay

سارا کای: اگر قرار بود دختری داشته باشم ...

6,416,502 views

2011-03-21 ・ TED


New videos

If I should have a daughter ... | Sarah Kay

سارا کای: اگر قرار بود دختری داشته باشم ...

6,416,502 views ・ 2011-03-21

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Johira Afzali Reviewer: zahra soleimanian
اگر قرار بود دختری داشته باشم ,
00:16
If I should have a daughter,
0
16046
2658
00:18
instead of "Mom,"
1
18728
2111
به جای مادر,
00:20
she's going to call me "Point B,"
2
20863
3301
او من را نقطه دوم (B) صدا خواهد کرد
چون او می داند که جدا از هر اتفاقی که ممکنه بیفتد
00:24
because that way she knows that no matter what happens,
3
24188
2627
00:26
at least she can always find her way to me.
4
26839
2397
او راه خود را به سوی من پیدا خواهد کرد
00:29
And I'm going to paint solar systems on the backs of her hands
5
29783
3397
و من نقاشی منظومه شمسی را بر پشت دستان او نقش خواهم زد
که او به این واسطه به دانش کل جهان مسلط شود
00:33
so she has to learn the entire universe
6
33204
1938
00:35
before she can say, "Oh, I know that like the back of my hand."
7
35166
3094
قبل از اینکه بگوید , "اوه,من آن رو مثل کف دستم ازحفظم."
00:38
And she's going to learn
8
38617
1619
و او یاد خواهد گرفت
00:40
that this life will hit you hard in the face,
9
40260
2976
که زندگی مشت محکمی به صورتت خواهد زد
00:43
wait for you to get back up just so it can kick you in the stomach.
10
43260
3295
و فقط آنقدر صبر می کند که دوباره بلند شوی و مشت دیگری روانه شکمت کند
00:46
But getting the wind knocked out of you
11
46579
1912
هر چند که نفس تازه کردن در آن شرایط برات سخته
00:48
is the only way to remind your lungs
12
48515
1846
اما اون تنها راهی است که به یاد شش ها ت بیاری که
00:50
how much they like the taste of air.
13
50385
1851
چقدر مزه هوا رو دوست دارند
درد هایی هست
00:53
There is hurt, here,
14
53011
1525
00:54
that cannot be fixed by Band-Aids or poetry.
15
54560
2340
که نمی شه با بانداژ و شعر اون رو درمان کرد
00:56
So the first time she realizes that Wonder Woman isn't coming,
16
56924
3312
و برای اولین باری که او می فهمد
که از زن قهرمان قصه ها خبری نخواهدشد
01:00
I'll make sure she knows
17
60260
1514
من اطمینان کسب می کنم که او بدونه
01:01
she doesn't have to wear the cape all by herself,
18
61798
2399
که مجبور نیست تمام کارها را یکه و تنها به دوش بگیره
01:04
because no matter how wide you stretch your fingers,
19
64221
2490
چون فرقی نمی کنه که چقدر بتونی انگشت هات رو کش بدی
01:06
your hands will always be too small
20
66735
1675
دستانت همیشه
01:08
to catch all the pain you want to heal.
21
68434
2517
برای در مشت گرفتن تمام درد هایی که می خواهی بر آنها مرهمی باشی کوچک خواهند ماند
01:10
Believe me, I've tried.
22
70975
1979
باور کن من امتحانش کردم
01:12
"And, baby," I'll tell her,
23
72978
1295
"و بهش می گویم ,دخترم
01:14
don't keep your nose up in the air like that.
24
74297
2118
سعی نکن مغرور باشی
01:16
I know that trick; I've done it a million times.
25
76439
2274
من هم می دونم که چطوری میشه مغرور بود و میلیون ها بار آن را انجام داده ام
01:18
You're just smelling for smoke
26
78737
1499
تو داری سوختگی ای رو استشمام می کنی
01:20
so you can follow the trail back to a burning house,
27
80260
2976
که بتونه تو رو به سمت خانه ی سوخته ای هدایت کنه
01:23
so you can find the boy who lost everything in the fire
28
83260
2619
که بتونی پسری رو پیدا کنی که همه چیزش رو در آتش از دست داده
01:25
to see if you can save him.
29
85903
1332
که ببینی آیا می تونی اون رو نجات بدی
01:27
Or else find the boy who lit the fire in the first place,
30
87833
3403
یا پسری رو پیدا کنی که آتش رو به پا کرده
01:31
to see if you can change him.
31
91260
2477
و ببینی که آیا می تونی اون رو تغییر بدی
01:33
But I know she will anyway,
32
93761
1475
اما من می دونم که اون یه روزی خواهد تونست.
01:35
so instead I'll always keep an extra supply
33
95260
2048
و من همیشه یک مقداری
01:37
of chocolate and rain boots nearby,
34
97332
2118
شکلات ویک جفت چکمه بارانی دم دست نگه خواهم داشت
01:39
because there is no heartbreak that chocolate can't fix.
35
99474
2889
چون هیچ قلب شکسته ای نیست که شکلات نتونه ترمیمش کنه
01:43
Okay, there's a few that chocolate can't fix.
36
103418
2143
البته یک دلشکستن هایی هم هست که شکلات نمی تونه مرهم اونا باشه
01:45
But that's what the rain boots are for,
37
105585
2238
که یک جفت چکمه بارانی مرهم اونهاست
01:47
because rain will wash away everything, if you let it.
38
107847
3389
چون اگر مشکلاتت رو رها کنی بارون همشون رو می شوره
01:51
I want her to look at the world
39
111260
1976
من از دخترم می خواهم که به دنیا
01:53
through the underside of a glass-bottom boat,
40
113260
2582
از پایین یک قایق شیشه ای نگاه کنه
01:55
to look through a microscope
41
115866
1370
از ورای یک میکروسکپ
01:57
at the galaxies that exist
42
117260
1976
به کهکشان هایی که وجود دارند
01:59
on the pinpoint of a human mind,
43
119260
2175
اشاره وار به ذهن انسان
02:01
because that's the way my mom taught me.
44
121459
2008
زیرا این راهی است که مادرم به من آموخته
02:03
That there'll be days like this.
45
123491
1745
روزهایی در پیش خواهند بود
02:05
(Singing) There'll be days like this, my momma said.
46
125260
2976
♫ مادرم می گفت روزهایی در پیش خواهند بود.♫
02:08
When you open your hands to catch
47
128260
1976
که وقتی که دستانت را به واسطه گرفتن بگشایی
02:10
and wind up with only blisters and bruises;
48
130260
2547
و پایانی جز تاول ها و زخم هانیابی
02:12
when you step out of the phone booth and try to fly
49
132831
2405
زمانی که به قصد پرواز از درکیوسک تلفن بیرون بزنی
02:15
and the very people you want to save
50
135260
1877
و هر انسانی که می خواهی نجات دهی
02:17
are the ones standing on your cape;
51
137161
1739
همان کسی باشد که پا روی شنلت (استعاره از دست نجات دهنده تو) گذاشته
02:18
when your boots will fill with rain,
52
138924
1904
زمانی که چکمه هات پر از آب باران است
02:20
and you'll be up to your knees in disappointment.
53
140852
2384
و تو تا زانو در نا امیدی غرقی
02:23
And those are the very days you have all the more reason to say thank you.
54
143260
3502
و اون روزها زمان هایی اند که تو تمام دلایل دنیا رو برای تشکر کردن داری
02:26
Because there's nothing more beautiful
55
146786
1855
زیرا که هیچ چیزی زیباتر از
02:28
than the way the ocean refuses to stop kissing the shoreline,
56
148665
2861
راه و رسم اقیانوس نیست که از بوسه زدن به ساحل دست نمی کشد
02:31
no matter how many times it's sent away.
57
151550
2242
بدون توجه به هر باری که از آن دور می شود
02:33
You will put the wind in win some, lose some.
58
153816
4031
شادی تو با گرفتن است و شادی بعضی با جدایی
02:37
You will put the star in starting over, and over.
59
157871
3365
تو ستاره ها رو در مسیر آغازی دوباره می چینی.
تو ستاره ها رو در مسیر آغازی دوباره می چینی.
02:41
And no matter how many land mines erupt in a minute,
60
161260
2976
و مهم نیست که چند تا مین زمینی در هر لحظه منفجر بشه
02:44
be sure your mind lands
61
164260
1626
اما مطمئن شو که ذهن تو
02:45
on the beauty of this funny place called life.
62
165910
2357
بر روی این پدیده زیبا و ملس یعنی زندگی فرود میاد.
02:48
And yes, on a scale from one to over-trusting,
63
168291
2762
و بله من اگر بخواهم از 0 تا 100 به خودم از اعتماد نمره دهم
02:51
I am pretty damn naive.
64
171077
2159
باید اعتراف کنم در این زمینه حسابی ناشی ام
02:53
But I want her to know that this world is made out of sugar.
65
173260
3499
اما من می خواهم که دخترم بدونه که این دنیا از جنس شِکره و به آسونی می تونه فرو بریزه
02:56
It can crumble so easily,
66
176783
1453
اما من می خواهم که دخترم بدونه که این دنیا از جنس شِکره و به آسونی می تونه فرو بریزه
02:58
but don't be afraid to stick your tongue out and taste it.
67
178260
2976
اما با این وجود از شکنندگی آن نترس وزندگی را با تمام وجودت بچش
03:01
"Baby," I'll tell her, "remember, your momma is a worrier,
68
181260
2976
به او خواهم گفت : " دخترکم ,به یاد بسپار که مادرت یک غم خوار
03:04
and your poppa is a warrior,
69
184260
1834
و پدرت یک زرمی کار و جنگاور است
03:06
and you are the girl with small hands and big eyes
70
186118
2362
و تو دختری هستی با دستان کو چک و چشمانی درشت
03:08
who never stops asking for more."
71
188504
1732
که هیچ وقت به کم قانع نمی شود."
03:10
Remember that good things come in threes
72
190260
2579
به یاد بسپار که هر چیز خوبی به سه چیز خلاصه می شود
03:12
and so do bad things.
73
192863
1419
و چیزهای بد هم همین طور
03:14
Always apologize when you've done something wrong,
74
194768
2880
و همیشه وقتی کار بدی انجام دادی عذرخواهی کن
اما هیچ وقت برای
03:17
but don't you ever apologize
75
197672
1381
چشمان پر نورت که از سو زدن نمی افتند پوزش نخواه
03:19
for the way your eyes refuse to stop shining.
76
199077
2159
03:21
Your voice is small, but don't ever stop singing.
77
201260
2976
صدای تو محو و کوچک است اما از خواندن باز نمان
03:24
And when they finally hand you heartache,
78
204260
1976
و زمانی که آنها قلبت را آزردند
03:26
when they slip war and hatred under your door
79
206260
2976
و راه جنگ و تنفر را پیش رویت آوردند
03:29
and offer you handouts on street-corners
80
209260
1976
و به تو پیشنهاد بدبینی و شکست را دادند
03:31
of cynicism and defeat,
81
211260
1976
و به تو پیشنهاد بدبینی و شکست را دادند
03:33
you tell them that they really ought to meet your mother.
82
213260
4128
به آنها بگو که وقت آن است که مادرت را ملاقات کنند
03:38
(Applause)
83
218830
1001
03:39
Thank you. Thank you.
84
219855
3381
مرسی. ممنون
03:43
(Applause)
85
223260
3325
تشویق
مرسی
03:46
Thank you.
86
226609
1364
03:47
(Applause)
87
227997
2159
تشویق
03:50
Thanks.
88
230260
2009
متشکرم
03:52
(Applause)
89
232293
3148
تشویق
ممنون
03:55
Thank you.
90
235553
1183
03:56
(Applause)
91
236760
3476
تشویق
04:00
All right, so I want you to take a moment,
92
240260
2976
خوب ,حال از شما می خواهم که لحظه ای
04:03
and I want you to think of three things that you know to be true.
93
243260
3976
به سه چیز که به درست بودن آن معتقدید فکر کنید
به سه چیز که به درست بودن آن معتقدید فکر کنید
04:07
They can be about whatever you want --
94
247260
1976
این سه چیز می توانند هر چیزی که شما می خواهید باشند
04:09
technology, entertainment, design,
95
249260
2558
تکنولوژی , سرگرمی ,طراحی
04:11
your family, what you had for breakfast.
96
251842
1929
خانواده تون , چیزی که برای صبحانه میل کردید
04:13
The only rule is don't think too hard.
97
253795
1968
تنها قانون اینه که زیاد بهش فکر نکنید
04:16
Okay, ready? Go.
98
256541
1719
خوب ,آماده اید؟ شروع می کنیم
04:24
Okay.
99
264982
1008
بسیارخوب
04:26
So here are three things I know to be true.
100
266387
2207
پس الان سه چیز هستند که می دانم که درست هستند
04:28
I know that Jean-Luc Godard was right when he said that,
101
268618
3031
می دانم که حق با ژان-لوک گودارد بود
زمانی که او گفت که " یک داستان خوب
04:31
"A good story has a beginning, a middle and an end,
102
271673
3024
یک شروع ,میانه و پایان دارد
04:34
although not necessarily in that order."
103
274721
2287
که حتما هم نباید به همان ترتیب باشد."
04:37
I know that I'm incredibly nervous and excited to be up here,
104
277032
3204
می دونم که من خیلی از بودن در اینجا هیجان زده ام
04:40
which is greatly inhibiting my ability to keep it cool.
105
280260
3001
که مانع از این می شه که این اجرا رو بهتر ادا کنم
(خنده)
04:43
(Laughter)
106
283285
1333
04:44
And I know
107
284642
1594
و میدونم
04:46
that I have been waiting all week to tell this joke.
108
286260
2724
که من تمام هفته رو برای گفتن این جوک لحظه شماری کردم
(خنده)
04:49
(Laughter)
109
289596
1556
چرا مترسک به TED دعوت شده بود؟
04:51
Why was the scarecrow invited to TED?
110
291176
2174
چون او در زمینه کاری خود برجسته و ممتاز بود.
04:54
Because he was out standing in his field.
111
294128
2413
(خنده)
04:57
(Laughter)
112
297025
2008
04:59
I'm sorry.
113
299803
1569
منو باید ببخشید.
05:02
Okay, so these are three things I know to be true.
114
302525
3136
خوب ,سه چیز هستند که من به درست بودن آنها اعتقاد دارم.
05:05
But there are plenty of things I have trouble understanding.
115
305685
3183
اما خیلی از چیزها هستند که من در درک آنها مشکل دارم.
05:08
So I write poems to figure things out.
116
308892
2896
و به همین علته که با نوشتن شعر سعی در فهمدین آنها دارم
05:12
Sometimes the only way I know how to work through something
117
312260
2810
بعضی وقت ها تنها راهی که من را با نحوه انجام کاری آشنا می کنه
نوشتن یک شعره
05:15
is by writing a poem.
118
315094
1453
05:16
Sometimes I get to the end of the poem,
119
316571
1898
و گاهی به آخر شعر که می رسم
05:18
look back and go, "Oh, that's what this is all about,"
120
318493
2527
و به عقب که نگاه می کنم می گم " اوه این در مورد اون چیزه"
و گاهی به آخر شعر که می رسم
05:21
and sometimes I get to the end of the poem
121
321044
2017
در حالیکه هنوز به نتیجه خاصی نرسیدم
05:23
and haven't solved anything,
122
323085
1335
05:24
but at least I have a new poem out of it.
123
324444
2174
ولی در عین حال حداقل یک شعر جدید سروده ام
05:26
Spoken-word poetry is the art of performance poetry.
124
326642
2699
دکلمه؛ هنر ارائه شعر است
05:29
I tell people it involves creating poetry
125
329365
2447
من به مردم می گم که دکلمه شامل آفرینش شعر هم می شه
05:31
that doesn't just want to sit on paper,
126
331836
1888
که فقط نمی خواد که روی کاغذ حضور داشته باشه
05:33
that something about it demands it be heard out loud
127
333748
2809
بلکه گاهی تقاضا دارد که به گوش دیگران هم رسیده شود
05:36
or witnessed in person.
128
336581
1373
یا فردی اونها رو شهادت دهد
05:38
When I was a freshman in high school,
129
338509
1905
زمانی که دانشجوی سال اول دانشگاه بودم
05:40
I was a live wire of nervous hormones.
130
340438
3798
مثل یک سیم زنده هورمون های عصبی بودم
05:44
And I was underdeveloped and over-excitable.
131
344802
3434
جوان بودم و خیلی زود هیجان زده می شدم
جوان بودم و خیلی زود هیجان زده می شدم
05:48
And despite my fear
132
348260
1976
و جدا از ترس زیر نگاه دیگران بودن به مدت طولانی, که داشتم
05:50
of ever being looked at for too long,
133
350260
2166
و جدا از ترس زیر نگاه دیگران بودن به مدت طولانی, که داشتم
05:52
I was fascinated by the idea of spoken-word poetry.
134
352450
3221
من شیفته ایده دکلمه شده بودم
05:55
I felt that my two secret loves, poetry and theater,
135
355695
3640
من احساس می کنم که دو عشق پنهان من ,شاعری و تئاتر
به هم پیوسته اند و بچه ای به دنیا آورده اند
05:59
had come together, had a baby,
136
359359
2929
کودکی که من احتیاج دارم تا آن را بشناسم
06:02
a baby I needed to get to know.
137
362312
1665
بنابراین سعی کردم که امتحانش کنم
06:04
So I decided to give it a try.
138
364001
1945
06:05
My first spoken-word poem,
139
365970
1904
اولین دکلمه من پر از خرد یک آدم 14 ساله بود که به عنوان یک دکلمه ضد زن دیده شود
06:07
packed with all the wisdom of a 14-year-old,
140
367898
3338
اولین دکلمه من پر از خرد یک آدم 14 ساله بود که به عنوان یک دکلمه ضد زن دیده شود
06:11
was about the injustice
141
371260
1976
اولین دکلمه من پر از خرد یک آدم 14 ساله بود که به عنوان یک دکلمه ضد زن دیده شود
06:13
of being seen as unfeminine.
142
373260
1566
اولین دکلمه من پر از خرد یک آدم 14 ساله بود که به عنوان یک دکلمه ضد زن دیده شود
06:15
The poem was very indignant,
143
375286
2834
شعر خیلی متغیری بود و کاملا پر از استغراق
شعر خیلی متغیری بود و کاملا پر از استغراق
06:18
and mainly exaggerated,
144
378144
1142
06:19
but the only spoken-word poetry that I had seen up until that point
145
379310
3228
اما تنها دکلمه ای که تا به حال دیده بودم
06:22
was mainly indignant,
146
382562
1674
هم کاملا متغیر بود
06:24
so I thought that's what was expected of me.
147
384260
2334
و من فکر کردم که دکلمه من هم باید دارای این ویژگی باشد
06:26
The first time that I performed,
148
386618
1618
اولین باری که دکلمه اجرا کردم
06:28
the audience of teenagers hooted and hollered their sympathy,
149
388260
3489
با هو کردن وفریاد یک گروه نوجوان که رقت خود از اجرای من را نشان میدادند رو به رو شدم
06:31
and when I came off the stage, I was shaking.
150
391773
2463
و وقتی از صحنه نمایش پایین آمدم آشکارا می لرزیدم
06:34
I felt this tap on my shoulder,
151
394260
1887
بعد یک ضربه آهسته رو روی شانه ام حس کردم
06:36
and I turned around to see
152
396171
1556
برگشتم دیدم
06:37
this giant girl in a hoodie sweatshirt emerge from the crowd.
153
397751
2911
یک دختر درشت اندام که گرمکن هودی پوشیده بود از جمعیت بیرون ایستاده
06:40
She was maybe eight feet tall
154
400686
1415
او به نظر 1.54m بلندا داشت
06:42
and looked like she could beat me up with one hand,
155
402125
2458
و به نظر می رسید که با یک دستش می تونه من رو لت وپار کنه
06:44
but instead she just nodded at me and said,
156
404607
3077
اما برعکس انتظار من او برایم دست تکان داد
و گفت " هی من واقعا اون رو احساس کردم.مرسی."
06:47
"Hey, I really felt that. Thanks."
157
407790
1683
و همون جا بود که جرقه زده شد
06:50
And lightning struck.
158
410774
1167
من گرفتار شده بودم.
06:52
I was hooked.
159
412234
1271
06:53
I discovered this bar on Manhattan's Lower East Side
160
413731
3268
یک بار مشروب فروشی رو در قسمت پایین و شرقی منهتن پیدا کردم
که یک برنامه هفتگی مشاعره داشت
06:57
that hosted a weekly poetry open Mic,
161
417023
2213
06:59
and my bewildered, but supportive, parents took me
162
419260
2976
و خانواده سردرگم اما پشتیبانم من رو به اونجا بردند
07:02
to soak in every ounce of spoken word that I could.
163
422260
2976
تا در دکلمه خوانی آنها شرکت جویم
07:05
I was the youngest by at least a decade,
164
425260
2976
من حداقل 10 سال از آنها جوان تر بودم
07:08
but somehow the poets at the Bowery Poetry Club
165
428260
2976
اما یک جورایی شاعران کلوب شعرBowery
07:11
didn't seem bothered by the 14-year-old wandering about.
166
431260
3221
مشکلی با یک دختر 14 ساله سردرگم نداشتند
07:14
In fact, they welcomed me.
167
434505
1525
برعکس من را در جمع خود پذیرفتند.
07:16
And it was here, listening to these poets share their stories,
168
436054
2937
و اینجا بود که با شنیدن آن شاعر هایی که داستان های خود را بازگو می کردند
آموختم که دکلمه حتما نباید متغیر باشد.
07:19
that I learned that spoken-word poetry didn't have to be indignant,
169
439015
3183
دکلمه می تواند شاد و یا دردناک
07:22
it could be fun or painful
170
442222
2320
07:24
or serious or silly.
171
444566
1936
جدی و یا احمقانه باشد
07:26
The Bowery Poetry Club became my classroom and my home,
172
446526
3254
کلوب شعر Bowery کلاس من و خانه ام شد
07:29
and the poets who performed
173
449804
1636
و شاعران آنجا
07:31
encouraged me to share my stories as well.
174
451464
2380
من را متقاعد کردند که داستان خودم را برای آنان بازگو کنم
07:33
Never mind the fact that I was 14.
175
453868
1889
بدون توجه به این که 14 سال داشتم
07:35
They told me, "Write about being 14."
176
455781
2455
بهم گفتند که "در مورد 14 ساله بودن بنویس."
07:38
So I did and stood amazed every week
177
458900
2079
و من هم همین کار رو کردم و هر هفته شگفت زده می ایستادم
و به این آدم بزرگ ها ,این شاعران خارق العاده نگاه می کردم
07:41
when these brilliant, grown-up poets
178
461003
2233
07:43
laughed with me and groaned their sympathy
179
463260
2001
که با من می خندیدند و همدردی می کردند
07:45
and clapped and told me, "Hey, I really felt that too."
180
465285
3303
و دست می زدند و می گفتند "هی من هم آن را جدا احساس کردم."
07:49
Now I can divide my spoken-word journey
181
469421
3242
هم اکنون من می توانم سفر دکلمه خوانی خود را
07:52
into three steps.
182
472687
1549
به سه مرحله تقسیم کنم
07:54
Step one was the moment I said,
183
474260
1817
اولین مرحله زمانی بود که من به خود گفتم
07:56
"I can. I can do this."
184
476101
2135
"من می توانم. من می توانم این کار را انجام دهم."
07:58
And that was thanks to a girl in a hoodie.
185
478260
2187
و این به لطف آن دختر گرمکن پوش فراهم شد
08:00
Step two was the moment I said,
186
480471
2055
مرحله دوم زمانی بود که به خودم گفتم "من ادامه خواهم داد.
08:02
"I will. I will continue.
187
482550
2084
مرحله دوم زمانی بود که به خودم گفتم "من ادامه خواهم داد.
08:04
I love spoken word. I will keep coming back week after week."
188
484742
2880
من دکلمه گویی را دوست دارم.پس هر هفته به اینجا خواهم آمد."
08:07
And step three began
189
487646
1590
و مرحله سوم
08:09
when I realized I didn't have to write indignant poems,
190
489260
2800
زمانی بود که فهمیدم که لازم نیست شعر هایی بنویسم که حتما متغیر باشند
اگر این سبک اون چیزی نیست که من هستم
08:12
if that's not what I was.
191
492084
1398
08:13
There were things that were specific to me,
192
493506
2165
چیزهای دیگری هست که مخصوص من هستند
08:15
and the more that I focused on those things,
193
495695
2541
و هر چه بیشتر روی آنها تمرکز کردم
08:18
the weirder my poetry got,
194
498260
1976
اشعار من عجیب تر شدند
08:20
but the more that it felt like mine.
195
500260
1976
اما بیشتر احساس تعلق به این اشعار کردم
08:22
It's not just the adage "Write what you know."
196
502260
3698
این فقط مثل این نیست که "هر چی را که می دونی رو بنویسی"
08:25
It's about gathering up all of the knowledge and experience
197
505982
2825
بلکه این در مورد گردآوری دانش و تجربه ای است
08:28
you've collected up to now
198
508831
1611
که تا هم اکنون اندوخته ای
08:30
to help you dive into the things you don't know.
199
510466
2739
تا به تو درپرداختن به چیزهای ناشناخته کمک کند
08:33
I use poetry to help me work through what I don't understand,
200
513229
2883
من از شعر برای فهمیدن چیزهای ناشناخته استفاده می کنم
اما در آفرینش هر شعر
08:36
but I show up to each new poem
201
516136
1945
با کوله باری پر از
08:38
with a backpack full of everywhere else that I've been.
202
518105
3131
تجربه های نداشته ام شرکت می کنم.
08:41
When I got to university, I met a fellow poet
203
521726
2725
زمانی که به دانشگاه رفتم یک شاعر کهنه کار را دیدم
08:44
who shared my belief in the magic of spoken-word poetry.
204
524475
3492
که با من در این که دکلمه یک پدیده سحر آمیز است هم عقیده بود
08:47
And actually, Phil Kaye and I
205
527991
1994
و در واقع فیل کی(Phil Kaye) و من
به طور تصادفی یک نام فامیلی یکسان داریم.
08:50
coincidentally also share the same last name.
206
530009
2593
08:52
When I was in high school I had created Project V.O.I.C.E.
207
532626
2735
زمانی که در دبیرستان بودم پروژه ای را ایجاد کردم به نام V.O.I.C.E
08:55
as a way to encourage my friends to do spoken word with me.
208
535385
2851
این راهی بود که دوستانم را ترغیب به دکلمه خوانی کنم
08:58
But Phil and I decided to reinvent Project V.O.I.C.E.,
209
538260
2976
فیل و من در دانشگاه تصمیم گرفتیم که این پروژه V.O.I.C.E را از دوباره راه بیندازیم
09:01
this time changing the mission
210
541260
1976
این بار برنامه فرق داشت
09:03
to using spoken-word poetry as a way to entertain,
211
543260
2976
این بار ما از دکلمه برای راهی به منظور سرگرمی
09:06
educate and inspire.
212
546260
1976
آموزش و الهام بخشیدن استفاده می کردیم
09:08
We stayed full-time students, but in between we traveled,
213
548260
2715
ما دانش اموزان تمام وقت باقی ماندیم اما در این میان به مسافرت رفتیم
09:10
performing and teaching
214
550999
1828
اجرا کردیم و درس هم دادیم
09:12
nine-year-olds to MFA candidates,
215
552851
2384
ما به 9 ساله ها تا کاندید های MFA واز کالیفرنیا تا ایندیانا تا هند
09:15
from California to Indiana to India
216
555259
3346
ما به 9 ساله ها تا کاندید های MFA واز کالیفرنیا تا ایندیانا تا هند
09:18
to a public high school just up the street from campus.
217
558629
2607
و از یک دبیرستان عمومی که نزدیک مکان ما بود درس دادیم
09:21
And we saw over and over
218
561260
1977
و هر باره دیدیم که چگونه دکلمه خوانی قفل های بسته رو باز می کنه
09:23
the way that spoken-word poetry
219
563261
1975
و هر باره دیدیم که چگونه دکلمه خوانی قفل های بسته رو باز می کنه
09:25
cracks open locks.
220
565260
1415
و هر باره دیدیم که چگونه دکلمه خوانی قفل های بسته رو باز می کنه
09:27
But it turns out sometimes, poetry can be really scary.
221
567361
4119
اما گاهی هم شعر می تونه واقعا ترسناک باشه
اما گاهی هم شعر می تونه واقعا ترسناک باشه
گاهی اوقات هم
09:32
Turns out sometimes,
222
572083
1492
09:33
you have to trick teenagers into writing poetry.
223
573599
2637
شما مجبورید نوجوانان رو با حربه ای وادار به شعر نوشتن کنید
09:36
So I came up with lists. Everyone can write lists.
224
576260
3465
ویکی از این حربه ها تهیه لیست بود.من یک لیست تهیه کردم. هرکسی می تونه یک لیست رو بنویسه
09:39
And the first list that I assign
225
579749
2026
و اولین لیستی که ایجاد کردم
09:41
is "10 Things I Know to be True."
226
581799
2680
"10 چیزی که می دانم درست هستند" بود
و این اون چیزی است که اتفاق افتاد, و همون چیزی است که شما قراره بدونید
09:45
And here's what happens, you would discover it too
227
585082
2356
09:47
if we all started sharing our lists out loud.
228
587462
2119
اگر همه ما لیست های خود را برای هم بازگو کنیم
09:49
At a certain point, you would realize that someone has the exact same thing,
229
589605
5330
در یک جایی خواهیم فهمید
که شخص دیگری یک لیست مشابه شما دارد
09:54
or one thing very similar,
230
594959
1977
یا یکی از گزینه های لیست او
09:56
to something on your list.
231
596960
1276
شبیه یکی از گزینه های لیست شماست
09:58
And then someone else
232
598260
1976
و یا یک شخص دیگر هست
10:00
has something the complete opposite of yours.
233
600260
2570
که لیستی کاملا متفاوت از لیست شما دارد
10:03
Third, someone has something you've never even heard of before.
234
603260
3000
و سوم شخصی هست که لیستش را تا به حال نشنیده اید
10:06
Fourth, someone has something you thought you knew everything about,
235
606284
3445
و چهارم شخصی است که چیزی را در لیست خود بیان کرده که شما فکر می کرده اید کاملا به آن تسلط دارید
10:09
but they're introducing a new angle of looking at it.
236
609753
2483
اما او در لیست خود از زاویه دیگری به این موضوع نگریسته
10:12
And I tell people that this is where great stories start from --
237
612260
3048
و من به همه می گم این آنجایی است که داستان های بزرگ از آن سرچشمه می گیرند
10:15
these four intersections
238
615332
2128
این چهار تقاطعاست از چیزهایی که به آن علاقه مندید
10:17
of what you're passionate about
239
617484
1752
این چهار تقاطعاست از چیزهایی که به آن علاقه مندید
10:19
and what others might be invested in.
240
619260
2383
و چیزهایی که دیگران را وامی دارد که روی آن سرمایه گذاری کنند
10:21
And most people respond really well to this exercise.
241
621667
2569
و خیلی از مردم به این روش خوب جواب داده اند
10:24
But one of my students, a freshman named Charlotte,
242
624936
2445
اما یکی از دانش آموزان من یک دانشجوی سال اولی به نام شارلوت متقاعد نشد
10:27
was not convinced.
243
627405
1460
اما یکی از دانش آموزان من یک دانشجوی سال اولی به نام شارلوت متقاعد نشد
10:29
Charlotte was very good at writing lists, but she refused to write any poems.
244
629301
3626
شارلوت خیلی خوب مینوشت ولی از نوشتن شعر خودداری میکرد.
10:32
"Miss," she'd say, "I'm just not interesting.
245
632951
2288
اون می گفت :"خانم من هیچ علاقه ای به شعر نوشتن ندارم."
10:35
I don't have anything interesting to say."
246
635263
2427
"من هیچ چیز جالبی برای گفتن ندارم."
10:38
So I assigned her list after list,
247
638371
1865
من هم هر روز به او یک لیست جدید می دادم
10:40
and one day I assigned the list
248
640260
1651
تا این که یک روز لیستی را به او دادم
10:41
"10 Things I Should Have Learned by Now."
249
641935
1976
به نام "10 چیزی که تا الان باید یاد می گرفتم."
10:44
Number three on Charlotte's list was,
250
644553
1910
شماره سوم در لیست شارلوت این بود
10:46
"I should have learned not to crush on guys
251
646487
2017
"من باید یاد می گرفتم که به مردانی که 3 برابر سن من رو دارند علاقه مند نشوم."
10:48
three times my age."
252
648528
1475
"من باید یاد می گرفتم که به مردانی که 3 برابر سن من رو دارند علاقه مند نشوم."
10:50
I asked her what that meant,
253
650955
1373
من از او پرسیدم این چه معنی ای می ده
10:52
and she said, "Miss, it's kind of a long story."
254
652352
2438
و او گفت: " خانم داستانش طولانیه."
10:54
And I said, "Charlotte, it sounds pretty interesting to me."
255
654814
2824
و من گفتم: "شارلوت, این به نظرم جالب می آد."
10:57
And so she wrote her first poem,
256
657662
1754
و این جا بود که او اولین شعر خود را نوشت
10:59
a love poem unlike any I had ever heard before.
257
659440
3577
یک شعر عاشقانه که مثل هیچ شعر عاشقانه ای که قبلا خوانده بودم نبود
و شعر این گونه شروع می شد
11:03
And the poem began,
258
663041
2421
11:05
"Anderson Cooper is a gorgeous man."
259
665486
2118
"اندرسون کوپر یک مرد خوش سیما است."
11:07
(Laughter)
260
667628
2469
(خنده)
"آیا او را در 60 دقیقه دیده اید,
11:10
"Did you see him on 60 Minutes,
261
670121
1617
11:11
racing Michael Phelps in a pool --
262
671762
1780
وقتی که دارد دنبال مایکل پلپز در استخر می رود
11:13
nothing but swim trunks on --
263
673566
1670
در حالیکه هیچی جز لباس شنا بر تن ندارد
11:15
diving in the water, determined to beat this swimming champion?
264
675260
3132
به درون آب می پرد و قصد دارد که این قهرمان شنا را مغلوب کند؟
بعد از مسابقه ,او موهای خیس جو گندمی اش را به کناری می زند
11:18
After the race, he tossed his wet, cloud-white hair
265
678416
2389
11:20
and said, 'You're a god.'
266
680829
1259
و می گوید: 'تو خدا(محشر) هستی.'
11:22
No, Anderson, you're the god."
267
682112
2124
(اما من می گویم )نه اندرسون, تو خدا (محشر) هستی ."
11:24
(Laughter)
268
684260
1976
(خنده)
11:26
(Applause)
269
686260
3873
(تشویق)
11:30
Now, I know that the number one rule to being cool
270
690260
3792
می دونم که اولین شرط باهال به نظر رسیدن اینکه
بی باک ونترس باشی
11:34
is to seem unfazed,
271
694076
1887
11:35
to never admit that anything scares you
272
695987
3196
و هیچ موقع بیان نکنی که چیزی می تونه تو رو بترسونه تحت تاثیر قرار بده و یا به هیجان بیاره
و هیچ موقع بیان نکنی که چیزی می تونه تو رو بترسونه تحت تاثیر قرار بده و یا به هیجان بیاره
11:39
or impresses you or excites you.
273
699207
1609
11:40
Somebody once told me
274
700840
1396
یه زمانی یکی بهم گفت
11:42
it's like walking through life like this.
275
702260
2149
این مثل این می مونه که همین جوری زندگی کنیم
11:44
You protect yourself
276
704433
1374
شما خودت رو از هر چیز بد پیش بینی نشده ویا دردی که می تونه ظهور پیدا کنه حفظ می کنی
11:45
from all the unexpected miseries or hurt that might show up.
277
705831
3238
شما خودت رو از هر چیز بد پیش بینی نشده ویا دردی که می تونه ظهور پیدا کنه حفظ می کنی
11:49
But I try to walk through life like this.
278
709093
2630
اما من خودم سعی کردم که اینجوری زندگی کنم
11:51
And yes, that means catching all of those miseries and hurt,
279
711747
2867
و بله, این به آن معنی است که تمام آن بیچارگی ها و بدبختی ها را حس کنیم
11:54
but it also means that when beautiful, amazing things
280
714638
3726
و در عین حال به این معنی است که وقتی چیزهای زیبا و شگفت انگیز اتفاق می افتند
و در عین حال به این معنی است که وقتی چیزهای زیبا و شگفت انگیز اتفاق می افتند
11:58
just fall out of the sky,
281
718388
1417
11:59
I'm ready to catch them.
282
719829
1407
من آماده حس کردن آنها هم هستم
12:01
I use spoken word to help my students
283
721260
2381
من از دکلمه استفاده میکنم تا به دانش آموزانم از این راه کمک کنم که
12:03
rediscover wonder,
284
723665
1571
شگفتی ها را دوباره کشف کنند
12:05
to fight their instincts to be cool and unfazed
285
725260
2766
که در برابر حسی که بهشون می گه که بیباک و خونسرد باشند مقاومت کنند
12:08
and, instead, actively pursue being engaged with what goes on around them,
286
728050
3515
و در عوض خودشان را در محیط اطراف خود غرق کنند
12:11
so that they can reinterpret and create something from it.
287
731589
3293
تا محیط خود را خوب بفهمند و چیزی از آن ایجاد کنند
12:14
It's not that I think that spoken-word poetry
288
734906
2293
این طور نیست که من فکر کنم که فقط دکلمه گویی فرم ایده آل هنر است
این طور نیست که من فکر کنم که فقط دکلمه گویی فرم ایده آل هنر است
12:17
is the ideal art form.
289
737223
1476
12:18
I'm always trying to find the best way to tell each story.
290
738723
3135
بلکه من همیشه به دنبال بهترین راه هستم تا یک داستان رو بازگو کنم
12:21
I write musicals; I make short films alongside my poems.
291
741882
3025
من در کنار شاعری ,موزیکا ل می نویسم و فیلم کوتاه هم می سازم
12:24
But I teach spoken-word poetry
292
744931
2174
اما به این خاطر دکلمه را تدریس می کنم
که در دسترس است
12:27
because it's accessible.
293
747129
1945
هر کسی نمی تونه موزیک رو بخونه
12:29
Not everyone can read music or owns a camera,
294
749098
3448
یا یک دوربین داشته باشه
12:32
but everyone can communicate in some way,
295
752570
2365
اما همه از راه شعر می توانند با هم ارتباط برقرار کنن
12:34
and everyone has stories that the rest of us can learn from.
296
754959
3777
و همه داستان خودشون رو دارن
که بقیه ما می تونیم از اونها درس بگیریم
12:38
Plus, spoken-word poetry allows for immediate connection.
297
758760
3232
علاوه بر آن, دکلمه برای ایجاد یک رابطه آنی است
این یک حس مشترک در بین مردم است و اکثر آنها حس می کنن که تنها هستند
12:42
It's not uncommon to feel like you're alone
298
762016
2195
یا کسی اونها رو درک نمی کنه
12:44
or that nobody understands you,
299
764235
1593
12:45
but spoken word teaches
300
765852
1384
اما دکلمه این رو آموزش می ده
12:47
that if you have the ability to express yourself
301
767260
2731
که اگر تو می تونی خودت را بیان کنی
12:50
and the courage to present those stories and opinions,
302
770015
2817
و جرات بازگویی داستان ها و عقاید ت را داری
12:52
you could be rewarded
303
772856
1380
تو می تونی تشویق بشی
12:54
with a room full of your peers,
304
774260
1976
در یک اتاقی پر از دوستانت
12:56
or your community, who will listen.
305
776260
2286
و یا اعضای گروهت که به حرفات خوب گوش می دهند
12:58
And maybe even a giant girl in a hoodie
306
778570
2295
و شاید حتی یک دختر گرمکن پوش هم
13:00
who will connect with what you've shared.
307
780889
2046
با اون چیزی که تو در میان گذاشتی هم ذات پنداری کند
13:02
And that is an amazing realization to have,
308
782959
2277
و این درک شگفت انگیزی است
13:05
especially when you're 14.
309
785260
1846
به خصوص زمانی که فقط 14 سالتان است
13:07
Plus, now with YouTube,
310
787726
1510
به علاوه هم اکنون با YouTube
13:09
that connection's not even limited to the room we're in.
311
789260
2642
ارتباطات فرارتر از اتاق های ما رفته است
13:11
I'm so lucky that there's this archive of performances
312
791926
3222
من خیلی خوش شانسم که آرشیوی از اجرا ها رو دارم که به دانش آموزانم نشان دهم
من خیلی خوش شانسم که آرشیوی از اجرا ها رو دارم که به دانش آموزانم نشان دهم
13:15
that I can share with my students.
313
795172
1664
13:16
It allows for even more opportunities
314
796860
2445
این فضا رو برای فرصت های بیشتری باز میکنه
و اونها می تونند شعر یا شاعری رو پیدا کنن
13:19
for them to find a poet or a poem that they connect to.
315
799329
3403
و با اون حس نزدیکی پیدا کنند
13:23
Once you've figured this out,
316
803127
2467
این وسوسه انگیزه--زمانی که این رو فهمیدید--
13:25
it is tempting to keep writing the same poem,
317
805618
2143
این وسوسه انگیزه که یک شعر را دوباره نویسی کنیم
13:27
or keep telling the same story, over and over,
318
807785
2183
یا هر بار به جای داستانی تازه داستان قدیمی را بازگو کنیم
13:29
once you've figured out that it will gain you applause.
319
809992
2579
وقتی که می فهمی که اون شعر و داستان باعث تشویقت شده
13:32
It's not enough to just teach that you can express yourself.
320
812595
2983
این کافی نیست آموزش بدیم که فقط باید بتونی خودت را بیان کنی
13:35
You have to grow and explore
321
815602
1634
تو باید رشد کنی و چیزهای جدید را کشف کنی
13:37
and take risks and challenge yourself.
322
817260
2297
و ریسک ها رابپذیری و خودت را به چالش بکشی
13:39
And that is step three:
323
819581
2655
و این مرحله سوم است:
13:42
infusing the work you're doing
324
822260
1976
برانگیختن کاری که داری انجام میدهی
13:44
with the specific things that make you you,
325
824260
2048
از چیزهایی که تو را می سازند
13:46
even while those things are always changing.
326
826332
2330
هر چند که اون چیزها همیشه در حال تغییر اند
13:48
Because step three never ends.
327
828969
2431
زیرا مرحله سوم هیچ وقت به پایان نمی رسد
13:51
But you don't get to start on step three,
328
831809
2004
اما شما لازم نیست که از مرحله سوم شروع کنید
13:53
until you take step one first:
329
833837
2164
تا زمانی که مرحله اول "من می توانم" را نرفته ای.
13:56
"I can."
330
836025
1013
من در زمان تدریس زیاد به سفر می روم
13:57
I travel a lot while I'm teaching,
331
837062
1722
13:58
and I don't always get to watch all of my students reach their step three,
332
838808
3502
و من اکثر مواقع نمی تونم شاهد آن باشم که دانش آموزانم به مرحله سوم خود می رسند
اما در مورد شارلوت من خیلی خوش شانس بودم
14:02
but I was very lucky with Charlotte,
333
842334
1718
که راهی که او رفت را تا انتها دیدم.زمانی که تصمیم گرفت شعر خود را بنویسد
14:04
that I got to watch her journey unfold the way it did.
334
844076
2640
14:06
I watched her realize
335
846740
1332
من او را زمانی که به مرحله سوم رسید نظاره کردم
14:08
that, by putting the things that she knows to be true into the work she's doing,
336
848096
3776
که با گذاشتن چیزهایی در شعر خود که او به درستی آنها اعتقاد دارد
14:11
she can create poems that only Charlotte can write,
337
851896
2440
او می تونه شعری بنویسه که منحصر به فرد است
14:14
about eyeballs and elevators and Dora the Explorer.
338
854360
2939
در مورد کره چشم ها و آسانسورها و dora ی کاشف
14:17
And I'm trying to tell stories only I can tell --
339
857672
2341
اما من تلاش می کنم داستان های خودم را بازگو کنم
مثل این داستان
14:20
like this story.
340
860037
1199
14:21
I spent a lot of time thinking about the best way to tell this story,
341
861260
3264
من زمان زیادی را صرف این کردم که چگونه این داستان را به بهترین وجه بیان کنم
14:24
and I wondered if the best way
342
864548
1442
و در فکر بودم که اگر بهترین راه
14:26
was going to be a PowerPoint, a short film --
343
866014
2103
می توانست یک اسلاید در PowerPoint یا یک فیلم کوتاه باشه
14:28
And where exactly was the beginning, the middle or the end?
344
868141
2777
و دقیقا کجا باید آغاز باشه و کجا به پایان برسه؟
14:30
I wondered whether I'd get to the end of this talk
345
870942
2373
و در این فکر بودم که آیا زمانی که به آخر حرفم رسیدم
14:33
and finally have figured it all out, or not.
346
873339
2554
آیا خواهم توانست از این حرف ها نتیجه ای هم بگیرم یا نه.
14:36
And I always thought that my beginning was at the Bowery Poetry Club,
347
876568
3264
من همیشه فکر می کردم شروع من در کلوب شعری Boweryرقم خورد
اما امکانش هست که زودتر از این ها بوده باشد
14:39
but it's possible that it was much earlier.
348
879856
2076
14:41
In preparing for TED,
349
881956
1280
در زمانی که برای سخنرانی در TED آماده می شدم
14:43
I discovered this diary page in an old journal.
350
883260
2239
من یک صفحه از دفتر خاطرات را در یک ژورنال قدیمی پیدا کردم
14:45
I think December 54th was probably supposed to be 24th.
351
885523
3182
فکر کنم دسامبر 54 باید 24 می شد
14:49
It's clear that when I was a child,
352
889260
1976
این پر واضح است که از زمان کودکی من احتمالا این گونه بوده ام
14:51
I definitely walked through life like this.
353
891260
2253
این پر واضح است که از زمان کودکی من احتمالا این گونه بوده ام
14:53
I think that we all did.
354
893537
1310
و فکر می کنم همه ما همین گونه ایم
14:55
I would like to help others rediscover that wonder --
355
895323
2913
من دوست دارم به دیگران در دوباره کشف کردن آن شگفتی گم شده کمک کنم
14:58
to want to engage with it, to want to learn,
356
898260
2465
آنها را وادارم تا درگیر آن شوند و آن را بیاموزند
15:00
to want to share what they've learned,
357
900749
1887
و آن چیزی را که یاد گرفته اند را با دیگران تقسیم کنند
15:02
what they've figured out to be true
358
902660
1676
چیزی که اون ها فهمیدند که درست است
15:04
and what they're still figuring out.
359
904360
1976
و همچنین چیزهایی که هم اکنون به درستی آنها پی می برند
15:06
So I'd like to close with this poem.
360
906360
2162
خوب من دوست دارم که این شعر را به پایان برسانم
زمانی که اونها هیروشیما رو بمباران کردند
15:10
When they bombed Hiroshima,
361
910066
2581
15:12
the explosion formed a mini-supernova,
362
912671
3055
انفجار, ستاره منور کوچکی را ایجاد کرد
15:15
so every living animal, human or plant
363
915750
3054
که هر چیز زنده ای اعم از حیوانات ,انسان ها و گیاهان
15:18
that received direct contact with the rays from that sun
364
918828
3678
که اشعه را به صورت مستقیم دریافت کردند
با لایه هایی از آفتاب همه را فورا تبدیل به خاکستر کرد
15:22
was instantly turned to ash.
365
922530
1596
با لایه هایی از آفتاب همه را فورا تبدیل به خاکستر کرد
15:24
And what was left of the city soon followed.
366
924412
2089
و همان چیزی هم که از شهر مانده بود ادامه پیدا کرد
15:26
The long-lasting damage of nuclear radiation
367
926525
2404
خرابی طولانی مدت ناشی از تشعشات رادیو اکتیو
15:28
caused an entire city and its population
368
928953
2917
باعث شد که کل یک شهر با مردمش به پودر تبدیل شوند
15:31
to turn into powder.
369
931894
1844
باعث شد که کل یک شهر با مردمش به پودر تبدیل شوند
15:34
When I was born, my mom says I looked around the whole hospital room
370
934406
3613
مادرم می گه زمانی که من به دنیا آمدم,به کل اتاق بیمارستان نگاهی انداختم
با نگاهی که می گفت :"این؟ من قبلا اینجا بودم."
15:38
with a stare that said, "This? I've done this before."
371
938043
3193
15:41
She says I have old eyes.
372
941684
1654
مادرم می گه من چشمانی کهن دارم
15:43
When my Grandpa Genji died, I was only five years old,
373
943600
2636
زمانی که پدربزرگ جنجی از دنیا رفت من فقط 5 سال داشتم
15:46
but I took my mom by the hand and told her,
374
946260
2149
اما من دست مادرم را گرفتم و گفتم
15:48
"Don't worry, he'll come back as a baby."
375
948433
2540
"نگران نباش, او دوباره در هیئت یک نوزاد تازه به دنیا آمده (تناسخ) بر می گرده "
15:51
And yet, for someone who's apparently done this already,
376
951544
3164
و هنوز ,برای کسی که این کار را قبلا انجام داده
15:54
I still haven't figured anything out yet.
377
954732
2504
من هنوز هم چیزی از آن نفهمیدم
15:57
My knees still buckle every time I get on a stage.
378
957260
2976
زانو هام هنوز هم هروقت که به سن برای سخنرانی می روم می لرزند
16:00
My self-confidence can be measured out
379
960260
1976
اعتماد به نفس من می تونه
16:02
in teaspoons mixed into my poetry,
380
962260
1976
با قاشق چای خوری های در اشعارم اندازه گیری بشه
16:04
and it still always tastes funny in my mouth.
381
964260
2976
و اون همیشه در دهان من طعمی بامزه داره
16:07
But in Hiroshima, some people were wiped clean away,
382
967562
3221
اما در هیروشیما ,یک عده از مردم از جهان هستی به کل پاک شدند
16:10
leaving only a wristwatch or a diary page.
383
970807
2754
و از خودشون شاید فقط یک ساعت مچی یا برگی خاطرات را بر جای گذاردند
16:13
So no matter that I have inhibitions to fill all my pockets,
384
973585
3432
مهم نیست که من چقدر سعی می کنم که احساسات درونی خود را بروز ندهم
اما همیشه در تلاشم
16:17
I keep trying,
385
977041
1195
16:18
hoping that one day I'll write a poem
386
978260
1976
به امید اینکه روزی شعری بنویسم که
16:20
I can be proud to let sit in a museum exhibit
387
980260
2143
جایی در موزه ای پیدا کنه و من را سرشار از افتخار کنه
16:22
as the only proof I existed.
388
982427
2237
که اون تنها چیزی است که و جود من رو بعداز مرگم اثبات می کنه
والدینم اسم من را سارا گذاشتند
16:25
My parents named me Sarah, which is a biblical name.
389
985115
3121
سارا یک نام مذهبی است
16:28
In the original story, God told Sarah she could do something impossible, and --
390
988260
4357
در داستان اصلی خداوند به سارا گفت او می تونه کار غیرممکنی رو انجام بده
و سارا خندید
16:33
she laughed,
391
993085
1254
16:34
because the first Sarah,
392
994363
1577
چون اون سارا نمی دونست که با غیر ممکن چه کنه
16:35
she didn't know what to do with impossible.
393
995964
2344
چون اون سارا نمی دونست که با غیر ممکن چه کنه
16:38
And me?
394
998332
1200
و من؟ من هم نمی دونم
16:39
Well, neither do I,
395
999716
1520
16:41
but I see the impossible every day.
396
1001260
1976
اما من هرروز غیرممکن رو می بینم
16:43
Impossible is trying to connect in this world,
397
1003260
2905
غیرممکن در تلاشه تا خود را به این دنیا متصل کنه
16:46
trying to hold onto others while things are blowing up around you,
398
1006189
3104
تلاشی که به دیگران تکیه کنی وقتی همه چیز زندگی ات داره از دست می ره
با دونستن این که زمانی که داری صحبت می کنی
16:49
knowing that while you're speaking,
399
1009317
1676
اونها منتظر نوبت خود برای حرف زدن نیستند--در عوض اونها به تو گوش می دهند.
16:51
they aren't just waiting for their turn to talk -- they hear you.
400
1011017
3058
اونها دقیقا احساس تو را درک می کنند
16:54
They feel exactly what you feel
401
1014099
1491
16:55
at the same time that you feel it.
402
1015614
1622
و آن احساس را در همان زمانی که تو تجربه اش کردی حس می کنند
16:57
It's what I strive for every time I open my mouth --
403
1017260
2477
این همان علتی است در تلاش های من برای حرف زدن ,برای هر باری که دهانم را باز می کنم
16:59
that impossible connection.
404
1019761
2080
این تماس غیرممکن
17:01
There's this piece of wall in Hiroshima
405
1021865
2371
یک تکه دیواری در هیروشیما هست
17:04
that was completely burnt black by the radiation.
406
1024260
2742
که توسط اشعه های رادیو اکتیو کاملا سیاه شده بود
17:07
But on the front step, a person who was sitting there
407
1027026
2674
اما در آن مکان جایی که شخصی در زمان وقوع حادثه در آنجا نشسته بود
17:09
blocked the rays from hitting the stone.
408
1029724
2270
راه اشعه ها را از فرود آمدن به بخشی از دیوار با بدن خود بسته بود
تنها چیزی که الان باقی مانده
17:12
The only thing left now
409
1032018
1218
17:13
is a permanent shadow of positive light.
410
1033260
2508
سایه سفیدی از بدن آن شخص روی آن دیوار سیاه است.لکه سفیدی که سایه ای از نور مثبت است.
بعد از یک بمب
17:16
After the A-bomb,
411
1036185
1051
17:17
specialists said it would take 75 years
412
1037260
2588
محققان گفتند که 75 سال
17:19
for the radiation-damaged soil of Hiroshima City
413
1039872
2364
آلودگی خاک شهر هیروشیما طول خواهد کشید
17:22
to ever grow anything again.
414
1042260
1976
تا زمانی که خاک هیروشیما دوباره بتونه بارور بشه و چیزی را درخود رشد دهد
17:24
But that spring, there were new buds popping up from the earth.
415
1044260
3365
اما در آن تابستان جوانه هایی سر از خاک در آوردند
17:27
When I meet you, in that moment,
416
1047649
2003
زمانی که من تو را در آن لحظه دیدم
17:29
I'm no longer a part of your future.
417
1049676
1836
من دیگر بخشی از آینده تو نیستم
17:31
I start quickly becoming part of your past.
418
1051536
2239
در همان لحظه من به بخشی از گذشته تو تبدیل می شوم
17:33
But in that instant, I get to share your present.
419
1053799
2437
اما در همان لحظه هم من حضور تو را تقسیم می کنم
17:36
And you, you get to share mine.
420
1056260
1976
و تو هم حضور من را
17:38
And that is the greatest present of all.
421
1058260
1976
و این بهترین حضور ممکن است
17:40
So if you tell me I can do the impossible --
422
1060260
2262
پس تو اگر به من بگویی که من می توانم غیرممکن را انجام دهم
ممکنه من به تو بخندم
17:43
I'll probably laugh at you.
423
1063154
1494
17:44
I don't know if I can change the world yet,
424
1064672
2088
من نمی دونم که آیا قادر به تغییر دنیا هستم یا نه
17:46
because I don't know that much about it --
425
1066784
2019
زیرا من چیز زیادی از اون نمی دونم
17:48
and I don't know that much about reincarnation either,
426
1068827
2590
و حتی در مورد تناسخ هم چیز زیادی نمی دونم
اما اگر شما من رو از خنده روده بر کنید
17:51
but if you make me laugh hard enough,
427
1071441
1844
گاهی یادم می ره که در کدوم قرن زندگی می کنم.
17:53
sometimes I forget what century I'm in.
428
1073309
2228
17:55
This isn't my first time here. This isn't my last time here.
429
1075561
3459
این اولین باری نیست که من در اینجا هستم.آخرین بار هم نیست.
این کلمات آخرین چیزهایی نیست که من با شما در میان می گذارم.
17:59
These aren't the last words I'll share.
430
1079044
1912
18:00
But just in case, I'm trying my hardest
431
1080980
2256
اما در این شرایط من تلاش خود را می کنم
18:03
to get it right this time around.
432
1083260
2411
که اون رو به نحو احسنت انجام بدهم
18:06
Thank you.
433
1086156
1103
ممنون
18:07
(Applause)
434
1087283
1830
تشویق
18:09
Thank you.
435
1089137
1032
18:10
(Applause)
436
1090193
3233
متشکرم
18:13
Thank you.
437
1093450
1147
18:14
(Applause)
438
1094621
2837
تشویق
متشکرم
18:17
Thank you.
439
1097482
1120
18:18
(Applause)
440
1098626
2324
تشویق
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7