I got 99 problems... palsy is just one | Maysoon Zayid

مِیسون زایِد: من هزار و یک مشکل دارم ... رعشه‌ی عصبی تنها یکی از آن‌هاست

6,549,601 views

2014-01-03 ・ TED


New videos

I got 99 problems... palsy is just one | Maysoon Zayid

مِیسون زایِد: من هزار و یک مشکل دارم ... رعشه‌ی عصبی تنها یکی از آن‌هاست

6,549,601 views ・ 2014-01-03

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Amirpouya Ghaemian Reviewer: narsis sh
سلام، حاضرین TEDWomen، چطورین؟
00:13
Hello, TEDWomen, what's up.
0
13039
1723
00:14
(Cheering)
1
14786
1265
(هورا)
00:16
Not good enough.
2
16075
1416
اصلاً خوب نبود.
00:17
Hello, TEDWomen, what is up?
3
17515
2365
سلام، حاضرین TEDWomen، چطور هستین؟
00:19
(Loud cheering)
4
19904
1921
(هورا)
00:21
My name is Maysoon Zayid,
5
21849
2501
من "مِیسون (معصومه) زایِد" هستم،
و مست نیستم،
00:24
and I am not drunk,
6
24374
1864
00:26
but the doctor who delivered me was.
7
26262
2667
ولی دکتری که مرا به دنیا آورد، مست بود.
00:28
He cut my mom six different times
8
28953
3530
او شش مرتبه از شش جهت مختلف
00:32
in six different directions,
9
32507
2786
مادرم را مورد جراحی قرار داد،
00:35
suffocating poor little me in the process.
10
35317
2244
و در این حین من داشتم آن تو خفه می‌شدم.
00:37
As a result, I have cerebral palsy,
11
37935
2618
در نتیجه، من دچار رعشه‌ی عصبی شدم،
00:40
which means I shake all the time.
12
40577
2778
که به این معناست که همیشه می‌لرزم.
00:43
Look.
13
43379
1000
نگاه کنید.
00:46
It's exhausting.
14
46006
1413
خسته کننده است. من مثل شکیرا (خواننده‌ی پاپ) هستم،
00:47
I'm like Shakira, Shakira meets Muhammad Ali.
15
47443
3773
وقتی که محمدعلی کلِی (کشتی‌گیر معروف قدیمی) می‌بیند.
00:51
(Laughter)
16
51240
3229
(خنده‌ی حاضرین)
00:54
CP is not genetic.
17
54493
1572
رعشه‌ی عصبی بیماری ژنتیکی نیست.
00:56
It's not a birth defect. You can't catch it.
18
56398
2815
مشکل مادرزاد نیست. شما نمی‌توانید به آن مبتلا شوید.
00:59
No one put a curse on my mother's uterus,
19
59237
3174
هیچکس مرا در شکم مادرم نفرین نکرد،
01:02
and I didn't get it because my parents are first cousins,
20
62435
3365
و من به خاطر پسرعمو و دخترعمو بودن پدر و مادرم به آن دچار نشدم،
01:05
which they are.
21
65824
1324
که البته پسرعمو و دخترعمو هم هستند.
01:07
(Laughter)
22
67172
4342
(خنده‌ی حاضرین)
01:11
It only happens from accidents,
23
71538
2190
این مشکل در نتیجه‌ی یک حادثه،
01:13
like what happened to me on my birth day.
24
73752
2244
مثل چیزی که موقع به دنیا آمدن من پیش آمد، به وجود می‌آید.
01:16
Now, I must warn you,
25
76306
2223
خب، باید به شما هشدار بدهم، من به هیچ عنوان الهام‌بخش نیستم،
01:18
I'm not inspirational.
26
78553
1276
01:20
(Laughter)
27
80472
1001
01:21
And I don't want anyone in this room to feel bad for me,
28
81497
3946
و نمی‌خواهم هیچ‌کدام از شما
برای من دلسوزی کنید،
01:25
because at some point in your life,
29
85467
2206
چون در بعضی لحظات از زندگی‌تان،
01:27
you have dreamt of being disabled.
30
87697
2389
آرزو داشتید که معلولیتی داشتید.
01:30
Come on a journey with me.
31
90887
1556
بگذارید مثال بزنم.
01:32
It's Christmas Eve, you're at the mall,
32
92935
3114
الآن که در تعطیلات سال نو (کریسمس) هستیم، شما به مرکز خرید می‌روید،
دائم در پارکینگ‌ها می‌چرخید تا یک پارکینگ پیدا کنید،
01:36
you're driving around in circles looking for parking,
33
96073
3292
01:39
and what do you see?
34
99389
1665
و چه می‌بینید؟
01:41
Sixteen empty handicapped spaces.
35
101435
2755
شانزده جای پارک خالی مخصوص معلولین.
01:44
(Laughter)
36
104214
2507
و شما با خودتان می‌گویید، "خدایا، نمی‌شد فقط یه کم
01:46
And you're like, "God, can't I just be a little disabled?"
37
106745
3013
معلول بودم؟"
01:49
(Laughter)
38
109782
5610
(خنده‌ی حاضرین)
01:55
Also, I've got to tell you,
39
115416
1579
در ضمن، باید اضافه کنم،
من هزار و یک جور مشکل دارم، و رعشه‌ی عصبی فقط یکی از آن‌هاست.
01:57
I've got 99 problems, and palsy is just one.
40
117019
3672
02:00
(Laughter)
41
120715
1023
02:01
If there was an Oppression Olympics,
42
121762
2566
اگر مسابقه‌ای به نام "المپیک بی عدالتی" داشتیم،
02:04
I would win the gold medal.
43
124352
1733
من در آن مدال طلا می‌گرفتم.
02:06
I'm Palestinian, Muslim,
44
126109
3133
من فلسطینی هستم، مسلمانم، زن هستم، معلولم، و ...
02:09
I'm female, I'm disabled,
45
129266
2324
02:11
and I live in New Jersey.
46
131614
1869
در نیوجِرسی (ایالتی در آمریکا) زندگی می‌کنم.
02:13
(Laughter)
47
133507
2947
(خنده‌ی حاضرین) (تشویق حاضرین)
02:16
(Applause)
48
136478
3243
02:19
If you don't feel better about yourself, maybe you should.
49
139745
2801
بهتر است در مورد وضعیت خودتان تجدید نظر کنید.
02:22
(Laughter)
50
142570
1031
02:23
Cliffside Park, New Jersey is my hometown.
51
143625
2327
"کلیف ساید پارک"، منطقه ای در نیوجِرسی، جایی است که من در آن‌جا بزرگ شدم.
02:25
I have always loved the fact
52
145976
2573
من همیشه از این خوشم می‌آمده
02:28
that my hood and my affliction share the same initials.
53
148573
4010
که محل زندگیم و معلولیتم،
که بیماریم و محل زندگیم، هر دو به اختصارC.P. نوشته می شوند.
02:32
I also love the fact
54
152607
1438
من از این هم خوشم می‌آمده، که اگر می‌خواستم از خانه‌ام
02:34
that if I wanted to walk from my house to New York City, I could.
55
154069
3195
تا شهر نیویورک پیاده بروم، می‌توانستم.
02:37
A lot of people with CP don't walk,
56
157764
2552
خیلی از افرادی که دچار رعشه‌ی عصبی هستند نمی‌توانند راه بروند،
02:40
but my parents didn't believe in "can't."
57
160340
2913
اما پدر و مادرم به "نتوانستن" اعتقادی نداشتند.
02:43
My father's mantra was,
58
163658
1790
شعار همیشگی پدرم این بود،
02:45
"You can do it, yes you can can."
59
165472
3056
"تو می‌توانی، آره، تو می‌توانی بتوانی."
02:48
(Laughter)
60
168552
3515
(خنده‌ی حاضرین)
پس اگر سه خواهر بزرگ‌ترم خانه را جارو می‌کشیدند،
02:52
So, if my three older sisters were mopping,
61
172091
3028
02:55
I was mopping.
62
175143
1167
من هم جارو می‌کشیدم.
02:56
If my three older sisters went to public school,
63
176334
2809
اگر سه خواهر بزرگ‌ترم به مدرسه‌ی دولتی می‌رفتند،
پدر و مادرم از سیستم آموزشی آن مدرسه شکایت می‌کردند
02:59
my parents would sue the school system
64
179167
1993
03:01
and guarantee that I went too,
65
181184
2223
و مطمئن می‌شدند که من هم می‌روم.
03:03
and if we didn't all get A's,
66
183431
1766
و اگر بالاترین نمرات را نمی‌گرفتیم،
03:05
we all got my mother's slipper.
67
185221
2128
بدون استثناء دمپایی‌های مادرمان نصیب‌مان می‌شد.
03:07
(Laughter)
68
187373
2780
(خنده‌ی حاضرین)
وقتی پنج سالم بود، پدرم با گذاشتن کفش‌هایم بر روی پاهایش
03:10
My father taught me how to walk when I was five years old
69
190177
2901
موقع راه رفتن، به من یاد داد
03:13
by placing my heels on his feet
70
193102
2285
03:15
and just walking.
71
195411
1310
که چطور راه بروم.
03:17
Another tactic that he used
72
197364
1679
روش دیگری که استفاده می‌کرد این بود که
03:19
is he would dangle a dollar bill in front of me
73
199067
2899
یک اسکناس را جلوی من تکان می‌داد و من دنبالش می‌کردم.
03:21
and have me chase it.
74
201990
1697
03:23
(Laughter)
75
203711
2324
(خنده‌ی حاضرین)
گدای درون من خیلی حریص بود، و --
03:26
My inner stripper was very strong.
76
206059
2738
03:28
(Laughter)
77
208821
1589
(خنده‌ی حاضرین)
03:30
Yeah.
78
210434
1029
بله. اولین روزی که به مهد کودک رفتم،
03:31
No, by the first day of kindergarten,
79
211987
1793
03:33
I was walking like a champ
80
213804
1278
مثل بوکسوری راه می‌رفتم
که یک نفر را حسابی کتک زده باشد.
03:35
who had been punched one too many times.
81
215106
2357
03:37
(Laughter)
82
217487
1389
03:38
Growing up, there were only six Arabs in my town,
83
218900
3496
وقتی بچه بودم، تنها شش عرب در شهری که زندگی می‌کردم بودند،
03:42
and they were all my family.
84
222420
1352
و تمامی آن‌ها اعضای خانواده‌ی من بودند.
03:43
(Laughter)
85
223796
1024
03:44
Now there are 20 Arabs in town,
86
224844
2083
حالا 20 عرب در این شهر هستند،
03:46
and they are still all my family.
87
226951
1818
و هنوز همگی آن‌ها اعضای خانواده‌ی من هستند. (خنده‌ی حاضرین)
03:48
(Laughter)
88
228793
1033
03:49
I don't think anyone even noticed we weren't Italian.
89
229850
2705
فکر نکنم هنوز کسی فهمیده باشد که ما ایتالیایی نیستیم.
03:52
(Laughter)
90
232579
3971
(خنده‌ی حاضرین) (تشویق حاضرین)
03:56
(Applause)
91
236574
3713
04:00
This was before 9/11
92
240311
1691
البته این مربوط به دوره‌ی قبل از حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر (عملیات تروریستی برج‌های دوقلو) می‌شود،
04:02
and before politicians thought it was appropriate
93
242026
2992
که هنوز در آن زمان سیاستمداران اعتقاد نداشتند که استفاده از عبارت "من از مسلمان‌ها متنفرم"،
04:05
to use "I hate Muslims" as a campaign slogan.
94
245042
3435
شعار مناسبی برای یک جنبش است.
مردمی که در کنار آن‌ها بزرگ شدم هیچ مشکلی با اعتقادات من نداشتند.
04:09
The people that I grew up with had no problem with my faith.
95
249096
3191
04:12
They did, however, seem very concerned
96
252311
2420
البته کمی داشتند، ولی در ماه رمضان
04:14
that I would starve to death during Ramadan.
97
254755
2656
خیلی از این بابت که تا سرحد مرگ به خودم گرسنگی می‌دادم نگران می‌شدند.
04:17
I would explain to them that I have enough fat
98
257435
2151
من برای آن‌ها توضیح می‌دادم که آن‌قدر چربی اضافه دارم
04:19
to live off of for three whole months,
99
259610
1992
که بتواند سه ماه تمام مرا زنده نگه دارند،
04:21
so fasting from sunrise to sunset is a piece of cake.
100
261626
3346
پس روزه گرفتن از طلوع خورشید تا غروب آن هیچی نیست.
04:24
(Laughter)
101
264996
1000
04:26
I have tap-danced on Broadway.
102
266486
2179
من در تئاتر براودوِی (یکی از قدیمی‌ترین و مشهورترین تئاترهای آمریکا) با پاهایم آهنگ زدم.
04:29
Yeah, on Broadway. It's crazy.
103
269382
2184
بله، در تئاتر براودوِی. خیلی باحال بود. (تشویق حاضرین)
04:31
(Applause)
104
271590
1079
04:32
My parents couldn't afford physical therapy,
105
272693
2118
خانواده‌ام از پس هزینه‌های مرکز کاردرمانی برنمی‌آمدند،
04:34
so they sent me to dancing school.
106
274835
2543
پس در عوض، مرا به مدرسه‌ی رقص فرستادند.
04:37
I learned how to dance in heels,
107
277402
1646
من یاد گرفتم چطور با کفش‌های پاشنه‌بلند برقصم،
04:39
which means I can walk in heels.
108
279072
1918
که به این معناست که من می‌توانم با کفش‌های پاشنه‌بلند راه بروم.
من اهل شهر نیوجِرسی هستم،
04:41
And I'm from Jersey,
109
281014
1137
04:42
and we are really concerned with being chic,
110
282175
3013
و بنابراین خیلی نگران این بودم که خوش‌لباس و مُدِ روز به نظر برسم،
پس اگر دوستانم کفش پاشنه‌بلند می‌پوشیدند، من هم می‌پوشیدم.
04:45
so if my friends wore heels, so did I.
111
285212
3275
04:48
And when my friends went and spent their summer vacations
112
288511
2994
وقتی دوستانم تعطیلات تابستانه‌شان را در سواحل نیوجِرسی می‌گذراندند،
04:51
on the Jersey Shore, I did not.
113
291529
2788
من مثل آن‌ها به آن‌جا نمی‌رفتم.
04:54
I spent my summers in a war zone,
114
294341
2214
من تابستان‌هایم را در یک منطقه‌ی جنگی می‌گذراندم،
04:56
because my parents were afraid
115
296579
2047
چون پدر و مادرم می‌ترسیدند
04:58
that if we didn't go back to Palestine every single summer,
116
298650
3874
اگر ما هر سال تابستان
به فلسطین برنگردیم،
05:02
we'd grow up to be Madonna.
117
302548
2011
وقتی بزرگ شویم مثل "مَدونا" (خواننده‌ی پاپ) بشویم.
05:04
(Laughter)
118
304583
5377
(خنده‌ی حاضرین) ("مَدونا" در اصل نام حضرت مریم است که در فلسطین بزرگ شد)
05:09
Summer vacations often consisted of my father trying to heal me,
119
309984
5065
تعطیلات تابستانه غالباً به تلاش پدرم
برای درمان من سپری می‌شد،
من شیر گوزن می‌نوشیدم،
05:15
so I drank deer's milk,
120
315073
1773
05:16
I had hot cups on my back,
121
316870
2018
روی کمرم حجامت انجام می‌دادند،
05:18
I was dunked in the Dead Sea,
122
318912
1961
من را در بَحرُالمَیِّت (دریاچه‌ی مرزی بین اسرائیل و فلسطین با لبنان) غسل می‌دادند،
05:20
and I remember the water burning my eyes
123
320897
2585
و یادم می‌آید که آب چشمانم را می‌سوزاند (بَحرُالمَیِّت یکی از شورترین دریاچه‌های جهان است)
05:23
and thinking, "It's working! It's working!"
124
323506
2465
و با خودم می‌گفتم، "داره اثر می‌کنه! داره اثر می‌کنه!"
05:25
(Laughter)
125
325995
3277
(خنده‌ی حاضرین)
05:29
But one miracle cure we did find was yoga.
126
329296
2912
اما درمان معجزه‌آسایی که بالأخره در مورد من اثر کرد، ورزش یوگا بود.
05:32
I have to tell you, it's very boring,
127
332716
3255
باید اعتراف کنم که خیلی کِسِل‌کننده بود،
05:35
but before I did yoga,
128
335995
1455
اما قبل از این که یوگا را شروع کنم،
05:37
I was a stand-up comedian who can't stand up.
129
337474
2647
یک مجری طنزپرداز بودم که نمی‌توانست روی پاهایش بایستد.
05:40
And now I can stand on my head.
130
340661
2519
و حالا حتی می‌توانم روی سرم بایستم.
05:43
My parents reinforced this notion
131
343737
4741
پدر و مادرم این باور را در من تقویت می‌کردند
05:48
that I could do anything,
132
348502
2689
که می‌توانم از پس هر کاری بر بیایم،
05:51
that no dream was impossible,
133
351215
1991
که هیچ رؤیایی غیرممکن نیست،
05:53
and my dream was to be
134
353230
1555
و رؤیای من این بود که
05:54
on the daytime soap opera "General Hospital."
135
354809
3009
بتوانم در سریال خانوادگی "بیمارستان عمومی" (General Hospital) بازی کنم (سریال آمریکایی از سال 1960 تا به حال).
05:57
(Laughter)
136
357842
1182
من در یک اقدام به‌جا به کالج رفتم
05:59
I went to college during affirmative action
137
359048
2427
06:01
and got a sweet scholarship to ASU,
138
361499
2006
و از دانشگاه ASU بورسیه‌ی خوبی گرفتم،
06:03
Arizona State University,
139
363529
2121
دانشگاه ایالت آریزونا،
06:05
because I fit every single quota.
140
365674
2468
چون تمامی شرایط گرفتن آن بورسیه را داشتم.
06:08
(Laughter)
141
368166
1023
من مثل میمون دست‌آموز تئاتر شده بودم.
06:09
I was like the pet lemur of the theater department.
142
369213
4169
06:13
Everybody loved me.
143
373406
1523
همه دوستم داشتند.
06:14
I did all the less-than-intelligent kids' homework,
144
374953
3089
من تمامی تکلیف‌های کودکان کم‌هوش را انجام می‌دادم،
06:18
I got A's in all of my classes,
145
378066
1596
من در تمامی کلاس‌هایم بهترین نمره را گرفتم،
06:19
A's in all of their classes.
146
379686
1877
و در کلاس‌های آن‌ها هم بهترین نمره را گرفتم.
06:21
(Laughter)
147
381587
1527
هر بار که صحنه‌ای
06:23
Every time I did a scene from "The Glass Menagerie,"
148
383138
3109
از نمایشنامه‌ی "باغ وحش شیشه‌ای" را اجرا می‌کردم (بازسازی شده در فیلم "این‌جا بدونِ من")
06:26
my professors would weep.
149
386271
2394
استادهایم خیسِ اشک می‌شدند.
06:28
But I never got cast.
150
388689
2224
اما هیچ‌وقت برای هنرپیشگی در هیچ فیلمی پذیرفته نشدم.
06:31
Finally, my senior year,
151
391333
1595
در نهایت، در آخرین سالی که در دانشگاه بودم،
06:32
ASU decided to do a show called "They Dance Real Slow in Jackson."
152
392952
3910
دانشگاه ایالت آریزونا تصمیم گرفت نمایشی به نامِ
"در شهر جَکسون خیلی آرام می‌رقصند" اجرا کنند.
06:36
It's a play about a girl with CP.
153
396886
2770
این نمایشنامه درباره‌ی دختری دچار رعشه‌ی عصبی بود.
06:39
I was a girl with CP.
154
399680
2041
من دختری دچار رعشه‌ی عصبی بودم.
06:41
So I start shouting from the rooftops,
155
401745
2859
با هیجان تمام فریاد می‌زدم،
06:44
"I'm finally going to get a part!
156
404628
1903
"بالأخره یک نقش می‌گیرم!
06:46
I have cerebral palsy!
157
406555
1809
من رعشه‌ی عصبی دارم!
06:48
Free at last! Free at last!
158
408388
2153
بالأخره تونستم! بالأخره تونستم!
06:50
Thank God almighty, I'm free at last!"
159
410565
2367
خدایا ممنونم، بالأخره تونستم!"
06:53
I didn't get the part.
160
413626
1334
ولی آن‌ها آن نقش را به من ندادند. (خنده‌ی حاضرین)
06:54
(Laughter)
161
414984
2435
06:57
Sherry Brown got the part.
162
417443
2119
یکی از همکلاسی‌هایم به نام شِری براون آن نقش را گرفت.
من سریع پیش مدیر بخش تئاتر رفتم
07:00
I went racing to the head of the theater department
163
420022
2529
07:02
crying hysterically, like someone shot my cat,
164
422575
2445
و انگار که کسی به گربه‌ام شلیک کرده باشد،
با عصبیت تمام گریه می‌کردم، و پرسیدم چرا چنین کاری کرده است،
07:05
to ask her why,
165
425044
1101
07:06
and she said it was because they didn't think I could do the stunts.
166
426169
4145
و او گفت به این خاطر که،
به نظر آن‌ها من نمی‌توانم حرکات آن نقش را به خوبی اجرا کنم.
07:10
I said, "Excuse me, if I can't do the stunts,
167
430762
2697
من جواب دادم، "خیلی ببخشید، اگر من نتوانم حرکات آن نقش را به خوبی اجرا کنم،
07:13
neither can the character."
168
433483
1557
آن شخصیت هم نمی‌تواند چنین حرکاتی را انجام دهد."
07:15
(Laughter)
169
435064
4144
(خنده‌ی حاضرین) (تشویق حاضرین)
07:19
(Applause)
170
439232
3720
07:22
This was a part that I was literally born to play
171
442976
5004
این نقشی بود که می‌توان گفت من به خاطر اجرایش به دنیا آمده بودم،
07:28
they gave it to a non-palsy actress.
172
448004
4259
و آن‌ها آن نقش را به هنرپیشه‌ای دادند که رعشه‌ی عصبی نداشت.
کالج هم جلوه‌ای از زندگی بود.
07:33
College was imitating life.
173
453045
1897
07:35
Hollywood has a sordid history
174
455276
2102
هالیوود تاریخچه‌ای شرم‌آور از
07:37
of casting able-bodied actors to play disabled onscreen.
175
457402
3993
هنرپیشگی بازیگران غیر ناتوان دارد
که نقش آدم‌های ناتوان را در فیلم‌ها بازی می‌کردند.
07:42
Upon graduating, I moved back home,
176
462030
2769
بعد از فارغ‌التحصیلی، به خانه برگشتم،
07:44
and my first acting gig was as an extra on a daytime soap opera.
177
464823
4473
و اولین کارم در زمینه‌ی هنرپیشگی
نقشی مهمان در یک سریال خانوادگی بود.
07:49
My dream was coming true.
178
469320
1796
رؤیاهایم داشت به حقیقت می‌پیوست.
07:51
And I knew that I would be promoted
179
471140
2366
و می‌دانستم که خیلی زود، از "آشنای دور"
07:53
from "Diner Diner" to "Wacky Best Friend" in no time.
180
473530
3499
به "دوستی خَفَن" تبدیل می‌شوم.
07:57
(Laughter)
181
477053
1258
07:58
But instead, I remained a glorified piece of furniture
182
478335
2627
اما در عوض، من یک سیاهی‌لشگرافتخاری باقی ماندم
08:00
that you could only recognize from the back of my head,
183
480986
2579
که تنها پسِ سرم در فیلم‌ها نشان داده می‌شد،
08:03
and it became clear to me
184
483589
1575
و به وضوح به من ثابت شد
08:05
that casting directors
185
485188
1895
که کارگردان‌های فیلم‌های سینمایی
08:07
didn't hire fluffy, ethnic, disabled actors.
186
487107
3958
از بازیگران تپل، متعلق به قوم و فرهنگ‌های دیگر، و معلول استفاده نمی‌کنند.
08:11
They only hired perfect people.
187
491089
2024
آن‌ها تنها از افراد بی‌نقص استفاده می‌کردند.
08:13
But there were exceptions to the rule.
188
493462
1990
اما در قوانین آن‌ها استثناءهایی هم وجود داشت.
08:15
I grew up watching Whoopi Goldberg,
189
495810
2149
من از بچگی اجراهای "ووپی گُلدبِرگ"،
08:17
Roseanne Barr, Ellen,
190
497983
1912
"روزِنا بار" و "اِلِن" را تماشا می‌کردم،
08:19
and all of these women had one thing in common:
191
499919
2511
و تمامی این زنان یک چیز مشترک داشتند:
08:22
they were comedians.
192
502454
1238
آن‌ها مجری‌های طنز پرداز بودند.
08:23
So I became a comic.
193
503716
1826
پس من هم یک طنزپرداز شدم.
08:25
(Laughter)
194
505566
3255
(خنده‌ی حاضرین) (تشویق حاضرین)
08:28
(Applause)
195
508845
2989
08:31
My first gig was driving famous comics
196
511858
3653
در اولین اجرایم، مجری‌های طنزپرداز مشهور را،
08:35
from New York City to shows in New Jersey,
197
515535
2555
از نیویورک به نمایش‌های نیوجرسی می‌رساندم،
08:38
and I'll never forget the face of the first comic I ever drove
198
518114
3461
و هرگز قیافه‌ی اولین مجری طنزپردازی که برای نمایش آوردم
وقتی که فهمید
08:41
when he realized that he was speeding down the New Jersey Turnpike
199
521599
3940
تمام بزرگراه نیویورک به نیوجرسی را
08:45
with a chick with CP driving him.
200
525563
2173
با دختری که رعشه‌ی عصبی دارد آمده، فراموش نمی‌کنم.
08:47
(Laughter)
201
527760
1001
08:48
I've performed in clubs all over America,
202
528785
2545
من در کلوب‌های مختلفی در سراسر آمریکا اجرا داشته‌ام،
08:51
and I've also performed in Arabic in the Middle East,
203
531354
3528
و، راستش را بگویم،
08:54
uncensored and uncovered.
204
534906
2547
در خاورمیانه اجرایی به زبان عربی داشتم.
08:57
(Laughter)
205
537477
1048
08:58
Some people say I'm the first stand-up comic in the Arab world.
206
538549
3717
بعضی‌ها می‌گویند
من اولین مجری طنزپرداز در جهان عرب هستم.
09:02
I never like to claim first,
207
542290
2157
من هیچ‌وقت دوست ندارم ادعا کنم که اولین نفر هستم،
09:04
but I do know that they never heard
208
544471
2292
اما می‌دانم که آن‌ها هیچ‌وقت
09:06
that nasty little rumor that women aren't funny,
209
546787
3866
شایعه‌های کثیف در این مورد که زن‌ها بامزه نیستند،
09:10
and they find us hysterical.
210
550677
1787
و بیش از حد عصبی هستند را، نشنیده‌اند.
09:12
(Laughter)
211
552488
1451
09:15
In 2003, my brother from another mother and father
212
555550
4020
در سال ۲۰۰۳، دوستی که برایم مثل برادر بود،
09:19
Dean Obeidallah and I started
213
559594
2134
"دین عُبِیدَالله" و من،
09:21
the New York Arab-American Comedy Festival,
214
561752
2344
فستیوال طنز عربی-آمریکایی نیویورک را شروع کردیم،
09:24
now in its 10th year.
215
564120
1950
و امسال دهمین سالگرد آن است.
هدف ما این است که تصویر ذهنی بدی که
09:26
Our goal was to change the negative image of Arab-Americans in media,
216
566094
5445
از عرب‌های ساکن آمریکا در رسانه‌ها وجود دارد تغییر دهیم،
09:31
while also reminding casting directors
217
571563
2778
و به کارگردان‌ها هم یادآوری کنیم
09:34
that South Asian and Arab are not synonymous.
218
574365
2741
که "عرب" و "شرقی" (جنوب آسیایی) یکی نیستند.
09:37
(Laughter)
219
577130
3005
(خنده‌ی حاضرین)
09:40
Mainstreaming Arabs was much, much easier
220
580159
5896
بهبود بخشیدن تصویر ذهنی از عرب‌ها در غرب خیلی خیلی ساده‌تر از
غلبه بر معضل دید نادرست
09:46
than conquering the challenge against the stigma against disability.
221
586079
4357
به معلولیت یود.
09:50
My big break came in 2010.
222
590849
2323
بزرگ‌ترین شکستم در سال ۲۰۱۰ رخ داد.
09:53
I was invited to be a guest on the cable news show
223
593196
2890
من در یک برنامه‌ی خبری
به نام "شمارش معکوس با کِیت اُلبِرمَن"
09:56
"Countdown with Keith Olbermann."
224
596110
2308
به عنوان میهمان دعوت شدم.
09:58
I walked in looking like I was going to the prom,
225
598442
2978
من طوری وارد استودیو شدم که انگار به مهمانی رقص می‌رفتم،
10:01
and they shuffle me into a studio
226
601444
2110
ولی آن‌ها به زور من را داخل استودیو بردند،
10:03
and seat me on a spinning, rolling chair.
227
603578
4012
و من را روی یک صندلی با پایه‌های چرخ‌دار و قابل گردش نشاندند.
10:07
(Laughter)
228
607614
1520
من به مدیر صحنه نگاه کردم و گفتم،
10:09
So I looked at the stage manager
229
609158
1826
10:11
and I'm like, "Excuse me, can I have another chair?"
230
611008
3304
"ببخشید، می‌تونم صندلیمو عوض کنم؟"
10:14
And she looked at me and she went,
231
614336
1702
و او به من نگاه کرد و گفت،
"پنج، چهار، سه، دو ..."
10:16
"Five, four, three, two ..."
232
616062
2721
10:18
And we were live, right?
233
618807
1770
و ما دیگر روی آنتن رفته بودیم.
10:20
So I had to grip onto the anchor's desk
234
620601
2344
و من به لبه‌ی میز چنگ انداختم
10:22
so that I wouldn't roll off the screen during the segment,
235
622969
3765
تا در حین پخش آن برنامه از صحنه خارج نشوم،
10:26
and when the interview was over, I was livid.
236
626758
2835
و وقتی مصاحبه تمام شد، من قرمز شده بودم.
10:29
I had finally gotten my chance and I blew it,
237
629617
2142
بالأخره شانسی به دست آورده بودم ولی آن را خراب کردم،
10:31
and I knew I would never get invited back.
238
631783
2697
و می‌دانستم که دیگر هیچ‌وقت برای مصاحبه از من دعوت نمی‌شود.
10:34
But not only did Mr. Olbermann invite me back,
239
634988
2984
اما نه تنها آقای "اُلبِرمَن" از من درخواست کرد تا یک بار دیگر با من مصاحبه کند،
10:37
he made me a full-time contributor,
240
637996
2302
بلکه میهمان دائمی آن برنامه شدم،
10:40
and he taped down my chair.
241
640322
2701
و صندلی من را هم به زمین چسباند.
10:43
(Laughter)
242
643047
2667
(خنده‌ی حاضرین) (تشویق حضارین)
10:45
(Applause)
243
645738
3241
10:49
One fun fact I learned while on the air with Keith Olbermann
244
649003
3693
نکته‌ی جالبی که در برنامه‌های تلویزیونی
با "کِیت اُلبِرمَن" یاد گرفتم،
10:52
was that humans on the Internet are scumbags.
245
652720
3989
این بود که آدم‌ها در اینترنت بی‌شعورند.
10:56
(Laughter)
246
656733
1001
معروف است که می‌گویند بچه‌ها به طور ظالمانه‌ای بی احساس هستند،
10:57
People say children are cruel,
247
657758
1564
اما من هیچ‌وقت در بچگی یا بزرگ‌سالی مورد تمسخر واقع نشدم.
10:59
but I was never made fun of as a child or an adult.
248
659346
2920
11:02
Suddenly, my disability on the world wide web is fair game.
249
662290
3671
و حالا، ناگهان، معلولیت من در شبکه‌ی مجازی تبدیل به چیزی برای شوخی کردن شده بود.
11:05
I would look at clips online and see comments like,
250
665985
3597
من در سطح اینترنت کلیپ‌های ویدئویی
و نظراتی از این قبیل دیدم که،
11:09
"Yo, why's she tweakin'?"
251
669606
2636
"هی، چرا اون به خودش می‌پیچه؟"
11:12
"Yo, is she retarded?"
252
672266
2278
"هی، اون عقب‌مونده‌س؟"
11:14
And my favorite, "Poor Gumby-mouth terrorist.
253
674568
3190
و نظر مورد علاقه‌ی من، "تروریست کج و کوله‌ی بیچاره.
11:17
What does she suffer from?
254
677782
1798
چه مرضی داره؟
11:19
We should really pray for her."
255
679604
1698
باید براش دعا کنیم."
11:23
One commenter even suggested that I add my disability to my credits:
256
683070
4590
یکی از بازدیدکننده‌ها حتی پیشنهاد کرد
که معلولیتم را به عنوان امتیاز به سوابقم اضافه کنم:
11:27
screenwriter, comedian, palsy.
257
687684
2333
فیلم‌نامه‌نویس، طنزپرداز، دارای رعشه‌ی عصبی.
تبعیض قائل شدن در زمینه‌ی معلولیت به اندازه‌ی تبعیض نژادی واضح است.
11:33
Disability is as visual as race.
258
693247
2373
اگر کسی که روی صندلی چرخ‌دار می‌نشیند نتواند مثل "بِیونسه" (خواننده‌ی پاپ) باشد،
11:36
If a wheelchair user can't play Beyoncé,
259
696120
2360
11:38
then Beyoncé can't play a wheelchair user.
260
698504
2849
"بِیونسه" هم نمی‌تواند مثل کسی که با صندلی چرخ‌دار حرکت می‌کند باشد.
11:41
The disabled are the largest —
261
701702
2063
معلول‌ها بزرگ‌ترین --
11:43
Yeah, clap for that, man. Come on.
262
703789
2779
آره، دست بزنین به افتخارش. بزنین.
11:46
(Applause)
263
706592
4460
(تشویق حاضرین)
11:51
People with disabilities are the largest minority in the world,
264
711544
3023
معلولان جامعه بزرگ‌ترین اقلیت‌های جهان هستند،
و ساده‌ترین تفریحات و سرگرمی‌ها
11:54
and we are the most underrepresented in entertainment.
265
714591
3706
از ما دریغ می‌شود.
دکترها به ما گفتند من نمی‌توانم راه بروم،
11:59
The doctors said that I wouldn't walk,
266
719170
2156
12:01
but I am here in front of you.
267
721350
1658
اما من این‌جا روبه‌روی شما هستم.
البته، اگر من با تماشای رسانه‌ها بزرگ شده بودم،
12:04
However, if I grew up with social media,
268
724039
2215
12:06
I don't think I would be.
269
726278
1420
فکر نکنم که می‌توانستم.
12:08
I hope that together,
270
728099
1455
امیدوارم با هم
12:09
we can create more positive images
271
729578
2551
بتوانیم تصویر بهتری از معلولیت
12:12
of disability in the media and in everyday life.
272
732153
3340
در رسانه‌ها و زندگی روزمره بسازیم.
12:15
Perhaps if there were more positive images,
273
735882
2457
شاید اگر تصویر بهتری بسازیم،
12:18
it would foster less hate on the Internet.
274
738363
2595
شاهد نفرت کمتری در اینترنت باشیم.
یا شاید این طور نباشد.
12:22
Or maybe not.
275
742085
1176
12:23
Maybe it still takes a village to teach our children well.
276
743285
4008
شاید ایجاد تربیت صحیح در نسل جدید،
به این سادگی‌ها نباشد.
12:28
My crooked journey has taken me to some very spectacular places.
277
748460
4009
زندگی پُرفرازو‌نشیبم،
مرا به مدارج بسیار به خصوصی رسانده‌است.
12:32
I got to walk the red carpet
278
752493
2950
من در مراسم فرش قرمز (red carpet)
12:35
flanked by soap diva Susan Lucci
279
755467
2755
با کسانی مثل خواننده‌ی معروف، "سوزان لوچی"،
12:38
and the iconic Loreen Arbus.
280
758246
2041
و هنرپیشه‌ی بی‌نظیر، "لوراین آربوس"، شرکت کردم.
12:40
I got to act in a movie with Adam Sandler
281
760311
2637
من در فیلمی با "آدام سَندلِر" (کارگردان فیلم‌های طنز...) هنرپیشگی کردم،
12:42
and work with my idol, the amazing Dave Matthews.
282
762972
3987
و با اسطوره‌ی هنریَم،
"دِیو مَتیوز" (هنرپیشه‌ی معروف آمریکایی) کار کردم.
12:46
I toured the world as a headliner on Arabs Gone Wild.
283
766983
3526
من به عنوان یک ستاره
در فستیوال طنز "عرب‌ها برمی‌خیزند"، سراسر جهان را گشتم.
12:50
I was a delegate representing the great state of New Jersey
284
770533
5670
من افتخار این را داشتم،
که به نیابت از ایالت بزرگ نیوجِرسی
12:56
at the 2008 DNC.
285
776227
2236
در همایش دموکراسی ملی (همایشی که هر چهار سال یک بار برگزار می‌شود و به حمایت از حزب دموکرات می‌پردازد) در سال ۲۰۰۸ شرکت کنم.
12:58
And I founded Maysoon's Kids,
286
778487
2478
من مؤسسه‌ی کودکان مِیسون را بنیان‌گذاری کردم،
13:00
a charity that hopes to give Palestinian refugee children
287
780989
4035
مؤسسه‌ی خیریه‌ای
که به کودکان فلسطینی که از سرزمین‌های خود رانده شده‌اند
کمی از موقعیتی را می‌دهد که پدر و مادرم برای من فراهم کردند.
13:05
a sliver of the chance my parents gave me.
288
785048
2532
13:07
But the one moment that stands out the most
289
787972
2435
اما بهترین لحظه‌ای که تا به حال داشته‌ام،
13:10
was when I got -- before this moment --
290
790431
2501
مربوط به موقعی می‌شود -- البته تا قبل از این که در این مراسم شرکت کنم --
13:12
(Laughter)
291
792956
3654
(خنده‌ی حاضرین) (تشویق حاضرین)
13:16
(Applause)
292
796634
3772
13:20
But the one moment that stands out the most
293
800430
3428
اما بهترین لحظه‌ای که تا به حال داشته‌ام
13:23
was when I got to perform
294
803882
2102
مربوط به زمانی می‌شود که
باید برای مردی برنامه اجرا می‌کردم، که مثل پروانه در هوا شناور بود،
13:26
for the man who floats like a butterfly
295
806008
2202
13:28
and stings like a bee,
296
808234
1528
و مثل یک زنبور نیش می‌زد،
13:29
has Parkinson's and shakes just like me,
297
809786
3289
او بیماری پارکینسون (بیماری عصبی که فرد را دچار کندی حرکت و رعشه می‌کند) داشت و مثل من می‌لرزید،
13:33
Muhammad Ali.
298
813099
2233
محمدعلی.
13:35
(Applause)
299
815356
3069
(تشویق حاضرین)
13:41
(Applause ends)
300
821957
1619
13:43
It was the only time that my father ever saw me perform live,
301
823600
4579
آن اجرا تنها اجرای زنده‌ای بود
که پدرم آن را تماشا می‌کرد،
و من این سخنرانی را به یاد او تقدیم می‌کنم.
13:48
and I dedicate this talk to his memory.
302
828203
3159
13:51
(Arabic) Allah yerhamak yaba.
303
831386
2372
(به عربی) (خدا رحمتت کند بابا)
13:53
(English) My name is Maysoon Zayid,
304
833782
2420
نام من مِیسون زایِد است،
13:56
and if I can can, you can can.
305
836226
3187
و اگر من می‌توانم بتوانم، شما هم می‌توانید بتوانید.
13:59
(Cheering)
306
839437
1845
(تشویق حاضرین)
14:01
(Applause)
307
841306
4074
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7