Averting the climate crisis | Al Gore

ال گور درباره جلوگیری از بحران آب و هوایی می‌گوید

Translator: ghasem vahedi Reviewer: Bardia Azadandish

Thank you so much, Chris.

کریس بسیار متشکرم، و این واقعا افتخار بزرگیست

And it's truly a great honor to have the opportunity

که این فرصت برای من پیش اومد تا برای دومین بار روی این سن بیام. من بی‌نهایت سپاسگزارم.

to come to this stage twice; I'm extremely grateful.

I have been blown away by this conference,

از حضورم در این کنفرانس خوشحالم، و از همه شما متشکرم

and I want to thank all of you for the many nice comments

به خاطر ارائه نقطه نظرات خوبتون در مورد چیزایی که آن شب برای گفتن داشتم.

about what I had to say the other night.

And I say that sincerely,

و این رو از صمیم قلب می‌گم، تا حدودی به دلیل -- (گریه ساختگی) -- نیازی که به آن دارم! (خنده)

partly because (Mock sob)

I need that.

(Laughter)

Put yourselves in my position.

خودتون را جای من بذارین!

(Laughter)

I flew on Air Force Two for eight years.

من به مدت ۸ سال با هواپیمای Air Force Two پرواز کردم.

(Laughter)

Now I have to take off my shoes or boots to get on an airplane!

حالا باید برای سوار شدن به هواپیما کفش‌ها یا چکمه‌هامو درآرم!

(Laughter)

(خنده) (تشویق)

(Applause)

I'll tell you one quick story

براتون یه داستان کوتاهی رو نقل می‌کنم تا براتون بگم که اون برام مثل چی بود.

to illustrate what that's been like for me.

(Laughter)

It's a true story -- every bit of this is true.

این یک داستان واقعیه -- همه بخشای این داستان حقیقت داره.

Soon after Tipper and I left the -- (Mock sob) White House --

به محض اینکه تیپر و من کاخ سفید را (گریه ساختگی) ترک کردیم -- (خنده) --

(Laughter)

we were driving from our home in Nashville to a little farm we have

از خونه مون در نشویل به سمت مزرعه کوچکمان

50 miles east of Nashville.

در ۵۰ مایلی شرق نشویل --

Driving ourselves.

خودمون رانندگی کردیم.

(Laughter)

I know it sounds like a little thing to you, but --

می‌دونم که بنظر شما چیز مهمی نیست، اما -- (خنده) --

(Laughter)

I looked in the rear-view mirror

از آینه به پشت سرم نگاه کردم و یکدفعه شوکه شدم.

and all of a sudden it just hit me.

There was no motorcade back there.

هیچ کاروان موتوری پشت سرمان نبود.

(Laughter)

You've heard of phantom limb pain?

حتما در مورد اندام خیالی چیزهایی شنیده اید؟ (خنده)

(Laughter)

This was a rented Ford Taurus.

ماشین ما یک فورد تائوروس کرایه ای بود. موقع شام بود،

(Laughter)

It was dinnertime,

and we started looking for a place to eat.

و دنبال یه جایی برای صرف شام بودیم.

We were on I-40.

در جاده I-40 بودیم. به خروجی ۲۳۸، لبنان، تنسی رسیدیم.

We got to Exit 238, Lebanon, Tennessee.

We got off the exit, we found a Shoney's restaurant.

خروجی رو رد کردیم، به دنبال -- رستوران شونیز رو پیدا کردیم.

Low-cost family restaurant chain, for those of you who don't know it.

رستوران زنجیره ای خانوادگی ارزان، برای برخی از شماها که در مورد آن اطلاعی ندارید.

We went in and sat down at the booth, and the waitress came over,

وارد رستوران شدیم و دراتاقک نشستیم، وخدمتکار وارد شد،

made a big commotion over Tipper.

داد و فریادی سر تیپر کرد. (خنده)

(Laughter)

She took our order, and then went to the couple in the booth next to us,

سفارش مارو گرفت و سپس به اتاق مجاور رفت،

and she lowered her voice so much,

و صدایش را تا حدی پایین آورد که من به سختی می‌تونستم چیزهایی رو که می‌گفت بشنوم.

I had to really strain to hear what she was saying.

And she said "Yes, that's former Vice President Al Gore

و او گفت: «بله، اون معاون رئیس جمهور سابق ال گور و همسرش تیپر است.»

and his wife, Tipper."

And the man said,

و مرد گفت، «بدجوری زمین خورده، اینطور نیست؟» (خنده)

"He's come down a long way, hasn't he?"

(Laughter)

(Applause)

There's been kind of a series of epiphanies.

یک جورایی یکسری بصیرت‌های پشت سر هم بود.

(Laughter)

The very next day, continuing the totally true story,

روز بعد، در ادامه داستان کاملا واقعی،

I got on a G-V to fly to Africa to make a speech in Nigeria,

با یک G-5 به آفریقا پرواز کردم برای سخنرانی در نیجریه،

in the city of Lagos, on the topic of energy.

در شهر لاگوس، در مورد موضوع انرژی.

And I began the speech by telling them the story

و من سخنرانی را شروع کردم با نقل چیزی که روز قبلش در نشویل

of what had just happened the day before in Nashville.

اتفاق افتاده بود.

And I told it pretty much the same way I've just shared it with you:

و همانطورکه الان آن را برای شما توضیح دادم، برای اونا هم گفتم.

Tipper and I were driving ourselves,

[اینکه] تیپر و من خودمون رانندگی کردیم، رستوران شونیز، رستوران زنجیره ای خانوادگی ارزان،

Shoney's, low-cost family restaurant chain,

what the man said -- they laughed.

چیزی که مرد گفت -- آنها خندیدند.

I gave my speech, then went back out to the airport to fly back home.

سخنرانیم را تمام کردم، سپس برای برگشت به خانه به فرودگاه رفتم.

I fell asleep on the plane

در هواپیما خوابم برد، تا زمانیکه اواسط شب،

until, during the middle of the night, we landed

on the Azores Islands for refueling.

برای سوختگیری در جزایر آزورس فرود آمدیم.

I woke up, they opened the door, I went out to get some fresh air,

بیدار شدم، در را باز کردند، برای هواخوری بیرون رفتم،

and I looked, and there was a man running across the runway.

و نگاه کردم و مردی را دیدم که وسط جاده می‌دوید.

And he was waving a piece of paper, and he was yelling,

و تکه کاغذی را در دست داشت و تکان می‌داد و فریاد می‌زد،

"Call Washington! Call Washington!"

«خبر از واشینگتن! خبر از واشینگتن!»

And I thought to myself, in the middle of the night,

و من با خودم گفتم، نصف شب، وسط اقیانوس

in the middle of the Atlantic,

چه اتفاقی در واشینگتن میتونه افتاده باشه؟

what in the world could be wrong in Washington?

بعد یادم اومد که چیزهای مختلفی امکانش هست.

Then I remembered it could be a bunch of things.

(خنده)

(Laughter)

But what it turned out to be,

اما چیزی که اتفاق افتاد این بود که کارکنان من خیلی ناراحت بودند چون

was that my staff was extremely upset

because one of the wire services in Nigeria had already written a story

یکی از خبرگزاری‌ها در نیجریه قبلا داستانی را در مورد سخنرانی من نوشته بود.

about my speech,

and it had already been printed in cities

و این خبر تا حالا در تمامی شهرهای ایالات متحده آمریکا منتشر شده بود

all across the United States of America.

It was printed in Monterey, I checked.

-- خبر در مونتری انتشار یافت، من آن را دیدم. و قصه شروع شد،

(Laughter)

And the story began,

"Former Vice President Al Gore announced in Nigeria yesterday," quote:

«ال گور، معاون رئیس جمهور سابق دیروز در نیجریه اعلام کرد،

'من و همسرم تیپر یک رستوران خانوادگی ارزان قیمت، با نام شونیز، دایر کرده‌ایم

'My wife Tipper and I have opened a low-cost family restaurant'" --

(Laughter)

"'named Shoney's,

and we are running it ourselves.'"

و خودمان آن را اداره می‌کنیم.'» (خنده)

(Laughter)

Before I could get back to U.S. soil,

قبل از اینکه به خاک آمریکا برگردم،

David Letterman and Jay Leno had already started in on --

دیوید لترمن و جی لنو دست به کار شده بودند

one of them had me in a big white chef's hat,

-- یکی از آنها در نقش من با یک کلاه آشپزی سفید رنگ بزرگ،

Tipper was saying, "One more burger with fries!"

تیپر می‌گفت: «یک همبرگر دیگه، با سیب زمینی سرخ کرده!»

(Laughter)

Three days later,

سه روز بعد، یک نامه دست نویس زیبا و طولانی از طرف دوست و شریک

I got a nice, long, handwritten letter

from my friend and partner and colleague Bill Clinton, saying,

و همکارم بیل کلینتون دریافت کردم با این مضمون که : «ال، افتتاح رستوران جدید رو تبریک می‌گم!»

"Congratulations on the new restaurant, Al!"

(Laughter)

(خنده)

We like to celebrate each other's successes in life.

ما دوست داریم موفقیت‌های همدیگه در زندگی رو جشن بگیریم.

(Laughter)

I was going to talk about information ecology.

قرار بر این بود که درمورد اکولوژی اطلاعات صحبت کنم.

But I was thinking that,

اما فکر کنم چون برای حضور مادام العمر در TED برنامه ریزی کردم،

since I plan to make a lifelong habit of coming back to TED,

that maybe I could talk about that another time.

شاید در فرصتی دیگه بتونم درباره اون صحبت کنم. (خنده)

(Applause)

Chris Anderson: It's a deal!

کریس اندرسون: قبول!

(Applause)

Al Gore: I want to focus on what many of you have said

الگور: می‌خوام در مورد موضوعی که اکثریت شماها خواستید تا در مورد آن توضیح دهم، متمرکز بشم.

you would like me to elaborate on:

What can you do about the climate crisis?

در مورد بحران آب و هوا چه کاری از دست تون برمی‌یاد؟ می‌خوام آغاز کنم با --

I want to start with a couple of --

I'm going to show some new images,

می‌خوام چند تصویر جدید نشون بدم، و فهرست وار فقط به چهار یا پنج تا از اونا اشاره کنم.

and I'm going to recapitulate just four or five.

Now, the slide show.

حالا، نمایش اسلاید. من اسلاید نمایشی رو هر بار که ارائه می‌دم، به روزش می‌کنم.

I update the slide show every time I give it.

I add new images,

تصاویر جدیدی را اضافه می‌کنم چون هر بار که اونها رو ارائه می‌دم بیشتر یاد می‌گیرم.

because I learn more about it every time I give it.

It's like beach-combing, you know?

این مثل یه موج خروشان می‌مونه، می‌دونین؟ هر بار که جزر و مد اتفاق می‌افته،

Every time the tide comes in and out, you find some more shells.

صدف‌های بیشتری پیدا می‌کنین.

Just in the last two days, we got the new temperature records in January.

درست در دو روز اخیر، دو درجه حرارت جدید در ژانویه ثبت شد.

This is just for the United States of America.

این فقط برای ایالات متحده آمریکا است. در گذشته، بطور متوسط درجه حرارت

Historical average for Januarys is 31 degrees;

last month was 39.5 degrees.

در ماه ژانویه ۳۱ درجه بوده است. ماه گذشته ۳۹.۵ درجه بود.

Now, I know that you wanted some more bad news about the environment --

حالا، می‌دونم که شما منتظر شنیدن خبرهای بد بیشتری در مورد محیط زیست بودید

I'm kidding.

-- شوخی می‌کنم -- اما اسلایدها، رئوس مطالب را مرور می‌کنند،

But these are the recapitulation slides,

and then I'm going to go into new material about what you can do.

و سپس وارد بحث جدیدی می‌شم درمورد اینکه شما چیکار می‌تونید بکنید.

But I wanted to elaborate on a couple of these.

اما می‌خواستم دو مورد از اونا رو توضیح بدم.

First of all, this is where we're projected to go

اول از همه، این نقطه ایست که قرار است با همکاری و کمک آمریکا در گرمایش جهانی به آن برسیم،

with the U.S. contribution to global warming,

under business as usual.

طبق معمول ازطریق تجارت. بهره وری در برق مصرفی و کاربرد تمام انرژی

Efficiency in end-use electricity and end-use of all energy

is the low-hanging fruit.

ساده و آسان است. بهره وری و حفاظت:

Efficiency and conservation -- it's not a cost; it's a profit.

آن یک هزینه نیست، و یک منفعت است. علامت آن اشتباه است.

The sign is wrong.

It's not negative; it's positive.

منفی نیست، بلکه مثبت است. اینها سرمایه گذاری‌هایی هستند که هزینه صرف شده را جبران می‌کنند.

These are investments that pay for themselves.

But they are also very effective in deflecting our path.

اما در منحرف کردن مسیر ما بسیار موثرند.

Cars and trucks -- I talked about that in the slideshow,

اتومبیل‌ها و کامیون‌ها -- در مورد آنها در اسلاید نمایشی صحبت کردم،

but I want you to put it in perspective.

اما از شما می‌خواهم زیاد در این باره نگران نباشید.

It's an easy, visible target of concern --

این یک نگرانی ساده و روشن است و باید باشد،

and it should be --

but there is more global warming pollution that comes from buildings

اما گرمایش جهانی ناشی ازساختمان‌ها

than from cars and trucks.

بسیار بیشتراز اتومبیل‌ها و کامیون‌ها است.

Cars and trucks are very significant,

اتومبیل‌ها و کامیون‌ها بسیار مهم هستند، و ما پایین‌ترین استانداردها رو در دنیا داریم،

and we have the lowest standards in the world.

And so we should address that. But it's part of the puzzle.

و باید آنرا مورد توجه قرار دهیم. اما این بخشی از مسئله است.

Other transportation efficiency is as important as cars and trucks.

بهره وری وسایل حمل و نقل دیگر به اندازه اتومبیل‌ها و کامیون‌ها اهمیت دارد!

Renewables at the current levels of technological efficiency

منابع تجدیدشدنی در سطوح جاری بهره وری تکنولوژیکی

can make this much difference.

می‌توانند اینقدر تغییر ایجاد کنند، و با چیزی که وینود، و جان دوئر، و سایرین،

And with what Vinod, and John Doerr and others, many of you here --

اکثر شماهایی که اینجا هستید -- افراد بسیاری مستقیما با این مسئله درگیر هستند

there are a lot of people directly involved in this --

this wedge is going to grow much more rapidly

-- این بخش بسیار سریعتر از میزانی که دورنمای فعلی نشان می‌دهد رشد خواهد کرد.

than the current projection shows it.

Carbon Capture and Sequestration -- that's what CCS stands for --

جمع آوری و جداسازی کربن -- که مخفف آن CCS می‌باشد

is likely to become the killer app that will enable us

-- احتمالا تبدیل به یک برنامه کشنده می‌شود

که به ما کمک می‌کند تا به استفاده از سوخت‌های فسیلی به روشی که بی خطر است ادامه دهیم.

to continue to use fossil fuels in a way that is safe.

Not quite there yet.

که هنوز کاملا وجود ندارد.

OK. Now, what can you do?

خوب. حال، شما چه کار می‌توانید بکنید؟ انتشار [گازکربنیک] در منزلتان را کاهش دهید.

Reduce emissions in your home.

Most of these expenditures are also profitable.

بیشتر این هزینه‌ها هم سودآور هستند.

Insulation, better design.

عایق کاری، طراحی بهتر، خرید الکتریسیته سبز در هر جا که می‌توانید.

Buy green electricity where you can.

I mentioned automobiles -- buy a hybrid.

به اتومبیل‌ها اشاره کردم -- دوگانه سوز خریداری کنید. از خودروی سبک استفاده کنید.

Use light rail.

Figure out some of the other options that are much better.

گزینه‌های دیگری که بسیار بهترند را شناسایی کنید. این مهم است.

It's important.

Be a green consumer.

مصرف کننده سبز باشید. شما در انتخاب چیزی که می‌خرید مختارید،

You have choices with everything you buy,

between things that have a harsh effect,

در انتخاب بین چیزهایی که اثر مخرب و اثرات ناگوار کمتری

or a much less harsh effect on the global climate crisis.

در بحران جهانی آب و هوایی دارند

Consider this:

این را درنظر داشته باشید. تصمیم بگیرید که زندگی عاری از کربن داشته باشید.

Make a decision to live a carbon-neutral life.

Those of you who are good at branding,

هر کدام از شماها که در شناسایی آنها تبحر دارید،

I'd love to get your advice and help

دوست دارم از نظراتتون استفاده کنم و کمک کنم

on how to say this in a way that connects with the most people.

به روشی گفته شوند که افراد بیشتر با آن ارتباط برقرار کنند.

It is easier than you think.

آسونتر از چیزیکه که فکرشو می‌کنید. واقعا.

It really is.

A lot of us in here have made that decision,

خیلی از ماهایی که اینجا هستیم این تصمیم را گرفته‌ایم و واقعا آسونه.

and it is really pretty easy.

It means reduce your carbon dioxide emissions

با انتخاب طیف کاملی از گزینه‌هایی که پیش رو دارید، انتشار کربن را کاهش دهید،

with the full range of choices that you make,

and then purchase or acquire offsets

و سپس آنهایی را که بطور کامل کاهش نداده‌اید، به جایش جبران کنید

for the remainder that you have not completely reduced.

و معنی آن در آدرس climatecrisis.net به تفصیل شرح داده شده است.

And what it means is elaborated at climatecrisis.net.

There is a carbon calculator.

یک محاسبه کننده کربن وجود دارد. تولیدات مشترک دور هم جمع شدند،

Participant Productions convened --

with my active involvement --

با مشارکت فعال من، نویسندگان نرم افزارهای پیشرو جهانی

the leading software writers in the world,

on this arcane science of carbon calculation,

در رابطه با علم پیچیده محاسبه کربن برای ساخت یک

to construct a consumer-friendly carbon calculator.

محاسبه گر کربن مناسب برای مصرف کننده.

You can very precisely calculate what your CO2 emissions are,

شما به دقت می‌توانید میزان گازکربنیک منتشر شده توسط خودتان را محاسبه کنید،

and then you will be given options to reduce.

و سپس گزینه‌هایی را برای کاهش آن در اختیارخواهید داشت.

And by the time the movie comes out in May,

و تا زمانیکه این فیلم در ماه مه به اتمام برسد، به نسخه ۲.۰ بروز خواهد شد.

this will be updated to 2.0,

and we will have click-through purchases of offsets.

و ما می‌توانیم با کلیک کردن افست‌ها را خریداری کنیم.

Next, consider making your business carbon-neutral.

علاوه بر آن، به کسب و کاری بدور از کربن بیاندیشید. برخی از ما آن را انجام داده‌ایم،

Again, some of us have done that,

and it's not as hard as you think.

و اونقدرها هم که شما فکر می‌کنید، سخت نیست. راهکارهای آب و هوایی را با کلیه ابتکارات خود توام کنید،

Integrate climate solutions into all of your innovations,

whether you are from the technology,

صرفنظر از اینکه متعلق به جامعه فناوری، یا سرگرمی

or entertainment, or design and architecture community.

یا طراحی و معماری هستید.

Invest sustainably.

سرمایه گذاری قابل نگهداری بکنید. Majora آنرا خاطر نشان کرد.

Majora mentioned this.

Listen, if you have invested money with managers who you compensate

دقت کنید، اگر شما مبلغی رو سرمایه گذاری کردید با مدیرانی که

روی عملکرد سالانه آنها حساب کرده‌اید،

on the basis of their annual performance,

don't ever again complain about quarterly report CEO management.

هرگز درمورد گزارش سه ماهه مدیریت مدیر عامل شکایت نکنید.

Over time, people do what you pay them to do.

در طول زمان، افراد در قبال مبلغی که دریافت می‌دارند کار انجام می‌دهند. و اگر قضاوت کنند چه قدر

And if they judge how much they're going to get paid

از دریافتی‌شان بر اساس سود سرمایه گذاریشان روی سرمایه شما خواهد بود،

on your capital that they've invested,

based on the short-term returns,

مبنی بر بازگشت کوتاه مدت سرمایه، شما تصمیمات کوتاه مدت خواهید گرفت.

you're going to get short-term decisions.

A lot more to be said about that.

چیزهای بیشتری در مورد اون می‌شه گفت.

Become a catalyst of change.

سرعت دهنده تغییرات باشید. به دیگران بیاموزید، در مورد آن یاد بگیرید، در مورد آن صحبت کنید.

Teach others, learn about it, talk about it.

The movie is a movie version of the slideshow

فیلمی بیرون می‌آید -- و فیلم، نسخه فیلمی اسلاید نمایشی است

I gave two nights ago, except it's a lot more entertaining.

که دو شب پیش ارائه دادم، جز آنکه بسیار مهیج‌تر است. و ماه مه بیرون می‌آید.

And it comes out in May.

Many of you here have the opportunity to ensure that a lot of people see it.

بیشتر شماهایی که اینجا حضور دارید امکان این رو دارید که دیدن آنرا توسط تعداد زیادی از افراد تضمین کنید.

Consider sending somebody to Nashville.

در نظر بگیرید کسی رو به نشویل بفرستید. به خوبی انتخاب کنید.

Pick well.

And I am personally going to train people to give this slideshow --

و من شخصا می‌خوام این نمایش اسلاید رو به افراد آموزش بدم،

re-purposed, with some of the personal stories obviously replaced

با برخی از داستان‌های خصوصی که مشخصا جایگزین یک روش کلی می‌شه،

with a generic approach,

and it's not just the slides, it's what they mean.

و -- تنها اسلایدها نیستند، بلکه مفهومی است که می‌رسونند. و اینکه چگونه به هم ربط پیدا می‌کنند.

And it's how they link together.

And so I'm going to be conducting a course this summer

و بنابراین تابستان امسال یک دوره‌ای را برگزار خواهم کرد

for a group of people that are nominated by different folks

برای گروهی از مردم که توسط افراد مختلفی انتخاب می‌شوند تا بیان و بعدا آن را ارائه بدن،

to come and then give it en masse,

in communities all across the country,

بطور دسته جمعی، در کلیه اجتماعات کشوری،

and we're going to update the slideshow for all of them every single week,

و ما هر هفته اسلاید نمایشی را برای تمامی آنها بروز خواهیم کرد

to keep it right on the cutting edge.

تا با مسائل روز پیش بریم.

Working with Larry Lessig, it will be, somewhere in that process,

با همکاری لری لسیگ، جایی در این پروسه،

posted with tools and limited-use copyrights,

همراه با ابزارها و با حقوق کپی و نشر محدود پست می‌کنیم،

so that young people can remix it and do it in their own way.

تا جوانان بتوانند آن را با سلیقه خاص خودشان مجددا بسازند.

(Applause)

(تشویق)

Where did anybody get the idea

کجا گفته شده که شما باید از سیاست دوری کنید؟

that you ought to stay arm's length from politics?

این بدین معنی نیست که اگر شما یک جمهوریخواه هستید من شما را متقاعد کنم تا دموکرات باشید.

It doesn't mean that if you're a Republican,

that I'm trying to convince you to be a Democrat.

We need Republicans as well.

ما به جمهوریخواهان نیز نیاز دارم. یک زمانی مسئله دوحزبی بود،

This used to be a bipartisan issue,

and I know that in this group it really is.

و من می‌دونم که در این گروه هم واقعا هست. از لحاظ سیاسی فعال شوید.

Become politically active.

Make our democracy work the way it's supposed to work.

بگذارید دموکراسی ما آنطور که باید پیش برود.

Support the idea of capping carbon dioxide emissions --

از ایده محدودکردن انتشار دی اکسید کربن، آلودگی گرمایش زمین،

global warming pollution -- and trading it.

و تبادل آن حمایت کنید. دلیلش این است که: تا زمانی که ایالات متحده خارج از سیستم جهانی باشد

Here's why: as long as the United States is out of the world system,

it's not a closed system.

یک سیستم بسته نیست.

Once it becomes a closed system, with U.S. participation,

زمانیکه یک سیستم بسته شود، با مشارکت ایالات متحده،

then everybody who's on a board of directors --

آنگاه هر کسی که در هیئت مدیره است

how many people here serve on the board of directors

-- چند نفر از افراد اینجا عضو هیئت مدیره شرکتی هستند؟

of a corporation?

Once it's a closed system,

زمانیکه یک سیستم بسته است، شما قانوناً مسئول خواهید بود اگر مدیرتان را وادار نکنید

you will have legal liability if you do not urge your CEO

تا بیشترین درآمد را از کاهش و تجارت انتشارات کربنی که قابل جلوگیری است به دست آورد.

to get the maximum income from reducing and trading the carbon emissions

that can be avoided.

بازار این مسئله را حل خواهد کرد اگر ما این کار را به انجام برسانیم.

The market will work to solve this problem --

if we can accomplish this.

Help with the mass persuasion campaign that will start this spring.

در کمپین ترغیبی بزرگی که بهار امسال آغاز می‌شود شرکت کنید.

We have to change the minds of the American people.

ما باید ذهن مردم آمریکا را تغییر دهیم. به این دلیل که در حال حاضر

Because presently, the politicians do not have permission

سیاستمداران اجازه آن را ندارند تا چیزی را که نیاز است انجام دهند.

to do what needs to be done.

And in our modern country, the role of logic and reason no longer includes

و در کشور مدرن ما، نقش منطق و خرد، دیگر

mediating between wealth and power the way it once did.

مانند گذشته شامل وساطت بین ثروت و قدرت نمی‌شود.

It's now repetition of short, hot-button, 30-second, 28-second television ads.

اکنون این تکرار آگهی‌های تلویزیونی کوتاه، جذاب، ۳۰ ثانیه ای، ۲۸ ثانیه ای است.

We have to buy a lot of those ads.

ما باید بسیاری از این آگهی‌ها را خریداری کنیم.

Let's re-brand global warming, as many of you have suggested.

بیایید برای گرمایش زمین نام تجاری جدید تعریف کنیم، همانطور که بسیاری از شماها پیشنهاد کرده‌اید.

I like "climate crisis" instead of "climate collapse,"

من به جای نابودی آب و هوا، بحران آب و هوا را می‌پسندم،

but again, those of you who are good at branding,

اما دوباره، آنهایی از شماها که در نامگذاری تبحر دارید، من در این مسئله به کمک شما نیاز دارم.

I need your help on this.

Somebody said the test we're facing now, a scientist told me,

یکی، یک دانشمندی به من گفت، آزمونی که اکنون با آن مواجهیم،

is whether the combination of an opposable thumb

این است که آیا ترکیب یک شست مخالف

and a neocortex is a viable combination.

و نئوکورتکس، یک ترکیب انجام شدنی است.

(Laughter)

That's really true.

این واقعا درست است. من یه شب دیگه هم گفتم، و باز امروز تکرار می‌کنم: این یک مسئله سیاسی نیست.

I said the other night, and I'll repeat now:

this is not a political issue.

Again, the Republicans here -- this shouldn't be partisan.

دوباره، جمهوریخواهانی که اینجا هستند، این نباید جنگ حزبی باشد.

You have more influence than some of us who are Democrats do.

شما تاثیر بیشتری از برخی از ما دموکرات‌ها دارید.

This is an opportunity.

این یک فرصت است. نه فقط این، بلکه مرتبط با ایده‌های اینجاست،

Not just this, but connected to the ideas that are here,

to bring more coherence to them.

برای اینکه آنها را منسجم‌تر سازیم.

We are one.

ما یکی هستیم.

Thank you very much, I appreciate it.

بسیار از شما سپاسگزارم، قدردانی می‌کنم.

(Applause)

(تشویق)