Why domestic violence victims don't leave | Leslie Morgan Steiner | TED

لسلی مورگان اشتاینر: چرا قربانیان خشونت خانوادگی آزاردهنده گان‌شان را ترک نمی‌کنند

4,588,890 views

2013-01-25 ・ TED


New videos

Why domestic violence victims don't leave | Leslie Morgan Steiner | TED

لسلی مورگان اشتاینر: چرا قربانیان خشونت خانوادگی آزاردهنده گان‌شان را ترک نمی‌کنند

4,588,890 views ・ 2013-01-25

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

00:00
Translator: Joseph Geni Reviewer: Morton Bast
0
0
7000
Translator: soheila Jafari Reviewer: Ardeshir Tayebi
00:15
I'm here today to talk about a disturbing question,
1
15941
3288
من امروز اینجا هستم تا در مورد یک سوال نگران کننده صحبت کنم،
00:19
which has an equally disturbing answer.
2
19229
3698
که به همان اندازه پاسخ نگران کننده ای دارد.
00:22
My topic is the secrets of domestic violence,
3
22927
3602
موضوع من رازهای خشونت‌های خانوادگی است،
00:26
and the question I'm going to tackle
4
26529
2334
و سوالی که قصد دارم درگیر آن شوم
00:28
is the one question everyone always asks:
5
28863
4081
سوالی ست که همه همواره می‌پرسند:
00:32
Why does she stay?
6
32944
1612
چرا او می‌ماند؟
00:34
Why would anyone stay with a man who beats her?
7
34556
3996
چرا فردی با مردی که او را با مشت و لگد می‌زند باقی می‌ماند؟
00:38
I'm not a psychiatrist, a social worker
8
38552
2977
من یک روانشاس، مددکار اجتماعی
00:41
or an expert in domestic violence.
9
41529
2335
و یا متخصص خشونت‌های خانوادگی نیستم.
00:43
I'm just one woman with a story to tell.
10
43864
3199
من زنی هستم با داستانی برای گفتن.
00:47
I was 22. I had just graduated from Harvard College.
11
47063
4513
من ۲۲ ساله بودم. و از دانشگاه هاروارد تازه فارغ التحصیل شده بودم.
00:51
I had moved to New York City for my first job
12
51576
2472
و برای اولین شغلم به نیویورک نقل مکان کرده بودم
00:54
as a writer and editor at Seventeen magazine.
13
54048
3296
به عنوان یک نویسنده و ویرایشگر در مجله سونتین (Seventeen) کار می‌کردم.
00:57
I had my first apartment,
14
57344
2240
من اولین آپارتمانم٬
00:59
my first little green American Express card,
15
59584
3200
اولین کارت اعتباری امریکن اکسپرس،
01:02
and I had a very big secret.
16
62784
3028
و یک راز خیلی بزرگ داشتم.
01:05
My secret was that I had this gun
17
65812
3699
راز من این بود که این هفت‌تیر که با تیرهای پوکه‌ای پر شده بود توسط مردی که فکر می‌کردم دلبر و معشوق من است،
01:09
loaded with hollow-point bullets pointed at my head
18
69511
3438
راز من این بود که این هفت‌تیر که با تیرهای پوکه‌ای پر شده بود توسط مردی که فکر می‌کردم دلبر و معشوق من است،
01:12
by the man who I thought was my soulmate,
19
72949
2563
بارها و بارها روی شقیقه‌ی من گذاشته شده بود.
01:15
many, many times.
20
75512
3485
بارها و بارها روی شقیقه‌ی من گذاشته شده بود.
01:18
The man who I loved more than anybody on Earth
21
78997
3560
مردی که بیشتر از هر کسی در این دنیا دوستش داشتم
01:22
held a gun to my head and threatened to kill me
22
82557
4079
اسلحه را روی سر من می‌گرفت و مرا تهدید به مرگ می‌کرد
01:26
more times than I can even remember.
23
86636
3185
بارها بیش از آنچه که حتی بتوانم به خاطر بیاورم.
01:29
I'm here to tell you the story of crazy love,
24
89821
2743
من اینجا هستم که درباره یک عشق دیوانه‌وار با شما صحبت کنم،
01:32
a psychological trap disguised as love,
25
92564
3184
یک تله روانی که چهر‌ه‌ای از عشق داشت،
01:35
one that millions of women and even a few men
26
95748
2852
عشقی که میلون‌ها زن و حتی تعداد کمی از مردان
01:38
fall into every year.
27
98600
2381
همه روزه گرفتار آن می‌شوند.
01:40
It may even be your story.
28
100981
2749
این حتی می‌تواند داستان شما باشد.
01:43
I don't look like a typical domestic violence survivor.
29
103730
3043
من مثل نجات یافته‌ای متداول از خشونت‌های خانوادگی نیستم.
01:46
I have a B.A. in English from Harvard College,
30
106773
2306
من لیسانس ادبیات انگلیسی از دانشگاه هاروارد دارم،
01:49
an MBA in marketing from Wharton Business School.
31
109079
2362
و فوق الیسانس بازاریابی از دانشگاه تجارت وارتن.
01:51
I've spent most of my career working for Fortune 500 companies
32
111441
3292
من بیشتر عمرم را برای بیش از ۵۰۰ شرکت موفق
01:54
including Johnson & Johnson, Leo Burnett and The Washington Post.
33
114733
4272
از جمله جانسون اند جانسون، لئو برنت و مجله واشینگتن پست کار کرده‌ام.
01:59
I've been married for almost 20 years to my second husband
34
119005
3796
حدود ۲۰ ساله که با همسر دومم ازدواج کردم
02:02
and we have three kids together.
35
122801
2789
و ما دارای سه فرزند هستیم.
02:05
My dog is a black lab, and I drive a Honda Odyssey minivan.
36
125590
4229
سگم از نژاد بلک لب است و من یک خودرو هوندا اُدیسی دارم.
02:09
(Laughter)
37
129819
2480
( خنده تماشاگران)
02:12
So my first message for you is that domestic violence
38
132299
2719
خُب اولین پیام من برای شما این است که خشونت خانوادگی
02:15
happens to everyone --
39
135018
2368
برای همه اتفاق می‌افتد--
02:17
all races, all religions, all income and education levels.
40
137386
4176
در همه نژادها، در همه ادیان، در تمامی سطوح درآمدی و تحصیلی.
02:21
It's everywhere.
41
141562
1939
این در همه جا هست.
02:23
And my second message is that everyone thinks
42
143501
2520
و دومین پیامم این است که همه فکر می‌کنند که
02:26
domestic violence happens to women,
43
146021
2118
خشونت خانودگی برای زنان اتفاق می‌افتد،
02:28
that it's a women's issue.
44
148139
2268
این فقط مشکل زنان است.
02:30
Not exactly.
45
150407
2219
دقیقا اینگونه نیست.
02:32
Over 85 percent of abusers are men, and domestic abuse
46
152626
4112
بیش از ۸۵ درصد از آزاردهندگان مرد هستند، و خشونت خانوادگی
02:36
happens only in intimate, interdependent, long-term relationships,
47
156738
5918
تنها در مورد افراد نزدیک اتفاق می‌افتد، افراد وابسته و متکی به یکدیگر با رابطه‌ای بلند مدت،
02:42
in other words, in families,
48
162656
2169
به عبارت دیگر، در خانواده‌ها،
02:44
the last place we would want or expect to find violence,
49
164825
3865
آخرین جایی که ما در آن خشونت را انتظار داریم،
02:48
which is one reason domestic abuse is so confusing.
50
168690
4278
که این یکی از دلایلی است که خشونت خانوادگی گیج کننده است.
02:52
I would have told you myself that I was the last person on Earth
51
172968
3551
دلم می‌خواست به شما می‌گفتم که من آخرین فرد روی زمین هستم
02:56
who would stay with a man who beats me,
52
176519
2572
که با مردی که او را کتک می‌زند خواهد ماند٬
02:59
but in fact I was a very typical victim because of my age.
53
179091
3407
اما در حقیقت به دلیل سِنم من یک قربانی عادی و متداول بودم.
03:02
I was 22, and in the United States,
54
182498
3285
من ۲۲ ساله و در ایالات متحده بودم،
03:05
women ages 16 to 24 are three times as likely
55
185783
3849
زنان در سنین ۱۶ تا ۲۴ ساله نسبت به سایر زنان
03:09
to be domestic violence victims
56
189632
2761
سه برابر بیشتر احتمال قربانی شدن
03:12
as women of other ages,
57
192393
2815
در خشونت های خانوادگی را دارند،
03:15
and over 500 women and girls this age
58
195208
3303
و سالیانه بیش از ۵۰۰ زن و دختر در این سنین
03:18
are killed every year by abusive partners,
59
198511
3571
توسط شرکای جنسی سوءاستفاده کننده‌شان،
03:22
boyfriends, and husbands in the United States.
60
202082
4633
دوست پسرشان و یا همسرشان در ایالت متحده کشته می‌شوند.
03:26
I was also a very typical victim because I knew nothing
61
206715
3060
من قربانی بسیار متداولی بودم زیرا که من
03:29
about domestic violence, its warning signs or its patterns.
62
209775
4585
درباره علائم هشدار دهند و یا الگوهای خشونت‌های خانوادگی هیچ چیزی نمی‌دانستم.
03:34
I met Conor on a cold, rainy January night.
63
214360
5065
من کانر را در یک شب سرد بارانی در ماه ژانویه دیدم.
03:39
He sat next to me on the New York City subway,
64
219425
2963
او در ایستگاه مترو شهر نیویورک کنار من نشست،
03:42
and he started chatting me up.
65
222388
2139
و شروع به صحبت کردن کرد.
03:44
He told me two things.
66
224527
1868
او به من دو چیز را گفت.
03:46
One was that he, too, had just graduated from an Ivy League school,
67
226395
3802
یکی اینکه او از مدرسه ایوی لیگ فارغ التحصیل شده،
03:50
and that he worked at a very impressive Wall Street bank.
68
230197
4355
و دیگری اینکه او در یک بانک مهم در وال استریت کار می‌کرد.
03:54
But what made the biggest impression on me that first meeting
69
234552
3660
اما چیزی که بشترین جذابیت احساسی را در اولین ملاقات در من ایجاد کرد
03:58
was that he was smart and funny
70
238212
3288
این بود که او مردی باهوش و بامزه بود
04:01
and he looked like a farm boy.
71
241500
1400
و او مثل یک کشاورز می‌ماند.
04:02
He had these big cheeks, these big apple cheeks
72
242900
2347
او گونه های بزرگی داشت و گونه های بزرگ سیب مانند
04:05
and this wheat-blond hair,
73
245247
1685
و موهای طلایی داشت
04:06
and he seemed so sweet.
74
246932
3287
و در نظر من دوست داشتنی و شیرین بود.
04:10
One of the smartest things Conor did, from the very beginning,
75
250219
3784
از ابتدا یکی از زیرکانه‌ترین کارهایی که کانر انجام داد،
04:14
was to create the illusion that I was the dominant partner in the relationship.
76
254003
5574
این بود که این توهم را ایجاد کرد که من مسلط بر روابطمان بودم.
04:19
He did this especially at the beginning
77
259577
2201
به طور خاص از ابتدا اینکار را
04:21
by idolizing me.
78
261778
2866
با بت سازی از من انجام داد.
04:24
We started dating, and he loved everything about me,
79
264644
3286
ما شروع به دیدار هم کردیم، و او عاشق همه چیز من بود،
04:27
that I was smart, that I'd gone to Harvard,
80
267930
1684
اینکه من باهوش بودم، من به هاوارد رفته بودم،
04:29
that I was passionate about helping teenage girls, and my job.
81
269614
3030
اینکه من درباره دختران نوجوان اشتیاق زیادی داشتم و درباره کار من.
04:32
He wanted to know everything about my family
82
272644
2531
او می‌خواست همه چیز را درباره خانواده‌ام،
04:35
and my childhood and my hopes and dreams.
83
275175
2616
درباره دوران کودکی‌ام، آرزوهایم و رویاهایم بداند.
04:37
Conor believed in me, as a writer and a woman,
84
277791
3634
کانر مرا به عنوان یک نویسنده و یک زن باور داشت،
04:41
in a way that no one else ever had.
85
281425
3679
به شیوه‌ای که کس دیگری هرگز این باور را نداشت.
04:45
And he also created a magical atmosphere of trust between us
86
285104
4325
همچنین او با گفتن رازش فضای جادویی از اعتماد بین ما ایجاد کرده بود،
04:49
by confessing his secret,
87
289429
2520
همچنین او با گفتن رازش فضای جادویی از اعتماد بین ما ایجاد کرده بود،
04:51
which was that, as a very young boy starting at age four,
88
291949
4480
که وقتی خیلی بچه بوده، از سن ۴ سالگی
04:56
he had been savagely and repeatedly physically abused
89
296429
2911
بارها و بارها بطور وحشیانه‌ای مورد آزار جسمی توسط ناپدریش قرار می‌گرفته،
04:59
by his stepfather,
90
299340
1686
بارها و بارها بطور وحشیانه‌ای مورد آزار جسمی توسط ناپدریش قرار می‌گرفته،
05:01
and the abuse had gotten so bad that he had had to drop out of school in eighth grade,
91
301026
3940
و این آزار و اذیت آنچنان ناجور بوده که او را مجبور به ترک مدرسه در کلاس هشتم کرده٬
05:04
even though he was very smart,
92
304966
2619
حتی با وجود اینکه او بسیار باهوش بوده٬
05:07
and he'd spent almost 20 years rebuilding his life.
93
307585
3256
و حدود بیست سال زمان صرف بازسازی زندگیش کرده بود.
05:10
Which is why that Ivy League degree
94
310841
3156
به همین دلیل بود که مدرک دانشگاه لیگ آیوی،
05:13
and the Wall Street job and his bright shiny future
95
313997
2813
شغلی در وال استریت و آینده درخشانش
05:16
meant so much to him.
96
316810
2571
برای او معنای زیادی داشت.
05:19
If you had told me
97
319381
2144
اگر شما به من می‌گفتید
05:21
that this smart, funny, sensitive man who adored me
98
321525
5364
که این مرد باهوش، شوخ طبع، احساساتی که مرا ستایش می کند
05:26
would one day dictate whether or not I wore makeup,
99
326889
4383
یک روزی مرا وادار به این میکند که آرایش بکنم یا نکنم٬
05:31
how short my skirts were,
100
331272
2050
دامنم چقدر کوتاه باشد٬
05:33
where I lived, what jobs I took,
101
333322
1930
کجا زندگی کنم، چه شغلی بگیرم،
05:35
who my friends were and where I spent Christmas,
102
335252
3364
با چه کسی دوست باشم و کریسمس را کجا بگذارانم،
05:38
I would have laughed at you,
103
338616
1948
من به شما می‌خندیدم،
05:40
because there was not a hint of violence or control
104
340564
3048
زیرا هیچ نشانه ای از خشونت یا کنترل
05:43
or anger in Conor at the beginning.
105
343612
3484
و یا عصبانیت در ابتدا در کانر وجود نداشت.
05:47
I didn't know that the first stage
106
347096
3125
من نمی دانستم که اولین مرحله
05:50
in any domestic violence relationship
107
350221
2375
در هر رابطه‌ی خشونت خانوادگی
05:52
is to seduce and charm the victim.
108
352596
3652
اغفال و فریب قربانی‌ست.
05:56
I also didn't know that the second step is to isolate the victim.
109
356248
4760
همچنین نمی‌دانستم که قدم دوم منزوی کردن قربانی‌ست.
06:01
Now, Conor did not come home one day and announce,
110
361008
4154
کانر یک شب به منزل نیامد و بگه،
06:05
"You know, hey, all this Romeo and Juliet stuff has been great,
111
365162
3134
«هی، می‌دونی تمامی این رومئو ژولیت بازی‌ها خیلی عالی بودند،
06:08
but I need to move into the next phase
112
368296
2005
اما من نیاز دارم که قدم به مرحله بعدی بگذارم،
06:10
where I isolate you and I abuse you" — (Laughter) —
113
370301
4179
که همان منزوی کردن و آزار دادن توست» - ( خنده تماشاگران)
06:14
"so I need to get you out of this apartment
114
374480
1355
«بنابر این من باید تو را از این آپارتمان بیرون ببرم
06:15
where the neighbors can hear you scream
115
375835
1641
جایی که ممکن‌هست همسایگان صدای فریاد تو را بشنوند،
06:17
and out of this city where you have friends and family
116
377476
2473
و تو را از این شهر که دوستان، اقوامی و همکارانی داری
06:19
and coworkers who can see the bruises."
117
379949
3306
که ممکن است کبودهای تن تو را ببینند بیرون ببرم.»
06:23
Instead, Conor came home one Friday evening
118
383255
4221
در عوض، کانر در یک عصر روز جمعه به خونه آمد
06:27
and he told me that he had quit his job that day,
119
387476
2731
و به من گفت که از کارش همان روز استعفاء داده،
06:30
his dream job,
120
390207
2465
شغل رویاییش،
06:32
and he said that he had quit his job because of me,
121
392672
4141
و گفت که او از کارش به خاطر من استعفا داده،
06:36
because I had made him feel so safe and loved
122
396813
3178
زیرا من باعث شدم که او احساس امنیت و دوست داشته شدن کند
06:39
that he didn't need to prove himself on Wall Street anymore,
123
399991
3123
دیگرنیازی به اثبات خودش در وال استریت ندارد،
06:43
and he just wanted to get out of the city
124
403114
2515
و فقط می‌خواهد که از شهر برود
06:45
and away from his abusive, dysfunctional family,
125
405629
2978
و از خانواده تعدی‌گر و ناکارآمدش به دور باشد،
06:48
and move to a tiny town in New England
126
408607
3122
و به شهر کوچکی در منطقه نیو انگلند برود
06:51
where he could start his life over with me by his side.
127
411729
3573
جایی که او بتواند در کنار من زندگی اش را شروع کند.
06:55
Now, the last thing I wanted to do was leave New York,
128
415302
3866
آخرین چیزی که من در زندگی می ‌خواستم ترک کردن شهر نیویورک بود،
06:59
and my dream job,
129
419168
3607
و ترک شغل رویایی‌ام٬
07:02
but I thought you made sacrifices for your soulmate,
130
422775
2583
ولی من فکر کردم که باید برای معشوقم فداکاری کنم،
07:05
so I agreed, and I quit my job,
131
425358
3464
بنابر این من موافقت کردم، و از شغلم استعفا دادم،
07:08
and Conor and I left Manhattan together.
132
428822
2631
و کانر و من منهتن را ترک کردیم.
07:11
I had no idea I was falling into crazy love,
133
431453
4366
اصلا فکر نمی‌کردم که دارم درگیر یک عشق مجنون‌وار می‌شوم٬
07:15
that I was walking headfirst into a carefully laid
134
435819
3632
که من سراسیمه قدم به طرف یک تَله جسمی، مالی و روانی که به دقت کار گذاشته شده بود بر می‌داشتم.
07:19
physical, financial and psychological trap.
135
439451
4980
که من سراسیمه قدم به طرف یک تَله جسمی، مالی و روانی که به دقت کار گذاشته شده بود بر می‌داشتم.
07:24
The next step in the domestic violence pattern
136
444431
2320
گام بعدی در الگوی خشونت‌های خانوادگی
07:26
is to introduce the threat of violence
137
446751
4282
تهدید به خشونت و دیدن اینکه او چگونه واکنش نشان می‌دهد است.
07:31
and see how she reacts.
138
451033
2199
تهدید به خشونت و دیدن اینکه او چگونه واکنش نشان می‌دهد است.
07:33
And here's where those guns come in.
139
453232
2709
و اینجاست که اون تفنگ‌هایی که صحبتش رو کردم سر و کله‌ش پیدا شد
07:35
As soon as we moved to New England -- you know,
140
455941
2918
به محض اینکه ما به نیو انگلند رفتیم-- می‌دونید که
07:38
that place where Connor was supposed to feel so safe --
141
458859
2738
انتظار میرفت که در این محل کرنر احساس امنیت کنه--
07:41
he bought three guns.
142
461597
2416
او سه تا اسلحه خرید.
07:44
He kept one in the glove compartment of our car.
143
464013
3440
او یک اسلحه را در داشبورد خودروی‌مان گذاشت.
07:47
He kept one under the pillows on our bed,
144
467453
2656
یکی را هم زیر بالش‌ در رختخواب‌مان نگه داشت،
07:50
and the third one he kept in his pocket at all times.
145
470109
3162
و سومی را در تمام اوقات در جیبش نگه می‌داشت.
07:53
And he said that he needed those guns
146
473271
2318
و گفت که به دلیل آسیب جدی روحی که در زمان نوجوانی دیده به این اسلحه نیاز دارد.
07:55
because of the trauma he'd experienced as a young boy.
147
475589
2796
و گفت که به دلیل آسیب جدی روحی که در زمان نوجوانی دیده به این اسلحه نیاز دارد.
07:58
He needed them to feel protected.
148
478385
2484
این را نیاز دارد تا احساس امنیت کند.
08:00
But those guns were really a message for me,
149
480869
2912
اما این اسلحه‌ها برای من واقعا یک پیام داشتند،
08:03
and even though he hadn't raised a hand to me,
150
483781
2694
با اینکه او دست روی من بلند نکرده بود٬
08:06
my life was already in grave danger every minute of every day.
151
486475
5806
زندگی‌ام درهر دقیقه از هر روز در معرض خطر شدیدی قرار گرفته بود.
08:12
Conor first physically attacked me
152
492281
3573
اولین باری که کانر جسماً به من حمله کرد
08:15
five days before our wedding.
153
495854
2825
پنج روز قبل از ازدواج مان بود.
08:18
It was 7 a.m. I still had on my nightgown.
154
498679
4192
ساعت ۷ صبج بود. من هنوز لباس خواب تنم بود.
08:22
I was working on my computer trying to finish a freelance writing assignment,
155
502871
4240
داشتم با کامپیوترم کار می‌کردم تا یک تا مقاله را تمام کنم،
08:27
and I got frustrated,
156
507111
1814
و فکرم به هم ریخت و کارم مختل شد.
08:28
and Conor used my anger as an excuse
157
508925
3087
و کانر عصبانیت مرا بهانه کرد
08:32
to put both of his hands around my neck
158
512012
3151
تا هر دو دستش را دور گردن من بگذارد
08:35
and to squeeze so tightly that I could not breathe or scream,
159
515163
3820
و به سختی فشار دهد تا من نتوان نفس بکشم و یا فریاد بزنم،
08:38
and he used the chokehold
160
518983
1824
واز دستش که دور گردن من حلقه شده بود استفاد کرد و سر مرا بارها و بارها به دیوار کوبید.
08:40
to hit my head repeatedly against the wall.
161
520807
4426
واز دستش که دور گردن من حلقه شده بود استفاد کرد و سر مرا بارها و بارها به دیوار کوبید.
08:45
Five days later, the ten bruises on my neck had just faded,
162
525233
5318
پنج روز بعد، ده نقطه کبود شده روی تنم از بین رفت،
08:50
and I put on my mother's wedding dress,
163
530551
2475
و من لباس عروسی مادرم را پوشیدم،
08:53
and I married him.
164
533026
2317
و با او ازدواج کردم.
08:55
Despite what had happened,
165
535343
2281
علی رغم اتفاقی که افتاده بود،
08:57
I was sure we were going to live happily ever after,
166
537624
3519
من مطمئن بودم که ما زندگی شادی را برای همیشه خواهیم داشت،
09:01
because I loved him, and he loved me so much.
167
541143
4081
زیرا من عاشق او بودم و او بسیارعاشق من بود
09:05
And he was very, very sorry.
168
545224
3372
او خیلی خیلی متاسف بود.
09:08
He had just been really stressed out by the wedding
169
548596
3173
او فقط برای مراسم ازدواج و تشکیل خانواده با من بسیارعصبی شده بود.
09:11
and by becoming a family with me.
170
551769
2197
او فقط برای مراسم ازدواج و تشکیل خانواده با من بسیارعصبی شده بود.
09:13
It was an isolated incident,
171
553966
1721
واین حادثه جداگانه بوده،
09:15
and he was never going to hurt me again.
172
555687
3596
و اوهرگز دوباره صدمه‌ای به من نخواهد زد.
09:19
It happened twice more on the honeymoon.
173
559283
2580
دو مرتبه دیگر در ماه عسل این اتفاق افتاد.
09:21
The first time, I was driving to find a secret beach
174
561863
3087
اولین مرتبه، من رانندگی می‌کردم که یک ساحل خلوت پیدا کنم
09:24
and I got lost,
175
564950
2702
و گم شدم،
09:27
and he punched me in the side of my head so hard
176
567652
2970
او مشت محکمی به کنار سرم زد
09:30
that the other side of my head repeatedly hit
177
570622
2144
و طرف دیگر سرم چند بار
09:32
the driver's side window.
178
572766
2407
به پنجره‌ی سمت راننده خورد.
09:35
And then a few days later, driving home from our honeymoon,
179
575173
3366
و سپس چند روز بعد، در راه بازگشت از ماه عسل به خانه٬
09:38
he got frustrated by traffic,
180
578539
2283
از ترافیک خسته شده بود،
09:40
and he threw a cold Big Mac in my face.
181
580822
3432
و یک ساندویج بیگ مک را به صورتم پرتاب کرد.
09:44
Conor proceeded to beat me once or twice a week
182
584254
2608
کرنر به مدت دو سال و نیم از ازدواج‌مان هفته‌ای یکی دوبارمرا کتک می‌زد.
09:46
for the next two and a half years of our marriage.
183
586862
3417
کرنر به مدت دو سال و نیم از ازدواج‌مان هفته‌ای یکی دوبارمرا کتک می‌زد.
09:50
I was mistaken in thinking that I was unique
184
590279
3125
من در اشتباه بودم که فکر می‌کردم من در این موقعیت
09:53
and alone in this situation.
185
593404
2643
منحصربفرد و تنها هستم.
09:56
One in three American women
186
596047
2191
از هر سه زن آمریکایی یکی از آنها
09:58
experiences domestic violence or stalking at some point in her life,
187
598238
4152
خشونت خانودگی و یا چیز مشابهی در زندگی‌اش تجربه می‌کند،
10:02
and the CDC reports that 15 million children
188
602390
3641
و مرکز توسعه کودکان گزارش می‌دهد که سالیانه ۱۵ میلیون کودک
10:06
are abused every year, 15 million.
189
606031
3410
مورد سوء استفاده و یا مورد آزار قرار میگیرند ، ۱۵ میلیون.
10:09
So actually, I was in very good company.
190
609441
4373
خُب در واقع من در جمع بسیار خوبی بودم.
10:13
Back to my question:
191
613814
2416
به سوال برگردیم:
10:16
Why did I stay?
192
616230
2495
چرا من ماندم؟
10:18
The answer is easy.
193
618725
2738
پاسخ خیلی ساده است.
10:21
I didn't know he was abusing me.
194
621463
2688
من نمی‌دانستم که او با من بد رفتاری می‌کند.
10:24
Even though he held those loaded guns to my head,
195
624151
3848
حتی با اینکه او اسلحه پر را روی سر من گرفته بود
10:27
pushed me down stairs,
196
627999
2223
مرا به پائین پله‌ها هل داده بود.
10:30
threatened to kill our dog,
197
630222
1381
تهدید کرده بود که سگ‌مان را می‌کشد،
10:31
pulled the key out of the car ignition as I drove down the highway,
198
631603
3923
سوئیچ خودرو را وقتی من در بزرگراه رانندگی می کردم کشیده بود،
10:35
poured coffee grinds on my head
199
635526
2517
دانه‌های قهوه را روی سرم خالی کرده بود
10:38
as I dressed for a job interview,
200
638043
2316
در حالی که من برای مصاحبه کاری لباس مرتبی پوشیده بودم،
10:40
I never once thought of myself as a battered wife.
201
640359
4370
من حتی یک بار هم فکر نکردم که یک زن کتک خورده از همسرم هستم.
10:44
Instead, I was a very strong woman
202
644729
3577
در عوض، من زنی بسیار قوی
10:48
in love with a deeply troubled man,
203
648306
2252
که عاشق مردی که عمیقا مشکل داشت بودم،
10:50
and I was the only person on Earth
204
650558
2057
و من تنها کسی بودم در این جهان
10:52
who could help Conor face his demons.
205
652615
3440
که می توانست به کانر کمک کند تا با پلیدی‌ها مواجه شود.
10:56
The other question everybody asks is,
206
656055
3711
سوال دیگری که همه می‌پرسند این است،
10:59
why doesn't she just leave?
207
659766
2417
چرا او (آن زن) ترک نمی‌کند و نمی‌رود؟
11:02
Why didn't I walk out? I could have left any time.
208
662183
3951
چرا من نرفتم؟ من نمی‌توانستم هیچ زمانی بروم.
11:06
To me, this is the saddest and most painful question that people ask,
209
666134
4712
از منظر من، این غمگین‌ترین و دردناک‌ترین سوالی‌ست که مردم می‌پرسند،
11:10
because we victims know something you usually don't:
210
670846
3091
زیرا ما قربانیان چیزی را می‌دانیم که شما نمی‌دانید:
11:13
It's incredibly dangerous to leave an abuser.
211
673937
4393
بطور باورنکردنی ترک آزاردهنده خطرناک است.
11:18
Because the final step in the domestic violence pattern
212
678330
3319
زیرا آخرین اقدام درالگوی خشونت خانوادگی
11:21
is kill her.
213
681649
2895
کشتن قربانی‌ است.
11:24
Over 70 percent of domestic violence murders
214
684544
2541
بیش از ۷۰ دردصد از قتل های ناشی از خشونت خانوادگی
11:27
happen after the victim has ended the relationship,
215
687085
4068
زمانی اتفاق می‌افتد که قربانی رابطه‌اش را با آزاد دهند قطع می‌کند،
11:31
after she's gotten out,
216
691153
1893
وقتی که زن مرد را ترک می‌کند،
11:33
because then the abuser has nothing left to lose.
217
693046
3251
زیرا پس از آن آزاردهند دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد.
11:36
Other outcomes include long-term stalking,
218
696297
3091
عواقب دیگر از جمله پیوندهای دراز مدت،
11:39
even after the abuser remarries;
219
699388
2952
حتی پس از ازدواج مجدد آزار دهنده؛
11:42
denial of financial resources;
220
702340
2155
پنهان‌کاری منابع مالی؛
11:44
and manipulation of the family court system
221
704495
2389
و فریب‌کاری در سیستم دادگاه خانواده
11:46
to terrify the victim and her children,
222
706884
2823
برای مرعوب کردن قربانی و فرزندان او٬
11:49
who are regularly forced by family court judges
223
709707
4926
فرزندانی که مرتبا توسط دادگاه خانواده مجبور می‌شوند
11:54
to spend unsupervised time
224
714633
1969
اوقات بدون نظارتی را با مردی بگذرانند
11:56
with the man who beat their mother.
225
716602
3671
که مادرشان را کتک می‌زند.
12:00
And still we ask, why doesn't she just leave?
226
720273
4175
و هنوز ما می‌پرسیم که چرا او نمی‌رود؟
12:04
I was able to leave,
227
724448
1754
من قادر به رفتن بودم،
12:06
because of one final, sadistic beating
228
726202
2902
به خاطر یکی از آخرین کتک زدن‌های دیگرآزارانه‌ی او
12:09
that broke through my denial.
229
729104
3159
که حاشا و عدم پذیرش مرا شکست.
12:12
I realized that the man who I loved so much
230
732263
3170
من متوجه شدم که مردی که بسیار عاشقش بودم
12:15
was going to kill me if I let him.
231
735433
2910
اگر من به او اجازه دهم٬ مرا خواهد کشت.
12:18
So I broke the silence.
232
738343
2515
پس من سکوت را شکستم.
12:20
I told everyone:
233
740858
2830
به همه گفتم:
12:23
the police, my neighbors,
234
743688
3785
به پلیس، همسایه‌هایم،
12:27
my friends and family, total strangers,
235
747473
3840
دوستانم، و خانواده‌ام، و تمامی غریبه‌ها،
12:31
and I'm here today because you all helped me.
236
751313
6854
و من امروز اینجا هستم زیرا تمامی شما به من کمک کردید.
12:38
We tend to stereotype victims
237
758167
2538
ما تمایل داریم سرآمد وحشناکی از قربانیان کلیشه‌ای باشیم،
12:40
as grisly headlines,
238
760705
3062
ما تمایل داریم سرآمد وحشناکی از قربانیان کلیشه‌ای باشیم،
12:43
self-destructive women, damaged goods.
239
763767
3296
زنان «خود مُخرب» و کالاهای آسیب‌دیده باشیم
12:47
The question, "Why does she stay?"
240
767063
3003
آیا سوال، «چرا او می‌ماند؟»
12:50
is code for some people for, "It's her fault for staying,"
241
770066
5636
رمزی برای بعضی افراد است که بگویند، «این اشتباه او بوده که مانده»٬
12:55
as if victims intentionally choose to fall in love with men
242
775702
3324
به عنوان اینکه قربانیان عمدا عاشق مردانی می‌شوند
12:59
intent upon destroying us.
243
779026
2632
که تمایل به تخریب‌شان دارند .
13:01
But since publishing "Crazy Love,"
244
781658
2504
اما از زمانی که کتاب «عشق دیوانه‌وار» منتشر شده
13:04
I have heard hundreds of stories from men and women
245
784162
3523
صدها داستان از زنان و مردانی شنیده‌ام٬
13:07
who also got out,
246
787685
2445
که آنها هم رفته‌اند٬
13:10
who learned an invaluable life lesson from what happened,
247
790130
4380
که درسی گران‌بها از آنکه چه که رخ داده گرفته‌اند٬
13:14
and who rebuilt lives -- joyous, happy lives --
248
794510
4213
و کسانی که زندگی شان را دوباره ساختند-- مسرت بخش و زندگی شادمان--
13:18
as employees, wives and mothers,
249
798723
2334
به عنوان کارمندان، همسران و مادران
13:21
lives completely free of violence, like me.
250
801057
4681
و کاملا عاری از خشونت مثل من زندگی می‌کنند.
13:25
Because it turns out that I'm actually a very typical domestic violence victim
251
805738
4031
معلوم شد که در واقع من یک قربانی خشونت خانوادگی بسیار متداولی هستم،
13:29
and a typical domestic violence survivor.
252
809769
3444
و یک نجات یافته متداول خشونت خانوادگی.
13:33
I remarried a kind and gentle man,
253
813213
4025
من با یک مرد خوب و مهربان دوباره ازدواج کردم،
13:37
and we have those three kids.
254
817238
2336
ما این سه فرزند را داریم.
13:39
I have that black lab, and I have that minivan.
255
819574
3401
من اون سگ بلک لب و اون خوردو مینی ون رو دارم.
13:42
What I will never have again,
256
822975
3466
چیزی که هرگز دیگر نداشتم،
13:46
ever,
257
826441
2958
هرگز
13:49
is a loaded gun held to my head
258
829399
2125
یک اسلحه پر بر روی سرم
13:51
by someone who says that he loves me.
259
831524
3643
توسط کسی که می گوید عاشق من است.
13:55
Right now, maybe you're thinking,
260
835167
2631
حال شاید دارید فکر می‌کنید،
13:57
"Wow, this is fascinating,"
261
837798
1907
«وای این خیلی جالبه»
13:59
or, "Wow, how stupid was she,"
262
839705
3128
و یا «وای، چقدر او احمق بود،»
14:02
but this whole time, I've actually been talking about you.
263
842833
6003
اما در تمامی این اوقات من درباره شما داشتم حرف می‌زدم.
14:08
I promise you there are several people
264
848836
3517
من به شما قول می‌دهم که هم اکنون چندین نفر
14:12
listening to me right now
265
852353
1742
به حرفهای من گوش می‌دهند
14:14
who are currently being abused
266
854095
3012
که در حال آزار دیدن هستند
14:17
or who were abused as children
267
857107
2515
و یا در دوران کودکی آزار دیدند
14:19
or who are abusers themselves.
268
859622
3370
و یا کسانی که خودشان را آزار می‌دهند.
14:22
Abuse could be affecting your daughter,
269
862992
1937
همین حالا دختر شما، خواهرتان و یا بهترین دوستان می‌تواند مورد آزار قرار گیرند.
14:24
your sister, your best friend right now.
270
864929
5293
همین حالا دختر شما، خواهرتان و یا بهترین دوستان می‌تواند مورد آزار قرار گیرند.
14:30
I was able to end my own crazy love story
271
870222
3444
من توانستم عشق دیوانه‌وار خودم را
14:33
by breaking the silence.
272
873666
2201
با شکستن سکوت تمام کنم.
14:35
I'm still breaking the silence today.
273
875867
2515
وامروز هنوز در حال شکستن سکوت هستم.
14:38
It's my way of helping other victims,
274
878382
3816
این شیوه من برای کمک به قربانیان است،
14:42
and it's my final request of you.
275
882198
3368
و این آخرین تقاضای من از شماست.
14:45
Talk about what you heard here.
276
885566
2832
درباره آنچه که اینجا شنیده‌اید صحبت کنید.
14:48
Abuse thrives only in silence.
277
888398
3328
آزار رسانی تنها در سکوت پیشرفت و گسترش می‌یابد.
14:51
You have the power to end domestic violence
278
891726
3703
شما قدرت آن را دارید که به سادگی خشونت خانوادگی را
14:55
simply by shining a spotlight on it.
279
895429
3509
به سادگی و با انداختن نور روی آن تمام کنید.
14:58
We victims need everyone.
280
898938
3074
ما قربانیان٬ به همه نیاز داریم.
15:02
We need every one of you to understand
281
902012
4073
ما نیاز داریم که همه شما
15:06
the secrets of domestic violence.
282
906085
3778
اسرار خشونت‌های خانوادگی را درک کنید.
15:09
Show abuse the light of day by talking about it
283
909863
2984
با صحبت کرن با فرزندانتان، همکارانتان، و دوستان و اقوامتان درباره آزار رساندن آن را روشن و فاش نماید.
15:12
with your children, your coworkers,
284
912847
2127
با صحبت کرن با فرزندانتان، همکارانتان، و دوستان و اقوامتان درباره آزار رساندن آن را روشن و فاش نماید.
15:14
your friends and family.
285
914974
1937
با صحبت کرن با فرزندانتان، همکارانتان، و دوستان و اقوامتان درباره آزار رساندن آن را روشن و فاش نماید.
15:16
Recast survivors as wonderful, lovable people
286
916911
3446
و برای نجات یافتگان طرحی نو دراندازید٬ انسان‌هایی شگفت‌انگیز٬ دوست داشتنی
15:20
with full futures.
287
920357
2815
با یک آینده‌ی کامل.
15:23
Recognize the early signs of violence
288
923172
3481
اولین نشانه های خشونت را تشخیص دهید
15:26
and conscientiously intervene,
289
926653
2833
و با وجدان مداخله کنید،
15:29
deescalate it, show victims a safe way out.
290
929486
4162
خشونت را کاهش دهید، و به قربانی راه امنی برای فرار نشان دهید.
15:33
Together we can make our beds,
291
933648
3995
ما با هم می‌توانیم تخت خوابمان را درست کنیم،
15:37
our dinner tables and our families
292
937643
3617
میز شام را بچینیم و
15:41
the safe and peaceful oases they should be.
293
941260
3257
در یک فضای آرام و ایمن که می‌بایستی چنین باشند، خانواده‌هایمان را تشکیل دهیم.
15:44
Thank you.
294
944517
1972
سپاسگزارم.
15:46
(Applause)
295
946489
7708
( تشویق تماشاگران)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7