Can you really tell if a kid is lying? | Kang Lee

Translator: رضا صابری Reviewer: Ali Fatemi

Hi.

سلام

Let me ask the audience a question:

میخوام از حضار یه سؤال بپرسم:

Did you ever lie as a child?

تو بچگیتون دروغ گفتین؟

If you did, could you please raise your hand?

اگر اینجوری بوده، میشه دستتون رو بالا ببرید؟

Wow! This is the most honest group of people I've ever met.

چه جالب! شما صادق ترین آدم هایی هستید که تا حالا دیدم.

(Laughter)

(خنده حضار)

So for the last 20 years,

خوب، در بیست سال گذشته،

I've been studying how children learn to tell lies.

مطالعاتم روی اینه که بچه ها چطور یاد می گیرن دروغ بگن.

And today, I'm going to share with you

و امروز میخوام با شما درمیان بذارم

some of the discoveries we have made.

یه سری از یافته هایی رو که بدست آوردیم.

But to begin, I'm going to tell you a story from Mr. Richard Messina,

اما میخوام با داستان آقای "ریچارد ماسینا" شروع کنم،

who is my friend and an elementary school principal.

که هم دوسته منه و هم مدیر یک مدرسه ابتدایی

He got a phone call one day.

یه روز بهش تلفن میکنن.

The caller says,

تماس گیرنده میگه:

"Mr. Messina, my son Johnny will not come to school today

" آقای ماسینا پسرم جان امروز نمیاد مدرسه

because he's sick."

چون مریضه".

Mr. Messina asks,

آقای ماسینا میگه

"Who am I speaking to, please?"

"می تونم بپرسم دارم با کی صحبت میکنم؟"

And the caller says,

واون فرد جواب میده،

"I am my father."

" من بابامم".

(Laughter)

(خنده حضار)

So this story --

خوب این داستان ---

(Laughter)

(خنده حضار)

sums up very nicely three common beliefs we have

به زیبایی سه باوری روخلاصه میکنه

about children and lying.

که درباره بچه ها و دروغهاشون داریم.

One, children only come to tell lies

اول اینکه، بچه ها دروغ گفتن رو

after entering elementary school.

بعد از وارد شدن به مدرسه ابتدایی، یاد می گیرن.

Two, children are poor liars.

دوم اینکه، اون ها دروغ گوهای ناشی هستن.

We adults can easily detect their lies.

چون ما بزرگترا راحت میفهمیم اونا دروغ میگن.

And three, if children lie at a very young age,

وسوم اینکه،اگه بچه ها در سنین کودکی دروغ بگن

there must be some character flaws with them,

باید مشکل شخصیتی داشته باشه،

and they are going to become pathological liars for life.

و به لحاظ آسیب شناسی در کل زندگیشون دروغ گو خواهند موند.

Well, it turns out

اما مشخص شده که

all of the three beliefs are wrong.

تمام این سه باور اشتباه هستند.

We have been playing guessing games

ما بازی های حدس زدنی ای

with children all over the world.

با بچه های سراسر دنیا انجام داده ایم.

Here is an example.

در اینجا یک نمونه رو می بینیم.

So in this game, we asked children to guess the numbers on the cards.

در این بازی از بچه ها می خوایم که اعداد روی کارت ها یی رو حدس بزنن.

And we tell them if they win the game,

و بهشون میگیم اگر برنده بشن،

they are going to get a big prize.

برنده جایزه بزرگی می شن.

But in the middle of the game,

اما در اواسط بازی،

we make an excuse and leave the room.

بهانه ای میاریم و از اتاق خارج می شیم.

And before we leave the room,

و قبل از اینکه از اتاق خارج بشیم،

we tell them not to peek at the cards.

بهشون میگیم که یواشکی به کارت ها نگاه نکنن.

Of course,

و البته،

we have hidden cameras in the room

در اون اتاق دور بین مخفی کار گذاشتیم تا

to watch their every move.

تمام حرکاتشون رو زیر نظر داشته باشیم.

Because the desire to win the game is so strong,

از اون جا که میل به برنده شدن در بازی خیلی شدیده،

more than 90 percent of children will peek

بیش از ۹۰ درصد بچه ها یواشکی به کارت ها نگاه کردند

as soon as we leave the room.

به محض اینکه اتاق روترک کردیم.

(Laughter)

(خنده حضار)

The crucial question is:

سؤال تعیین کننده اینه که:

When we return and ask the children

وقتی برمیگریدم و ازشون می پرسیم

whether or not they have peeked,

که یواشکی به کارت ها نگاه انداختن یا نه،

will the children who peeked confess

آیا بچه ها اقرار میکنن

or lie about their transgression?

یا درباره این خلافشون دروغ میگن؟

We found that regardless of gender, country, religion,

ما فهمیدیم که بدون در نظر داشتن سن، کشور و مذهب،

at two years of age,

در دوسالگی

30 percent lie,

۳۰ درصد بچه ها دروغ می گن و

70 percent tell the truth about their transgression.

۷۰ درصد درباره اشتباهاتشون راست میگن.

At three years of age,

در سه سالگی،

50 percent lie and 50 percent tell the truth.

۵۰ درصد دروغ میگن و ۵۰ درصد راست میگن.

At four years of age,

در چهار سالگی،

more than 80 percent lie.

بیش از ۸۰ درصدشون دروغ می گن.

And after four years of age,

و بعد از چهار سالگی،

most children lie.

اکثر بچه ها دروغ میگن.

So as you can see,

خوب، همونطور که می بینید

lying is really a typical part of development.

دروغ گفتن بخش معمولی از رشد هست.

And some children begin to tell lies

بعضی بچه ها دروغ گفتن را شروع میکنن

as young as two years of age.

اونهم وقتی فقط دوسالشونه.

So now, let's take a closer look at the younger children.

خوب بیاید نگاهی دقیق تر به بچه های کم سن و سال تر بندازیم.

Why do some but not all young children lie?

چرا بعضی بچه ها و نه همشون دروغ می گن؟

In cooking, you need good ingredients

همونطور که برای آشپزی نیاز به مواد خوب داریم

to cook good food.

تا غذای خوب بپزیم.

And good lying requires two key ingredients.

برای دروغ گفتن هم به دوعامل اصلی نیاز داریم.

The first key ingredient is theory of mind,

اولین عامل تئوریه ذهنیه،

or the mind-reading ability.

یا توانایی ذهن خوانی.

Mind reading is the ability to know

ذهن خوانی، تواناییِ دانستن اینه که

that different people have different knowledge about the situation

مردم از یک موقعیت برداشت های مختلف دارن

and the ability to differentiate between what I know

و میتونن تمایز قائل بشن بین اون چیزی که من می دونم

and what you know.

و چیزی که شما میدونی.

Mind reading is important for lying

ذهن خوانی برای دروغ گفتن مهمه

because the basis of lying is that I know

چون زیر بنای دروغ گفتن اینکه که من میدونم

you don't know

شما نمی دونید

what I know.

چیزی رو که من میدونم.

Therefore, I can lie to you.

پس میتونم بهتون دروغ بگم.

The second key ingredient for good lying is self-control.

دومین عامل که برای خوب دروغ گفتن داریم، خود داری هست.

It is the ability to control your speech, your facial expression

یعنی تواناییِ کنترل صحبتتون، حالات چهره تون

and your body language,

و حرکات بدنتون،

so that you can tell a convincing lie.

تا بتونید یه دروغ قانع کننده بگین.

And we found that those young children

ما همچنین فهمیدیم که بچه های کم سن و سال تری

who have more advanced mind-reading and self-control abilities

که توانایی ذهن خوانی و خویشتن داری بیشتری دارن

tell lies earlier

زودتر از بقیه دروغ میگن

and are more sophisticated liars.

و دروغ گوهای خبره تری هم هستن.

As it turns out, these two abilities are also essential for all of us

معلوم شده که، این دو توانایی برای همه ما لازمه تا

to function well in our society.

در جامعه مون عملکرد خوبی داشته باشیم.

In fact, deficits in mind-reading and self-control abilities

در واقع، ضعف در ذهن خوانی و خویشتن داری

are associated with serious developmental problems,

با مشکلات جدی رشد در ارتباط هستن،

such as ADHD and autism.

مثل بیش فعالی و اوتیسم.

So if you discover your two-year-old is telling his or her first lie,

خوب وقتی فهمیدید کودک دوسالتون داره اولین دروغ زندگشیو میگه،

instead of being alarmed,

بجای اینکه احساس خطر کنید،

you should celebrate --

باید جشن بگیرین.

(Laughter)

(خنده حضار)

because it signals that your child has arrived at a new milestone

چون علامت اینه که فرزند شما به نقطه جدیدی در زندگی و

of typical development.

در مسیر رشد طبیعیش رسیده.

Now, are children poor liars?

حالا یه سؤال: آایا بچه ها دروغ گوهایی ناشی هستن؟

Do you think you can easily detect their lies?

فکر می کنید بتونید راحت بفهمید دروغ میگن؟

Would you like to give it a try?

می خواید امتحانش کنید؟

Yes? OK.

بله؟ باشه.

So I'm going to show you two videos.

می خوام دو فیلم نشونتون بدم.

In the videos,

در این دو فیلم،

the children are going to respond to a researcher's question,

بچه ها قراره به این سؤال که یک محقق می پرسه جواب بدن:

"Did you peek?"

"آیا تو یواشکی نگاه کردی؟"

So try to tell me

خوب به من بگید

which child is lying

کدوم بچه داره دروغ می گه

and which child is telling the truth.

و کدوم راستشو میگه؟

Here's child number one.

خوب بریم سراغ اولین بچه.

Are you ready?

آماده اید؟

(Video) Adult: Did you peek? Child: No.

(فیلم) محقق: یواشکی نگاه کردی؟ بچه: نه.

Kang Lee: And this is child number two.

خوب اینم بچه شماره دو.

(Video) Adult: Did you peek? Child: No.

(فیلم) محقق: یواشکی نگاه کردی؟ بچه: نه.

KL: OK, if you think child number one is lying,

سخنران: خوب اگه فکرمیکنید بچه اول داره دروغ میگه

please raise your hand.

لطفاً دستتون رو بالا ببرین.

And if you think child number two is lying, please raise your hand.

اگه فکرمیکنید بچه دوم داره دروغ میگه لطفاً دستتون رو بالا ببرین.

OK, so as a matter of fact,

خوب حقیقت اینه که

child number one is telling the truth,

بچه اول داره راستشو میگه،

child number two is lying.

و بچه دوم داره دروغ میگه.

Looks like many of you are terrible detectors of children's lies.

اینجور که معلومه اصلاً دروغ بچه هارو خوب تشخیص نمیدین.

(Laughter)

(خنده حضار)

Now, we have played similar kinds of games

خوب، ما بازیهای مشابه دیگری هم انجام دادیم

with many, many adults from all walks of life.

با بزرگسالان خیلی خیلی زیادی و در جنبه های مختلف زندگی.

And we show them many videos.

فیلم های زیادی نشونشون دادیم.

In half of the videos, the children lied.

در نیمی از فیلم ها بچه دروغ میگفتن.

In the other half of the videos, the children told the truth.

و در نصف دیگه، بچه ها راست میگفتن.

And let's find out how these adults performed.

حالا ببینیم این بزرگسالان چه کردند.

Because there are as many liars as truth tellers,

چون تعداد دروغ گوها و راست گوها برابره،

if you guess randomly,

اگر تصادفی حدس بزنیم،

there's a 50 percent chance you're going to get it right.

پس پنجاه درصد شانس این رو داریم که راه رو درست رفته باشیم

So if your accuracy is around 50 percent,

پس اگر دقت ما حدود پنجاه باشه

it means you are a terrible detector of children's lies.

معنیش اینه که دروغ بچه ها رو اصلاً خوب تشخیص نمیدیم.

So let's start with undergrads and law school students,

خوب بریم سراغ دانشجوهای کارشناسی و دانشجوهای دانشکده حقوق

who typically have limited experience with children.

که اصولاً تجربه کمی در برخورد با بچه ها دارن

No, they cannot detect children's lies.

نه، اوناهم نمی تونن دروغ بچه هارو بفهمن.

Their performance is around chance.

کار اون ها هم حول شانس می چرخه.

Now how about social workers and child-protection lawyers,

خوب فعالان اجتماعی و وکلای مدافع حقوق کودکان چطور،

who work with children on a daily basis?

اونهایی که هر روز با بچه ها سر و کار دارن؟

Can they detect children's lies?

آیا اون ها می تونن دروغ بچه ها رو بفهمن؟

No, they cannot.

نه، اون ها هم نمی تونن.

(Laughter)

(خنده حضار)

What about judges,

قضات چطور،

customs officers

افسران گمرک،

and police officers,

و افسران پلیس،

who deal with liars on a daily basis?

اونهایی که هر روز با دروغ گوها سر و کار دارن؟

Can they detect children's lies?

آیا اون ها میتونن دروغ بچه ها رو بفهمن؟

No, they cannot.

نه، اون ها هم نمیتونن.

What about parents?

پدر و مادرها چطور؟

Can parents detect other children's lies?

آیا اون ها میتونن دروغ بچه های دیگران رو تشخیص بدن؟

No, they cannot.

نه، اون ها هم نمی تونن.

What about, can parents detect their own children's lies?

آیا پدر و مادرها می تونن دروغ بچه های خودشون رو تشخیص بدن؟

No, they cannot.

نه نمی تونن.

(Laughter) (Applause)

(خنده حضار) (تشویق حضار)

So now you may ask

خوب حالا میتونیم بپرسیم

why children's lies are so difficult to detect.

چرا فهمیدن دروغ بچه ها اینقدر سخته.

Let me illustrate this with my own son, Nathan.

خوب بذارید این رو با پسر خودم ، نِیتان، نشون بدم.

This is his facial expression

این حالت صورتشه

when he lies.

وقتی که دروغ میگه

(Laughter)

(خنده حضار)

So when children lie,

پس وقتی بچه ها دروغ می گن،

their facial expression is typically neutral.

عمدتاً حالت چهرشون عادیه.

However, behind this neutral expression,

اما، پشت این حالت عادی،

the child is actually experiencing a lot of emotions,

بچه ها احساسات زیادی روتجربه میکنن،

such as fear, guilt, shame

مثل ترس، گناه، خجالت

and maybe a little bit of liar's delight.

و شاید هم یه کم لذت از دروغ.

(Laughter)

(خنده حضار)

Unfortunately, such emotions are either fleeting or hidden.

متأسفانه، این احساسات یا به سرعت محو می شن یا مخفی هستن.

Therefore, it's mostly invisible to us.

پس، ما نمی تونیم اون ها رو ببینیم.

So in the last five years,

پس، در پنج سال اخیر،

we have been trying to figure out a way to reveal these hidden emotions.

سعی کردیم راهی پیدا کنیم برای نشون دادن این حالاتِ مخفی.

Then we made a discovery.

و یه چیزی کشف کردیم.

We know that underneath our facial skin,

همونطور که می دونیم، زیر پوست صورت ما،

there's a rich network of blood vessels.

شبکه ای پیچیده از رگ های خونی قرار داره.

When we experience different emotions,

وقتی احساسات مختلفی رو تجربه می کنیم،

our facial blood flow changes subtly.

جریان خون در این رگ ها خیلی ظریف تغییر میکنه.

And these changes are regulated by the autonomic system

و دستگاه عصبی خودکار بدن این تغییرات رو تنظیم میکنه

that is beyond our conscious control.

که خارج از کنترل ارادی ماست.

By looking at facial blood flow changes,

با بررسی تغییرات جریان خون در صورت،

we can reveal people's hidden emotions.

می تونیم احساسات مخفی افراد رو آشکار کنیم.

Unfortunately, such emotion-related facial blood flow changes

متأسفانه، این تغییرات احساسی در جریان خون صورت

are too subtle to detect by our naked eye.

اونقدر ظریفند که با چشم غیر مسلح قابل تشخیص نیستن.

So to help us reveal people's facial emotions,

برای کمک به آشکار کردن احساسات صورتِ افراد،

we have developed a new imaging technology

فناوری تصویر برداری جدیدی ایجاد کردیم

we call "transdermal optical imaging."

که اسمش رو گذاشتیم : " تصویربرداری نوری ترانسدرمال".

To do so, we use a regular video camera to record people

برای انجام اینکار ازیک دوربین معمولی برای فیلم گرفتن از افراد استفاده میکنیم،

when they experience various hidden emotions.

هنگامی که احساسات مخفی مختلفی رو تجربه میکنن.

And then, using our image processing technology,

و بعد، با استفاده از فناوریِ پردازش عکس،

we can extract transdermal images of facial blood flow changes.

می تونیم تصاویر ترانسدرمال ِ تغییرات جریان خون صورت رو استخراج کنیم.

By looking at transdermal video images,

با بررسی تصاویرویدیویی ترانسدرمال،

now we can easily see

حالا می تونیم به راحتی ببینیم که

facial blood flow changes associated with the various hidden emotions.

جریان خون در صورت با احساسات مخفی مختلف، تغییر میکنه.

And using this technology,

با استفاده از این فناوری،

we can now reveal the hidden emotions associated with lying,

الان دیگه میتونیم احساسات مخفی مرتبط با دروغ گفتن رو آشکار کنیم،

and therefore detect people's lies.

و درنتیجه میتونیم دروغ افراد رو هم بفهمیم.

We can do so noninvasively,

میتونیم این کارو به شکل غیرتهاجمی انجام بدیم،

remotely, inexpensively,

همچنین از راه دور و ارزان

with an accuracy at about 85 percent,

و با درجه صحتِ حدود ۸۵ درصد،

which is far better than chance level.

که به مراتب بهتر از روش تصادفیه.

And in addition, we discovered a Pinocchio effect.

همچنین یک اثر پینوکیو هم کشف کردیم.

No, not this Pinocchio effect.

نه، غیر از این اثر پینوکیو.

(Laughter)

(خنده حضار)

This is the real Pinocchio effect.

این اثر پینوکیو واقیه.

When people lie,

وقتی مردم دروغ میگن،

the facial blood flow on the cheeks decreases,

شدت جریان خون در گونه ها کم شده

and the facial blood flow on the nose increases.

و در بینی افزایش پیدا میکنه.

Of course, lying is not the only situation

البته، دروغ گفتن تنها موقعیتی نیست که در اون

that will evoke our hidden emotions.

احساسات مخفی ما بروز میکنه.

So then we asked ourselves,

بعد از خودمون پرسیدیم،

in addition to detecting lies,

علاوه بر تشخیص دروغ،

how can our technology be used?

فناوری ما کجا به کار میاد؟

One application is in education.

یکی از کاربردهاش در تحصیله.

For example, using this technology, we can help this mathematics teacher

مثلا، با استفاده از این تکنولوژی می تونیم به این معلم ریاضی کمک کنیم که

to identify the student in his classroom

دانش آموزی را در کلاس شناسایی کنه

who may experience high anxiety about the topic he's teaching

که ممکنه به خاطر موضوع درس مضطرب شده باشه

so that he can help him.

تا بتونه بهش کمک کنه.

And also we can use this in health care.

همچنین درحوزه سلامتی هم میتونیم ازش استفاده کنیم.

For example, every day I Skype my parents,

مثلاً من هر روز با پدر و مادرم از طریق اسکایپ در تماسم،

who live thousands of miles away.

اونها هزاران مایل دور از من زندگی میکنن.

And using this technology,

با استفاده از این تکنولوژی،

I can not only find out what's going on in their lives

نه تنها می تونم بفهمم اوضاع زندگیشون چطوره،

but also simultaneously monitor their heart rate, their stress level,

بلکه در آن واحد میتونم اوضاع سلامتیشون رو نظارت کنم مثله ضربان قلب، میزان استرس

their mood and whether or not they are experiencing pain.

حوصلشون و اینکه آیا درد دارن یا نه.

And perhaps in the future,

شاید در آینده،

their risks for heart attack or hypertension.

خطرات حمله قلبی یا فشار خون اونها رو هم بشه نظارت کرد.

And you may ask:

شاید بپرسید:

Can we use this also to reveal politicians' emotions?

آ یا میشه ازش استفاده کرد تا احساسات سیاستمداران رو فاش کرد؟

(Laughter)

(خنده حضار)

For example, during a debate.

مثلاً، حین یک مباحثه.

Well, the answer is yes.

خوب، جواب اینه، بله.

Using TV footage,

با استفاده از فیلم های تلویزیونی،

we could detect the politicians' heart rate,

میتونیم شدت ضربان قلب سیاستمداران رو تشخیص بدیم،

mood and stress,

همچنین حوصله و استرشون رو،

and perhaps in the future, whether or not they are lying to us.

و شاید در آینده بتونیم بفهمیم بهمون دروغ میگن یا نه.

We can also use this in marketing research,

در تحقیقات بازاریابی هم میشه ازش استفاده کرد،

for example, to find out

مثلاً برای فهمیدن اینکه

whether or not people like certain consumer products.

مردم محصول خاصی رو دوست دارن یا نه.

We can even use it in dating.

حتی در دوستیابی هم میشه ازش استفاده کرد.

So for example,

برای مثال،

if your date is smiling at you,

اگر دوستتون داره بهتون میخنده،

this technology can help you to determine

این فناوری بهتون کمک میکنه که بفهمید

whether she actually likes you

آیا واقعاً دوستتون داره

or she is just trying to be nice to you.

یا فقط میخواد ناراحتت نکنه.

And in this case,

و در این مورد،

she is just trying to be nice to you.

اون فقط میخواد ناراحتت نکنه همین.

(Laughter)

(خنده حضار)

So transdermal optical imaging technology

پس فناوری تصویربرداری نوری ترانسدرمال

is at a very early stage of development.

تازه در اوایل کارش قرار داره.

Many new applications will come about that we don't know today.

کاربردهای بسیار زیادی خواهند اومد که امروز چیزی ازشون نمیدونیم.

However, one thing I know for sure

اما، از یک چیز مطمئنم

is that lying will never be the same again.

اونم اینکه دروغ گفتنِ آدما به همین شکل نخواهد ماند.

Thank you very much.

خیلی ازتون متشکرم.

Xiè xie.

متشکرم (زبان چینی)

(Applause)

(تشویق)