What hallucination reveals about our minds | Oliver Sacks

آلیوِر سَکس: تَوَهُمات و خیالات واهی، چه چیزهایی را در مورد ذهن ما فاش میکنند

5,921,091 views

2009-09-18 ・ TED


New videos

What hallucination reveals about our minds | Oliver Sacks

آلیوِر سَکس: تَوَهُمات و خیالات واهی، چه چیزهایی را در مورد ذهن ما فاش میکنند

5,921,091 views ・ 2009-09-18

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Pouria Montazeri Reviewer:
00:12
We see with the eyes,
0
12985
1960
ما با چشمها میبینیم.
00:14
but we see with the brain as well.
1
14969
2445
اما با مغز نیز میبینیم.
00:18
And seeing with the brain is often called imagination.
2
18160
3839
و دیدن با مغز را غالباً، تصور، مینامند.
ما با صحنه ها وتصورات ذهنی خویش آشنائیم.
00:23
And we are familiar with the landscapes of our own imagination,
3
23142
4183
00:27
our inscapes.
4
27349
1370
و تمام عمرمان با آنها زندگی کرده ایم.
00:28
We've lived with them all our lives.
5
28743
2000
00:31
But there are also hallucinations as well.
6
31466
3493
اما در این میان توهمات نیز وجود دارند.
00:35
And hallucinations are completely different.
7
35492
2644
که کاملا متفاوت از تصورات اند.
00:38
They don't seem to be of our creation.
8
38160
2110
و به نظر ساخته ی ما نمی آیند.
00:40
They don't seem to be under control.
9
40294
2040
همچنین به نظر نمی رسند تحت کنترل ما باشند.
00:42
They seem to come from the outside and to mimic perception.
10
42358
4290
و عواملی خارجی به شمار می آیند که،
ادراک و احساسات ما را تقلید می کنند.
00:47
So I am going to be talking about hallucinations
11
47120
4071
ومن می خواهم در اینجا راجع به توهمات صحبت کنم.
00:51
and a particular sort of visual hallucination,
12
51215
3111
و آن هم در مورد یک نوع توهمِ بینائي به خصوص
00:55
which I see among my patients.
13
55818
3047
که در میانِ بیمارانم به آن بر خورده ام.
01:00
A few months ago, I got a phone call from a nursing home where I work.
14
60754
5412
چند ماه پیش، یک تماسِ تلفني از
محل کارم که یک خانه ی سالمندان است، دریافت کردم.
01:06
They told me that one of their residents, an old lady in her 90s,
15
66656
4733
مبنی بر اینکه یکی از ساکنان آسایشگاه که بانوی پیرِ نود و چند ساله ای بود،
01:11
was seeing things,
16
71413
1490
صحنه هایی رویت می کند.
01:13
and they wondered if she'd gone bonkers
17
73762
2686
و کارمندان آسایشگاه در عجب بودند که آیا او عقلش را از دست داده.
01:16
or, because she was an old lady,
18
76472
1546
یا اینکه بدلیلِ مسن بودنش،
01:18
whether she'd had a stroke, or whether she had Alzheimer's.
19
78042
3288
سکته ای کرده، و آیا دچارآلزایمر شده است.
01:21
And so they asked me if I would come and see Rosalie,
20
81354
4181
از من درخواست کردند که به دیدن "رُزِلی"،
01:26
the old lady.
21
86638
1222
آن بانوي مسن بروم.
01:28
I went in to see her.
22
88487
1649
به ملاقاتش رفتم.
01:30
It was evident straightaway that she was perfectly sane
23
90518
4590
در اولین نگاه آشکار بود
او مجنون نیست
01:35
and lucid and of good intelligence,
24
95132
3792
و در صحت عقل کامل به سر می برد.
01:38
but she'd been very startled and very bewildered,
25
98948
3365
ولی خیلی وحشت زده و سر در گُم به نظر می آمد
01:42
because she'd been seeing things.
26
102337
2010
چرا که مدتی بود که صحنه هایی با چشم می دید که وجود خارجی نداشتند.
01:45
And she told me -- the nurses hadn't mentioned this --
27
105832
4304
و نکته ای را با من در میان گذاشت --
که پرستاران اشاره ای به آن نکرده بودند --
01:50
that she was blind,
28
110160
2276
این که او نابیناست،
01:52
that she had been completely blind from macular degeneration for five years.
29
112460
4821
پنج سال است که به علت انحطاطِ ماکولایی کاملاً نابینا شده.
01:57
But now, for the last few days, she'd been seeing things.
30
117305
3550
اما، درچند روز اخیر، چیزهایی می بیند.
02:00
So I said, "What sort of things?"
31
120879
1997
پرسیدم: "چه چیزهایی؟"
02:02
And she said, "People in Eastern dress,
32
122900
3717
گفت: "افرادی در لباسهاي شرقی،
02:06
in drapes, walking up and down stairs.
33
126641
2994
دارند از پله ها بالا و پایین میروند.
02:10
A man who turns towards me and smiles,
34
130450
3159
مردی که بسوي من بر می آید و لبخند میزند.
02:13
but he has huge teeth on one side of his mouth.
35
133633
3339
ولی او دندانهای بزرگی در یک طرف دهانش دارد.
02:17
Animals too.
36
137670
1335
همچنین حیواناتی را می بیند.
02:19
I see a white building. It's snowing, a soft snow.
37
139757
3008
یک ساختمان سفید. می بینم که برفِ ملایمی می بارد.
02:22
I see this horse with a harness, dragging the snow away.
38
142789
3985
اسبی را با افسارمیبینم که روی برف راه می رود.
02:27
Then, one night, the scene changes.
39
147687
3275
بعد، یک شب، تمام صحنه تغییر میکند.
02:30
I see cats and dogs walking towards me.
40
150986
2554
گربه ها و سگهایی را میبینم که بسمت من میایند.
02:33
They come to a certain point and then stop.
41
153564
2634
به یک نقطه ی خاص که میرسند، متوقف میشوند.
02:36
Then it changes again.
42
156730
1563
سپس صحنه دوباره تغییر میکند.
02:38
I see a lot of children. They're walking up and down stairs.
43
158317
3122
کودکانِ بسیاری را میبینم. آنها از پله ها بالا و پایین میروند.
02:41
They wear bright colors, rose and blue,
44
161463
2937
لباسهایی با رنگ های روشن به تن دارند، قرمز و آبی،
02:44
like Eastern dress."
45
164424
1590
همانند لباسهاي شرقی."
02:47
Sometimes, she said, before the people come on,
46
167017
3577
گفت، گاهی اوقات، قبل از اینکه مردم ظاهر شوند،
02:50
she may hallucinate pink and blue squares on the floor,
47
170618
3518
اودر خیالش روی زمین کاشی های صورتی و آبي رنگ می ببیند،
02:54
which seem to go up to the ceiling.
48
174160
1888
که بنظر میرسد تا بالای سقف می رسند.
02:57
I said, "Is this like a dream?"
49
177016
4598
پرسیدم: "آیا این مانند یک خواب است؟"
03:01
And she said, "No, it's not like a dream. It's like a movie."
50
181638
3359
پاسخ داد: "نه، مانند خواب نیست. بسان یک فیلم است."
گفت: "این صحنه ها رنگ و حرکت دارند.
03:05
She said, "It's got color. It's got motion.
51
185021
2639
03:07
But it's completely silent, like a silent movie."
52
187684
3452
ولی کاملاً بی صدا اند، مانند یک فیلم صامت."
03:11
And she said it's a rather boring movie.
53
191160
2254
و یک فیلم نسبتا کسل کننده.
03:13
(Laughter)
54
193438
1001
گفت: "تمام این افراد با لباسهاي شرقی،
03:14
She said, "All these people with Eastern dress,
55
194463
2205
03:16
walking up and down, very repetitive, very limited."
56
196692
3994
که از پله ها بالا و پایین میروند، کارشان بسیار تکراری و محدود است."
03:20
(Laughter)
57
200710
1402
(خنده ی حضار)
03:22
And she had a sense of humor.
58
202136
2771
و او اینها را با نوعی شوخ طبعی بیان می کرد.
03:24
She knew it was a hallucination, but she was frightened.
59
204931
3302
او میدانست که تماماین صحنه ها توهمات اند.
ولی وحشت زده بود. او ۹۵ سال سن داشت
03:28
She had lived 95 years,
60
208257
1364
03:29
and she'd never had a hallucination before.
61
209645
2277
و قبلا هیچ وقت دچار توهم نشده بود.
03:32
She said that the hallucinations were unrelated to anything she was thinking
62
212407
5056
گفت که این توهمات هیچ ربطی
به افکار، احساسات، و اعمال اخیرش ندارند.
03:37
or feeling or doing,
63
217487
2594
آنها خودبخود می آیند و خودبخود ناپدید می شوند.
03:40
that they seemed to come on by themselves, or disappear.
64
220105
3767
03:43
She had no control over them.
65
223896
2200
و او هیچ کنترلی روی آنها ندارد.
اینکه او قادر به تشخیص هیچکدام از افراد
03:46
She said she didn't recognize any of the people or places
66
226120
3518
یا مکانهایی که در توهماتش می بیند
03:49
in the hallucinations,
67
229662
1746
نیست.
03:51
and none of the people or the animals --
68
231432
2249
و هیچ یک از افراد یا حیوانات،
03:53
well, they all seemed oblivious of her.
69
233705
2805
توجهی به او نمی کنند.
03:57
And she didn't know what was going on.
70
237383
2017
و کلا نمی دانست که چه اتفاقی برایش افتاده.
03:59
She wondered if she was going mad or losing her mind.
71
239424
3932
نگران بود که آیا،
درحال دیوانه شدن است.
04:03
Well, I examined her carefully.
72
243380
2509
خب، من به دقت آزمایش هایی روی او انجام دادم.
04:05
She was a bright old lady,
73
245913
2389
او پیر زنِ بسیار زرنگ و باهوشی بود.
کاملاً در صحت عقل. بدون هیچ گونه مشکلاتِ پزشکی.
04:08
perfectly sane.
74
248326
1341
04:09
She had no medical problems.
75
249691
1910
04:11
She wasn't on any medications which could produce hallucinations.
76
251625
3596
و همینطورهیچ نوع داروی توهم زا استفاده نمی کرد.
04:15
But she was blind.
77
255245
1481
ولی نابینا بود.
04:17
And I then said to her, "I think I know what you have."
78
257817
3803
وبعد به او گفتم:
"فکر میکنم که بدانم مشکل شما چیست."
04:21
I said, "There is a special form of visual hallucination
79
261644
3617
گفتم: "یک نوعِ توهم بینائي خاص وجود دارد
04:25
which may go with deteriorating vision or blindness.
80
265285
3952
که با نا بینایی مرتبط است."
04:29
This was originally described," I said,
81
269800
2217
و "این مورد براي نخستین بار"
04:32
"right back in the 18th century,
82
272041
2222
در قرن هجدهم،
04:34
by a man called Charles Bonnet.
83
274287
2955
توسط شخصی به نام چارلز بُنِه، مطرح شد.
04:37
And you have Charles Bonnet syndrome.
84
277266
2847
شما، مبتلا سندرم چارلز بُنِه هستید.
04:40
There's nothing wrong with your brain. There's nothing wrong with your mind.
85
280137
3660
وهیچ اشکالی درمغز و ذهن شما وجود ندارد.
فقط اینکه شما مبتلا به سندرم چارلز بُنِه شده اید."
04:43
You have Charles Bonnet syndrome."
86
283821
1832
04:45
And she was very relieved at this,
87
285677
2825
او از شنیدن این خبر بسیار آرام شد،
04:48
that there was nothing seriously the matter,
88
288526
2746
از اینکه مسئله جدی نبود،
04:51
and also rather curious.
89
291296
3467
بلکه در عوض موضوعی نسبتاً کنجکاو کننده نیز هست.
04:54
She said, "Who is this Charles Bonnet?"
90
294787
2983
گفت: "چارلز بُنِه کیست؟"
04:57
She said, "Did he have them himself?"
91
297794
1973
گفت: "آیا خود او دچار این سندرم شده بود؟"
05:00
And she said, "Tell all the nurses that I have Charles Bonnet syndrome."
92
300267
5472
گفت:"برو به تمام پرستاران بگو
که من سندرم چارلز بُنِه دارم."
05:05
(Laughter)
93
305763
1500
(خنده حضار)
05:07
"I'm not crazy. I'm not demented. I have Charles Bonnet syndrome."
94
307287
4037
"من دیوانه نیستم. سندرم چارلز بُنِه دارم."
05:12
Well, so, I did tell the nurses.
95
312160
2101
و من این موضوع را با پرستاران در میان گذاشتم.
05:14
Now this, for me, is a common situation.
96
314285
2851
این براي من یک وضعیت عادی است.
05:17
I work in old-age homes, largely.
97
317160
2746
من عمدتاً در خانه های سالمندان کار میکنم.
05:19
I see a lot of elderly people
98
319930
2167
افراد مسنِ بسیاری را میبینم
که دچارِ اختلالات شنوایی و بینائی هستند.
05:22
who are hearing-impaired or visually impaired.
99
322121
2957
05:25
About 10 percent of the hearing-impaired people
100
325102
2652
تقریباً ۱۰ درصدِ اشخاصی که دچارِ اختلالات شنوایی هستند،
05:27
get musical hallucinations.
101
327778
2570
دچار توهمات موسیقیایی می شوند.
05:30
And about 10 percent of the visually impaired people
102
330372
2981
و تقریباً۱۰ درصدِ اشخاصی که دچارِ اختلالات بینائی هستند،
05:33
get visual hallucinations.
103
333377
1897
توهمات بصری را تجربه میکنند.
05:35
You don't have to be completely blind,
104
335298
2261
و در این مورد لازم نیست که شخص به طور کامل نابینا باشد،
05:37
only sufficiently impaired.
105
337583
2270
حتی میزان کمی نابینایی زمینه را برای چنین اختلالی فراهم می آورد.
05:39
Now, with the original description in the 18th century,
106
339877
3887
حال، با رجوع به توصیفات اولیه در قرن 18 در رابطه با این اختلال،
05:43
Charles Bonnet did not have them.
107
343788
1815
در می یابیم که چارلز بُنِه خود شخصا دچار آنها نبود.
05:45
His grandfather had these hallucinations.
108
345627
2742
اما پدر بزرگش دچار این تواهمات بود.
05:48
His grandfather was a magistrate, an elderly man.
109
348393
3340
پدربزرگش یک دادرس بود، مردی مسن.
05:51
He'd had cataract surgery.
110
351757
2233
وعمل جراحي آب مروارید کرده بود.
05:54
His vision was pretty poor.
111
354014
2251
حس بیناییش بسیار ضعیف بود.
05:56
And in 1759, he described to his grandson
112
356289
5165
و در سال ۱۷۵۹، به نوه اش
06:01
various things he was seeing.
113
361478
2317
صحنه های مختلفی را که میدید را شرح داد.
06:03
The first thing he said was he saw a handkerchief in midair.
114
363819
3448
اولین چیزی که گفت، این بود که،
یک دستمال گردن را در هوا می بیند.
06:07
It was a large blue handkerchief with four orange circles.
115
367291
3845
دستمال گردنی بزرگ به رنگ آبی
با چهار دایره به رنگ نارنجی.
06:11
And he knew it was a hallucination.
116
371616
2371
و او میدانست که این یک توهم است.
06:14
You don't have handkerchiefs in midair.
117
374011
2363
چون دستمال گردنی در هوا وجود ندارد.
06:16
And then he saw a big wheel in midair.
118
376398
3287
بعد چرخی بزرگ را در هوا می دید.
06:20
But sometimes he wasn't sure whether he was hallucinating or not,
119
380487
4950
ولی بعضی وقتها مطمئن نبود که دچار اوهام و خیالات شده یا نه.
06:25
because the hallucinations would fit in the context of the visions.
120
385461
3675
چون توهمات،
در فهرست خیالات می گنجند.
06:29
So on one occasion, when his granddaughters were visiting them,
121
389160
3821
در یک مناسبت، وقتی نوه هایش به باز دید او آمده بودند،
او گفت: "این مردان جوان خوش تیپ چه کسانی هستند؟"
06:33
he said, "And who are these handsome young men with you?"
122
393005
3143
06:36
(Laughter)
123
396172
1015
06:37
And they said, "Alas, Grandpapa, there are no handsome young men."
124
397211
4634
و آنها جواب دادند: "آه، پاپا، مردان جوان خوش تیپی اینجا نیستند."
06:41
And then the handsome young men disappeared.
125
401869
2393
آنگاه، مردان جوان خوش تیپ ناپدید شدند.
06:45
It's typical of these hallucinations
126
405619
2517
در این نوع از توهم این موردی معمول است که
06:48
that they may come in a flash and disappear in a flash.
127
408160
2976
صحنه ها بطور آنی پدیدار و ناپدید می شوند.
06:51
They don't usually fade in and out.
128
411160
2568
آنها معمولاً بتدریج محو نمیشوند.
06:53
They are rather sudden, and they change suddenly.
129
413752
3343
آنها آنی اند. و بصورت ناگهانی تغییر میابند.
چارلز لولین، پدر بزرگ چارلز بنه،،
06:57
Charles Lullin, the grandfather,
130
417119
2017
06:59
saw hundreds of different figures,
131
419160
2976
صدها پیکرو منظره ی
07:02
different landscapes of all sorts.
132
422160
2611
گوناگون را دیده بود.
07:04
On one occasion, he saw a man in a bathrobe smoking a pipe,
133
424795
3813
در یک مناسبت، مردی را دید که حوله پوشیده بود در حالی که پیپ می کشید،
07:08
and realized it was himself.
134
428632
2072
و متوجه شد که آن مرد، خود اوست.
07:11
That was the only figure he recognized.
135
431466
2670
این تنها شخصیتی بود که او میتوانست تشخیص دهد.
07:14
On one occasion, when he was walking in the streets of Paris,
136
434854
3282
در موردی دیگر در حالی که در خیابانهای پاریس مشغول قدم زدن بود
07:18
he saw -- this was real -- a scaffolding.
137
438160
3039
داربستی را دید -- که واقعی بود
07:21
But when he got back home, he saw a miniature of the scaffolding,
138
441223
3514
ولی وقتی که به خانه بازگشت داربستی ظریف
07:24
six inches high,
139
444761
1726
به ارتفاع پانزده سانتیمتر را، روی میزش دید.
07:26
on his study table.
140
446511
1768
07:28
This repetition of perception is sometimes called "palinopsia."
141
448303
4832
تکرارِ چنین مشاهداتی را
بعضی اوقات، پلینپسیا (palinopsia) مینامند.
بنظر میرسد پلینپسیا موردی است که در ارتباط با پدربزرگ چارلز و رُزِلی
07:34
With him and with Rosalie,
142
454605
3927
07:38
what seems to be going on --
143
458556
1580
صادق است --
07:40
and Rosalie said, "What's going on?" --
144
460160
2148
در ادامه ی دیدارم از رُزِلی، او گفت: " این به چه معناست؟ "
07:42
and I said that as you lose vision,
145
462332
2804
گفتم که، همچنان که تو بینائی ات را از دست میدهی،
07:45
as the visual parts of the brain are no longer getting any input,
146
465160
3048
قسمتهاي بصري مغزت دیگرقادر به دریافت اطلاعات نیستند،
07:48
they become hyperactive and excitable,
147
468232
3082
وبیش از اندازه فعال می شوند.
07:51
and they start to fire spontaneously.
148
471338
2701
و خود به خود واکنش نشان می دهند.
در نتیجه تو صحنه های مختلف را رویت می کنی.
07:54
And you start to see things.
149
474063
2150
07:56
The things you see can be very complicated indeed.
150
476237
4530
چیزهایی را که میبینی، میتوانند براستی پیچیده و بغرنج باشند.
موردی دیگر از یکی از بیمارانم،
08:00
With another patient of mine who also had some vision,
151
480791
5050
که او نیز مانند پدربزرگ چارلز دچار توهماتی بود،
با این تفاوت که صحنه هایی که او می دید گاهی آزاردهنده بودند.
08:06
the visions she had could be disturbing.
152
486989
2536
08:09
On one occasion, she said she saw a man in a striped shirt in a restaurant.
153
489549
5587
در یک مناسبت، او گفت که
مردی را با پیراهنی راه راه در داخل یک رستوران دیده.
08:15
And he turned round,
154
495160
1296
آن مرد سرش را برگرداند. و بعد
08:16
and then he divided into six figures in striped shirts,
155
496480
4103
به شش پیکر همانند با پیراهنهای راه راه تقسیم شد،
08:20
who started walking towards her.
156
500607
2410
و تمام پیکرها بسوی او راه افتادند.
08:23
And then the six figures came together, like a concertina.
157
503041
3409
و بعد تمام آن شش پیکرها بهم پیوستند، مانند یک ارغنون دستی.
08:26
Once, when she was driving,
158
506474
1722
در یک مورد زمانی که با همسرش در اتومبیل نشسته بود،
08:28
or rather, her husband was driving,
159
508220
1916
و همسرش در حال رانندگی بود،
08:30
the road divided into four
160
510160
2292
جاده به چهار قسمت تقسیم شد.
08:32
and she felt herself going simultaneously up four roads.
161
512476
3876
و حس کرد که در یک زمان در حال حرکت بسوی چهار مسیر است.
دارای توهمات بسیار متحرکی نیز بود.
08:37
She had very mobile hallucinations as well.
162
517019
4791
08:41
A lot of them had to do with a car.
163
521834
2170
که خیلی از آنها به اتومبیل ربط داشتند.
08:44
Sometimes she would see a teenage boy sitting on the hood of the car.
164
524028
4830
بعضی وقتها، پسر نوجوانی را میدید که
بر روی کاپوت اتومبیل نشسته.
08:48
He was very tenacious,
165
528882
1497
و خیلی محکم به ماشین چسبیده بود و زمانی که ماشین دور میزد
08:50
and he moved rather gracefully when the car turned.
166
530403
3300
به طرز برازنده ایی حرکت می کرد.
08:53
And then when they came to a stop,
167
533727
2409
و وقتی که اتومبیل متوقف می شد،
08:56
the boy would do a sudden vertical takeoff, 100 foot in the air,
168
536160
3537
پسر نوجوان، ناگهان، بطور عمودی، حدود ۳۰ متر در هوا پرت میشد،
08:59
and then disappear.
169
539721
1412
و بعد ناپدید میشد.
09:02
Another patient of mine had a different sort of hallucination.
170
542537
4599
یکی دیگر از بیمارانم، دچار نوعی متفاوت از توهم بود.
09:07
This was a woman who didn't have trouble with her eyes
171
547160
2887
این زنی بود که مشکل بینائي نداشت،
09:10
but the visual parts of her brain,
172
550071
2065
ولی دچار اختلال در قسمتهای بصري مغزش بود.
09:12
a little tumor in the occipital cortex.
173
552160
3658
یک تومر در لوپ پس سرش داشت.
09:15
And, above all, she would see cartoons.
174
555842
3781
و در کنار همه ی اینها، او دچار توهمات کارتونی نیز بود.
09:20
And these cartoons would be transparent,
175
560448
4507
این کارتونها، شفاف بودند
09:24
and would cover half the visual field, like a screen.
176
564979
3963
و نیمی از زمینه ی بصری را مانند یک صفحه می پوشاندند.
09:28
And especially, she saw cartoons of Kermit the Frog.
177
568966
4779
مخصوصاً، کارتونِ "قورباغه ای بنام کِرمِت" (Kermit the Frog) را میدید.
09:33
(Laughter)
178
573769
1452
( خنده حضار)
09:35
Now, I don't watch Sesame Street,
179
575245
4706
و این در حالی است که، من برنامه ی کودک "خیابان سِسِمی" (Sesame Street) را تماشا نمیکنم.
ولی او به نکته ای اشاره کرد مبنی بر اینکه ،
09:39
but she made a point of saying,
180
579975
1771
09:41
"Why Kermit?" she said, "Kermit the Frog means nothing to me."
181
581770
3366
"چرا کِرمِت؟ آن قورباغه هیچ اهمیتی برایم ندارد.
09:45
You know, I was wondering about Freudian determinants: Why Kermit?
182
585160
5111
من که به تعیین کننده های فروید میاندیشم.
چرا کِرمِت؟
09:50
"Kermit the Frog means nothing to me."
183
590295
2365
آن قورباغه هیچ اهمیتی برای من ندارد."
09:52
She didn't mind the cartoons too much.
184
592684
2182
او اهمیتی به اینکه کارتونها را می دید نمی داد.
09:54
But what did disturb her
185
594890
1588
ولی نکته ی ناراحت کننده این بود که، او
09:56
was she got very persistent images or hallucinations of faces,
186
596502
4570
تصاویر ماندگار یا چهره های خیالی را میدید
10:01
and as with Rosalie, the faces were often deformed,
187
601096
3487
و همانند رُزِلی، اغلب اوقات، چهره ها، بدشکل و ناقص بودند،
10:04
with very large teeth or very large eyes.
188
604607
3138
با دندانها و چشمهای بسیار بزرگ.
10:08
And these frightened her.
189
608160
2254
و اینها او را وحشت زده میکرد.
10:11
Well, what is going on with these people?
190
611422
3778
خب، مشکل این افراد چیست؟
10:15
As a physician, I have to try and define what's going on
191
615224
3614
به عنوان یک پزشک، لازم است نهایت تلاشم را به کار گیرم تا به علت چنین اختلالالی پی برم،
10:18
and to reassure people,
192
618862
1706
و به این اشخاص قوت قلب دهم.
10:20
especially to reassure them that they're not going insane.
193
620592
3544
مخصوصاً که بدانند دیوانه نیستند.
همانطور که گفتم، حدود ۱۰ درصد
10:25
Something like 10 percent, as I said,
194
625179
2225
10:27
of visually impaired people get these.
195
627428
2953
افرادی که حالات مورد بحث را تجربه می کنند، دچار احتلالات بینایی هستند.
10:30
But no more than one percent of the people acknowledge them,
196
630405
3731
ولی کمتر از یک درصد از آنها به چنین حالاتی اعتراف میکنند.
10:34
because they are afraid they will be seen as insane or something.
197
634160
3356
چرا که میترسند بقیه آنها را دیوانه بشمارند.
10:37
And if they do mention them to their own doctors,
198
637540
2448
و چنانچه این مورد را با پزشک خود در میان گذارند
ممکن است تشخیصی نادرست در ارتباط با مشکلشان صورت گیرد.
10:40
they may be misdiagnosed.
199
640012
1855
10:42
In particular, the notion is that if you see things or hear things,
200
642240
3516
بویژه، عقیده بر اینست که
اگر کسی چیزهایی را میبیند یا میشنود، در حال دیوانه شدن است.
10:45
you're going mad.
201
645780
1226
10:47
But the psychotic hallucinations are quite different.
202
647030
3025
ولی، توهمات بیمار روانی، کاملاً متفاوتند.
10:50
Psychotic hallucinations, whether they are visual or vocal,
203
650079
3199
درتوهمات بیمار روانی، خواه بصری یا صوتی،
10:53
they address you.
204
653302
1176
توهمات بیمار را خطاب کرده و متهم می کنند.
10:54
They accuse you, they seduce you, they humiliate you, they jeer at you.
205
654502
4710
او را فریب داده و تحقیر می کنند.
به بیمارطعنه میزنند.
11:00
You interact with them.
206
660232
1585
و با او نوعی ارتباط درونی ایجاد می کنند.
11:02
There is none of this quality of being addressed
207
662803
2971
و حال آنکه چارلز بنه در نطریه ی خود به هیچ یک از این نشانه ها اشاره ای نداشته است.
11:05
with these Charles Bonnet hallucinations.
208
665798
2461
از این نشانه ها اشاره ای نداشته است.
11:08
There is a film. You're seeing a film which has nothing to do with you --
209
668283
4603
در پلینپسیا توهمات به فیلمی میمانند که فرد آنرا میبینید، ولی صحنه ها هیچ ارتباطی با شخص ندارند.
11:12
or that's how people think about it.
210
672910
2542
این احساسی که افراد در چنین توهماتی با آن مواجه اند.
11:15
There is also a rare thing called temporal lobe epilepsy,
211
675888
3809
نوعی اختلال نادر دیگر وجود دارد به نام صرعِ لوب گیجگاهی.
11:19
and sometimes, if one has this,
212
679721
2415
و آن زمانی است که شخص،
11:22
one may feel oneself transported back to a time and place in the past.
213
682160
5025
حس می کند
به زمان و مکانی در گذشته برگشته.
11:27
You're at a particular road junction.
214
687209
2469
برای مثال گویی شخص در تقاطع جاده ی مشخصی ایستاده.
11:29
You smell chestnuts roasting.
215
689702
2027
بوی شاه بلوط بو داده به مشام میرسد.
11:31
You hear the traffic. All the senses are involved.
216
691753
3246
صداي ترافیک به گوش میرسد. در این اختلال ، همه حواس پنجگانه دخیل هستند.
و فرد منتظر دوست دخترش است.
11:35
And you're waiting for your girl.
217
695023
1710
11:36
And it's that Tuesday evening back in 1982.
218
696757
4189
و آن سه شنبه شب است در سال ۱۹۸۲.
11:40
The temporal lobe hallucinations are all sense hallucinations,
219
700970
3898
در این نوع از توهمات
حواس مختلف دخیل اند،
11:44
full of feeling, full of familiarity,
220
704892
2537
و سرشارند از احساسات، و انس و آشنایی،
11:47
located in space and time,
221
707453
2067
و صحنه های مهیج در فضا و زمانی ،
11:49
coherent, dramatic.
222
709544
1704
رخ می دهند که به هم مربوط اند.
11:51
The Charles Bonnet ones are quite different.
223
711882
2254
توهمات چارلز بُنِه تا حدی از دسته ی ذکر شده متفاوت اند.
11:54
In the Charles Bonnet hallucinations, you have all sorts of levels,
224
714676
5331
در نظریه ی چارلز بُنِه،
با انواع متنوعی از توهمات رو به رو هستیم.
12:00
from the geometrical hallucinations --
225
720031
2105
از اشکال هندسی گرفته --
12:02
the pink and blue squares the woman had --
226
722160
3264
مانند مربع های صورتی و آبی که رزلی می دید،
12:05
up to quite elaborate hallucinations
227
725448
4447
تا توهماتی با جزئیات بسیار دقیق
12:09
with figures and especially faces.
228
729919
2681
که داراي پیکرها هستند، مخصوصاً چهره ها.
12:12
Faces, and sometimes deformed faces,
229
732624
3112
چهره ها، و گاهی اوقات چهره هاي بدشکل و ناقص،
12:15
are the single commonest thing in these hallucinations.
230
735760
4438
رایج ترین صحنه ها
در این توهمات اند.
12:20
And one of the second commonest is cartoons.
231
740222
2914
دومین نوع رایج در این دسته از توهمات کارتون ها اند.
12:23
So, what is going on?
232
743564
2836
پس، داستان چیست؟
12:26
Fascinatingly, in the last few years,
233
746424
1991
این بسیار جالب توجه است که ، در چند سال اخیر،
12:28
it's been possible to do functional brain imagery,
234
748439
3919
امکان تصویر برداری از عملکرد مغز فراهم شده،
12:32
to do fMRI on people as they are hallucinating,
235
752382
4753
انجام روشهایی چون اف ام آر آی روی افراد درست در زمانی که دچار توهمات می شوند یکی از آنهاست.
از طریق این روش ها دریافتیم که در واقع،
12:37
and, in fact, to find that different parts of the visual brain are activated
236
757159
6165
زمانی که این افراد دچار توهم اند
12:43
as they are hallucinating.
237
763348
1836
سلول های مرتبط با عمل بینایی در مغز فعال می شوند.
12:45
When people have these simple, geometrical hallucinations,
238
765208
3350
زمانیکه افراد دچار این توهمات ساده هندسی هستند،
12:48
the primary visual cortex is activated.
239
768582
3554
قشر بصری اصلی فعال است.
12:52
This is the part of the brain which perceives edges and patterns.
240
772160
3736
این بخشی از مغز است که لبه ها و نقش ها را شناسایی می کند.
12:55
You don't form images with your primary visual cortex.
241
775920
4008
مغز تصاویر را بوسیله قشر بصری اصلی شکل نمیدهد.
12:59
When images are formed,
242
779952
2322
زمانیکه تصاویر شکل میابند،
13:02
a higher part of the visual cortex is involved, in the temporal lobe.
243
782298
5587
بخش بالایی قشر بصری
در لوب گيجگاهى فعال است.
و این فعالیت به ویژه در یکی از نواحی لوب گیجگاهی
13:07
And in particular, one area of the temporal lobe
244
787909
3069
13:11
is called the fusiform gyrus.
245
791002
2849
که چین سینوسی نام دارد از همه شدیدتر است.
13:13
And it's known that if people have damage in the fusiform gyrus,
246
793875
3647
و طبق یافته ها صدمه به این قشر در مغز،
13:17
they may lose the ability to recognize faces.
247
797546
3409
سبب می شود که افراد توانایي تشخیص چهره ی اشخاص را از دست بدهند.
13:21
But if there's an abnormal activity in the fusiform gyrus,
248
801693
3572
ولی اگر فعالیت های غیرعادي در قشر fusiform وجود داشته باشد،
13:25
they may hallucinate faces,
249
805289
2158
آنها دچار اوهام چهره ها میشوند.
13:27
and this is exactly what you find in some of these people.
250
807471
3202
و این دقیقاً همان چیزیست که در برخی از این افراد شاهد آنیم.
13:30
There is an area in the anterior part of this gyrus
251
810697
4183
منطقه ای در قسمت قدامي چین سینوسی مغز وجود دارد
13:34
where teeth and eyes are represented,
252
814904
4232
که در آن، دندانها و چشمها نمایان میشوند.
13:39
and that part of the gyrus is activated
253
819160
3612
و زمانی که این قشر از مغز فعال می شود
13:42
when people get the deformed hallucinations.
254
822796
3769
افراد دچار توهمات با صحنه های بدشکل و ناقص میشوند.
13:46
There is another part of the brain which is especially activated
255
826589
3797
بخش دیگری از مغز وجود دارد
که در زمان فعالیت
13:50
when one sees cartoons.
256
830410
1976
به طور ویژه سبب شکل گیری توهمات کارتونی در فرد می شود.
13:52
It's activated when one recognizes cartoons,
257
832873
2885
و موقعی فعال میشود که فرد کارتونها را تشخیص میدهد،
13:55
when one draws cartoons and when one hallucinates them.
258
835782
3230
و این زمانی است که فرد تصاویر کارتونی را طراحی کرده و دچار اوهامات کارتونی می شود.
13:59
It's very interesting that that should be specific.
259
839036
3256
خیلی جالب است که این شکل از توهم می بایست بسیار به خصوص باشد.
14:02
There are other parts of the brain which are specifically involved
260
842316
3128
قسمتهاي دیگری از مغز وجود دارند که بویژه
14:05
with the recognition and hallucination of buildings and landscapes.
261
845468
4487
در تشخیص و توهم
ساختمانها و مناظر دخیل اند.
14:09
Around 1970, it was found that there were not only parts of the brain,
262
849979
3938
بر اساس یافته ها در سال 1970 مشخص شد که نه تنها بخش های به خصوصی از مغز بلکه
14:13
but particular cells.
263
853941
1880
سلول های ویژه ایی نیز در شکل گیری توهمات نقش دارند.
14:15
"Face cells" were discovered around 1970.
264
855845
4184
"سلول های چهره" در اطراف سال ۱۹۷۰ کشف شدند.
14:20
And now we know that there are hundreds of other sorts of cells,
265
860053
4086
و اکنون ما میدانیم که صدها
نوع سلول دیگر وجود دارند.
14:24
which can be very, very specific.
266
864163
2254
که میتوانند بسیار به خصوص باشند.
14:26
So you may not only have "car" cells, you may have "Aston Martin" cells.
267
866441
6972
بنابراین، شما نه تنها ممکن است
سلولهای "اتومبیل" داشته باشید،
بلکه ممکن است سلولهای آستون مارتین "Aston Martin" داشته باشید.
14:33
(Laughter)
268
873437
2274
( خنده حضار)
14:35
I saw an Aston Martin this morning. I had to bring it in.
269
875735
3222
من، امروز صبح، یک آستون مارتین دیدم.
لازم دیدم آن را همراه خود به اینجا بیاورم.
14:38
(Laughter)
270
878981
1023
و حال، یکجایی در مغزم قرار دارد.
14:40
And now it's in there, somewhere.
271
880028
2816
14:42
So --
272
882868
1158
( خنده حضار)
14:44
(Laughter)
273
884050
1464
14:45
now, at this level, in what's called the inferotemporal cortex,
274
885538
4729
حال، در این سطح از مغز، قشری به اینفرتمپرال قرار دارد،
که تنها مسئول شکل گیری تصاویر بصری
14:50
there are only visual images,
275
890291
2286
14:52
or figments or fragments.
276
892601
2572
خیالات و صحنه های منقطع می باشد.
14:55
It's only at higher levels that the other senses join in
277
895197
5037
تنها در قشرهای بالایی مغز است که
دیگر حواس در شکل گیری توهمات سهیم اند
15:00
and there are connections with memory and emotion.
278
900258
2925
وهمینطور رابطه ای میان احساسات و حافظه وجود دارد.
در سندرم چارلز بُنِه،
15:03
And in the Charles Bonnet syndrome,
279
903207
1701
15:04
you don't go to those higher levels.
280
904932
2215
قشرهای بالایی مغز فرد فعال نمی شود.
15:07
You're in these levels of inferior visual cortex,
281
907171
3011
در توهمات چارلز بنه با فعالیت در بخش اینفریر مغز مواجهید
15:10
where you have thousands and tens of thousands
282
910206
2676
جایی که هزاران و میلیون ها
15:12
and millions of images,
283
912906
2317
تصویر
15:15
or figments or fragmentary figments,
284
915247
2406
و خیال به شکلی منقطع،
15:17
all neurally encoded in particular cells or small clusters of cells.
285
917677
5797
به واسته ی سلسله ای از پیام های عصبی
به ویژه در سلول های کوچک یا دسته های کوچک سلولی شکل می گیرند.
15:23
Normally, these are all part of the integrated stream of perception,
286
923847
5389
معمولاً، اینها همه، قسمتی از
جریان یکپارچه ادراک یا پندارها هستند.
15:29
or imagination,
287
929260
1673
15:30
and one is not conscious of them.
288
930957
2038
و فرد از آنها آگاه نیست.
15:33
It is only if one is visually impaired or blind
289
933019
4075
تنها در صورتی که فرد دچار اختلالات بینائی بوده یا نابینا باشد است،
15:37
that the process is interrupted.
290
937118
2570
که شکل گیری توهمات دچار اختلال میشود.
15:39
And instead of getting normal perception,
291
939712
2473
و بجای دریافت احساسات عادی،
15:42
you're getting an anarchic,
292
942209
2539
فرد، تحریکی
15:44
convulsive stimulation, or release,
293
944772
2989
شدید و یا انتشار تصاویر
15:47
of all of these visual cells in the inferotemporal cortex.
294
947785
3867
از این سلولهای بصری را
در قشر اینفرتمپرال تجربه خواهد کرد.
15:51
So, suddenly, you see a face. Suddenly, you see a car.
295
951676
2789
بنابراین، شخص ناگهان چهره ای یا اتومبیلی را می بیند.
15:54
Suddenly this and suddenly that.
296
954489
2714
وناگهان این و ناگهان آن.
15:57
The mind does its best to organize
297
957227
2373
مغز سعی خود را میکند که به این وضعیت،
15:59
and to give some sort of coherence to this,
298
959624
2678
نوعی سازماندهی وانسجام دهد.
16:02
but not terribly successfully.
299
962326
2539
ولی بدون هیچ موفقیت.
16:04
When these were first described,
300
964889
1648
هنگامی که این اوضاع برای اولین بار توصیف شدند،
16:06
it was thought that they could be interpreted like dreams.
301
966561
3565
تصور بر این بود که آنها میتوانند مانند خوابها تعبیر شوند.
16:10
But, in fact, people say,
302
970150
1826
ولی در عوض افراد میگویند که:
16:12
"I don't recognize the people. I can't form any associations.
303
972000
4412
" نمیتوانند افرادی را که در صحنه های مختلف می بینند تشخیص دهند و همینزور قادر به ایجاد هیچ نوع ارتباط میان صحنه ها نیستد."
"آن قورباغه، کِرمِت، هیچ اهمیتی برایم ندارد."
16:16
Kermit means nothing to me."
304
976436
1950
16:18
You don't get anywhere, thinking of them as dreams.
305
978410
5651
شما بجایی نخواهید رسید اگر آنها را بعنوان خوابها تصور کنید.
خب، من کم و بیش آنچه را که میخواستم بگویم گفتم.
16:24
Well, I've more or less said what I wanted.
306
984085
4301
16:28
I think I just want to recapitulate and say this is common.
307
988410
4914
میخواهم فقط راس مطالب را تکرار کنم
و بگویم که این وضعیتی معمولی است.
16:33
Think of the number of blind people.
308
993348
1779
به تعداد مردم نابینای دنیا فکر کنید.
16:35
There must be hundreds of thousands of blind people
309
995151
2591
باید صدها هزار نفر نابینا وجود داشته باشند
16:37
who have these hallucinations
310
997766
1714
که این توهمات را تجربه میکنند،
16:39
but are too scared to mention them.
311
999504
2121
ولی میترسند که اشاره ای به آنها کنند.
16:41
So this sort of thing needs to be brought into notice,
312
1001649
5488
پس، چنین مواردی باید
مورد توجه بیماران، پزشکان، و عموم مردم قرار گیرند.
16:47
for patients, for doctors, for the public.
313
1007161
2431
16:49
Finally, I think they are infinitely interesting and valuable,
314
1009973
5026
سرانجام، من فکر میکنم که آنها
بی نهایت جالب و با ارزش هستند
16:55
for giving one some insight as to how the brain works.
315
1015023
4274
چرا که ما را از نحوه ی عملکرد مغز آگاه میکنند.
16:59
Charles Bonnet said, 250 years ago --
316
1019321
3597
۲۵۰ سال پیش، چارلز بُنِه،
17:02
he wondered how, thinking of these hallucinations,
317
1022942
3444
کنجکاو بود که بداند این توهمات،
17:06
how, as he put it, the theater of the mind
318
1026410
2680
که به اصطلاح او "تئاتر ذهن" هستند،
17:09
could be generated by the machinery of the brain.
319
1029114
3350
چگونه توسط مغز شکل می گیرند.
17:12
Now, 250 years later,
320
1032964
2422
حال، ۲۵۰ سال بعد،
17:15
I think we're beginning to glimpse how this is done.
321
1035410
3286
ما تازه شروع کردیم نگاهی به چگونگی آن بیاندازیم.
17:18
Thanks very much.
322
1038720
1200
بسیار متشکرم.
17:19
(Applause)
323
1039944
2977
( تشویق حضار)
17:22
Chris Anderson: That was superb. Thank you so much.
324
1042945
2977
کِرِس اَندِرسِن: چقدر فوق العاده بود. خیلی ممنون.
17:25
You speak about these things with so much insight
325
1045946
2970
شما در مورد این موضوع با بینشی بسیار و
17:28
and empathy for your patients.
326
1048940
2451
با نوعی حس همدردی برای بیماران خود صحبت کردید.
17:31
Have you yourself experienced any of the syndromes you write about?
327
1051783
3820
آیا خودتان هیچ یک از سندرمهایی را که در موردش مینویسید را تجربه کرده اید؟
17:35
Oliver Sacks: I was afraid you would ask that.
328
1055627
2217
من ترس از همین داشتم که این سؤال را از من بپرسید.
17:37
(Laughter)
329
1057868
1828
( خنده حضار)
17:39
Well, yeah, a lot of them.
330
1059720
2368
خب، بله، خیلی از آنها را تجربه کرده ام.
17:42
And, actually, I'm a little visually impaired myself.
331
1062112
3067
در واقع، من کمی دچار اختلالات بینائی هستم.
17:45
I'm blind in one eye and not terribly good in the other.
332
1065203
3183
یکی از چشمانم نابیناست و چشم دیگرم آنقدر قوی نیست.
17:48
And I see the geometrical hallucinations.
333
1068410
4050
و توهمات هندسی را مشاهده میکنم.
17:52
But they stop there.
334
1072484
1473
و تجربیات من به همین محدود است.
17:53
CA: And they don't disturb you?
335
1073981
1893
و شما را اذیت نمیکنند؟
17:55
Because you understand what's doing it, it doesn't make you worried?
336
1075898
3239
یا اینکه چون شما واقف به علل آن هستنید، آنها باعث نگرانی شما نمیشود؟
آنها مرا بیشتر از وزوز گوشم اذیت نمیکنند.
17:59
OS: Well, they don't disturb me any more than my tinnitus,
337
1079161
3225
18:02
which I ignore.
338
1082410
3105
که محلی بهشان نمیدهم.
18:05
They occasionally interest me,
339
1085539
1688
آنها گاهی اوقات مرا بخود جلب میکنند.
18:07
and I have many pictures of them in my notebooks.
340
1087251
2909
و عکسهای بسیاری از آنها در دفترچه ام دارم.
18:10
I've gone and had an fMRI myself,
341
1090184
2852
من خود شخصا آزمایش ام اف آرآی را انجام داده ام
18:13
to see how my visual cortex is ticking over.
342
1093060
3055
که به نحوه ی فعالیت قشر بصری مغزم زمانی که دچار فعالیت شدید می شود پی برم.
18:16
And when I see all these hexagons
343
1096139
4154
و موقعی که تمامی این شش گوشه ها
18:20
and complex things, which I also have,
344
1100317
2069
و چیزهای پیچیده را، در زمان
18:22
in visual migraine,
345
1102410
1763
سردردهای میگرنی ام مشاهده می کنم،
18:24
I wonder whether everyone sees things like this
346
1104197
2452
کنجکاو میشوم که بدانم آیا همه چنین چیزهایی را مشاهده میکنند،
18:26
and whether things like cave art or ornamental art
347
1106673
2950
و آیا ممکن است تصاویری مانند آنهایی که توسط انسان غار نشین روی دیواره ی غارها خلق شده و یا هنرهای تزئینی
18:29
may have been derived from them a bit.
348
1109647
2074
ریشه در چنین توهماتی داشته باشند.
18:32
CA: That was an utterly, utterly fascinating talk.
349
1112219
2422
واقعاً که سخنراني خیلی جذابی بود.
18:34
Thank you so much for sharing.
350
1114665
1812
با سپاس از تقسیم این یافته ها با ما.
18:36
OS: Thank you. Thank you.
351
1116501
1580
خیلی ممنون. خیلی ممنون.
18:38
(Applause)
352
1118105
1888
( تشویق حضار)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7