Mary Roach: 10 things you didn't know about orgasm | TED

ماری روچ: ۱۰ چیزی که راجع به ارگاسم نمیدونستید

Translator: Bidel Akbari Reviewer: soheila Jafari

Alright.

خیلی خب، من میخوام چند تا عکس از یه مقاله گمراه کننده بهتون نشون بدم

I'm going to show you a couple of images

from a very diverting paper in The Journal of Ultrasound in Medicine.

خیلی خب، من میخوام چند تا عکس از یه مقاله گمراه کننده بهتون نشون بدم

که در مجله دارویی اولتراساوند چاپ شده.

I'm going to go way out on a limb and say that it is the most diverting paper

من میخوام اصلا پا رو فراتر بگذارم و بگم این گمراه کننده‌ترین مقاله‌ایه که در این مجله چاپ شده.

من میخوام اصلا پا رو فراتر بگذارم و بگم این گمراه کننده‌ترین مقاله‌ایه که در این مجله چاپ شده.

ever published in The Journal of Ultrasound in Medicine.

The title is "Observations of In-Utero Masturbation."

عنوان این مقاله «مشاهده خودارضایی در دوران جنینی» است.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

Okay. Now on the left you can see the hand -- that's the big arrow --

خب. حالا شما در سمت چپ میتونید دست رو ببینید. اون فلش بزرگه‌است.

and the penis on the right. The hand hovering.

و آلت تناسلی مرد رو در سمت راست. دست در هوا معلقه.

And over here we have,

و اینجا ما به قول اسراییل میسنر رادیولوژیست‌،

in the words of radiologist Israel Meisner,

و اینجا ما به قول اسراییل میسنر رادیولوژیست‌،

"The hand grasping the penis in a fashion resembling masturbation movements."

«دست که داره آلت تناسلی مرد رو میگیره به صورتی که حرکتی شبیه به حرکت خودارضایی رو بوجود بیاره.»

Bear in mind this was an ultrasound,

یادتون باشه که این اولتراساوند بود.

so it would have been moving images.

بنابراین میتونست شکل‌های متحرک باشه.

Orgasm is a reflex of the autonomic nervous system.

ارگاسم عکس‌العمل غیرارادی سیستم عصبیه.

Now, this is the part of the nervous system

حالا این قسمتی از سیستم عصبیه

that deals with the things that we don't consciously control,

که با چیزایی سرو کار داره که ما بصورت خودآگاه کنترلشون نمیکنیم.

like digestion, heart rate and sexual arousal.

مثل هضم غذا، ضربان قلب، برانگیختگی جنسی.

And the orgasm reflex can be triggered by a surprisingly broad range of input.

و عکس العمل غیر ارادی ارگاسم میتونه بوسیله عوامل مختلفی تحریک و تولید بشه.

و عکس العمل غیر ارادی ارگاسم میتونه بوسیله عوامل مختلفی تحریک و تولید بشه.

Genital stimulation. Duh.

مثلا تحریک اندام تناسلی.

But also, Kinsey interviewed a woman

ولی کینسی با یک خانومی مصاحبه کرده که اگه کسی روی ابروش دست میکشیده میتونسته به ارگاسم برسه.

who could be brought to orgasm by having someone stroke her eyebrow.

ولی کینسی با یک خانومی مصاحبه کرده که اگه کسی روی ابروش دست میکشیده میتونسته به ارگاسم برسه.

ولی کینسی با یک خانومی مصاحبه کرده که اگه کسی روی ابروش دست میکشیده میتونسته به ارگاسم برسه.

People with spinal cord injuries,

اونایی که ضایعه نخاعی مثل پاراپلیگیاس (فلجی پایین تنه) و کوادریپلگیاس (فلجی دست‌ها و پاها) دارن،

like paraplegias, quadriplegias,

اونایی که ضایعه نخاعی مثل پاراپلیگیاس (فلجی پایین تنه) و کوادریپلگیاس (فلجی دست‌ها و پاها) دارن،

will often develop a very, very sensitive area

اغلب یک منطقه خیلی خیلی حساس، دقیقا بالای محل صدمه دیدشون بوجود میاد.

right above the level of their injury,

اغلب یک منطقه خیلی خیلی حساس، دقیقا بالای محل صدمه دیدشون بوجود میاد.

wherever that is.

هرجا که باشه.

There is such a thing as a knee orgasm in the literature.

یه چیزی به اسم ارگاسم زانویی توی ادبیات هست.

I think the most curious one that I came across

فکر میکنم نادرترین موردی که بهش برخوردم گزارش درباره یک خانوم بود

was a case report of a woman

فکر میکنم نادرترین موردی که بهش برخوردم گزارش درباره یک خانوم بود

who had an orgasm every time she brushed her teeth.

که هروقت که دندوناش رو مسواک میزد به ارگاسم میرسید.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

Something in the complex sensory-motor action of brushing her teeth

یه چیزی در قسمت پیچیده حسگر-موتوری مغزش، باعث میشد حرکت مسواک زدن، ارگاسم رو بوجود بیاره.

یه چیزی در قسمت پیچیده حسگر-موتوری مغزش، باعث میشد حرکت مسواک زدن، ارگاسم رو بوجود بیاره.

was triggering orgasm.

یه چیزی در قسمت پیچیده حسگر-موتوری مغزش، باعث میشد حرکت مسواک زدن، ارگاسم رو بوجود بیاره.

And she went to a neurologist, who was fascinated.

و اون خانم رفت پیش یک نورولوژیست که خیلی محسور این قضیه شده بود.

He checked to see if it was something in the toothpaste,

و آقای دکتر خمیردندون رو بررسی کرد که چیزی داخلش نباشه.

but no -- it happened with any brand.

ولی نه، با هر مارکی از خمیردندون پیش میومد.

They stimulated her gums with a toothpick, to see if that was doing it.

اونها لثه‌های اون خانم رو با خلال دندون تحریک کردن، که ببینن تحریک اونا باعث ارگاسم میشه یا نه.

اونها لثه‌های اون خانم رو با خلال دندون تحریک کردن، که ببینن تحریک اونا باعث ارگاسم میشه یا نه.

No. It was the whole, you know, motion.

نه. کل پروسه مسواک زدن بود،جنبش .

And the amazing thing to me

و چیز جالب برای من اینه که

is that you would think this woman would have excellent oral hygiene.

حالا ممکنه شما فکر کنید این خانم وضعیت تمیزی و سالمی دندونا و دهنش عالیه.

حالا ممکنه شما فکر کنید این خانم وضعیت تمیزی و سالمی دندونا و دهنش عالیه.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

Sadly -- this is what it said in the journal paper --

ولی متاسفانه - چیزیه که توی مقاله مجله نوشته -

«ایشون فکر میکنه که تحت تسخیر جن‌ها قرار گرفته و برای سلامتی دهان و دندانش به شوینده‌ها روی آورده.»

"She believed that she was possessed by demons

and switched to mouthwash for her oral care."

«ایشون فکر میکنه که تحت تسخیر جن‌ها قرار گرفته و برای سلامتی دهان و دندانش به شوینده‌ها روی آورده.»

It's so sad.

خیلی غمناکه.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

When I was working on the book,

من وقتی داشتم روی کتابم کار میکردم،

I interviewed a woman who can think herself to orgasm.

با خانمی مصاحبه کردم که میتونست با فکر کردن به ارگاسم برسه.

She was part of a study at Rutgers University.

ایشون بخشی از تحقیقاتی بود که در دانشگاه روتگرس انجام میشد.

You've got to love that. Rutgers.

حتما از این خیلی خوشتون میاد.روتگرس

So I interviewed her in Oakland, in a sushi restaurant.

من با این خانم در یک رستوران در اوکلند مصاحبه کردم،

من با این خانم در یک رستوران در اوکلند مصاحبه کردم،

And I said, "So, could you do it right here?"

و گفتم، «خب، میتونی همینجا اینکارو بکنی؟»

And she said,

و جواب داد، «بله ولی ترجیح میدم اولی غذامو تموم کنم اگه اشکالی نداره.»

"Yeah, but you know I'd rather finish my meal if you don't mind."

(خنده حاضرین)

(Laughter)

But afterwards, she was kind enough to demonstrate on a bench outside.

ولی بعدش لطف کرد و روی یک صندلی بیرون رستوران اینکار رو کرد.

ولی بعدش لطف کرد و روی یک صندلی بیرون رستوران اینکار رو کرد.

It was remarkable. It took about one minute.

خیلی جالب توجه بود. تقریبا یک دقیقه طول کشید.

And I said to her,

و من بهش گفتم،

"Are you just doing this all the time?"

«اینکار رو همیشه میکنی ؟»

(Laughter)

(خنده حاضرین)

She said, "No. Honestly, when I get home, I'm usually too tired."

و اون جواب داد، «نه. راستش رو بخوای وقتی میرسم خونه معمولا" خیلی خسته‌ام.»

(Laughter)

(خنده حاضرین)

She said that the last time she had done it

بهم گفت آخرین باری که اینکارو کرده روی ماشین برقی دیزنی لند بوده.

was on the Disneyland tram.

بهم گفت آخرین باری که اینکارو کرده روی ماشین برقی دیزنی لند بوده.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

The headquarters for orgasm, along the spinal nerve,

مرکز فرماندهی ارگاسم، در امتداد اعصاب نخاعی،

is something called the sacral nerve root,

چیزیه که بهش ریشه عصبی ساکرال میگن. که این پشته.

which is back here.

And if you trigger, if you stimulate with an electrode,

اگر با یه الکترود دقیقا همون قسمت رو تحریک کنید، باعث بوجود اومدن ارگاسم میشه.

the precise spot, you will trigger an orgasm.

اگر با یه الکترود دقیقا همون قسمت رو تحریک کنید، باعث بوجود اومدن ارگاسم میشه.

And it is a fact that you can trigger spinal reflexes in dead people --

و این حقیقت داره که میشه عکس‌العمل‌های غیر ارادی نخاعی رو در مرده‌ها بوجود آورد.

و این حقیقت داره که میشه عکس‌العمل‌های غیر ارادی نخاعی رو در مرده‌ها بوجود آورد.

a certain kind of dead person, a beating-heart cadaver.

البته مرده خاصی، جسدی که قلبش هنوز میزنه.

Now this is somebody who is brain-dead,

مثل کسی که مرگ مغزی شده،

legally dead, definitely checked out,

که از نظر قانونی مرده به حساب میاد.

but is being kept alive on a respirator,

ولی بوسیله دستگاه تنفس مصنوعی زنده نگه داشته شده،

so that their organs will be oxygenated for transplantation.

که اعضای داخلی بدنش بتونن اکسیژن دریافت کنن و زنده بمونن که بشه اونها رو به دیگران پیوند زد.

که اعضای داخلی بدنش بتونن اکسیژن دریافت کنن و زنده بمونن که بشه اونها رو به دیگران پیوند زد.

Now in one of these brain-dead people,

حالا روی یکی از همین مرده های مغزی،

if you trigger the right spot,

اگر محل و نقطه درستی تحریک بشه

you will see something every now and then.

هر از چندگاه میشه چیزی رو مشاهده کرد.

There is a reflex called the Lazarus reflex.

یک عکس‌العملی به اسم لازاروس وجود داره.

And this is -- I'll demonstrate as best I can, not being dead.

و اون -- سعی میکنم به بهترین نحو بهتون نشونش بدم.

It's like this. You trigger the spot.

مثل این میمونه. شما نقطه مشخص رو تحریک میکنید.

The dead guy, or gal, goes... like that.

و طرف که مرگ مغزیه، ... اینطوری میشه.

Very unsettling for people working in pathology labs.

برای کسانی که توی لابراتوار‌های پاتولوژی کار میکنن خیلی ناراحت کننده‌است.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

Now, if you can trigger the Lazarus reflex in a dead person,

حالا اگه میشه عکس‌العمل لازاروس رو توی یه آدم مرده تحریک کرد و بوجود آورد،

why not the orgasm reflex?

چرا ارگاسم رو بوجود نیاریم؟

I asked this question to a brain death expert,

من این سوال رو از یک متخصص مرگ مغزی پرسیدم،

Stephanie Mann, who was foolish enough to return my emails.

خانم استفانی مان، که به اندازه کافی ابله بود که جواب ایمیل من رو بده.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

I said, "So, could you conceivably trigger an orgasm in a dead person?"

گفتم، «خب، این امکان داره که بشه محرک ارگاسم در یک آدم مرده شد؟»

گفتم، «خب، این امکان داره که بشه محرک ارگاسم در یک آدم مرده شد؟»

She said, "Yes, if the sacral nerve is being oxygenated,

و ایشون جواب داد، «بله، اگر اکسیژن به اعصاب ساکرال برسه. امکان پذیره. »

و ایشون جواب داد، «بله، اگر اکسیژن به اعصاب ساکرال برسه. امکان پذیره. »

you conceivably could."

Obviously it wouldn't be as much fun for the person.

معلومه که اونقدرا هم نمیتونه برای طرف لذت بخش باشه.

But it would be an orgasm --

ولی با این حال ارگاسم بوجود میاد --

(Laughter)

(خنده حاضرین)

nonetheless.

با این حال.

There is a researcher at the University of Alabama

من در واقع این رو ‌پیشنهاد دادم -- یک محقق در دانشگاه آلاباما هست که راجع به ارگاسم تحقیق میکنه.

من در واقع این رو ‌پیشنهاد دادم -- یک محقق در دانشگاه آلاباما هست که راجع به ارگاسم تحقیق میکنه.

who does orgasm research.

I said to her, "You should do an experiment.

بهش گفتم، «باید این آزمایش رو بکنی. میدونی؟ چون توی دانشگاه کار میکنی میتونی یه جسد جور کنی.»

You know? You can get cadavers if you work at a university."

بهش گفتم، «باید این آزمایش رو بکنی. میدونی؟ چون توی دانشگاه کار میکنی میتونی یه جسد جور کنی.

I said, "You should actually do this."

بهش گفتم، «در واقع باید اینکار رو بکنی.»

She said, "You get the human subjects review board approval for this one."

اون گفت، «تو برای من تایید گروه بررسی کننده مسایل انسانی رو برای این آزمایش واسه من بگیر.»

(Laughter)

(خنده حاضرین)

According to 1930s marriage manual author,

براساس راهنمایی‌های یک متخصص ازدواج در سال ۱۹۳۰، به اسم تئودور وان ده ولده،

Theodoor van De Velde,

براساس راهنمایی‌های یک متخصص ازدواج در سال ۱۹۳۰، به اسم تئودور وان ده ولده،

a slight seminal odor can be detected on the breath of a woman

حدودا تا یکساعت بعد از انجام عمل آمیزش جنسی میشه بوی اسپرم رو از بازدم یک زن تشخیص داد.

within about an hour after sexual intercourse.

حدودا تا یکساعت بعد از انجام عمل آمیزش جنسی میشه بوی اسپرم رو از بازدم یک زن تشخیص داد.

Theodoor van De Velde was something of a semen connoisseur.

تئودور وان ده ولده یه تشخیص دهنده واقعی اسپرم بوده.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

This is a guy writing a book, "Ideal Marriage," you know.

یکی داره یه کتاب به اسم «ازدواج ایده‌آل» می‌نویسه، میدونید.

آدم عجیبیه.

Very heavy hetero guy.

But he wrote in this book, "Ideal Marriage" --

ولی توی کتابش، «ازدواج ایده‌آل» نوشته،

he said that he could differentiate between the semen of a young man,

گفته که میتونه فرق بین اسپرم یه مرد جوان ،

which he said had a fresh, exhilarating smell,

که گفته اسپرم تر و تازه‌ای و خوشبو‌یی داره،

and the semen of mature men, whose semen smelled, quote,

رو با اسپرم یه فرد بالغ، که اسپرمش بوی مشخصی میده رو بفهمه.

رو با اسپرم یه فرد بالغ، که اسپرمش بوی مشخصی میده رو بفهمه.

"Remarkably like that of the flowers of the Spanish chestnut.

«مثل شاه بلوط اسپانیایی که بعضی وقت‌ها بوی کاملا تر و تازه و خوشبو، و بعضی وقت‌ها بوی شدیدا تندی میده.»

Sometimes quite freshly floral,

«مثل شاه بلوط اسپانیایی که بعضی وقت‌ها بوی کاملا تر و تازه و خوشبو، و بعضی وقت‌ها بوی شدیدا تندی میده.»

and then again sometimes extremely pungent."

«مثل شاه بلوط اسپانیایی که بعضی وقت‌ها بوی کاملا تر و تازه و خوشبو، و بعضی وقت‌ها بوی شدیدا تندی میده.»

(Laughter)

(خنده حاضرین)

Okay. In 1999, in the state of Israel, a man began hiccupping.

خیلی خب. سال ۱۹۹۹، در اسرائیل، یه مرد شروع کرد به سکسکه کردن.

خیلی خب. سال ۱۹۹۹، در اسراییل، یه مرد شروع کرد به سکسکه کردن.

And this was one of those cases that went on and on.

یکی از اون مورد سکسکه‌هایی که ادامه دار شد و تموم نشد.

He tried everything his friends suggested.

هرچی دوستاش برای قطع کردنش بهش پیشنهاد دادن انجام داد.

Nothing seemed to help.

هیچکدومش کمکش نکرد.

Days went by.

روزها همینطور گذشت. یه روز اون آقا درحالیکه داشت سکسکه میکرد با زنش همخوابی کرد.

At a certain point, the man, still hiccupping, had sex with his wife.

روزها همینطور گذشت. یه روز اون آقا درحالیکه داشت سکسکه میکرد با زنش همخوابی کرد.

And lo and behold, the hiccups went away.

با خبر شوید، که سکسکه از بین رفت.

He told his doctor, who published a case report

برای دکترش قضیه رو تعریف کرد، و دکترش یه گزارش از این موضوع

in a Canadian medical journal under the title,

در ژورنال دارویی کانادا تحت عنوان «همخوابی به عنوان یک درمان بالقوه برای سکسکه‌های غیرقابل کنترل» چاپ کرد.

"Sexual Intercourse as a Potential Treatment for Intractable Hiccups."

در ژورنال دارویی کانادا تحت عنوان «همخوابی به عنوان یک درمان بالقوه برای سکسکه‌های غیرقابل کنترل» چاپ کرد.

در ژورنال دارویی کانادا تحت عنوان «همخوابی به عنوان یک درمان بالقوه برای سکسکه‌های غیرقابل کنترل» چاپ کرد.

I love this article because at a certain point they suggested

من عاشق این مقاله‌ام، چون یه جاییش خودارضایی رو برای درمان سکسکه‌های ناپیوسته پیشنهاد میکنه.

that unattached hiccuppers could try masturbation.

من عاشق این مقاله‌ام، چون یه جاییش خودارضایی رو برای درمان سکسکه‌های ناپیوسته پیشنهاد میکنه.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

I love that because there is like a whole demographic: unattached hiccuppers.

عاشقشم چون از نظر آماری سکسکه‌های ناپیوسته خیلی زیادی داریم.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

Married, single, unattached hiccupper.

متاهل، مجرد، سکسکه ناپیوسته کننده.

In the 1900s, early 1900s,

در اوایل صده ۱۹۰۰،

a lot of gynecologists believed that when a woman has an orgasm,

خیلی از متخصصین زنان اعتقاد داشتند که وقتی یه خانم به ارگاسم میرسه

خیلی از متخصصین زنان اعتقاد داشتند که وقتی یه خانم به ارگاسم میرسه

the contractions serve to suck the semen up through the cervix

انقباض‌ها باعث میشه که اسپرم از دهانه رحم به بالا کشیده بشه و یه جورایی به اون رو خیلی سریع به تخمک برسه.

and sort of deliver it really quickly to the egg,

انقباض‌ها باعث میشه که اسپرم از دهانه رحم به بالا کشیده بشه و یه جورایی به اون رو خیلی سریع به تخمک برسه.

thereby upping the odds of conception.

که احتمال لقاح بالاتر بره.

It was called the "upsuck" theory.

این «مکش به سمت بالا» نامگذاری شده بود.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

اگر به زمان بقراط برگردیم،

If you go all the way back to Hippocrates,

physicians believed that orgasm in women

پزشک‌ها معتقد بودند که ارگاسم در زن‌ها فقط نقش کمکی به فرایند لقاح نداره، بلکه لازمه.

was not just helpful for conception, but necessary.

پزشک‌ها معتقد بودند که ارگاسم در زن‌ها فقط نقش کمکی به فرایند لقاح نداره، بلکه لازمه.

Doctors back then were routinely telling men

دکترها در اون زمان‌ها به مردها، اهمیت لذت بخشیدن به همسرانشون رو گوشزد میکردند.

the importance of pleasuring their wives.

دکترها در اون زمان‌ها به مردها، اهمیت لذت بخشیدن به همسرانشون رو گوشزد میکردند.

Marriage-manual author and semen-sniffer Theodoor van De Velde --

نویسنده کتاب راهنمای ازدواج و بوکردن اسپرم، تئودور وان ده ولده --

نویسنده کتاب راهنمای ازدواج و بو کشنده اسپرم، تئودور وان ده ولده --

(Laughter)

(خنده حاضرین)

has a line in his book.

در کتابش جمله‌ای داره.

I loved this guy.

من عاشق این مردم. چون بکارم خیلی آمد.

I got a lot of mileage out of Theodoor van De Velde.

He had this line in his book

یه جمله‌ای توی کتابش داره،

that supposedly comes from the Habsburg Monarchy,

که ظاهرا از هابسبرگ مونارشی (امپراطوری اروپایی قرن هجدهمی) ریشه گرفته.

where there was an empress Maria Theresa,

زمانی زنی به اسم ماریا ترزا فرمانروا بوده، و مشکلاتی در زمینه باروری داشته.

who was having trouble conceiving.

زمانی زنی به اسم ماریا ترزا فرمانروا بوده، و مشکلاتی در زمینه باروری داشته.

And apparently the royal court physician said to her,

و ظاهرا یک پزشک سلطنتی بهش گفته،

"I am of the opinion that the vulva of your most sacred majesty

«من معتقدم آلت تناسلی مقدس شما قبل از آمیزش جنسی تحریک شود.»

«من معتقدم آلت تناسلی مقدس شما قبل از آمیزش جنسی تحریک شود.»

be titillated for some time prior to intercourse."

«من معتقدم آلت تناسلی مقدس شما قبل از آمیزش جنسی تحریک شود.»

(Laughter)

(خنده حاضرین)

It's apparently, I don't know, on the record somewhere.

ظاهرا، نمیدونم، این گفته یه جاهایی ثبت شده.

Masters and Johnson:

مسترز اند جانسون: حالا اومدیم جلوتر به سالهای ۱۹۵۰.

now we're moving forward to the 1950s.

Masters and Johnson were upsuck skeptics,

مسترز اند جانسون کسانی بودند که به نظریه «مکش به سمت بالا» شک داشتند.

which is also really fun to say.

که همچنین جالبه آدم بگه.

They didn't buy it.

اونا قبولش نداشتن.

And they decided, being Masters and Johnson,

و تصمیم گرفتن که ته قضیه رو در بیارن.

that they would get to the bottom of it.

و تصمیم گرفتن که ته قضیه رو در بیارن.

They brought women into the lab -- I think it was five women --

اونها چند زن رو داخل آزمایشگاه‌شون آوردن. فکر کنم پنج زن.

and outfitted them with cervical caps containing artificial semen.

و داخل جلوی دهانه رحم اونها ظرفی که داخلش اسپرم مصنوعی بود گذاشتن.

و داخل جلوی دهانه رحم اونها ظرفی که داخلش اسپرم مصنوعی بود گذاشتن.

And in the artificial semen was a radio-opaque substance,

و داخل اون اسپرم مصنوعی ماده‌ای بود که در مقابل اشعه رادیویی مقاوم بود،

و داخل اون اسپرم مصنوعی ماده‌ای بود که در مقابل اشعه رادیویی مقاوم بود،

such that it would show up on an X-ray.

که بشه توسط اشعه-اکس دیدش.

This is the 1950s.

این اتقاق در دهه ۱۹۵۰ میلادی رخ داده.

Anyway, these women sat in front of an X-ray device.

بهرحال، این خانم‌ها جلوی دستگاه اشعه-اکس نشستن.

And they masturbated.

و شروع کردن به خودارضایی.

And Masters and Johnson looked to see if the semen was being sucked up.

و مسترز اند جانسون مناظره کردن که ببینن اسپرم به سمت بالا مکیده میشه یا نه.

Did not find any evidence of upsuck.

و هیچگونه شواهدی برای مکش به سمت بالا پیدا نشد.

You may be wondering, "How do you make artificial semen?"

ممکنه تعجب کنید، «که چجوری میشه اسپرم مصنوعی ساخت؟»

(Laughter)

(خنده حاضرین)

I have an answer for you. I have two answers.

براتون جواب دارم. براتون دو تا جواب دارم.

You can use flour and water, or cornstarch and water.

میشه از آرد و آب، یا آرد ذرت و آب استفاده کرد.

I actually found three separate recipes in the literature.

در واقع این دو تا طرز تهیه رو من از توی ادبیات پیدا کردم.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

My favorite being the one that says --

اونی رو که دوست دارم اونیه که میگه --

you know, they have the ingredients listed,

میدونید، مواد لازم رو بصورت لیست نوشتن،

and then in a recipe it will say, for example,

و بعدش توی یه طرز تهیه مثلا میگه،

"Yield: two dozen cupcakes."

«دو سری دوازده‌ تایی کیک کوچیک باهاش درست میشه.»

This one said, "Yield: one ejaculate."

اون یکی نوشته، «به مقدار یکبار انزال اسپرم میسازه.»

(Laughter)

(خنده حاضرین)

There's another way that orgasm might boost fertility.

یه راه دیگه هم هست که ارگاسم ممکنه باعث تقویت باروری بشه.

This one involves men.

این یکی شامل مردها میشه.

Sperm that sit around in the body for a week or more

اسپرم‌هایی که برای یه هفته یا بیشتر داخل بدن باقی میمونن، شروع میکنن به درست کردن یه سری خاصیت‌های غیر طبیعی

start to develop abnormalities

اسپرم‌هایی که برای یه هفته یا بیشتر داخل بدن باقی میمونن، شروع میکنن به درست کردن یه سری خاصیت‌های غیر طبیعی

that make them less effective at head-banging their way into the egg.

که باعث میشه قدرت و اثرشون برای رسیدن به تخمک کمتر بشه.

که باعث میشه قدرت و اثرشون برای رسیدن به تخمک کمتر بشه.

British sexologist Roy Levin has speculated

سکس شناس انگلیسی روی لوین این فرضیه رو داده که حتما بخاطر همینه که مردا

بصورتی تکامل پیدا کردن که به خودارضایی مشتاق‌اند و زود زود اینکار رو میکنن.

that this is perhaps why men

بصورتی تکامل پیدا کردن که به خودارضایی مشتاق‌اند و زود زود اینکار رو میکنن.

evolved to be such enthusiastic and frequent masturbators.

He said, "If I keep tossing myself off I get fresh sperm being made."

اون گفته، «اگه تند تند بریزمشون بیرون، اسپرم‌های تازه‌تری برام ساخته میشه.»

اون گفته، «اگه تند تند بریزمشون بیرون، اسپرم‌های تازه‌تری برام ساخته میشه.»

Which I thought was an interesting idea, theory.

که فکر میکنم ایده و تئوری جالبی باشه.

So now you have an evolutionary excuse.

حالا دیگه یه عذر تکاملی هم دارین.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

Okay.

خیلی خب.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

All righty. There is considerable evidence for upsuck in the animal kingdom --

خیلی خب، شواهد قابل ملاحظه‌ای برای مکش به سمت بالا در میان حیوان‌ها هست.

pigs, for instance.

برای مثال، در خوک‌ها.

In Denmark, the Danish National Committee for Pig Production

در دانمارک، انجمن ملی پرورش خوک دانمارک

found out that if you sexually stimulate a sow

به این نتیجه رسیده که اگه در حین لقاح مصنوعی خوک ماده، از نظر جنسی تحریک هم بشه،

به این نتیجه رسیده که اگه در حین لقاح مصنوعی خوک ماده، از نظر جنسی تحریک هم بشه،

while you artificially inseminate her,

شش درصد در ازدیاد باروری خوک ماده و در نتیجه تعداد بچه‌هایی که ازش بدنیا میان اثر میزاره.

you will see a six-percent increase in the farrowing rate,

شش درصد در ازدیاد باروری خوک ماده و در نتیجه تعداد بچه‌هایی که ازش بدنیا میان اثر میزاره.

which is the number of piglets produced.

So they came up with this five-point stimulation plan for the sows.

بنابراین اونا این برنامه رو طرح کردن. برنامه تحریک پنج نقطه‌ای برای خوک‌های ماده.

بنابراین اونا این برنامه رو طرح کردن. برنامه تحریک پنج نقطه‌ای برای خوک‌های ماده.

There is posters they put in the barn, and they have a DVD.

برای مزرعه‌دارها پوسترهایی درست کردن که توی طویله‌ میزنن،

و یک دی.وی.دی هم دارن.

And I got a copy of this DVD.

و من یه کپی از این دی.وی.دی دارم.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

This is my unveiling, because I am going to show you a clip.

این قسمت پرده‌برداری منه. چون میخوام یه کلیپ بهتون نشون بدم.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

So, okay.

خب، اوکی.

Now, here we go, la la la, off to work.

حالا میریم که -- لا لا لا، کار رو انجام بدیم.

It all looks very innocent.

کل قضیه خیلی معصومانه به نظر میاد.

He's going to be doing things with his hands

اون آقا میخواد با دستاش یه کارایی انجام بده که خوک نر برای انجام دادنش از خوطومش که دست نداره استفاده میکرد. خب.

that the boar would use his snout, lacking hands. Okay.

اون آقا میخواد با دستاش یه کارایی انجام بده که خوک نر برای انجام دادنش از خوطومش که دست نداره استفاده میکرد. خب.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

This is it.

اینطوریه. این خوک نر اعمال و حرکات خیلی عجیبی برای جفت‌گیری انجام میده.

The boar has a very odd courtship repertoire.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

This is to mimic the weight of the boar.

این برای تقلید وزن خوک نر است.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

You should know, the clitoris of the pig is inside the vagina.

باید بدونید که کلیتورس خوک داخل آلت تناسلی‌اش قرار گرفته.

So this may be sort of titillating for her.

بنابراین شاید هم اینکار یه جورایی غلغلک دادن اون عضو برای خوک ماده‌اس. آهان اینجا.

Here we go.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

And the happy result.

و نتیجه خوشحال کننده.

(Applause)

(تشویق حاضرین)

I love this video.

من عاشق این ویدیو هستم.

There is a point in this video, towards the beginning,

یه جایی اوایل این ویدیو هست که روی صحنه زوم میکنه روی دست او که توش حلقه عروسیشه،

where they zoom in for a close up of his hand with his wedding ring,

یه جایی اوایل این ویدیو هست که روی صحنه زوم میکنه روی دست او که توش حلقه عروسیشه،

انگار که آدم بگه، «اشکالی نداره، داره کارش رو انجام میده. اون واقعا از زن‌ها خوشش میاد.»

as if to say, "It's okay, it's just his job.

He really does like women."

(Laughter)

(خنده حاضرین)

Okay. When I was in Denmark, my host was named Anne Marie.

خب، وقتی من دانمارک بودم، اسم میزبان من آن ماری بود.

بهش گفتم، «چرا شما فقط کلیتورس خوک رو تحریک نمی‌کنید؟

And I said, "So why don't you just stimulate the clitoris of the pig?

Why don't you have the farmers do that?

چرا از مزرعه‌دارها نمیخواین اینکار رو بکنن؟

That's not one of your five steps."

چرا جزو یکی از پنج مرحله شما نیست.»

I have to read you what she said, because I love it.

اون جواب داد -- باید چیزی که او گفت رو براتون از روش بخونم، چون عاشقشم.

گفت، «مانع بزرگی بود مزرعه‌دارها رو راضی کنیم که زیر آلت تناسلی خوک رو لمس کنن.

She said, "It was a big hurdle

just to get farmers to touch underneath the vulva.

گفت، «مانع بزرگی بود مزرعه‌دارها رو راضی کنیم که زیر آلت تناسلی خوک رو لمس کنن.

So we thought, let's not mention the clitoris right now."

بنابراین ما فکر کردیم بهتره فعلا اسم کلیتورس رو نیاریم.»

(Laughter)

(خنده حاضرین)

Shy but ambitious pig farmers, however, can purchase a -- this is true --

هرچند، مزرعه‌دارای خجالتی ولی جاه طلب، میتونن یه ویبراتور برای خوک‌ها بخرن -- این حقیقت داره --

a sow vibrator,

هرچند، مزرعه‌دارای خجالتی ولی جاه طلب، میتونن یه ویبراتور برای خوک‌ها بخرن -- این حقیقت داره --

that hangs on the sperm feeder tube to vibrate.

که به تزریق کننده اسپرم آویزونه.

Because, as I mentioned, the clitoris is inside the vagina.

چون، همونطور که اشاره کردم،

کلیتورس داخل آلت تناسلی خوکه.

So possibly, you know, a little more arousing than it looks.

پس احتمالا، یه مقدار از اون چیزی که به نظر میرسه بیشتر حالت برانگیزاننده داره.

And I also said to her,

همینطور به آنه ماری گفتم،

"Now, these sows. I mean, you may have noticed there.

«راجع به این خوک ماده‌ها، منظورم اینه که ممکنه تو هم متوجه شده باشی،

The sow doesn't look to be in the throes of ecstasy."

که این خوک‌ها به نظر نمیرسه دارن حال خیلی زیادی میکنن.»

And she said, you can't make that conclusion,

و بهم گفت، «نمیشه این نتیجه‌گیری رو کرد.»

because animals don't register pain or pleasure

چون حیوانات مثل ما درد و رنج و لذت رو توی صورتشون نشون نمیدن.

چون حیوانات مثل ما درد و رنج و لذت رو توی صورتشون نشون نمیدن.

on their faces in the same way that we do.

بیشتر مایلن -- خوک‌ها، برای مثال، بیشتر شبیه سگ‌ها هستن.

Pigs, for example, are more like dogs.

They use the upper half of the face; the ears are very expressive.

اونا از نصف بالایی صورتشون استفاده میکنن. حرکات گوش‌هاشون خیلی پر معنیه و احساساتشون رو میگه.

So you're not really sure what's going on with the pig.

بنابراین نمیشه مطمئن بود که خوکه چه حالی داره.

Primates, on the other hand, we use our mouths more.

از طرف دیگه، پستانداران اولیه هستن، ما از دهنمون بیشتر استفاده میکنیم.

This is the ejaculation face of the stump-tailed macaque.

این عکس لحظه انزال یه نوع میمونه.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

And, interestingly, this has been observed in female macaques,

و جالبه که این در ماده‌های همون میمون‌ها هم مشاهده شده.

but only when mounting another female.

فقط وقتی که داشتن لذت دهانی به یه میمون ماده دیگه میدادن.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

Masters and Johnson.

ماسترز اند جانسون، در دهه ۱۹۵۰ تصمیم گرفتن،

In the 1950s, they decided, okay, we're going to figure out

خب، ما میخوایم از کل چرخه واکنش‌های جنسی انسانها سر در بیاریم.

the entire human sexual response cycle,

from arousal, all the way through orgasm, in men and women --

از برانگیختگی، تا ارگاسم، در مردها و زن‌ها.

everything that happens in the human body.

همه اتفاقاتی که در بدن انسان رخ میده.

Okay, with women, a lot of this is happening inside.

خب، در مورد زن‌ها، خیلی‌هاش درون بدن اتفاق می‌افته.

This did not stop Masters and Johnson.

خب این باعث نشد ماسترز اند جانسون کوتاه بیان.

They developed an artificial coition machine.

اونا یه ماشین مصنوعی آمیزش جنسی درست کردن.

This is basically a penis camera on a motor.

در اصل یه آلت تناسلی و دوربین تصویربرداری روی یک موتور.

There is a phallus,

یه آلت تناسلی مرد بصورت شفاف، که داخلش دوربین تصویربرداری و منبع نوریه،

clear acrylic phallus, with a camera and a light source,

یه آلت تناسلی مرد بصورت شفاف، که داخلش دوربین تصویربرداری و منبع نوریه،

attached to a motor that is kind of going like this.

که به یه موتور وصله که یه جورایی اینطوری حرکت میکنه.

And the woman would have sex with it.

و خانمه آمیزش جنسی با این دستگاه میکنه.

That is what they would do. Pretty amazing.

این کاریه که کردن. خیلی جالبه.

Sadly, this device has been dismantled.

متاسفانه، قطعات این دستگاه از هم جدا شده.

This just kills me, not because I wanted to use it --

این خیلی منو ناراحت میکنه. نه بخاطر اینکه میخواستم استفاده کنمش.

I wanted to see it.

میخواستم ببینمش.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

One fine day,

یه روز آلفرد کینسی تصمیم گرفت متوسط مسافتی که اسپرم نازل شده طی میکنه رو اندازه بگیره.

Alfred Kinsey decided to calculate

یه روز آلفرد کینسی تصمیم گرفت متوسط مسافتی که اسپرم نازل شده طی میکنه رو اندازه بگیره.

یه روز آلفرد کینسی تصمیم گرفت متوسط مسافتی که اسپرم نازل شده طی میکنه رو اندازه بگیره.

the average distance traveled by ejaculated semen.

This was not idle curiosity.

این یه کنجکاوی معمولی نبود.

Doctor Kinsey had heard --

دکتر کینسی شنیده بود --

and there was a theory going around at the time, this being the 1940s --

و یه جورایی یه تئوری اون زمونا معروف بود، دهه ۱۹۴۰،

that the force with which semen is thrown against the cervix

که فشاری که اسپرم باهاش به سمت دهانه رحم پرتاب میشه، در باروری موثره.

که فشاری که اسپرم باهاش به سمت دهانه رحم پرتاب میشه، در باروری موثره.

was a factor in fertility.

که فشاری که اسپرم باهاش به سمت دهانه رحم پرتاب میشه، در باروری موثره.

Kinsey thought it was bunk, so he got to work.

کینسی معتقد بود که این تئوری بی معنی ایه. بنابراین دست به کار شد.

He got together in his lab

اون ۳۰۰ مرد و یه متر برای اندازه‌گیری و یه دوربین تصویربرداری رو توی آزمایشگاه خوش جمع کرد.

300 men, a measuring tape, and a movie camera.

اون ۳۰۰ مرد و یه متر برای اندازه‌گیری و یه دوربین تصویربرداری رو توی آزمایشگاه خوش جمع کرد.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

And in fact, he found that in three quarters of the men

و در واقع به نتیجه رسید که در سه چهارم مردها

و در واقع به نتیجه رسید که در سه چهارم مردها

the stuff just kind of slopped out.

اسپرم یه جورایی سر ریز میشه.

It wasn't spurted or thrown or ejected under great force.

و با قدرت زیاد بیرون نمیاد و با قدرت زیاد به بیرون پرتاب نمیشه.

However, the record holder

بهرحال،‌ رکورد دار این آزمایش اسپرمش رو فقط یه مقدار کمتر از ۱۸۰سانتی‌متر پرتاب کرد. که جالب توجهه.

landed just shy of the eight-foot mark, which is impressive.

بهرحال،‌ رکورد دار این آزمایش اسپرمش رو فقط یه مقدار کمتر از ۱۸۰سانتی‌متر پرتاب کرد. که جالب توجهه.

(خنده حاضرین)

(Laughter)

(Applause)

(تشویق حاضرین)

Yes. Exactly.

بله. دقیقا.

(Laughter)

(خنده حاضرین)

Sadly, he's anonymous. His name is not mentioned.

متاسفانه، طرف ناشناسه. اسمش ذکر نشده.

(Laughter)

کینسی در کتابش راجع به این آزمایش نوشته،

In his write-up of this experiment in his book,

کینسی در کتابش راجع به این آزمایش نوشته،

Kinsey wrote,

کینسی در کتابش راجع به این آزمایش نوشته،

"Two sheets were laid down to protect the oriental carpets."

«دو عدد ملافه برای محافظت کردن از فرش‌های شرقی انداخته شد.»

(Laughter)

(خنده حاضرین)

Which is my second favorite line in the entire oeuvre of Alfred Kinsey.

که دومین جمله مورد علاقه من در کل اثر هنرمندانه آلفرد کینسیه.

که دومین جمله مورد علاقه من در کل اثر هنرمندانه آلفرد کینسیه.

My favorite being, "Cheese crumbs spread before a pair of copulating rats

اولیش اینه، «خرده پنیرهای ریخته شده کنار دو موش در حال آمیزش، حواس موش ماده رو پرت میکنه ولی موش نر رو نه.»

will distract the female, but not the male."

اولیش اینه، «خرده پنیرهای ریخته شده کنار دو موش در حال آمیزش، حواس موش ماده رو پرت میکنه ولی موش نر رو نه.»

(Laughter)

(خنده حاضرین)

Thank you very much.

از شما متشکرم.

(Applause)

(تشویق حاضرین)

Thanks!

متشکرم!