Homeopathy, quackery and fraud | James Randi | TED

حمله آتشین جیمز رندی به تقلب‌های روانی

Translator: zahra soleimanian Reviewer: mahmood rokni

Good morning.

صبح بخیر.

Happy to see so many fine folks out here

از دیدن شما انسانهای خوب و خندان خوشحالم.

and so many smiling faces.

از دیدن شما انسانهای خوب و خندان خوشحالم.

I have a very peculiar

من یه دیدگاه خیلی‌ عجیب و غریب به جهان حقیقی‌ دارم، چون شعبده باز هستم.

background, attitude and approach

من یه دیدگاه خیلی‌ عجیب و غریب به جهان حقیقی‌ دارم، چون شعبده باز هستم.

to the real world

من یه دیدگاه خیلی‌ عجیب و غریب به جهان حقیقی‌ دارم، چون شعبده باز هستم.

because I am a conjurer.

من یه دیدگاه خیلی‌ عجیب و غریب به جهان حقیقی‌ دارم، چون شعبده باز هستم.

Now, I prefer that term over magician,

البته واژه شعبده باز رو به جادوگر ترجیح میدم

because if I were a magician, that would mean

چون اگه جادوگر بودم از طلسم و حرکات عجیب و غریب و اینجور چیزها

that I use spells and incantations

چون اگه جادوگر بودم از طلسم و حرکات عجیب و غریب و اینجور چیزها

and weird gestures

چون اگه جادوگر بودم از طلسم و حرکات عجیب و غریب و اینجور چیزها

in order to accomplish real magic.

برای جادو کردن استفاده می‌کردم.

No, I don't do that; I'm a conjurer,

نه من این کارا رو نمیکنم؛ من شعبده بازم،

who is someone who pretends to be

یعنی‌ کسی‌ که وانمود میکنه که یه جادوگره. (خنده)

a real magician. (Laughter)

یعنی‌ کسی‌ که وانمود میکنه که یه جادوگره. (خنده)

Now, how do we go about that sort of thing?

حالا چطور انجامش میدیم؟

We depend on the fact

ما به این نکته تکیه داریم که تماشاچی ها، مثل خود شما می‌تونن تصور کنند.

that audiences, such as yourselves,

ما به این نکته تکیه داریم که تماشاچی ها، مثل خود شما می‌تونن تصور کنند.

will make assumptions.

ما به این نکته تکیه داریم که تماشاچی ها، مثل خود شما می‌تونن تصور کنند.

For example, when I walked up here

مثلا وقتی‌ من اومدم اینجا و میکروفون رو از جاش برداشتم و روشنش کردم،

and I took the microphone from the stand

مثلا وقتی‌ من اومدم اینجا و میکروفون رو از جاش برداشتم و روشنش کردم،

and switched it on,

مثلا وقتی‌ من اومدم اینجا و میکروفون رو از جاش برداشتم و روشنش کردم،

you assumed this was a microphone, which it is not.

شما تصور کردید که این واقعا یه میکروفون هست درصورتیکه نیست.

(Laughter)

(خنده)

As a matter of fact, this is something

در واقع این چیزیه که نصفِ شما باهاش آشنا نیستید، این یه ریشتراشه، می‌بینید؟

that about half of you, more than half of you will not be familiar with.

در واقع این چیزیه که نصفِ شما باهاش آشنا نیستید، این یه ریشتراشه، می‌بینید؟

It's a beard trimmer, you see?

در واقع این چیزیه که نصفِ شما باهاش آشنا نیستید، این یه ریشتراشه، می‌بینید؟

And it makes a very bad microphone;

و خیلی‌ میکرفون بدیه، بارها امتحانش کردم.(خنده)

I've tried it many times. (Laughter)

و خیلی‌ میکرفون بدیه، بارها امتحانش کردم.(خنده)

The other assumption that you made --

این درواقع تصور شما بود، و این مثال برای اینه که نشون بده که شما تصور می‌کنید.

and this little lesson is to show you

این درواقع تصور شما بود، و این مثال برای اینه که نشون بده که شما تصور می‌کنید.

that you will make assumptions.

این درواقع تصور شما بود، و این مثال برای اینه که نشون بده که شما تصور می‌کنید.

Not only that you can, but that you will

نه فقط قادرید که تصور کنید، بلکه وقتی‌ آگاهانه به اون سمت سوق داده بشید هم تصور می‌کنید.

when they are properly suggested to you.

نه فقط قادرید که تصور کنید، بلکه وقتی‌ آگاهانه به اون سمت سوق داده بشید هم تصور می‌کنید.

You believe I'm looking at you.

شما مطمئنید که من دارم نگاهتون می‌کنم. اشتباهه! من این کار رو نمیکنم چون اصلا نمی‌تونم ببینمتون.

Wrong. I'm not looking at you. I can't see you.

شما مطمئنید که من دارم نگاهتون می‌کنم. اشتباهه! من این کار رو نمیکنم چون اصلا نمی‌تونم ببینمتون.

I know you're out there, they told me backstage, it's a full house and such.

ولی‌ میدونم شما اونجا هستید، پشت صحنه اینو به من گفتن، که اونجا پر از آدمه.

I know you're there because I can hear you,

میدونم شما اونجا هستید، چون صداتون رو میشنوم، ولی‌ نمیبینمتون، چون در حالت عادی عینک میزنم.

but I can't see you because I normally wear glasses.

میدونم شما اونجا هستید، چون صداتون رو میشنوم، ولی‌ نمیبینمتون، چون در حالت عادی عینک میزنم.

These are not glasses, these are empty frames. (Laughter)

این‌ها عینک نیست٬ فرِیم‌های خالی‌ست. (خنده حاضرین)

Quite empty frames.

فرِیم‌های کاملا خالی.

Now why would a grown man appear before you

حالا چرا یه فرد بالغ بیاد جلو شما و عینک بدون شیشه به صورتش بزنه؟

wearing empty frames on his face?

حالا چرا یه فرد بالغ بیاد جلو شما و عینک بدون شیشه به صورتش بزنه؟

To fool you, ladies and gentlemen,

برای اینکه شما رو گول بزنه، خانمها آقایون، فریب بده. که نشون بده حتا شما هم میتونید تصوراتی داشته باشید.

to deceive you, to show that you, too,

برای اینکه شما رو گول بزنه، خانمها آقایون، فریب بده. که نشون بده حتا شما هم میتونید تصوراتی داشته باشید.

can make assumptions.

برای اینکه شما رو گول بزنه، خانمها آقایون، فریب بده. که نشون بده حتا شما هم میتونید تصوراتی داشته باشید.

Don't you ever forget that.

یادتون نره!

Now, I have to do something -- first of all, switch to real glasses

حالا باید یه کاری بکنم، اول عینک واقعی‌‌ام رو بزنم که بتونم ببینمتون. شاید بهتر باشه، نمیدونم.

so I can actually see you,

حالا باید یه کاری بکنم، اول عینک واقعی‌‌ام رو بزنم که بتونم ببینمتون. شاید بهتر باشه، نمیدونم.

which would probably be a convenience. I don't know.

حالا باید یه کاری بکنم، اول عینک واقعی‌‌ام رو بزنم که بتونم ببینمتون. شاید بهتر باشه، نمیدونم.

I haven't had a good look. Well, it's not that great a convenience.

خیلی‌ دید خوبی نداشتم، خب خیلی‌ هم فرقی‌ نکرد. (خنده)

(Laughter)

خیلی‌ دید خوبی نداشتم، خب خیلی‌ هم فرقی‌ نکرد. (خنده)

I have to do something now, which seems

حالا باید یه کاری بکنم که البته برای یه شعبده باز یه کم عجیب بنظر میاد.

a little bit strange for a magician.

حالا باید یه کاری بکنم که البته برای یه شعبده باز یه کم عجیب بنظر میاد.

But I'm going to take some medication.

می‌خوام یه کم دارو رو بیارم.

This is a full bottle of

می‌خوام یه کم دارو رو بیارم. این یه شیشه پُر داروی آرامبخشِ "کالمز فورته" است.

Calms Forte.

می‌خوام یه کم دارو رو بیارم. این یه شیشه پُر داروی آرامبخشِ "کالمز فورته" است.

I'll explain that in just a moment.

الان در موردش توضیح میدم. دستور العمل اون رو بذارید کنار.

Ignore the instructions,

الان در موردش توضیح میدم. دستور العمل اون رو بذارید کنار.

that's what the government has to put in there

این چیزی که دولت می‌گذاره داخل اون، که شما رو گیج بکنه، مطمئنم.

to confuse you, I'm sure.

این چیزی که دولت می‌گذاره داخل اون، که شما رو گیج بکنه، مطمئنم.

I will take enough of these. Mm.

من الان همه اونو میخورم. ۲۲ قرص کالمز فورته.

Indeed, the whole container.

من الان همه اونو میخورم. ۲۲ قرص کالمز فورته.

Thirty-two tablets of Calms Forte.

من الان همه اونو میخورم. ۲۲ قرص کالمز فورته.

Now that I've done that -- I'll explain it in a moment --

حالا که این کار رو کردم براتون بعد از چند لحظه توضیح می‌دم --

I must tell you that

باید اعتراف کنم که من یه هنرپیشه ام.

I am an actor.

باید اعتراف کنم که من یه هنرپیشه ام.

I'm an actor who plays a specific part.

هنرپیشه‌ای که نقش ویژه‌ای رو بازی میکنه.

I play the part of a magician,

من نقش یه جادوگر رو بازی می‌کنم، یه ساحر، یه ساحر واقعی‌.

a wizard, if you will, a real wizard.

من نقش یه جادوگر رو بازی می‌کنم، یه ساحر، یه ساحر واقعی‌.

If someone were to appear on this stage in front of me

اگه یکی‌ جلوی من و روی صحنه ظاهر بشه

and actually claim to be

و ادّعا کنه که هملِت٬ شاهزاده قدیمی‌ دانمارکه،

an ancient prince of Denmark named Hamlet,

و ادّعا کنه که هملِت٬ شاهزاده قدیمی‌ دانمارکه،

you would be insulted

به شما توهین میشه، که البته حق دارید.

and rightly so.

به شما توهین میشه، که البته حق دارید.

Why would a man assume that you would believe

چرا کسی‌ باید چنین فکری بکنه که شما چنین چیز عجیب غریبی رو می‌پذیرید؟

something bizarre like this?

چرا کسی‌ باید چنین فکری بکنه که شما چنین چیز عجیب غریبی رو می‌پذیرید؟

But there exists out there

ولی‌ در بیرون اینجا افراد زیادی هستند که به شما میگن

a very large population

ولی‌ در بیرون اینجا افراد زیادی هستند که به شما میگن

of people who will tell you

ولی‌ در بیرون اینجا افراد زیادی هستند که به شما میگن

that they have psychic, magical powers

که قدرت روانی‌ - جادویی دارن که با اون آینده رو پیش‌بینی‌ می‌کنند٬

that they can predict the future,

که قدرت روانی‌ - جادویی دارن که با اون آینده رو پیش‌بینی‌ می‌کنند٬

that they can make contact with the deceased.

که می‌تونن با مردگان ارتباط برقرار کنند.

Oh, they also say

آها، اونا حتا به شما انواع طالع بینی‌ و فال رو نیز میفروشند. آره با کمال میل اینکار رو می‌کنن.

they will sell you astrology

آها، اونا حتا به شما انواع طالع بینی‌ و فال رو نیز میفروشند. آره با کمال میل اینکار رو می‌کنن.

or other fortunetelling methods.

آها، اونا حتا به شما انواع طالع بینی‌ و فال رو نیز میفروشند. آره با کمال میل اینکار رو می‌کنن.

Oh, they gladly sell you that, yes.

آها، اونا حتا به شما انواع طالع بینی‌ و فال رو نیز میفروشند. آره با کمال میل اینکار رو می‌کنن.

And they also say

به شما میگن که به شما ماشین حرکت ابدی و سیستم مجانی‌ِ انرژی را میدن.

that they can give you perpetual motion machines

به شما میگن که به شما ماشین حرکت ابدی و سیستم مجانی‌ِ انرژی را میدن.

and free energy systems.

به شما میگن که به شما ماشین حرکت ابدی و سیستم مجانی‌ِ انرژی را میدن.

They claim to be psychics,

ادعای روانشناس یا حساس بودن یا هرچه که به نظرشون بیاد رو می‌کنن.

or sensitives, whatever they can.

ادعای رونشناس یا حساس بودن یا هرچه که به نظرشون بیاد رو می‌کنن.

But the one thing that has made a big comeback

ولی‌ یکی‌ از اینا که جدیدن حسابی‌ مد شده صحبت با مردگان است.

just recently

ولی‌ یکی‌ از اینا که جدیدن حسابی‌ مد شده صحبت با مردگان است.

is this business of

ولی‌ یکی‌ از اینا که جدیدن حسابی‌ مد شده صحبت با مردگان است.

speaking with the dead.

ولی‌ یکی‌ از اینا که جدیدن حسابی‌ مد شده صحبت با مردگان است.

Now, to my innocent mind,

تا جایی‌ که من میدونم٬ مرده به کسی می‌گن که نمی‌تونه ارتباط برقرار کنه. (خنده)

dead implies

تا جایی‌ که من میدونم٬ مرده به کسی می‌گن که نمی‌تونه ارتباط برقرار کنه. (خنده)

incapable of communicating. (Laughter)

تا جایی‌ که من میدونم٬ مرده به کسی می‌گن که نمی‌تونه ارتباط برقرار کنه. (خنده)

You might agree with me on that.

شاید شما با من در آن مورد موافق باشید.

But these people, they tend to tell you that

ولی‌ اونا ادعا می‌کنن نه تنها با مردگان صحبت می‌کنن--"هی‌ سلام " بلکه صدای آنها رو هم میشنوند،

not only can they communicate with the dead --

ولی‌ اونا ادعا می‌کنن نه تنها با مردگان صحبت می‌کنن--"هی‌ سلام " بلکه صدای آنها رو هم میشنوند،

"Hi, there" --

ولی‌ اونا ادعا می‌کنن نه تنها با مردگان صحبت می‌کنن--"هی‌ سلام " بلکه صدای آنها رو هم میشنوند،

but they can hear the dead as well,

ولی‌ اونا ادعا می‌کنن نه تنها با مردگان صحبت می‌کنن--"هی‌ سلام " بلکه صدای آنها رو هم میشنوند،

and they can relay this information back to the living.

و این اطلاعات رو می‌تونن به زبان زندگان مخابره کنند.

I wonder if that's true.

دوست دارم بدونم آیا راست میگن؟ ولی‌ فکر نمی‌کنم،

I don't think so, because

دوست دارم بدونم آیا راست میگن؟ ولی‌ فکر نمی‌کنم،

this subculture of people

چون این افراد کم‌فرهنگ دقیقا کلک‌هایی‌ رو انتخاب می‌کنن که ما شعبده‌بازان انتخاب می‌کنیم٬

use exactly the same gimmicks that we magicians do,

چون این افراد کم‌فرهنگ دقیقا کلک‌هایی‌ رو انتخاب می‌کنن که ما شعبده‌بازان انتخاب می‌کنیم٬

exactly the same --

دقیقا مثل هم-- متد‌های فیزیکی‌ یا روانشناسی‌ مشابه

the same physical methods, the same psychological methods --

دقیقا مثل هم-- متد‌های فیزیکی‌ یا روانشناسی‌ مشابه

and they effectively and profoundly

آنها میلیون‌ها نفر از مردم روی زمین را فریب میدن و متضرر می‌کنن.

deceive millions of people around the earth,

آنها میلیون‌ها نفر از مردم روی زمین را فریب میدن و متضرر می‌کنن.

to their detriment.

آنها میلیون‌ها نفر از مردم روی زمین را فریب میدن و متضرر می‌کنن.

They deceive these people,

آنها این افراد را اغفال می‌کنند٬

costs them a lot of money,

به آنها ضرر مالی زیادی وارد می‌کنند٬

cost them a lot of emotional anguish.

به آنها اضطراب زیادی وارد می‌کنند.

Billions of dollars are spent

میلیارد‌ها دلار در سراسر جهان خرج این شارلاتان‌ها میشه.

every year, all over the globe,

میلیارد‌ها دلار در سراسر جهان خرج این شارلاتان‌ها میشه.

on these charlatans.

میلیارد‌ها دلار در سراسر جهان خرج این شارلاتان‌ها میشه.

Now, I have two questions

حالا من دو سوال دارم که دوست داشتم اگر موقعیتش جور میشد از آنها می‌پرسیدم.

I would like to ask these people

حالا من دو سوال دارم که دوست داشتم اگر موقعیتش جور میشد از آنها می‌پرسیدم.

if I had the opportunity to do so.

حالا من دو سوال دارم که دوست داشتم اگر موقعیتش جور میشد از آنها می‌پرسیدم.

First question: If I want to ask them to call up --

سوال اول: اگه من از اونا بخوام که روح رو احضار کنند--

because they do hear them through the ear.

چون اونا از طریق گوش حرف اونا رو میشنوند. اینجوری به ارواح گوش میدن--

They listen to the spirits like this --

چون اونا از طریق گوش حرف اونا رو میشنوند. اینجوری به ارواح گوش میدن--

I'm going to ask you to call up the ghost of my grandmother

از شما می‌خوام که روح مادر بزرگم رو احضار کنید،

because, when she died, she had the family will,

چون او وصیت‌نامه‌ش رو نوشته و یه جایی‌ پنهان کرده بود و ما نمیدونیم کجا؟

and she secreted it someplace. We don't know where it is,

چون او وصیت‌نامه‌ش رو نوشته و یه جایی‌ پنهان کرده بود و ما نمیدونیم کجا؟

so we ask Granny, "Where is the will, Granny?"

پس از بی‌بی میپرسیم: "بی‌بی جون، وصیتنامه کجاست؟"

What does Granny say? She says, "I'm in heaven and it's wonderful.

اون چی‌ میگه؟ میگه: "من در بهشت هستم و خیلی‌ اینجا زیباست.

I'm here with all my old friends, my deceased friends,

با همه دوستام و فامیلام و عروسک‌هایی‌ که در بچگی‌ داشتم. و دوستون دارم و همیشه با شما هستم.

and my family

با همه دوستام و فامیلام و عروسک‌هایی‌ که در بچگی‌ داشتم. و دوستون دارم و همیشه با شما هستم.

and all the puppy dogs and the kittens that I used to have when I was a little girl.

با همه دوستام و فامیلام و عروسک‌هایی‌ که در بچگی‌ داشتم. و دوستون دارم و همیشه با شما هستم.

And I love you, and I'll always be with you.

با همه دوستام و فامیلام و عروسک‌هایی‌ که در بچگی‌ داشتم. و دوستون دارم و همیشه با شما هستم.

Good bye."

خداحافظ"

And she didn't answer the damn question!

ولی‌ اون جواب سوال منو نداد. وصیتنامه کجاست؟

Where is the will?

ولی‌ اون جواب سوال منو نداد. وصیتنامه کجاست؟

Now, she could easily have said,

می‌تونست راحت بگه، "توی کتابخونه، طبقه دوم، پشت دایره المعارف."

"Oh, it's in the library on the second shelf, behind the encyclopedia,"

می‌تونست راحت بگه، "توی کتابخونه، طبقه دوم، پشت دایره المعارف."

but she doesn't say that. No, she doesn't.

ولی‌ نگفت. هیچی نگفت. هیچ اطلاعات به‌درد بخوری بما نداد.

She doesn't bring any useful information to us.

ولی‌ نگفت. هیچی نگفت. هیچ اطلاعات به‌درد بخوری بما نداد.

We paid a lot of money for that information,

کلی‌ پول بابت این اطلاعات دادیم، ولی‌ چیزی بدست نیاوردیم.

be we didn't get it.

کلی‌ پول بابت این اطلاعات دادیم، ولی‌ چیزی بدست نیاوردیم.

The second question that I'd like to ask, rather simple:

سوال دومی‌ که می‌خوام بپرسم، نسبتا آسونه:

Suppose I ask them to contact

تصور کنید من ازشون بخوام روح پدر زنم رو احضار کنند.

the spirit of my deceased father-in-law, as an example.

تصور کنید من ازشون بخوام روح پدر زنم رو احضار کنند.

Why do they insist on saying --

چرا اصرار دارن بپرسن--

remember, they speak into this ear --

یادتون باشه ارواح فقط با این یکی‌ گوشش حرف میزن--

why do they say, "My name starts with J or M?"

چرا میپرسن "اسم من با ج شروع می‌شه یا با م؟"

Is this a hunting game?

آیا این مسابقه‌ی پیدا کردنِ جوابه؟ این چه نوع بازیه؟

Hunting and fishing? What is it?

آیا این مسابقه‌ی پیدا کردنِ جوابه؟ این چه نوع بازیه؟

Is it 20 questions? No, it's more like 120 questions.

مسابقه ۲۰ سوالیه؟ نه، بیشتره، ۱۲۰ سوالیه!

But it is a cruel, vicious,

این یک بازی نادرست، تبهکارانه، و کاملا بی‌-وجدان‌ست--

absolutely conscienceless --

این یک بازی نادرست، تبهکارانه، و کاملا بی‌-وجدان‌ست--

I'll be all right, keep your seats (Laughter) --

من حالم خوبه، بشینید سر جاتون(خنده)-- که این افراد بازی می‌کنند.

game that these people play.

من حالم خوبه، بشینید سر جاتون(خنده)-- که این افراد بازی می‌کنند.

And they take advantage of the innocent, the naive,

و اونا بدین صورت از آدم‌های ساده، بیگناه، عزادار و نیازمند سوء استفاده می‌کنند.

the grieving, the needy people out there.

و اونا بدین صورت از آدم‌های ساده، بیگناه، عزادار و نیازمند سوء استفاده می‌کنند.

Now, this is a process

این یک متد شعبده بازی است، بنام کُلد ریدینگ.

that is called cold reading.

این یک متد شعبده بازی است، بنام کُلد ریدینگ.

There's one fellow out there,

یک نفر توی شهر هست بنام جیمز فان‌پراگ، او یکی‌ از بزرگترین متخصصان در این زمینه است.

Van Praagh is his name, James Van Praagh.

یک نفر توی شهر هست بنام جیمز فان‌پراگ، او یکی‌ از بزرگترین متخصصان در این زمینه است.

He's one of the big practitioners of this sort of thing.

یک نفر توی شهر هست بنام جیمز فان‌پراگ، او یکی‌ از بزرگترین متخصصان در این زمینه است.

John Edward, Sylvia Browne

جان اروارد، سیلویا برونی و رزماری التا نیز در این زمینه تخصّص دارن.

and Rosemary Altea, they are other operators.

جان اروارد، سیلویا برونی و رزماری التا نیز در این زمینه تخصّص دارن.

There are hundreds of them all over the earth, but in this country,

صدها آدم اینکاره روی زمین وجود داره ولی‌ در این کشور جیمز فان‌پراگ بزرگترینه.

James Van Praagh is very big.

صدها آدم اینکاره روی زمین وجود داره ولی‌ در این کشور جیمز فان‌پراگ بزرگترینه.

And what does he do? He likes to tell you

اون چه کار میکنه؟ سعی‌ میکنه به شما بگه که فرد مرده چطور مُرد!

how the deceased got deceased,

اون چه کار میکنه؟ سعی‌ میکنه به شما بگه که فرد مرده چطور مُرد!

the people he's talking to through his ear, you see?

یعنی‌ همون افرادی که از طریق گوش باهاشون صحبت میکنه. می‌بینید؟

So what he says is, very often, is like this: he says,

آنچه که اون میگه همچین چیزیه، میگه: "اون داره بمن میگه قبل از مرگش مشکل تنفس داشته."

"He tells me, he tells me, before he passed,

آنچه که اون میگه همچین چیزیه، میگه: "اون داره بمن میگه قبل از مرگش مشکل تنفس داشته."

that he had trouble breathing."

آنچه که اون میگه همچین چیزیه، میگه: "اون داره بمن میگه قبل از مرگش مشکل تنفس داشته."

Folks, that's what dying is all about!

خوب مرگ، همش یعنی‌ همین! (خنده) آدم نفس نمی‌کشه و میمیره. به همین آسونی.

(Laughter)

خوب مرگ، همش یعنی‌ همین! (خنده) آدم نفس نمی‌کشه و میمیره. به همین آسونی.

You stop breathing, and then you're dead.

خوب مرگ، همش یعنی‌ همین! (خنده) آدم نفس نمی‌کشه و میمیره. به همین آسونی.

It's that simple.

خوب مرگ، همش یعنی‌ همین! (خنده) آدم نفس نمی‌کشه و میمیره. به همین آسونی.

And that's the kind of information they're going to bring back to you?

آیا اونا چنین اطلاعاتی رو میخوان به شما بدن؟ من که اینطور فکر نمی‌کنم.

I don't think so.

آیا اونا چنین اطلاعاتی رو میخوان به شما بدن؟ من که اینطور فکر نمی‌کنم.

Now, these people will make guesses, they'll say things like,

اونا شروع به گمانه زنی‌ می‌کنن، چیزی شبیه به این میگن: "چرا دارم کلمه الکتریسته رو میشنوم؟

"Why am I getting electricity?

اونا شروع به گمانه زنی‌ می‌کنن، چیزی شبیه به این میگن: "چرا دارم کلمه الکتریسته رو میشنوم؟

He's saying to me, 'Electricity.'

داره به من میگه الکتریسته. آیا اون خدا بیامرز برق کار بوده؟" نه!"ریشتراش برقی داشته؟" نه!

Was he an electrician?" "No."

داره به من میگه الکتریسته. آیا اون خدا بیامرز برق کار بوده؟" نه!"ریشتراش برقی داشته؟" نه!

"Did he ever have an electric razor?" "No."

داره به من میگه الکتریسته. آیا اون خدا بیامرز برق کار بوده؟" نه!"ریشتراش برقی داشته؟" نه!

It was a game of hunting questions like this.

فقط یه بازی سوال جوابه. این چیزیه که اونا انجام میدن.

This is what they go through.

فقط یه بازی سوال جوابه. این چیزیه که اونا انجام میدن.

Now, folks often ask us

مردم اغلب از ما در موسسه آموزشی رندی میپرسند،

at the James Randi Educational Foundation,

مردم اغلب از ما در موسسه آموزشی رندی میپرسند،

they call me, they say, "Why are you so concerned about this, Mr. Randi?

میگن "آقای رندی، چرا شما اینقدر نگران این موضوع هستید؟ آیا این فقط یه سرگرمی نیست؟"

Isn't it just a lot of fun?"

میگن "آقای رندی، چرا شما اینقدر نگران این موضوع هستید؟ آیا این فقط یه سرگرمی نیست؟"

No, it is not fun. It is a cruel farce.

نه، این یه کار بیهوده و ظالمانه است.

Now, it may bring a certain amount of comfort,

شاید یه کمی افراد رو آسوده خاط کنه، ولی‌ این آسودگی حدود ۲۰ دقیقه بیشتر طول نمیکشه.

but that comfort lasts

شاید یه کمی افراد رو آسوده خاط کنه، ولی‌ این آسودگی حدود ۲۰ دقیقه بیشتر طول نمیکشه.

only about 20 minutes or so.

شاید یه کمی افراد رو آسوده خاط کنه، ولی‌ این آسودگی حدود ۲۰ دقیقه بیشتر طول نمیکشه.

And then the people look in the mirror, and they say,

بعد افراد نگاه به آینه میندازند و با خودشون می‌گن من اینهمه پول دادم فقط برای این چند کلام حرف؟

I just paid a lot of money for that reading.

بعد افراد نگاه به آینه میندازند و با خودشون می‌گن من اینهمه پول دادم فقط برای این چند کلام حرف؟

And what did she say to me? 'I love you!'"

او در نهایت چی‌ گفت بمن؟ دوست دارم؟ اغلب اونا از خودشون این رو می‌پرسن.

They always say that.

او در نهایت چی‌ گفت بمن؟ دوست دارم؟ اغلب اونا از خودشون این رو می‌پرسن.

They don't get any information,

اونها اطلاعاتی بدست نمیارن، بابت پولی که پرداخت کردن چیزی عایدشون نمیشه.

they don't get any value for what they spend.

اونها اطلاعاتی بدست نمیارن، بابت پولی که پرداخت کردن چیزی عایدشون نمیشه.

Now, Sylvia Browne is the big operator.

سیلویا برون یه حرفه‌ای بزرگه، ما اسمشو میذاریم "کار کُشته".

We call her "The Talons."

سیلویا برون یه حرفه‌ای بزرگه، ما اسمشو میذاریم "کار کُشته".

Sylvia Browne -- thank you --

سیلویا برون-- مرسی‌ -- در حال حاضر، در رشته خودش حرفه‌ایه.

Sylvia Browne is the big operator

سیلویا برون-- مرسی‌ -- در حال حاضر، در رشته خودش حرفه‌ایه.

in this field at this very moment.

سیلویا برون-- مرسی‌ -- در حال حاضر، در رشته خودش حرفه‌ایه.

Now, Sylvia Browne -- just to show you --

سیلویا برون، فقط جهت اطلاع، درواقع ۷۰۰ دلار میگیره

she actually gets 700 dollars

سیلویا برون، فقط جهت اطلاع، درواقع ۷۰۰ دلار میگیره

for a 20 minute reading over the telephone,

برای ۲۰ دقیقه احضار روح از پشت تلفن،

she doesn't even go there in person,

حتا خودش شخصا این کار رو نمیکنه، و باید از ۲ سال پیش وقت بگیرید.

and you have to wait up to two years because

حتا خودش شخصا این کار رو نمیکنه، و باید از ۲ سال پیش وقت بگیرید.

she's booked ahead that amount of time.

حتا خودش شخصا این کار رو نمیکنه، و باید از ۲ سال پیش وقت بگیرید.

You pay by credit card or whatever,

شما با کارت اعتباری پول واریز می‌کنید، و اون طی‌ ۲ سال آینده، یه روزی به شما زنگ میزنه.

and then she will call you

شما با کارت اعتباری پول واریز می‌کنید، و اون طی‌ ۲ سال آینده، یه روزی به شما زنگ میزنه.

sometime in the next two years.

شما با کارت اعتباری پول واریز می‌کنید، و اون طی‌ ۲ سال آینده، یه روزی به شما زنگ میزنه.

You can tell it's her. "Hello, this is Sylvia Browne."

سریع میشناسیدش. "سلام، سیلویا برون هستم." آره، خودشه، خیلی‌ زود میتونید صداش رو تشخیص بدین.

That's her, you can tell right away.

سریع میشناسیدش. "سلام، سیلویا برون هستم." آره، خودشه، خیلی‌ زود میتونید صداش رو تشخیص بدین.

Now, Montel Williams is an intelligent man.

حالا منتل ویلیامز یه مرد باهوشه.

We all know who he is on television.

ما همه با چیزی که از تلویزیون ازش می‌بینیم می‌شناسیم.

He's well educated, he's smart,

با تحصیلات بالا و با هوشه٬

he knows what Sylvia Browne is doing

او میدونه کار سیلویا برون چیه. ولی‌ براش مهم نیست.

but he doesn't give a damn.

او میدونه کار سیلویا برون چیه. ولی‌ براش مهم نیست.

He just doesn't care.

او میدونه کار سیلویا برون چیه. ولی‌ براش مهم نیست.

Because, the bottom line is, the sponsors love it,

چون درنهایت مهم اینه که اسپانسر‌ها دوسش دارن٬ اونا عاشقش‌ان٬

and he will expose her

و او دعوتش می‌کنه و همه‌اش در مقابل تلویزیون براش تبلیغات می‌کنه.

to television publicity all the time.

و او دعوتش می‌کنه و همه‌اش در مقابل تلویزیون براش تبلیغات می‌کنه.

Now, what does Sylvia Browne give you for that 700 dollars?

خوب، سیلویا برون با ۷۰۰ دلار چکار می‌کنه؟

She gives you the names of your guardian angels, that's first.

اولش اسم فرشتگان نگهبانتون رو بهتون میگه.

Now, without that, how could we possibly function? (Laughter)

حالا فکر کنید ما بدون اسم اونا چطور میتونستیم زنده بمونیم؟ (خنده)

She gives you the names of previous lives,

اون بهت میگه اسمت در زندگی‌ قبلیت چی‌ بوده. در زندگی‌ قبلیت کی‌ بودی. عجب!

who you were in previous lives.

اون بهت میگه اسمت در زندگی‌ قبلیت چی‌ بوده. در زندگی‌ قبلیت کی‌ بودی. عجب!

Duh.

اون بهت میگه اسمت در زندگی‌ قبلیت چی‌ بوده. در زندگی‌ قبلیت کی‌ بودی. عجب!

It turns out that the women

بنظر می‌رسه همه زنانی که براشون طالع بینی‌ میکنه ملکه بابِل یا یه چیزی شبیه به اون بودن،

that she gives readings for

بنظر می‌رسه همه زنانی که براشون طالع بینی‌ میکنه ملکه بابِل یا یه چیزی شبیه به اون بودن،

were all Babylonian princesses, or something like that.

بنظر می‌رسه همه زنانی که براشون طالع بینی‌ میکنه ملکه بابِل یا یه چیزی شبیه به اون بودن،

And the men were all Grecian warriors

و همه مردها هم جنگ‌جویان یونانی بودن که با آگامِمون می‌جنگیدند.

fighting with Agamemnon.

و همه مردها هم جنگ‌جویان یونانی بودن که با آگامِمون می‌جنگیدند.

Nothing is ever said about

هیچ خبری از پسرک ۱۴ ساله واکسی نیست که توی خیابونای لندن از بیماریِ سِل مُرد.

a 14 year-old bootblack in the streets of London

هیچ خبری از پسرک ۱۴ ساله واکسی نیست که توی خیابونای لندن از بیماریِ سِل مُرد.

who died of consumption.

هیچ خبری از پسرک ۱۴ ساله واکسی نیست که توی خیابونای لندن از بیماریِ سِل مُرد.

He isn't worth bringing back, obviously.

انگار ارزش برگردوندن به زندگی‌ رو نداره.

And the strange thing -- folks, you may have noticed this too.

و عجیب تر اینکه-- شما هم شاید متوجه شده باشید-- هیچکدوم از جهنم تماس نمی‌گیرن!

You see these folks on television --

و عجیب تر اینکه-- شما هم شاید متوجه شده باشید-- هیچکدوم از جهنم تماس نمی‌گیرن!

they never call anybody back from hell. (Laughter)

و عجیب تر اینکه-- شما هم شاید متوجه شده باشید-- هیچکدوم از جهنم تماس نمی‌گیرن!

Everyone comes back from heaven, but never from hell.

همه از بهشت برمی‌گردند نه از جهنم.

If they call back any of my friends,

اگه بخواهند هر کدوم از دوستان من رو احضار کنند، اونا رو نمیتونن از ... خوب می‌بینید که داستان چیه.

they're not going to... Well, you see the story.

اگه بخواهند هر کدوم از دوستان من رو احضار کنند، اونا رو نمیتونن از ... خوب می‌بینید که داستان چیه.

(Laughter)

(خنده)

Now, Sylvia Browne is an exception,

حالا سیلویا برون از یک جهت یه استثناست،

an exception in one way,

حالا سیلویا برون از یک جهت یه استثناست،

because the James Randi Educational Foundation, my foundation,

چون موسسه جیمز رندی، یعنی‌ موسسه من،

offers a one million dollar prize in negotiable bonds.

پرداختِ یک جایزه‌ی ۱ میلیون دلاری را پیشنهاد می‌کنه.

Very simply won.

یه بُرد راحت!

All you have to do is prove any paranormal, occult

تنها کاری که باید برای بدست آوردنش کرد اثبات یه قدرت ماورا الطبیعه یا غیبی تحت شرایط مناسب قابل مشاهده است.

or supernatural event or power of any kind

تنها کاری که باید برای بدست اوردنش کرد اثبات یه قدرت ماورا الطبیعه یا غیبی تحت شرایط مناسب قابل مشاهده است.

under proper observing conditions.

تنها کاری که باید برای بدست اوردنش کرد اثبات یه قدرت ماورا الطبیعه یا غیبی تحت شرایط مناسب قابل مشاهده است.

It's very easy, win the million dollars.

خیلی‌ آسونه، بیایید و این ۱ میلیون دلار رو ببرید.

Sylvia Browne is an exception in that

سیلویا برون به این خاطر یه استثنا بود

she's the only professional psychic

که او تنها زنِ احضار کننده‌ی روحِ حرفه‌ای در دنیا بود

in the whole world

که او تنها زنِ احضار کننده‌ی روحِ حرفه‌ای در دنیا بود

that has accepted our challenge.

که شرکت در برنامه‌ی ما را قبول کرد.

She did this on the "Larry King Live" show on CNN

۶ سال و نیم پیش٬ در برنامه تلوزیونی "لاری کینگ" در سی‌ ان ان.

six and a half years ago.

۶ سال و نیم پیش٬ در برنامه تلوزیونی "لاری کینگ" در سی‌ ان ان.

And we haven't heard from her since. Strange.

و از اون موقع به بعد خبری ازش نشنیدیم. عجیبه!

She said that, first of all, that she didn't know how to contact me.

اول از همه گفتش که نمیدونسته چطور با من ارتباط برقرار کنه. عجب!

Duh.

اول از همه گفتش که نمیدونسته چطور با من ارتباط برقرار کنه. عجب!

A professional psychic who speaks to dead people,

یه طالع‌بین حرفه‌ای که با مردگان ارتباط برقرار میکنه، با من نتونست ارتباط برقرار کنه؟

she can't reach me?

یه طالع‌بین حرفه‌ای که با مردگان ارتباط برقرار میکنه، با من نتونست ارتباط برقرار کنه؟

(Laughter)

(خنده)

I'm alive, you may have noticed.

من زنده‌ام شاید شما اینو متوجه شده باشید.

Well, pretty well anyway.

خیلی‌ خوب! ایشون بالاخره منو پیدا نکرد. حالا اما میگه که با من صحبت نمیکنه چون من یه انسان بی‌-خدا هستم.

She couldn't reach me. Now she says she doesn't want to reach me

خیلی‌ خوب! ایشون بالاخره منو پیدا نکرد. حالا اما میگه که با من صحبت نمیکنه چون من یه انسان بی‌-خدا هستم.

because I'm a godless person.

خیلی‌ خوب! ایشون بالاخره منو پیدا نکرد. حالا اما میگه که با من صحبت نمیکنه چون من یه انسان بی‌-خدا هستم.

All the more reason to take the million dollars,

پس همش بخاطر این بود که می‌خواستی ۱میلیون دلار رو ببری، اینطور نیست سیلویا؟

wouldn't you think, Sylvia?

پس همش بخاطر این بود که می‌خواستی ۱میلیون دلار رو ببری، اینطور نیست سیلویا؟

Now these people need to be stopped, seriously now.

این افراد باید هرچه زودتر متوقف بشن، چون کاری که می‌کنن ظالمانه و بیهوده است.

They need to be stopped because this is a cruel farce.

این افراد باید هرچه زودتر متوقف بشن، چون کاری که می‌کنن ظالمانه و بیهوده است.

We get people coming to the foundation all the time.

افرادی هستند که به موسسه می‌آیند.

They're ruined financially and emotionally

میگن از نظر مالی و روحی‌ خسارت دیدن، چرا که پول و ایمانشون رو به این افراد بخشیدند.

because they've given their money and their faith

میگن از نظر مالی و روحی‌ خسارت دیدن، چرا که پول و ایمانشون رو به این افراد بخشیدند.

to these people.

میگن از نظر مالی و روحی‌ خسارت دیدن، چرا که پول و ایمانشون رو به این افراد بخشیدند.

Now, I popped some pills earlier.

باید به شما درباره‌ی قرص‌هایی که قبلا خوردم توضیحی به شما بدهم.

I have to explain that to you.

باید به شما درباره‌ی قرص‌هایی که قبلا خوردم توضیحی به شما بدهم.

Homeopathy, let's find out what that's all about.

همئوپاتی، بگذارید اول ببینیم این چی‌ هست.

Hmm. You've heard of it.

شما حتما درباره اون شنیدید. یک روش دیگه برای درمانه، درسته؟

It's an alternative form of healing, right?

شما حتما درباره اون شنیدید. یک روش دیگه برای درمانه، درسته؟

Homeopathy actually consists -- and that's what this is.

همئوپاتی در واقع تشکیل شده از -- اینه.

This is Calms Forte,

این 'کالم فورته' است. ۳۲ عدد قرص خواب آور! یادم رفت اینو به شما بگم.

32 caplets of sleeping pills! I forgot to tell you that.

این 'کالم فورته' است. ۳۲ عدد قرص خواب آور! یادم رفت اینو به شما بگم.

I just ingested

من همین چند دقیقه پیش قرص خوابِ ۶ روز و نیم را مصرف کردم.

six and a half days worth of sleeping pills.

من همین چند دقیقه پیش قرص خوابِ ۶ روز و نیم را مصرف کردم.

(Laughter)

(خنده)

Six and a half days, that certainly is a fatal dose.

۶ روز و نیم! حتما کشنده خواهد بود.

It says right on the back here,

روی قوطی‌ش هم همین رو نوشته،

"In case of overdose,

"در صورت مصرف بیش از حد٬

contact your poison control center immediately,"

حد سریعاً به مرکز کنترل سم تماس بگیرید"

and it gives an 800 number.

و یک شماره که با ۸۰۰ شروع می‌شه را در اختیار قرار میده.

Keep your seats -- it's going to be okay.

راحت بشینید، همه چیز سر جای خودشه.

I don't really need it

من به این شماره نیازی ندارم. چراکه این شیرین‌کاری را

because I've been doing this stunt

من به این شماره نیازی ندارم. چراکه این شیرین‌کاری را

for audiences all over the world

برای تماشاچیان سراسر دنیا طی‌ هشت تا ۱۰ سال اخیر انجام دادم٬

for the last eight or 10 years,

برای تماشاچیان سراسر دنیا طی‌ هشت تا ۱۰ سال اخیر انجام دادم٬

taking fatal doses of homeopathic sleeping pills.

یعنی‌ همین مصرف بیش از حد قرص‌های خواب رو. پس چرا روی من تأثیری نمیگذاره؟

Why don't they affect me?

یعنی‌ همین مصرف بیش از حد قرص‌های خواب رو. پس چرا روی من تأثیری نمیگذاره؟

(Laughter)

(خنده)

(Applause)

(تشویق)

The answer may surprise you.

جوابش شاید شما رو متعجب کنه. همئوپاتی چیه؟

What is homeopathy?

جوابش شاید شما رو متعجب کنه. همئوپاتی چیه؟

It's taking a medicine that really works

برداشتن یه دارویی که کاملا موثره، و رقیق کردن اون در حد عدد آوگادرو.

and diluting it down

برداشتن یه دارویی که کاملا موثره، و رقیق کردن اون در حد عدد آوگادرو.

well beyond Avogadro's limit.

برداشتن یه دارویی که کاملا موثره، و رقیق کردن اون در حد عدد آوگادرو.

Diluting it down to the point

رقیق کردن اون در حدی که دیگه هیچی‌ از اون در محلول باقی‌ نمونه. (خنده)

where there's none of it left. (Laughter)

رقیق کردن اون در حدی که دیگه هیچی‌ از اون در محلول باقی‌ نمونه. (خنده)

Now folks, this is not

نه دوستان، این که الان می‌خوام بگم یه کنایه نیست، واقعیته.

just a metaphor I'm going to give you now, it's true.

نه دوستان، این که الان می‌خوام بگم یه کنایه نیست، واقعیته.

It's exactly equivalent to taking

دقیقا انگار که یک آسپرین ۳۲۵میلیگرمی بردارید، اون رو در دریاچه «تاهو» پرتاب کنید،

one 325 milligram aspirin tablet,

دقیقا انگار که یک آسپرین ۳۲۵میلیگرمی بردارید، اون رو در دریاچه «تاهو» پرتاب کنید،

throwing it into the middle of Lake Tahoe,

دقیقا انگار که یک آسپرین ۳۲۵میلیگرمی بردارید، اون رو در دریاچه «تاهو» پرتاب کنید،

and then stirring it up, obviously with a very big stick,

بعد اون را خوب به همش بزنید، البته با یک هم‌زن خیلی بزرگ!

and waiting two years or so

بعد ۲سال صبر کنید که یه محلول همگن بدست بیاد.

until the solution is homogeneous.

بعد ۲سال صبر کنید که یه محلول همگن بدست بیاد.

Then, when you get a headache,

بعد وقتی‌ سردرد گرفتید، یه جرعه از این آب رو مینوشید و یوهوو! سر دردتون خوب شد.

you take a sip of this water, and -- voila! -- it is gone.

بعد وقتی‌ سردرد گرفتید، یه جرعه از این آب رو مینوشید و یوهوو! سر دردتون خوب شد.

(Laughter)

(خنده)

Now that is true. That is what homeopathy is all about.

این حقیقته، همئوپاتی یعنی‌ همین.

And another claim that they make -- you'll love this one --

و یه ادّعای دیگه که می‌کنن-- از این خیلی خوشتون خواهد آمد-- هرچه دارو رقیق‌تر بشه، قدرتش بیشتره.

the more dilute the medicine is, they say,

و یه ادّعای دیگه که می‌کنن-- از این خیلی خوشتون خواهد آمد-- هرچه دارو رقیق‌تر بشه، قدرتش بیشتره.

the more powerful it is.

و یه ادّعای دیگه که می‌کنن-- از این خیلی خوشتون خواهد آمد-- هرچه دارو رقیق‌تر بشه، قدرتش بیشتره.

Now wait a minute, we heard about a guy in Florida.

بایستید ببینم، شنیدیم یه نفر در فلوریدا مُرد.

The poor man, he was on homeopathic medicine.

مَرد بیچاره داروی همئوپاتی مصرف می‌کرده.

He died of an overdose.

او به دلیل استفاده‌ی زیاد از دارو فوت کرد.

He forgot to take his pill.

او فراموش کرده بود که داروی‌اش را بخورد.

(Laughter)

(خنده)

Work on it. Work on it.

بهش فکر کنید، بهش فکر کنید. واقعا مسخره‌ است.

It's a ridiculous thing. It is absolutely ridiculous.

بهش فکر کنید، بهش فکر کنید. واقعا مسخره‌ است.

I don't know what we're doing,

من واقعا نمی‌فهمم ما انسانها چطور طی‌ این سالها همچنان به اینها اعتقاد داریم.

believing in all this nonsense over all these years.

من واقعا نمی‌فهمم ما انسانها چطور طی‌ این سالها همچنان به اینها اعتقاد داریم.

Now, let me tell you,

بذارین اینو هم بگم، موسسه جیمز رندی داره یه موقعیت برد پول زیادی رو پیشنهاد میده،

The James Randi Educational Foundation

بذارین اینو هم بگم، موسسه جیمز رندی داره یه موقعیت برد پول زیادی رو پیشنهاد میده،

is waving this very big carrot,

بذارین اینو هم بگم، موسسه جیمز رندی داره یه موقعیت برد پول زیادی رو پیشنهاد میده،

but I must say, the fact that nobody

ولی‌ باید گفت اینکه کسی‌ پیشنهاد ما رو تا الان نپذیرفته به این معنی‌ نیست که این نیرو‌های خارق العاده وجود ندارند.

has taken us up on this offer

ولی‌ باید گفت اینکه کسی‌ پیشنهاد ما رو تا الان نپذیرفته به این معنی‌ نیست که این نیرو‌های خارق العاده وجود ندارند.

doesn't mean that the powers don't exist.

ولی‌ باید گفت اینکه کسی‌ پیشنهاد ما رو تا الان نپذیرفته به این معنی‌ نیست که این نیرو‌های خارق العاده وجود ندارند.

They might, some place out there.

شاید یک جایی‌ اون بیرون وجود داشته باشن. شاید این افراد شخصا پولدار هستند.

Maybe these people are just independently wealthy.

شاید یک جایی‌ اون بیرون وجود داشته باشن. شاید این افراد شخصا پولدار هستند.

Well, with Sylvia Browne I would think so.

خوب در مرد سیلویا برون که من اینطور فکر میکنم.

You know, 700 dollars for a 20 minute reading

میدونید ۷۰۰ دلار برای ۲۰دقیقه صحبت با ارواح از طریق تلفن --

over the telephone --

میدونید ۷۰۰ دلار برای ۲۰دقیقه صحبت با ارواح از طریق تلفن --

that's more than lawyers make!

چیزی که یه وکیل هم در نمیاره.

I mean that's a fabulous amount of money.

این واقعا یه درآمد عالیه.

These people don't need the million dollars perhaps,

این‌گونه افراد شاید نیازی به یک میلیون دلار ما نداشته باشند٬

but wouldn't you think they'd like to take it

ولی‌ فکر نمی‌کنید حداقل برای اینکه منو احمق نشون بدن بخوان این کار رو بکنن؟

just to make me look silly?

ولی‌ فکر نمی‌کنید حداقل برای اینکه منو احمق نشون بدن بخوان این کار رو بکنن؟

Just to get rid of this godless person out there

فقط برای اینکه از این انسان بی‌-خدا که سیلویا برون همیشه دربار‌ش صحبت میکنه؟

that Sylvia Browne talks about all the time?

فقط برای اینکه از این انسان بی‌-خدا که سیلویا برون همیشه دربار‌ش صحبت میکنه؟

I think that something needs to be done about this.

فکر میکنم در این زمینه کاری باید انجام بشه.

We really would love to have suggestions from you folks

ما واقعا علاقه مندیم از شما مردم پیشنهاد‌هایی‌ دریافت کنیم،

on how to contact federal, state

درباره اینکه چطور با مقامات فدرال٬ ایالتی یا محلی ارتباط برقرار کنیم

and local authorities

درباره اینکه چطور با مقامات فدرال٬ ایالتی یا محلی ارتباط برقرار کنیم

to get them to do something.

که در این باره کاری بکنند.

If you find out -- now I understand.

اگه متوجه شده باشید

We've seen people, even today, speaking to us

ما افرادی رو دیدیم که با ما درباره بیماری همه‌گیر ایدز و کودکان گرسنه در سراسر جهان صحبت کردند،

about AIDS epidemics

ما افرادی رو دیدیم که با ما درباره بیماری همه‌گیر ایدز و کودکان گرسنه در سراسر جهان صحبت کردند،

and starving kids around the world

ما افرادی رو دیدیم که با ما درباره بیماری همه‌گیر ایدز و کودکان گرسنه در سراسر جهان صحبت کردند،

and impure water supplies that people have to suffer with.

و منابع ناپاکِ آب‌ که مردم را دچار تحمل رنج می‌کنه.

Those are very important,

این‌ها برای ما بسیار مهم‌اند.

critically important to us.

این‌ها برای ما بسیار مهم‌اند.

And we must do something about those problems.

و باید برای این مشکلات کاری بکینم.

But at the same time,

ولی‌ با وجود اینها٬

as Arthur C. Clarke said,

همونطور که آرتور کلارک هم گفته٬

The rotting of the human mind,

فساد تدریجی‌ ذهن بشر،

the business of believing in the paranormal and the occult

مساله‌ اعتقاد به مافوق‌الطبیعه و نیروهای اسرار آمیز و ماوراءطبییه --

and the supernatural --

مساله‌ اعتقاد به مافوق‌الطبیعه و نیروهای اسرار آمیز و ماوراءطبییه --

all of this total nonsense,

و همه این باورهای بی‌-معنا،

this medieval thinking --

این تفکرات قرون‌وسطایی --

I think something should be done about that,

فکر کنم باید چاره‌ای برای آنها چاره‌ای اندیشید٬

and it all lies in education.

و چاره همه اینها در آموزش نهفته است.

Largely, it's the media

عمد‌تاً می‌بایست از رسانه‌های جمعی‌ در‌این‌باره انتقاد کرد.

who are to blame for this sort of thing.

عمد‌تاً می‌بایست از رسانه‌های جمعی‌ در‌این‌باره انتقاد کرد.

They shamelessly promote

چراکه بیشرمانه دست به تبلیغ همه این کارهای بی‌-معنا

all kinds of nonsense of this sort

چراکه بیشرمانه دست به تبلیغ همه این کارهای بی‌-معنا

because it pleases the sponsors.

صرفاً برای راضی کردن حامیانِ مالی می‌زنند.

It's the bottom line, the dollar line.

سود نهایی در آن راه‌ است، راهِ سود.

That's what they're looking at.

این چیزیه که اونا دنبالشن.

We really must do something about this.

ما باید حقیقتا، در‌این‌باره کاری بکنیم.

I'm willing to take your suggestions,

من از پیشنهادات شما استقبال میکنم،

and I'm willing to have you

و مایلم از وب‌سایت ما دیدن کنید.

tune in to our webpage.

و مایلم از وب‌سایت ما دیدن کنید.

It's www.randi.org.

آدرس آن اینه www.randi.org

Go in there and look at the archives,

سری به اون بزنید، و نگاهی‌ به آرشیو بیندازید،

and you will begin to understand much more

اونجا خیلی‌ بیشتر متوجه چیزی می‌شوید که من امروز گفتم.

of what I've been talking about today.

اونجا خیلی‌ بیشتر متوجه چیزی می‌شوید که من امروز گفتم.

You will see the records that we have.

مدارک ما را در آنجا خواهید دید.

There's nothing like sitting in that library

هیچ چیزی مثل این نیست که در آن کتابخانه بنشینی

and having a family appear there

و از یک خانواده بخواهی که به آنجا بیایند

and say that Mum gave away all the family fortune.

و به آنها بگویی که مادرِ شما دارایی خانوادگی شما را به باد داد.

She cashed in the CDs,

او همه حواله‌جات بانکی را نقد کرده٬

she gave away the stocks and the certificates.

او مدارک و سهامِ بورس را به باد داده.

That's really sad to hear,

شنیدن آن خیلی غم‌انگیزه.

and it hasn't helped them one bit,

شنیدن این غم انگیزه. مشکلی هم از آنها حل نکرده.

hasn't solved any of their problems.

شنیدن این غم انگیزه. مشکلی هم از آنها حل نکرده.

Yes, there could be a rotting of the American mind,

بله، این میتونه باعث فساد ذهنی آمریکائی‌ها و همه‌ی مردم دنیا بشه،

and of the minds all the way around the earth,

بله، این میتونه باعث فساد ذهنی آمریکائی‌ها و همه‌ی مردم دنیا بشه،

if we don't start to think sensibly about these things.

اگه ما با حساسیت بیشتر به این موضوع نپردازیم.

Now, we've offered this carrot,

حالا ما این شانس برنده شدن رو دادیم. منتظریم که یکی‌ از این افراد بیایند و تلاش برای برنده شدن آن بکنند.

as I say, we've dangled the carrot.

حالا ما این شانس برنده شدن رو دادیم. منتظریم که یکی‌ از این افراد بیایند و تلاش برای برنده شدن آن بکنند.

We're waiting for the psychics to come forth and snap at it.

حالا ما این شانس برنده شدن رو دادیم. منتظریم که یکی‌ از این افراد بیایند و تلاش برای برنده شدن آن بکنند.

Oh, we get lots of them,

افراد زیادی می‌آیند٬ هر ساله صدها نفر می‌آیند.

hundreds of them every year come by.

افراد زیادی می‌آیند٬ هر ساله صدها نفر می‌آیند.

These are dowsers and people

اینها افرادی هستند که فکر می‌کنند که می‌توانند با مردگان حرف بزنند٬

who think that they can talk to the dead as well,

اینها افرادی هستند که فکر می‌کنند که می‌توانند با مردگان حرف بزنند٬

but they're amateurs; they don't know how to evaluate

ولی‌ اغلب آماتور هستن، و حتا نمیدونن چطور از نیروی خارق العاده شون استفاده کنن.

their own so-called powers.

ولی‌ اغلب آماتور هستن، و حتا نمیدونن چطور از نیروی خارق العاده شون استفاده کنن.

The professionals never come near us,

حرفه‌ای‌ها هرگز طرف ما نمیان، بغیر از سیلویا براون که براتون داستانش رو گفتم.

except in that case of Sylvia Browne

حرفه‌ای‌ها هرگز طرف ما نمیان، بغیر از سیلویا براون که براتون داستانش رو گفتم.

that I told you about a moment ago.

حرفه‌ای‌ها هرگز طرف ما نمیان، بغیر از سیلویا براون که براتون داستانش رو گفتم.

She did accept and then backed away.

اول قبول کرد بعد جا زد و در رفت.

Ladies and gentlemen,

خانوم‌ها آقایان، من جیمز رندی هستم و همچنان منتظر شما می‌مانم.

I'm James Randi,

خانوم‌ها آقایان، من جیمز رندی هستم و همچنان منتظر شما می‌مانم.

and I'm waiting.

خانوم‌ها آقایان، من جیمز رندی هستم و همچنان منتظر شما می‌مانم.

Thank you.

ممنون.

(Applause)

(تشویق)