What's so funny about mental illness? | Ruby Wax

رابی وکس: درباره‌ی بیماری روانی چه چیز خنده‌داری وجود دارد؟

793,732 views

2012-10-10 ・ TED


New videos

What's so funny about mental illness? | Ruby Wax

رابی وکس: درباره‌ی بیماری روانی چه چیز خنده‌داری وجود دارد؟

793,732 views ・ 2012-10-10

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

00:00
Translator: Joseph Geni Reviewer: Morton Bast
0
0
7000
Translator: Mana Ahmady Reviewer: soheila Jafari
00:15
One in four people suffer from some sort of mental illness,
1
15319
3924
یکی از هر چهار نفر از بیماری روانی رنج می‌برد،
00:19
so if it was one, two, three, four, it's you, sir.
2
19243
4294
خب یعنی اگر بشماریم، یک، دو، سه، چهار، می‌رسه به شما قربان.
00:23
You. Yeah. (Laughter)
3
23537
1559
بله، شما. (خنده)
00:25
With the weird teeth. And you next to him. (Laughter)
4
25096
3348
شما با اون دندان‌های عجیب. و شما که کنارش نشستید. (خنده)
00:28
You know who you are.
5
28444
1055
می‌دونید دارم کی را می‌گم.
00:29
Actually, that whole row isn't right. (Laughter)
6
29499
2397
خب راستش، کل این ردیف یه چیزی‌اش می‌شه. (خنده)
00:31
That's not good. Hi. Yeah. Real bad. Don't even look at me. (Laughter)
7
31896
5174
این خوب نیست. سلام. آره. واقعا بده. حتی بهم نگاه هم نکن. (خنده)
00:37
I am one of the one in four. Thank you.
8
37070
5113
من یک نفر از همین افراد هستم از بیماری رنج می‌بَرد. متشکرم.
00:42
I think I inherit it from my mother, who,
9
42183
3010
فکر کنم این را از مادرم به ارث بردم، کسی که،
00:45
used to crawl around the house on all fours.
10
45193
2814
عادت داشت چهار دست و پا دور تا دور خانه راه بیفته.
00:48
She had two sponges in her hand, and then she had two
11
48007
3047
او دو تا اسفنج به دست داشت، و بعدها دو تا هم
00:51
tied to her knees. My mother was completely absorbent. (Laughter)
12
51054
4582
به زانوهاش می‌بست. مادرم یک جذب کننده‌ی درست و حسابی بود. (خنده)
00:55
And she would crawl around behind me going,
13
55636
2308
و دوست داشت چهاردست و پا دنبالم راه بیفته،
00:57
"Who brings footprints into a building?!"
14
57944
3565
«کی این رد پاها را توی خانه آورده؟»
01:01
So that was kind of a clue that things weren't right.
15
61509
2350
خب، این یک نشانه بود از اینکه یه جای کار می‌لنگه.
01:03
So before I start, I would like to thank
16
63859
5192
بنابراین پیش از اینکه آغاز کنم، دوست دارم تشکر کنم
01:09
the makers of Lamotrigine, Sertraline, and Reboxetine,
17
69051
4686
از سازندگان لاموتریژین، سِرتالین، و رِبوکسیتین،
01:13
because without those few simple chemicals, I would not be vertical today.
18
73737
4923
که اگر به خاطر این چندتا ترکیب شیمیایی ساده نبود، امروز من رو پاهام نبودم.
01:18
So how did it start?
19
78660
4837
خب از کجا شروع شد؟
01:23
My mental illness -- well, I'm not even going to talk about my mental illness.
20
83497
4119
بیماری روانی من - خب، من حتی قصدش را ندارم که از بیماری روانی‌ام حرف بزنم.
01:27
What am I going to talk about? Okay.
21
87616
2313
درباره‌ی چی می‌خوام صحبت کنم؟ خیلی خوب.
01:29
I always dreamt that, when I had my final breakdown,
22
89929
4402
همیشه تو رویاهام می‌دیدم، که آخرین فروپاشی عصبی من،
01:34
it would be because I had a deep Kafkaesque
23
94331
2539
به خاطر یک مکاشفه‌ی کابوس‌وار و هستی‌گرایانه‌ی کافکایی باشد،
01:36
existentialist revelation,
24
96870
2413
به خاطر یک مکاشفه‌ی کابوس‌وار و هستی‌گرایانه‌ی کافکایی باشد،
01:39
or that maybe Cate Blanchett would play me and she would win an Oscar for it. (Laughter)
25
99283
4345
یا شاید کیت بلانشت نقش من را بازی کند و براش یک جایزه‌ی اسکار ببره. (خنده)
01:43
But that's not what happened. I had my breakdown
26
103628
3107
اما این اتفاقی نبود که افتاد. فروپاشی من
01:46
during my daughter's sports day.
27
106735
1990
در روز مسابقه‌ی ورزشی دخترم رخ داد.
01:48
There were all the parents sitting in a parking lot
28
108725
3725
همه‌ی پدر و مادرها آنجا بودن و تو محوطه‌ی پارکینگ نشسته بودند
01:52
eating food out of the back of their car -- only the English --
29
112450
4007
داشتند از صندوق عقب ماشین‌شان چیزی می‌خوردند -- فقط بریتانیایی‌ها اینکار را می‌کردند --
01:56
eating their sausages. They loved their sausages. (Laughter)
30
116457
6227
داشتند سوسیس می‌خوردند. آنها عاشق سوسیس‌هاشون بودند. (خنده)
02:02
Lord and Lady Rigor Mortis were nibbling on the tarmac,
31
122684
4632
آقای ریگور مورتیس و بانو داشتند با بی‌میلی روی آسفالت غذاشان را می‌خوردند،
02:07
and then the gun went off and all the girlies started running,
32
127316
2463
و ناگهان ماشه‌ی یک تفنگ دررفت و همه‌ی دخترها شروع کردند به دویدن،
02:09
and all the mummies went, "Run! Run Chlamydia! Run!" (Laughter)
33
129779
5211
و همه‌ی مامان‌ها داد می‌زدند: «بدو! بدو كلاميديا! بدو!» (خنده)
02:14
"Run like the wind, Veruca! Run!"
34
134990
3868
«مثل باد بدو، وروکا! بدو!»
02:18
And all the girlies, girlies running, running, running,
35
138858
2467
و همه‌ی دخترکوچولوها شروع کردند به دویدن، دویدند و دویدند،
02:21
everybody except for my daughter, who was just standing
36
141325
2945
همه جز دختر من، که آنجا در خط شروع ایستاده بود و دست تکان می‌داد،
02:24
at the starting line, just waving,
37
144270
2767
همه جز دختر من، که آنجا در خط شروع ایستاده بود و دست تکان می‌داد،
02:27
because she didn't know she was supposed to run.
38
147037
2331
چون نمی‌دانست که باید بدود.
02:29
So I took to my bed for about a month, and when I woke up
39
149368
4349
خب، من یک ماه توی رختخواب افتادم، و هنگامی که بیدار شدم
02:33
I found I was institutionalized, and when I saw the other inmates,
40
153717
4593
فهمیدم که بستری شدم، و هنگامی که دیگر بیمارها را دیدم،
02:38
I realized that I had found my people, my tribe. (Laughter)
41
158310
4392
فهمیدم که هم‌خون‌های خودم را پیدا کردم، قبیله‌ام را یافتم. (خنده)
02:42
Because they became my only friends, they became my friends,
42
162702
3488
چون آنها تبدیل شدند به تنها دوستانم، آنها دوستای من بودند،
02:46
because very few people that I knew -- Well, I wasn't
43
166190
2998
چون تعداد خیلی کمی از آدم‌هایی که می‌شناختم - خب، کسی برام
02:49
sent a lot of cards or flowers. I mean, if I had had a broken leg
44
169188
3370
کارت یا گل نفرستاده بود، منظورم اینه که اگر پام شکسته بود
02:52
or I was with child I would have been inundated,
45
172558
2164
یا بچه‌دار شده بودم حتما تو گل غرق می‌شدم،
02:54
but all I got was a couple phone calls telling me to perk up.
46
174722
3676
تنها چیزهایی که دریافت کردم یکی- دوتا تلفن بود که بهم می‌گفتند سرحال باشم.
02:58
Perk up.
47
178398
1700
سرحال باشم.
03:00
Because I didn't think of that. (Laughter)
48
180098
4707
چون به ذهن خودم نرسیده بود. (خنده)
03:04
(Laughter) (Applause)
49
184805
3300
(خنده) (تشویق)
03:08
Because, you know, the one thing, one thing that you get with this disease,
50
188105
4277
چون، می‌دونید، یک چیزی هست، چیزی که همراه با این بیماری میاد
03:12
this one comes with a package, is you get a real sense of shame,
51
192382
3966
این بیماری یک بسته‌ی کامله، اینه که واقعا احساس شرمندگی می‌کنی،
03:16
because your friends go, "Oh come on, show me the lump,
52
196348
2312
چون دوست‌هات بهت می‌گن: «هی، زودباش، غده‌ات را نشان‌مان بده،
03:18
show me the x-rays," and of course you've got nothing to show,
53
198660
2411
اسکنت را بهمان نشان بده،» و البته که چیزی نداری که بهشان نشان بدی،
03:21
so you're, like, really disgusted with yourself because you're thinking,
54
201071
3094
پس، انگار، حسابی از دست خودت کُفری می‌شی چون فکر می‌کنی،
03:24
"I'm not being carpet-bombed. I don't live in a township."
55
204165
2816
«من زیر تانک نرفتم، من در یک دِه‌کوره زندگی نمی‌کنم.»
03:26
So you start to hear these abusive voices, but you don't hear one abusive voice,
56
206981
3448
بعد شروع می‌کنی به شنیدن این صداهای دشنام‌دهنده، اما تنها یک صدا نمی‌شنوی،
03:30
you hear about a thousand -- 100,000 abusive voices,
57
210429
2859
هزاران صدا می‌شنوی، ۱۰۰٫۰۰۰ صدا که دارند بهت بدوبیراه می‌گن،
03:33
like if the Devil had Tourette's, that's what it would sound like.
58
213288
4009
انگار که شیطان دچار حمله‌ی عصبی شده باشد و فریاد بزند، همچین صدایی می‌ده.
03:37
But we all know in here, you know, there is no Devil,
59
217297
2628
اما همه‌ی ما می‌دانیم اینجا، می‌دونید، شیطانی وجود ندارد،
03:39
there are no voices in your head.
60
219925
1879
هیچ صدایی تو سرت نیست.
03:41
You know that when you have those abusive voices,
61
221804
1674
می‌دانی که وقتی این صداهای نامربوط تو سرت می‌پیچند،
03:43
all those little neurons get together and in that little gap
62
223478
2901
همه‌ی آن یاخته‌های عصبی کوچک دست به یکی می‌کنند و درآن فاصله‌‌ی کوتاه
03:46
you get a real toxic "I want to kill myself" kind of chemical,
63
226379
3658
یک ترکیب شیمیایی زهرآلود از نوع «می‌خوام خودم را بکشم» تولید می‌کنند،
03:50
and if you have that over and over again on a loop tape,
64
230037
2746
و اگر دوباره و دوباره دچار این بشوی و تو یه چرخه بیفتی،
03:52
you might have yourself depression.
65
232783
1896
ممکنه خودت را به افسردگی بکشانی.
03:54
Oh, and that's not even the tip of the iceberg.
66
234679
2683
هِه، و این حتی نوک کوه یخی هم نیست.
03:57
If you get a little baby, and you abuse it verbally,
67
237362
3602
اگر با یک بچه‌ی کوچک بدرفتاری کلامی کنی،بهش دشنام بدی،
04:00
its little brain sends out chemicals that are so destructive
68
240964
3457
مغز کوچکش ترکیبات شیمیایی می‌سازد که بسیار تخریب کننده‌ست،
04:04
that the little part of its brain that can tell good from bad just doesn't grow,
69
244421
3992
به‌طوری که بخش کوچکی از مغزش که خوب را از بد تشخیص می‌ده نمی‌تونه رشد کند،
04:08
so you might have yourself a homegrown psychotic.
70
248413
3455
در این صورت ممکنه تبدیل به یک روان‌پریش خانه‌زاد بشوی.
04:11
If a soldier sees his friend blown up, his brain goes into
71
251868
3477
اگر یک سرباز ببیند که همرزمش منفجر شده، مغزش وارد حالتی می‌شوه
04:15
such high alarm that he can't actually put the experience into words,
72
255345
3514
که همش در حالت هشداری قرار داره که نمی‌تونه این تجربه را به زبان بیاره،
04:18
so he just feels the horror over and over again.
73
258859
2774
بنابراین او این احساس هراس را دوباره و دوباره در خودش تجربه می‌کند.
04:21
So here's my question. My question is, how come
74
261633
2373
خب من می‌خوام این را بپرسم. سوالم اینه که، چطور می‌شه
04:24
when people have mental damage, it's always an active imagination?
75
264006
4045
هنگامی‌که مردم دچار آسیب روانی می‌شن، همیشه قوه‌ی تخیلشان فعال‌ست؟
04:28
How come every other organ in your body can get sick
76
268051
3219
چطور می‌شه که همه‌ی اعضای بدن ما ممکنه بیمار بشن
04:31
and you get sympathy, except the brain?
77
271270
2704
و دیگران باهات همدردی می‌کنند، اما درباره‌ی مغزت اینطور نیست؟
04:33
I'd like to talk a little bit more about the brain,
78
273974
2399
من می‌خوام کمی بیشتر درباره‌ی مغز حرف بزنم،
04:36
because I know you like that here at TED,
79
276373
2031
چون می‌دانم اینجا در TED همتون ازش خوشتون میاد،
04:38
so if you just give me a minute here, okay.
80
278404
3453
خب اگر فقط بهم یک دقیقه فرصت بدید، خیلی خوب.
04:41
Okay, let me just say, there's some good news.
81
281857
2006
خوبه، بذارید فقط بگم، خبرهای خوبی دارم.
04:43
There is some good news. First of all, let me say,
82
283863
3282
خبرهای خوبی تو راهه. اول از همه، بگذارید بگم،
04:47
we've come a long, long way.
83
287145
2327
ما راه بسیار بسیار درازی را طی کردیم.
04:49
We started off as a teeny, teeny little one-celled amoeba,
84
289472
4041
ما از موجود خیلی خیلی ریزه میزه‌ای شروع کردیم به نام آمیب،
04:53
tiny, just sticking onto a rock, and now, voila, the brain.
85
293513
4597
خیلی کوچک، که تنها به یک تکه سنگ چسبیده بودیم، و حالا، بفرمایید، مغز.
04:58
Here we go. (Laughter)
86
298110
1900
رسیدیم بهش. (خنده)
05:00
This little baby has a lot of horsepower.
87
300010
2365
این بچه‌ی کوچک نیروهای زیادی دارد.
05:02
It comes completely conscious. It's got state-of-the-art lobes.
88
302375
4423
کاملا آگاه‌‌ست. پیشرفته‌ترین قطعات را دارد.
05:06
We've got the occipital lobe so we can actually see the world.
89
306798
3593
ما این قطعه‌ی پس‌ِ سری را داریم که باعث می‌شه که بتونیم دنیا را ببینیم.
05:10
We got the temporal lobe so we can actually hear the world.
90
310391
2646
ما این قطعه‌ی گیجگاهی را داریم که می‌تونیم باهاش جهان را بشنویم.
05:13
Here we've got a little bit of long-term memory,
91
313037
1619
اینجا ما یک کمی حافظه‌ی بلند مدت داریم،
05:14
so, you know that night you want to forget, when you got really drunk? Bye-bye! Gone. (Laughter)
92
314656
5237
پس، یادته آن شبی را که حسابی مست بودی و می‌خوای فراموشش کنی؟ بای بای! رفت. (خنده)
05:19
So actually, it's filled with 100 billion neurons
93
319893
3320
خب درواقع، مغز با ۱۰۰ میلیارد یاخته‌ی عصبی (نرون) پر شده
05:23
just zizzing away, electrically transmitting information,
94
323213
3303
که وز وز می‌کنند، و اطلاعات را به صورت الکتریکی مبادله می‌کنند،
05:26
zizzing, zizzing. I'm going to give you a little side view here.
95
326516
2720
وز وز می‌کنند، وز وز می‌کنند، من می‌خوام بهتان یک نمای نیمرخ نشان بدم.
05:29
I don't know if you can get that here. (Laughter)
96
329236
3592
نمی‌دانم می‌تونید این را خوب درک کنید یا نه. (خنده)
05:32
So, zizzing away, and so — (Laughter) —
97
332828
4000
خب، وز وز می‌کنند، و بنابراین -(خنده) -
05:36
And for every one — I know, I drew this myself. Thank you.
98
336828
3689
و برای هر یک - می‌دانم، این را خودم کشیدم. سپاسگزارم.
05:40
For every one single neuron, you can actually have
99
340517
3672
برای هر یه دانه نرون،در واقع می‌تونید از ۱۰ تا ۱۰۰ هزار رابط داشته باشید
05:44
from 10,000 to 100,000 different connections
100
344189
3726
برای هر یه دانه نرون،در واقع می‌تونید از ۱۰ تا ۱۰۰ هزار رابط داشته باشید
05:47
or dendrites or whatever you want to call it, and every time
101
347915
3262
یا درخت‌واره‌های عصبی (دندریت) یا هرچیز دیگری اسمش را بذارید، و هربار
05:51
you learn something, or you have an experience,
102
351177
2520
که چیزی یاد می‌گیرید، یا چیزی را تجربه می‌کنید،
05:53
that bush grows, you know, that bush of information.
103
353697
2273
این بوته رشد می‌کند، می‌دونید، مثل یک بوته‌ی اطلاعات و دانسته‌ها.
05:55
Can you imagine, every human being is carrying
104
355970
2954
می‌تونید تصور کنید، همه‌ی آدم‌ها به این ابزار مجهزند، حتی پاریس هیلتون؟ (خنده)
05:58
that equipment, even Paris Hilton? (Laughter)
105
358924
4923
می‌تونید تصور کنید، همه‌ی آدم‌ها به این ابزار مجهزند، حتی پاریس هیلتون؟ (خنده)
06:03
Go figure.
106
363847
1694
باور کنید.
06:05
But I got a little bad news for you folks. I got some bad news.
107
365541
3484
اما کمی هم اخبار ناگوار براتون دارم. خبرهای بدی دارم.
06:09
This isn't for the one in four. This is for the four in four.
108
369025
3120
این برای یکی در چهار نفر نیست. برای چهار تا در هر چهار نفره.
06:12
We are not equipped for the 21st century.
109
372145
4180
ما برای قرن ۲۱ام مجهز نشدیم.
06:16
Evolution did not prepare us for this. We just don't have the bandwidth,
110
376325
3749
تکامل ما را برای این آماده نکرده. ما خیلی ساده پهنای باندِ لازم را نداریم،
06:20
and for people who say, oh, they're having a nice day,
111
380074
2583
و برای آنهایی که می‌گن آماده هستیم، هِه، آنها روز خوشی داشتند،
06:22
they're perfectly fine, they're more insane than the rest of us.
112
382657
3560
آنها کاملا خوب بودند، واقعا بیشتر از بقیه‌ی ما یه تخته‌شون کمه.
06:26
Because I'll show you where there might be a few glitches
113
386217
2524
چون نشان‌تان می‌دم که کجاها ممکنه چندتا نقص فنی
06:28
in evolution. Okay, let me just explain this to you.
114
388741
2444
در فرآیند تکامل وجود داشته باشد. خب، بگذارید براتون این را توضیح بدم.
06:31
When we were ancient man — (Laughter) —
115
391185
3561
وقتی ما بشر اولیه بودیم -(خنده)-
06:34
millions of years ago, and we suddenly felt threatened
116
394746
3761
میلیون‌ها سال پیش، و ناگهان توسط شکارچی‌ها تهدید شدیم، درسته؟ -(خنده)
06:38
by a predator, okay? — (Laughter) —
117
398507
3702
میلیون‌ها سال پیش، و ناگهان توسط شکارچی‌ها تهدید شدیم، درسته؟ -(خنده)
06:42
we would — Thank you. I drew these myself. (Laughter)
118
402209
2948
ما می‌خواستیم -خیلی ممنون. من این را خودم کشیدم. (خنده)
06:45
Thank you very much. Thank you. Thank you. (Applause)
119
405157
3823
واقعا ازتون ممنونم. سپاسگزارم. ممنونم. (تشویق)
06:48
Thank you. Anyway, we would fill up with our own adrenaline
120
408980
4074
سپاسگزارم. بگذریم، ما سرشار از آدرنالین می‌شدیم
06:53
and our own cortisol, and then we'd kill or be killed,
121
413054
2618
و سرشار از کورتیزول، و بعد ما یا می‌کشتیم و یا کشته می‌شدیم،
06:55
we'd eat or we'd be eaten, and then suddenly we'd de-fuel,
122
415672
3270
می‌خوردیم یا خورده می‌شدیم، و بعد ناگهان سوختمان ته می‌کشید،
06:58
and we'd go back to normal. Okay.
123
418942
1933
و به حالت طبیعی برمی‌گشتیم، بسیار خوب.
07:00
So the problem is, nowadays, with modern man— (Laughter) —
124
420875
5282
خب، مشکل اینجاست که، امروزه، با این بشر امروزی -(خنده)
07:06
when we feel in danger, we still fill up with our own chemical
125
426157
3767
وقتی احساس خطر می‌:کنیم، همچنان سرشار از ترکیبات شیمیایی می‌شویم
07:09
but because we can't kill traffic wardens — (Laughter) —
126
429924
4635
اما چون نمی‌تونیم ماموران ترافیکی را بکشیم -(خنده)-
07:14
or eat estate agents, the fuel just stays in our body
127
434559
4797
یا بنگاه‌دارهای مسکن را بخوریم، این سوخت دربدن ما باقی می‌ماند
07:19
over and over, so we're in a constant state of alarm,
128
439356
2488
و باقی می‌ماند، بنابراین ما دریک حالت هشدار ماندگار به سر می‌بریم،
07:21
a constant state. And here's another thing that happened.
129
441844
1733
در یک حالت دایمی. و این اتفاق دیگری بود که افتاد.
07:23
About 150,000 years ago, when language came online,
130
443577
3105
حدود ۱۵۰٫۰۰۰ سال پیش، وقتی زبان پدیدار شد،
07:26
we started to put words to this constant emergency,
131
446682
2425
ما شروع کردیم که واژه‌ها را به این اضطرار ماندگار پیوند بزنیم،
07:29
so it wasn't just, "Oh my God, there's a saber-toothed tiger,"
132
449107
2656
یعنی فقط این نبود که: «وای خدای من، یه پلنگ با دندانهای تیز اونجاست،»
07:31
which could be, it was suddenly, "Oh my God, I didn't send the email. Oh my God, my thighs are too fat.
133
451763
4041
که خب منطقی بود، بلکه ناگهان تبدیل شد به :«وای خدا، ایمیلم را نفرستادم. خدایا، من چقدر چاقم.
07:35
Oh my God, everybody can see I'm stupid. I didn't get invited to the Christmas party!"
134
455804
4005
وای خدای من، همه شستشون خبردار شد که من یک احمقم. من را به مهمانی کریسمس دعوت نکردند!»
07:39
So you've got this nagging loop tape that goes
135
459809
2486
بنابراین ما این نوار باطل غرزدن را هِی تکرار می‌کنیم
07:42
over and over again that drives you insane, so,
136
462295
2536
دوباره و دوباره و این ما را به مرز جنون می‌کشاند، بنابراین،
07:44
you see what the problem is? What once made you safe
137
464831
2977
می‌بینید که مشکل کجاست؟ چیزی که زمانی امنیت ما را تضمین می‌کرد
07:47
now drives you insane.
138
467808
1806
حالا دارد دیوانه‌مان می‌کند.
07:49
I'm sorry to be the bearer of bad news, but somebody has to be.
139
469614
3154
من متاسفم که حامل این پیام ناگوار هستم، اما یکی باید این را به زبان بیاره.
07:52
Your pets are happier than you are. (Laughter)
140
472768
5864
حیوانات خونگی شما خوشحال‌تر از شما هستند. (خنده)
07:58
(Applause)
141
478632
2896
(تشویق)
08:01
So kitty cat, meow, happy happy happy, human beings, screwed. (Laughter)
142
481528
5155
پس، گربه‌های نازنازی، شاد و مشغول بازی، بشریت، خیطی بالا آورده. (خنده)
08:06
Completely and utterly -- so, screwed.
143
486683
2275
مطلقا و کاملا - درست و حسابی به فنا رفته.
08:08
But my point is, if we don't talk about this stuff,
144
488958
2459
اما نکته‌ای که می‌خوام بگم اینه که، اگر درباره‌ی این چیزها حرف نزنیم،
08:11
and we don't learn how to deal with our lives, it's not going
145
491417
2338
و اگر یاد نگیریم چطور باید از پس زندگی‌مان بر بیایم، دیگر قرارنیست تنها
08:13
to be one in four. It's going to be four in four
146
493755
2474
یکی از چهارتا باشه. تبدیل می‌شه به چهار تا از هر چهار تا
08:16
who are really, really going to get ill in the upstairs department.
147
496229
3263
کسانی که، واقعا، واقعا بالاخانه‌‌هاشون در به داغون‌ست.
08:19
And while we're at it, can we please stop the stigma?
148
499492
2527
و می‌شه حالا که میخایم، این لکه‌ی ننگ را پاک کنیم؟
08:22
Thank you. (Applause)
149
502019
6677
سپاسگزارم. (تشویق)
08:28
(Applause) Thank you.
150
508696
10745
(تشویق) سپاسگزارم.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7