Eric Berlow: Simplifying complexity

اریک برلوف: چطور "پیچیدگی" را به "سادگی" تبدیل کنیم؟

Translator: zahra soleimanian Reviewer: Behrad Tehrani

Do you ever feel completely overwhelmed

آیا شما هرگز احساس سردرگمی کردید؟

when you're faced with a complex problem?

هنگامی که شما با یک مشکل پیچیده روبروشدید؟

Well, I hope to change that in less than three minutes.

خوب، من امیدوارم که اونو در کمتر از سه دقیقه تغییر بدم.

So, I hope to convince you that complex

بنابراین، من امیدوارم که شما را متقاعد کنم که "پیچیدگی"

doesn't always equal complicated.

همیشه برابر "سختی" نیست.

So for me, a well-crafted baguette, fresh out of the oven,

برای من، نون باگت خوب، تازه از تنور در اومده،

is complex,

"پیچیده" است،

but a curry onion green olive poppy cheese bread

اما زیتون سبز با پیاز و نان پنیر خشخاشی

is complicated.

"سخت" است.

I'm an ecologist, and I study complexity. I love complexity.

من اکولوژیست (بوم شناس) هستم ، و پیچیدگی را مطالعه میکنم. من عاشق پیچیدگی ام .

And I study that in the natural world, the interconnectedness of species.

و من در جهان طبیعی، درهم تنیدگی گونه ها را مطالعه میکنم.

So here's a food web,

در اینجا یک شبکه مواد غذایی ،

or a map of feeding links between species

یا یک نقشه از ارتباط بین تغذیه گونه های مختلف است

that live in Alpine Lakes in the mountains of California.

که در دریاچه های کوهستانی در کوههای کالیفرنیا زندگی می کنند.

And this is what happens to that food web

و این همان چیزی است که در شبکه مواد غذایی اتفاق می افتد

when it's stocked with non-native fish that never lived there before.

زمانیکه آن را با ماهیهای غیربومی که هرگز قبلا انجا زندگی نکرده اند پرکنند.

All the grayed-out species disappear.

همه گونه های خاکستری ناپدید می شوند.

Some are actually on the brink of extinction.

بعضی از آنها در واقع در آستانه انقراض قرار میگیرند.

And lakes with fish have more mosquitos, even though they eat them.

و دریاچه ها با ماهی, پشه بیشتری دارند، حتی اگر آنها را بخورند.

These effects were all unanticipated,

این اثرات تمام پیش بینی نشده بودند ،

and yet we're discovering they're predictable.

و هنوز ما داریم به نتیجه میرسیم که آنها قابل پیش بینی اند.

So I want to share with you a couple key insights

پس من می خواهم کلید فن بینش را با شما در میان بگذارم

about complexity we're learning from studying nature

در مورد پیچیدگی که ما از مطالعه طبیعت میآموزیم

that maybe are applicable to other problems.

که شاید قابل اعمال به دیگر مشکلات نیز باشد.

First is the simple power of good visualization tools

اول قدرت ابزار ساده برای تجسم کردن

to help untangle complexity

برای کمک به حل پیچیدگی است

and just encourage you to ask questions you didn't think of before.

که شما را به پاسخ به سئوالاتی که قبلا به آن فکر نکردید تشویق کنند.

For example, you could plot the flow of carbon

به عنوان مثال ، شما می توانید جریان کربن را

through corporate supply chains in a corporate ecosystem,

با زنجیره های غذای متعامل در یک اکوسیستم متعامل،

or the interconnections of habitat patches

یا ارتباطات متقابل در زیستگاه مشترکشان بهم وصل کنید

for endangered species in Yosemite National Park.

برای گونه های در خطر انقراض در پارک ملی یوسیمیت.

The next thing is that if you want to predict

نکته بعدی این است که ، اگر می خواهید

the effect of one species on another,

اثر یک گونه را بر دیگری پیش بینی کنید،

if you focus only on that link,

کافیست شما فقط بر روی این پیوند تمرکز کنید،

and then you black box the rest,

و مابقی را تاریک کنید ،

it's actually less predictable

این در واقع کمتر قابل پیش بینیست نسبت به اینکه

than if you step back, consider the entire system -- all the species, all the links --

شما یک گام به عقب برداشته ،کل سیستم را در نظر بگیرید -- همه گونه ها ، همه پیوندها را --

and from that place,

و از آن محل ،

hone in on the sphere of influence that matters most.

به حوزه نفوذی که مهم تر از همه است پل بزنید.

And we're discovering, with our research,

ما با تحقیقات به نتیجه رسیدیم که

that's often very local to the node you care about

اغلب بسیار نزدیک به گره ایی که برای شما مهمه.

within one or two degrees.

در حد 1 یا 2 درجه اختلاف.

So the more you step back, embrace complexity,

پس هر چه که پیچیدگی ها را ساده تر کنید,

the better chance you have of finding simple answers,

شانس بیشتری برای یافتن جوابهای ساده دارید,

and it's often different than the simple answer that you started with.

واغلب جوابی غیر از آنچه که در ابتدا به ان فکر میکردید هست.

So let's switch gears and look at a really complex problem

حالا به یک مشکل بغرنج و واقعی نگاه میکنیم

courtesy of the U.S. government.

تواضع ارتش امریکا

This is a diagram of the U.S. counterinsurgency strategy in Afghanistan.

دیاگرام استراتژی ضد شورش امریکا در افغانستان.

It was front page of the New York Times a couple months ago.

این روی صفحه اول نیویورک تایمز هم اخیرا بوده--

Instantly ridiculed by the media

بلافاصله توسط رسانه ها بخاطر این پیچیدگی احمقانه اش

for being so crazy complicated.

مورد تمسخر قرار گرفت .

And the stated goal was to increase popular support

و هدفش افزایش حمایت مردمی

for the Afghan government.

برای دولت افغانستان بود.

Clearly a complex problem,

بطور واضح یه مشکل پیچیده,

but is it complicated?

اما آیا واقعا پیچیده است؟

Well, when I saw this in the front page of the Times,

وقتی این رو دیدم

I thought, "Great. Finally something I can relate to.

گفتم,"عالیه.بالاخره یه موضوع که میتونه به من ربط داشته باشه.

I can sink my teeth into this."

من خوب از عهده اش بر میام."

So let's do it. So here we go for the first time ever,

پس شروع میکنیم. ما برای اولین بار

a world premiere view of this spaghetti diagram as an ordered network.

جهان را از منظری والاتر از این نمودار ماکارونی شکل و بصورت یک شبکه منظم نگاه میکنیم.

The circled node is the one we're trying to influence --

این گره دایروی مرکز تمرکز ما خواهد بود--

popular support for the government.

حمایت مردمی از دولت.

And so now we can look one degrees, two degrees,

ما شروع میکنیم به ترتیب 1 درجه,2 درجه

three degrees away from that node

الی 3 درجه دورتر از آن گره

and eliminate three-quarters of the diagram outside that sphere of influence.

و سه چهارم نمودار که در خارج از حوزه نفوذ است را از بین میبریم.

Within that sphere,

در این فضای کروی,

most of those nodes are not actionable, like the harshness of the terrain,

بسیاری از گره ها عملی نیستند، مانند خشونت زمین ،

and a very small minority are actual military actions.

و اقدامات نظامی یک اقلیت بسیار کوچک هستند.

Most are non-violent and they fall into two broad categories:

بسیاری از آنها صلح آمیزند و آنها در دو گروه عمده قرار میگیرند :

active engagement with ethnic rivalries and religious beliefs

تعامل فعال با رقابت های قومی و باورهای دینی

and fair, transparent economic development

و توسعه اقتصادی عادلانه و شفاف

and provisioning of services.

و تأمین خدمات.

I don't know about this, but this is what I can decipher from this diagram

من در مورد این نمی دانم ، اما این همان چیزی است که من می توانم از این نمودار کشف کنم

in 24 seconds.

در 24 ثانیه.

When you see a diagram like this, I don't want you to be afraid.

وقتی یک نمودار مثل این میبینید، من نمی خواهم شما بترسید.

I want you to be excited. I want you to be relieved.

من می خواهم شما هیجان زده بشوید. می خواهم شما رها باشید.

Because simple answers may emerge.

از آنجا که پاسخ های ساده ممکن است پدیدار شود.

We're discovering in nature that simplicity often lies

ما درطبیعت کشف میکنیم که اغلب سادگی

on the other side of complexity.

در سمت دیگر پیچیدگی قرار گرفته است.

So for any problem, the more you can zoom out and embrace complexity,

پس برای هر مشکل ،هرچه بیشتر از بیرون به پیچیدگی نگاه کنید،

the better chance you have of zooming in

شانس بیشتری برای دیدن

on the simple details that matter most.

چیزهای مهم پیدا خواهید کرد.

Thank you.

سپاسگزارم.

(Applause)

(تشویق)