Conception to birth -- visualized | Alexander Tsiaras

الکساندر تسیاریس : تجسمی از لقاح تا تولد

Translator: soheila Jafari Reviewer: Bidel Akbari

I was offered a position as associate professor of medicine

به من شغلی به عنوان استادیار داروسازی

and chief of scientific visualization

و ریاست بخش متصور سازی علمی در گروه داروسازی دانشگاه یل پیشنهاد شده بود.

at Yale University

و ریاست بخش متصور سازی علمی در گروه داروسازی دانشگاه یل پیشنهاد شده بود.

in the department of medicine.

و ریاست بخش متصور سازی علمی در گروه داروسازی دانشگاه یل پیشنهاد شده بود.

And my job was to write many of the algorithms and code

و شغل من نوشتن الگوریتم ها و کدهای بسیاری برای ناسا،

for NASA to do virtual surgery

به منظور آماده سازی انجام عمل جراحی مجازی برای فضانوردانی که به اعماق فضا میروند بود،

in preparation for the astronauts going into deep-space flight,

به منظور آماده سازی انجام عمل جراحی مجازی برای فضانوردانی که به اعماق فضا میروند بود،

so they could be kept in robotic pods.

به طوری که بتوان آنها را در محفظه رباتیک نگه داشت.

One of the fascinating things about what we were working on

در واقع یکی از چیزهای جالب در مورد آنچه که ما بر روی آن کار میکردیم این بود

که ما با استفاده از نوع جدیدی از تکنولوژی اسکن، چیزهایی میدیدیم،

is that we were seeing, using new scanning technologies,

چیزهایی را که قبلا هرگز دیده نشده بودند --

things that had never been seen before.

منظورم این است که نه تنها در مدیریت بیماری،

Not only in disease management,

but also things that allowed us to see things about the body

بلکه همچنین مواردی که به ما اجازه دیدن چیزهایی را دادند که باعث شگفت انگیز ما شده اند.

that just made you marvel.

بلکه همچنین مواردی که به ما اجازه دیدن چیزهایی را دادند که باعث شگفت انگیز ما شده اند.

I remember one of the first times we were looking at collagen.

به یاد دارم یکی از اولین زمانهایی که ما به دنبال کلاژان ( گروهی از پروتئین های طبیعی در موجودات) می بودیم.

And your entire body, everything --

و تمامی بدن شما، همه چیز--

your hair, skin, bone, nails --

موهای شما، پوست، استخوان ، ناخنها--

everything is made of collagen.

همه چیز از کلاژان ساخته شده است.

And it's a kind of rope-like structure that twirls and swirls like this.

نوعی ساختار طناب مانند که حرکتی پیچشی و چرخشی مثل این را دارد.

نوعی ساختار طناب مانند که حرکتی پیچشی و چرخشی مثل این را دارد.

و تنها جایی که کلاژان ساختارش را عوض می کند در قرنیه چشم شماست.

And the only place that collagen changes its structure

و تنها جایی که کلاژان ساختارش را عوض می کند در قرنیه چشم شماست.

is in the cornea of your eye.

در چشم شما، این تبدیل به ساختمان شبکه میشود،

In your eye, it becomes a grid formation,

در چشم شما، این تبدیل به ساختمان شبکه میشود،

and therefore, it becomes transparent, as opposed to opaque.

در نتیجه، این شفاف میشود، در مقابل مات و غیر شفاف بودن.

So perfectly organized a structure,

آنقدر ساختار کامل و بی نقصی را ساخته است، که نمیشه بهش الهی بودن را نسبت نداد.

it was hard not to attribute divinity to it.

آنقدر ساختار کامل و بی نقصی را ساخته است، که نمیشه بهش الهی بودن را نسبت نداد.

Because we kept on seeing this in different parts of the body.

چونکه ما بارها و بارها این سازماندهی عالی را در قسمت های مختلف بدن می دیدیم.

چونکه ما بارها و بارها این سازماندهی عالی را در قسمت های مختلف بدن می دیدیم.

One of the opportunities I had

یکی از فرصتهایی که من داشتم این بود که فردی روی دستگاه واقعا جالب

was one person was working on a really interesting

یکی از فرصتهایی که من داشتم این بود که فردی روی دستگاه واقعا جالب

micromagnetic resonance imaging machine with the NIH.

تصویربرداری میکرومغناطیسی رزونانس ( تشدید کنند صدا) با NIH کار میکرد.

And what we were going to do

آنچه که ما قصد داشتیم انجام دهیم، اسکن یک پروژه جدید ازمراحل رشد جنین، از لقاح تا تولد

was scan a new project

آنچه که ما قصد داشتیم انجام دهیم، اسکن یک پروژه جدید ازمراحل رشد جنین، از لقاح تا تولد

on the development of the fetus from conception to birth

آنچه که ما قصد داشتیم انجام دهیم، اسکن یک پروژه جدید ازمراحل رشد جنین، از لقاح تا تولد

با استفاده از این نوع فن آوری های جدید بود.

using these new technologies.

So I wrote the algorithms and code,

بنابراین من الگوریتم آن را بصورت کد نوشتم ،

and he built the hardware -- Paul Lauterbur --

و پُل لاتربور سخت افزار آن را ساخت --

then went onto win the Nobel Prize for inventing the MRI.

سپس برای اختراع MRI برنده جایزه نوبل شد.

I got the data.

من این داده ها را دریافت کردم.

And I'm going to show you a sample of the piece,

قصد دارم که یک نمونه از قطعه " از لقاح تا تولد " را به شما نشان دهم.

"From Conception to Birth."

قصد دارم که یک نمونه از قطعه " از لقاح تا تولد " را به شما نشان دهم.

(Music)

( موسیقی)

[From Conception to Birth]

متن ویدئو: " از لقاح تا تولد "

[Oocyte]

تخمک

[Sperm]

اسپرم

[Egg Inseminated]

تلقیح تخمک

[24 Hours: Baby's first division]

۲۴ ساعت بعد: اولین تقسیم جنین

[The fertilized ovum divides a few hours after fusion...]

اولین تقسیم تخمک بارور شده چند ساعت پس از همجوشی ...

[And divides anew every 12 to 15 hours.]

و تقسیم دوباره در هر ۱۲ تا ۱۵ ساعت

اوایل جنینی

[Early Embryo]

هنوز زرده تخمک جنین را تغذیه میکند.

[Yolk sack still feeding baby.]

[25 Days: Heart chamber developing.]

۲۵ روزه گی: محفظه در حال رشد و گسترش قلب

[32 Days: Arms & hands are developing]

۳۲ روزه گی: دست و پا در حال رشد و گسترش

[36 Days: Beginning of the primitive vertebrae]

۳۶ روزه گی : شروع ستون مهره های اولیه

[These weeks are the period of the most rapid development

این هفته ها سریعترین دوره از رشد جنین است.

of the fetus.]

[If the fetus continues to grow at this speed for the entire 9 months,

اگر جنین رشدش را در طول این نُه ماه با همین سرعت ادامه دهد ، در زمان تولد ، او حدود یک ونیم تُن خواهد بود.

it would be 1.5 tons at birth.]

اگر جنین رشدش را در طول این نُه ماه با همین سرعت ادامه دهد ، در زمان تولد ، او حدود یک ونیم تُن خواهد بود.

[45 Days]

۴۵ روزه گی

ضربان قلب( جنین ) دو برابر سریع تراز ضربان قلب مادر است.

[Embryo's heart is beating twice as fast as the mother's.]

[51 Days]

۵۱ روزه گی

[Developing retina, nose and fingers]

۵۲ روزه گی : ایجاد شبکیه چشم، بینی و انگشتان

حرکت مستمر جنین در داخل رحم برای رشد عضلات و اسکلت ضروریست.

[The fetus' continual movement in the womb

is necessary for muscular and skeletal growth.]

حرکت مستمر جنین در داخل رحم برای رشد عضلات و اسکلت ضروریست.

[12 Weeks: Indifferent penis]

هفته دوازدهم : آلت تناسلی بدون معین بودن جنسیت---

[Girl or boy yet to be determined]

دختر یا پسر بودن هنوز مشخص نیست

[8 Months]

هشت ماهگی

[Delivery: The expulsion stage]

وضع حمل: مرحله خروج از رحم

[The moment of birth]

لحظه تولد

( تشویق تماشاگران)

(Applause)

آلکساندر تسیاریس : سپاسگزارم.

Alexander Tsiaras: Thank you.

اما همانطور که میتوانید ببینید،

But as you can see,

when you actually start working on this data,

هنگامی که شما واقعا بر روی این داده ها کار میکنید، این بسیار دیدنی و جذاب است.

هنگامی که شما واقعا بر روی این داده ها کار میکنید، این بسیار دیدنی و جذاب است.

it's pretty spectacular.

And as we kept on scanning more and more,

و همانطور که ما بیشتر و بیشتر اسکن، و بر روی پروژه کار می کردیم،

working on this project,

و همانطور که ما بیشتر و بیشتر اسکن، و بر روی پروژه کار می کردیم،

نگاه به این دو سلول ساده که دارای نوعی ماشین غیر قابل باورند و به جادوی شما تبدیل میشوند.(این دو سلول ساده)

looking at these two simple cells

نگاه به این دو سلول ساده که دارای نوعی ماشین غیر قابل باورند و به جادوی شما تبدیل میشوند.(این دو سلول ساده)

that have this unbelievable machinery that will become the magic of you.

نگاه به این دو سلول ساده که دارای نوعی ماشین غیر قابل باورند و به جادوی شما تبدیل میشوند.(این دو سلول ساده)

And as we kept on working on this data,

و همانطور که ما کار بر روی این داده ها را ادامه میدادیم،

looking at small clusters of the body,

و به توده کوچکی از بدن نگاه میکنیم،

these little pieces of tissue

این بافتهای کوچک که لایه بافتی از جفت شدن چند روزه اسپرم و جنین می آیند،

that were the trophoblasts coming off of the blastocyst,

این بافتهای کوچک که لایه بافتی از جفت شدن چند روزه اسپرم و جنین می آیند،

ناگهان همگی به سمت رحم نقب می زنند،

all of a sudden burrowing itself into the side of the uterus,

و میگوید، " من برای ماندن اینجا هستم."

saying, "I'm here to stay."

Having conversation and communications

ناگهان گفتگو و ارتباط با استروژن و پروژسترون دارند،

with the estrogens, the progesterones,

ناگهان گفتگو و ارتباط با استروژن و پروژسترون دارند،

saying, "I'm here to stay, plant me,"

میگوید، " من برای ماندن اینجا هستم، مرا بکار،"

ساختمان این جنین باورنکردنی سه خطی ، در طی ۴۴ روز، تبدیل به چیزی قابل تشخیص برای شما میشوند،

building this incredible trilinear fetus

ساختمان این جنین باورنکردنی سه خطی ، در طی ۴۴ روز، تبدیل به چیزی قابل تشخیص برای شما میشوند،

that becomes, within 44 days, something that you can recognize,

ساختمان این جنین باورنکردنی سه خطی ، در طی ۴۴ روز، تبدیل به چیزی قابل تشخیص برای شما میشوند،

and then at nine weeks is really kind of a little human being.

و پس از نُه هفته واقعا یک انسان کوچک است.

و پس از نُه هفته واقعا یک انسان کوچک است.

The marvel of this information:

شگفتی در این اطلاعات:

How do we actually have this biological mechanism

برای دیدن واقعی این اطلاعات ما چگونه این مکانیسم بیولوژیکی را در بدنمان داریم؟

برای دیدن واقعی این اطلاعات ما چگونه این مکانیسم بیولوژیکی را در بدنمان داریم؟

inside our body

to actually see this information?

برای دیدن واقعی این اطلاعات ما چگونه این مکانیسم بیولوژیکی را در بدنمان داریم؟

I'm going to show you something pretty unique.

قصد دارم چیزی بسیار منحصر بفرد را به شما نشان دهم.

این یک قلب انسان در هفته بیست و پنجم است.

Here's a human heart at 25 days.

این اساسا دو رشته است.

It's just basically two strands.

And like this magnificent origami,

و مثل این اوریگامی(هنر تاکردن کاغذ ژاپنی) باشکوه،

cells are developing at one million cells per second at four weeks,

سلولها برای مدت چهار هفته در هر ثانیه یک میلیون بارتکثیر میشوند،

سلولها برای مدت چهار هفته در هر ثانیه یک میلیون بارتکثیر میشوند،

as it's just folding on itself.

همینطور که روی خودش چین میخوره.

Within five weeks, you start to see the early atrium and the early ventricles.

و در طی پنج هفته، شما میتونید شروع به دیدن دهلیزاولیه و بطن های اولیه کنید.

هفته ششم، این چین خوردگی و یا توده ( قلب ابتدایی) با برآمدگی کوچک داخل قلب

Six weeks, these folds are now beginning

هفته ششم، این چین خوردگی و یا توده ( قلب ابتدایی) با برآمدگی کوچک داخل قلب

with the papilla on the inside of the heart

در واقع قادرند به ساختن هر یک ازاین دریچه ها، در قلب شما

actually being able to pull down each one of those valves in your heart

در واقع قادرند به ساختن هر یک ازاین دریچه ها، در قلب شما

until you get a mature heart --

تا زمانی که شما یک قلب بالغ داشته باشید --

and then basically the development of the entire human body.

پس از آن اساسا توسعه کل بدن انسان .

جادوی این مکانیسم در داخل هر یک از ساختارهای ژنتیکی دقیقا میگویند هر سلول عصبی دقیقا به کجا باید برود --

The magic of the mechanisms inside each genetic structure

جادوی این مکانیسم در داخل هر یک از ساختارهای ژنتیکی دقیقا میگویند هر سلول عصبی دقیقا به کجا باید برود --

saying exactly where that nerve cell should go --

جادوی این مکانیسم در داخل هر یک از ساختارهای ژنتیکی دقیقا میگویند هر سلول عصبی دقیقا به کجا باید برود --

the complexity of these,

پیچیدگی این مدل های ریاضی

the mathematical models of how these things are indeed done

برای اینکه بفهمیم این اتفاقات واقعا چطور رخ میدهند

بدون شک فراتر از درک انسان هستند.

are beyond human comprehension.

اگرچه من ریاضی دان هستم،

Even though I am a mathematician,

من با حیرت و شگفتی به این نگاه میکنم

I look at this with marvel

of how do these instruction sets not make these mistakes

که چگونه این مجموعه دستورالعمل ها، برای ساختن ما اشتباهی نمیکنند؟

که چگونه این مجموعه دستورالعمل ها، برای ساختن ما اشتباهی نمیکنند؟

as they build what is us?

که چگونه این مجموعه دستورالعمل ها، برای ساختن ما اشتباهی نمیکنند؟

It's a mystery, it's magic, it's divinity.

این راز است، این جادوست، و این الهی است.

Then you start to take a look at adult life.

سپس من شروع به نگاه کردن زندگی بزرگسالان کردم.

Take a look at this little tuft of capillaries.

نگاهی به این رشته های کوچک مویرگها کنید.

It's just a tiny sub-substructure, microscopic.

این یک زیر- زیر ساختار میکروسکوپی است.

But basically by the time you're nine months and you're given birth,

اما کلاً در زمانی که شما نُه ماه میشوید و متولد میشوید،

you have almost 60,000 miles of vessels inside your body.

شما حدود ۶۰٬۰۰۰ مایل رگ در داخل بدنتان دارید.

شما حدود ۶۰٬۰۰۰ مایل رگ در داخل بدنتان دارید.

And only one mile is visible.

منظورم اینه، و فقط یک مایل آن قابل رویت است.

59,999 miles

۵۹۹۹۹ مایل از آن اساسا مواد غذایی میآورند و ضایعات را خارج میکنند.

that are basically bringing nutrients and taking waste away.

۵۹۹۹۹ مایل از آن اساسا مواد غذایی میآورند و ضایعات را خارج میکنند.

The complexity of building that within a single system

پیچیدگی ساختمانی که در درون یک سیستم واحد است، باز هم فراتر از درک یا هر ریاضیات موجود امروز است.

is, again, beyond any comprehension or any existing mathematics today.

پیچیدگی ساختمانی که در درون یک سیستم واحد است، باز هم فراتر از درک یا هر ریاضیات موجود امروز است.

پیچیدگی ساختمانی که در درون یک سیستم واحد است، باز هم فراتر از درک یا هر ریاضیات موجود امروز است.

And then instructions set,

و این مجموعه دستورالعمل،

from the brain to every other part of the body --

از مغز به هر بخش دیگری از بدن --

نگاه کنید به پیچیدگی این چین ها و یا توده ها

look at the complexity of the folding.

Where does this intelligence

جایی که این آگاهی و فراست از دانستن اینکه یک چین خوردگی یا توده میتواند اطلاعات بیشتری را نگه دارد،

of knowing that a fold can actually hold more information,

جایی که این آگاهی و فراست از دانستن اینکه یک چین خوردگی یا توده میتواند اطلاعات بیشتری را نگه دارد،

به طوریکه شما رشد مغز یک کودک را واقعا تماشا کنید--

so as you actually watch the baby's brain grow.

And this is one of the things we're doing.

و این یکی از چیزهاییست که ما درحال حاضر انجام میدهیم.

We're launching two new studies

در واقع ما دو مطالعه جدید از اسکن واقعی مغز نوزادان از لحظه تولد آنها را آغاز کردیم .

of scanning babies' brains from the moment they're born.

در واقع ما دو مطالعه جدید از اسکن واقعی مغز نوزادان از لحظه تولد آنها را آغاز کردیم .

Every six months until they're six years old,

هر شش ماه یکبار، تا آنها شش ساله شوند--

we're going to be doing about 250 children,

در واقع ما قصد داریم این را برای حدود ۲۵۰ کودک انجام دهیم.

watching exactly how the gyri and the sulci of the brains fold

دقیقا نگاه کردن به شیارهای مغز که چگونه چین میخورند و دیدن چگونگی توسعه با شکوه آن

to see how this magnificent development

دقیقا نگاه کردن به شیارهای مغز که چگونه چین میخورند و دیدن چگونگی توسعه با شکوه آن

که در واقع به خاطرات ما تبدیل می شوند و ما را شگفت زده میکنند.

actually turns into memories and the marvel that is us.

And it's not just our own existence,

و این تنها موجودیت خودمان نیست،

but how does the woman's body understand

بلکه اینکه چگونه بدن یک زن درک می کند

که ساختار ژنتیکی داشته باشد که نه تنها خودش را بسازد،

to have genetic structure that not only builds her own,

بلکه درک آن را داشته باشد

but then has the understanding

that allows her to become

که به او اجازه تبدیل شدن به یک سیستم متحرک قلبی ایمن

a walking immunological, cardiovascular system

که به او اجازه تبدیل شدن به یک سیستم متحرک قلبی ایمن

that basically is a mobile system

که اساسا یک سیستم متحرک است ، شود

that can actually nurture,

که در واقع بتواند این نوزاد را با نوعی شگفتی تعذیه کند و پرورش دهد که باز هم فراتر از درک ماست--

treat this child with a kind of marvel

that is beyond, again, our comprehension --

که در واقع بتواند این نوزاد را با نوعی شگفتی تعذیه کند و پرورش دهد که باز هم فراتر از درک ماست--

موجودیت و هستی این جادو، ما هستیم؟

the magic that is existence, that is us?

سپاسگزارم

Thank you.

(Applause)

( تشویق تماشا گران)