The politics of fiction | Elif Shafak

الیف شفاک : سیاست داستان های تخیلی

418,575 views

2010-07-19 ・ TED


New videos

The politics of fiction | Elif Shafak

الیف شفاک : سیاست داستان های تخیلی

418,575 views ・ 2010-07-19

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Mohammad Reza Minoosepehr Reviewer: soheila Jafari
00:15
I'm a storyteller.
0
15260
2000
من یه داستانسرا هستم.
00:17
That's what I do in life -- telling stories,
1
17260
2000
این کاریه که در زندگی انجام میدم.--داستان گفتن،
00:19
writing novels --
2
19260
2000
و رمان نوشتن.
00:21
and today I would like to tell you a few stories
3
21260
2000
و امروز دوست دارم که چندتا داستان
00:23
about the art of storytelling
4
23260
2000
درباره هنر داستان سرایی
00:25
and also some supernatural creatures
5
25260
2000
و یه سری موجودات ماوراطبیعه
00:27
called the djinni.
6
27260
2000
به اسم جن براتون بگم.
00:29
But before I go there, please allow me to share with you
7
29260
3000
اما قبلش اجازه بدید تا شمه ای
00:32
glimpses of my personal story.
8
32260
2000
از زندگی شخصی ام رو با شما اشتراک بذارم.
00:34
I will do so with the help of words, of course,
9
34260
3000
برای این کار قطعا از کلمات کمک می گیرم
00:37
but also a geometrical shape, the circle,
10
37260
3000
اما در عین حال از یه شکل هندسی هم استفاده می کنم، دایره.
00:40
so throughout my talk,
11
40260
2000
بنابراین در طول سخنرانی ام
00:42
you will come across several circles.
12
42260
3000
دایره های زیادی رو خواهيد ديد.
00:45
I was born in Strasbourg, France
13
45260
3000
من در استراس بورگ فرانسه به دنیا اومدم،
00:48
to Turkish parents.
14
48260
2000
از والدینی ترک،
00:50
Shortly after, my parents got separated,
15
50260
2000
چندی بعد،پدر و مادرم از هم جدا شدند
00:52
and I came to Turkey with my mom.
16
52260
2000
و منم با مادرم به ترکیه رفتم.
00:54
From then on, I was raised
17
54260
2000
از اون موقع به بعد در اونجا
00:56
as a single child by a single mother.
18
56260
2000
به عنوان تک فرزند یه مادر تنها بزرگ شدم.
00:58
Now in the early 1970s, in Ankara,
19
58260
2000
اوایل دهه 1970 در آنکارا
01:00
that was a bit unusual.
20
60260
2000
یه کم غیر عادی بود.
01:02
Our neighborhood was full of large families,
21
62260
2000
محلمون پر از خانواده های بزرگ بود،
01:04
where fathers were the heads of households,
22
64260
3000
جایی که پدرها رییس خانواده بودند.
01:07
so I grew up seeing my mother as a divorcee
23
67260
3000
اینجوری در حالی بزرگ می شدم که مادرم رو
01:10
in a patriarchal environment.
24
70260
2000
به عنوان یه زن مطلقه در محیط پدرسالارانه می دیدم.
01:12
In fact, I grew up observing
25
72260
2000
در واقع در حالی که بزرگ می شدم شاهد
01:14
two different kinds of womanhood.
26
74260
2000
دو گونه متفاوت از "زن بودن" بودم.
01:16
On the one hand was my mother,
27
76260
2000
از یه طرف مادرم ،
01:18
a well-educated, secular, modern, westernized, Turkish woman.
28
78260
3000
که یک زن تحصیلکرده، سکولار، مدرن، غرب زده، ترک بود،
01:21
On the other hand was my grandmother,
29
81260
2000
و از طرف دیگه مادربزرگم ،
01:23
who also took care of me
30
83260
2000
که اونم از من نگهداری می کرد
01:25
and was more spiritual, less educated
31
85260
3000
و بیشتر خرافاتی بود و کمتر تحصیل کرده،
01:28
and definitely less rational.
32
88260
2000
و قطعا کمتر منطقی.
01:30
This was a woman who read coffee grounds to see the future
33
90260
3000
اون زنی بود که فال قهوه می گرفت تا آینده رو ببینه،
01:33
and melted lead into mysterious shapes
34
93260
2000
سرب رو به اشکال مرموزی آب می کرد
01:35
to fend off the evil eye.
35
95260
3000
تا چشم بد و دور کنه.
01:38
Many people visited my grandmother,
36
98260
2000
افراد زیادی پیش مادربزرگم می آمدن،
01:40
people with severe acne on their faces
37
100260
2000
افرادی با یه عالمه جوش رو صورتشون
01:42
or warts on their hands.
38
102260
3000
یا زگیل رو دستاشون .
01:45
Each time, my grandmother would utter some words in Arabic,
39
105260
3000
هربار مادربزرگم وردهایی رو به عربی می خوند و
01:48
take a red apple and stab it
40
108260
2000
سیب سرخی و بر می داشت
01:50
with as many rose thorns
41
110260
2000
و با خار گل سرخ، درست به تعداد زگیلها
01:52
as the number of warts she wanted to remove.
42
112260
3000
روي سیب می زد واینجوری می خواست زگیلها رو از بين ببره.
01:55
Then one by one, she would
43
115260
2000
بعدش یکی یکی،
01:57
encircle these thorns with dark ink.
44
117260
3000
دور خارها با جوهر سیاه دایره می کشید.
02:00
A week later, the patient would come back
45
120260
2000
یه هفته بعد بیمار
02:02
for a follow-up examination.
46
122260
2000
برای معاینه بر میگشت.
02:04
Now, I'm aware that I should not be saying such things
47
124260
3000
می دونم که در مقابل شنونده هایی تحصیلکرده و دانشمند
02:07
in front of an audience of scholars and scientists,
48
127260
3000
نباید از یه همچین چیزایی حرف بزنم.
02:10
but the truth is, of all the people
49
130260
2000
اما حقیقت اینه که از همه کسانی که
02:12
who visited my grandmother for their skin conditions,
50
132260
3000
برای شرایط پوستی شون پیش مادربزرگم می آمدن
02:15
I did not see anyone go back
51
135260
2000
هیچکی رو ندیدم که ناراحت
02:17
unhappy or unhealed.
52
137260
3000
یا مداوا نشده برگرده.
02:20
I asked her how she did this. Was it the power of praying?
53
140260
3000
ازش پرسیدم چه جوری این کارو میکنه، آیا اون قدرت دعاها بود؟
02:23
In response she said, "Yes, praying is effective,
54
143260
3000
در جواب می گفت : "آره، دعا موثره.
02:26
but also beware of the power of circles."
55
146260
3000
اما در عین حال مراقب قدرت دایره ها هم باش".
02:29
From her, I learned, amongst many other things,
56
149260
3000
گذشته از همه چیزایی که ازش یاد گرفتم،
02:32
one very precious lesson --
57
152260
2000
یه درس خیلی ارزشمند ازش آموختم.
02:34
that if you want to destroy something in this life,
58
154260
2000
اینکه اگه می خواهید چیزی رو تو این زندگی خراب کنید
02:36
be it an acne, a blemish
59
156260
2000
خواه تو يه جوش باشه يا يه لکه
02:38
or the human soul,
60
158260
2000
یا روح انسان
02:40
all you need to do is to surround it with thick walls.
61
160260
3000
تنها کاری که باید بکنید اینه که اونو بین دیوارها مسدود کنید.
02:43
It will dry up inside.
62
163260
2000
از درون خشک میشه.
02:45
Now we all live in some kind of a social and cultural circle.
63
165260
3000
همه ماها در یه سری دایره های اجتماعی و فرهنگی
02:48
We all do.
64
168260
2000
زندگی می کنیم.
02:50
We're born into a certain family, nation, class.
65
170260
3000
ما در یه خانواده، ملت و طبقه خاص به دنیا اومدیم.
02:53
But if we have no connection whatsoever
66
173260
3000
اما اگه هیچ ارتباطی با دنیاهایی که در ورای
02:56
with the worlds beyond the one we take for granted,
67
176260
2000
دنیای امني که برگزیدیم نداشته باشیم
02:58
then we too run the risk
68
178260
2000
ما هم در معرض خطر
03:00
of drying up inside.
69
180260
2000
خشک شدن از درون قرار داریم.
03:02
Our imagination might shrink;
70
182260
2000
قوه تخيلمون ممکنه کم بشه
03:04
our hearts might dwindle,
71
184260
2000
قلبهامون ممکنه کوچيک بشه،
03:06
and our humanness might wither
72
186260
2000
و انسانيتمان ممکنه پژمرده بشه.
03:08
if we stay for too long
73
188260
2000
اگر بيش از حد
03:10
inside our cultural cocoons.
74
190260
2000
در درون پيله فرهنگي مان بمانيم.
03:12
Our friends, neighbors, colleagues, family --
75
192260
3000
دوستان،همسايه ها، همکاران و خانواده مان--
03:15
if all the people in our inner circle resemble us,
76
195260
2000
اگر تمام افرادي که در دايره دروني ما هستند شبيه ما باشند
03:17
it means we are surrounded
77
197260
2000
اين بدين معني است که ما
03:19
with our mirror image.
78
199260
2000
درون تصوير آينه خود گرفتار شده ايم.
03:21
Now one other thing women like my grandma do in Turkey
79
201260
3000
براي همين يکي ديگه از کارهايي که زنهايي شبيه مادربزرگم در ترکيه انجام ميدن
03:24
is to cover mirrors with velvet
80
204260
2000
اينه که آينه ها رو با مخمل مي پوشونند
03:26
or to hang them on the walls with their backs facing out.
81
206260
3000
يا اينکه اونها رو از پشت روي ديوار آويزون مي کنند.
03:29
It's an old Eastern tradition
82
209260
2000
اين يه سنت کهن شرقي هاست
03:31
based on the knowledge that it's not healthy
83
211260
2000
بر اساس اين برداشت که براي انسانها
03:33
for a human being to spend too much time
84
213260
3000
خوب نيست که زمان زيادي رو
03:36
staring at his own reflection.
85
216260
2000
به بازتاب تصوير خودشون خيره بشن.
03:38
Ironically, [living in] communities of the like-minded
86
218260
3000
به تعبير ديگه زندگي در جوامع هم فکر
03:41
is one of the greatest dangers
87
221260
2000
يکي از بزرگترين خطرات
03:43
of today's globalized world.
88
223260
2000
دنياي جهاني امروز است.
03:45
And it's happening everywhere,
89
225260
2000
و اين در همه جا داره اتفاق مي افته
03:47
among liberals and conservatives,
90
227260
2000
بين آزاديخواه و محافظه کار،
03:49
agnostics and believers, the rich and the poor,
91
229260
2000
مومن و غير مومن، فقير و پول دار،
03:51
East and West alike.
92
231260
2000
غرب و شرق به يک نحو.
03:53
We tend to form clusters
93
233260
2000
ما دسته ها رو
03:55
based on similarity,
94
235260
2000
بر اساس تشابه شکل مي ديم
03:57
and then we produce stereotypes
95
237260
2000
و سپس قالب هايي رو
03:59
about other clusters of people.
96
239260
2000
درباره افراد دسته هاي ديگه بوجود مياريم.
04:01
In my opinion, one way of transcending
97
241260
2000
به نظر من يکي از راه های فرا تر رفتن از
04:03
these cultural ghettos
98
243260
2000
اين حصار های فرهنگي
04:05
is through the art of storytelling.
99
245260
2000
از درون هنر داستان سرايي ميگذره.
04:07
Stories cannot demolish frontiers,
100
247260
3000
داستان ها مرزها رو از ميان بر نميدارن
04:10
but they can punch holes in our mental walls.
101
250260
3000
بلکه روزنه هايي رو در ديوارهاي ذهن ما بوجود ميارن.
04:13
And through those holes, we can get a glimpse of the other,
102
253260
3000
از درون اون روزنه ها ، مي تونيم نگاهي گذرا از ديگران داشته باشيم
04:16
and sometimes even like what we see.
103
256260
3000
و گاهي وقتها، چیزی شبیه اونچه خودمون می بینیم.
04:19
I started writing fiction at the age of eight.
104
259260
3000
من داستان نويسي رو از سن هشت سالگي شروع کردم.
04:22
My mother came home one day with a turquoise notebook
105
262260
3000
مادرم یه روز وقتی اومد خونه یه دفترچه یادداشت فیروزه ای دستش بود
04:25
and asked me if I'd be interested in keeping a personal journal.
106
265260
3000
و ازم پرسید که دوست دارم یه دفتر خاطرات شخصی داشته باشم یا نه.
04:28
In retrospect, I think she was slightly worried
107
268260
2000
وقتی به گذشته نگاه میکنم، میفهمم که او خیلی زیاد
04:30
about my sanity.
108
270260
2000
نگران سلامت روانی ام بود.
04:32
I was constantly telling stories at home, which was good,
109
272260
3000
من بی وققه تو خونه داستان می گفتم، که چیز خوبی بود،
04:35
except I told this to imaginary friends around me,
110
275260
2000
منتها اون داستانها رو برای دوستان خیالی اطرافم می گفتم.
04:37
which was not so good.
111
277260
2000
که همچین خوب نبود.
04:39
I was an introverted child,
112
279260
2000
من یه کودک درونگرا بودم
04:41
to the point of communicating with colored crayons
113
281260
3000
از این نظر که با مداد شمعی های رنگی ارتباط برقرار می کردم
04:44
and apologizing to objects
114
284260
2000
وقتی به اشیا اصابت می کردم
04:46
when I bumped into them,
115
286260
2000
ازشون عذر خواهی می کردم.
04:48
so my mother thought it might do me good
116
288260
2000
برای همین مادرم فکر می کرد
04:50
to write down my day-to-day experiences
117
290260
2000
نوشتن تجربیات روزانه و احساساتم
04:52
and emotions.
118
292260
2000
می تونه برام خوب باشه.
04:54
What she didn't know was that I thought my life was terribly boring,
119
294260
3000
چیزی رو که نمی دونست این بود که من حس می کردم که زندگی ام به شدت خسته کننده است.
04:57
and the last thing I wanted to do
120
297260
2000
و نوشتن درباره خودم آخرین چیزی بود
04:59
was to write about myself.
121
299260
2000
که دوست داشتم انجام بدم.
05:01
Instead, I began to write about people other than me
122
301260
3000
به جاش شروع کردم به نوشتن درباره افرادی غیر از خودم،
05:04
and things that never really happened.
123
304260
2000
و چیزایی که هیچ وقت واقعا اتفاق نیافتاده بودند.
05:06
And thus began my life-long passion
124
306260
2000
اینجوری علاقه بی انتهای من
05:08
for writing fiction.
125
308260
2000
به نوشتن داستان تخیلی شروع شد.
05:10
So from the very beginning, fiction for me
126
310260
3000
به همین دلیل برای من داستان از همون اول
05:13
was less of an autobiographical manifestation
127
313260
3000
کمتر جنبه یه آشکار سازی زندگی شخصی بود
05:16
than a transcendental journey
128
316260
2000
و بیشتر یه سفر فرارونده (متعالی) بود.
05:18
into other lives, other possibilities.
129
318260
2000
به زندگیها و فرصت های دیگر بود.
05:20
And please bear with me:
130
320260
2000
لطفا تا همینجا اینو داشته باشید
05:22
I'll draw a circle and come back to this point.
131
322260
3000
من یه دایره می کشم و به همین جا بر می گردم.
05:25
Now one other thing happened around this same time.
132
325260
2000
در همین موقع یه اتفاق دیگه هم افتاد.
05:27
My mother became a diplomat.
133
327260
2000
مادرم یه دیپلمات شد.
05:29
So from this small, superstitious,
134
329260
2000
اینجوری از اون محیط کوچیک و خرافاتی
05:31
middle-class neighborhood of my grandmother,
135
331260
3000
محله طبقه متوسط مادربزرگم
05:34
I was zoomed into this
136
334260
2000
به این مدرسه
05:36
posh, international school [in Madrid],
137
336260
2000
مجلل بین الملی (در مادرید) رفتم.
05:38
where I was the only Turk.
138
338260
2000
جایی که من تنها بچه ترک اونجا بودم.
05:40
It was here that I had my first encounter
139
340260
2000
اینجا جایی بود که برای اولین بار نخستین برخوردم رو
05:42
with what I call the "representative foreigner."
140
342260
3000
با چیزی که بهش میگفتم" نماینده خارجی" داشتم.
05:45
In our classroom, there were children from all nationalities,
141
345260
3000
در کلاسمون بچه هایی از همه ملیت ها حضور داشتن.
05:48
yet this diversity did not necessarily lead
142
348260
3000
اما این گستردگی ملیت ها الزاما
05:51
to a cosmopolitan, egalitarian
143
351260
3000
به یه کلاس با دموکراسی جهانی
05:54
classroom democracy.
144
354260
2000
مساوات طلب منجر نمی شد.
05:56
Instead, it generated an atmosphere
145
356260
2000
در عوض فضایی رو بوجود آورده بود
05:58
in which each child was seen --
146
358260
2000
که در اون هر بچه ای به عنوان
06:00
not as an individual on his own,
147
360260
2000
یه فرد تنها به حساب نمی آمد
06:02
but as the representative of something larger.
148
362260
3000
بلکه به عنوان نماینده چیزی بزرگتر بود.
06:05
We were like a miniature United Nations, which was fun,
149
365260
3000
ما مثل یه مینیاتور کوچیک ملل متحد بودیم،که خیلی جالب بود
06:08
except whenever something negative,
150
368260
2000
جز در زمانی که کدورتی
06:10
with regards to a nation
151
370260
2000
در ارتباط با ملیت ها
06:12
or a religion, took place.
152
372260
2000
یا مذهب اتفاق می افتاد.
06:14
The child who represented it was mocked,
153
374260
3000
بچه ای که نماینده اون بود دست می افتاد،
06:17
ridiculed and bullied endlessly.
154
377260
3000
مورد مضحکه قرار می گرفت و مدام اذیت می شد.
06:20
And I should know, because during the time I attended that school,
155
380260
3000
در طول زمانی که مدرسه می رفتم من باید میدانستم ، چرا که
06:23
a military takeover happened in my country,
156
383260
3000
یه جنگ قدرت نظامی در کشورم اتفاق افتاد،
06:26
a gunman of my nationality nearly killed the Pope,
157
386260
3000
یه مرد مسلحی از ملیت من تقریبا پاپ رو کشت
06:29
and Turkey got zero points in [the] Eurovision Song Contest.
158
389260
3000
و ترکیه در مسابقه موسیقی "یوروویژن" هیچ نمره ای نیاورد.
06:32
(Laughter)
159
392260
2000
( خنده حضار)
06:34
I skipped school often and dreamed of becoming a sailor
160
394260
2000
اغلب در مدرسه غیبت می کردم و در طول اون روزا
06:36
during those days.
161
396260
2000
تو رویای ملوان شدن بودم.
06:38
I also had my first taste
162
398260
2000
همچنین نخستین بار طعم
06:40
of cultural stereotypes there.
163
400260
2000
نشانه های فرهنگی رو اونجا چشیدم.
06:42
The other children asked me about the movie
164
402260
2000
یه بچه دیگه ای از من درباره فیلم
06:44
"Midnight Express," which I had not seen;
165
404260
2000
"قطار نیمه شب" پرسید که من ندیده بودم.
06:46
they inquired how many cigarettes a day I smoked,
166
406260
3000
اونها سوال می کردن که چندتا سیگار در طول روز می کشم،
06:49
because they thought all Turks were heavy smokers,
167
409260
3000
چرا که فکر می کردن که ترک ها سیگاری های قهاری هستن.
06:52
and they wondered at what age
168
412260
2000
همینطور می خواستن بدونن
06:54
I would start covering my hair.
169
414260
2000
از چه سنی موهام رو می پوشونم.
06:56
I came to learn that these were
170
416260
2000
اونجا بود که فهمیدم اینها
06:58
the three main stereotypes about my country:
171
418260
2000
سه تا از نشانه های اصلی کشور منه.
07:00
politics, cigarettes
172
420260
2000
سیاست، سیگار
07:02
and the veil.
173
422260
2000
و حجاب.
07:04
After Spain, we went to Jordan, Germany
174
424260
2000
بعد از اسپانیا ، به اردن، آلمان
07:06
and Ankara again.
175
426260
2000
و دوباره به آنکارا رفتیم.
07:08
Everywhere I went, I felt like
176
428260
2000
هرجایی می رفتم این حس رو داشتم
07:10
my imagination was the only suitcase
177
430260
2000
که تخیلم تنها چمدونیه
07:12
I could take with me.
178
432260
2000
که می تونم باخودم داشته باشم.
07:14
Stories gave me a sense of center,
179
434260
2000
داستان ها به من حس مرکزیت (Center)
07:16
continuity and coherence,
180
436260
2000
و تداوم (Continuity)و انسجام می دادن(Coherence).
07:18
the three big Cs that I otherwise lacked.
181
438260
3000
سه تا C بزرگی که برعکس من نداشتم.
07:21
In my mid-twenties, I moved to Istanbul,
182
441260
2000
در اواسط بیست سالگی ام، به استانبول رفتم.
07:23
the city I adore.
183
443260
2000
شهری که شیقته اش هستم.
07:25
I lived in a very vibrant, diverse neighborhood
184
445260
3000
اونجا تو یه محله پر چنب و جوش و متفاوت زندگی می کردم
07:28
where I wrote several of my novels.
185
448260
2000
جایی که تعداد زیادی از رمان هام رو اونجا نوشتم.
07:30
I was in Istanbul when the earthquake hit
186
450260
2000
سال 1999 ، وقتی که زلزله شد
07:32
in 1999.
187
452260
2000
من در استانبول بودم.
07:34
When I ran out of the building at three in the morning,
188
454260
3000
اون روز ساعت سه صبح بدو بدو از ساختمون زدم بیرون
07:37
I saw something that stopped me in my tracks.
189
457260
3000
یه دفعه چیزی رو دیدم که متوقفم کرد.
07:40
There was the local grocer there --
190
460260
2000
یه سوپر مارکت محلی اونجا بود--
07:42
a grumpy, old man who didn't sell alcohol
191
462260
2000
یه پیرمرد بداخلاق که مشروبات الکلی نمی فروخت
07:44
and didn't speak to marginals.
192
464260
2000
و با افراد بی اهمیت حرف نمی زد.
07:46
He was sitting next to a transvestite
193
466260
3000
اون بغل یه مرد زن نما نشسته بود
07:49
with a long black wig
194
469260
2000
با یه کلاه گیس بلند مشکی
07:51
and mascara running down her cheeks.
195
471260
2000
و ریمل هایی که از روی گونه اش پایین می اومد.
07:53
I watched the man open a pack of cigarettes
196
473260
2000
دیدم که مرد با دستانی لرزان
07:55
with trembling hands
197
475260
2000
یه بسته سیگار درآورد
07:57
and offer one to her,
198
477260
2000
و یکی به اون تعارف کرد.
07:59
and that is the image of the night of the earthquake
199
479260
2000
و امروز، این تصویری است که از شب زلزله
08:01
in my mind today --
200
481260
2000
در ذهنم مونده.
08:03
a conservative grocer and a crying transvestite
201
483260
3000
یه فروشنده متعصب و یه مرد زن نمای گریان
08:06
smoking together on the sidewalk.
202
486260
2000
توی پیاده رو با هم سیگار می کشیدن.
08:08
In the face of death and destruction,
203
488260
3000
در چهره مرگ و ویرانی
08:11
our mundane differences evaporated,
204
491260
2000
تفاوت های عادی ما از بین میره
08:13
and we all became one
205
493260
2000
و ما همه " یکی" می شیم
08:15
even if for a few hours.
206
495260
2000
حتی اگه برای چند ساعت.
08:17
But I've always believed that stories, too, have a similar effect on us.
207
497260
3000
اما من همواره معتقد بوده ام که داستان ها هم تاثیر مشابه بر روی ما دارن.
08:20
I'm not saying that fiction has the magnitude of an earthquake,
208
500260
3000
نمی خوام بگم که داستان عمق فاجعه یه زلزله رو داره،
08:23
but when we are reading a good novel,
209
503260
2000
اما وقتی یه رمان خوب می خونیم،
08:25
we leave our small, cozy apartments behind,
210
505260
3000
ما آپارتمان کوچک و گرم و راحتمون رو ترک می کنیم
08:28
go out into the night alone
211
508260
2000
به تنهایی در دل شب بیرون می آییم
08:30
and start getting to know people we had never met before
212
510260
3000
و شروع می کنیم به شناخت کسانی که تا بحال ندیدیمشون.
08:33
and perhaps had even been biased against.
213
513260
3000
و احتمالا باهاشون مخالف بودیم.
08:36
Shortly after, I went
214
516260
2000
یه مدت بعد،
08:38
to a women's college in Boston, then Michigan.
215
518260
3000
به یه دانشکده زنانه در بوستون میشیگان رفتم.
08:41
I experienced this, not so much as a geographical shift,
216
521260
3000
این رو، نه به عنوان یه تغییر جغرافیایی،
08:44
as a linguistic one.
217
524260
2000
به عنوان یه تغییر زبانی تجربه کردم.
08:46
I started writing fiction in English.
218
526260
2000
شروع کردم به زبان انگلیسی داستان نوشتن.
08:48
I'm not an immigrant, refugee or exile --
219
528260
2000
من یه مهاجر،پناهنده یا تبعیدی نیستم.
08:50
they ask me why I do this --
220
530260
2000
اونا ازم پرسیدم چرا این کار و میکنم.
08:52
but the commute between languages
221
532260
2000
اما ارتباط بین زبانها
08:54
gives me the chance to recreate myself.
222
534260
3000
به من فرصت بازآفرینی خودم رو داد.
08:57
I love writing in Turkish,
223
537260
2000
من داستان نوشتن به ترکی رو دوست دارم،
08:59
which to me is very poetic and very emotional,
224
539260
3000
که برام خیلی شاعرانه و احساسی است.
09:02
and I love writing in English, which to me
225
542260
2000
و نوشتن به انگلیسی رو که برام
09:04
is very mathematical and cerebral.
226
544260
2000
خیلی منطقی و عقلانی است.
09:06
So I feel connected to each language in a different way.
227
546260
3000
برای همین با هر زبان به یه شیوه متفاوت احساس وابستگی میکنم.
09:09
For me, like millions of other people
228
549260
2000
برای من، مثل میلیونها نفر دیگه
09:11
around the world today,
229
551260
2000
در سرتاسر دنیای امروز،
09:13
English is an acquired language.
230
553260
2000
انگلیسی زبانی است که "اکتسابش" کردم.
09:15
When you're a latecomer to a language,
231
555260
2000
وقتی شما دیر شروع به استفاده از یه زبان می کنید
09:17
what happens is you live there
232
557260
3000
چیزی که اتفاق می افته اینه که شما اونجا
09:20
with a continuous
233
560260
2000
با یه نا امیدی بی انتها
09:22
and perpetual frustration.
234
562260
2000
و دائمی زندگی می کنید.
09:24
As latecomers, we always want to say more, you know,
235
564260
2000
به عنوان کسی که دیر شروع کرده، دوست داریم بیشتر حرف بزنیم،
09:26
crack better jokes, say better things,
236
566260
3000
جک های بهتری بگیم، چیزای بهتری بگیم.
09:29
but we end up saying less
237
569260
2000
اما در آخر کمتر حرف می زنیم
09:31
because there's a gap between the mind and the tongue.
238
571260
2000
چرا که بین زبان و ذهن فاصله وجود داره.
09:33
And that gap is very intimidating.
239
573260
3000
این فاصله خیلی ترسناکه.
09:36
But if we manage not to be frightened by it,
240
576260
2000
اما اگه بتونیم ازش نترسیم،
09:38
it's also stimulating.
241
578260
2000
اونم تحریک کننده است.
09:40
And this is what I discovered in Boston --
242
580260
2000
و این چیزیه که در بوستون متوجه شدم.
09:42
that frustration was very stimulating.
243
582260
3000
که یاس خیلی تحریک کننده است.
09:45
At this stage, my grandmother,
244
585260
1000
در این مرحله ، مادربزرگم
09:46
who had been watching the course of my life
245
586260
2000
که مراحل زندگی منو با نگرانی زیاد
09:48
with increasing anxiety,
246
588260
2000
نگاه می کرد
09:50
started to include in her daily prayers
247
590260
2000
در دعاهای روزانه اش شروع کرد
09:52
that I urgently get married
248
592260
2000
به دعا کردن که زودتر ازدواج کنم
09:54
so that I could settle down once and for all.
249
594260
3000
اینجوری می تونستم یه بار برای همیشه یه جا بمونم.
09:57
And because God loves her, I did get married.
250
597260
3000
و چون خدا مادربزرگم رو دوست داشت،ازدواج کردم.
10:00
(Laughter)
251
600260
2000
(خنده حضار)
10:02
But instead of settling down,
252
602260
2000
اما به جای یه جا موندن
10:04
I went to Arizona.
253
604260
2000
به آریزونا رفتم.
10:06
And since my husband is in Istanbul,
254
606260
2000
و از اونجایی که همسرم در استانبول است
10:08
I started commuting between Arizona and Istanbul --
255
608260
3000
رفت و آمدم بین آریزونا و استانبول شروع شد.
10:11
the two places on the surface of earth
256
611260
2000
دو مکان روی کره زمین
10:13
that couldn't be more different.
257
613260
2000
که بیشتر از این نمی شد با هم متفاوت باشن.
10:15
I guess one part of me has always been a nomad,
258
615260
3000
فکر می کنم همیشه یکی از بخش های زندگیم ، کوچ نشینی
10:18
physically and spiritually.
259
618260
2000
جسمی و روحی بود.
10:20
Stories accompany me,
260
620260
2000
داستان ها به من هماهنگی میدن،
10:22
keeping my pieces and memories together,
261
622260
2000
مثل یه چسب حیاتی اجزا و خاطرات منو
10:24
like an existential glue.
262
624260
2000
با هم نگه می دارند.
10:26
Yet as much as I love stories,
263
626260
2000
اما با این حال،همون اندازه که عاشق داستانم
10:28
recently, I've also begun to think
264
628260
3000
اخیرا به این فکر افتادم
10:31
that they lose their magic
265
631260
2000
که وقتی اونها به عنوان چیزی
10:33
if and when a story is seen as more than a story.
266
633260
3000
بیش از یه داستان دیده می شوند،قدرت جادویی شون رو از دست میدن.
10:36
And this is a subject that I would love
267
636260
2000
و این موضوعی است که دوست دارم
10:38
to think about together.
268
638260
2000
که همزمان بهشون فکر کنم.
10:40
When my first novel written in English came out in America,
269
640260
3000
وقتی اولین رمان انگلیسی ام در آمریکا چاپ شد،
10:43
I heard an interesting remark from a literary critic.
270
643260
3000
یه اظهار نظر جالبی از یه منتقدادبی شنیدم.
10:46
"I liked your book," he said, "but I wish you had written it differently."
271
646260
3000
اون گفت" کتابت رو دوست دارم ،ولی کاشکی اونو یه جور دیگه می نوشتی"
10:49
(Laughter)
272
649260
4000
(خنده حضار)
10:53
I asked him what he meant by that.
273
653260
2000
ازش پرسیدم منظورش چیه.
10:55
He said, "Well, look at it. There's so many
274
655260
2000
اون گفت" خب نگاه کن. اینجا یه عالمه
10:57
Spanish, American, Hispanic characters in it,
275
657260
2000
شخصیت های اسپانیایی، آمریکایی و لاتینی هست
10:59
but there's only one Turkish character and it's a man."
276
659260
3000
اما فقط یه شخصیت ترک وجود داره که اونم یه مرده."
11:02
Now the novel took place on a university campus in Boston,
277
662260
3000
خب،رمان رو در کوی دانشگاهی در بوستون نوشتم
11:05
so to me, it was normal
278
665260
2000
و برای من این طبیعی بود
11:07
that there be more international characters in it
279
667260
2000
که شخصیت های بین المللی بیشتری نسبت به
11:09
than Turkish characters,
280
669260
2000
شخصیت های ترک توش باشند.
11:11
but I understood what my critic was looking for.
281
671260
2000
اما می دونستم که منتقدم دنبال چی بود
11:13
And I also understood that I
282
673260
2000
و همینطور می فهمیدم که همچنان
11:15
would keep disappointing him.
283
675260
2000
به نا امید کردنش ادامه خواهم داد.
11:17
He wanted to see the manifestation of my identity.
284
677260
3000
اون میخواست که آشکار سازی هویت منو ببینه.
11:20
He was looking for a Turkish woman in the book
285
680260
3000
اون تو کتاب دنبال یه زن ترک می گشت
11:23
because I happened to be one.
286
683260
2000
چرا که من یه زن ترک بودم.
11:25
We often talk about how stories change the world,
287
685260
3000
ما اغلب درباره اینکه داستان ها چگونه دنیا رو تغییر میدن صحبت می کنیم.
11:28
but we should also see how the world of identity politics
288
688260
3000
اما می بایست ببینیم که چطوردنیای هویت های سیاسی هم
11:31
affects the way stories
289
691260
2000
در مسیری که داستان ها درش شکل می گیرند،
11:33
are being circulated,
290
693260
2000
خوانده می شوند و بازبینی می شوند ،
11:35
read and reviewed.
291
695260
2000
تاثیر گذار می گذارند.
11:37
Many authors feel this pressure,
292
697260
2000
بسیاری از نویسنده ها این فشار رو حس می کنند
11:39
but non-Western authors feel it more heavily.
293
699260
3000
اما نویسنده های غیر غربی این فشار رو بیشتر حس می کنند.
11:42
If you're a woman writer from the Muslim world, like me,
294
702260
3000
اگه شما یه نویسنده زن از یه کشور مسلمان باشید، مثل من
11:45
then you are expected to write
295
705260
2000
اونوقت از شما انتطار میره
11:47
the stories of Muslim women
296
707260
2000
که داستان زنان مسلمان رو بنویسید
11:49
and, preferably, the unhappy stories
297
709260
2000
و ترجیحا هم داستان های غم انگیز
11:51
of unhappy Muslim women.
298
711260
2000
زنان مسلمان غمگین.
11:53
You're expected to write
299
713260
2000
از شما انتظار میره
11:55
informative, poignant and characteristic stories
300
715260
3000
تا داستان های ترحم انگیز و آموزنده وخاص بنویسید
11:58
and leave the experimental and avant-garde
301
718260
2000
و داستان های سبک نو و تجربی رو
12:00
to your Western colleagues.
302
720260
2000
بذارید برای همکاران غربی تون.
12:02
What I experienced as a child in that school in Madrid
303
722260
3000
چیزی رو که من در بچگی در مدرسه مادرید تجربه کردم
12:05
is happening in the literary world today.
304
725260
3000
الان داره در دنیای ادبی اتفاق می افته.
12:08
Writers are not seen
305
728260
2000
نویسنده ها فقط به عنوان
12:10
as creative individuals on their own,
306
730260
2000
فردی خلاق به خودی خود دیده نمی شند
12:12
but as the representatives
307
732260
2000
بلکه به عنوان نماینده ای
12:14
of their respective cultures:
308
734260
2000
از فرهنگ های مورد احترامشون هستند.
12:16
a few authors from China, a few from Turkey,
309
736260
3000
یه عده نویسنده از چین، یه عده از ترکیه
12:19
a few from Nigeria.
310
739260
2000
یه عده از نیجریه.
12:21
We're all thought to have something very distinctive,
311
741260
2000
ما همه اینگونه تصور می شیم که (نسب به دیگران) یه چیز متمایز داریم
12:23
if not peculiar.
312
743260
2000
اگه نگم خاص.
12:25
The writer and commuter James Baldwin
313
745260
3000
جیمز بالدوین نویسنده و اهل سفر،
12:28
gave an interview in 1984
314
748260
2000
مصاحبه ای در سال 1984 داشت
12:30
in which he was repeatedly asked about his homosexuality.
315
750260
3000
که در اون مدام درباره دوجنسیتی بودنش ازش می پرسیدن.
12:33
When the interviewer tried to pigeonhole him
316
753260
2000
وقتی مصاحبه کننده سعی داشت تا اونو به عنوان
12:35
as a gay writer,
317
755260
2000
یه نویسنده همجنسباز تلقی کنه
12:37
Baldwin stopped and said,
318
757260
2000
بالدوین مکث کرد و گفت،
12:39
"But don't you see? There's nothing in me
319
759260
2000
"متوجه نیستی که هیچ چیزی در من نیست
12:41
that is not in everybody else,
320
761260
2000
که در دیگران نباشه
12:43
and nothing in everybody else
321
763260
2000
و چیزی هم در دیگران نیست
12:45
that is not in me."
322
765260
2000
که در من نباشه"
12:47
When identity politics tries to put labels on us,
323
767260
3000
وقتی که هویت های سیاسی سعی میکنن تا روی ماها برچسیب بزنن
12:50
it is our freedom of imagination that is in danger.
324
770260
3000
این آزادی تخیل ماست که در معرض خطر قرار میگره.
12:53
There's a fuzzy category called
325
773260
2000
یه طبقه خیلی مبهمی وجود داره
12:55
multicultural literature
326
775260
2000
به اسم" ادبیات چند فرهنگی"
12:57
in which all authors from outside the Western world
327
777260
2000
که در اون همه نویسنده های خارج از دنیای غرب
12:59
are lumped together.
328
779260
2000
یکپارچه کنار هم قرار می گیرند.
13:01
I never forget my first multicultural reading,
329
781260
2000
هیچ وقت اولین تحقیق چند فرهنگی ام رو یادم نمیره.
13:03
in Harvard Square about 10 years ago.
330
783260
3000
در هاروارد اسکور، حدود ده سال پیش.
13:06
We were three writers, one from the Philippines,
331
786260
3000
سه تا نویسنده بودیم، یکی از فیلیپین،
13:09
one Turkish and one Indonesian --
332
789260
2000
یکی ترکیه و یکی هم اندونزی--
13:11
like a joke, you know.
333
791260
2000
مثل یه جک می مونه.
13:13
(Laughter)
334
793260
2000
(خنده حضار)
13:15
And the reason why we were brought together
335
795260
2000
و دلیل اینکه ما ها با هم جمع شدیم
13:17
was not because we shared an artistic style
336
797260
2000
این نبود که ما سبک هنری
13:19
or a literary taste.
337
799260
2000
یا سلیقه ادبی یکسانی داشتیم.
13:21
It was only because of our passports.
338
801260
2000
دلیلش فقط به خاطر گذرنامه هامون بود.
13:23
Multicultural writers are expected to tell real stories,
339
803260
3000
از نویسنده های "چند فرهنگی" انتظار میره که داستان های واقعی رو بگن
13:26
not so much the imaginary.
340
806260
2000
نه خیلی تخیلی.
13:28
A function is attributed to fiction.
341
808260
3000
داستان تخیلی یه ویژگی دارن.
13:31
In this way, not only the writers themselves,
342
811260
2000
از این منظر، نه تنها خود نویسنده ها
13:33
but also their fictional characters
343
813260
3000
بلکه شخصیت های تخیلی شون هم
13:36
become the representatives of something larger.
344
816260
3000
نماینده چیزهای بزرگتری هستند.
13:39
But I must quickly add
345
819260
2000
اما خیلی سریع باید اضافه کنم
13:41
that this tendency to see a story
346
821260
2000
که این گرایش برای فهم یه داستان
13:43
as more than a story
347
823260
2000
به عنوان چیزی بیشتر از یه داستان
13:45
does not solely come from the West.
348
825260
2000
به تنهایی از غرب نمیاد،
13:47
It comes from everywhere.
349
827260
2000
از همه جا میاد.
13:49
And I experienced this firsthand
350
829260
2000
و من اینو اولین بار وقتی تجربه کردم
13:51
when I was put on trial in 2005
351
831260
3000
که در سال 2005 به خاطر
13:54
for the words my fictional characters uttered in a novel.
352
834260
3000
گفته های شخصیت های تخیلی رمانم به دادگاه خوانده شدم.
13:57
I had intended to write
353
837260
2000
قصدم این بود که داستانی
13:59
a constructive, multi-layered novel
354
839260
3000
سازنده و چند لایه
14:02
about an Armenian and a Turkish family
355
842260
2000
از یه خانواده ارمنی و خانواده ترک
14:04
through the eyes of women.
356
844260
2000
از دید زنها بنویسم.
14:06
My micro story became a macro issue
357
846260
3000
وقتی به دادگاه فرا خوانده شدم، داستان کوچکم
14:09
when I was prosecuted.
358
849260
2000
به یه موضوع بزرگ تبدیل شد.
14:11
Some people criticized, others praised me
359
851260
2000
یه عده انتقاد می کردن و عده ای دیگه
14:13
for writing about the Turkish-Armenian conflict.
360
853260
3000
به خاطر نوشتن درباره اختلاف ترک ها و ارمنی ها تحسینم می کردن.
14:16
But there were times when I wanted to remind both sides
361
856260
3000
اما خیلی زمان برد تا به هر دوطرف یادآوری کنم
14:19
that this was fiction.
362
859260
2000
که اون فقط یه داستان تخیلی بود.
14:21
It was just a story.
363
861260
2000
اون فقط یه داستان بود.
14:23
And when I say, "just a story,"
364
863260
2000
و وقتی میگم "فقط یه داستان"
14:25
I'm not trying to belittle my work.
365
865260
2000
نمی خوام از ارزش کارم کم کنم
14:27
I want to love and celebrate fiction
366
867260
2000
میخوام عاشق داستان باشم و براش جشن بگیرم
14:29
for what it is,
367
869260
2000
به خاطر چیزی که هست
14:31
not as a means to an end.
368
871260
2000
نه به عنوان وسیله ای برای پایان دادن.
14:33
Writers are entitled to their political opinions,
369
873260
2000
نویسنده ها حق دارن که بینش سیاسی خودشون رو داشته باشن
14:35
and there are good political novels out there,
370
875260
3000
و رمان های سیاسی خوبی در بازار وجود داره،
14:38
but the language of fiction
371
878260
2000
اما زبان داستان
14:40
is not the language of daily politics.
372
880260
2000
زبان سیاست های روزمره نیست.
14:42
Chekhov said,
373
882260
2000
چخوف میگه :
14:44
"The solution to a problem
374
884260
2000
" راه حل یه مشکل
14:46
and the correct way of posing the question
375
886260
2000
و راه صحیح طرح یه سوال
14:48
are two completely separate things.
376
888260
3000
دو تا چیز کاملا مجزا هستند.
14:51
And only the latter is an artist's responsibility."
377
891260
3000
و فقط دومی جز مسئولیت هنرمندان است."
14:55
Identity politics divides us. Fiction connects.
378
895260
3000
هویت های سیاسی ما رو از هم جدا میکنه، داستان به هم وصل میکنه،
14:58
One is interested in sweeping generalizations.
379
898260
3000
یکی به از میان برداشتن "کلی گویی" علاقه داره،
15:01
The other, in nuances.
380
901260
2000
یکی دیگه به " تفاوت های ریز".
15:03
One draws boundaries.
381
903260
2000
یکی به کشیدن مرزها،
15:05
The other recognizes no frontiers.
382
905260
2000
و یکی دیگری هیچ حد و مرزی و نمی شناسه.
15:07
Identity politics is made of solid bricks.
383
907260
3000
هویت سیاسی از آجرهای سخت شکل گرفته .
15:10
Fiction is flowing water.
384
910260
3000
درحالیکه داستان آب روان است.
15:13
In the Ottoman times, there were itinerant storytellers called "meddah."
385
913260
3000
در دوران عثمانی، داستان گویان دوره گردی بودند که بهشون می گفتن، "نقال"
15:16
They would go to coffee houses,
386
916260
2000
اونا به قهوه خانه ها می رفتند ،
15:18
where they would tell a story in front of an audience,
387
918260
2000
جایی که داستانی رو در مقابل حضار تعریف می کردند،
15:20
often improvising.
388
920260
2000
اغلب هم به بداهه.
15:22
With each new person in the story,
389
922260
2000
برای هر شخصیت در داستان
15:24
the meddah would change his voice,
390
924260
2000
نقال لحن صداش رو تغییر می داد
15:26
impersonating that character.
391
926260
2000
و اون شخصیت رو به تصویر می کشید.
15:28
Everybody could go and listen, you know --
392
928260
2000
هر کسی می تونست بره و گوش کنه، --
15:30
ordinary people, even the sultan, Muslims and non-Muslims.
393
930260
3000
مردم عادی، حتی سلطان و مسلمان و غیر مسلمان
15:33
Stories cut across all boundaries,
394
933260
3000
داستان ها تمام مرزها رو برمی چینند.
15:36
like "The Tales of Nasreddin Hodja,"
395
936260
2000
مثل داستان های " ملا نصرالدین"
15:38
which were very popular throughout the Middle East,
396
938260
2000
که در سرتاسر خاورمیانه و آفریقای شمالی
15:40
North Africa, the Balkans and Asia.
397
940260
3000
بالکان و آسیا داستانهای معروفی بوده.
15:43
Today, stories continue
398
943260
2000
امروز هم داستانها همچنان
15:45
to transcend borders.
399
945260
2000
مرزها رو در می نوردند.
15:47
When Palestinian and Israeli politicians talk,
400
947260
3000
وقتی سیاستمداران فلسطینی و اسراییلی با هم صحبت می کنند،
15:50
they usually don't listen to each other,
401
950260
2000
معمولا به هم دیگه گوش نمی کنند
15:52
but a Palestinian reader
402
952260
2000
اما یه خواننده فلسطینی
15:54
still reads a novel by a Jewish author,
403
954260
2000
همچنان رمانی یه نویسنده یهودی رو می خونه،
15:56
and vice versa, connecting and empathizing
404
956260
3000
و بالعکس، با راوی ارتباط می گیره
15:59
with the narrator.
405
959260
2000
و احساس همدردی می کنه.
16:01
Literature has to take us beyond.
406
961260
2000
ادبیات باید ما رو ورای چیزی که هستیم ببره.
16:03
If it cannot take us there,
407
963260
2000
اگه نتونه ببره،
16:05
it is not good literature.
408
965260
2000
اون یه ادبیات غنی نیست.
16:07
Books have saved the introverted,
409
967260
2000
کتابها بچه ها رو از درونگرا بودن
16:09
timid child that I was -- that I once was.
410
969260
3000
و ترسو بودن --اونجور که من زمانی بودم-- نجات داده اند.
16:12
But I'm also aware of the danger
411
972260
2000
اما هنوز خطر گیر افتادن در اونها رو
16:14
of fetishizing them.
412
974260
2000
احساس می کنم.
16:16
When the poet and mystic, Rumi,
413
976260
2000
وقتی که شاعر و عارف، مولانا
16:18
met his spiritual companion, Shams of Tabriz,
414
978260
3000
آن یار روحانی خود، شمس تبریزی رو ملاقات می کنه،
16:21
one of the first things the latter did
415
981260
2000
یکی از اولین کارهایی که شمس میکنه
16:23
was to toss Rumi's books into water
416
983260
2000
اینه که کتاب های مولانا رو در آب میریزه
16:25
and watch the letters dissolve.
417
985260
2000
به تماشای حل شدن حروف در آب میشینه.
16:27
The Sufis say, "Knowledge that takes you not beyond yourself
418
987260
4000
صوفیان معتقدند که" دانشی که تو رو از خودت فراتر نبره،
16:31
is far worse than ignorance."
419
991260
3000
به مراتب بدتر از جهل است.
16:34
The problem with today's cultural ghettos
420
994260
2000
مشکل امروز جوامع فرهنگی،
16:36
is not lack of knowledge --
421
996260
2000
کمبود دانش نیست.
16:38
we know a lot about each other, or so we think --
422
998260
3000
ما خیلی زیاد درباره خودمون می دونیم، حداقل اینجوری فکر می کنیم،
16:41
but knowledge that takes us not beyond ourselves:
423
1001260
3000
اما دانشی که ما رو فرای خودمون نبره
16:44
it makes us elitist,
424
1004260
2000
از ما نخبگانی می سازه،
16:46
distant and disconnected.
425
1006260
2000
دور از هم و بی ارتباطی با هم.
16:48
There's a metaphor which I love:
426
1008260
2000
یه استعاره ای هست که عاشقشم:
16:50
living like a drawing compass.
427
1010260
2000
"زندگی کردن مثل یه پرگار طراحی".
16:52
As you know, one leg of the compass is static, rooted in a place.
428
1012260
3000
همونجور که می دونید یه پای پرگار ثابته و رو یه نقطه می چرخه،
16:55
Meanwhile, the other leg
429
1015260
2000
در حالیکه پای دیگش،
16:57
draws a wide circle, constantly moving.
430
1017260
2000
درحالی که حرکت میکنه یه دایره وسیع می کشه.
16:59
Like that, my fiction as well.
431
1019260
2000
داستان من مثل همونه.
17:01
One part of it is rooted in Istanbul,
432
1021260
2000
یه بخشش در حول استانبوله
17:03
with strong Turkish roots,
433
1023260
3000
که ریشه ای محکم در فرهنگ ترکی داره،
17:06
but the other part travels the world,
434
1026260
2000
اما طرف دیگه اش در دنیا سفر می کنه،
17:08
connecting to different cultures.
435
1028260
2000
و با فرهنگهای مختلف در ارتباطه.
17:10
In that sense, I like to think of my fiction
436
1030260
2000
از این منظر، دوست دارم به داستانم
17:12
as both local and universal,
437
1032260
3000
به عنوان چیزی هم"محلی" و هم " جهانی"فکر کنم،
17:15
both from here and everywhere.
438
1035260
2000
هم از اینجا، و هم از هرجای دیگه.
17:17
Now those of you who have been to Istanbul
439
1037260
2000
حال، کسانی از شما که قبلا در استانبول بوده اند،
17:19
have probably seen Topkapi Palace,
440
1039260
2000
احتمالا قصر توپکاپی رو دیدن،
17:21
which was the residence of Ottoman sultans
441
1041260
2000
جایی که برای بیش از 400 سال
17:23
for more than 400 years.
442
1043260
3000
اقامتگاه پادشاه عثمانی بوده.
17:26
In the palace, just outside the quarters
443
1046260
2000
در قصر، درست بیرون
17:28
of the favorite concubines,
444
1048260
2000
اقامتگاه معشوقه های شاه،
17:30
there's an area called The Gathering Place of the Djinn.
445
1050260
3000
جایی هست که بهش میگن" مرکز گردهمایی جن ها ".
17:33
It's between buildings.
446
1053260
2000
بین ساختمان هاست.
17:35
I'm intrigued by this concept.
447
1055260
2000
این مفهوم منو کنجکاو کرد.
17:37
We usually distrust those areas
448
1057260
2000
مردم معمولا به مکان هایی که بین دو چیز قرار دارن
17:39
that fall in between things.
449
1059260
2000
بی اعتماد هستند.
17:41
We see them as the domain
450
1061260
2000
مردم معمولا اونا رو قلمرو
17:43
of supernatural creatures like the djinn,
451
1063260
2000
مخلوقات ماوراطبیعه مثل جن می دونن،
17:45
who are made of smokeless fire
452
1065260
2000
مخلوقاتی که از آتش بی دود ساخته شده اند
17:47
and are the symbol of elusiveness.
453
1067260
2000
و نماد "گیج کننده ای" هستند.
17:49
But my point is perhaps
454
1069260
2000
اما نظر من اینه که احتمالا
17:51
that elusive space
455
1071260
2000
اون فضای گیج کننده
17:53
is what writers and artists need most.
456
1073260
3000
همون چیزیه که نویسنده ها و هنرمندان بیشترین نیاز رو بهش دارن.
17:56
When I write fiction
457
1076260
2000
من وقتی داستان می نویسم
17:58
I cherish elusiveness and changeability.
458
1078260
2000
قابلیت" گیج کننده ای" و "تغییر پذیری" رو ارج می نهم.
18:00
I like not knowing what will happen 10 pages later.
459
1080260
3000
دوست ندارم بدونم در 10 صفحه بعدی چه اتفاقی می افته.
18:03
I like it when my characters surprise me.
460
1083260
2000
دوست دارم که شخصیت ها غافلگیرم کنن.
18:05
I might write about
461
1085260
2000
ممکنه درباره
18:07
a Muslim woman in one novel,
462
1087260
2000
یه زن مسلمان در رمانم بنویسم.
18:09
and perhaps it will be a very happy story,
463
1089260
2000
و احتمالا اون یه داستان خیلی شاد خواهد بود.
18:11
and in my next book, I might write
464
1091260
2000
و در کتاب بعدی ام احتمالا
18:13
about a handsome, gay professor in Norway.
465
1093260
3000
درباره یه پرفسور هم جنسگرای خوش تیپ در نوروژ می نویسم.
18:16
As long as it comes from our hearts,
466
1096260
2000
ما تا اونجایی که از دلهامون بر میاد،
18:18
we can write about anything and everything.
467
1098260
3000
می تونیم درباره هیچ چیز و همه چیز بنویسیم.
18:21
Audre Lorde once said,
468
1101260
2000
آدره لرد یه بار گفت"
18:23
"The white fathers taught us to say,
469
1103260
3000
" پدران سفید به ما آموختند بگوییم،
18:26
'I think, therefore I am.'"
470
1106260
2000
" من فکر می کنم پس هستم."
18:28
She suggested, "I feel, therefore I am free."
471
1108260
3000
اون اینو پیشنهاد کرد،" من احساس می کنم، پس آزادم"
18:31
I think it was a wonderful paradigm shift.
472
1111260
3000
به نظرم این یه تغییر الگوپذیرانه شگفت انگیزه .
18:34
And yet, why is it that,
473
1114260
2000
و اما ، اینکه چرا
18:36
in creative writing courses today,
474
1116260
2000
امروزه در کلاس ها نویسندگی خلاق
18:38
the very first thing we teach students is
475
1118260
2000
اولین چیزی که به دانش آموزان یاد میدیم
18:40
"write what you know"?
476
1120260
2000
اینه که" چیزی رو بنویس که فکر میکنی؟"
18:42
Perhaps that's not the right way to start at all.
477
1122260
3000
احتمالا این راه درستی برای شروع نیست.
18:45
Imaginative literature is not necessarily about
478
1125260
3000
ادبیات تخیلی الزاما نوشتن درباره
18:48
writing who we are or what we know
479
1128260
3000
اینکه چه کسی هستیم یا چه چیزی رو می دونیم
18:51
or what our identity is about.
480
1131260
3000
یا هویتمون چی هست نیست.
18:54
We should teach young people and ourselves
481
1134260
2000
ما باید به افراد جوان و خودمون یاد بدیم
18:56
to expand our hearts
482
1136260
2000
تا دلهامون رو بزرگ کنیم
18:58
and write what we can feel.
483
1138260
2000
و چیزی رو بنویسیم که حس می کنیم.
19:00
We should get out of our cultural ghetto
484
1140260
2000
ما باید از درون پیله های فرهنگی مون دربیاییم
19:02
and go visit the next one and the next.
485
1142260
3000
و بریم و افراد دیگر رو ببینیم.
19:05
In the end, stories move like whirling dervishes,
486
1145260
3000
در نهایت، داستانها مانند دراویش دوره گرد حرکت می کنن،
19:08
drawing circles beyond circles.
487
1148260
3000
به گونه ای که دایره ای در ورای دایره ها می کشند.
19:11
They connect all humanity,
488
1151260
2000
آنها بی توجه به هویت های سیاسی،
19:13
regardless of identity politics,
489
1153260
2000
تمام بشریت رو به هم وصل می کنند.
19:15
and that is the good news.
490
1155260
2000
و این خبر خوبی است.
19:17
And I would like to finish with an old Sufi poem:
491
1157260
2000
دوست دارم که صحبتم رو با یه شعر قدیمی صوفی تموم کنم،
19:19
"Come, let us be friends for once;
492
1159260
3000
"بيائيد يکبار هم که شده با هم دوست باشيم
19:22
let us make life easy on us;
493
1162260
2000
بگذاريد زندگی را بر خود آسان سازيم،
19:24
let us be lovers and loved ones;
494
1164260
2000
بيائيد دوست بداريم و دوست داشته شويم،
19:26
the earth shall be left to no one."
495
1166260
3000
اين دنيای فانی به کسی وفا نخواهد کرد."
19:29
Thank you.
496
1169260
2000
متشکرم.
19:31
(Applause)
497
1171260
7000
(تشویق حضار)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7