Bahia Shehab: A thousand times no

20,902 views ・ 2015-07-17

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

00:00
Translator: Joseph Geni Reviewer: Morton Bast
0
0
7000
Translator: Farnaz Saghafi Reviewer: soheila Jafari
00:12
Two years ago, I was invited as an artist
1
12441
3029
دو سال پیش، من بعنوان یک هنرمند
00:15
to participate in an exhibition commemorating
2
15470
2860
برای شرکت در نمایشگاهی به مناسبت بزرگداشت
00:18
100 years of Islamic art in Europe.
3
18330
2658
صدمین سال هنر اسلامی در اروپا دعوت شدم.
00:20
The curator had only one condition:
4
20988
2440
مسئول نمایشگاه فقط یک شرط گذاشته بود:
00:23
I had to use the Arabic script for my artwork.
5
23428
3490
من می بایست از نوشتار عربی در کار هنری‌ام استفاده می کردم.
00:26
Now, as an artist, a woman, an Arab,
6
26918
3111
حالا، بعنوان یک هنرمند، یک زن، یک عرب،
00:30
or a human being living in the world in 2010,
7
30029
3642
یا یک انسان که در جهان سال ۲۰۱۲ زندگی می کنه،
00:33
I only had one thing to say:
8
33671
2965
فقط یک چیز برای گفتن داشتم:
00:36
I wanted to say no.
9
36636
2810
می خواستم بگم نه.
00:39
And in Arabic, to say "no," we say "no,
10
39446
2216
و به زبان عربی، برای گفتن "نه" ، می گوییم "نه، و هزار بار نه."
00:41
and a thousand times no."
11
41662
2320
و به زبان عربی، برای گفتن "نه" ، می گوییم "نه، و هزار بار نه."
00:43
So I decided to look for a thousand different noes.
12
43982
3796
بنابراین تصمیم گرفتم بدنبال هزاران نه مختلف باشم.
00:47
on everything ever produced
13
47778
1846
در هر چیزی که تا به حال درست شده
00:49
under Islamic or Arab patronage in the past 1,400 years,
14
49624
4681
تحت سلطه اسلام یا عرب در طول ۱۴۰۰ سال،
00:54
from Spain to the borders of China.
15
54305
3881
از اسپانیا تا مرزهای چین.
00:58
I collected my findings in a book,
16
58186
1999
من یافته هایم را در کتابی جمع آوری کردم،
01:00
placed them chronologically, stating the name,
17
60185
3444
به ترتیب تاریخ گذاشته، نام، دنباله رو، رسانه، و تاریخ آنها را قید کردم.
01:03
the patron, the medium and the date.
18
63629
3470
به ترتیب تاریخ گذاشته، نام، دنباله رو، رسانه، و تاریخ آنها را قید کردم.
01:07
Now, the book sat on a small shelf next to the installation,
19
67099
3199
در حال حاضر، اون کتاب روی یک قفسه کوچک کنار محل نصب تابلو قرار گرفته
01:10
which stood three by seven meters, in Munich, Germany,
20
70298
3607
تابلویی به اندازه سه در هفت متر، در شهر مونیخ آلمان در سپتامبر سال ۲۰۱۰.
01:13
in September of 2010.
21
73905
3514
تابلویی به اندازه سه در هفت متر، در شهر مونیخ آلمان در سپتامبر سال ۲۰۱۰.
01:17
Now, in January, 2011, the revolution started,
22
77419
5904
در ژانویه سال ۲۰۱۱، انقلاب آغاز شد،
01:23
and life stopped for 18 days,
23
83323
2823
و زندگی برای مدت ۱۸ روز از حرکت باز ایستاد،
01:26
and on the 12th of February,
24
86146
1459
و در ۱۲ فوریه،
01:27
we naively celebrated on the streets of Cairo,
25
87605
2988
با این باور که انقلاب به پیروزی رسیده، در خیابانهای قاهره ساده لوحانه جشن گرفتیم.
01:30
believing that the revolution had succeeded.
26
90593
4033
با این باور که انقلاب به پیروزی رسیده، در خیابانهای قاهره ساده لوحانه جشن گرفتیم.
01:34
Nine months later I found myself spraying messages
27
94626
3656
۹ ماه بعد خودم را در میدان تحریر در حال اسپری کردن پیام‌ها دیدم.
01:38
in Tahrir Square. The reason for this act
28
98282
4200
دلیل این کار، تصویری بود که در لیست خبرها دیدم.
01:42
was this image that I saw in my newsfeed.
29
102482
3759
دلیل این کار، تصویری بود که در لیست خبرها دیدم.
01:46
I did not feel that I could live in a city
30
106241
2896
احساس کردم نمی تونم در شهری زندگی کنم که مردمش کشته شده و مثل زباله در خیابانها به دور انداخته می شوند.
01:49
where people were being killed
31
109137
2007
احساس کردم نمی تونم در شهری زندگی کنم که مردمش کشته شده و مثل زباله در خیابانها به دور انداخته می شوند.
01:51
and thrown like garbage on the street.
32
111144
2968
احساس کردم نمی تونم در شهری زندگی کنم که مردمش کشته شده و مثل زباله در خیابانها به دور انداخته می شوند.
01:54
So I took one "no" off a tombstone from
33
114112
2326
بنابر این من یک "نه" از یکی از سنگ قبرهای موزه اسلامی قاهره برداشتم ویک پیام به آن افزودم:
01:56
the Islamic Museum in Cairo, and I added a message to it:
34
116438
3585
بنابر این من یک "نه" از یکی از سنگ قبرهای موزه اسلامی قاهره برداشتم ویک پیام به آن افزودم:
02:00
"no to military rule."
35
120023
1667
"نه به قانون نظامی."
02:01
And I started spraying that on the streets in Cairo.
36
121690
3016
و شروع به اسپری کردن آن در خیابانهای قاهره کردم.
02:04
But that led to a series of no, coming out of the book
37
124706
3031
لیکن بدنبال اینکار، یکسری نه مثل مهمات از کتاب بیرون آمده،
02:07
like ammunition, and adding messages to them,
38
127737
2969
و پیامهایی به آنها اضافه شد،
02:10
and I started spraying them on the walls.
39
130706
2400
و من شروع به اسپری کردن آنها روی دیوارها کردم.
02:13
So I'll be sharing some of these noes with you.
40
133106
2706
بدین ترتیب من یکسری از این "نه" ها را به شما می گویم.
02:15
No to a new Pharaoh, because whoever comes next
41
135812
2598
"نه" به فرعون جدید، چون هر کسی که بعدا" بر سر قدرت می یاد
02:18
should understand that we will never be ruled by another dictator.
42
138410
3906
باید بدونه که ما هرگز تحت فرمان یک دیکتاتور دیگه نمی رویم.
02:22
No to violence: Ramy Essam came to Tahrir
43
142316
4146
"نه" به خشونت: رامی اسام در روز دوم انقلاب به میدان تحریر اومد،
02:26
on the second day of the revolution,
44
146462
1868
"نه" به خشونت: رامی اسام در روز دوم انقلاب به میدان تحریر اومد،
02:28
and he sat there with this guitar, singing.
45
148330
3460
و با این گیتار اونجا نشست و آواز خواند.
02:31
One month after Mubarak stepped down, this was his reward.
46
151790
4289
یک ماه بعد از کناره گیری مبارک، این پاداش او بود.
02:36
No to blinding heroes. Ahmed Harara lost his right eye
47
156079
5026
"نه" به کور کردن قهرمانان. "احمد حرارا" در ۲۸ ژانویه، چشم راستش را از دست داد،
02:41
on the 28th of January,
48
161105
1751
"نه" به کور کردن قهرمانان. "احمد حرارا" در ۲۸ ژانویه، چشم راستش را از دست داد،
02:42
and he lost his left eye on the 19th of November,
49
162856
3346
و در ۱۹ نوامبر، چشم چپش را از دست داد،
02:46
by two different snipers.
50
166202
3486
دو تک تیر انداز جداگانه به او شلیک کردند.
02:49
No to killing, in this case no to killing men of religion,
51
169688
3325
"نه" به کشتار، در این مورد، "نه" به کشتن مردان مذهبی،
02:53
because Sheikh Ahmed Adina Refaat was shot
52
173013
3186
چون شیخ احمد ادینا ریفات،
02:56
on December 16th, during a demonstration,
53
176199
3362
در ۱۶ دسامبر، طی یک راهپیمایی تیر خورد،
02:59
leaving behind three orphans and a widow.
54
179561
3860
و سه فرزند یتیم و یک بیوه از خود بجای گذاشت.
03:03
No to burning books. The Institute of Egypt was burned
55
183421
3283
"نه" به سوزاندن کتابها. انیستوی قاهره در ۱۷ دسامبر در آتش سوخت، یه عالمه فرهنگ نابود شد.
03:06
on December 17th, a huge cultural loss.
56
186704
4220
"نه" به سوزاندن کتابها. انیستوی قاهره در ۱۷ دسامبر در آتش سوخت، یه عالمه فرهنگ نابود شد.
03:10
No to stripping the people,
57
190924
2389
"نه" به لخت کردن آدمها،
03:13
and the blue bra is to remind us of our shame
58
193313
3494
و سوتین آبی یادرآور شرم ما بعنوان یک ملت است
03:16
as a nation when we allow a veiled woman to be stripped
59
196807
3950
وقتی اجازه می دهیم که یک زن با حجاب را در خیابان عریان کرده و کتک بزنند،
03:20
and beaten on the street, and the footprint reads,
60
200757
4001
و در پایین اون نوشته،
03:24
"Long live a peaceful revolution,"
61
204758
2152
" زنده باد انقلاب صلح آمیز"،
03:26
because we will never retaliate with violence.
62
206910
3520
چون ما هیچگاه با خشونت تلافی نمی کنیم.
03:30
No to barrier walls. On February 5th,
63
210430
3415
"نه" به مانع های دیواری. در پنجم فوریه،
03:33
concrete roadblocks were set up in Cairo
64
213845
4193
بلوکهای خیابانی سیمانی در قاهره بر پا شد
03:38
to protect the Ministry of Defense from protesters.
65
218038
5681
تا محافظ وزارت دفاع در برابر تظاهر کنندگان باشه.
03:43
Now, speaking of walls, I want to share with you the story
66
223719
2445
حالا که از دیوار حرف زدیم، مایلم داستان یک دیوار در قاهره را برایتان بگم.
03:46
of one wall in Cairo.
67
226164
2802
حالا که از دیوار حرف زدیم، مایلم داستان یک دیوار در قاهره را برایتان بگم.
03:48
A group of artists decided to paint a life-size tank
68
228966
4307
یک گروه هنرمند نقاش تصمیم گرفتند تا یک تانک به اندازه واقعی روی یک دیوار بکشند.
03:53
on a wall. It's one to one.
69
233273
1842
یک گروه هنرمند نقاش تصمیم گرفتند تا یک تانک به اندازه واقعی روی یک دیوار بکشند.
03:55
In front of this tank there's a man on a bicycle
70
235115
3864
در جلوی تانک، تصویر مردی روی دوچرخه است
03:58
with a breadbasket on his head. To any passerby,
71
238979
3114
که سبدی نان روی سرش است. این تصویر از دید هر رهگذری بدون مشکل است.
04:02
there's no problem with this visual.
72
242093
2854
این تصویر از دید هر رهگذری بدون مشکل است.
04:04
After acts of violence, another artist came,
73
244947
3914
پس از اعمال خشونت آمیز، نقاش دیگری آمد،
04:08
painted blood, protesters being run over by the tank,
74
248861
4473
تصویری از خون بهمراه معترضان و تظاهر کنندگان
04:13
demonstrators, and a message that read,
75
253334
3046
که به زیر تانک می روند را کشید، و پیامی که می گفت،
04:16
"Starting tomorrow, I wear the new face,
76
256380
3347
" از فردا، من چهره جدیدی خواهم داشت،
04:19
the face of every martyr. I exist."
77
259727
3719
چهره هر یک از شهیدان. من وجود دارم."
04:23
Authority comes, paints the wall white,
78
263446
2901
مامورین آمدند، دیوار را سفید کردند،
04:26
leaves the tank and adds a message:
79
266347
2642
تانک را باقی گذاشته و پیامی اضافه کردند،
04:28
"Army and people, one hand. Egypt for Egyptians."
80
268989
5029
"ارتش و مردم یکی هستند. مصر برای مصریان."
04:34
Another artist comes, paints the head of the military
81
274018
3635
هنرمند نقاش دیگری آمد، سر یک ارتشی را مثل دیو کشید،
04:37
as a monster eating a maiden in a river of blood
82
277653
3362
که در مقابل تانک در حال خوردن دختری در رودی از خون است.
04:41
in front of the tank.
83
281015
2692
که در مقابل تانک در حال خوردن دختری در رودی از خون است.
04:43
Authority comes, paints the wall white, leaves the tank,
84
283707
4001
مامورین آمدند، دیوار را سفید کردند، تانک را باقی گذاشتند،
04:47
leaves the suit, and throws a bucket of black paint
85
287708
2628
لباس مامور را باقی گذاشته، و یک سطل رنگ سیاه برای پوشاندن صورت مامور، به دیوار پاشیدند.
04:50
just to hide the face of the monster.
86
290336
1607
لباس مامور را باقی گذاشته، و یک سطل رنگ سیاه برای پوشاندن صورت مامور، به دیوار پاشیدند.
04:51
So I come with my stencils, and I spray them on the suit,
87
291943
3893
خُب من با مُهر چاپی ام آمدم، و روی لباس مامور را اسپری کردم،
04:55
on the tank, and on the whole wall,
88
295836
2425
روی تانک و روی کل دیوار را اسپری کردم،
04:58
and this is how it stands today
89
298261
2074
و این چیزی است که امروز می بینید
05:00
until further notice. (Laughter)
90
300335
1779
تا اطلاع بعدی. (خنده)
05:02
Now, I want to leave you with a final no.
91
302114
4266
حال در خاتمه مایلم آخرین "نه" را برایتان بگویم.
05:06
I found Neruda scribbled on a piece of paper
92
306380
3615
در بیمارستان محلی در میدان تحریر، "نرودا" را دیدم که روی تکه کاغذی خط خطی می کرد، و تصمیم گرفتم
05:09
in a field hospital in Tahrir, and I decided to take a no of
93
309995
5229
در بیمارستان محلی در میدان تحریر، "نرودا" را دیدم که روی تکه کاغذی خط خطی می کرد، و تصمیم گرفتم
05:15
Mamluk Mausoleum in Cairo.
94
315224
2314
از مقبره مملوک در قاهره، یک "نه" بردارم.
05:17
The message reads,
95
317538
1785
نوشته اینرا می گوید،
05:19
[Arabic]
96
319323
6409
[زبان عربی]
05:25
"You can crush the flowers, but you can't delay spring."
97
325732
3677
" تو می تونی گلها را له کنی، ولی نمی تونی آمدن بهار را به تاخیر بیندازی."
05:29
Thank you. (Applause)
98
329409
3855
سپاسگزارم. (تشویق)
05:33
(Applause)
99
333264
9021
(تشویق)
05:42
Thank you. Shukran. (Applause)
100
342285
5762
سپاسگزارم. تشکر.(تشویق)

Original video on YouTube.com
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7