Kakenya Ntaiya: A girl who demanded school | TED

کاکنیا نتایا: دختری که خواستار مدرسه بود

168,076 views

2013-03-07 ・ TED


New videos

Kakenya Ntaiya: A girl who demanded school | TED

کاکنیا نتایا: دختری که خواستار مدرسه بود

168,076 views ・ 2013-03-07

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

00:00
Translator: Joseph Geni Reviewer: Morton Bast
0
0
7000
Translator: soheila Jafari Reviewer: Amirpouya Ghaemian
00:15
There's a group of people in Kenya.
1
15733
4608
در کنیا قومی هست،
00:20
People cross oceans to go see them.
2
20341
4004
که مردم برای دیدن آن ها از اقیانوس ها عبور می‌کنند.
00:24
These people are tall.
3
24345
2034
آن ها بلند قامتند.
00:26
They jump high. They wear red.
4
26379
4507
بلند می‌پرند و قرمز می‌پوشند.
00:30
And they kill lions.
5
30886
2112
و شیرها را می‌کشند.
00:32
You might be wondering, who are these people?
6
32998
3057
شاید شما در شگفت باشید که این ها چه کسانی هستند؟
00:36
These are the Maasais.
7
36055
2594
انها ماسایاها هستند.
00:38
And you know what's cool? I'm actually one of them.
8
38649
5902
می دانید که چه چیزی این جا جالبه؟ من یکی از آن ها هستم.
00:44
The Maasais, the boys are brought up to be warriors.
9
44551
4360
پسرهای ماسایایی را طوری پرورش می دهند که یک جنگجو شوند.
00:48
The girls are brought up to be mothers.
10
48911
3247
و دخترها برای مادر شدن تربیت می‌شوند.
00:52
When I was five years old,
11
52158
2528
هنگامی که پنج ساله بودم،
00:54
I found out that I was engaged
12
54686
2568
فهمیدم که من نامزد شدم
00:57
to be married as soon as I reached puberty.
13
57254
3086
تا این که بلافاصله بعد از بالغ شدن ازدواج کنم.
01:00
My mother, my grandmother, my aunties,
14
60340
2986
مادرم، مادربزرگم، عمه‌هایم،
01:03
they constantly reminded me that
15
63326
2178
دائماً به من یادآور می‌شدند که
01:05
your husband just passed by.
16
65504
2720
شوهرت الان از اینجا گذشت.
01:08
(Laughter) Cool, yeah?
17
68224
4946
(خنده ی حاضرین) بامزه‌اس، این طور نیست؟
01:13
And everything I had to do from that moment
18
73170
3165
و از همان لحظه تمام کاری که من می‌بایستی می‌کردم
01:16
was to prepare me to be a perfect woman at age 12.
19
76335
4631
این بود که در سن دوازده سالگی همسری بی نقصی باشم.
01:20
My day started at 5 in the morning,
20
80966
3577
روز من، ساعت ۵ صبح با
01:24
milking the cows, sweeping the house,
21
84543
2157
دوشیدن شیر گاوها، جارو کردن خانه،
01:26
cooking for my siblings, collecting water, firewood.
22
86700
4539
غذا پختن برای خواهر و برادرانم، جمع‌آوری آب و هیزم شروع می‌شد.
01:31
I did everything that I needed to do
23
91239
3242
من همه‌ی آنچه را که باید انجام می‌دادم تا یک
01:34
to become a perfect wife.
24
94481
3627
همسر تمام عیار باشم انجام دادم.
01:38
I went to school not because the Maasais'
25
98108
3064
من به مدرسه رفتم، نه به دلیل اینکه
01:41
women or girls were going to school.
26
101172
2641
زنان و دختران ماسایایی به مدرسه می‌رفتند.
01:43
It's because my mother was denied an education,
27
103813
3157
بلکه به دلیل اینکه مادرم از تحصیل محروم شده بود،
01:46
and she constantly reminded me and my siblings that
28
106970
3469
و او دائماً به من و خواهر و بردارهایم می‌گفت که
01:50
she never wanted us to live the life she was living.
29
110439
3948
او هرگز نمی‌خواهد که ما مانند او زندگی کنیم.
01:54
Why did she say that?
30
114387
2529
چرا او این را می‌گفت؟
01:56
My father worked as a policeman in the city.
31
116916
3328
پدرم به عنوان یک پلیس در شهر کار می‌کرد.
02:00
He came home once a year.
32
120244
1630
او سالی یک بار به خانه می‌آمد.
02:01
We didn't see him for sometimes even two years.
33
121874
3357
گاهی به مدت دو سال اورا نمی‌دیدیم.
02:05
And whenever he came home, it was a different case.
34
125231
3888
هرگاه که او به خانه می‌آمد، همه چیز فرق می کرد.
02:09
My mother worked hard in the farm
35
129119
2005
مادرم در مزرعه به سختی کار می‌کرد
02:11
to grow crops so that we can eat.
36
131124
1866
تا محصولاتی را بکارد که ما بتوانیم بخوریم.
02:12
She reared the cows and the goats
37
132990
2103
او گاو و بز پرورش می‌داد
02:15
so that she can care for us.
38
135093
2015
برای این که از ما نگهداری کند.
02:17
But when my father came, he would sell the cows,
39
137108
2830
اما وقتی پدرم می‌آمد، گاوها را می‌فروخت،
02:19
he would sell the products we had,
40
139938
2383
و همبن طور محصولاتی را که داشتیم،
02:22
and he went and drank with his friends in the bars.
41
142321
4195
و با دوستانش به میخانه می‌رفت و مست می‌کرد.
02:26
Because my mother was a woman,
42
146516
1393
چون مادرم یک زن بود،
02:27
she was not allowed to own any property,
43
147909
3001
اجازه نداشت که هیچ گونه اموالی داشته باشد.
02:30
and by default, everything in my family anyway
44
150910
2494
و به صورت پیش فرض همه چیز در خانواده
02:33
belongs to my father, so he had the right.
45
153404
2672
به پدر تعلق داشت، بنابراین او این حق را داشت که چنین کاری بکند.
02:36
And if my mother ever questioned him,
46
156076
2289
و اگر مادر سؤالی از او می‌کرد،
02:38
he beat her, abused her, and really it was difficult.
47
158365
6788
پدر او را کتک می‌زد، و آزارش می‌داد، و این واقعاً سخت بود.
02:45
When I went to school, I had a dream.
48
165153
3006
وقتی به مدرسه رفتم، یک آرزو داشتم.
02:48
I wanted to become a teacher.
49
168159
2405
می‌خواستم یک معلم شوم.
02:50
Teachers looked nice.
50
170564
1806
معلم ها خوب به نظر می‌رسیدند.
02:52
They wear nice dresses, high-heeled shoes.
51
172370
2253
آن ها لباس خوب می‌پوشند، کفش پاشنه دار می‌پوشند.
02:54
I found out later that they are uncomfortable, but I admired it.
52
174623
3103
بعداً فهمیدم که این کفش ها راحت نیستند ولی من تحسینشان می‌کردم.
02:57
(Laughter)
53
177726
3255
(خنده ی حاضرین)
03:00
But most of all, the teacher was just writing on the board --
54
180981
3501
اما در بیشتر اوقات، معلم فقط روی تخته سیاه می‌نوشت --
03:04
not hard work, that's what I thought,
55
184482
3074
و در مقایسه با کاری که در مزرعه انجام می‌دادم کار او خیلی مشکل نبود،
03:07
compared to what I was doing in the farm.
56
187556
2880
من این طور فکر می‌کردم.
03:10
So I wanted to become a teacher.
57
190436
1947
بنابراین من می‌خواستم که یک معلم بشوم.
03:12
I worked hard in school, but when I was in eighth grade,
58
192383
3903
من به سختی در مدرسه درس خواندم، اما وقتی در کلاس هشتم بودم
03:16
it was a determining factor.
59
196286
2404
یک عامل تعیین کننده وجود داشت.
03:18
In our tradition, there is a ceremony
60
198690
2573
در آداب و رسوم ما، مراسمی برای بود
03:21
that girls have to undergo to become women,
61
201263
2833
که دختران می بایستی در آن سن برای زن شدن زیر بار آن می رفتند،
03:24
and it's a rite of passage to womanhood.
62
204096
2581
و آن مراسمی بود برای ورود به دنیای زنانگی.
03:26
And then I was just finishing my eighth grade,
63
206677
3568
من کلاس هشتم را تازه تمام کرده بودم،
03:30
and that was a transition for me to go to high school.
64
210245
2551
و این شرطی برای من برای رفتن به دبییرستان بود.
03:32
This was the crossroad.
65
212796
1581
و این تصمیم مهمی بود که باید می گرفتم.
03:34
Once I go through this tradition, I was going to become a wife.
66
214377
5522
وقتی که به این سنت عمل می کردم، یک همسر می شدم.
03:39
Well, my dream of becoming a teacher will not come to pass.
67
219899
4242
پس، آرزوی معلم شدن من به وقوع نمی پیوست.
03:44
So I talked -- I had to come up with a plan
68
224141
2515
من صحبت کردم-- من می‌بایستی
03:46
to figure these things out.
69
226656
2564
راه حلی برای این مشکل پیدا می‌کردم.
03:49
I talked to my father. I did something that most girls have never done.
70
229220
4136
من با پدرم صحبت کردم. من کاری را کردم که بیشتر دختران هرگز نکرده بودند.
03:53
I told my father, "I will only go through this ceremony
71
233356
3200
به پدرم گفتم، "من فقط به شرطی این مراسم را می پذیرم
03:56
if you let me go back to school."
72
236556
2580
که به من اجازه بدهی به مدرسه برگردم."
03:59
The reason why, if I ran away,
73
239136
2588
به این دلیل که اگر من فرار می کردم،
04:01
my father will have a stigma, people will be calling him
74
241724
3446
ننگی بود برای پدرم، و مردم به پدرم می گفتند
04:05
the father of that girl who didn't go through the ceremony.
75
245170
3041
او مردی است که دخترش به مراسم نرفت.
04:08
It was a shameful thing for him to carry the rest of his life.
76
248211
4019
و این چیز شرم آوری برای او بود که آن را برای باقی عمرش تحمل کند.
04:12
So he figured out. "Well," he said, "okay,
77
252230
2852
بنابراین او تصمیمش را گرفت. او گفت" بسیار خوب،
04:15
you'll go to school after the ceremony."
78
255082
3333
تو پس از مراسم به مدرسه خواهی رفت."
04:18
I did. The ceremony happened.
79
258415
2620
من به مراسم رفتم. مراسم انجام شد.
04:21
It's a whole week long of excitement.
80
261035
3581
یک هفته پراز هیجان بود.
04:24
It's a ceremony. People are enjoying it.
81
264616
2165
این یک مراسم بود. مردم از آن لذت می‌بردند.
04:26
And the day before the actual ceremony happens,
82
266781
2968
و روز قبل از اینکه مراسم واقعاً صورت بپذیرد،
04:29
we were dancing, having excitement,
83
269749
2488
ما رقصیدیم، هیجان داشتیم،
04:32
and through all the night we did not sleep.
84
272237
3923
و همه‌ی شب را بیدار ماندیم.
04:36
The actual day came, and we walked out of the house
85
276160
3330
روز موعود فرا رسید، ما در حالی که می‌رقصیدیم، از خانه خارج شدیم.
04:39
that we were dancing in. Yes, we danced and danced.
86
279490
2154
بله، ما می‌رقصیدیم ومی‌رقصیدیم.
04:41
We walked out to the courtyard, and there were a bunch of people waiting.
87
281644
3869
از حیاط خانه خارج شدیم، و گروهی از مردم منتظر ما بودند.
04:45
They were all in a circle.
88
285513
2611
آنها دایره وار ایستاده بودند.
04:48
And as we danced and danced,
89
288124
1659
و همانطور که ما می‌رقصیدیم و می‌رقصیدیم،
04:49
and we approached this circle of women,
90
289783
2845
به حلقه ای از زنان رسیدیم،
04:52
men, women, children, everybody was there.
91
292628
3151
مردان، زنان و کودکان، همه آنجا بودند.
04:55
There was a woman sitting in the middle of it,
92
295779
2568
یک زن در میان آن حلقه نشسته بود،
04:58
and this woman was waiting to hold us.
93
298347
4538
و منتظر بود تا ما را بگیرد.
05:02
I was the first. There were my sisters and a couple of other girls,
94
302885
3675
من اولین نفر بودم. خواهرانم و چند دختر دیگر هم بودند،
05:06
and as I approached her,
95
306560
2994
همین که به او رسیدم،
05:09
she looked at me, and I sat down.
96
309554
2719
او به من نگاه کرد و من نشستم.
05:12
And I sat down, and I opened my legs.
97
312273
3578
من نشستم، و پاهایم را باز کردم.
05:15
As I opened my leg, another woman came,
98
315851
3468
همین که پاهایم را باز کردم، زن دیگری آمد،
05:19
and this woman was carrying a knife.
99
319319
3356
که چاقویی را به همراه داشت.
05:22
And as she carried the knife, she walked toward me
100
322675
3584
همان طور که چاقو در دست داشت به طرف من آمد
05:26
and she held the clitoris, and she cut it off.
101
326259
4389
و چوچوله ی (بخشی از اندام جنسی زنان) مرا گرفت و برید.
05:30
As you can imagine, I bled. I bled.
102
330648
5263
همان طور که می‌توانید تصور کنید، به شدت خونریزی کردم.
05:35
After bleeding for a while, I fainted thereafter.
103
335911
5098
بعد از مدتی خونریزی، غش کردم.
05:41
It's something that so many girls --
104
341009
2123
این چیزیست که برای خیلی دختر ها اتفاق میافتد--
05:43
I'm lucky, I never died -- but many die.
105
343132
3898
و من خوش‌شانس بودم که نمُردم -- چون دختر های زیادی می‌میرند.
05:47
It's practiced, it's no anesthesia, it's a rusty old knife,
106
347030
6411
این عمل به صورت تجربی یاد گرفته شده بود، داروی بیهوشی درکار نبود، چاقو کهنه و زنگ زده‌ بود،
05:53
and it was difficult.
107
353441
2801
واین کار بسیار سخت بود.
05:56
I was lucky because one, also, my mom did something
108
356242
2737
من خوش شانس بودم زیرا مادرم برای من کاری کرد
05:58
that most women don't do.
109
358979
2997
که بیشتر زنان نمی‌کنند.
06:01
Three days later, after everybody has left the home,
110
361976
2827
سه روز بعد، پس از اینکه همه خانه را ترک کردند،
06:04
my mom went and brought a nurse.
111
364803
1722
مادرم رفت و یک پرستار آورد.
06:06
We were taken care of.
112
366525
1854
از من مراقبت شد.
06:08
Three weeks later, I was healed, and I was back in high school.
113
368379
4593
سه هفته بعد، من بهبود یافتم و به دبیرستان بازگشتم.
06:12
I was so determined to be a teacher now
114
372972
3471
حال، آن قدر برای معلم شدن مصمم بودم
06:16
so that I could make a difference in my family.
115
376443
4000
که می‌توانستم تغییراتی در خانواده ام ‌ایجاد کنم.
06:20
Well, while I was in high school, something happened.
116
380443
3767
خُب در زمانی که در دبیرستان بودم، اتفاقی افتاد.
06:24
I met a young gentleman from our village
117
384210
2614
من مردی نجیبی از اهالی روستایمان را دیدم
06:26
who had been to the University of Oregon.
118
386824
2233
که در دانشگاهی در اُرگان (ایالتی در آمریکا) درس خوانده بود.
06:29
This man was wearing a white t-shirt, jeans, camera,
119
389057
5876
او تی شرت سفید و شلوار جین پوشیده بود، دوربین داشت،
06:34
white sneakers -- and I'm talking about white sneakers.
120
394933
3296
کفش ورزشی سفید به پا داشت - و کفش ورزشی سفید چیز مهمی بود.
06:38
There is something about clothes, I think, and shoes.
121
398229
3927
چیزی در مورد لباس ها کفش او وجود داشت.
06:42
They were sneakers, and this is in a village
122
402156
3463
آن ها ورزشی بودند، و این پوشش در روستایی
06:45
that doesn't even have paved roads. It was quite attractive.
123
405619
4070
که حتی جاده آسفالته هم نداشتند، بسیار جذاب بود.
06:49
I told him, "Well, I want to go to where you are,"
124
409689
4987
به او گفتم،" خُب، می خواهم به جایی که تو هستی بروم،"
06:54
because this man looked very happy, and I admired that.
125
414676
4248
چون که به نظرم او بسیار شاد می‌آمد و من این را تحسین می‌کردم.
06:58
And he told me, "Well,
126
418924
2265
و او به من گفت،
07:01
what do you mean, you want to go?
127
421189
1134
"منظورت از رفتن چیست؟
07:02
Don't you have a husband waiting for you?"
128
422323
2320
همسری منتظر تو نیست؟"
07:04
And I told him, "Don't worry about that part.
129
424643
2805
به او گفتم، "نگران این قسمت نباش.
07:07
Just tell me how to get there."
130
427448
3158
فقط به من بگو چگونه به آنجا بروم."
07:10
This gentleman, he helped me.
131
430606
2602
این مرد بزرگ به من کمک کرد.
07:13
While I was in high school also, my dad was sick.
132
433208
2847
در زمانی که من در دبیرستان بودم، پدرم بیمار بود.
07:16
He got a stroke, and he was really, really sick,
133
436055
3268
او سکته کرده بود، و شدیداً بیمار بود،
07:19
so he really couldn't tell me what to do next.
134
439323
3320
بنابراین او نمی‌توانست به من بگوید که باید چه کار بکنم.
07:22
But the problem is, my father is not the only father I have.
135
442643
3691
اما مشکل اینجا بود که پدرم تنها پدری نبود که من داشتم.
07:26
Everybody who is my dad's age, male in the community,
136
446334
3445
هر مردی که در جامعه ی ما هم سن پدرم بود،
07:29
is my father by default --
137
449779
1644
به صورت پیش فرض پدر من است--
07:31
my uncles, all of them -- and they dictate what my future is.
138
451423
4183
عموهایم، همه‌شان-- و آن ها آینده ام را به من دیکته می‌کردند.
07:35
So the news came, I applied to school
139
455606
3133
سپس فهمیدم، من برای مدرسه اقدام کردم
07:38
and I was accepted to Randolph-Macon Woman's College in Lynchburg, Virginia,
140
458739
4232
من در کالج زنان راندولف باکن در اینچبرگ، ویرجینیا پذیرفته شدم،
07:42
and I couldn't come without the support of the village,
141
462971
4440
من بدون حمایت روستایمان نمی‌توانستم بیایم،
07:47
because I needed to raise money to buy the air ticket.
142
467411
1992
زیرا برای خرید بلیت احتیاج به جمع آوری پولی داشتم.
07:49
I got a scholarship but I needed to get myself here.
143
469403
3280
من کمک هزینه دانشجویی دریافت کرده بودم ولی من می بایستی خودم را به آن جا می رساندم.
07:52
But I needed the support of the village,
144
472683
2688
من نیاز به حمایت و پشتیبانی روستا داشتم،
07:55
and here again, when the men heard,
145
475371
3582
و دوباره، وقتی که مردان این را شنیدند،
07:58
and the people heard that a woman had gotten an opportunity to go to school,
146
478953
4077
و مردم شنیدند که یک زن فرصتی بدست آورده تا به دانشگاه برود،
08:03
they said, "What a lost opportunity.
147
483030
2425
گفتند، "چه فرصت بی حاصلی.
08:05
This should have been given to a boy. We can't do this."
148
485455
3645
این را باید به یک پسر می دادند. ما نمی‌توانیم این کار را بکنیم."
08:09
So I went back and I had to go back to the tradition.
149
489100
4327
پس من برگشتم و مجبور بودم سُنت‌ را رعایت کنم.
08:13
There's a belief among our people
150
493427
2318
باوری در بین مردم ما هست
08:15
that morning brings good news.
151
495745
3370
که می‌گوید صبح خبر خوش می آورد.
08:19
So I had to come up with something to do with the morning,
152
499115
2862
پس من می‌بایستی صبح کاری می‌کردم،
08:21
because there's good news in the morning.
153
501977
2402
چون صبح خبر خوب‌ می‌آورد.
08:24
And in the village also, there is one chief, an elder,
154
504379
4204
و در روستا یک رئیس وجود دارد که از همه سالمند‌ترهست،
08:28
who if he says yes, everybody will follow him.
155
508583
3652
اگر او بگوید بله همه نظر او را دنبال خواهند کرد.
08:32
So I went to him very early in the morning, as the sun rose.
156
512235
3655
بنابراین من صبح خیلی زود وقتی که خورشید داشت طلوع می‌کرد، پیش او رفتم.
08:35
The first thing he sees when he opens his door is, it's me.
157
515890
3761
اولین چیزی که او وقتی در را باز کرد دید من بودم.
08:39
"My child, what are you doing here?"
158
519651
2549
"فرزندم، اینجا چه ‌می کنی؟"
08:42
"Well, Dad, I need help. Can you support me to go to America?"
159
522200
4275
"پدر، من به کمک نیاز دارم. آیا می توانی از من حمایت کنی تا به آمریکا بروم؟"
08:46
I promised him that I would be the best girl,
160
526475
2232
من به او قول دادم که بهترین دختر باشم،
08:48
I will come back, anything they wanted after that,
161
528707
3234
برگردم، و بعد از آن هر چه که آن ها بخواهند،
08:51
I will do it for them.
162
531941
2159
برایشان انجام خواهم داد.
08:54
He said, "Well, but I can't do it alone."
163
534100
2094
او گفت،"خُب، من به تنهایی نمی‌توانم اینکار را بکنم."
08:56
He gave me a list of another 15 men that I went --
164
536194
3547
او به من لیستی از ۱۵ مرد دیگر را داد و من--
08:59
16 more men -- every single morning
165
539741
2537
۱۶ مرد دیگر- هر روز صبح
09:02
I went and visited them.
166
542278
1584
می‌رفتم و آن ها را می‌دیدم.
09:03
They all came together.
167
543862
1741
آنها دور هم جمع شدند.
09:05
The village, the women, the men, everybody came together
168
545603
2990
تمامی اهالی دهکده، زنان، مردان، همه جمع شدند
09:08
to support me to come to get an education.
169
548593
3319
تا من بیایم و درس بخوانم.
09:11
I arrived in America. As you can imagine, what did I find?
170
551912
4763
من به آمریکا رسیدم. همان طور که می‌توانید تصور کنید، چه چیزی را من یافتم؟
09:16
I found snow!
171
556675
3209
من برف دیدم!
09:19
I found Wal-Marts, vacuum cleaners,
172
559884
3158
من وال‌مارت (فروشگاه زنجیره ای در آمریکا)، جارو برقی،
09:23
and lots of food in the cafeteria.
173
563042
3076
و یه عالمه خوراکی در کافی شاپ ها دیدم.
09:26
I was in a land of plenty.
174
566118
2653
من در سرزمین وفور بودم.
09:28
I enjoyed myself, but during that moment while I was here,
175
568771
5765
من بسیار لذت بردم، اما از همان لحظه که آنجا بودم،
09:34
I discovered a lot of things.
176
574536
2632
چیزهایی زیادی دیدم.
09:37
I learned that that ceremony that I went through
177
577168
3041
من فهمیدم مراسمی که در ۱۳ سالگی به آن رفتم،
09:40
when I was 13 years old, it was called female genital mutilation.
178
580209
5195
ختنه‌ی زنان نامیده می شد.
09:45
I learned that it was against the law in Kenya.
179
585404
3674
من یاد گرفتم که در کنیا این برخلاف قانون بود.
09:49
I learned that I did not have to trade part of my body
180
589078
3952
من یاد گرفتم که من نمی‌بایستی بخشی از بدنم را
09:53
to get an education. I had a right.
181
593030
4078
با امکان ادامه ی تحصیل معامله ‌می‌کردم. من حقوقی داشتم.
09:57
And as we speak right now, three million girls
182
597108
3439
و همین الان که داریم اینجا صحبت می‌کنیم، سه میلیون دختر
10:00
in Africa are at risk of going through this mutilation.
183
600547
5341
در آفریقا در خطر این نقص عضو هستند.
10:05
I learned that my mom had a right to own property.
184
605888
3175
من یاد گرفتم که مادرم حق مالک بودن را داشته است.
10:09
I learned that she did not have to be abused
185
609063
2889
و یاد گرفتم که او نمی‌بایستی آزار می‌دید
10:11
because she is a woman.
186
611952
2443
تنها به این دلیل که او زن بود.
10:14
Those things made me angry.
187
614395
3087
این چیزها مرا عصبانی می‌کردند.
10:17
I wanted to do something.
188
617482
1901
می‌خواستم کاری کنم.
10:19
As I went back, every time I went,
189
619383
2569
وقتی برگشتم، هر بار که برگشتم،
10:21
I found that my neighbors' girls were getting married.
190
621952
2968
متوجه شدم که دختران همسایه در حال ازدواج هستند.
10:24
They were getting mutilated, and here,
191
624920
2074
آنها ختنه می شدند، و در اینجا،
10:26
after I graduated from here, I worked at the U.N.,
192
626994
3536
بعد از اینکه من ازاینجا فارغ التحصیل شدم، در سازمان ملل کار کردم،
10:30
I went back to school to get my graduate work,
193
630530
2523
به مدرسه برگشتم تا کار فارغ التحصیلی را بگیرم،
10:33
the constant cry of these girls was in my face.
194
633053
4110
تمام مدت گریه این دختران جلوی چشمم بود.
10:37
I had to do something.
195
637163
2826
می‌بایستی کاری می‌کردم.
10:39
As I went back, I started talking to the men,
196
639989
2920
وقتی برگشتم شروع به صحبت با مردان،
10:42
to the village, and mothers, and I said,
197
642909
1587
اهالی دهکده، و مادران کردم و گفتم،
10:44
"I want to give back the way I had promised you
198
644496
2020
"می خواهم برگردم که به وعده‌ای داده بودم
10:46
that I would come back and help you. What do you need?"
199
646516
2712
که برمی‌گردم و به شما کمک می‌کنم عمل کنم. شما به چه چیزی نیاز دارید؟"
10:49
As I spoke to the women, they told me,
200
649228
2118
با زنان که صحبت کردم، آن ها به من گفتند
10:51
"You know what we need? We really need a school for girls."
201
651346
1976
"می‌دانی ما چه می‌خواهیم. ما واقعا یک مدرسه برای دختران می‌خواهیم."
10:53
Because there had not been any school for girls.
202
653322
2756
زیرا هرگز در آنجا مدرسه ای برای دختران نبوده.
10:56
And the reason they wanted the school for girls
203
656078
1813
و دلیل این که آن ها مدرسه ای برای دختران می‌خواستند
10:57
is because when a girl is raped when she's walking to school,
204
657891
3626
این بود که هنگامی که دختری در راه مدرسه مورد تجاوز قرار می گیرد،
11:01
the mother is blamed for that.
205
661517
2208
مادر اوست که برای این موضوع سرزنش ‌می‌شود.
11:03
If she got pregnant before she got married,
206
663725
3412
اگر قبل از اینکه ازدواج کند باردار شود،
11:07
the mother is blamed for that, and she's punished.
207
667137
2369
مادرش برای این کار سرزنش، و مجازات می‌شود.
11:09
She's beaten.
208
669506
1641
او را کتک می‌زنند.
11:11
They said, "We wanted to put our girls in a safe place."
209
671147
3735
آن ها گفتند، "ما می‌خواهیم که دختران‌مان را به محیطی امن بفرستیم."
11:14
As we moved, and I went to talk to the fathers,
210
674882
2643
ما کار را شروع کردیم، و من رفتم تا تا با پدران صحبت کنم،
11:17
the fathers, of course, you can imagine what they said:
211
677525
2373
البته می توانید تصور کنید که آن ها چه گفتند:
11:19
"We want a school for boys."
212
679898
2403
"ما یک مدرسه برای پسرها می‌خواهیم."
11:22
And I said, "Well, there are a couple of men from my village
213
682301
3304
و من گفتم،" خُب، چند نفر از مردان دهکده ام
11:25
who have been out and they have gotten an education.
214
685605
2672
به خارج از کشور رفته اند و تحصیل کرده اند.
11:28
Why can't they build a school for boys,
215
688277
2072
چرا‌ آن ها یک مدرسه برای پسران نمی‌سازند،
11:30
and I'll build a school for girls?"
216
690349
2297
و من هم یک مدرسه برای دختران؟"
11:32
That made sense. And they agreed.
217
692646
3275
این برای آن ها منطقی بود. آن ها موافقت کردند.
11:35
And I told them, I wanted them to show me a sign of commitment.
218
695921
4659
من به آن ها گفتم، که نشانه‌ای از پایبندی به این حرف به من بدهید.
11:40
And they did. They donated land where we built the girls' school.
219
700580
4792
و آن ها این کار را کردند. آن ها زمینی را اهدا کردند تا ما مدرسه‌ای برای دختران بسازیم.
11:45
We have.
220
705372
1459
و ما مدرسه‌ای برای دختران داریم.
11:46
I want you to meet one of the girls in that school.
221
706831
3132
می خواهم یکی از دختران آن مدرسه را نشان‌تان بدهم.
11:49
Angeline came to apply for the school,
222
709963
2640
آنجلین آمد تا در مدرسه ثبت نام کند،
11:52
and she did not meet any criteria that we had.
223
712603
3600
او هیچ‌ یک از معیارهای ما را نداشت.
11:56
She's an orphan. Yes, we could have taken her for that.
224
716203
2743
او یک یتیم بود. بله، ما می توانیم او را ثبت نام کنیم.
11:58
But she was older. She was 12 years old,
225
718946
2744
اما سن او بالا بود. او ۱۲ ساله بود،
12:01
and we were taking girls who were in fourth grade.
226
721690
3112
ما دخترانی که در کلاس چهارم بودند را قبول می کردیم.
12:04
Angeline had been moving from one place --
227
724802
1795
آنجلین تمامی عمرش را در حال جا به جا شدن بود--
12:06
because she's an orphan, she has no mother, she has no father --
228
726597
2341
چون که او یتیم بود، نه مادر داشت و نه پدر--
12:08
moving from one grandmother's house to another one,
229
728938
2354
پس از خانه ی یک مادر بزرگ به خانه ی مادربزرگ دیگر،
12:11
from aunties to aunties. She had no stability in her life.
230
731292
3634
از خانه ی یک عمه به خانه ی عمه ی دیگر جابه جا می‌شد. او در زندگی او هیچ وقت جایی ساکن نمی شد.
12:14
And I looked at her, I remember that day,
231
734926
2588
به او نگاه کردم، آن روز را به خاطر دارم
12:17
and I saw something beyond what I was seeing in Angeline.
232
737514
4532
و من چیزی بسیار با ارزش تر و والاتر در او دیدم.
12:22
And yes, she was older to be in fourth grade.
233
742046
2896
بله او بزرگتر از آن بود که در کلاس چهارم باشد.
12:24
We gave her the opportunity to come to the class.
234
744942
2970
ما به او این فرصت را دادیم که به سر کلاس بیاید.
12:27
Five months later, that is Angeline.
235
747912
3227
۵ ماه بعد، این آنجلین است.
12:31
A transformation had begun in her life.
236
751139
2766
تغییر در زندگی او شروع شده بود.
12:33
Angeline wants to be a pilot so she can fly around the world
237
753905
2742
آنجلین ‌می‌خواهد یک خلبان شود تا بتواند به سراسر دنیا سفر کند
12:36
and make a difference.
238
756647
1733
و دنیا را دگرگون کند.
12:38
She was not the top student when we took her.
239
758380
1800
وقتی او را قبول کردیم او بهترین دانش آموز نبود.
12:40
Now she's the best student, not just in our school,
240
760180
2496
اکنون او بهترین دانش آموز هست، نه تنها در مدرسه‌ ما
12:42
but in the entire division that we are in.
241
762676
3149
بلکه در تمامی منطقه‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم.
12:45
That's Sharon. That's five years later.
242
765825
4321
این شَرون هست. و این پنج سال بعد.
12:50
That's Evelyn. Five months later, that is the difference that we are making.
243
770146
7169
این اولین هست. پنج ماه بعد، این ها تغییراتی هستند که ایجاد می‌کنیم.
12:57
As a new dawn is happening in my school,
244
777315
3275
سپیده دم جدیدی که در مدرسه من در حال وقوع است
13:00
a new beginning is happening.
245
780590
2259
آغاز نویی را به همراه خواهد آورد.
13:02
As we speak right now, 125 girls will never be mutilated.
246
782849
5344
الان که ما صحبت می‌کنیم ۱۲۵ دختر هستند که از این قطع عضو نجات پیدا کردند.
13:08
One hundred twenty-five girls will not be married when they're 12 years old.
247
788193
4696
یکصد و بیست و پنج دختر که در ۱۲ سالگی ازدواج نکرده‌اند.
13:12
One hundred twenty-five girls are creating and achieving their dreams.
248
792889
5968
یکصد و بیست و پنج دختر می‌روند که رؤیا هایشان را می سازند و به آن می رسند.
13:18
This is the thing that we are doing,
249
798857
2273
این کاری است که ما انجام ‌می‌دهیم،
13:21
giving them opportunities where they can rise.
250
801130
3327
دادن فرصتی به آن ها برای اینکه رشد کنند.
13:24
As we speak right now, women are not being beaten
251
804457
3655
همین الان که ما صحبت می‌کنیم، زنان
13:28
because of the revolutions we've started in our community.
252
808112
3546
به دلیل انقلابی‌ که ما در جا‌معه‌ ی خودمان شروع کردیم کتک نمی خورند.
13:31
(Applause)
253
811658
7680
( تشویق تماشاگران)
13:39
I want to challenge you today.
254
819338
2835
امروز می‌خواهم شما را به چالش بکشم.
13:42
You are listening to me because you are here,
255
822173
2904
شما به حرف‌های من گوش می دهید چون که با دید مثبتی اینجا هستید.
13:45
very optimistic.
256
825077
2444
شما به حرف‌های من گوش می دهید چون که با دید مثبتی اینجا هستید.
13:47
You are somebody who is so passionate.
257
827521
3514
شما اشتیاق فوق العاده ای دارید.
13:51
You are somebody who wants to see a better world.
258
831035
3847
شما می خواهید دنیای بهتری داشته باشید.
13:54
You are somebody who wants to see that war ends, no poverty.
259
834882
4506
شما می‌خواهید جنگ‌ها تمام شوند، و فقرنباشد.
13:59
You are somebody who wants to make a difference.
260
839388
2749
شما کسانی هستید که می‌خواهید دنیایتان را متحول کنید.
14:02
You are somebody who wants to make our tomorrow better.
261
842137
3566
شما کسانی هستید که می خواهید فردای بهتری بسازید.
14:05
I want to challenge you today that to be the first,
262
845703
3778
می‌خواهم شما را به این چالش بکشم که اولین باشید،
14:09
because people will follow you.
263
849481
2497
زیرا دیگران راه شما را دنبال خواهند کرد.
14:11
Be the first. People will follow you.
264
851978
2224
اولین باشید. مردم شما را دنبال خواهند کرد.
14:14
Be bold. Stand up. Be fearless. Be confident.
265
854202
5283
شهامت داشته باشید. برخیزید. شجاع باشید. اعتماد به نفس داشته باشید.
14:19
Move out, because as you change your world,
266
859485
3280
حرکت کنید، زیرا وقتی که دنیای خودتان را تغییر دهید،
14:22
as you change your community,
267
862765
2439
جامعه ی خودتان را هم تغییر می‌دهید،
14:25
as we believe that we are impacting one girl, one family,
268
865204
4800
و همین که ما این را باور داشته باشیم، همزمان ما بر زندگی یک دختر، یک خانواده،
14:30
one village, one country at a time.
269
870004
3320
یک دهکده، یک کشور تأثیر میگذاریم.
14:33
We are making a difference, so if you change your world,
270
873324
2865
ما تغییر ایجاد خواهیم کرد، اگر دنیای خود را تغییر دهید،
14:36
you are going to change your community,
271
876189
2049
جامعه ی خودتان را تغییر خواهید داد،
14:38
you are going to change your country,
272
878238
1792
کشورتان را تغییر خواهید داد،
14:40
and think about that. If you do that, and I do that,
273
880030
2967
به این فکر کنید. اگر شما تغییررا ایجاد کنید، اگر من این کار را بکنم،
14:42
aren't we going to create a better future for our children,
274
882997
3600
آیا ما دنیای بهتری برای آینده فرزندانمان،
14:46
for your children, for our grandchildren?
275
886597
2235
برای فرزندان خودتان و برای فرزندان فرزندان تان نخواهیم ساخت؟
14:48
And we will live in a very peaceful world. Thank you very much.
276
888832
4205
و ما در دنیای بسیار مسالمت آمیز و آرامی زندگی خواهیم کرد.
14:53
(Applause)
277
893037
17152
( تشویق تماشاگران)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7