Dianna Cohen: Tough truths about plastic pollution

دایانا کوهن: حقیقت تلخی درباره‌ی آلودگی پلاستیکی

Translator: Safoora Yousefi Reviewer: mahmood rokni

I'm a visual artist,

من یک هنرمند بصری هستم

and I'm also one of the co-founders of the Plastic Pollution Coalition.

و یکی از بنیان‌گزاران ائتلافِ آلود‌گی پلاستیکی.

I've been working with plastic bags,

بیست ساله که من

which I cut up and sew back together as my primary material for my artwork

با کیسه‌های پلاستیکی کار می‌کنم

for the last 20 years.

می‌برمشون و به هم می‌دوزم تا آثار هنری‌مو بسازم.

I turn them into two and three-dimensional pieces

با کیسه‌های پلاستیکی کارهای دوبُعدی و سه‌بعدی و

and sculptures and installations.

مجسمه و ساختمان می‌سازم.

Upon working with the plastic, after about the first eight years,

وقتی تقریبا هشت سال از آغاز کارم گذشت

some of my work started to fissure

روی بعضی از آثارم شکاف‌هایی ایجاد شد

and break down into smaller little bits of plastic.

و پلاستیک‌ها به قطعات کوچک‌تر تقسیم شدند.

And I thought, "Great.

با خودم فکر کردم:« جالبه!»

It's ephemeral just like us."

«پلاستیک هم مثل زند‌گیِ ما گذراست»

Upon educating myself a little further about plastics,

وقتی کمی بیش‌تر درباره‌ی پلاستیک مطالعه کردم،

I actually realized this was a bad thing.

فهمیدم که این اصلن خوب نیست.

It's a bad thing that plastic breaks down into smaller little bits,

خیلی بده که پلاستیک به قطعات کوچکتر تبدیل می‌شه

because it's always still plastic.

چون همچنان پلاستیک باقی می‌مونه.

And what we're finding

و می‌دونیم که حجم زیادی از پلاستیک

is that a lot of it is in the marine environment.

در محیط زیست دریایی وجود داره.

I then, in the last few years,

بعد، در چند سالِ اخیر

learned about the Pacific garbage patch and the gyre.

درباره‌ی وصله‌ی زباله‌ایِ اقیانوس آرام و گردآبِ زباله ی این اقیانوس مطالعه کردم

And my initial reaction --

و عکس‌العمل اولیه‌ام بعد از مطالعه،

and I think this is a lot of people's first reaction

که فکر می‌کنم

to learning about it --

عکس‌العمل اولیه‌ی خیلی‌های دیگه باشه

is, "Oh my God!

این بود:

We've got to go out there and clean this thing up."

«خدای من! باید بریم و محیط زیست رو تمیز کنیم!»

So I actually developed a proposal

بنابراین درخواستی آماده کردم تا

to go out with a cargo ship

با یک کشتی باری و

and two decommissioned fishing trawlers,

و دو کرجیِ ماهی‌گیری،

a crane, a chipping machine

یک جرثقیل و یک دستگاه تراش

and a cold-molding machine.

و دستگاه ذوب به جنگ این آلود‌گی برم.

And my intention was to go out to the gyre,

قصد داشتم به منطقه برم

raise awareness about this issue

و آگاهی افراد رو در این زمینه افزایش بدم

and begin to pick up the plastic,

پلاستیک‌ها رو جمع کنم،

chip it into little bits and cold mold it into bricks

با دستگاه خردشون کنم و با دستگاه ذوب نهایتا به شکل آجر درشون بیارم

that could potentially be used as building materials

تا بشه از اونا در جوامع توسعه نیافته

in underdeveloped communities.

به عنوان مصالح ساختمانی استفاده کرد.

I began talking with people

با افرادی که در باره‌ی آلوده‌گی پلاستیکی در محیط دریایی

who actually had been out to the gyre

مطالعه داشتند شروع به صحبت کردم

and were studying the plastic problem in the marine environment

وبعد از اون صحبت ها

and upon doing so,

متوجه شدم

I realized actually that cleaning it up

با توجه به میزان آلود‌گی که

would be a very small drop in the bucket

هر روز در جهان داره تولید می‌شه

relative to how much is being generated

تمیز کردنِ این آلود‌گی

every day around the world,

اثرِ چندانی نداره.

and that actually I needed to back up and look at the bigger picture.

متوجه شدم که باید نگاه کلان‌تری به موضوع داشته‌ باشم.

And the bigger picture is:

و این نگاهِ کلانِ منه:

we need to find a way to turn off the faucet.

ما باید راهی پیدا کنیم تا ورود پلاستیک به دریا قطع بشه.

We need to cut the spigot

باید در سطح جهانی

of single-use and disposable plastics,

سیلِ پلاستیک‌های یک‌بارمصرفی که

which are entering the marine environment every day

هر روز

on a global scale.

به دریا میریزه رو بند بیاریم.

So in looking at that, I also realized that I was really angry.

وقتی این رو فهمیدم، متوجه شدم که خیلی هم عصبانی‌ام.

I wasn't just concerned about plastic

من فقط نگران پلاستیکی که

that you're trying to imagine out in the middle of the Pacific Ocean --

حالا دارید سعی می‌کنید وسطِ اقیانوسِ آرام تصور کنید نبودم

of which I have learned there are now

این رو هم بگم که می‌دونم

11 gyres, potentially, of plastic

که در حال حاظر یازده گردآبِ زباله‌ای

in five major oceans in the world.

در حال تشکیل در پنج اقیانوس بزرگ جهانه.

It's not just that gyre of plastic that I'm concerned about --

من فقط نگران گرداب پلاستیکی در اقیانوس‌ها نیستم،

it's the gyre of plastic in the supermarket.

بلکه نگران گرداب پلاستیک در سوپرمارکت‌ها هستم.

I'd go to the supermarket and all of my food is packaged in plastic.

هر بار که به سوپرمارکت می‌رم مواد غذایی رو در بسته‌های پلاستیکی می‌بینم.

All of my beverages are packaged in plastic,

همه‌ی نوشیدنی‌ها در بسته‌های پلاستیکی هستند،

even at the health food market.

حتا سبزیجات هم همین وضعیت رو دارن.

I'm also concerned about the plastic in the refrigerator,

من نگران پلاستیکِ توی یخچال‌ها هم هستم،

and I'm concerned about the plastic and the toxins that leach from plastic

نگران پلاستیک و مواد سمی که از پلاستیک خارج می‌شه

into us and into our bodies.

و وارد بدن‌های ما می‌شه.

So I came together with a group of other people

برای همین من و چند نفر دیگه که

who were all looking at this issue,

نگران همین مسائل بودند دور هم جمع شدیم،

and we created the Plastic Pollution Coalition.

و ائتلاف آلود‌گی پلاستیک رو ایجاد کردیم.

We have many initiatives that we're working on,

ابتکارات زیادی داریم که روشون مشغول کار هستیم،

but some of them are very basic.

اما بعضی‌هاشون خیلی اساسی‌اند.

One is: if 80 to 90 percent

یکی‌شون اینه: حالا که هشتاد تا نود درصد از

of what we're finding in the ocean --

زباله‌ی دریایی که در اقیانوس پیدا می‌کنیم

of the marine debris that we're finding in the ocean -- is plastic,

زباله‌ی پلاستیکیه،

then why don't we call it what it is.

چرا یک اسم واقع‌بینانه‌تر روش نمی‌ذاریم؟

It's plastic pollution.

اسمش «آلوده‌گی پلاستیکی» است.

Recycling -- everybody kind of ends their books

بازیافت. این روزها همه درباره‌ی

about being sustainable and greening with the idea of recycling.

بازیافت زباله و دوستی با محیط زیست از راه بازیافت صحبت می‌کنند.

You put something in a bin and you don't have to think about it again.

وقتی چیزی رو در سطل آشغال می‌ریزید دیگه مجبور نیستید بهش فکر کنید.

What is the reality of that?

اما واقعیت چیز دیگه‌ایه.

In the United States, less than seven percent of our plastics are recycled.

در ایالات متحده، کمتر از هفت درصدِ پلاستیکِ ما بازیافت می‌شه.

And if you really look into it,

و اگه دقیق‌تر نگاه کنیم

particularly when it comes to plastic bottles,

بطری‌های پلاستیکی بعد از بازیافت

most of it is only down-cycled,

تا حد زیادی کیفیت خودشون رو از دست می‌دن.

or incinerated, or shipped to China.

یا این که سوزانده می‌شن یا به چین صادر می‌شن.

It is down-cycled and turned into lesser things,

وقتی بازیافت می‌شه فقط می‌تونیم باهاش چیزهای بی‌ارزش‌تر بسازیم.

while a glass bottle can be a glass bottle again

یک بطری شیشه‌ای می‌تونه دوباره یک بطری شیشه‌ای بشه

or can be used again --

یا بارها مورد استفاده قرار بگیره،

a plastic bottle can never be a plastic bottle again.

اما یک بطری پلاستیکی هرگز نمی‌تونه دوباره یک بطری پلاستیکی بشه.

So this is a big issue for us.

به همین دلیل این خیلی برای ما مهمه.

Another thing that we're looking at and asking people to think about

چیز دیگه‌ای که ما بهش توجه می‌کنیم و از مردم می‌خواهیم که بهش فکر کنند

is we've added a fourth R

اینه که ما به سه اصل مهمِ دوستی با طبیعت

onto the front

که «صرفه جویی»، «استفاده‌ی دوباره» و «بازیافت» هستند

of the "Reduce, Reuse, Recycle," three R's,

یک اصل دیگه اضافه کردیم

and that is refuse.

و اون «خودداری» است.

Whenever possible, refuse single-use and disposable plastics.

هر وقت که می‌تونید از مصرفِ پلاستیک‌های یک بار مصرف خودداری کنید.

Alternatives exist;

جایگزین‌هایی وجود دارند.

some of them are very old-school.

بعضی هاشون خیلی قدیمی‌اند.

I myself am now collecting these cool Pyrex containers

مثلا من خودم ظرف‌های پیرکس جمع می‌کنم و به جای

and using those instead of Glad and Tupperware containers

ظرف‌های گلد و توپرور

to store food in.

برای نگه‌داری غذا ازشون استفاده می‌کنم.

And I know that I am doing a service

و می‌دونم که با این کار دارم به خودم و خانواده‌ام

to myself and my family.

لطف می‌کنم.

It's very easy to pick up a stainless-steel bottle

برامون خیلی راحته که به جای خرید آب‌های بسته‌بندی شده و آب معدنی

or a glass bottle,

از بطری‌های استیل ضدزنگ استفاده کنیم

if you're traveling and you've forgotten to bring your stainless-steel bottle

یا اگه در سفریم و فراموش کردیم بطری استیلمون رو بیاریم

and fill that up with water or filtered water,

بطری شیشه‌ای برداریم و

versus purchasing plastic bottled water.

و اون‌ رو پر از آب تصفیه‌شده کنیم.

I guess what I want to say to everybody here --

چیزی که من می‌خوام به همه بگم

and I know that you guys know a lot about this issue --

و می‌دونم شماها درموردش خیلی اطلاعات دارید

is that this is a huge problem in the oceans,

اینه که این مساله در اقیانوس‌ها واقعن جدیه

but this is a problem that we've created as consumers

و مشکلیه که ما مصرف ‌کنند‌گان پلاستیک ایجادش کردیم

and we can solve.

و خودمون هم می‌تونیم حلش کنیم.

We can solve this by raising awareness of the issue

می‌تونیم آگاهی مردم رو در این زمینه افزایش بدیم

and teaching people to choose alternatives.

و درباره‌ی جایگزین‌هایی که دارن بهشون آموزش بدیم.

So whenever possible, to choose alternatives

هر وقت که برامون ممکنه به جای پلاستیک یکبارمصرف

to single-use plastics.

جایگزینی رو انتخاب کنیم.

We can cut the stem -- tide the stem of this

می‌تونیم جریان پلاستیک به اقیانوس‌ها رو

into our oceans

قطع کنیم و جبران کنیم

and in doing so,

و با این کار

save our oceans, save our planet, save ourselves.

اقیانوس‌ها رو نجات بدیم. سیاره رو نجات بدیم. خودمون رو نجات بدیم.

Thank you. (Applause)

متشکرم.