A Darwinian theory of beauty | Denis Dutton

دنیس داتون: نظریه داروینی زیبایی

Translator: zahra soleimanian Reviewer: Ali Moeeny

Delighted to be here

خوشحالم از اینکه اینجا هستم.

and to talk to you about a subject dear to my heart,

و ازینکه با شما در مورد موضوعی که قلبا بهش علاقه دارم صحبت میکنم ،

which is beauty.

موضوع مورد علاقه من « زیبایی » است.

I do the philosophy of art, aesthetics,

من در زمینه فلسفه هنر وزیبایی شناسی کار میکنم،

actually, for a living.

در واقع، شغل من این است.

I try to figure out intellectually,

من سعی می کنم از نظر فکری

philosophically, psychologically,

فلسفی و روانی دریابم,

what the experience of beauty is,

تجربه زیبایی چیست ،

what sensibly can be said about it

چه چیز معقولی در مورد آن می توان گفت

and how people go off the rails in trying to understand it.

و چگونه مردم در تلاش برای درک زیبایی به بیراهه رفته اند.

Now this is an extremely complicated subject,

در اصل این موضوع بسیار پیچیده است ،

in part because the things that we call beautiful

بخشی به دلیل اینکه چیزهایی که ما اسمش را زیبایی میگذاریم

are so different.

خیلی با هم متفاوتند.

I mean just think of the sheer variety --

فقط به تنوع چیزهای زیبا فکر کنید:

a baby's face,

چهره یک کودک زیباست

Berlioz's "Harold in Italy,"

کنسرت "Harold in Italy" برلیوز هم زیباست

movies like "The Wizard of Oz"

فیلمهایی مثل"The Wizard of Oz"

or the plays of Chekhov,

یا نمایشنامه های چخوف هم زیبا هستند

a central California landscape,

یک منظره از کالیفرنیای مرکزی

a Hokusai view of Mt. Fuji,

یا یک منظره از کوه فوجی هم زیبا هستند

"Der Rosenkavalier,"

اپرای "Der Rosenkavalier",

a stunning match-winning goal

گل برنده در یک بازی خیره کننده

in a World Cup soccer match,

در بازیهای فوتبال جام جهانی ،

Van Gogh's "Starry Night,"

تابلوی "شب پرستاره" از ونسان ونگوک

a Jane Austen novel,

یک رمان از جین آستین

Fred Astaire dancing across the screen.

رقصFred Astaire روی سن

This brief list includes human beings,

این لیست کوتاه از چیزهای زیبا شامل ادمها

natural landforms,

مناظر طبیعی

works of art and skilled human actions.

آثار هنری و مصنوعات دستان ماهر انسان است.

An account that explains the presence of beauty

پیدا کردن فرمول کلی که زیبایی را یکجا

in everything on this list

در همه این فهرست توضیح بدهد

is not going to be easy.

آسان نخواهد بود.

I can, however, give you at least a taste

با این حال من می توانم، شما را

of what I regard

با آنچه که از نظر من

as the most powerful theory of beauty

به عنوان قوی ترین نظریه زیبایی است اشنا کنم

we yet have.

بهترین نظریه های که ما تا الان ارائه کردیم.

And we get it not from a philosopher of art,

و ما آن را، نه از یک فیلسوف هنر دریافت کردیم ،

not from a postmodern art theorist

نه از یک نظریه پرداز هنر پست مدرن

or a bigwig art critic.

و یا شخص منتقد هنری مهم و برجسته.

No, this theory

نه ، این نظریه

comes from an expert

از یک متخصص

on barnacles and worms and pigeon breeding,

درزمینه فسیلها و کرمها و پرورش کبوتر میباشد.

and you know who I mean:

می دانید که منظور من کیست --

Charles Darwin.

چارلز داروین.

Of course, a lot of people think they already know

البته ، بسیاری از مردم فکر می کنند

the proper answer to the question,

که می دانند

"What is beauty?"

جواب سوال «زیبایی چیست؟» را.

It's in the eye of the beholder.

خیلی ها معتقدند که زیبایی در چشم بیننده است.

It's whatever moves you personally.

زیبا هر چیزی است که شما را شخصا تکان میدهد.

Or, as some people,

یا ، همانگونه که برخی از مردم --

especially academics prefer,

به خصوص دانشگاهیان -- ترجیح می دهند ،

beauty is in the culturally conditioned

زیبایی در چشم "متاثر از فرهنگ"

eye of the beholder.

بیننده است.

People agree that paintings or movies or music

مردم معتقدند که نقاشی و یا فیلم و یا موسیقی

are beautiful

زیبا هستند

because their cultures determine a uniformity of aesthetic taste.

چرا که فرهنگ آنها تعبیر یکنواختی از زیبایی را ارائه میدهد.

Taste for both natural beauty and for the arts

سلیقه های مشابهی برای زیبایی های طبیعی و هنر در همه فرهنگها وجود دارد.

travel across cultures

سلیقه های مشابهی برای زیبایی های طبیعی و هنر در همه فرهنگها وجود دارد.

with great ease.

سلیقه های مشابهی برای زیبایی های طبیعی و هنر در همه فرهنگها وجود دارد.

Beethoven is adored in Japan.

بتهوون را مردم ژاپن هم می ستایند.

Peruvians love Japanese woodblock prints.

مردم کشور پرو هم عاشق چاپ woodblock ژاپنی اند.

Inca sculptures are regarded as treasures

مجسمه های اینکا به عنوان گنجینه درموزه بریتانیا در نظر گرفته میشود،

in British museums,

مجسمه های اینکا به عنوان گنجینه درموزه بریتانیا در نظر گرفته میشود،

while Shakespeare is translated

آثار شکسپیربه هر زبانی روی زمین ترجمه شده است.

into every major language of the Earth.

آثار شکسپیربه هر زبانی روی زمین ترجمه شده است.

Or just think about American jazz

یا فقط فکر کنید به موسیقی جاز در آمریکا

or American movies --

یا فیلمهای آمریکایی--

they go everywhere.

آنها همه جا هستند.

There are many differences among the arts,

تفاوت های بسیاری در میان هنرها وجود دارد ،

but there are also universal,

اما در عین حال شباهت های بسیاری نیز در لذت از زیبایی و ارزشها بین فرهنگهای مختلف وجود دارد

cross-cultural aesthetic pleasures

اما در عین حال شباهت های بسیاری نیز در لذت از زیبایی و ارزشها بین فرهنگهای مختلف وجود دارد

and values.

اما در عین حال شباهت های بسیاری نیز در لذت از زیبایی و ارزشها بین فرهنگهای مختلف وجود دارد

How can we explain

چگونه می توان این جهان شمولی را توضیح داد؟

this universality?

چگونه می توان این جهان شمولی را توضیح داد؟

The best answer lies in trying to reconstruct

پاسخ این سوال از بازسازی تاریخچه تکامل داروینی سلایق زیبایی شناختی مان بدست می آید

a Darwinian evolutionary history

پاسخ این سوال از بازسازی تاریخچه تکامل داروینی سلایق زیبایی شناختی مان بدست می آید

of our artistic and aesthetic tastes.

پاسخ این سوال از بازسازی تاریخچه تکامل داروینی سلایق زیبایی شناختی مان بدست می آید

We need to reverse-engineer

ما نیاز به مهندسی معکوس سلیقه هنری مان داریم

our present artistic tastes and preferences

ما نیاز به مهندسی معکوس سلیقه هنری مان داریم

and explain how they came

باید بفهمیم که چطور این سلیقه در ذهن ما حک شده است

to be engraved in our minds

باید بفهمیم که چطور این سلیقه در ذهن ما حک شده است

by the actions of both our prehistoric,

با مراجعه به ماقبل تاریخ ،

largely pleistocene environments,

و به محیط های پلیستوسنی ،

where we became fully human,

که در آن ما به شکل انسان امروزی در آمدیم،

but also by the social situations

و نیز با مراجعه به موقعیت های اجتماعی

in which we evolved.

که ما در آن فرگشت یافتیم.

This reverse engineering

سپس این مهندسی معکوس

can also enlist help

میتواند کمک طلب کند از

from the human record

از سابقه بشریت

preserved in prehistory.

که از ماقبل تاریخ حفظ شده است.

I mean fossils, cave paintings and so forth.

منظورم فسیلها ، نقاشی غارها و غیره است.

And it should take into account

این مهندسی معکوس باید مشخص کند کدام یک از علایق زیبایی شناختی انسانهای قبیله ای شکارچی تا قرن ۱۹ و ۲۰ ادامه یافتند

what we know of the aesthetic interests

این مهندسی معکوس باید مشخص کند کدام یک از علایق زیبایی شناختی انسانهای قبیله ای شکارچی تا قرن ۱۹ و ۲۰ ادامه یافتند

of isolated hunter-gatherer bands

این مهندسی معکوس باید مشخص کند کدام یک از علایق زیبایی شناختی انسانهای قبیله ای شکارچی تا قرن ۱۹ و ۲۰ ادامه یافتند

that survived into the 19th and the 20th centuries.

این مهندسی معکوس باید مشخص کند کدام یک از علایق زیبایی شناختی انسانهای قبیله ای شکارچی تا قرن ۱۹ و ۲۰ ادامه یافتند

Now, I personally

من شخصا هیچ تردیدی ندارم که درک زیبایی، با همه بار عاطفی و لذت آن ناشی از تکامل روان آدمی است.

have no doubt whatsoever

من شخصا هیچ تردیدی ندارم که درک زیبایی، با همه بار عاطفی و لذت آن ناشی از تکامل روان آدمی است.

that the experience of beauty,

من شخصا هیچ تردیدی ندارم که درک زیبایی، با همه بار عاطفی و لذت آن ناشی از تکامل روان آدمی است.

with its emotional intensity and pleasure,

من شخصا هیچ تردیدی ندارم که درک زیبایی، با همه بار عاطفی و لذت آن ناشی از تکامل روان آدمی است.

belongs to our evolved human psychology.

من شخصا هیچ تردیدی ندارم که درک زیبایی، با همه بار عاطفی و لذت آن ناشی از تکامل روان آدمی است.

The experience of beauty is one component

قابلیت درک زیبایی فقط یکی از سازگاریهای متنوعی است که در طی تکامل داروینی در ما رخ داده است.

in a whole series of Darwinian adaptations.

قابلیت درک زیبایی فقط یکی از سازگاریهای متنوعی است که در طی تکامل داروینی در ما رخ داده است.

Beauty is an adaptive effect,

زیبایی یک اثر سازگاری با محیط است ،

which we extend

که ما آنرا با خلق آثار هنری و لذت از آنها گسترش داده ایم و تشدید کرده ایم

and intensify

که ما آنرا با خلق آثار هنری و لذت از آنها گسترش داده ایم و تشدید کرده ایم

in the creation and enjoyment

که ما آنرا با خلق آثار هنری و لذت از آنها گسترش داده ایم و تشدید کرده ایم

of works of art and entertainment.

که ما آنرا با خلق آثار هنری و لذت از آنها گسترش داده ایم و تشدید کرده ایم

As many of you will know,

همانطور که بسیاری از شما می دانید ،

evolution operates by two main primary mechanisms.

فرگشت توسط دو مکانیسم اصلی عمل میکند.

The first of these is natural selection --

مکانیسم اول, انتخاب طبیعی است --

that's random mutation and selective retention --

که جهش ژنی تصادفی ونگهداری انتخابی است --

along with our basic anatomy and physiology --

همراه با آناتومی و فیزیولوژی پایه ما --

the evolution of the pancreas or the eye or the fingernails.

مانند تکامل لوزالمعده و یا چشم یا ناخن.

Natural selection also explains

انتخاب طبیعی علت خیلی از نفرت های پایه ما مثل نفرت از بوی گوشت فاسد است

many basic revulsions,

انتخاب طبیعی علت خیلی از نفرت های پایه ما مثل نفرت از بوی گوشت فاسد است

such as the horrid smell of rotting meat,

انتخاب طبیعی علت خیلی از نفرت های پایه ما مثل نفرت از بوی گوشت فاسد است

or fears, such as the fear of snakes

اتنخاب طبیعی منشا خیلی از ترس های ماست ، مانند ترس از مار یا ترس از نزدیک شدن به لبه پرتگاه

or standing close to the edge of a cliff.

اتنخاب طبیعی منشا خیلی از ترس های ماست ، مانند ترس از مار یا ترس از نزدیک شدن به لبه پرتگاه

Natural selection also explains pleasures --

انتخاب طبیعی لذت را نیز توضیح می دهد --

sexual pleasure,

لذت جنسی ،

our liking for sweet, fat and proteins,

میل ما را برای شیرینی ، چربی و پروتئین ،

which in turn explains a lot of popular foods,

که به نوبه خود بسیاری از غذاهای محبوب را توضیح می دهد،

from ripe fruits through chocolate malts

از میوه های رسیده تا شکلات

and barbecued ribs.

و مثلا لذت بردن از شیشلیک را.

The other great principle of evolution

اصل بزرگ دیگر فرگشت

is sexual selection,

انتخاب جنسی است ،

and it operates very differently.

که نحوه اجرای آن بسیار متفاوت از انتخاب طبیعی است.

The peacock's magnificent tail

دم با شکوه طاووس معروف ترین مثال در این باره است.

is the most famous example of this.

دم با شکوه طاووس معروف ترین مثال در این باره است.

It did not evolve for natural survival.

این برای بقای طبیعی طاووس بوجود نیامده است .

In fact, it goes against natural survival.

در واقع , برخلاف آنست .

No, the peacock's tail

نه ، دم طاووس برای انتخاب جفت توسط طاووس ماده به وجود آمده است.

results from the mating choices

نه ، دم طاووس برای انتخاب جفت توسط طاووس ماده به وجود آمده است.

made by peahens.

نه ، دم طاووس برای انتخاب جفت توسط طاووس ماده به وجود آمده است.

It's quite a familiar story.

این یک داستان کاملا آشناست.

It's women who actually push history forward.

در واقع این زنان هستند که تاریخ را به جلو میرانند.

Darwin himself, by the way,

در ضمن , داروین شخصا ،

had no doubts that the peacock's tail

هیچ شک و تردیدی نداشت که دم طاووس

was beautiful in the eyes of the peahen.

در چشم طاووس ماده زیباست.

He actually used that word.

اون این کلمه رو برای اولین بار به کار برد.

Now, keeping these ideas firmly in mind,

حال ، با توجه به این ایده ها میتوان گفت،

we can say that the experience of beauty

که درک زیبایی یکی از راه هایی است که تکامل با خود به ارمغان اورده

is one of the ways that evolution has

که درک زیبایی یکی از راه هایی است که تکامل با خود به ارمغان اورده

of arousing and sustaining

راهی برای حفظ علاقه و شیفتگی ، حتی وسواس

interest or fascination,

راهی برای حفظ علاقه و شیفتگی ، حتی وسواس

even obsession,

راهی برای حفظ علاقه و شیفتگی ، حتی وسواس

in order to encourage us

به منظور تشویق ما به سوی اتخاذ تصمیماتی برای سازگاری با محیط و تولید مثل

toward making the most adaptive decisions

به منظور تشویق ما به سوی اتخاذ تصمیماتی برای سازگاری با محیط و تولید مثل

for survival and reproduction.

به منظور تشویق ما به سوی اتخاذ تصمیماتی برای سازگاری با محیط و تولید مثل

Beauty is nature's way

زیبایی راهی است که طبیعت برای کنترل ما از راه دور انتخاب کرده است

of acting at a distance,

زیبایی راهی است که طبیعت برای کنترل ما از راه دور انتخاب کرده است

so to speak.

زیبایی راهی است که طبیعت برای کنترل ما از راه دور انتخاب کرده است

I mean, you can't expect to eat

منظورم این است که شما نمی توانید

an adaptively beneficial landscape.

یک منظره را بخورید.

It would hardly do to eat your baby

یا نوزاد خود را بخورید

or your lover.

یا معشوق خودرا.

So evolution's trick

پس حقه ی فرگشت این است که آنها را بگونه ای زیبا عرضه کند،

is to make them beautiful,

پس حقه ی فرگشت این است که آنها را بگونه ای زیبا عرضه کند،

to have them exert a kind of magnetism

که شما را به سادگی جذب تماشای انها کند.

to give you the pleasure of simply looking at them.

که شما را به سادگی جذب تماشای انها کند.

Consider briefly an important source of aesthetic pleasure,

حال منبع مهم لذت و کشش مغناطیسی یعنی مناظر زیبارا تصور کنید .

the magnetic pull

حال منبع مهم لذت و کشش مغناطیسی یعنی مناظر زیبارا تصور کنید .

of beautiful landscapes.

حال منبع مهم لذت و کشش مغناطیسی یعنی مناظر زیبارا تصور کنید .

People in very different cultures

مردم در فرهنگ های بسیار متفاوت از سراسر جهان

all over the world

مردم در فرهنگ های بسیار متفاوت از سراسر جهان

tend to like a particular kind of landscape,

تمایل به یک نوع خاص از چشم انداز دارند، همان چشم اندازی که «انسان» در ان تکامل یافت

a landscape that just happens to be similar

تمایل به یک نوع خاص از چشم انداز دارند، همان چشم اندازی که «انسان» در ان تکامل یافت

to the pleistocene savannas where we evolved.

تمایل به یک نوع خاص از چشم انداز دارند، همان چشم اندازی که «انسان» در ان تکامل یافت

This landscape shows up today

این چشم انداز را این روزها در تقویم ، در کارت پستال ، در طراحی زمین های گلف و پارک های عمومی

on calendars, on postcards,

این چشم انداز را این روزها در تقویم ، در کارت پستال ، در طراحی زمین های گلف و پارک های عمومی

in the design of golf courses and public parks

این چشم انداز را این روزها در تقویم ، در کارت پستال ، در طراحی زمین های گلف و پارک های عمومی

and in gold-framed pictures

و در قاب عکسهای طلایی روی دیوار مردم از نیویورک تا نیوزلند می بینید

that hang in living rooms

و در قاب عکسهای طلایی روی دیوار مردم از نیویورک تا نیوزلند می بینید

from New York to New Zealand.

و در قاب عکسهای طلایی روی دیوار مردم از نیویورک تا نیوزلند می بینید

It's a kind of Hudson River school landscape

یک نوع چشم انداز رودخانه مدرسه هادسون(نقاشی معروف) که شامل فضاهای باز با چمن کم و بیشه هایی در اطراف

featuring open spaces

یک نوع چشم انداز رودخانه مدرسه هادسون(نقاشی معروف) که شامل فضاهای باز با چمن کم و بیشه هایی در اطراف

of low grasses

یک نوع چشم انداز رودخانه مدرسه هادسون(نقاشی معروف) که شامل فضاهای باز با چمن کم و بیشه هایی در اطراف

interspersed with copses of trees.

یک نوع چشم انداز رودخانه مدرسه هادسون(نقاشی معروف) که شامل فضاهای باز با چمن کم و بیشه هایی در اطراف

The trees, by the way, are often preferred

اغلب درختانی ترجیح داده میشود که بسمت زمین خم شده اند ،

if they fork near the ground,

اغلب درختانی ترجیح داده میشود که بسمت زمین خم شده اند ،

that is to say, if they're trees you could scramble up

که مثلا اگرفرضا جانتان در خطر باشد قرار است از ان بالا بروید

if you were in a tight fix.

که مثلا اگرفرضا جانتان در خطر باشد قرار است از ان بالا بروید

The landscape shows the presence

معمولا این چشم انداز آب را به طور مستقیم در دید نشان می دهد یا شواهدی از وجود آب

of water directly in view,

معمولا این چشم انداز آب را به طور مستقیم در دید نشان می دهد یا شواهدی از وجود آب

or evidence of water in a bluish distance,

مثلا اب ابی رنگ در دور دست و نشانه هایی از حیوانات و پرندگان و سبزی های مختلف

indications of animal or bird life

مثلا اب ابی رنگ در دور دست و نشانه هایی از حیوانات و پرندگان و سبزی های مختلف

as well as diverse greenery

مثلا اب ابی رنگ در دور دست و نشانه هایی از حیوانات و پرندگان و سبزی های مختلف

and finally -- get this --

و در نهایت -- اینو داشته باشین -- یا راه یا جاده شاید یک رودخانه یا ساحل که به دور دستها می رود

a path

و در نهایت -- اینو داشته باشین -- یا راه یا جاده شاید یک رودخانه یا ساحل که به دور دستها می رود

or a road,

و در نهایت -- اینو داشته باشین -- یا راه یا جاده شاید یک رودخانه یا ساحل که به دور دستها می رود

perhaps a riverbank or a shoreline,

و در نهایت -- اینو داشته باشین -- یا راه یا جاده شاید یک رودخانه یا ساحل که به دور دستها می رود

that extends into the distance,

و در نهایت -- اینو داشته باشین -- یا راه یا جاده شاید یک رودخانه یا ساحل که به دور دستها می رود

almost inviting you to follow it.

و شما را دعوت میکند که ان را دنبال کنید.

This landscape type is regarded as beautiful,

این چشم انداز حتی نزد مردم در کشورهایی که چنین چشم اندازی ندارند زیبا تلقی می شود ،

even by people in countries

این چشم انداز حتی نزد مردم در کشورهایی که چنین چشم اندازی ندارند زیبا تلقی می شود ،

that don't have it.

این چشم انداز حتی نزد مردم در کشورهایی که چنین چشم اندازی ندارند زیبا تلقی می شود ،

The ideal savanna landscape

چشم انداز چمن زار ایده ال یکی از نمونه هایی است که افراد بشر از سر تا سر دنیا آن را زیبا می بینند

is one of the clearest examples

چشم انداز چمن زار ایده ال یکی از نمونه هایی است که افراد بشر از سر تا سر دنیا آن را زیبا می بینند

where human beings everywhere

چشم انداز چمن زار ایده ال یکی از نمونه هایی است که افراد بشر از سر تا سر دنیا آن را زیبا می بینند

find beauty

چشم انداز چمن زار ایده ال یکی از نمونه هایی است که افراد بشر از سر تا سر دنیا آن را زیبا می بینند

in similar visual experience.

چشم انداز چمن زار ایده ال یکی از نمونه هایی است که افراد بشر از سر تا سر دنیا آن را زیبا می بینند

But, someone might argue,

اما ، ممکن است کسی استدلال کند که این زیبایی طبیعی است و چنین چیزی در مورد زیبایی های مصن،عی رخ نمی دهد

that's natural beauty.

اما ، ممکن است کسی استدلال کند که این زیبایی طبیعی است و چنین چیزی در مورد زیبایی های مصن،عی رخ نمی دهد

How about artistic beauty?

اما ، ممکن است کسی استدلال کند که این زیبایی طبیعی است و چنین چیزی در مورد زیبایی های مصن،عی رخ نمی دهد

Isn't that exhaustively cultural?

ایا زیبایی های مصنوعی خیلی وابسته به فرهنگ نیستند؟

No, I don't think it is.

نه من فکر نمی کنم اینطور باشه.

And once again, I'd like to look back to prehistory

و یک بار دیگر ، می خوام که به ماقبل تاریخ برگردم و در مورد اون چیزی بگم .

to say something about it.

و یک بار دیگر ، می خوام که به ماقبل تاریخ برگردم و در مورد اون چیزی بگم .

It is widely assumed

اکثر افراد اینروزها بر این باورند که قدیمی ترین آثار بشری نقاشی های ماهرانه غارها هستند

that the earliest human artworks

اکثر افراد اینروزها بر این باورند که قدیمی ترین آثار بشری نقاشی های ماهرانه غارها هستند

are the stupendously skillful cave paintings

اکثر افراد اینروزها بر این باورند که قدیمی ترین آثار بشری نقاشی های ماهرانه غارها هستند

that we all know from Lascaux

که همه ما در غار مشهورLascaux یا Chauvetسراغ داریم .

and Chauvet.

که همه ما در غار مشهورLascaux یا Chauvetسراغ داریم .

Chauvet caves

غارهای Chauvet در حدود 32،000 سال ، عمر دارن

are about 32,000 years old,

غارهای Chauvet در حدود 32،000 سال ، عمر دارن

along with a few small, realistic sculptures

همراه با چند تا، مجسمه های واقع نمایانه کوچک از زنان و حیوانات در همان زمان.

of women and animals from the same period.

همراه با چند تا، مجسمه های واقع نمایانه کوچک از زنان و حیوانات در همان زمان.

But artistic and decorative skills

اما مهارتهای هنری و تزئینی در واقع بسیار قدیمی تر از این هستند.

are actually much older than that.

اما مهارتهای هنری و تزئینی در واقع بسیار قدیمی تر از این هستند.

Beautiful shell necklaces

گردنبندهای زیبا از صدف که شبیه چیزی است که شما در غرفه هنر و صنایع دستی می بینید ،

that look like something you'd see at an arts and crafts fair,

گردنبندهای زیبا از صدف که شبیه چیزی است که شما در غرفه هنر و صنایع دستی می بینید ،

as well as ochre body paint,

و همچنین رنگهای مخصوص بدن ، که از حدود 100.000 سال پیش یافت شده اند

have been found

و همچنین رنگهای مخصوص بدن ، که از حدود 100.000 سال پیش یافت شده اند

from around 100,000 years ago.

و همچنین رنگهای مخصوص بدن ، که از حدود 100.000 سال پیش یافت شده اند

But the most intriguing prehistoric artifacts

اما مصنوعات ماقبل تاریخ جذاب تری وجود دارند که حتی مسن تر از اینها هستند

are older even than this.

اما مصنوعات ماقبل تاریخ جذاب تری وجود دارند که حتی مسن تر از اینها هستند

I have in mind

یادم افتاد به تبرهای سنگی آکیول که قدیمی ترین ابزارهای سنگی هستند

the so-called Acheulian hand axes.

یادم افتاد به تبرهای سنگی آکیول که قدیمی ترین ابزارهای سنگی هستند

The oldest stone tools are choppers

یادم افتاد به تبرهای سنگی آکیول که قدیمی ترین ابزارهای سنگی هستند

from the Olduvai Gorge in East Africa.

از تنگه الدووای در شرق آفریقا. آنها به حدود دو و نیم میلیون سال بر میگردند.

They go back about two-and-a-half-million years.

از تنگه الدووای در شرق آفریقا. آنها به حدود دو و نیم میلیون سال بر میگردند.

These crude tools

این ابزارها حدود هزاران قرن استفاده میشدند ، تا حدود 1،400،000 سال پیش

were around for thousands of centuries,

این ابزارها حدود هزاران قرن استفاده میشدند ، تا حدود 1،400،000 سال پیش

until around 1.4 million years ago

این ابزارها حدود هزاران قرن استفاده میشدند ، تا حدود 1،400،000 سال پیش

when Homo erectus

هنگامی که هومو ارکتوس شروع به ساختن تیغه های تیز وباریکی از سنگ کرد,

started shaping

هنگامی که هومو ارکتوس شروع به ساختن تیغه های تیز وباریکی از سنگ کرد,

single, thin stone blades,

هنگامی که هومو ارکتوس شروع به ساختن تیغه های تیز وباریکی از سنگ کرد,

sometimes rounded ovals,

گاهی بصورت بیضی شکل ولی اغلب به شکل یک برگ متقارن یا بشکل یک قطره اشک.

but often in what are to our eyes

گاهی بصورت بیضی شکل ولی اغلب به شکل یک برگ متقارن یا بشکل یک قطره اشک.

an arresting, symmetrical pointed leaf

گاهی بصورت بیضی شکل ولی اغلب به شکل یک برگ متقارن یا بشکل یک قطره اشک.

or teardrop form.

گاهی بصورت بیضی شکل ولی اغلب به شکل یک برگ متقارن یا بشکل یک قطره اشک.

These Acheulian hand axes --

این تبر سنگی های آکیول که اسم آن از سنت آکیول در فرانسه برگرفته شده است,

they're named after St. Acheul in France,

این تبر سنگی های آکیول که اسم آن از سنت آکیول در فرانسه برگرفته شده است,

where finds were made in 19th century --

جایی که در قرن 19 انها برای اولین بار کشف شدند --

have been unearthed in their thousands,

و هزاران نمونه از انها نیز در آسیا,اروپا و آفریقا یافت شده اند,

scattered across Asia, Europe and Africa,

و هزاران نمونه از انها نیز در آسیا,اروپا و آفریقا یافت شده اند,

almost everywhere Homo erectus

تقریبن در همان جاهایی که هومو ارکتوس وهومو ارگاستر یافت شده اند.

and Homo ergaster roamed.

تقریبن در همان جاهایی که هومو ارکتوس وهومو ارگاستر یافت شده اند.

Now, the sheer numbers of these hand axes

حال تعداد بیشمار این تبر سنگی ها نشان میدهد که اینها نمیتوانند فقط برای قصابی کردن حیوانات بوده باشند.

shows that they can't have been made

حال تعداد بیشمار این تبر سنگی ها نشان میدهد که اینها نمیتوانند فقط برای قصابی کردن حیوانات بوده باشند.

for butchering animals.

حال تعداد بیشمار این تبر سنگی ها نشان میدهد که اینها نمیتوانند فقط برای قصابی کردن حیوانات بوده باشند.

And the plot really thickens when you realize

و ماجرا واقعا وقتی جدی می شود که شما متوجه می شوید که هیچ نشانی از کند شدن روی لبه تیز این ابزارها نیست

that, unlike other pleistocene tools,

و ماجرا واقعا وقتی جدی می شود که شما متوجه می شوید که هیچ نشانی از کند شدن روی لبه تیز این ابزارها نیست

the hand axes often exhibit

و ماجرا واقعا وقتی جدی می شود که شما متوجه می شوید که هیچ نشانی از کند شدن روی لبه تیز این ابزارها نیست

no evidence of wear

و ماجرا واقعا وقتی جدی می شود که شما متوجه می شوید که هیچ نشانی از کند شدن روی لبه تیز این ابزارها نیست

on their delicate blade edges.

و ماجرا واقعا وقتی جدی می شود که شما متوجه می شوید که هیچ نشانی از کند شدن روی لبه تیز این ابزارها نیست

And some, in any event, are too big

و بعضی از آنها حتی بزرگتر از ان هستند که در قصابی حیوانات استفاده شوند.

to use for butchery.

و بعضی از آنها حتی بزرگتر از ان هستند که در قصابی حیوانات استفاده شوند.

Their symmetry, their attractive materials

تقارن آنها, زیبایی سنگهایی که در ساخت اینها به کار رفته است و طرز دقیق ساخت آنها

and, above all,

تقارن آنها, زیبایی سنگهایی که در ساخت اینها به کار رفته است و طرز دقیق ساخت آنها

their meticulous workmanship

تقارن آنها, زیبایی سنگهایی که در ساخت اینها به کار رفته است و طرز دقیق ساخت آنها

are simply quite beautiful

به سادگی حتی امروزه هم به چشم ما زیبا میایند.

to our eyes, even today.

به سادگی حتی امروزه هم به چشم ما زیبا میایند.

So what were these ancient --

خوب این اشیای باستانی چه چیزدیگه ای میتونستند باشد

I mean, they're ancient, they're foreign,

البته اونها باستانی اند, به گونه ای حتی غریبه اند,

but they're at the same time

ولی همزمان میتوان گفت

somehow familiar.

آنها به چشم ما آشنا نیز هستند.

What were these artifacts for?

پس این مصنوعات برای چه ساخته شده اند؟

The best available answer

بهترین جواب ممکن

is that they were literally

این است که آنها به معنای واقعی کلمه

the earliest known works of art,

آنها اولین آثار هنری شناخته شده ،

practical tools transformed

ابزار عملی که تبدیل شده به اشیاء زیبایی ،

into captivating aesthetic objects,

ابزار عملی که تبدیل شده به اشیاء زیبایی ،

contemplated both for their elegant shape

که هم بخاطر داشتن شلکی زیبا و هم برای نشان دادن ذوق هنری و مهارت خود فرد مورد تحسین هستند .

and their virtuoso craftsmanship.

که هم بخاطر داشتن شلکی زیبا و هم برای نشان دادن ذوق هنری و مهارت خود فرد مورد تحسین هستند .

Hand axes mark

تبر سنگیها نشانه یک پیشرفت فرگشتی در تاریخ بشرند --

an evolutionary advance in human history --

تبر سنگیها نشانه یک پیشرفت فرگشتی در تاریخ بشرند --

tools fashioned to function

ابزارهایی که نمودار قدرت بشر بوده اند

as what Darwinians call "fitness signals" --

به گفته داروین سیگنالهای توانمندی بوده اند--

that is to say, displays

که به نوعی مثل دم طاووس عمل می کنند

that are performances

که به نوعی مثل دم طاووس عمل می کنند

like the peacock's tail,

که به نوعی مثل دم طاووس عمل می کنند

except that, unlike hair and feathers,

با این تفاوت که بر خلاف دم طاووس اینها آگاهانه و هدفمندانه ساخته شده اند

the hand axes are consciously

با این تفاوت که بر خلاف دم طاووس اینها آگاهانه و هدفمندانه ساخته شده اند

cleverly crafted.

با این تفاوت که بر خلاف دم طاووس اینها آگاهانه و هدفمندانه ساخته شده اند

Competently made hand axes

تبر سنگی ای که به دقت ساخته شده باشد نشان دهنده کیفیت مطلوب و هوش و توانمندی و دقت و توان طراحی و دسترسی به منابع کمیاب سازنده است

indicated desirable personal qualities --

تبر سنگی ای که به دقت ساخته شده باشد نشان دهنده کیفیت مطلوب و هوش و توانمندی و دقت و توان طراحی و دسترسی به منابع کمیاب سازنده است

intelligence, fine motor control,

تبر سنگی ای که به دقت ساخته شده باشد نشان دهنده کیفیت مطلوب و هوش و توانمندی و دقت و توان طراحی و دسترسی به منابع کمیاب سازنده است

planning ability,

تبر سنگی ای که به دقت ساخته شده باشد نشان دهنده کیفیت مطلوب و هوش و توانمندی و دقت و توان طراحی و دسترسی به منابع کمیاب سازنده است

conscientiousness

تبر سنگی ای که به دقت ساخته شده باشد نشان دهنده کیفیت مطلوب و هوش و توانمندی و دقت و توان طراحی و دسترسی به منابع کمیاب سازنده است

and sometimes access to rare materials.

تبر سنگی ای که به دقت ساخته شده باشد نشان دهنده کیفیت مطلوب و هوش و توانمندی و دقت و توان طراحی و دسترسی به منابع کمیاب سازنده است

Over tens of thousands of generations,

بیش از ده ها هزار نسل ، چنین مهارت هایی موجب بهبود جایگاه

such skills increased the status

چنین مهارت هایی موجب بهبود جایگاه

of those who displayed them

کسانی شد که آنها را انجام دادند

and gained a reproductive advantage

و یک منفعت افزون بر آن را

over the less capable.

در مقابل بقیه افراد به دست آوردند.

You know, it's an old line,

میدونید, با اینکه دیگه خیلی تکراری شده ولی ثابت شده که هنوز هم این جمله خیلی موثره:

but it has been shown to work --

میدونید, با اینکه دیگه خیلی تکراری شده ولی ثابت شده که هنوز هم این جمله خیلی موثره:

"Why don't you come up to my cave, so I can show you my hand axes?"

"چرا یه سر به غار من نمیای تا من تبر سنگی جدیدمو بهت نشون بدم." (خنده)

(Laughter)

"چرا یه سر به غار من نمیای تا من تبر سنگی جدیدمو بهت نشون بدم." (خنده)

Except, of course, what's interesting about this

البته جالبه که بدونید ما هنوز نمیدونیم در اون زمان این ایده چطور منتقل شده

is that we can't be sure how that idea was conveyed,

البته جالبه که بدونید ما هنوز نمیدونیم در اون زمان این ایده چطور منتقل شده

because the Homo erectus

چراکه هومو ارکتوس ها که این اشیا رو میساختند ارتباط کلامی با هم نداشتند.

that made these objects

چراکه هومو ارکتوس ها که این اشیا رو میساختند ارتباط کلامی با هم نداشتند.

did not have language.

چراکه هومو ارکتوس ها که این اشیا رو میساختند ارتباط کلامی با هم نداشتند.

It's hard to grasp,

درکش سخته ولی این یه حقیقت غیر قابل انکاره.

but it's an incredible fact.

درکش سخته ولی این یه حقیقت غیر قابل انکاره.

This object was made

این شی توسط اجداد ما هومو ارکتوس یا هومو ارگاستر حدود 50 تا 100 هزار سال قبل از ارتباط کلامی ساخته شده اند.

by a hominid ancestor,

این شی توسط اجداد ما هومو ارکتوس یا هومو ارگاستر حدود 50 تا 100 هزار سال قبل از ارتباط کلامی ساخته شده اند.

Homo erectus or Homo ergaster,

این شی توسط اجداد ما هومو ارکتوس یا هومو ارگاستر حدود 50 تا 100 هزار سال قبل از ارتباط کلامی ساخته شده اند.

between 50,000 and 100,000 years

این شی توسط اجداد ما هومو ارکتوس یا هومو ارگاستر حدود 50 تا 100 هزار سال قبل از ارتباط کلامی ساخته شده اند.

before language.

این شی توسط اجداد ما هومو ارکتوس یا هومو ارگاستر حدود 50 تا 100 هزار سال قبل از ارتباط کلامی ساخته شده اند.

Stretching over a million years,

و با ادامه یافتن آن بیش از یک میلیون سال, سنت ساخت تبر سنگی طولانی ترین سنت هنری در تاریخ بشریت است.

the hand axe tradition

و با ادامه یافتن آن بیش از یک میلیون سال, سنت ساخت تبر سنگی طولانی ترین سنت هنری در تاریخ بشریت است.

is the longest artistic tradition

و با ادامه یافتن آن بیش از یک میلیون سال, سنت ساخت تبر سنگی طولانی ترین سنت هنری در تاریخ بشریت است.

in human and proto-human history.

و با ادامه یافتن آن بیش از یک میلیون سال, سنت ساخت تبر سنگی طولانی ترین سنت هنری در تاریخ بشریت است.

By the end of the hand axe epic, Homo sapiens --

پس از پایان دوره تبر سنگی, هومو ساپینس ها--

as they were then called, finally --

که بعدا به این نام خوانده شدند,--

were doubtless finding new ways

مدام در پی یافتن راههایی بوده اند

to amuse and amaze each other

که یکدیگر را سرگرم و یا هیجان زده کنند

by, who knows, telling jokes,

توسط جوک گفتن,

storytelling, dancing, or hairstyling.

داستان سرایی, رقص یا آرایش مو.

Yes, hairstyling -- I insist on that.

بله, مو آرایی -- من روی این تاکید میکنم.

For us moderns,

برای ما ادمای مدرن, تکنیک های پیش رفته برای ایجاد دنیایی خیالی در داستان یا فیلم استفاده می شود

virtuoso technique

برای ما ادمای مدرن, تکنیک های پیش رفته برای ایجاد دنیایی خیالی در داستان یا فیلم استفاده می شود

is used to create imaginary worlds

برای ما ادمای مدرن, تکنیک های پیش رفته برای ایجاد دنیایی خیالی در داستان یا فیلم استفاده می شود

in fiction and in movies,

برای ما ادمای مدرن, تکنیک های پیش رفته برای ایجاد دنیایی خیالی در داستان یا فیلم استفاده می شود

to express intense emotions

و برای بیان احساسات عمیق ما موزیک,نقاشی و رقص را استفاده می کنیم.

with music, painting and dance.

و برای بیان احساسات عمیق ما موزیک,نقاشی و رقص را استفاده می کنیم.

But still,

ولی هنوز, یک ویژگی اساسی از شخصیت اجدادی ما درنیازهای زیبایی شناسی ما وجود دارد:

one fundamental trait

ولی هنوز, یک ویژگی اساسی از شخصیت اجدادی ما درنیازهای زیبایی شناسی ما وجود دارد:

of the ancestral personality persists

ولی هنوز, یک ویژگی اساسی از شخصیت اجدادی ما درنیازهای زیبایی شناسی ما وجود دارد:

in our aesthetic cravings:

ولی هنوز, یک ویژگی اساسی از شخصیت اجدادی ما درنیازهای زیبایی شناسی ما وجود دارد:

the beauty we find

زیبایی که ما در اجراهای هنرمندانه می یابیم.

in skilled performances.

زیبایی که ما در اجراهای هنرمندانه می یابیم.

From Lascaux to the Louvre

از Lascaux تا لوور تا سالن کارنگی,

to Carnegie Hall,

از Lascaux تا لوور تا سالن کارنگی,

human beings

بشر یک ذائقه ذاتی همیشگی برای اجراهای مختلف هنری دارد

have a permanent innate taste

بشر یک ذائقه ذاتی همیشگی برای اجراهای مختلف هنری دارد

for virtuoso displays in the arts.

بشر یک ذائقه ذاتی همیشگی برای اجراهای مختلف هنری دارد

We find beauty

ما چیزی یا کاری که به خوبی انجام شده باشد را زیبا می بینیم

in something done well.

ما چیزی یا کاری که به خوبی انجام شده باشد را زیبا می بینیم

So the next time you pass a jewelry shop window

پس وقتی اینبار از جلو یک جواهر فروشی رد شدید

displaying a beautifully cut

که برشهای زیبای نگینهای برش خورده به شکل قطره اشک رو به نمایش گذاشته

teardrop-shaped stone,

که برشهای زیبای نگینهای برش خورده به شکل قطره اشک رو به نمایش گذاشته

don't be so sure

خیلی مطمین نباشید که این در واقع این فرهنگ شما است که میگوید این جواهرها زیبا هستند

it's just your culture telling you

خیلی مطمین نباشید که این در واقع این فرهنگ شما است که میگوید این جواهرها زیبا هستند

that that sparkling jewel is beautiful.

خیلی مطمین نباشید که این در واقع این فرهنگ شما است که میگوید این جواهرها زیبا هستند

Your distant ancestors loved that shape

اجداد دور تو این فرم برش سنگ ها را دوست داشتند

and found beauty in the skill needed to make it,

و زیبایی را در مهارت ساخت آن قطعه یافته اند,

even before

حتی قبل از اینکه بتوانند

they could put their love into words.

عشق خودشون رو در قالب کلمات بیان کنند.

Is beauty in the eye of the beholder?

ایا زیبایی در چشم بیننده آن است؟

No, it's deep in our minds.

نه, بلکه در عمق ذهن شماست

It's a gift handed down from the intelligent skills

این یک هدیه است, که به ما از سوی دستان ماهر و ذهن هوشمند و زندگیهای سرشار از احساس قدیمیترین اجداد ما اهدا شده

and rich emotional lives

این یک هدیه است, که به ما از سوی دستان ماهر و ذهن هوشمند و زندگیهای سرشار از احساس قدیمیترین اجداد ما اهدا شده

of our most ancient ancestors.

این یک هدیه است, که به ما از سوی دستان ماهر و ذهن هوشمند و زندگیهای سرشار از احساس قدیمیترین اجداد ما اهدا شده

Our powerful reaction to images,

واکنش قوی ما نسبت به عکسها و تابلوها

to the expression of emotion in art,

نسبت به احساسات موجود در هنر

to the beauty of music, to the night sky,

و نسبت به موزیک و به آسمان شب

will be with us and our descendants

با ما خواهد بود

for as long as the human race exists.

تا زمانی که نوع بشر وجود داشته باشد.

Thank you.

با سپاس از شما

(Applause)

(تشویق)