Sophal Ear: Escaping the Khmer Rouge

سوفال ایر: گریز از خمرهای سرخ

78,074 views

2009-07-08 ・ TED


New videos

Sophal Ear: Escaping the Khmer Rouge

سوفال ایر: گریز از خمرهای سرخ

78,074 views ・ 2009-07-08

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Farnaz Saghafi Reviewer: soheila Jafari
00:12
I normally teach courses on
0
12160
3000
من عموما" واحدهایی را تدریس می کنم
00:15
how to rebuild states after war.
1
15160
4000
.که در رابطه با چگونگی بازسازی کشورها پس از جنگ است
00:19
But today I've got a personal story to share with you.
2
19160
2000
.اما امروز مایلم یک داستان شخصی را با شما در میان بگذارم
00:21
This is a picture of my family,
3
21160
3000
این عکس خانوادۀ من است
00:24
my four siblings -- my mom and I -- taken in 1977.
4
24160
4000
چهار خواهر برادرم -- مادرم و من -- که در سال 1977 گرفته شده
00:28
And we're actually Cambodians.
5
28160
2000
و ما در واقع اهل کامبوج هستیم
00:30
And this picture is taken in Vietnam.
6
30160
2000
و این عکس در ویتنام گرفته شده
00:32
So how did a Cambodian family end up in Vietnam in 1977?
7
32160
4000
؟خُب ، چطور یه خانوادۀ کامبوجی در سال 1977 سر از ویتنام در میاورند
00:36
Well to explain that, I've got a short video clip
8
36160
3000
خُب برای توضیح آن، من یه کلیپ کوتاه ویدئویی دارم
00:39
to explain the Khmer Rouge regime
9
39160
2000
.که در آن به توصیف حکومت خمرهای سرخ در طی سالهای 1975 تا 1979 می پردازد
00:41
during 1975 and 1979.
10
41160
3000
.که در آن به توصیف حکومت خمرهای سرخ در طی سالهای 1975 تا 1979 می پردازد
00:44
Video: April 17th, 1975.
11
44160
4000
ویدئو: 17 آپریل، 1975
00:48
The communist Khmer Rouge
12
48160
2000
خمر های سرخ کمونیست
00:50
enters Phnom Penh to liberate their people
13
50160
3000
برای آزادسازی مردم از درگیریهای بیش از حد در ویتنام، و عملیات بمباران آمریکائیها در ویتنام
00:53
from the encroaching conflict in Vietnam,
14
53160
2000
برای آزادسازی مردم از درگیریهای بیش از حد در ویتنام، و عملیات بمباران آمریکائیها در ویتنام
00:55
and American bombing campaigns.
15
55160
4000
وارد پنوم پنه شدند
00:59
Led by peasant-born Pol Pot,
16
59160
3000
خمرهای سرخ، به رهبری پُل پات، که یه دهقان زاده بود، مردم را به اطراف شهرها راندند
01:02
the Khmer Rouge evacuates people to the countryside
17
62160
4000
خمرهای سرخ، به رهبری پُل پات، که یه دهقان زاده بود، مردم را به اطراف شهرها راندند
01:06
in order to create a rural communist utopia,
18
66160
3000
تا بتوانند یه مدینۀ فاضله کمونیستی محلی تقریبا" همانند انقلاب فرهنگی چین به رهبری مائو تسونگ تشکیل دهند
01:09
much like Mao Tse-tung's Cultural Revolution in China.
19
69160
6000
تا بتوانند یه مدینۀ فاضله کمونیستی محلی تقریبا" همانند انقلاب فرهنگی چین به رهبری مائو تسونگ تشکیل دهند
01:15
The Khmer Rouge closes the doors to the outside world.
20
75160
4000
.خمرهای سرخ درها را بسوی دنیای بیرون بستند
01:19
But after four years the grim truth seeps out.
21
79160
4000
اما پس از چهار سال، حقیقت وحشتناک به بیرون رخنه کرد.
01:23
In a country of only seven million people,
22
83160
2000
در کشوری با جمعیت فقط هفت میلیونی
01:25
one and a half million were murdered by their own leaders,
23
85160
4000
یک میلیون و نیم انسان بدست رهبران خود به قتل رسیده بودند
01:29
their bodies piled in the mass graves of the killing fields.
24
89160
4000
جنازه های آنها در گورهای جمعی در مناطق کشت و کشتار، روی هم انباشته شده بود.
01:33
Sophal Ear: So, notwithstanding the 1970s narration,
25
93160
3000
سوفال ایر: خُب، علیرغم روایت سال 1970،
01:36
on April 17th 1975
26
96160
2000
ما در 17 آپریل 1970 در پنوم پنه زندگی می کردیم.
01:38
we lived in Phnom Penh.
27
98160
2000
ما در 17 آپریل 1970 در پنوم پنه زندگی می کردیم.
01:40
And my parents were told by the Khmer Rouge
28
100160
3000
به پدر و مادرم گفتند که از ترس بمباران قریب الوقوع نیروهای آمریکائی، شهر را به مدت سه روز ترک کنند.
01:43
to evacuate the city because of impending American bombing for three days.
29
103160
4000
به پدر و مادرم گفتند که از ترس بمباران قریب الوقوع نیروهای آمریکائی، شهر را به مدت سه روز ترک کنند.
01:47
And here is a picture of the Khmer Rouge.
30
107160
2000
و این عکس خمرهای سرخه.
01:49
They were young soldiers, typically child soldiers.
31
109160
3000
اونها سربازهای جوان، به نوعی بچه سرباز بودند.
01:52
And this is very normal now, of modern day conflict,
32
112160
3000
درگیریهای امروزی، این امر خیلی طبیعی است
01:55
because they're easy to bring into wars.
33
115160
3000
چون خیلی راحت می شه اونا را به جنگ واداشت.
01:58
The reason that they gave about American bombing wasn't all that far off.
34
118160
4000
دلیلی که آنها دربارۀ بمباران نیروهای آمریکائی دادند، پُر بیراه نبود.
02:02
I mean, from 1965 to 1973 there were
35
122160
2000
منظورم اینه که، از سال 1965 تا 1973
02:04
more munitions that fell on Cambodia
36
124160
4000
اسلحه و مهماتی که بر سر کامبوج فرود آمد
02:08
than in all of World War II Japan,
37
128160
2000
بیش از چیزی بود که در طول جنگ جهانی دوم در ژاپن شد،
02:10
including the two nuclear bombs
38
130160
2000
از جمله دو بمب اتمی در آگوست 1945.
02:12
of August 1945.
39
132160
3000
از جمله دو بمب اتمی در آگوست 1945.
02:15
The Khmer Rouge didn't believe in money.
40
135160
3000
خمرهای سرخ به پول اعتقادی نداشتند.
02:18
So the equivalent of the Federal Reserve Bank
41
138160
2000
بنابراین بانکی در کامبوج که معادل بانک رزرو فدرال بود، بمباران شد.
02:20
in Cambodia was bombed.
42
140160
2000
بنابراین بانکی در کامبوج که معادل بانک رزرو فدرال بود، بمباران شد.
02:22
But not just that, they actually banned money.
43
142160
3000
اما فقط این نبود، اونا در حقیقت پول را ممنوع کردند.
02:25
I think it's the only precedent in which
44
145160
2000
فکر کنم که تنهاکار بی سابقه توقف استفاده از ول بود
02:27
money has ever been stopped from being used.
45
147160
2000
فکر کنم که تنهاکار بی سابقه توقف استفاده از ول بود
02:29
And we know money is the root of all evil,
46
149160
2000
و ما می دونیم که پول منشاء همه پلیدی هاست
02:31
but it didn't actually stop evil from happening in Cambodia, in fact.
47
151160
4000
اما اون کار در حقیقت مانع ایجاد پلیدیها در کامبوج نشد.
02:35
My family was moved from Phnom Penh to Pursat province.
48
155160
4000
خانوادۀ من از پنوم پنه به استان پورسات نقل مکان کردند.
02:39
This is a picture of what Pursat looks like.
49
159160
2000
پورسات این شکلی است.
02:41
It's actually a very pretty area of Cambodia,
50
161160
3000
درواقع یک منطقۀ بسیار زیبا در کامبوجه،
02:44
where rice growing takes place.
51
164160
2000
محل کشت برنجه.
02:46
And in fact they were forced to work the fields.
52
166160
2000
و در حقیقت خانواده ام مجبور به کار در کشتزار شدند.
02:48
So my father and mother ended up in
53
168160
3000
بدین ترتیب پدر و مادرم سر از یه نوع کمپ های پر ازدحام، کمپ های کارگری در آوردند.
02:51
a sort of concentration camp, labor camp.
54
171160
3000
بدین ترتیب پدر و مادرم سر از یه نوع کمپ های پر ازدحام، کمپ های کارگری در آوردند.
02:54
And it was at that time that my mother got word
55
174160
2000
و اونجا بود که مادرم از طریق رئیس گروه با خبر شد
02:56
from the commune chief
56
176160
3000
و اونجا بود که مادرم از طریق رئیس گروه با خبر شد
02:59
that the Vietnamese were actually asking
57
179160
2000
که ویتنامیها در واقع از شهروندان خود خواستند که به ویتنام بازگردند
03:01
for their citizens to go back to Vietnam.
58
181160
3000
که ویتنامیها در واقع از شهروندان خود خواستند که به ویتنام بازگردند
03:04
And she spoke some Vietnamese,
59
184160
2000
و اون کمی ویتنامی صحبت می کرد
03:06
as a child having grown up with Vietnamese friends.
60
186160
3000
چون در کودکی با دوستان ویتنامی بزرگ شده بود.
03:09
And she decided, despite the advice of her neighbors,
61
189160
4000
و مادرم علیرغم نصیحت همسایه ها، تصمیم گرفت شانس خود را امتحان کند
03:13
that she would take the chance
62
193160
2000
و مادرم علیرغم نصیحت همسایه ها، تصمیم گرفت شانس خود را امتحان کرده
03:15
and claim to be Vietnamese
63
195160
2000
و ادعا کند ویتنامی است
03:17
so that we could have a chance to survive,
64
197160
2000
بدین ترتیب ما شانس زنده موندن پیدا می کردیم
03:19
because at this point they're forcing everybody to work.
65
199160
2000
چون در اون مقطع اونا همه را مجبور به کار می کردند.
03:21
And they're giving about --
66
201160
2000
و چیزی به گمانم به مدل امروزی ها، غذای کم کالری، به اونا می دادند،
03:23
in a modern-day, caloric-restriction diet, I guess --
67
203160
3000
و چیزی به گمانم به مدل امروزی ها، غذای کم کالری، به اونا می دادند،
03:26
they're giving porridge, with a few grains of rice.
68
206160
4000
چیزی مثل حلیم، با چند تا دونه برنج توی اون.
03:30
And at about this time actually
69
210160
2000
و در حقیقت همین موقع ها بود که پدرم سخت بیمار شد.
03:32
my father got very sick.
70
212160
2000
و در حقیقت همین موقع ها بود که پدرم سخت بیمار شد.
03:34
And he didn't speak Vietnamese.
71
214160
2000
و اون ویتنامی صحبت نمی کرد.
03:36
So he died actually, in January 1976.
72
216160
3000
خُب اون در ژانویۀ 1976 فوت کرد.
03:39
And it made it possible, in fact,
73
219160
3000
و در واقع امکان اجرای این نقشه را برای ما فراهم کرد.
03:42
for us to take on this plan.
74
222160
2000
و در واقع امکان اجرای این نقشه را برای ما فراهم کرد.
03:44
So the Khmer Rouge took us
75
224160
2000
بدین ترتیب خمر های سرخ ما را از جایی به اسم "پورسات" به "کواه تیو" بردند
03:46
from a place called Pursat to Kaoh Tiev,
76
226160
2000
بدین ترتیب خمر های سرخ ما را از جایی به اسم "پورسات" به "کواه تیو" بردند
03:48
which is across from the border from Vietnam.
77
228160
3000
که جایی است اونطرف مرز ویتنام.
03:51
And there they had a detention camp
78
231160
2000
اونا اونجا یه کمپ بازداشت داشتند
03:53
where alleged Vietnamese would be tested, language tested.
79
233160
4000
که در اون افرادی که ادعای ویتنامی بودن کرده بودند، امتحان می شدند، امتحان زبان.
03:57
And my mother's Vietnamese was so bad
80
237160
3000
و زبان ویتنامی مادرم خیلی بد بود
04:00
that to make our story more credible,
81
240160
4000
و برای اینکه قصۀ ما را باور کردنی تر بکنه
04:04
she'd given all the boys and girls new Vietnamese names.
82
244160
3000
اینه که اون برای همه بچه های پسر و دخترش، اسمهای جدید ویتنامی گذاشته بود.
04:07
But she'd given the boys girls' names,
83
247160
2000
اما برای بچه های پسر، اسم دخترانه
04:09
and the girls boys' names.
84
249160
3000
و برای بچه های دختر، اسم پسرانه گذاشته بود.
04:12
And it wasn't until she met a Vietnamese lady
85
252160
2000
و این موضوع را نمی دونست تا وقتی که یه خانم ویتنامی بهش گفت
04:14
who told her this, and then tutored her for two days intensively,
86
254160
4000
و دو روز بطور خصوصی و فشرده بهش ویتنامی یاد داد
04:18
that she was able to go into her exam
87
258160
3000
و اون تونست برای امتحان حاضر بشه
04:21
and -- you know, this was a moment of truth.
88
261160
3000
و می دونید، اون لحظۀ حقیقت بود.
04:24
If she fails, we're all headed to the gallows;
89
264160
3000
اگه قبول نمی شد، همه راهی جوخۀ اعدام می شدیم
04:27
if she passes, we can leave to Vietnam.
90
267160
2000
اگه قبول می شد، همه راهی ویتنام می شدیم.
04:29
And she actually, of course -- I'm here, she passes.
91
269160
4000
و او در حقیقت، البته که من اینجا هستم، قبول شد.
04:33
And we end up in Hong Ngu on the Vietnamese side.
92
273160
3000
و ما سرانجام به "هانگ نیو" در قسمت ویتنامی راهی شدیم.
04:36
And then onwards to Chau Doc.
93
276160
2000
و در پی اون به "چوآ داک" رفتیم.
04:38
And this is a picture of Hong Ngu, Vietnam today.
94
278160
2000
و این تصویر "هانگ نیو"، ویتنام در حال حاضر است.
04:40
A pretty idyllic place on the Mekong Delta.
95
280160
2000
"یه جای باصفای زیبا در جلگۀ "مکنگ
04:42
But for us it meant freedom.
96
282160
2000
اما برای ما اون به معنی آزادی بود.
04:44
And freedom from persecution from the Khmer Rouge.
97
284160
5000
آزادی از شکنجۀ خمرهای سرخ.
04:49
Last year, the Khmer Rouge Tribunal,
98
289160
3000
سال گذشته، دادگاه خمرهای سرخ شروع بکار کرد
04:52
which the U.N. is helping Cambodia take on,
99
292160
2000
که در آن سازمان ملل به کامبوج در پذیرفتن مسئولیت کمک می کند
04:54
started, and I decided that as a matter of record
100
294160
2000
و من تصمیم گرفتم برای ثبت و ضبط موضوع
04:56
I should file a Civil Complaint
101
296160
3000
یک شکایت مدنی مبنی بر مرگ پدرم به دادگاه ارائه دهم.
04:59
with the Tribunal about my father's passing away.
102
299160
3000
یک شکایت مدنی مبنی بر مرگ پدرم به دادگاه ارائه دهم.
05:02
And I got word last month
103
302160
3000
و ماه گذشته خبردار شدم
05:05
that the complaint was officially accepted by the Khmer Rouge Tribunal.
104
305160
3000
که شکایت بطور رسمی از طرف دادگاه خمرهای سرخ پذیرفته شده.
05:08
And it's for me a matter of justice for history, and accountability for the future,
105
308160
5000
و برای من این بمنزلۀ عدالت در تاریخ، و جوابگویی برای آینده است
05:13
because Cambodia remains a pretty lawless place, at times.
106
313160
5000
چون کامبوج هنوز هم هر از چندی یه منطقۀ کاملا" بی قانون می شه.
05:18
Five years ago my mother and I went back to Chau Doc.
107
318160
4000
پنج سال پیش بهمراه مادرم به "چاو داک" بازگشتیم.
05:22
And she was able to return to a place
108
322160
2000
و اون تونست به جایی برگردد که براش به معنی آزادی، اما همراه با ترس بود
05:24
that for her meant freedom, but also fear,
109
324160
3000
و اون تونست به جایی برگردد که براش به معنی آزادی، اما همراه با ترس بود
05:27
because we had just come out of Cambodia.
110
327160
3000
چون ما تازه از کامبوج خارج شده بودیم.
05:30
I'm happy, actually, today, to present her.
111
330160
4000
من در حقیقت امروز خوش حالم که او را معرفی کنم.
05:34
She's here today with us in the audience.
112
334160
2000
اون امروز در میان حضار با ماست
05:36
Thank you mother.
113
336160
2000
متشکرم مادر
05:38
(Applause)
114
338160
14000
(تشویق حاضرین)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7