Charmian Gooch: Meet global corruption's hidden players

شارمین گوچ: با بازیگران مخفیِ فساد جهانی ملاقات کنید

Translator: soheila Jafari Reviewer: Leila Ataei

When we talk about corruption,

هنگامی که درمورد فساد مالی صحبت می‌کنیم،

there are typical types of individuals that spring to mind.

انواع بخصوصی از افراد به ذهن‌مان خطور می‌کنند.

There's the former Soviet megalomaniacs.

صفرمراد نیازف ازشوروی سابق، یکی از اين

Saparmurat Niyazov, he was one of them.

خودبزرگ بینان قبلی است. او یکی از آنها بود.

Until his death in 2006,

تا زمان مرگش در سال ۲۰۰۶،

he was the all-powerful leader of Turkmenistan,

او رهبر قدرتمند ترکمنستان بود

a Central Asian country rich in natural gas.

کشوری سرشار از منابع گاز طبیعی که در آسیای میانه قرار دارد.

Now, he really loved to issue presidential decrees.

او واقعاً عاشق صدور فرامین ریاست جمهوری بود.

And one renamed the months of the year

یکبار نام ماههای سال را عوض کرد

including after himself and his mother.

و نام خودش و مادرش را به عنوان پیشوند به نام ماههای سال اضافه کرد.

He spent millions of dollars

او میلیون ها دلار را صرف

creating a bizarre personality cult,

ساخت یک فرقه (مذهبی ملی) عجیب غریب شخصی کرد،

and his crowning glory was the building

اوج شکوه او، احداث

of a 40-foot-high gold-plated statue of himself

یک مجسمه طلا اندود ۴۰ فیتی(۱۲ متری) از خودش بود

which stood proudly in the capital's central square

که با افتخار در میدانی در پایتخت مى‌‌ايستاد

and rotated to follow the sun.

و برای دنبال کردن خورشید می چرخید.

He was a slightly unusual guy.

او کمی غیر عادی بود.

And then there's that cliché,

ويك آدم مبتذل دیگرى كه هست

the African dictator or minister or official.

رآن دیکتاتو یا وزیر و یا مقام بالای آفریقایی ست.

There's Teodorín Obiang.

تئودورین اُبیانگ .

So his daddy is president for life of Equatorial Guinea,

خُب پدرش رئیس جمهورمادام‌العمر گینه استوایی‌ است،

a West African nation that has exported

کشوری درآفریقای غربی که

billions of dollars of oil since the 1990s

از دهه ۱۹۹۰، میلیاردها دلار نفت صادر کرده است

and yet has a truly appalling human rights record.

و در عین حال رکوردی واقعا وحشتناک از نقض حقوق بشر را داراست.

The vast majority of its people

اکثریت مردم این کشور

are living in really miserable poverty

درفقر فلاکت‌باری زندگی میکنند

despite an income per capita that's on a par

با وجود اینکه درآمد سرانه‌ این کشور

with that of Portugal.

همتراز با پرتغال است.

So Obiang junior, well, he buys himself

خُب اوبیانگ پسر، یک قصر

a $30 million mansion in Malibu, California.

۳۰ میلیون دلاری در مالیبو کالیفرنیا برای خودش می خرد.

I've been up to its front gates.

من جلو دروازه این عمارت رفتم.

I can tell you it's a magnificent spread.

میتوانم به شما بگویم که این ساختمان با شکوه و مجلل است.

He bought an €18 million art collection

او یک مجموعه هنری ۱۸ میلیون پوندی خریده

that used to belong to fashion designer Yves Saint Laurent,

که متعلق به طراح مد ایو سن لوران بوده،

a stack of fabulous sports cars,

و یک مجموعه‌ای از اتومبیل های فوق العاده‌ی اسپورت،

some costing a million dollars apiece --

که برخی از آنها قیمتی بیش از یک میلیون دلار دارد را خریده--

oh, and a Gulfstream jet, too.

آهان، و یک جت شخصی گلف استریم هم خرید.

Now get this:

حالا این یکی را ببینید:

Until recently, he was earning an official monthly salary

تا همین اواخر، درآمد رسمی او

of less than 7,000 dollars.

کمتر از هفت هزار دلار در ماه بود.

And there's Dan Etete.

این دَن اِتت هست.

Well, he was the former oil minister of Nigeria

او وزیر نفت قبلی نیجریه

under President Abacha,

در دوره ریاست جمهوری آباچاد بود،

and it just so happens he's a convicted money launderer too.

او به تازگی محکوم به پولشویی شد.

We've spent a great deal of time

ما وقت و انرژی زیادی صرف کردیم

investigating a $1 billion --

تا در مورد یک میلیارد دلار-

that's right, a $1 billion —

درسته یک میلیارد دلار--

oil deal that he was involved with,

نفتی که او در معامله آن شرکت داشت را بررسی و تحقیق کنیم،

and what we found was pretty shocking,

و چیزی که ما پیدا کردم حيرت آور بود.

but more about that later.

اما راجع به آن بعدا خواهم گفت.

So it's easy to think that corruption happens

خُب این خیلی ساده است که فساد

somewhere over there,

در جايى همین اطراف به وقوع می‌پیوندد،

carried out by a bunch of greedy despots

و افرادی حریص و ستمگر درگیر این فسادها هستند،

and individuals up to no good in countries

افرادی که برای کشورهایشان خوب نیستند،

that we, personally, may know very little about

شاید ما شخصا خیلی کم درباره آنها بدانیم

and feel really unconnected to

و احساس کنیم که این چیزها خیلی هم به ما ربطی ندارد

and unaffected by what might be going on.

و اتفاقی که در این خصوص می‌افتد تاثیری بر زندگی ما ندارد.

But does it just happen over there?

اما آیا این موضوعات فقط در این کشورها اتفاق میآفتد؟

Well, at 22, I was very lucky.

خوب، در سن۲۲ سالگی، خیلی خوش‌شانس بودم

My first job out of university

که اولین شغلم خارج از دانشگاه

was investigating the illegal trade in African ivory.

تحقیق در مورد تجارت غیر قانونی عاج در آفریقا بود.

And that's how my relationship with corruption really began.

چگونگی رابطه من با فساد واقعا از اینجا شروع شد.

In 1993, with two friends who were colleagues,

در سال ۱۹۹۳ با دونفر از دوستانم،

Simon Taylor and Patrick Alley,

سایمون تیلور و پتریک اِلی که همکارهم بودیم،

we set up an organization called Global Witness.

یک سازمانی را ایجاد کردیم به نام" شاهد جهانی".

Our first campaign was investigating the role

اولین کمپینگ ما تحقیق در مورد نقش

of illegal logging in funding the war in Cambodia.

قطع غیر قانونی درختان در تامین مالی برای جنگ در کامبوج بود.

So a few years later, and it's now 1997,

خُب چند سال بعد، در سال ۱۹۹۷

and I'm in Angola undercover investigating blood diamonds.

من در تحقیقات مخفیانه‌ای درمورد الماسهای غیرقانونی آنگولا شرکت داشتم.

Perhaps you saw the film,

شاید شما فیلم آن را دیده باشید،

the Hollywood film "Blood Diamond,"

فیلمی که هالیوود به نام "الماس خونین"

با شرکت لئوناردو دیکاپریو ساخت.

the one with Leonardo DiCaprio.

Well, some of that sprang from our work.

خُب بخشی از داستان ناشی از کار ما بود.

Luanda, it was full of land mine victims

لوآندا( پایتخت آنگولا) پُر بود از قربانیانی معادن که برای زنده ماندن در تقلا بودند

who were struggling to survive on the streets

کسانی که در خیابانها و یتیم خانه های جنگی

and war orphans living in sewers under the streets,

که در فاضلاب زیر خیابانهاست زندگی می‌کردند،

and a tiny, very wealthy elite

و گروه کوچکی از ثروتمندان زبده

who gossiped about shopping trips to Brazil and Portugal.

که در مورد خرید در برزیل و پرتقال دائما وراجی می‌کنند.

And it was a slightly crazy place.

جاى دیوانه کننده‌‌اى بود.

So I'm sitting in a hot and very stuffy hotel room

من در یک اتاق خيلى گرم پر از اثاثیه هتل نشسته بودم

feeling just totally overwhelmed.

و احساس میکردم که کاملاً زيرفشارم.

But it wasn't about blood diamonds.

اما این تنها در مورد الماسهای خونین نبود.

Because I'd been speaking to lots of people there

چونکه من با افراد زیادی صحبت کردم

who, well, they talked about a different problem:

که آنها در مورد مشکلات و مسايل دیگر صحبت می‌کردند:

that of a massive web of corruption on a global scale

در مورد شبکه بزرگ فساد در ابعاد جهانی

and millions of oil dollars going missing.

که باعث می‌شود که میلیونها دلارناشی از درآمد نفت گم شوند.

And for what was then a very small organization

خُب ما یک سازمان کوچک

of just a few people,

با تعداد کمی کارمند بودیم

trying to even begin to think how we might tackle that

که تلاش میکردیم تا فکر کنیم که چگونه موضوع

was an enormous challenge.

به این بزرگی را به چالش بکشیم و با آن مقابله کنیم.

And in the years that I've been,

و در سالهایی که من در این زمینه کار کرده‌ام

and we've all been campaigning and investigating,

ما همواره تحقیق، تَجسُس و کمپینگ داشته‌ایم،

I've repeatedly seen that what makes corruption

من بارها و بارها دیده‌ام که چه چیزی فساد را

on a global, massive scale possible,

در یک مقیاس گسترده جهانی ممکن می‌کند،

well it isn't just greed or the misuse of power

خُب اینها فقط حرص و طمع و سواستفاده از قدرت

or that nebulous phrase "weak governance."

و یا به عبارتی "دولتهای ضعیف" نیستند.

I mean, yes, it's all of those,

بله، منظورم اینه که همه اینها هست،

but corruption, it's made possible by the actions

اما فساد، به واسطه جریان

of global facilitators.

تسهیلات جهانی ممکن شده است.

So let's go back to some of those people I talked about earlier.

خُب برگردیم به بعضی از افرادی که در ابتدا راجع به آنها صحبت کردم.

Now, they're all people we've investigated,

در مورد همه اینها تحقیق و تجسس کرده‌ایم،

and they're all people who couldn't do what they do alone.

وهمه آنها افرادی هستند که کاری که می خواهند انجام بدهند را نمی‌توانند به تنهایی انجام دهند.

Take Obiang junior. Well, he didn't end up

آبیانگ جوان را در نظر بگیرید. خُب او بدون کمک دیگران

with high-end art and luxury houses without help.

نمی توانست به مجموعه هنری و خانه مجلل دستیابی پیدا کند.

He did business with global banks.

او با بانکهای جهانی تجارت کرد.

A bank in Paris held accounts of companies controlled by him,

یک بانک در پاریس حساب بانکی شرکتی که توسط او کنترل می‌شود را نگهداری میکند،

one of which was used to buy the art,

همان حسابی که برای خرید مجموعه هنری مورد استفاده قرار گرفت،

and American banks, well, they funneled

و بانک آمریکا، خُب، آنها

73 million dollars into the States,

۷۳ میلیون دلار به ایالات متحده واریز کردند،

some of which was used to buy that California mansion.

که برخی از آن برای خرید آن عمارت در کالیفرنیا مورد استفاده قرار گرفت.

And he didn't do all of this in his own name either.

او هیچیک از این کارها را تحت نام خودش انجام نداد.

He used shell companies.

او از شرکتهایی پوششی استفاده می‌کند.

He used one to buy the property, and another,

او یکی را برای خرید ملک استفاده می‌کند، وشرکت دیگری

which was in somebody else's name,

که تحت نام فرد دیگری است

to pay the huge bills it cost to run the place.

را برای پرداخت صورت حسابهای بسیار بزرگی که برای هزینه نگهداری ساختمان مورد استفاده قرار می‌‌دهد.

And then there's Dan Etete.

و بعدی، این دَن اِتت هست.

Well, when he was oil minister,

خُب هنگامی که او وزیر نفت بود،

he awarded an oil block now worth over a billion dollars

یک منطقه نفتی به ارزش بیش از یک میلیارد دلار

to a company that, guess what, yeah,

به یک شرکتی نفتی اعطا کرد، حدس بزنید چرا، بله

he was the hidden owner of.

او صاحب پنهان همان شرکت نفتی بود.

Now, it was then much later traded on

سپس با کمک مهربانانه

with the kind assistance of the Nigerian government --

دولت نیجریه معامله شد--

now I have to be careful what I say here —

خُب من باید بسیارمراقب آنچه که اینجا میگویم باشم--

to subsidiaries of Shell and the Italian Eni,

با شرکتهای اقماری و تابعه شرکت شل و شرکت ایتالیایی اِنی

two of the biggest oil companies around.

که این دو از بزرگترین شرکتهای نفتی در منطقه هستند.

So the reality is, is that the engine of corruption,

واقعیت این است که موتور فساد

well, it exists far beyond the shores of countries

خیلی دورتر از سواحل کشورهایی

like Equatorial Guinea or Nigeria or Turkmenistan.

مثل اتیوپی و یا نیجریه یا ترکمنستان قرار دارد.

This engine, well, it's driven

این موتور توسط سیستم بانکی بین‌المللی

by our international banking system,

هدایت و به حرکت در میآید،

by the problem of anonymous shell companies,

توسط موضوعاتی که شرکت های ناشناس پوششی ایجاد میکنند ،

and by the secrecy that we have afforded

و با مخفیکاری و پنهانکاریهای که ما برای

big oil, gas and mining operations,

شرکتهای بزرگ نفت، گاز و استخراج معدن فراهم کرده‌‌ایم ،

and, most of all, by the failure of our politicians

وازهمه مهمتر، بخاطر قصور و کوتاهی سیاستمداران‌مان

to back up their rhetoric and do something

از انجام شعارهای‌شان برای انجام کارهایی است كه

really meaningful and systemic to tackle this stuff.

بايد واقعا به شکل معنادار و سیستماتیکی با این مسائل مقابله کند.

Now let's take the banks first.

بگذارید ابتدا راجع به بانک‌ها صحبت کنیم.

Well, it's not going to come as any surprise

خُب، قصد ندارم به شما بگویم که من از اینکه بانکها

for me to tell you that banks accept dirty money,

پول های کثیف را قبول میکنند متعجب می شوم،

but they prioritize their profits in other destructive ways too.

اما همچنین آنها سودشان در راه های مخرب دیگری در اولویت قرار می‌هند .

For example, in Sarawak, Malaysia.

برای مثال، در سرایوک، مالزی.

Now this region, it has just five percent

منطقه‌ای که تنها پنج درصد از

of its forests left intact. Five percent.

جنگل‌هایش دست نخورده باقی مانده است. پنج درصد.

So how did that happen?

خُب این چگونه این اتفاق افتاد؟

Well, because an elite and its facilitators

چونکه صاحبان قدرت و تامین کنندگان تسهیلات برایشان

have been making millions of dollars

میلیون ها دلار از حمایت کردن برای

from supporting logging on an industrial scale

قطع درختان جنگل‌ها در ابعاد صنعتی

for many years.

پول بدست آوردند.

So we sent an undercover investigator in

خُب ما یک نفر محقق مخفی فرستادیم

to secretly film meetings with members of the ruling elite,

تا مخفیانه از جلسات اعضای نخبگان حاکم فیلم بگیرد،

and the resulting footage, well, it made some people very angry,

و نتیجه حاصله بعضی‌ها را بسیار عصبانی کرد،

and you can see that on YouTube,

آن را در یوتيوب میتوانید تماشا کنید،

but it proved what we had long suspected,

این فیلم آنچه را که ما مدتها به آن مظنون بودیم را تائید کرد،

زیرا این نشان داد چگونه وزیر ارشد آن ایالت

because it showed how the state's chief minister,

despite his later denials,

علی‌رغم انکاری که می‌کرد،

used his control over land and forest licenses

از قدرتش برای کنترل زمین ها و گرفتن پروانه بهره‌بردای استفاده از جنگلها

to enrich himself and his family.

برای درآمد خودش و خانواده اش استفاده می کند.

And HSBC, well, we know that HSBC bankrolled

بانک HSBC ، خُب ما می‌دانیم که بانک HSBC نقش

the region's largest logging companies

حامی مالی بزرگترین شرکت های قطع درختان منطقه هست

that were responsible for some of that destruction

که مسئول برخی از تخریبهای گسترده جنگلها

در ساراواک و جاهای دیگر بودند.

in Sarawak and elsewhere.

The bank violated its own sustainability policies in the process,

این بانک ناقض سیاستهای پایداری طبیعت خودش در این فرآیند است،

but it earned around 130 million dollars.

اما این بانک حدود ۱۳۰ میلیون دلار درآمد از این راه دارد.

Now shortly after our exposé,

خُب بلافاصله بعد از افشاگری ما،

very shortly after our exposé earlier this year,

در ابتدای همین سال مدت خیلی کوتاهی پس از افشاگری ما

the bank announced a policy review on this.

اعلام کرد که سیاستهایش را دراین مورد بازنگری کرده است.

And is this progress? Maybe,

آیا این بهتر شد و پیشرفت کرده؟ شاید،

but we're going to be keeping a very close eye

اما ما قصد داریم که این موضوع

on that case.

را دقیقاً از زیر نظر داشته باشیم.

And then there's the problem of anonymous shell companies.

این مشکل از جانب شرکت های ناشناس پوششی‌ست .

Well, we've all heard about what they are, I think,

خُب همه فکر میکنم، ما در مورد اینکه آین شرکتها شنیده‌‌ایم،

and we all know they're used quite a bit

و همه ما میدانیم که این شرکتهای

by people and companies who are trying to avoid

توسط افراد و شرکتهایی که تلاش می‌‌کنند

paying their proper dues to society,

که از پرداخت عوارض و بدهیهای اجتماعی‌شان

also known as taxes.

که همان مالیات باشد، طفره روند ایجاد می‌شوند.

But what doesn't usually come to light

اما آنچه که معمولا روشن نمی‌شود

is how shell companies are used to steal

این است که چگونه این شرکتهای پوششی برای دزدی کردن

huge sums of money, transformational sums of money,

مبالغ هنگفتی ازپول و انتقال این مبالغ هنگفت

from poor countries.

از کشورهای فقیر مورد استفاده قرار می‌گیرند.

In virtually every case of corruption that we've investigated,

عملاً هر مورد فساد مالی که ما در موردش تحقیق کردیم،

shell companies have appeared,

از شرکتهای پوششی سردرآورده اند،

and sometimes it's been impossible to find out

و گاهی غیر ممکن است که واقعاً بفهمید

who is really involved in the deal.

که چه کسی واقعاً درگیر این معامله هست.

A recent study by the World Bank

یکی از مطالعاتی که به تازگی توسط بانک جهانی انجام شد

looked at 200 cases of corruption.

۲۰۰ مورد فساد مالی را بررسی کرده است.

It found that over 70 percent of those cases

معلوم شد که بیش از ۷۰ درصد از این نوع موارد

had used anonymous shell companies,

از شرکتهای ناشناس پوششی استفاده شده،

totaling almost 56 billion dollars.

که سرجمع تقریبا ۵۶ میلیارد دلار است.

Now many of these companies were in America

خُب خیلی از این شرکتها در ایالات متحده

or the United Kingdom,

و یا در انگلستان هستند،

its overseas territories and Crown dependencies,

اینها سرزمینهای قلمرو یا کشورهای وابسته به سلطنت (بریتانیا) هستند،

and so it's not just an offshore problem,

ولی این موضوعات تنها مسائل و مشکلات کشورهای دیگر نیستند

it's an on-shore one too.

بلکه مسائل داخلی نیز هستند.

You see, shell companies, they're central

همانطور که می‌بینید، شرکتهای پوششی، آنها مرکز

to the secret deals which may benefit wealthy elites

معاملات پنهانی هستند که شاید شهروندان صاحب قدرت و زبدگان ثروتمند

rather than ordinary citizens.

به جای شهروندان عادی از آنها بهرمند شوند.

One striking recent case that we've investigated

یکی از موارد برجسته و قابل توجه که ما به تازگی در مورد آن تحقیق کردیم

is how the government in the Democratic Republic of Congo

این است که چگونه دولت جمهوری دموکراتیک کنگو

sold off a series of valuable, state-owned mining assets

یک مجموعه از معادن ارزشمند که دارایی دولت بود را

to shell companies in the British Virgin Islands.

به شرکتهای پوششی در بریتیش ویرجین ایلند فروخت.

So we spoke to sources in country,

خُب ما درباره منابع طبیعی در کشورها صحبت می کنیم،

trawled through company documents and other information

که از طریق مدارک شرکت‌ها وسایر اطلاعات

trying to piece together a really true picture of the deal.

تلاش می‌کنیم تا همه تکه‌هاى واقعه را در کنار هم قرار داده تا تصویر کاملاً حقیقی از این معاملات را نشان دهیم.

And we were alarmed to find that these shell companies

به ما درباره كشف اين مساله هشدار داده شد که این شرکتهای پوششی

had quickly flipped many of the assets on

خیلی سریع بسیاری از این دارائی ها را به نفع

for huge profits to major international mining companies

شرکتهای اصلی معدن جهان که در لندن قرار دارند

listed in London.

منتقل می‌کنند.

Now, the Africa Progress Panel, led by Kofi Annan,

اعضای هیئت پیشرفت آفریقا که کوفی عنان آن را رهبری میکند،

they've calculated that Congo may have lost

محاسبه کرده اند که کنگو حدود یک و نیم میلیارد دلار

more than 1.3 billion dollars from these deals.

را طی این معاملات از دست داده است.

That's almost twice

و این تقریبا دو برابر

the country's annual health and education budget combined.

بودجه سالیانه درمانی و آموزش و پرورش کشور است.

And will the people of Congo, will they ever get their money back?

و آیا مردم کنگو هرگز این پول را دریافت خواهند کرد؟

Well, the answer to that question,

خُب، پاسخ به این پرسش،

and who was really involved and what really happened,

و اینکه چه کسانی واقعا درگیر این معامله بودند و چه اتفاقی واقعا افتاد،

well that's going to probably remain locked away

احتمالا این سربسته و پنهان در شرکتهای مخفی که

in the secretive company registries of the British Virgin Islands

در بریتیش ورجین ایلند و جاهای دیگر ثبت شده اند باقی خواهد ماند

and elsewhere unless we all do something about it.

مگر اینکه ما کاری برای این بکنیم.

And how about the oil, gas and mining companies?

و درمورد شرکتهای نفت، گاز و معدن چطور؟

Okay, maybe it's a bit of a cliché to talk about them.

بسیار خُوب، شاید صحبت در مورد اینها کمی بد و کلیشه‌ای باشد.

Corruption in that sector, no surprise.

اما هیچ تعجبی در مورد فساد در این بخش نیست.

There's corruption everywhere, so why focus on that sector?

فساد مالی در همه جا هست، پس چرا روی این بخش تمرکز می‌شود؟

Well, because there's a lot at stake.

خُب، چونکه خیلی چیزها در گرو این موضوع هست.

In 2011, natural resource exports

در سال ۲۰۱۱، صادرات منابع طبیعی

outweighed aid flows by almost 19 to one

به نسبت کمک های جاری به آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین

in Africa, Asia and Latin America. Nineteen to one.

تقریبا ۱۹ به یک بوده است. نوزده به یک .

Now that's a hell of a lot of schools and universities

خُب این بدبختی برای بسیاری از مدارس، دانشگاها،

and hospitals and business startups,

بیمارستانها و شروع پروژه هایی جدید بوده است،

many of which haven't materialized and never will

پروژهایی زیادی که منابع اولیه را هرگز بدست نیاوردند

because some of that money has simply been stolen away.

زیرا بخشی از پول آنها به آسانی دزدی مى‌‌شد.

Now let's go back to the oil and mining companies,

خُب بگذارید به شرکتهای نفتی و معدنی برگردیم،

and let's go back to Dan Etete and that $1 billion deal.

و بگذارید برگردیم به دِن اتت و معامله یک میلیارد دلاری.

And now forgive me, I'm going to read the next bit

مرا ببخشید، قصد دارم این قسمت را بخوانم

because it's a very live issue, and our lawyers

زیرا این مسئله خیلی زنده‌ای است، و وکلای ما

have been through this in some detail

بعضی از جزئیات از این طریق بدست آورده اند

and they want me to get it right.

و میخواهند من به درستی این را بیان کنم.

Now, on the surface, the deal appeared straightforward.

خب در این سطح، این معامله به نظر خیلی درست و سرراست می‌آید.

Subsidiaries of Shell and Eni

شرکتهای اقماری و تابعه شرکت شل (شرکت نفتی فرانسوی) و شرکت آنی (شرکت نفتی ایتالیایی)

paid the Nigerian government for the block.

به دولت نیجریه برای این قطعه پول پرداختند.

The Nigerian government transferred

دولت نیجریه دقیقا همان مبلغ پول را،

precisely the same amount, to the very dollar,

همان میزان دلار را

to an account earmarked for a shell company

به حسابی اختصاص داده شده به شرکت پوششی

whose hidden owner was Etete.

که صاحب پنهان آن دِن اتت هست واریز کرد.

Now, that's not bad going for a convicted money launderer.

و این معامله متهم به پولشویی نشد.

And here's the thing.

و موضوع از این قرار هست.

After many months of digging around

بعد از چندین ماه کندوکاو پیرامون این موضوع

and reading through hundreds of pages of court documents,

و خواندن صدها صفحه از مدارک دادگاه،

we found evidence that, in fact,

ما شواهدی را پیدا کردیم که در حقیقت

Shell and Eni had known that the funds

شرکت شل و شرکت انی میدانستند که این پول

would be transferred to that shell company,

به حساب شرکت پوششی منتقل و واریز خواهد شد،

and frankly, it's hard to believe they didn't know

رک و پوست کنده بگویم باور اینکه آنها نمی‌دانستند

who they were really dealing with there.

که واقعا با چه کسی معامله میکنند بسیار سخت است.

Now, it just shouldn't take these sorts of efforts

نمی بایستی این میزان تلاش می‌کردیم

to find out where the money in deals like this went.

تا بفهمیم که پول این معامله و معاملاتی مثل این کجا رفته‌اند.

I mean, these are state assets.

منظورم اینکه این دارایی دولت هست.

They're supposed to be used for the benefit

این پولها باید برای منافع مردم این کشورها خرج شود.

of the people in the country.

این پولها باید برای منافع مردم این کشورها خرج شود.

But in some countries, citizens and journalists

اما در بعضی از کشورها، شهروندان و روزنامه نگارانی

who are trying to expose stories like this

که تلاش می‌‌کردند که موضوعاتی مانند این را افشا کنند

have been harassed and arrested

مورد آزار و اذیت قرار گرفته و یا دستگیر شده‌‌اند

and some have even risked their lives to do so.

و برخی از آنها برای افشای این موضوعات زندگیشان به خطر افتاده است.

And finally, well, there are those who believe

در آخر اینکه، برای آنهایی که معتقدند

that corruption is unavoidable.

این نوع فسادها اجتناب ناپذیر هستند.

It's just how some business is done.

این تنها درباره اینکه برخی از معاملات چگونه انجام می‌شود بود.

It's too complex and difficult to change.

تغییر آن بسیار سخت و پیچیده است.

So in effect, what? We just accept it.

خُب چرا؟ ما تنها این را قبول کنیم.

But as a campaigner and investigator,

اما من به عنوان یک مبارزه کننده با فساد و یک محقق،

I have a different view,

دیدگاه متفاوتی دارم،

because I've seen what can happen

زیرا من دیده ام که هنگامی که ایده‌ای به یک دستاورد تبدیل می‌شود

when an idea gains momentum.

چه اتفاقی می‌افتد.

In the oil and mining sector, for example,

برای مثال در بخش نفت و معدن ،

there is now the beginning

این شروع كننده شفافیت

of a truly worldwide transparency standard

قابل پذیرش حقیقی در سراسر جهان است

that could tackle some of these problems.

که می تواند با برخی از این نوع مشکلات مقابله کند.

In 1999, when Global Witness called

در سال ۱۹۹۱، هنگامی که سازمان شاهد جهانی (سازمان غیر دولتی بین المللی که وابستگی سیاسی ندارد)

for oil companies to make payments on deals transparent,

از شرکتهای نفتی خواست تا برای پرداخت معاملات نفتی شفافیت داشته باشند،

well, some people laughed at the extreme naiveté

بعضی از افراد از خامی بیش از حد

of that small idea.

این ایده خندیدند.

But literally hundreds of civil society groups

اما واقعا صدها نفر از گروهای اجتماعی مدنی

from around the world came together

در سراسر جهان گرد هم آمدند

to fight for transparency,

تا برای شفاف سازی مبارزه کنند،

and now it's fast becoming the norm and the law.

و حالا به سرعت تبدیل به یک هنجار و قانون شده است.

Two thirds of the value

دو سوم از ارزش

of the world's oil and mining companies

شرکتهای نفتی و معدنی جهان

are now covered by transparency laws. Two thirds.

حالا با قوانین شفاف‌سازی پوشش داده می شوند. دو سوم.

So this is change happening.

پس اين تغییر به وقوع می پیوندد.

This is progress.

این يعنى پیشرفت.

But we're not there yet, by far.

ولی ما هنوز کاملاً به آنجا نرسیده ایم.

Because it really isn't about corruption

زیرا این واقعا درمورد فساد

somewhere over there, is it?

در جای دیگری نیست، هست؟

In a globalized world, corruption

در دنیای یکپارچه جهانى، فساد

is a truly globalized business,

حقیقتا یک تجارت یکپارچه جهانی‌ست،

and one that needs global solutions,

و این مشكل نیاز به راه‌حل،

supported and pushed by us all, as global citizens,

پشتیبانی و فشار جهانی دارد که توسط همه ما به عنوان شهروندان جهان صورت پذیرد،

right here.

درست در اینجا.

Thank you.

سپاسگزارم.

(Applause)

(تشویق تماشاگران)