What happens when a Silicon Valley technologist works for the government | Matt Cutts

Translator: Arman Orouji Esfahani Reviewer: Masoud Motamedifar

Hi everybody.

سلام به همه.

My name is Matt Cutts,

اسم من مت کاتس است،

and I worked at Google for almost 17 years.

من تقریباً ۱۷ سال در گوگل کار کردم،

As a distinguished engineer there,

به عنوان یک مهندس شناخته‌شده در آنجا،

I was pretty close to the top of the Silicon Valley ecosystem.

من به زیست‌بوم سطح بالای سیلیکون‌ولی خیلی نزدیک بودم.

Then I decided to follow some inspiring folks

بعد تصمیم گرفتم که برخی از افراد الهام‌بخش را دنبال کنم

and do a short tour at the US Digital Service.

و یک سفر کوتاه در سرویس دیجیتال آمریکا انجام دهم.

That's the group of geeks that helped rescue HealthCare.gov

این یک گروه از افراد ماهر است که سایت «HealthCare.gov» را نجات دادند

when that website went down hard in 2013.

وقتی‌که آن وب سایت در سال ۲۰۱۳ به شدت افت کرده بود.

Yeah.

آری.

So I signed up for a three-to-six-month tour,

بنابراین من برای یک تور سه تا شش ماهه ثبت نام کردم،

and almost three years later,

و با گذشت تقریباً سه سال،

I'm still in Washington DC,

من هنوز در واشنگتن هستم،

working for the federal government,

و برای دولت فدرال کار می‌کنم،

because the government really needs technologists right now.

زیرا دولت در حال حاضر واقعاً به فن‌آوران احتیاج دارد.

At my old job,

در شغل قبلی من،

every room had videoconferencing

تمام اتاق‌ها کنفرانس ویدیویی‌ داشتند

integrated with calendars,

که با تقویم‎ها هماهنگ شده بودند،

power cables were built right into the furniture.

کابل‌های برق دقیقا داخل مبلمان ساخته شده بودند.

When I moved to a government agency,

وقتی به یک آژانس دولتی رفتم،

I had to call a person to set up a phone conference.

باید برای کنفرانس تلفنی با شخصی تماس می‌گرفتم.

And when we moved to a new office,

و وقتی به دفتری جدید نقل مکان کردیم،

we didn't have furniture for a while,

مدتی مبلمان نداشتیم،

so we set up the phone on a trash can.

بنابراین تلفن‌ها را روی سطل زباله نصب کردیم.

One of the things that surprised me, whenever I moved to DC,

وقتی به واشگتن نقل مکان کردم، یکی از چیزهایی که من را شگفت زده کرد،

is how much the government still has to deal with paper.

این بود که دولت هنوز چقدر با کاغذ سر و کار دارد.

This is a facility in Winston-Salem,

این یک تسهیلات در وینستون-سلم است،

North Carolina,

کارولینای شمالی،

where people were worried

جایی که مردم نگران بودند

that the building might be structurally unsound

که ممکن است ساختمان از نظر سازه در معرض خطر باشد

from the weight of all that paper.

به دلیل وزن آن همه کاغذ‌.

Yeah.

آری.

Paper has some downsides.

کاغذ چند نکته منفی دارد.

Here's a pop quiz:

یک سوال:

If your last name starts with H or higher,

اگر نام خانوادگی شما با «H» یا حروف بعدی شروع می‌شود،

H or higher, would you raise your hand?

«H» یا حروف بعدی، دست خود را بالا می‌برید؟

Wow.

وای.

I have some bad news:

من خبرهای بدی دارم:

Your veteran records might have been destroyed

احتمالا سوابق شما در آتش‌سوزی

in a fire in 1973.

سال ۱۹۷۳ از بین رفته باشد.

(Laughter)

(خنده)

Yeah.

بله.

Paper processes are also slower and more prone to errors.

فریندهای کاغذی بسیار کند هستند، و احتمال خطا افزایش می‌یابد.

If you're a veteran

اگر فرد مسن‌تری هستید،

and you're applying for your health benefits

و برای مزایای سلامتی درخواست می‌کنید

using a paper form,

با استفاده از فرم کاغذی،

you might have to wait months for that form to be processed.

ممکن است مجبور شوید ماه‌ها برای پردازش آن فرم صبر کنید.

We replaced that with a web form,

ما آن را با فرم وب جایگزین کردیم،

and now most veterans find out

و اکنون بیشتر سالمندان متوجه می‌شوند

if they can get access to their health benefits

که می‌توانند به مزایای سلامتی خودشان

in 10 minutes.

در ۱۰ دقیقه دسترسی پیدا کنند.

(Applause)

(تشویق)

Here's another launch that I'm proud of.

این پروژه دیگریست که به آن افتخار می‌کنم

We worked with the Small Business Administration

ما با اداره تجاری کوچکی کار کرده‌ایم،

to move one of their systems from paper to digital.

برای تبدیل یکی از سیستمهای آنها از کاغذی به دیجیتالی.

So this is a picture from before,

این تصویر برای سیستم کاغذی است

and this is afterwards.

و این پس از آن است.

Same cubicles, same people,

همان دفاتر و همان افراد،

just a better system for everyone.

فقط سیستم بهتری برای همه.

At one point, we wanted to celebrate modernizing a different system,

در یک مقطع، ما می‌خواستیم برای نوسازی یک سیستم متفاوت جشن بگیریم،

and so we went to a local grocery store

و به یک فروشگاه محلی رفتیم

and we said, "Can you make a cake

و گفتیم، «می‌توانید کیکی درست کنید

and decorate it with the form that we've digitized?"

و آن را با فرم دیجیتالی ما تزئین کنید؟»

And the grocery store got really weirded out by that request.

و فروشگاه از این پیشنهاد نگران شد.

They wanted a letter on official government letterhead.

و او از ما نامه رسمی از دولت خواست.

Well, we work for the government, so we wrote a letter that said,

از آنجا که ما برای دولت کار می‌کنیم، ما نامه‌ای نوشتیم که می‌گفت:

"You can use this public-domain form

«شما می‌توانید از این فرم بخش دولتی

on a cake for celebratory purposes."

روی کیک به جهت جشن گرفتن استفاده کنید.»

(Laughter)

(خنده)

Which led to bad jokes about filling forms out in triplicake.

که به شوخی‌های بدی منجر شد مثل پر کردن فرم روی کیک.

Yes, dad jokes in government.

بله، مثل جوک‌های بابا‌ها در دولت.

Now I've talked a lot about paper,

من درباره کاغذ زیاد صحبت کردم،

but we also bring up computer systems that go down.

اما ما همچنین توانستیم سیستم‌های فرسوده‌ی رایانه‌ای را ارتقا دهیم.

We bring in modern technology practices,

ما تکنولوژی مدرن را با خود آوردیم،

like user-centered design and the cloud,

مانند: طراحی متمرکز کاربر، و سرویس ابری،

and we also help improve procurement.

و همچنین به بهبود تدارکات کمک کردیم.

It turns out government buys software

معلوم شد دولت در خرید نرم‌افزار

the same way that it buys chairs and brownies and tanks:

به همان روش خرید صندلی و کیک‌شکلاتی و مخزن اقدام می‌کند:

from government regulations that are over 1,000 pages long.

از روی کتاب قوانین دولتی که بیش از ۱۰۰۰ برگ دارد.

So yes, there's some stuff that's messed up in government right now.

بله، مواردی وجود دارد که در دولت نابسامان است.

But if you think Silicon Valley is the savior in this story,

اما اگر فکر می‌کنید سیلیکون ولی ناجی این داستان است،

(Laughs)

(خنده)

you've got another thing coming.

چیز دیگری در انتظار شماست،

Some of the best and brightest minds in technology

برخی از بهترین و نابغه‌نرین‌ها افراد در تکنولوژی

are working on meal-delivery start-ups

مشغول کار در نوآوری در تحویل غذا

and scooters

و اسکوترها هستند

and how to deliver weed to people better.

ئ اینکه چطور مواد را از راه بهتری تحویل مشتری دهند.

Is that really the most important thing to work on right now?

آیا این واقعاً مهمترین کاری است که اکنون باید روی آن کار کنیم؟

Silicon Valley likes to talk about making the world a better place.

سیلیکون ولی دوست دارد در مورد تبدیل دنیا به جای بهتری حرف بزند.

But you feel your impact in a much more visceral way

اما در دولت شما تاثیرتان را به شیوه‌ی عمیق‌تری

in government.

احساس می‌کنید.

This is somebody whose dad passed away.

این کسی است که پدرش را از دست داده.

He hunted me down on Twitter

او مرا در توییتر پیدا کرد

to say that a system that we had improved

که من بگوید که سیستمی که توسعه داده‌ایم،

worked well for him during a tough time.

در موقیعت دشوار برای او خوب کار کرد.

Those tough times are when government needs to work well

آن دوران سخت زمان‌هایی هستند که دولت باید خوب کار کند.

and why we need innovation in government.

و به همین دلیل است که ما نیاز به نوآوری در دولت داریم.

Now I have a confession to make.

حالا می‌خواهم چیزی اعتراف کنم.

When I came to DC,

وقتی به واشنگتن آمدم،

I sometimes used words like bureaucrat.

گاهی از کلماتی مانند خشک و مقرراتی استفاده می‌کردم.

These days,

این روزها،

I'm much more likely to use words like civil servant.

من خیلی بیشتر دوست دارم از کلماتی مثل خدمتگذار مردم استفاده کنم.

Like Francine, who can make you cry.

مانند فرانسین، که می‌تواند شما را به گریه بیاندازد.

Or at least, she made me cry,

یا حداقل، او مرا به گریه انداخت،

because she's so inspiring.

چون او خیلی الهام بخش است.

I am also deeply, fiercely proud of my colleagues.

من به شدت به همکارانم افتخار می‌کنم.

They will work through illogical situations

آنها در موقعیت‌های غیرمنطقی کار می‌کنند

and put in late nights to get to the right result.

و آنها برای رسیدن به نتیجه درست تا اواخر شب کار می‌کنند.

The government can't pay huge salary bonuses,

دولت نمی‌تواند پاداش‌های زیادی به آنها پرداخت کند،

so we ended up making our own awards.

بنابراین ‌ما خودمان به خودمان پاداش دادیم.

Our mascot is a crab named Molly.

این خرچنگ خوش یمن ماست به نام مولی.

And so that award is actually a crab-shaped purse,

در واقع، پاداش ما یک کیف پول به شکل خرچنگ است،

screwed into sheet metal.

که روی صفحه فلزی نصب شده است.

These days, I believe less in silver bullets

این روزها، من دیگر زیاد اعتقاد ندارم به رفع سریع مشکلات

that are going to fix everything.

که همه چیز را درست می‌کنند.

I believe more

من بیشتر اعتقاد دارم

in the people who show up to help.

به مردمی که برای کمک کردن حاضر می‌شوند.

If you're looking for something deeply meaningful --

اگر به دنبال چیزی بسیار پرمعنی،

and full disclosure, sometimes incredibly frustrating --

و افشای کامل هستید، گاهی اوقات می‌تواند خیلی ناامید کننده باشد

here's what you need to know.

در اینجا چیزی است که شما باید بدانید.

There is something difficult

چیزی دشواری

and messy and vital and magical happening

بی‌نظم، ضروری و جادویی اتفاق می‌افتد

when civil servants partner with technologists

وقتی کارمندان دولت با فن‌آوران

at the city and state and national level.

در سطح شهر، استان و کشور همکاری می‌کنند.

You don't have to do it forever.

لازم نیست این کار را برای همیشه انجام دهید.

But you can make a difference in public service

اما می‌توانید در خدمات عمومی تغییر ایجاد کنید

right now.

اکنون.

Thank you.

سپاسگزارم.

(Applause)

(تشویق)