Ananda Shankar Jayant fights cancer with dance

آناندا شانکار جایانت با رقص به جنگ سرطان می رود

30,937 views

2010-06-18 ・ TED


New videos

Ananda Shankar Jayant fights cancer with dance

آناندا شانکار جایانت با رقص به جنگ سرطان می رود

30,937 views ・ 2010-06-18

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Amir Hadad Reviewer: saman dadbin
00:16
(Music)
0
16260
10000
موسیقی
00:58
[Sanskrit]
1
58260
3000
سانسکریت
01:05
This is an ode to the mother goddess,
2
65260
2000
این یک شعر بزمی برای خدای مادر است
01:07
that most of us in India learn when we are children.
3
67260
3000
که همه ی ما در هند وقتی که کودک هستیم یاد می گیریم
01:13
I learned it when I was four
4
73260
2000
من این شعر را وقتی چهار سال داشتم آموختم
01:15
at my mother's knee.
5
75260
3000
زمانی که بر زانوی مادرم می نشستم.
01:20
That year she introduced me to dance,
6
80260
3000
در همان سال او مرا با رقص آشنا کرد.
01:23
and thus began
7
83260
2000
و بدینگونه آشنایی من
01:25
my tryst with classical dance.
8
85260
3000
با رقص کلاسیک هندی شروع شد.
01:28
Since then -- it's been four decades now --
9
88260
3000
و از آن زمان چهار دهه می گذرد
01:32
I've trained with the best in the field,
10
92260
2000
من از بهترین و ماهرترین افراد در این عرصه آموخته ام،
01:34
performed across the globe,
11
94260
2000
در نقاط مختلف کره زمین برنامه اجرا کرده ام،
01:36
taught young and old alike,
12
96260
3000
رقص را به جوانان و پیرترها آموخته ام،
01:39
created, collaborated,
13
99260
2000
آفریده ام، همکاری کرده ام،
01:41
choreographed,
14
101260
2000
به طراحی و تنظیم رقص پرداخته ام،
01:43
and wove a rich tapestry
15
103260
2000
و یک فرشینه مزین بافته ام از
01:45
of artistry, achievement and awards.
16
105260
3000
یک هنروری، موفقیت و جایزه.
01:49
The crowning glory was in 2007,
17
109260
3000
شکوه شاهانه مربوط به سال ۲۰۰۷ بود،
01:52
when I received this country's
18
112260
2000
وقتی که نشان این کشور را که
01:54
fourth highest civilian award, the Padma Shri,
19
114260
2000
چهارمین برترین جایزه مدنی است، نشان پادمشری،
01:56
for my contribution to art.
20
116260
2000
به دلیل نوآوریم در هنر دریافت کردم.
01:58
(Applause)
21
118260
3000
(تشویق توسط حاضرین)
02:02
But nothing, nothing prepared me
22
122260
3000
اما هیچ چیز، هیچ چیزی مرا برای آنچه که
02:05
for what I was to hear
23
125260
3000
در ماه جولای دوهزار و هشت
02:08
on the first of July 2008.
24
128260
3000
قرار بود بشنوم، آماده نساخت.
02:11
I heard the word "carcinoma."
25
131260
3000
کلمه ی "کارکینوما" را شنیدم
02:14
Yes, breast cancer.
26
134260
3000
بلی سرطان سینه
02:17
As I sat dumbstruck in my doctor's office,
27
137260
3000
در زمانی که مات و مبهوت در دفتر دکتر نشسته بودم
02:22
I heard other words:
28
142260
2000
کلمات دیگری شنیدم،
02:24
"cancer," "stage," "grade."
29
144260
3000
"سرطان"، "رده و صحنه"، "گرید و نمره"
02:27
Until then, Cancer was the zodiac
30
147260
2000
تا آن زمان کلمه سرطان نشانه ماه تولد
02:29
sign of my friend,
31
149260
2000
دوست من بود،
02:31
stage was what I performed on,
32
151260
3000
صحنه جایی بود که بر روی آن رقص هایم اجرا می شد
02:34
and grades were what I got in school.
33
154260
3000
و نمره چیزی بود که در مدرسه می گرفتم
02:39
That day, I realized
34
159260
2000
در آن روز پی بردم
02:41
I had an unwelcome, uninvited,
35
161260
3000
که یک شریک زندگی جدید نا خوانده و نا خوش آیند دارم
02:44
new life partner.
36
164260
3000
یک شریک جدید در زندگی.
02:47
As a dancer,
37
167260
2000
به عنوان یک هنرمند رقص
02:49
I know the nine rasas or the navarasas:
38
169260
3000
نه راساس یا ناواساس ها را می شناختم(۹ احساسات در یوگا)
02:52
anger, valor,
39
172260
2000
خشم، دلیری
02:54
disgust, humor
40
174260
2000
انزجار، طنز
02:56
and fear.
41
176260
2000
و ترس
02:58
I thought I knew what fear was.
42
178260
2000
فکر کردم که می دانم که ترس چیست.
03:00
That day, I learned what fear was.
43
180260
3000
اما [تنها] آن روز بود که به معنای ترس پی بردم.
03:04
Overcome with the enormity of it all
44
184260
3000
پس از اینکه به ترس شدیدم غلبه کردم
03:07
and the complete feeling of loss of control,
45
187260
2000
و نیز به احساس عدم کنترلم به اوضاع
03:09
I shed copious tears
46
189260
2000
شروع به گریستن کردم
03:11
and asked my dear husband, Jayant.
47
191260
3000
و از شوهر دوست داشتنیم (جایانت) پرسیدم.
03:14
I said, "Is this it? Is this the end of the road?
48
194260
3000
گفتم، آیا همین بود؟ آیا به پایان راه رسیده ام؟
03:17
Is this the end of my dance?"
49
197260
3000
آیا این پایان پیشه ی من در هنر رقص است؟
03:20
And he, the positive soul that he is,
50
200260
3000
واو، که همیشه مایه امیدواری است،
03:23
said, "No, this is just a hiatus,
51
203260
3000
گفت: " نه این تنها یک وقفه است،
03:26
a hiatus during the treatment,
52
206260
2000
مادامی که درحال درمان هستی
03:28
and you'll get back to doing what you do best."
53
208260
3000
و پس از آن به این هنری که در آن از بهترینها هستی باز خواهی گشت. "
03:32
I realized then
54
212260
2000
در آن زمان دریافتم
03:34
that I, who thought I had complete control of my life,
55
214260
3000
که من کسی که فکر می کردم که مهار زندگیم را در دست دارم،
03:37
had control of only three things:
56
217260
3000
تنها مهار این سه چیز را در دست داشتم:
03:40
My thought, my mind --
57
220260
3000
افکارم، ذهنم --
03:43
the images that these thoughts created --
58
223260
2000
تصاویری که این افکار می آفریدند--
03:45
and the action that derived from it.
59
225260
3000
و اعمالی که از آنها ناشی می شد.
03:48
So here I was wallowing
60
228260
2000
حال این من بودم غوطه ور
03:50
in a vortex of emotions
61
230260
2000
در گردابی از احساسات
03:52
and depression and what have you,
62
232260
2000
و نا امیدی و چیزی که در هنگام
03:54
with the enormity of the situation,
63
234260
3000
وخامت شرایط با با شماست،
03:57
wanting to go to a place of healing, health and happiness.
64
237260
3000
می خواستم که به جایی که مکانی شفا بخش، تندرستی و شادی بخش است بروم.
04:01
I wanted to go from where I was
65
241260
2000
دلم می خواست از جایی که بودم
04:03
to where I wanted to be,
66
243260
2000
به جایی که می خواستم باشم بروم،
04:05
for which I needed something.
67
245260
3000
که برای آن نیاز به چیزی داشتم.
04:08
I needed something that would pull me out of all this.
68
248260
3000
به چیزی نیاز داشتم که مرا از این شرایط بیرون بکشد.
04:11
So I dried my tears,
69
251260
2000
پس اشکهایم را متوقف کردم،
04:13
and I declared to the world at large ...
70
253260
3000
و برای هستی به بلندی اعلام کردم ...
04:16
I said, "Cancer's only one page in my life,
71
256260
3000
گفتم که سرطان تنها یک ورق از زندگی من است
04:19
and I will not allow this page to impact the rest of my life."
72
259260
3000
و من اجازه نمی دهم که این صفحه بر روی باقی مانده ی زندگیم تاثیر بگذارد.
04:23
I also declared to the world at large
73
263260
2000
همچین به بلندی به هستی اعلام کردم
04:25
that I would ride it out,
74
265260
2000
که من از سرطانم را از پا در خواهم آورد،
04:27
and I would not allow cancer to ride me.
75
267260
2000
و اجازه نمی دهم که او مرا از پا در آورد.
04:29
But to go from where I was
76
269260
2000
اما برای رفتن از جایی که بودم
04:31
to where I wanted to be,
77
271260
2000
به جایی که می خواستم باشم
04:33
I needed something.
78
273260
2000
به چیزی نیاز داشتم.
04:35
I needed an anchor, an image,
79
275260
2000
به یک ثبات دهنده و لنگر، یک تصویر،
04:37
a peg
80
277260
2000
یک میخ،
04:39
to peg this process on,
81
279260
2000
که این فرایند را تثبیت کند
04:41
so that I could go from there.
82
281260
3000
تا بتوانم از آنجایی که بودم بروم.
04:44
And I found that in my dance,
83
284260
3000
و آن را در رقص یافتم،
04:48
my dance, my strength, my energy, my passion,
84
288260
2000
رقص من، قدرت من، نیروی من، شور من.
04:50
my very life breath.
85
290260
2000
رقص من نفس زندگیم.
04:53
But it wasn't easy.
86
293260
2000
اما این کار آسانی نبود.
04:55
Believe me, it definitely wasn't easy.
87
295260
3000
باور کنید، به هیچ وجه کار آسانی نبود.
04:58
How do you keep cheer
88
298260
2000
چگونه خنده بر چهره نگاه می دارید
05:00
when you go from beautiful
89
300260
2000
وقتیکه از زیبایی [در اثر شیمی درمانی]
05:02
to bald in three days?
90
302260
3000
در سه روز تمامی موهایتان را از دست می دهید؟
05:05
How do you not despair
91
305260
3000
چگونه می شود ناامید نبود
05:08
when, with the body ravaged by chemotherapy,
92
308260
3000
وقتی با بدنی که در اثر شیمی درمانی بسیار ضعیف شده،
05:11
climbing a mere flight of stairs was sheer torture,
93
311260
3000
حتی بالا رفتن از یک راه پله مانند شکنجه شده بود
05:14
that to someone like me who could dance for three hours?
94
314260
3000
برای من که می توانستم سه ساعت بدون وقفه به رقصیدن ادامه دهم؟
05:19
How do you not get overwhelmed
95
319260
2000
چگونه شما از پا در نخواهید آمد
05:21
by the despair and the misery of it all?
96
321260
3000
با این همه ناامیدی و زجری که می کشید؟
05:24
All I wanted to do was curl up and weep.
97
324260
3000
تنها چیزی که می خواستم این بود که به گوشه بروم و گریه کنم.
05:27
But I kept telling myself fear and tears
98
327260
2000
اما مدام به خودم گفتم که ترس و اشک
05:29
are options I did not have.
99
329260
3000
انتخاب های من نیستند.
05:32
So I would drag myself into my dance studio --
100
332260
3000
پس خودم را به استودیوی رقص می کشاندم،
05:35
body, mind and spirit -- every day into my dance studio,
101
335260
3000
بدنم ، ذهن و روانم را، هر روز به استودیوی رقصم می کشاندم،
05:38
and learn everything I learned
102
338260
2000
و تمامی چیزهایی را که آموخته بودم
05:40
when I was four, all over again,
103
340260
2000
وقتی که ۴ سال داشتم، دوباره از اول،
05:42
reworked, relearned, regrouped.
104
342260
3000
باز تمرین، بازآموزی و نظم دوباره.
05:45
It was excruciatingly painful, but I did it.
105
345260
3000
بینهایت دردناک بود، اما انجامش دادم.
05:48
Difficult.
106
348260
2000
سخت بود.
05:51
I focused on my mudras,
107
351260
3000
تمرکزم را روی مودراهایم گذاشتم (حرکت نمادین دست ها و انگشتان در رقص هندی)
05:54
on the imagery of my dance,
108
354260
2000
بر روی تصویر پردازی های رقصم،
05:56
on the poetry and the metaphor
109
356260
2000
بر روی اشعار و تشبیه ها
05:58
and the philosophy of the dance itself.
110
358260
2000
و فلسفه ی رقص به خودی خود.
06:00
And slowly, I moved out
111
360260
2000
به آرامی، از آن حال بیرون آمدم
06:02
of that miserable state of mind.
112
362260
3000
از آن حالت رنجبار ذهنی بیرون آمدم.
06:06
But I needed something else.
113
366260
2000
اما به چیز دیگری نیز نیاز داشتم.
06:08
I needed something to go that extra mile,
114
368260
3000
چیزی نیاز داشتم که مرا آن کیلومتر آخر سفر را ببرد.
06:11
and I found it in that metaphor
115
371260
2000
و آن را در آن استعاره پیدا کردم
06:13
which I had learned from my mother when I was four.
116
373260
3000
که در زمانی که چهار سال داشتم از مادرم آموختم.
06:16
The metaphor of Mahishasura Mardhini,
117
376260
3000
این استعاره ماهش ماهاتمای دورگا بود.
06:19
of Durga.
118
379260
2000
استعاره ای از دورگا.
06:21
Durga, the mother goddess, the fearless one,
119
381260
3000
دورگا، خدای مادر، او که نترس است،
06:24
created by the pantheon of Hindu gods.
120
384260
3000
و توسط معبد خدایان آفریده شد.
06:27
Durga, resplendent, bedecked, beautiful,
121
387260
3000
دورگا، پرشکوه، آراسته، زیبا،
06:31
her 18 arms
122
391260
2000
با ۱۸ دست
06:33
ready for warfare,
123
393260
2000
آماده برای جنگ،
06:35
as she rode astride her lion
124
395260
3000
در حالی که شیرش را به آن سو می راند
06:38
into the battlefield to destroy Mahishasur.
125
398260
3000
به سوی کارزار تا مهیشاسور را نابود کند.
06:42
Durga, the epitome
126
402260
2000
دورگا، مظهر
06:44
of creative feminine energy,
127
404260
2000
نیروی زنانه ی خلاق،
06:46
or shakti.
128
406260
2000
یا شاکتی.
06:48
Durga, the fearless one.
129
408260
2000
دورگا، او که نترس است.
06:50
I made that image of Durga
130
410260
2000
من خودم را از آن تصویر دورگا را ساختم
06:52
and her every attribute, her every nuance,
131
412260
2000
و تمامی ویژگی هایش را، و تمامی جزییاتش را
06:54
my very own.
132
414260
2000
تصویری ازآن خودم.
06:56
Powered by the symbology of a myth
133
416260
3000
قدرت گرفته از سنبلهای افسانه ی او
06:59
and the passion of my training,
134
419260
3000
و شوری که تمرین های من بود،
07:02
I brought laser-sharp focus into my dance,
135
422260
3000
من یک تمرکز بی نظیر را وارد رقصم کردم.
07:05
laser-sharp focus to such an extent
136
425260
2000
تمرکزی تا آن حد بی نظیر
07:07
that I danced a few weeks after surgery.
137
427260
3000
که من تنها چند هفته بعد از عمل جراحی شروع به رقص کردم.
07:10
I danced through chemo and radiation cycles,
138
430260
3000
من مادامی که در حال انجام سیکل های شیمی و تشعشع درمانی بودم به رقصیدن ادامه دادم،
07:13
much to the dismay of my oncologist.
139
433260
3000
علارقم واهمه ی متخصص تومورشناسم.
07:16
I danced between chemo and radiation cycles
140
436260
2000
من در بین سیکل های شیمی و تشعشع درمانی هم به رقصیدن ادامه دادم،
07:18
and badgered him to fit it
141
438260
2000
و به او نق زدم تا این سیکل ها را با
07:20
to my performing dance schedule.
142
440260
3000
برنامه ی رقص من میزان کند.
07:25
What I had done
143
445260
2000
کاری که من انجام دادم
07:27
is I had tuned out of cancer
144
447260
2000
این بود که توجهم را از سرطان گرفته بودم
07:29
and tuned into my dance.
145
449260
3000
و آن را روی رقصم گذاشته بودم.
07:33
Yes, cancer has just been one page in my life.
146
453260
3000
بله، سرطان به یک ورق از زندگی من تبدیل شده بود.
07:38
My story
147
458260
2000
داستان من
07:40
is a story of overcoming setbacks,
148
460260
2000
داستان غلبه بر شکستها،
07:42
obstacles and challenges
149
462260
2000
موانع و چالشهاست
07:44
that life throws at you.
150
464260
2000
که زندگی به سوی شما پرتاب می کند.
07:46
My story is the power of thought.
151
466260
3000
داستان من داستان قدرت تفکر است.
07:49
My story is the power of choice.
152
469260
3000
داستان من داستان قدرت انتخاب است
07:52
It's the power of focus.
153
472260
2000
داستان قدرت تمرکز است.
07:54
It's the power of bringing ourselves
154
474260
3000
قدرت اینکه وقتی خودمان را
07:57
to the attention of something that so animates you,
155
477260
3000
متوجه چیزی می کنیم که تا این حد ما را زنده می کند،
08:00
so moves you,
156
480260
2000
تا این حد ما را تکان می دهد،
08:02
that something even like cancer becomes insignificant.
157
482260
3000
حتی چیزی مانند سرطان در مقابل آن بی اهمیت می شود.
08:05
My story is the power of a metaphor.
158
485260
2000
داستانم قدرت استعاره است
08:07
It's the power of an image.
159
487260
2000
داستان قدرت یک تصویر است.
08:09
Mine was that of Durga,
160
489260
2000
این تصویر برای من دورگا بود،
08:11
Durga the fearless one.
161
491260
3000
او که نترس است.
08:14
She was also called Simhanandini,
162
494260
2000
او را سیمهاناندی هم خطاب می کردند،
08:16
the one who rode the lion.
163
496260
2000
او که سورا بر شیر بود.
08:20
As I ride out,
164
500260
2000
همانگونه که من سوار بودم،
08:22
as I ride my own inner strength,
165
502260
2000
همانگونه که از نیروی باطنیم سواری گرفتم
08:24
my own inner resilience,
166
504260
2000
مقاومت داخلیم،
08:26
armed as I am with what medication can provide
167
506260
3000
مصلح به آنچه درمان پزشکی می تواند فراهم کند
08:29
and continue treatment,
168
509260
2000
و به درمان ادامه دادم،
08:31
as I ride out into the battlefield of cancer,
169
511260
2000
مادامی که سوار به سمت کارزار سرطان می تاختم،
08:33
asking my rogue cells to behave,
170
513260
3000
از سلولهای سرکش سرطانیم می خواستم که میدان را خالی کنند،
08:38
I want to be known not as a cancer survivor,
171
518260
3000
من می خواهم که از من، نه به عنوان یک جان بدر برده از سرطان،
08:41
but as a cancer conqueror.
172
521260
2000
که به عنوان یک غلبه گر و شکست دهنده ی سرطان یاد شود.
08:43
I present to you an excerpt of that work
173
523260
2000
هم اکنون گزیده ای از رقصم را برای شما ارایه می کنم.
08:45
"Simhanandini."
174
525260
3000
" سیمهاناندانی."
08:48
(Applause)
175
528260
3000
(تشویق حاضرین)
08:51
(Music)
176
531260
9000
(موسیقی)
15:24
(Applause)
177
924260
35000
(تشویق حاضرین)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7