Marcel Dicke: Why not eat insects?

مارسل دیک: کی‌ گفته ما نباید حشرات رو بخوریم؟

Translator: zahra soleimanian Reviewer: Iraj Hosseini

Okay, I'm going to show you

خوب می‌خوام به شما چیزی درباره رژیم غذایی‌مان نشون بدم.

again something about our diets.

خوب می‌خوام به شما چیزی درباره رژیم غذایی‌مان نشون بدم.

And I would like to know what the audience is,

قبلش می‌خوام تماشاچی ها رو بهتر بشناسم.

and so who of you ever ate insects?

خوب کدام یک از شماها تا حالا حشره خوردید؟

That's quite a lot.

خیلی‌ زیادید.

(Laughter)

(خنده)

But still, you're not representing

البته هنوز هم اکثریت جهان رو تشکیل نمیدید. (خنده)

the overall population of the Earth.

البته هنوز هم اکثریت جهان رو تشکیل نمیدید. (خنده)

(Laughter)

البته هنوز هم اکثریت جهان رو تشکیل نمیدید. (خنده)

Because there's 80 percent out there that really eats insects.

چون ۸۰ درصد مردم جهان واقعا حشره‌ خوار هستند. که این خیلی‌ خوبه.

But this is quite good.

چون ۸۰ درصد مردم جهان واقعا حشره‌ خوار هستند. که این خیلی‌ خوبه.

Why not eat insects? Well first, what are insects?

چرا نباید حشرات رو بخوریم؟ خب اول بگم که حشرات چی‌اند؟

Insects are animals that walk around on six legs.

حشرات حیواناتی هستند که روی ۶ پا راه میروند.

And here you see just a selection.

اینجا یه کلکسیون ازشون رو می‌بینید.

There's six million species of insects on this planet,

۶ میلیون گونه حشره روی زمین وجود دارد. ۶ میلیون گونه.

six million species.

۶ میلیون گونه حشره روی زمین وجود دارد. ۶ میلیون گونه.

There's a few hundreds of mammals --

ولی‌ فقط چند صد گونه از پستانداران وجود دارد -- ۶ میلیون گونه از حشرات.

six million species of insects.

ولی‌ فقط چند صد گونه از پستانداران وجود دارد -- ۶ میلیون گونه از حشرات.

In fact, if we count all the individual organisms,

دراصل اگر تک‌ تک اون موجودات رو بشماریم، به عدد بسیار بزرگتری میرسیم.

we would come at much larger numbers.

دراصل اگر تک‌ تک اون موجودات رو بشماریم، به عدد بسیار بزرگتری میرسیم.

In fact, of all animals on Earth,

در اصل از تمام گونه های حیوانات روی زمین، ۸۰ درصد آنها روی ۶ پا راه میرند.

of all animal species,

در اصل از تمام گونه های حیوانات روی زمین، ۸۰ درصد آنها روی ۶ پا راه میرند.

80 percent walks on six legs.

در اصل از تمام گونه های حیوانات روی زمین، ۸۰ درصد آنها روی ۶ پا راه میرند.

But if we would count all the individuals,

ولی اگه ما همه گونه‌ها رو بشماریم و وزن متوسط اونا رو بگیریم،

and we take an average weight of them,

ولی اگه ما همه گونه‌ها رو بشماریم و وزن متوسط اونا رو بگیریم،

it would amount to something like 200 to 2,000 kilograms

به چیزی در حدود ۲۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلوگرم به ازای هر‌ یک از ما میرسیم.

for each of you and me on Earth.

به چیزی در حدود ۲۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلوگرم به ازای هر‌ یک از ما میرسیم.

That means that in terms of biomass,

این‌ بدین معنی ست که جرم بیو‌لوژیکی حشرات از ما انسانها بیشتره.

insects are more abundant than we are,

این‌ بدین معنی ست که جرم بیو‌لوژیکی حشرات از ما انسانها بیشتره.

and we're not on a planet of men,

سیاره ما یه سیاره بشری نیست، بلکه سیاره‌ای پر از حشراته.

but we're on a planet of insects.

سیاره ما یه سیاره بشری نیست، بلکه سیاره‌ای پر از حشراته.

Insects are not only there in nature,

حشرات فقط یه گوشه در طبیعت نیستن، بلکه در اقتصاد ما هم شریکن، بدون اینکه حتا خودمون بدونیم.

but they also are involved in our economy,

حشرات فقط یه گوشه در طبیعت نیستن، بلکه در اقتصاد ما هم شریکن، بدون اینکه حتا خودمون بدونیم.

usually without us knowing.

حشرات فقط یه گوشه در طبیعت نیستن، بلکه در اقتصاد ما هم شریکن، بدون اینکه حتا خودمون بدونیم.

There was an estimation,

یک تخمین محافظه کارانه زده شده بود چند سال پیش که اقتصاد آمریکا ۵۷ میلیارد دلار در سال سود‌ برده.

a conservative estimation, a couple of years ago

یک تخمین محافظه کارانه زده شده بود چند سال پیش که اقتصاد آمریکا

that the U.S. economy

یک تخمین محافظه کارانه زده شده بود چند سال پیش که اقتصاد آمریکا

benefited by 57 billion

۵۷ میلیارد دلار در سال سود‌ برده.

dollars per year.

۵۷ میلیارد دلار در سال سود‌ برده.

It's a number -- very large --

این یک رقم هست -- خیلی‌ بزرگ -- یه کمک رایگان به اقتصاد آمریکا.

a contribution to the economy of the United States for free.

این یک رقم هست -- خیلی‌ بزرگ -- یه کمک رایگان به اقتصاد آمریکا.

And so I looked up what the economy was paying

خب من نگاه کردم که اقتصاد در همون سال چه بهایی برای جنگ عراق پرداخت کرده.

for the war in Iraq

خب من نگاه کردم که اقتصاد در همون سال چه بهایی برای جنگ عراق پرداخت کرده.

in the same year.

خب من نگاه کردم که اقتصاد در همون سال چه بهایی برای جنگ عراق پرداخت کرده.

It was 80 billion U.S. dollars.

۸۰ میلیارد دلار.

Well we know that that

میدونیم که این جنگ ارزونی نبود.

was not a cheap war.

میدونیم که این جنگ ارزونی نبود.

So insects, just for free,

حشرات بطور رایگان به اقتصاد آمریکا، تقریبا همانقدر کمک میکنند.

contribute to the economy of the United States

حشرات بطور رایگان به اقتصاد آمریکا، تقریبا همانقدر کمک میکنند.

with about the same order of magnitude,

حشرات بطور رایگان به اقتصاد آمریکا، تقریبا همانقدر کمک میکنند.

just for free, without everyone knowing.

بطور کاملا رایگان، بدون اینکه حتا کسی‌ متوجه بشه.

And not only in the States,

نه فقط در آمریکا، بلکه در هر کشوری، در هر اقتصادی.

but in any country, in any economy.

نه فقط در آمریکا، بلکه در هر کشوری، در هر اقتصادی.

What do they do?

اونا چکار می‌کنن؟ اونا مدفوع حيوانات رو از بین میبرن، اونا به گرده‌افشانی شکوفه‌ها کمک میکنند.

They remove dung, they pollinate our crops.

اونا چکار می‌کنن؟ اونا مدفوع حيوانات رو از بین میبرن، اونا به گرده‌افشانی شکوفه‌ها کمک میکنند.

A third of all the fruits that we eat

یک سوم میوه هایی که ما میخوریم، نتیجه زحمتی است که حشرات برای محصولات و تولیدات ما کشیده‌اند.

are all a result

یک سوم میوه هایی که ما میخوریم، نتیجه زحمتی است که حشرات برای محصولات و تولیدات ما کشیده‌اند.

of insects taking care of the reproduction of plants.

یک سوم میوه هایی که ما میخوریم، نتیجه زحمتی است که حشرات برای محصولات و تولیدات ما کشیده‌اند.

They control pests,

اونا آفات رو کنترل میکنند. خود اونا یه غذا برای سایر حیوانات‌اند.

and they're food for animals.

اونا آفات رو کنترل میکنند. خود اونا یه غذا برای سایر حیوانات‌اند.

They're at the start of food chains.

در ابتدای زنجیره غذایی واقعند. حیوانات کوچک از حشرات تغذیه میکنند.

Small animals eat insects.

در ابتدای زنجیره غذایی واقعند. حیوانات کوچک از حشرات تغذیه میکنند.

Even larger animals eat insects.

حتا حیوانات بزرگتر هم حشره میخورند.

But the small animals that eat insects

و این حیوانات کوچکی که حشرات رو میخورن، خود توسط حیوانات بزرگتر خورده میشوند.

are being eaten by larger animals,

و این حیوانات کوچکی که حشرات رو میخورن، خود توسط حیوانات بزرگتر خورده میشوند.

still larger animals.

و باز حیوانات بزرگتر از اونا.

And at the end of the food chain, we are eating them as well.

و در پایان زنجیره غذایی ما هم اونا رو میخوریم.

There's quite a lot of people that are eating insects.

آدمای زیادی هستند که حشره میخورند.

And here you see me

اینجا منو می‌بینید، در یه شهر کوچک مرکز استانی در چین به نام Lijiang با ۲ میلیون نفر جمعیت.

in a small, provincial town in China, Lijiang --

اینجا منو می‌بینید، در یه شهر کوچک مرکز استانی در چین به نام Lijiang با ۲ میلیون نفر جمعیت.

about two million inhabitants.

اینجا منو می‌بینید، در یه شهر کوچک مرکز استانی در چین به نام Lijiang با ۲ میلیون نفر جمعیت.

If you go out for dinner, like in a fish restaurant,

اگه برای شام بری بیرون، مثلا یکی‌ از رستورنهای ماهی‌، که میتونی انتخاب کنی‌ چه ماهی‌ بخوری،

where you can select which fish you want to eat,

اگه برای شام بری بیرون، مثلا یکی‌ از رستورنهای ماهی‌، که میتونی انتخاب کنی‌ چه ماهی‌ بخوری،

you can select which insects you would like to eat.

اونجا میتونی انتخاب کنی‌ چه حشره‌ای میخواهی‌ بخوری.

And they prepare it in a wonderful way.

و اونا بسیار جالب آماده‌اش می‌کنن.

And here you see me enjoying a meal

اینجا منو میبینی‌ درحال خوردن یه وعده غذا با کترپیلار، ملخ و زنبور بسیار خوشمزه.

with caterpillars, locusts,

اینجا منو میبینی‌ درحال خوردن یه وعده غذا با کترپیلار، ملخ و زنبور بسیار خوشمزه.

bee pupae -- delicacies.

اینجا منو میبینی‌ درحال خوردن یه وعده غذا با کترپیلار، ملخ و زنبور بسیار خوشمزه.

And you can eat something new everyday.

و هر روز هم میتونید یه چیز جدید بخورید.

There's more than 1,000 species of insects

بیش از ۱۰۰۰ گونه مختلف حشرات هستند که درحال‌ حاضر در سراسر جهان خورده میشوند.

that are being eaten all around the globe.

بیش از ۱۰۰۰ گونه مختلف حشرات هستند که درحال‌ حاضر در سراسر جهان خورده میشوند.

That's quite a bit more

این خیلی‌ بیشتر از این تعداد محدود از پستانداران است که ما میخوریم، مثل گاو یا خوک یا گوسفند.

than just a few mammals that we're eating,

این خیلی‌ بیشتر از این تعداد محدود از پستانداران است که ما میخوریم، مثل گاو یا خوک یا گوسفند.

like a cow or a pig

این خیلی‌ بیشتر از این تعداد محدود از پستانداران است که ما میخوریم، مثل گاو یا خوک یا گوسفند.

or a sheep.

این خیلی‌ بیشتر از این تعداد محدود از پستانداران است که ما میخوریم، مثل گاو یا خوک یا گوسفند.

More than 1,000 species --

بیش از ۱۰۰۰ گونه -- این یک تنوع بسیار بزرگه.

an enormous variety.

بیش از ۱۰۰۰ گونه -- این یک تنوع بسیار بزرگه.

And now you may think, okay,

خب شاید پیش خودتون بگید توی اون شهر چین شاید بخورند ولی ما نمیخوریم.

in this provincial town in China they're doing that, but not us.

خب شاید پیش خودتون بگید توی اون شهر چین شاید بخورند ولی ما نمیخوریم.

Well we've seen already that quite some of you

گاهی‌ دیده ایم بعضی‌ از ماها تصادفا یه حشره خورده باشن.

already ate insects maybe occasionally,

گاهی‌ دیده ایم بعضی‌ از ماها تصادفا یه حشره خورده باشن.

but I can tell you that every one of you

ولی‌ باید بگم همه شما در زنگی‌ حشره میخورید، بدون استثنا.

is eating insects, without any exception.

ولی‌ باید بگم همه شما در زنگی‌ حشره میخورید، بدون استثنا.

You're eating at least

حد‌اقل ۵۰۰ گرم در سال.

500 grams per year.

حد‌اقل ۵۰۰ گرم در سال.

What are you eating?

شما چه چیزایی میخورید؟ سوپ گوجه، کره بادام زمینی، شکلات، رشته فرنگی --

Tomato soup, peanut butter,

شما چه چیزایی میخورید؟ سوپ گوجه، کره بادام زمینی، شکلات، رشته فرنگی --

chocolate, noodles --

شما چه چیزایی میخورید؟ سوپ گوجه، کره بادام زمینی، شکلات، رشته فرنگی --

any processed food that you're eating

هر غذای پردازش شده‌ای که شما می خورید، درونش حشرات هستند،

contains insects,

هر غذای پردازش شده‌ای که شما می خورید، درونش حشرات هستند،

because insects are here all around us,

چون حشرات همه‌جا دور و‌ بر ما هستند و وقتی در طبیعت باشند، پس در غلات ما هم هستند.

and when they're out there in nature

چون حشرات همه‌جا دور و‌ بر ما هستند و وقتی در طبیعت باشند، پس در غلات ما هم هستند.

they're also in our crops.

چون حشرات همه‌جا دور و‌ بر ما هستند و وقتی در طبیعت باشند، پس در غلات ما هم هستند.

Some fruits get some insect damage.

بعضی‌ میوه‌ها در طبیعت از حشرات آسیب میبینند. در مورد گوجه مثلا، وارد سوپ گوجه میشه.

Those are the fruits, if they're tomato,

بعضی‌ میوه‌ها در طبیعت از حشرات آسیب میبینند. در مورد گوجه مثلا، وارد سوپ گوجه میشه.

that go to the tomato soup.

بعضی‌ میوه‌ها در طبیعت از حشرات آسیب میبینند. در مورد گوجه مثلا، وارد سوپ گوجه میشه.

If they don't have any damage, they go to the grocery.

اگه آسیبی ندیده باشند، به سبزی فروشیها برده میشند.

And that's your view of a tomato.

و این چیزیه که شما به عنوان گوجه می شناسید.

But there's tomatoes that end up in a soup,

ولی‌ گوجه‌هایی‌ هم هستند که وارد سوپ میشند.

and as long as they meet

و تا‌زمانی‌ که الزامات سازمانهای غذایی رو برآورده میکنن، میتونه هرچیزی هم داخل اونها باشه

the requirements of the food agency,

و تا‌زمانی‌ که الزامات سازمانهای غذایی رو برآورده میکنن، میتونه هرچیزی هم داخل اونها باشه

there can be all kinds of things in there,

و تا‌زمانی‌ که الزامات سازمانهای غذایی رو برآورده میکنن، میتونه هرچیزی هم داخل اونها باشه

no problem.

مشکلی‌ نداره.

In fact, why would we put these balls in the soup,

درواقع باید گفت، چرا ما این گوشت قلقلی ها رو میندازیم توی سوپ، توشون که گوشت هست؟ (خنده)

there's meat in there anyway?

درواقع باید گفت، چرا ما این گوشت قلقلی ها رو میندازیم توی سوپ، توشون که گوشت هست؟ (خنده)

(Laughter)

درواقع باید گفت، چرا ما این گوشت قلقلی ها رو میندازیم توی سوپ، توشون که گوشت هست؟ (خنده)

In fact, all our processed foods

در واقع همه غذاهای پردازش شده ما بیشتر از اونیکه بدونیم پروتئین داره.

contain more proteins

در واقع همه غذاهای پردازش شده ما بیشتر از اونیکه بدونیم پروتئین داره.

than we would be aware of.

در واقع همه غذاهای پردازش شده ما بیشتر از اونیکه بدونیم پروتئین داره.

So anything is a good protein source already.

پس هرچیزی برای ما خودش یه منبع پروتین هست.

Now you may say,

حالا شما شاید بگید،

"Okay, so we're eating 500 grams just by accident."

"خب، ما ۵۰۰ گرم رو فقط تصادفی میخوریم."

We're even doing this on purpose.

ما حتا بطور عمدی هم در بسیاری غذاهامون وارد می‌کنیم.

In a lot of food items that we have --

ما حتا بطور عمدی هم در بسیاری غذاهامون وارد می‌کنیم.

I have only two items

من اینجا روی صفحه ۲ نمونه دارم --

here on the slide --

من اینجا روی صفحه ۲ نمونه دارم --

pink cookies or surimi sticks

بیسکویتهای صورتی، surimi یا اگه بخواید حتا Campari (نوعی نوشیدنی).

or, if you like, Campari --

بیسکویتهای صورتی، surimi یا اگه بخواید حتا Campari (نوعی نوشیدنی).

a lot of our food products that are of a red color

خیلی از غذاهای ما که قرمز رنگند، با رنگ طبیعی رنگ شدند.

are dyed with a natural dye.

خیلی از غذاهای ما که قرمز رنگند، با رنگ طبیعی رنگ شدند.

The surimi sticks

surimi از گوشت خرچنگه، یا اقلا میگن که از گوشت خرچنگه،

[of] crabmeat, or is being sold as crab meat,

surimi از گوشت خرچنگه، یا اقلا میگن که از گوشت خرچنگه،

is white fish

ولی یه ماهی سفیده که با cochineal رنگ میشه.

that's being dyed with cochineal.

ولی یه ماهی سفیده که با cochineal رنگ میشه.

Cochineal is a product

cochineal از یک حشره تولید میشه که روی کاکتوس زندگی‌ میکنه.

of an insect that lives off these cacti.

cochineal از یک حشره تولید میشه که روی کاکتوس زندگی‌ میکنه.

It's being produced in large amounts,

در مقادیر بسیار زیادی، ۱۵۰ تا ۱۸۰ تن‌ در سال، در جزایر قناری در پرو تهیه میشند، یه تجارت بزرگه.

150 to 180 metric tons per year

در مقادیر بسیار زیادی، ۱۵۰ تا ۱۸۰ تن‌ در سال، در جزایر قناری در پرو تهیه میشند، یه تجارت بزرگه.

in the Canary Islands in Peru,

در مقادیر بسیار زیادی، ۱۵۰ تا ۱۸۰ تن‌ در سال، در جزایر قناری در پرو تهیه میشند، یه تجارت بزرگه.

and it's big business.

در مقادیر بسیار زیادی، ۱۵۰ تا ۱۸۰ تن‌ در سال، در جزایر قناری در پرو تهیه میشند، یه تجارت بزرگه.

One gram of cochineal

۱ گرم cochineal نزدیک ۳۰ یورو است، ۱ گرم طلا هم ۳۰ یوروست.

costs about 30 euros.

۱ گرم cochineal نزدیک ۳۰ یورو است، ۱ گرم طلا هم ۳۰ یوروست.

One gram of gold

۱ گرم cochineal نزدیک ۳۰ یورو است، ۱ گرم طلا هم ۳۰ یوروست.

is 30 euros.

۱ گرم cochineal نزدیک ۳۰ یورو است، ۱ گرم طلا هم ۳۰ یوروست.

So it's a very precious thing

یه چیز خیلی‌ گرانبها است که ما واسه رنگ کردن غذامون ازش استفاده می‌کنیم.

that we're using to dye our foods.

یه چیز خیلی‌ گرانبها است که ما واسه رنگ کردن غذامون ازش استفاده می‌کنیم.

Now the situation in the world is going to change

شرایط زمین داره عوض میشه، برای من، شما و همه ساکنین زمین.

for you and me, for everyone on this Earth.

شرایط زمین داره عوض میشه، برای من، شما و همه ساکنین زمین.

The human population is growing very rapidly

جمعیت زمین داره سریع رشد میکنه. داره بطور نمایی رشد میکنه.

and is growing exponentially.

جمعیت زمین داره سریع رشد میکنه. داره بطور نمایی رشد میکنه.

Where, at the moment, we have

در‌حال‌ حاضر ۶-۷ میلیارد هستیم، ولی‌ تا سال ۲۰۵۰ ، به ۹ میلیارد میرسیم.

something between six and seven billion people,

در‌حال‌ حاضر ۶-۷ میلیارد هستیم، ولی‌ تا سال ۲۰۵۰ ، به ۹ میلیارد میرسیم.

it will grow to about nine billion

در‌حال‌ حاضر ۶-۷ میلیارد هستیم، ولی‌ تا سال ۲۰۵۰ ، به ۹ میلیارد میرسیم.

in 2050.

در‌حال‌ حاضر ۶-۷ میلیارد هستیم، ولی‌ تا سال ۲۰۵۰ ، به ۹ میلیارد میرسیم.

That means that we have a lot more mouths to feed,

این یعنی‌ ما گرسنگان بیشتری رو باید سیر کنیم، و این واقعا نگران کننده است.

and this is something that worries more and more people.

این یعنی‌ ما گرسنگان بیشتری رو باید سیر کنیم، و این واقعا نگران کننده است.

There was an FAO conference last October

اکتبر گذشته یه کنفرانس غذا و کشاورزی (FAO) بود که کاملا به این مساله اختصاص داده شده بود.

that was completely devoted to this.

اکتبر گذشته یه کنفرانس غذا و کشاورزی (FAO) بود که کاملا به این مساله اختصاص داده شده بود.

How are we going to feed this world?

ما چطور میخوایم این مردم رو سیر کنیم؟

And if you look at the figures up there,

اگه به عدد ارقام اون بالا نگاه کنید، میگه ما نفر سومی رو باید سیر کنیم،

it says that we have a third more mouths to feed,

اگه به عدد ارقام اون بالا نگاه کنید، میگه ما نفر سومی رو باید سیر کنیم،

but we need an agricultural production increase

ولی‌ برای اون به ۷۰ درصد تولید کشاورزی بیشتر نیاز داریم.

of 70 percent.

ولی‌ برای اون به ۷۰ درصد تولید کشاورزی بیشتر نیاز داریم.

And that's especially because this world population

این به این خاطر است که جمعیت جهان داره افزایش میابه،

is increasing,

این به این خاطر است که جمعیت جهان داره افزایش میابه،

and it's increasing, not only in numbers,

نه تنها از‌نظر تعداد داره افزایش میابه بلکه داریم ثروتمند‌تر هم میشیم،

but we're also getting wealthier,

نه تنها از‌نظر تعداد داره افزایش میابه بلکه داریم ثروتمند‌تر هم میشیم،

and anyone that gets wealthier starts to eat more

و کسی‌ که ثروتمند بشه، بیشتر میخوره، و تازه شروع به خوردن گوشت بیشتر میکنه.

and also starts to eat more meat.

و کسی‌ که ثروتمند بشه، بیشتر میخوره، و تازه شروع به خوردن گوشت بیشتر میکنه.

And meat, in fact, is something

و تهیه گوشت چیزیه که زیاد هزینه میبره، بین تولیدات کشاورزی ما.

that costs a lot

و تهیه گوشت چیزیه که زیاد هزینه میبره، بین تولیدات کشاورزی ما.

of our agricultural production.

و تهیه گوشت چیزیه که زیاد هزینه میبره، بین تولیدات کشاورزی ما.

Our diet consists, [in] some part, of animal proteins,

بخشی از رژیم غذائی ما شامل پروتین حیوانی‌ست که اکثر ما اونو از احشام یا ماهی‌ تامین می‌کنیم.

and at the moment, most of us here

بخشی از رژیم غذائی ما شامل پروتین حیوانی‌ست که اکثر ما اونو از احشام یا ماهی‌ تامین می‌کنیم.

get it from livestock,

بخشی از رژیم غذائی ما شامل پروتین حیوانی‌ست که اکثر ما اونو از احشام یا ماهی‌ تامین می‌کنیم.

from fish, from game.

بخشی از رژیم غذائی ما شامل پروتین حیوانی‌ست که اکثر ما اونو از احشام یا ماهی‌ تامین می‌کنیم.

And we eat quite a lot of it.

کاملا زیاد از آن مصرف می‌کنیم. در جوامع پیشرفته متوسط آن ۸۰ کیلوگرم/فرد/سال است،

In the developed world it's on average

کاملا زیاد از آن مصرف می‌کنیم. در جوامع پیشرفته متوسط آن ۸۰ کیلوگرم/فرد/سال است،

80 kilograms per person per year,

کاملا زیاد از آن مصرف می‌کنیم. در جوامع پیشرفته متوسط آن ۸۰ کیلوگرم/فرد/سال است،

which goes up to 120

که به ۱۲۰ کیلوگرم در آمریکا و کمی‌ کمتر‌ در بقیه کشورها میرسد،

in the United States

که به ۱۲۰ کیلوگرم در آمریکا و کمی‌ کمتر‌ در بقیه کشورها میرسد،

and a bit lower in some other countries,

که به ۱۲۰ کیلوگرم در آمریکا و کمی‌ کمتر‌ در بقیه کشورها میرسد،

but on average 80 kilograms

ولی‌ بطور‌ متوسط ۸۰ کیلوگرم/فرد/سال.

per person per year.

ولی‌ بطور‌ متوسط ۸۰ کیلوگرم/فرد/سال.

In the developing world it's much lower.

در کشورهای در‌حال توسعه، این بسیار کمتر است. ۲۵ کیلوگرم/فرد/سال.

It's 25 kilograms per person per year.

در کشورهای در‌حال توسعه، این بسیار کمتر است. ۲۵ کیلوگرم/فرد/سال.

But it's increasing enormously.

ولی‌ داره وحشتناک زیاد میشه.

In China in the last 20 years,

در چین در ۲۰ سال اخیر از ۲۰ به ۵۰ رسیده، و هنوز درحال افزایشه.

it increased from 20 to 50,

در چین در ۲۰ سال اخیر از ۲۰ به ۵۰ رسیده، و هنوز درحال افزایشه.

and it's still increasing.

در چین در ۲۰ سال اخیر از ۲۰ به ۵۰ رسیده، و هنوز درحال افزایشه.

So if a third of the world population

پس اگه یه سوم مردم دنیا مصرف گوشت خود را از ۲۵ به ۸۰ افزایش بده، بطور متوسط،

is going to increase its meat consumption

پس اگه یه سوم مردم دنیا مصرف گوشت خود را از ۲۵ به ۸۰ افزایش بده، بطور متوسط،

from 25 to 80 on average,

پس اگه یه سوم مردم دنیا مصرف گوشت خود را از ۲۵ به ۸۰ افزایش بده، بطور متوسط،

and a third of the world population

و یک سوم مردم جهان در چین و هند زندگی میکنه، ما تقاضای بسیار بالایی‌ برای گوشت داریم.

is living in China and in India,

و یک سوم مردم جهان در چین و هند زندگی میکنه، ما تقاضای بسیار بالایی‌ برای گوشت داریم.

we're having an enormous demand on meat.

و یک سوم مردم جهان در چین و هند زندگی میکنه، ما تقاضای بسیار بالایی‌ برای گوشت داریم.

And of course, we are not there to say

البته ما نمیتونیم بگیم اینا همش مال ماست، مال اونا نیست.

that's only for us, it's not for them.

البته ما نمیتونیم بگیم اینا همش مال ماست، مال اونا نیست.

They have the same share that we have.

اونا همون سهم رو دارن که ما داریم.

Now to start with, I should say

حالا برای شروع باید بگم، ما در جهان غرب، داریم خیلی‌ زیاد گوشت میخوریم.

that we are eating way too much meat

حالا برای شروع باید بگم، ما در جهان غرب، داریم خیلی‌ زیاد گوشت میخوریم.

in the Western world.

حالا برای شروع باید بگم، ما در جهان غرب، داریم خیلی‌ زیاد گوشت میخوریم.

We could do with much, much less --

ما با مقدار بسیار بسیار کمتر هم میتونستیم سیر بشیم، من اینو میدونم چون سالهاست که گیاهخوار بوده ام.

and I know, I've been a vegetarian for a long time,

ما با مقدار بسیار بسیار کمتر هم میتونستیم سیر بشیم، من اینو میدونم چون سالهاست که گیاهخوار بوده ام.

and you can easily do without anything.

به آسانی‌ و بدون هیچ چیز خاصی‌ می‌شه این کار رو کرد.

You'll get proteins in any kind of food anyway.

در هر غذایی بالاخره پروتین وجود داره.

But then there's a lot of problems

ولی مشکلات زیادی در تولید گوشت وجود داره،

that come with meat production,

ولی مشکلات زیادی در تولید گوشت وجود داره،

and we're being faced with that more and more often.

که ما با اون مشکلات بیشتر و بیشتر مواجه خواهیم بود.

The first problem that we're facing is human health.

اولین مشکلی‌ که باهاش مواجهیم سلامتی‌ انسانهاست.

Pigs are quite like us.

خوک‌ها از نظر بدنی کاملا شبیه انسان هستند. حتا به عنوان مدل در پزشکی‌ از اونا استفاده میشه.

They're even models in medicine,

خوک‌ها از نظر بدنی کاملا شبیه انسان هستند. حتا به عنوان مدل در پزشکی‌ از اونا استفاده میشه.

and we can even transplant organs from a pig to a human.

حتا میشه ارگان بدن خوک رو به بدن انسان پیوند زد.

That means that pigs also share diseases with us.

این یعنی‌ که خوک بیماریهای مشابه با ما رو داره.

And a pig disease,

یه بیماری خوکی، یک ویروس خوکی، یک ویروس انسانی همه میتونند توسعه پیدا کنن.

a pig virus, and a human virus

یه بیماری خوکی، یک ویروس خوکی، یک ویروس انسانی همه میتونند توسعه پیدا کنن.

can both proliferate,

یه بیماری خوکی، یک ویروس خوکی، یک ویروس انسانی همه میتونند توسعه پیدا کنن.

and because of their kind of reproduction,

و بخاطر نوع تکثيرشون می‌تونن ترکیب بشن و یه ویروس جدید به وجود بیارن.

they can combine and produce a new virus.

و بخاطر نوع تکثيرشون می‌تونن ترکیب بشن و یه ویروس جدید به وجود بیارن.

This has happened in the Netherlands in the 1990s

این اتفاق در هلند در ۱۹۹۰، درزمان شیوع تب خوکی اتفاق افتاد.

during the classical swine fever outbreak.

این اتفاق در هلند در ۱۹۹۰، درزمان شیوع تب خوکی اتفاق افتاد.

You get a new disease that can be deadly.

آدم بیماری جدیدی رو مبتلا میشه که میتونه کشنده باشه.

We eat insects -- they're so distantly related from us

ما میتونیم درعوض حشرات رو بخوریم -- اونا اونقدر از ما از نظر ژنتیکی فاصله دارن که این اتفاق نمیتونه بیفته.

that this doesn't happen.

ما میتونیم درعوض حشرات رو بخوریم -- اونا اونقدر از ما از نظر ژنتیکی فاصله دارن که این اتفاق نمیتونه بیفته.

So that's one point for insects.

خب این یه امتیاز برای حشرات. (خنده)

(Laughter)

خب این یه امتیاز برای حشرات. (خنده)

And there's the conversion factor.

فاکتور تبدیلش هم به این صورته.

You take 10 kilograms of feed,

شما ۱۰ کیلو خوراک دارید، میتونید ۱ کیلو گوشت گاو بگیرید، یا در عوض ۹ کیلو گوشت ملخ بگیرید.

you can get one kilogram of beef,

شما ۱۰ کیلو خوراک دارید، میتونید ۱ کیلو گوشت گاو بگیرید، یا در عوض ۹ کیلو گوشت ملخ بگیرید.

but you can get nine kilograms of locust meat.

شما ۱۰ کیلو خوراک دارید، میتونید ۱ کیلو گوشت گاو بگیرید، یا در عوض ۹ کیلو گوشت ملخ بگیرید.

So if you would be an entrepreneur,

حالا اگه شما یه کارآفرین باشید چکار میکنید؟

what would you do?

حالا اگه شما یه کارآفرین باشید چکار میکنید؟

With 10 kilograms of input,

با ۱۰ کیلو ورودی میتونید ۱ یا ۹ کیلو خروجی داشته باشید.

you can get either one or nine kg. of output.

با ۱۰ کیلو ورودی میتونید ۱ یا ۹ کیلو خروجی داشته باشید.

So far we're taking

تا بحال ما به یک تا ۵ کیلو خروجی بسنده کردیم.

the one, or up to five kilograms of output.

تا بحال ما به یک تا ۵ کیلو خروجی بسنده کردیم.

We're not taking the bonus yet.

ما هنوز جايزه نبردیم، ما هنوز ۹ کیلو خروجی رو بدست نیاوردیم.

We're not taking the nine kilograms of output yet.

ما هنوز جايزه نبردیم، ما هنوز ۹ کیلو خروجی رو بدست نیاوردیم.

So that's two points for insects.

پس اینم امتیاز دوم به نفع حشرات. (خنده)

(Laughter)

پس اینم امتیاز دوم به نفع حشرات. (خنده)

And there's the environment.

و همچنین محیط زیست. اگه ما ۱۰ کیلو خوراک مصرف کنیم و

If we take 10 kilograms of food --

و همچنین محیط زیست. اگه ما ۱۰ کیلو خوراک مصرف کنیم و

(Laughter)

(خنده)

and it results in one kilogram of beef,

برداشت ۱ کیلو گوشت باشه، ۹ کیلو دیگه ضایعات هستند، که مقدار زیادیش تبدیل به کود می‌شه.

the other nine kilograms are waste,

برداشت ۱ کیلو گوشت باشه، ۹ کیلو دیگه ضایعات هستند، که مقدار زیادیش تبدیل به کود می‌شه.

and a lot of that is manure.

برداشت ۱ کیلو گوشت باشه، ۹ کیلو دیگه ضایعات هستند، که مقدار زیادیش تبدیل به کود می‌شه.

If you produce insects, you have less manure

اگه حشرات را تولید کنید، به ازای هر کیلو گوشت تولیدی، کود کمتری تولید می‌شه.

per kilogram of meat that you produce.

اگه حشرات را تولید کنید، به ازای هر کیلو گوشت تولیدی، کود کمتری تولید می‌شه.

So less waste.

نتیجتاً ضایعات کمتر میشه.

Furthermore, per kilogram of manure,

علاوه بر این به ازای هر کیلو کود از حشرات، آمونیاک و گاز گلخانه‌ای بسیار کمتری هم تولید می‌شه،

you have much, much less ammonia

علاوه بر این به ازای هر کیلو کود از حشرات، آمونیاک و گاز گلخانه‌ای بسیار کمتری هم تولید می‌شه،

and fewer greenhouse gases

علاوه بر این به ازای هر کیلو کود از حشرات، آمونیاک و گاز گلخانه‌ای بسیار کمتری هم تولید می‌شه،

when you have insect manure

در مقایسه با وقتی‌ که کود حیوانی تولید بشه.

than when you have cow manure.

در مقایسه با وقتی‌ که کود حیوانی تولید بشه.

So you have less waste,

پس ضایعات کمتری خواهید داشت، و این نوع ضایعات، تخریب محیطی‌ کمتری نسبت به ضایعات گاو داره.

and the waste that you have is not as environmental malign

پس ضایعات کمتری خواهید داشت، و این نوع ضایعات، تخریب محیطی‌ کمتری نسبت به ضایعات گاو داره.

as it is with cow dung.

پس ضایعات کمتری خواهید داشت، و این نوع ضایعات، تخریب محیطی‌ کمتری نسبت به ضایعات گاو داره.

So that's three points for insects.

خب این سه امتیاز به نفع حشرات. (خنده)

(Laughter)

خب این سه امتیاز به نفع حشرات. (خنده)

Now there's a big "if," of course,

حالا یک "اگر" بزرگ هم وجود داره،

and it is if insects produce meat

و اون اینه که آیا حشرات میتونن گوشتی به ما بدند که کیفیت خوبی داشته باشه.

that is of good quality.

و اون اینه که آیا حشرات میتونن گوشتی به ما بدند که کیفیت خوبی داشته باشه.

Well there have been all kinds of analyses

خوب در این زمینه تحقیقات زیادی انجام شده، از نظر پروتئین، چربی‌ و ویتامین‌ها، خیلی خوبند.

and in terms of protein, or fat, or vitamins,

خوب در این زمینه تحقیقات زیادی انجام شده، از نظر پروتئین، چربی‌ و ویتامین‌ها، خیلی خوبند.

it's very good.

خوب در این زمینه تحقیقات زیادی انجام شده، از نظر پروتئین، چربی‌ و ویتامین‌ها، خیلی خوبند.

In fact, it's comparable

در واقع با انواع گوشتهایی که ما در حال حاضر میخوریم قابل مقایسه است.

to anything we eat as meat at the moment.

در واقع با انواع گوشتهایی که ما در حال حاضر میخوریم قابل مقایسه است.

And even in terms of calories, it is very good.

و حتا از لحاظ کالری هم بسیار خوبه.

One kilogram of grasshoppers

۱ کیلو جیر‌جیرک معادل ۱۰‌ هات داگ و یا ۶ همبرگر کالری داره.

has the same amount of calories

۱ کیلو جیر‌جیرک معادل ۱۰‌ هات داگ و یا ۶ همبرگر کالری داره.

as 10 hot dogs, or six Big Macs.

۱ کیلو جیر‌جیرک معادل ۱۰‌ هات داگ و یا ۶ همبرگر کالری داره.

So that's four points for insects.

خب این ۴ امتیاز برای حشرات. (خنده)

(Laughter)

خب این ۴ امتیاز برای حشرات. (خنده)

I can go on,

من می‌تونم همین طور ادامه بدم و امتیاز‌های بیشتری برای حشرات پیدا کنم، ولی‌ وقت نداریم.

and I could make many more points for insects,

من می‌تونم همین طور ادامه بدم و امتیاز‌های بیشتری برای حشرات پیدا کنم، ولی‌ وقت نداریم.

but time doesn't allow this.

من می‌تونم همین طور ادامه بدم و امتیاز‌های بیشتری برای حشرات پیدا کنم، ولی‌ وقت نداریم.

So the question is, why not eat insects?

خب سوال اینه که چرا حشرات رو نخوریم؟ من حداقل ۴ دلیل براتون آوردم.

I gave you at least four arguments in favor.

خب سوال اینه که چرا حشرات رو نخوریم؟ من حداقل ۴ دلیل براتون آوردم.

We'll have to.

ما مجبور خواهیم شد، حتا اگه دوست نداشته باشید. بهش عادت خواهید کرد.

Even if you don't like it,

ما مجبور خواهیم شد، حتا اگه دوست نداشته باشید. بهش عادت خواهید کرد.

you'll have to get used to this

ما مجبور خواهیم شد، حتا اگه دوست نداشته باشید. بهش عادت خواهید کرد.

because at the moment,

چراکه در حال حاضر ۷۰ درصد از زمینهای کشاورزی برای تولید دام استفاده میشه.

70 percent of all our agricultural land

چراکه در حال حاضر ۷۰ درصد از زمینهای کشاورزی برای تولید دام استفاده میشه.

is being used to produce livestock.

چراکه در حال حاضر ۷۰ درصد از زمینهای کشاورزی برای تولید دام استفاده میشه.

That's not only the land

این فقط شامل زمینی‌ که دام بر آن غذا میخورد نمی‌شود بلکه،

where the livestock is walking and feeding,

این فقط شامل زمینی‌ که دام بر آن غذا میخورد نمی‌شود بلکه،

but it's also other areas

بلکه شامل جاهای دیگری که غذا تولید و حمل و‌نقل میشود نیز هست.

where the feed is being produced and being transported.

بلکه شامل جاهای دیگری که غذا تولید و حمل و‌نقل میشود نیز هست.

We can increase it a bit

ما میتونیم به قیمت استفاده از جنگلهای بارانی کمی‌ اون رو افزایش بدیم، ولی‌ باز هم محدودیت داریم.

at the expense of rainforests,

ما میتونیم به قیمت استفاده از جنگلهای بارانی کمی‌ اون رو افزایش بدیم، ولی‌ باز هم محدودیت داریم.

but there's a limitation very soon.

ما میتونیم به قیمت استفاده از جنگلهای بارانی کمی‌ اون رو افزایش بدیم، ولی‌ باز هم محدودیت داریم.

And if you remember that we need to increase

اگه بیاد بیاورید ما باید ۷۰ درصد به تولیدات کشاورزی اضافه کنیم، ما اینجوری نخواهیم توانست.

agricultural production by 70 percent,

اگه بیاد بیاورید ما باید ۷۰ درصد به تولیدات کشاورزی اضافه کنیم، ما اینجوری نخواهیم توانست.

we're not going to make it that way.

اگه بیاد بیاورید ما باید ۷۰ درصد به تولیدات کشاورزی اضافه کنیم، ما اینجوری نخواهیم توانست.

We could much better change

به جای استفاده از گوشت گاو و گوساله، به حشرات رو میاریم.

from meat, from beef,

به جای استفاده از گوشت گاو و گوساله، به حشرات رو میاریم.

to insects.

به جای استفاده از گوشت گاو و گوساله، به حشرات رو میاریم.

And then 80 percent of the world

از طرفی‌ ۸۰ درصد مردم دنیا دارن حشرات میخورند،

already eats insects,

از طرفی‌ ۸۰ درصد مردم دنیا دارن حشرات میخورند،

so we are just a minority --

از طرفی‌ ۸۰ درصد مردم دنیا دارن حشرات میخورند،

in a country like the U.K., the USA,

میمونه یه حد‌اقل جمعیت در UK, USA, یا هلند فقط.

the Netherlands, anywhere.

میمونه یه حد‌اقل جمعیت در UK, USA, یا هلند فقط.

On the left-hand side, you see a market in Laos

در تصویر سمت چپ یه بازار در لأوس می‌بینید که یک منوی کامل از حشرات رو برای شام ارائه میدن.

where they have abundantly present

در تصویر سمت چپ یه بازار در لأوس می‌بینید که یک منوی کامل از حشرات رو برای شام ارائه میدن.

all kinds of insects that you choose for dinner for the night.

در تصویر سمت چپ یه بازار در لأوس می‌بینید که یک منوی کامل از حشرات رو برای شام ارائه میدن.

On the right-hand side you see a grasshopper.

در سمت راستی‌ یه ملخ می‌بینید، که در دنیا آدمایی‌ هستند که از اونا میخورند، نه بخاطر اینکه گرسنه‌اند،

So people there are eating them,

در سمت راستی‌ یه ملخ می‌بینید، که در دنیا آدمایی‌ هستند که از اونا میخورند، نه بخاطر اینکه گرسنه‌اند،

not because they're hungry,

در سمت راستی‌ یه ملخ می‌بینید، که در دنیا آدمایی‌ هستند که از اونا میخورند، نه بخاطر اینکه گرسنه‌اند،

but because they think it's a delicacy.

چون اونو بعنوان یه غذای خوشمزه میشناسند.

It's just very good food.

این فقط یک غذای خیلی‌ عالیه، که میتونید در خوردن اون تنوع داشته باشید. سودهای فراوانی‌ داره.

You can vary enormously.

این فقط یک غذای خیلی‌ عالیه، که میتونید در خوردن اون تنوع داشته باشید. سودهای فراوانی‌ داره.

It has many benefits.

این فقط یک غذای خیلی‌ عالیه، که میتونید در خوردن اون تنوع داشته باشید. سودهای فراوانی‌ داره.

In fact, we have delicacy

در اصل ما هم غذاهایی داریم که شبیه این هستند؛ میگو، یه غذای خوشمزه که گران هم هست.

that's very much like this grasshopper:

در اصل ما هم غذاهایی داریم که شبیه این هستند؛ میگو، یه غذای خوشمزه که گران هم هست.

shrimps, a delicacy

در اصل ما هم غذاهایی داریم که شبیه این هستند؛ میگو، یه غذای خوشمزه که گران هم هست.

being sold at a high price.

در اصل ما هم غذاهایی داریم که شبیه این هستند؛ میگو، یه غذای خوشمزه که گران هم هست.

Who wouldn't like to eat a shrimp?

کیه که میگو رو دوست نداشته باشه؟

There are a few people who don't like shrimp,

معدود آدمایی هستن که میگو دوست ندارن، ولی‌ میگو یا خرچنگ، در واقع از یک گونه هستند.

but shrimp, or crabs,

معدود آدمایی هستن که میگو دوست ندارن، ولی‌ میگو یا خرچنگ، در واقع از یک گونه هستند.

or crayfish,

معدود آدمایی هستن که میگو دوست ندارن، ولی‌ میگو یا خرچنگ، در واقع از یک گونه هستند.

are very closely related.

معدود آدمایی هستن که میگو دوست ندارن، ولی‌ میگو یا خرچنگ، در واقع از یک گونه هستند.

They are delicacies.

اونا غذاهای خوشمزه اند برای ما.

In fact, a locust is a "shrimp" of the land,

در واقع ملخ میگوی زمینیه، که با رژیم غذایی ما هم سازگاری داره.

and it would make very good into our diet.

در واقع ملخ میگوی زمینیه، که با رژیم غذایی ما هم سازگاری داره.

So why are we not eating insects yet?

پس ما چرا هنوز حشرات رو نمیخوریم؟ خب این یک آمادگی ذهنی‌ می‌خواد.

Well that's just a matter of mindset.

پس ما چرا هنوز حشرات رو نمیخوریم؟ خب این یک آمادگی ذهنی‌ می‌خواد.

We're not used to it,

ما به اونا عادت نداریم، و اونا رو موجوداتی میدونیم که با ما خیلی‌ متفاوتند.

and we see insects as these organisms that are very different from us.

ما به اونا عادت نداریم، و اونا رو موجوداتی میدونیم که با ما خیلی‌ متفاوتند.

That's why we're changing the perception of insects.

به همین خاطر ما در حال تغییر در شناخت و درک حشرات هستیم.

And I'm working very hard with my colleague, Arnold van Huis,

من و همکارم، Arnold van Huis، داریم سعی‌ می‌کنیم به مردم بیاموزیم که حشرات چی‌ هستند،

in telling people what insects are,

من و همکارم، Arnold van Huis، داریم سعی‌ می‌کنیم به مردم بیاموزیم که حشرات چی‌ هستند،

what magnificent things they are,

که چه موجودات خارق‌العاده‌ای هستند، و چه کارای خارق‌العاده‌ای در طبیعت انجام میدن.

what magnificent jobs they do in nature.

که چه موجودات خارق‌العاده‌ای هستند، و چه کارای خارق‌العاده‌ای در طبیعت انجام میدن.

And in fact, without insects,

و در واقع بدون حشرات ما الان در این اتاق نبودیم.

we would not be here in this room,

و در واقع بدون حشرات ما الان در این اتاق نبودیم.

because if the insects die out,

چرا که اگر حشرات بمیرند، ما هم میمیریم، ولی‌ اگر ما بمیریم، حشرات بخوبی و خوشی‌ به زندگیشون ادامه میدهند.

we will soon die out as well.

چرا که اگر حشرات بمیرند، ما هم میمیریم، ولی‌ اگر ما بمیریم، حشرات بخوبی و خوشی‌ به زندگیشون ادامه میدهند.

If we die out, the insects will continue very happily.

چرا که اگر حشرات بمیرند، ما هم میمیریم، ولی‌ اگر ما بمیریم، حشرات بخوبی و خوشی‌ به زندگیشون ادامه میدهند.

(Laughter)

(خنده)

So we have to get used to the idea of eating insects.

پس ما باید به ایده خوردن حشرات عادت کنیم. شاید یکی‌ بگه خوب اونا الان خیلی‌ در‌دسترس نیستند.

And some might think, well they're not yet available.

پس ما باید به ایده خوردن حشرات عادت کنیم. شاید یکی‌ بگه خوب اونا الان خیلی‌ در‌دسترس نیستند.

Well they are.

البته دردسترس هم هستند.

There are entrepreneurs in the Netherlands that produce them,

در هلند کار‌آفرینانی داریم که به تولید آنها مشغولند، یکی‌ از اونها اینجا بین تماشاچیهاست،

and one of them is here in the audience,

در هلند کار‌آفرینانی داریم که به تولید آنها مشغولند، یکی‌ از اونها اینجا بین تماشاچیهاست،

Marian Peeters, who's in the picture.

Marian Peeters، که عکسش رو اینجا می‌بینید.

I predict that later this year, you'll get them in the supermarkets --

فکر می‌کنم آخر امسال، در سوپرمارکتها بتونید اونا رو بخرید --

not visible, but as animal protein

که مستقیم دیده نمیشند ولی‌ بعنوان پروتین حیوانی‌ در غذا بکار برده میشند.

in the food.

که مستقیم دیده نمیشند ولی‌ بعنوان پروتین حیوانی‌ در غذا بکار برده میشند.

And maybe by 2020,

و احتمالا تا ۲۰۲۰ شما اونا رو میخرید با فهم به اینکه میخواید حشره بخورید.

you'll buy them just knowing that this is an insect that you're going to eat.

و احتمالا تا ۲۰۲۰ شما اونا رو میخرید با فهم به اینکه میخواید حشره بخورید.

And they're being made in the most wonderful ways.

و اونها به بهترین نحو تولید میشن.

A Dutch chocolate maker.

یک هلندی تهیه کننده شکلات. (موزیک)

(Music)

یک هلندی تهیه کننده شکلات. (موزیک)

(Applause)

(تشویق)

So there's even a lot of design to it.

حتا می‌شه در تزئینات ازشون استفاده کرد. (خنده)

(Laughter)

حتا می‌شه در تزئینات ازشون استفاده کرد. (خنده)

Well in the Netherlands, we have an innovative Minister of Agriculture,

ما در هلند یه وزیر کشاورزی نو‌آور داریم که حشرات رو هم در منوی خودش در رستوران سفارتخانه قرار میده.

and she puts the insects on the menu

ما در هلند یه وزیر کشاورزی نو‌آور داریم که حشرات رو هم در منوی خودش در رستوران سفارتخانه قرار میده.

in her restaurant in her ministry.

ما در هلند یه وزیر کشاورزی نو‌آور داریم که حشرات رو هم در منوی خودش در رستوران سفارتخانه قرار میده.

And when she got all the Ministers of Agriculture of the E.U.

و هنگامی که همه وزیران اتحادیه اروپا اخیرا در Hague مهمونش بودن،

over to the Hague recently,

و هنگامی که همه وزیران اتحادیه اروپا اخیرا در Hague مهمونش بودن،

she went to a high-class restaurant,

اونا رو یه رستوران کلاس بالا برد و با هم غذای تهیه شده از حشرات رو خوردند.

and they ate insects all together.

اونا رو یه رستوران کلاس بالا برد و با هم غذای تهیه شده از حشرات رو خوردند.

It's not something that is a hobby of mine.

این فقط یه سرگرمی خصوصی برای من نیست، برعکس حسابی‌ شناخته شده ‌ست.

It's really taken off the ground.

این فقط یه سرگرمی خصوصی برای من نیست، برعکس حسابی‌ شناخته شده ‌ست.

So why not eat insects?

خب پس، کی‌ گفته که ما نباید حشره بخوریم؟ باید شخصا امتحانش کنین.

You should try it yourself.

خب پس، کی‌ گفته که ما نباید حشره بخوریم؟ باید شخصا امتحانش کنین.

A couple of years ago, we had 1,750 people all together

چند سال پیش، ۱۷۵۰ نفر توی یک میدان در شهر Wageningen جمع شدند و

in a square in Wageningen town,

چند سال پیش، ۱۷۵۰ نفر توی یک میدان در شهر Wageningen جمع شدند و

and they ate insects at the same moment,

همه با هم حشره خوردند، اون موقع این یه خبر بزرگ بود.

and this was still big, big news.

همه با هم حشره خوردند، اون موقع این یه خبر بزرگ بود.

I think soon it will not be big news anymore when we all eat insects,

فکر میکنم اگه همه ما شروع به خوردن حشرات بکنیم این دیگه خبر بزرگی‌ نخواهد بود،

because it's just a normal way of doing.

چون یه چیز معمولی میشه.

So you can try it yourself today,

پس شما میتونید از امروز شروع کنید، و من بهتون میگم نوش جان.

and I would say, enjoy.

پس شما میتونید از امروز شروع کنید، و من بهتون میگم نوش جان.

And I'm going to show to Bruno some first tries,

من به Bruno امتحان کردنش رو نشون میدم، و اون میتونه اولین گازشو بزنه.

and he can have the first bite.

من به Bruno امتحان کردنش رو نشون میدم، و اون میتونه اولین گازشو بزنه.

(Applause)

(تشویق)

Bruno Giussani: Look at them first. Look at them first.

Bruno: اول بهشون نگاه کن. اول بهشون نگاه کن.

Marcel Dicke: It's all protein.

Marcel: همش پروتینه.

BG: That's exactly the same [one] you saw in the video actually.

Bruno: این دقیقا همونیه که توی ویدئو دیدیش. و به نظر خوشمزه میاد.

And it looks delicious.

Bruno: این دقیقا همونیه که توی ویدئو دیدیش. و به نظر خوشمزه میاد.

They just make it [with] nuts or something.

فقط با گردو، بادام یا همچین چیزی ساختنش.

MD: Thank you.

Marcel: ممنون.

(Applause)

(تشویق)