Steve Jurvetson: The joy of rockets

استیو جوروتسون درباره مدل سازی فن پرتاب موشک

Translator: Mina Arabkhedri Reviewer: Behrad Tehrani

By day, I'm a venture capitalist.

روزانه، من یک سرمایه گذار هستم. در تعطیلات آخر هفته، عاشق موشک ها هستم.

On weekends, I love rockets.

عکاسی را دوست دارم، راکت ها را دوست دارم،

I love photography, I love rockets.

I'm going to talk about a hobby that can scale

و من قصد دارم با شما در مورد یک سرگرمی که می تواند قیاسی باشد صحبت کنم

و نشانتان بدهم بعضی از عکس هایی که در طول سال ها گرفته ام

and show you photos I've taken over the years

با بچه هایی مثل این ها، بچه هایی که امیدوارم رشد کنند تا به موشک سازی عشق بورزند،

with kids like these, that hopefully will grow up to love rocketry

و در نهایت شاید به یک ریچارد برانسون یا دیاماندیس تبدیل شوند.

and eventually become a Richard Branson or Diamandis.

My son designed a rocket that became stable, a golf ball rocket.

پسرم موشکی طراحی کرد که استوار و پایدار بود --

یک موشک به شکل توپ گلف. به نظر من این یک آزمایش بسیار جالب بود

I thought it was quite an interesting experiment

بر مبنای علم موشک سازی

in the principles of rocket science.

و اون مانند یک کمان مستقیم پرواز می کند.

And it flies straight as an arrow.

Baking soda and vinegar.

لیموناد و سرکه.

Night shots are beautiful,

پرتاب های شبانه زیبا هستند،

piercing the Big Dipper and the Milky Way.

که در دُب اکبر و کهکشان راه شیری نفوذ می کنند.

2-stage rockets with video cameras on them,

موشک های دو مرحله ای، موشک هایی که دوربین های فیلمبرداری رویشان سوار است،

کامپیوتر های همراه پروازشان را کنترل می کنند.

onboard computers logging their flights, rocket gliders that fly back to Earth.

راکت گلایدرهایی که به سمت زمین برمی گردند.

I use RockSim to simulate flights before they go

من از "راکسیم" برای شبیه سازی پروازها قبل از انجامشان، استفاده می کنم

که ببینم آیا آن ها فراصوت را خواهند شکست یا خیر،

to see if they'll break supersonic,

then fly them with onboard computers to verify performance.

و بعد به پروازشان در می آورم به همراه کامپیوترهای متصل تا عملکردشان را محک بزنم.

To launch the big stuff, you go to the middle of nowhere:

اما برای پرتابِ چیزهای خیلی گُنده، باید رفت به دشت برهوت --

"کویر سنگ سیاه"، جایی که چیزهای خطرناک در آن اتفاق می افتد.

Black Rock Desert, where dangerous things happen.

و هرچه بچه ها بزرگ تر می شوند، موشک ها بزرگ تر می شوند.

The boys and the rockets get bigger.

و از موتورها استفاده می کنند

They use motors used on cruise-missile boosters.

آنها به معنای واقعی کلمه، موتورها را برای تقویت موشک ها استفاده می کنند.

They rumble the belly and leave even photographers in awe,

آن ها انسان را به لزره در می آوردند و حتی عکاسان نیز در حیرت می مانند

watching the spectacle.

وقتی این نمایش پرشکوه را می ببیند.

These rockets use experimental motors like nitrous oxide.

این موشک ها از موتورهای آزمایشی مثل اکسید نیتروژن استفاده می کنند.

They use solid propellant most frequently.

آن ها بیش تر وقت ها از پیشران های استوار استفاده می کنند.

It's a strange kind of love.

این یک نوع عجیب عشق است.

RocketMavericks.com with my photos, if you want to learn about this,

ما سایت Rocketmavericks.com [موشک های تک رو.کام] را که شامل عکس های من است داریم،

اگر می خواهید بیش تر در این باره بدانید -- سهیم شوید، یک تماشاچی باشید.

participate, be a spectator.

We had to call it Rocket Mavericks.

تک رو. ما ناچار شدیم اسمش را تک رو بگذاریم.

This one was great, went to 100,000 feet -- but didn't quite.

این خیلی عالی بود. این تا 100،000 پا رفت،

اما نه کاملا -- راستش، اون 11 پا رفت درون خاک رس محکم،

Actually, it went 11 feet into solid clay and became a bunker-buster.

و شد یک پناهگاه شکن،

داشت خاک رس را حفاری می کرد -- باید بیرون کشیده می شد.

It had to be dug out.

Rockets often spiral out of control if you put too much propellant in them.

موشک ها خیلی وقت ها از کنترل خارج می شوند اگر شما پیشران خیلی زیادی در آن ها قرار بدهید.

این یک مسابقه ی کشیدن بود.

Here was a drag race.

شما می توانید ببینید که در شب در یک ثانیه چه اتفاقی اقتاد،

At night you can see what happened in a second;

در روز ما این ها را کوسه های خشکی می نامیم.

in daytime, we call them land sharks.

Sometimes they just explode before your eyes or come down supersonic.

بعضی وقت ها آن ها یک دفعه در مقابل چشمانتان منفجر می شوند، یا به صورت فراصوت سقوط می کنند.

(صدای خنده)

(Laughter)

To take this shot, I did what I often do, which is go way beyond the pads,

برای این که این عکس را بگیرم، همان کاری را می کنم که همیشه انجام می دهم،

و آن این است که از جاده فرا تر بروم به جایی که هیچ یک از دیگر تماشاگران نیستند.

where none of the spectators are.

و اگر بتوانیم این ویدئو را پخش کنیم، من نشانتان می دهم که چه شد

And if we can run the video, I'll show you what it took

تا بتوان این عکس فوق العاده را گرفت.

to get this DreamWorks shot.

(Video) Voices: Woo-hoo! Yeah. Nice.

ویدئو: صداها: آره. آفرین.

Steve Jurvetson: They realize the computer failed, they're yelling "Deploy!"

استیو جوروستون: این کمیابه. این جا وقتی است که متوجه شدند که کامپیوتر از کار افتاده است.

آن ها فریاد می زند که پخش شود. آن ها فریاد می زند که پخش شود. صداها: ای وای.

(Video) Man: Oh, shit.

SJ: This is when they realize everything's gone haywire.

الف.ج: این جا وقتی است که اون ها متوجه می شوند که همه چیز که روی موشک سوار است از کنترل خارج شده است.

صداها: اون داره پرتاب می شه. ای وای.

(Video) Man: It's going ballistic.

الف.ج: و من دیگه ساکت می شوم.

صداها: نه.

SJ: I'll just be quiet.

(Video) Woman: No!

Come on, come on, come on.

بالا، بالا، بالا.

SJ: And that's me over there, taking photos the whole way.

الف.ج: و اون من هستم آن جا، در همه مدت داشتم عکس می گرفتم.

Things often go wrong.

بیش تر وقت ها مشکلاتی به وجود می آید.

Some people watch this because of a NASCAR-like fascination

بعضی مردم این برنامه را برای شیفتگی NASCAR اش تماشا می کنند

with things bumping and grinding.

به خاطر تکان های ناگهانی اش، ساییده شدنش، و چتر نجاتی که می سوزد در حال سقوط --

Burning the parachute as it fell. That was last weekend.

این آخر-هفته ی گذشته بود.

این یکی رفت بالا، فراصوت را هم گذراند، باله اش پاره شد،

This guy went up, went supersonic, ripped the fin can off.

در آسمان تجزیه شد،

The art sale in the sky.

و یک تکه ی گُنده ی فلزی سوزانش برگشت.

A burning metal hunk coming back.

These things dropped down from above all through the weekend

این چیزها در طول آخر-هفته از بالا سقوط کردند

بعد از این پرتاب موشک، بعد از پرتاب بعدی، بعد از پرتاب دیگر.

of rocket launch after rocket launch.

این یک هماهنگی است که شما نمی توانید تصور کنید.

It's a cadence you can't quite imagine.

و در بسیاری جهات، من سعی می کنم که اتفاقات ناگوار را ثبت کنم --

I try to capture the mishaps; it's a challenge in photography

این چالش عکاسی است وقتی این چیزها با هم اتفاق می افتند

when these things take place in a fraction of a second.

در کسری از ثانیه.

Why do it? For things like this:

چرا این کار را انجام می دهند؟ برای چیزهایی مثل این:

Gene from Alabama drives out there

ژین از آلاباما می آید به این جا

with this rocket he's built with X-ray sensors, video cameras,

با آن موشکی که ساخته، که شامل حسگرهای اشعه ی ایکس و دوربین های ویدئویی است،

festooned with electronics.

زینت شده با وسایل الکترونیکی، و موفق می شود که 100،000 پا برود،

He succeeds getting to 100,000 feet,

leaving the atmosphere, seeing a thin blue line of space.

از اتمسفر بگذرد، و خط نازک آبی رنگی از فضا را ببیند.

آن این عکسِ باورنکردی است --

It is this breathtaking image -- success, of course -- that motivates us

موفقیت، البته -- مشوق ما است.

and motivates kids to follow and understand rocket science,

و بچه ها را تشویق می کند که به دنبال علم موشک سازی بروند و آن را بیاموزند،

understand the importance of physics and math

و اهمیت فیزیک و ریاضی را درک کنند،

and, in many ways, to have that awe at exploration

و در بسیاری جهات به نوعی آن حس حیرت را داشته باشند در اکتشافِ

مرزهای ناشناخته.

of the frontiers of the unknown.

Thank you.

ممنون.

(Applause)

(صدای تشویق)