The opportunity of adversity | Aimee Mullins

فرصت در دل مشکلات

650,317 views ・ 2010-02-19

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: naghme effat Reviewer: Behrad Tehrani
00:17
I'd like to share with you a discovery that I made a few months ago
0
17260
5000
علاقمندم نتیجه ای را که چند ماه قبل به دست آوردم با شما در میان بگذارم
00:22
while writing an article for Italian Wired.
1
22260
3000
هنگامی که مشغول نوشتن مقاله ای در نشریه "ایتالین وایرد"بودم
00:25
I always keep my thesaurus handy whenever I'm writing anything,
2
25260
3000
من هر جا که مشغول نوشتن چیزی باشم فرهنگ لغتم را کنار دستم دارم
00:28
but I'd already finished editing the piece,
3
28260
3000
امادر حال حاظر ویرایش آن متن را تمام کرده ام
00:31
and I realized that I had never once in my life
4
31260
3000
و فهمیدم که من هیچ وقت در زندگیم
00:34
looked up the word "disabled" to see what I'd find.
5
34260
4000
به مفهوم کلمه ناتوان دقت نکرده بودم
00:38
Let me read you the entry.
6
38260
3000
اجازه بدهید معانی واژه را برایتان بخوانم(از فرهنگ وبستر 1982)
00:41
"Disabled, adjective: crippled, helpless, useless, wrecked,
7
41260
8000
ناتوان, "صفت":,فلج,درمانده,به درد نخور,خسته
00:49
stalled, maimed, wounded, mangled, lame, mutilated,
8
49260
7000
بی انرژی,معیوب,مجروح,متلاشی شده,فلج,ناقص
00:56
run-down, worn-out, weakened, impotent, castrated, paralyzed, handicapped,
9
56260
10000
بیمار,خسته,ضعیف,عاجز,عقیم,فلج,معلول
01:06
senile, decrepit, laid-up, done-up, done-for, done-in
10
66260
6000
سالخورده,فرتوت,از کار افتاده,شکست خورده,بی رمق
01:12
cracked-up, counted-out;
11
72260
4000
در هم شکسته, طرد شده
01:16
see also hurt, useless and weak.
12
76260
4000
همچنین نگاه کنید به معانی واژه های مصدوم,بی فایده و ضعیف
01:20
Antonyms, healthy, strong, capable."
13
80260
6000
و متضاد آنها سالم,قوی ,توانا
01:26
I was reading this list out loud to a friend and at first was laughing,
14
86260
4000
من داشتم این لیست را با صدای بلند برای یکی از دوستانم می خواندم, ما در ابتدا خندیدیم
01:30
it was so ludicrous,
15
90260
2000
خیلی خنده دار بود
01:32
but I'd just gotten past "mangled," and my voice broke,
16
92260
5000
اما همین که از کلمه " متلاشی شده" رد شدم ,صدایم لرزید
01:37
and I had to stop and collect myself
17
97260
3000
من مجبور شدم مکث کنم تا بتوانم در برابر
01:40
from the emotional shock and impact that the assault from these words unleashed.
18
100260
9000
احساسات ناگهانی و تاثیر هجوم این کلمات به خودم مسلط شوم
01:50
You know, of course, this is my raggedy old thesaurus
19
110260
3000
البته می دونید ,این از یک فرهنگ لغت کهنه و قدیمی من است
01:53
so I'm thinking this must be an ancient print date, right?
20
113260
3000
فکر می کردم تاریخ چاپ آن باید خیلی قدیمی باشد
01:56
But, in fact, the print date was the early 1980s,
21
116260
5000
اما در واقع تاریخ چاپ آن مربوط با اوایل دهه 80 است
02:01
when I would have been starting primary school
22
121260
2000
وقتی که من داشتم مدرسه ابتدایی را شروع می کردم
02:03
and forming an understanding of myself outside the family unit
23
123260
4000
و در حال شکل دادن شناختی از خودم خارج از محیط خانواده بودم
02:07
and as related to the other kids and the world around me.
24
127260
3000
در ارتباط با بچه های دیگر و دنیای اطرافم
02:10
And, needless to say, thank God I wasn't using a thesaurus back then.
25
130260
5000
و نیازی به گفت نیست که خدارا شکر من در آن زمان از فرهنگ لغت استفاده نمی کردم
02:15
I mean, from this entry, it would seem that I was born into a world
26
135260
6000
منظورم اینه که بر اساس این نوشته اینطور به نظر می رسید که من در دنیایی متولد می شدم
02:21
that perceived someone like me
27
141260
2000
که درک آن از کسی مانند من
02:23
to have nothing positive whatsoever going for them,
28
143260
5000
این است که هیچ چیز مثبتی ندارد که برازنده آن باشد
02:28
when in fact, today I'm celebrated for the opportunities and adventures
29
148260
6000
در حالی که در واقع امروز من به خاطر ماجراجویی ها و فرصت هایی که در زندگی
02:34
my life has procured.
30
154260
2000
به دست آورده ام مشهور هستم
02:36
So, I immediately went to look up the 2009 online edition,
31
156260
6000
بنابراین ,من فورا به سراغ ویرایش آنلاین سال 2009 رفتم
02:42
expecting to find a revision worth noting.
32
162260
4000
و انتظار داشتم چیزی پیدا کنم که ارزش نوشتن داشته باشد
02:46
Here's the updated version of this entry.
33
166260
3000
این نسخه به روز شده همان متن است
02:49
Unfortunately, it's not much better.
34
169260
3000
متاسفانه خیلی بهتر نشده است
02:52
I find the last two words under "Near Antonyms," particularly unsettling:
35
172260
6000
این دو کلمه آخر را به عنوان متضاد کلمه "ناتوان" دیدم, نگران کننده است
02:58
"whole" and "wholesome."
36
178260
3000
"کامل " و "سالم"
03:02
So, it's not just about the words.
37
182260
3000
خب , نگرانی من فقط به خاطر کلمات نیست
03:05
It's what we believe about people when we name them with these words.
38
185260
4000
این چیزی است که ما در مورد مردم باور داریم وقتی که آنها را با این کلمات نامگذاری می کنیم
03:09
It's about the values behind the words, and how we construct those values.
39
189260
5000
این در مورد ارزشهای پنهان شده در کلمات است ,و اینکه چطور این ارزشها را ساخته ایم
03:14
Our language affects our thinking and how we view the world
40
194260
4000
زبان ما بر طرز فکر ما و طرز نگاه ما به دنیا اثر می گذارد
03:18
and how we view other people.
41
198260
3000
و اینکه چطور آدمهای دیگر را می بینیم
03:21
In fact, many ancient societies, including the Greeks and the Romans,
42
201260
3000
خیلی از جوامع باستانی مثل یونان و روم
03:24
believed that to utter a curse verbally was so powerful,
43
204260
5000
اعتقاد داشتند گفتن یک سوگند به صورت شفاهی تاثیر بیشتری دارد
03:29
because to say the thing out loud brought it into existence.
44
209260
6000
زیرا گفتن چیزی با صدای بلند آن را به واقعیت تبدیل می کند
03:35
So, what reality do we want to call into existence:
45
215260
5000
خب, ما می خواهیم چه چیزی را به واقعیت تبدیل کنیم
03:40
a person who is limited, or a person who's empowered?
46
220260
5000
یک آدم محدود یا یک آدم قدرتمند؟
03:46
By casually doing something as simple as naming a person, a child,
47
226260
6000
با سر سری انجام دادن کاری به سادگی نام گذاری یک فرد,یک کودک
03:52
we might be putting lids and casting shadows on their power.
48
232260
7000
ممکن است توانایی های آنها را سرکوب کنیم
03:59
Wouldn't we want to open doors for them instead?
49
239260
4000
آیا ما به جای این کار نمی خواهیم فرصت هایی را برای آنها فراهم کنیم؟
04:03
One such person who opened doors for me was my childhood doctor
50
243260
3000
چنین شخصی که فرصتی را در زندگی من ایجاد کرد پزشک زمان کودکیم بود
04:06
at the A.I. duPont Institute in Wilmington, Delaware.
51
246260
5000
در موسسه ا.آی .دپاند در ویلمینگتون,دلاور
04:11
His name was Dr. Pizzutillo,
52
251260
3000
اسم او دکتر پیتزاتیلو است
04:14
an Italian American, whose name, apparently,
53
254260
2000
یک اسم ایتالیایی-آمریکایی
04:16
was too difficult for most Americans to pronounce,
54
256260
2000
و چون تلفظ این اسم برای بیشتر آمریکایی ها مشکل بود
04:18
so he went by Dr. P.
55
258260
2000
او اسم دکتر "پی" را برای خودش انتخاب کرد
04:20
And Dr. P always wore really colorful bow ties
56
260260
4000
دکتر پی همیشه پاپیون های رنگی می بست
04:24
and had the very perfect disposition to work with children.
57
264260
5000
و هنگام کار کردن با بچه ها رفتاری دوستانه داشت
04:30
I loved almost everything about my time spent at this hospital,
58
270260
5000
من تقریبا از تمام مدتی که در بیمارستان بودم لذت می بردم
04:35
with the exception of my physical therapy sessions.
59
275260
4000
البته به جز جلسات فیزیو تراپی ام
04:39
I had to do what seemed like innumerable repetitions of exercises
60
279260
4000
من مجبور بودم تمریناتی را با نوارهای سفت پلاستیکی به تعدادی
04:43
with these thick, elastic bands -- different colors,
61
283260
4000
که به نظرم بی شمار میامد انجام بدهم
04:47
you know -- to help build up my leg muscles,
62
287260
4000
این کار به تقویت ماهیچه های پای من کمک می کرد
04:51
and I hated these bands more than anything --
63
291260
2000
و من از این نوار ها بیشتر از هر چیزی متنفر بودم
04:53
I hated them, had names for them. I hated them.
64
293260
3000
از آنها متنفر بودم,برایشان اسم گذاشته بودم, از آنها متنفر بودم
04:56
And, you know, I was already bargaining, as a five year-old child,
65
296260
4000
میدونید,من که اون موقع یک بچه پنج ساله بودم با دکتر پی چانه می زدم
05:00
with Dr. P to try to get out of doing these exercises,
66
300260
3000
تا بتوانم از انجام دادن آن تمرینات شانه خالی کنم
05:03
unsuccessfully, of course.
67
303260
2000
البته ناموفق بودم
05:05
And, one day, he came in to my session --
68
305260
5000
تا اینکه یک روز,او به یکی از جلسات فیزیو تراپی من آمد
05:10
exhaustive and unforgiving, these sessions --
69
310260
4000
همان جلسات خسته کننده و نا خوشایند
05:14
and he said to me, "Wow. Aimee, you are such a strong and powerful little girl,
70
314260
6000
او به من گفت :واو, امی, تو چه دختر کوچولو قوی و پر زوری هستی
05:20
I think you're going to break one of those bands.
71
320260
3000
من فکر می کنم امروز می خوای یکی از این نوارها را پاره کنی
05:23
When you do break it, I'm going to give you a hundred bucks."
72
323260
3000
هر وقت که پاره اش کردی من به تو 100 دلار می دهم
05:26
Now, of course, this was a simple ploy on Dr. P's part
73
326260
4000
البته این یکی از ترفندهای ساده دکتر پی بود
05:30
to get me to do the exercises I didn't want to do
74
330260
3000
تا منو ترغیب کنه تمریناتی را انجام بدهم که
05:33
before the prospect of being the richest five-year-old in the second floor ward,
75
333260
5000
تا قبل از اینکه قرار باشه پولدارترین بچه پنج ساله طبقه دوم بیمارستان بشم دوست نداشتم انجام بدم
05:38
but what he effectively did for me was reshape an awful daily occurrence
76
338260
8000
اما کاری که او به طور موثر انجام داد,تبدیل یک اتفاق وحشتناک روزانه به یک
05:46
into a new and promising experience for me.
77
346260
4000
فعالیت جدید و امید بخش برای من بود
05:50
And I have to wonder today to what extent his vision
78
350260
4000
من امروز در شگفتم که چقدر دیدگاه او
05:54
and his declaration of me as a strong and powerful little girl
79
354260
6000
و نظر او در مورد من به عنوان یک دختر کوچولو قوی و پر زور
06:00
shaped my own view of myself
80
360260
2000
نگاه من به خودم را
06:02
as an inherently strong, powerful and athletic person well into the future.
81
362260
6000
به عنوان یک فرد ذاتا قوی,نیرومند و ورزشکار در آینده شکل داد
06:08
This is an example of how adults in positions of power
82
368260
3000
این یک مثال بود از اینکه چطور بزرگسالانی که در جایگاه قدرت هستند
06:11
can ignite the power of a child.
83
371260
4000
می توانند نیروی یک کودک را شعله ور کنند
06:15
But, in the previous instances of those thesaurus entries,
84
375260
4000
اما با توجه با مثال قبلی از معانی فرهنگ لغت
06:19
our language isn't allowing us to evolve into the reality that we would all want,
85
379260
7000
زبان ما اجازه نمی دهد با واقعیتی درگير شويم که همه ما آن را می خواهیم
06:26
the possibility of an individual to see themselves as capable.
86
386260
6000
امکان اینکه هر کسی خودش را به عنوان یک فرد توانا ببیند
06:32
Our language hasn't caught up with the changes in our society,
87
392260
5000
زبان ما با تغییراتی که در جامعه اتفاق افتاده هماهنگ نشده است
06:37
many of which have been brought about by technology.
88
397260
3000
خیلی از تغییراتی که به واسطه تکنولوژی انفاق افتاده اند
06:40
Certainly, from a medical standpoint,
89
400260
2000
بدون شك از نظر پزشكي
06:42
my legs, laser surgery for vision impairment,
90
402260
6000
پاهای من, عمل لیزر برای درمان اختلالات بینایی
06:48
titanium knees and hip replacements for aging bodies
91
408260
3000
مفاصل تيتانيومي ران و زانو براي افراد سالخورده
06:51
that are allowing people to more fully engage with their abilities,
92
411260
3000
چيزهايي هستند كه به آدمها اجازه مي دهند تا بتوانند هر چه بيشتر از توانايي هايشان استفاده كنند
06:54
and move beyond the limits that nature has imposed on them --
93
414260
6000
و بتوانند بر محدوديت هايي كه طبيعت به آنها اجبار كرده است غلبه كنند
07:00
not to mention social networking platforms
94
420260
3000
علاوه بر این امروزه شبکه های اجتماعی وجود دارند
07:03
allow people to self-identify, to claim their own descriptions of themselves,
95
423260
5000
که به انسانها کمک می کند تا خودشان را بهتر بشناسند و به دنبال تصویری که از خود ساخته اند باشند
07:08
so they can go align with global groups of their own choosing.
96
428260
5000
بنابراین آنها می توانند با گروه های جهانی که خودشان انتخاب کردند همراه شوند
07:13
So, perhaps technology is revealing more clearly to us now
97
433260
4000
بنابراين شايد امروز تكنولوژي دارد چيزي را براي ما آشكار مي كند
07:17
what has always been a truth:
98
437260
3000
كه هميشه وجود داشته است
07:20
that everyone has something rare and powerful to offer our society,
99
440260
7000
اينكه هر كسي چيزي منحصر به فرد و قوي دارد كه به جامعه ارائه كند
07:28
and that the human ability to adapt is our greatest asset.
100
448260
5000
و اينكه توانايي انسان در سازگار شدن بزرگترين دارايي ماست
07:33
The human ability to adapt, it's an interesting thing,
101
453260
3000
توانايي انسان در سازگار شدن چيز جالبي است
07:36
because people have continually wanted to talk to me about overcoming adversity,
102
456260
6000
مردم هميشه مي خواهند كه بامن در مورد غلبه كردن بر مشكلات صحبت كنند
07:42
and I'm going to make an admission:
103
462260
3000
من مي خواهم به چيزي اعتراف كنم
07:45
This phrase never sat right with me,
104
465260
2000
اين اصطلاح هيچ وقت براي من قابل قبول نبوده است
07:47
and I always felt uneasy trying to answer people's questions about it,
105
467260
4000
هيچ وقت از جواب دادن به اين سوال احساس راحتي نمي كردم
07:51
and I think I'm starting to figure out why.
106
471260
4000
فكر مي كنم دارم دليل آن را مي فهمم
07:55
Implicit in this phrase of "overcoming adversity"
107
475260
4000
مفهوم ضمني كه در عبارت غلبه بر سختي ها پنهان شده است
07:59
is the idea that success, or happiness,
108
479260
4000
اين است كه موفقيت یا شادی
08:03
is about emerging on the other side of a challenging experience
109
483260
3000
بعد از عبور از تجربه های سخت و چالش ها پدیدار می شوند
08:06
unscathed or unmarked by the experience,
110
486260
5000
و نشانه ای از آن تجربه با خود ندارند
08:11
as if my successes in life have come about from an ability
111
491260
4000
موفقیت های من در زندگی در نتیجه داشتن یک توانایی بود
08:15
to sidestep or circumnavigate the presumed pitfalls of a life with prosthetics,
112
495260
5000
توانایی نادیده گرفتن مشکلات فرضی زندگی با یک عضو مصنوعی
08:20
or what other people perceive as my disability.
113
500260
3000
و توجه نکردن به آنچه مردم در مورد ناتوانی من فکر می کردند
08:23
But, in fact, we are changed. We are marked, of course, by a challenge,
114
503260
6000
اما در واقع,ما تغییر کرده ایم . همه ما با چالش هایی که از سر گذراندیم شناخته شده ایم
08:29
whether physically, emotionally or both.
115
509260
3000
چه فیزیکی ,چه احساسی یا هر دو
08:32
And I'm going to suggest that this is a good thing.
116
512260
3000
من می خواهم بگویم که این چیز خوبی است
08:35
Adversity isn't an obstacle that we need to get around
117
515260
4000
سختی ها مثل یک مانع نیستند که مجبور باشیم
08:39
in order to resume living our life.
118
519260
3000
برای ادامه زندگی از آن عبور کنیم
08:42
It's part of our life.
119
522260
3000
این مثل قسمتی از زندگی ماست
08:45
And I tend to think of it like my shadow.
120
525260
3000
من می خواهم آن را مثل سایه خودم تصور کنم
08:48
Sometimes I see a lot of it, sometimes there's very little,
121
528260
3000
بعضی وقتها مقدار زیادی از آن را می بینم بعضی وقتا مقدار کمی
08:51
but it's always with me.
122
531260
2000
اما آن همیشه با من است
08:53
And, certainly, I'm not trying to diminish the impact, the weight, of a person's struggle.
123
533260
7000
مطمئنا من نمی خواهم که اثر یا وزن تلاش تلاش انسان ها را نادیده بگیرم
09:00
There is adversity and challenge in life,
124
540260
3000
سختی و چالش ها در زندگی وجود دارد
09:03
and it's all very real and relative to every single person,
125
543260
3000
این واقعیتی است که برای هر کسی اتفاق افتاده
09:06
but the question isn't whether or not you're going to meet adversity,
126
546260
4000
اما مسئله این نیست که آیا شما با سختی ها رو به رو خواهید شد یا نه
09:10
but how you're going to meet it.
127
550260
3000
بلکه مهم این است که چطور با آنها برخورد کنید
09:13
So, our responsibility is not simply shielding those we care for from adversity,
128
553260
7000
بنابراین,مسئولیت ما تنها این نیست که از کسانی که برایمان مهم هستند در برابر سختی ها محافظت کنیم
09:20
but preparing them to meet it well.
129
560260
3000
بلکه ما باید آنها را برای مواجهه با سختی ها آماده کنیم
09:23
And we do a disservice to our kids
130
563260
4000
ما به کودکانمان خیانت می کنیم وقتی
09:27
when we make them feel that they're not equipped to adapt.
131
567260
7000
کاری می کنیم تا احساس کنند نمی توانند با شرایط هماهنگ شوند
09:34
There's an important difference and distinction
132
574260
3000
اختلاف مهمی بین این دو تعریف وجود دارد
09:37
between the objective medical fact of my being an amputee
133
577260
5000
که من از نظر پزشکی ناقص العضو هستم
09:42
and the subjective societal opinion of whether or not I'm disabled.
134
582260
6000
و اینکه آیا از نظر جامعه من یک آدم معلول هستم یا نه؟
09:48
And, truthfully, the only real and consistent disability I've had to confront
135
588260
5000
صادقانه بگم تنها یک ناتوانی واقعی وجود دارد که من مجبورم با آن روبه رو شوم
09:53
is the world ever thinking that I could be described by those definitions.
136
593260
5000
و آن طرز فکر دنیاست که من می توانم با این تعاریف توصیف شوم
09:59
In our desire to protect those we care about
137
599260
3000
ما تمایل داریم از عزیزانمان محافظت کنیم
10:02
by giving them the cold, hard truth about their medical prognosis,
138
602260
4000
چه با گفتن حقیقت سرد و تلخی در مورد وضعیت بهبودیشان
10:06
or, indeed, a prognosis on the expected quality of their life,
139
606260
4000
چه با ایجاد انگیزه بهبودی برای رسیدن به کیفیتی که ما از زندگی آنها انتظار داریم
10:10
we have to make sure that we don't put the first brick in a wall
140
610260
4000
در هر صورت باید مطمئن باشیم در این روند چیزی را پایه گذاری نمی کنیم
10:14
that will actually disable someone.
141
614260
3000
که منجر به ناتوان کردن آنها شود
10:19
Perhaps the existing model of only looking at what is broken in you
142
619260
5000
شاید الگوی موجود که تنها بر چیزی که در شما شکسته است تمرکز می کند
10:24
and how do we fix it, serves to be more disabling to the individual
143
624260
4000
و به جای اینکه به آسیب شناسی مشکل بپردازد به دنبال راهی برای درست کردن آن است
10:28
than the pathology itself.
144
628260
3000
باعث ناتوان تر شدن افراد می شود
10:31
By not treating the wholeness of a person,
145
631260
5000
با نادیده گرفتن سلامت یک فرد
10:36
by not acknowledging their potency,
146
636260
2000
با توجه نکردن به پتانسیلهای او
10:38
we are creating another ill on top of whatever natural struggle they might have.
147
638260
7000
ما بیماری دیگری را در راس چیزی که شاید آنها به طور طبیعی درگیرش باشند ایجاد می کنیم
10:45
We are effectively grading someone's worth to our community.
148
645260
6000
ما میزان ارزشمندی هر کسی را در جامعه تعیین می کنیم
10:51
So we need to see through the pathology
149
651260
3000
پس لازم است که از آسیب شناسی
10:54
and into the range of human capability.
150
654260
5000
و محدوده توانایی های انسان آگاه باشیم
11:00
And, most importantly, there's a partnership
151
660260
4000
و مهمتر از همه مشارکتی وجود دارد
11:04
between those perceived deficiencies
152
664260
2000
بین کسانی که نقص ها را درک می کنند
11:06
and our greatest creative ability.
153
666260
3000
و توانایی خلاقیت ما
11:09
So it's not about devaluing, or negating, these more trying times
154
669260
5000
پس این شامل بی ارزش کردن و حذف کردن نمی شود
11:14
as something we want to avoid or sweep under the rug,
155
674260
4000
یعنی چیزهایی که ما سعی می کنیم از آنها اجتناب کرده و نادیده بگیریم
11:18
but instead to find those opportunities wrapped in the adversity.
156
678260
6000
به جای اینکه فرصت های پنهان شده در آن ها را پیدا کنیم
11:24
So maybe the idea I want to put out there is
157
684260
2000
بنابراین نتیجه ای که من می خواهم بگیرم این است که
11:26
not so much overcoming adversity
158
686260
5000
بیش از این نخواهید که بر مشکلات غلبه کنید
11:31
as it is opening ourselves up to it,
159
691260
4000
زیرا آنها فرصت هایی را برای ما ایجاد می کنند
11:35
embracing it,
160
695260
3000
آنها را در آغوش بگیرید
11:38
grappling with it,
161
698260
2000
با آنها گلاویز شوید
11:40
to use a wrestling term,
162
700260
2000
این یک اصلاح کشتی گیری است
11:42
maybe even dancing with it.
163
702260
4000
حتی با آنها برقصید
11:46
And, perhaps, if we see adversity as natural, consistent and useful,
164
706260
8000
شاید اگر به مشکلات به عنوان یک اتفاق طبیعی,ثابت و مفید نگاه کنیم
11:54
we're less burdened by the presence of it.
165
714260
3000
با ظهور آنها کمتر دچار مشکل شویم
11:57
This year we celebrate the 200th birthday of Charles Darwin,
166
717260
3000
امسال ما دویستمین سالگرد تولد داروین را جشن گرفتیم
12:00
and it was 150 years ago, when writing about evolution,
167
720260
4000
150 سال پیش وقتی که داروین مشغول نوشتن نظریه تکاملی خود بود
12:04
that Darwin illustrated, I think, a truth about the human character.
168
724260
5000
از نظر من حقیقتی را در مورد ویژگیهای انسان شرح داد
12:09
To paraphrase: It's not the strongest of the species that survives,
169
729260
4000
او گفت: انسان نه قوی ترین موجود بین نجات یافتگان است
12:13
nor is it the most intelligent that survives;
170
733260
3000
نه باهوش ترین آنها
12:16
it is the one that is most adaptable to change.
171
736260
5000
بلکه او هنگام تغییرات وفق پذیر ترین گونه موجودات است
12:21
Conflict is the genesis of creation.
172
741260
4000
تعارض اساس آفرینش است
12:26
From Darwin's work, amongst others, we can recognize that
173
746260
3000
از نظریه داروین می توانیم بفهمیم که
12:29
the human ability to survive and flourish
174
749260
5000
توانایی انسان برای نجات و پیشرفت
12:34
is driven by the struggle of the human spirit through conflict
175
754260
5000
بر اساس میزان تلاشی است که در نبرد با تعابیر و تفاسیر می کند به دست مي آيد
12:39
into transformation.
176
759260
2000
.
12:41
So, again, transformation, adaptation, is our greatest human skill.
177
761260
6000
بنابراین تکرار می کنم ,تغییر کردن و سازگار شدن بزگترین مهارت ما انسان هاست
12:48
And, perhaps, until we're tested, we don't know what we're made of.
178
768260
6000
شاید تا زمانی که مورد آزمایش قرار نگرفته باشیم به توانایی هایمان پی نبریم
12:54
Maybe that's what adversity gives us:
179
774260
2000
شاید چیزی که مشکلات به ما می دهند
12:56
a sense of self, a sense of our own power.
180
776260
3000
شناخت از خود و شناخت تواناییهایمان باشد
13:00
So, we can give ourselves a gift.
181
780260
3000
بنابراین ما می توانیم با پذیرش مشکلات به خودمان یک هدیه بدهیم
13:03
We can re-imagine adversity as something more than just tough times.
182
783260
7000
ما می توانیم تصور دوباره ای از مشکلات به عنوان چیزی فراتر از زمان های دشوار داشته باشیم
13:10
Maybe we can see it as change.
183
790260
3000
شاید بتوانیم آن را به عنوان یک تغییر ببینیم
13:13
Adversity is just change that we haven't adapted ourselves to yet.
184
793260
5000
مشکلات فقط تغییراتی هستند که ما هنوز با آن ها سازگار نشدیم
13:19
I think the greatest adversity that we've created for ourselves
185
799260
3000
من فکر می کنم بزرگترین مشكلي که ما خودمان برای خود ساخته ایم
13:22
is this idea of normalcy.
186
802260
2000
ایده نرمال بودن است
13:24
Now, who's normal?
187
804260
3000
حالا,چه کسی نرمال است؟
13:27
There's no normal.
188
807260
2000
نرمال وجود ندارد
13:29
There's common, there's typical. There's no normal,
189
809260
3000
رایج وجود دارد, معمولی وجود دارد اما نرمال وجود ندارد
13:32
and would you want to meet that poor, beige person if they existed?
190
812260
3000
و اگر وجود داشت ,شما دوست داشتید آن آدم بی چاره را ببینید؟
13:35
(Laughter)
191
815260
2000
(خنده حضار)
13:37
I don't think so.
192
817260
2000
من که فکر نمی کنم.
13:39
If we can change this paradigm from one of achieving normalcy
193
819260
5000
اگر ما بتوانیم این الگو را عوض کنیم که به جای رسیدن به نرمال
13:44
to one of possibility -- or potency, to be even a little bit more dangerous --
194
824260
5000
به توانمندی و استعداد تکیه کنیم ,هر چند کمی خطرناک تر باشد
13:49
we can release the power of so many more children,
195
829260
3000
ما می توانیم استعداد کودکان خیلی بیشتری را شکوفا کنیم
13:52
and invite them to engage their rare and valuable abilities with the community.
196
832260
8000
و از آنها دعوت کنیم تا استعدادهای خاص و با ارزششان را به جامعه ارائه کنند
14:00
Anthropologists tell us that the one thing
197
840260
3000
انسان شناسان به ما می گویند که
14:03
we as humans have always required of our community members
198
843260
3000
چیزی که ما به عنوان یک انسان همیشه از اعضای جامعه خود می خواهیم
14:06
is to be of use, to be able to contribute.
199
846260
3000
مفید بودن و مشارکت داشتن است
14:10
There's evidence that Neanderthals, 60,000 years ago,
200
850260
4000
شواهدی وجود دارد که 60 هزار سال پیش هلندی ها
14:14
carried their elderly and those with serious physical injury,
201
854260
6000
افراد پیر و کسانی که جراحات جدی داشتند را به دوش می گرفتند و حمل می کردند
14:20
and perhaps it's because the life experience of survival of these people
202
860260
6000
شاید به خاطر اینکه تجربه این افراد از نجات یافتن
14:26
proved of value to the community.
203
866260
2000
ارزش هایی را برای جامعه اثبات می کرد
14:28
They didn't view these people as broken and useless;
204
868260
5000
آنها به این افراد به چشم آدمهای بی استفاده نگاه نمی کردند
14:33
they were seen as rare and valuable.
205
873260
3000
آنها به عنوان آدمهای خاص و با ارزش دیده می شدند
14:36
A few years ago, I was in a food market in the town where I grew up
206
876260
3000
چند سال پیش ,من در سوپر مارکتی در شهری که بزرگ شده ام بودم
14:39
in that red zone in northeastern Pennsylvania,
207
879260
4000
در پنسیلوانیای شمالی
14:43
and I was standing over a bushel of tomatoes.
208
883260
2000
من جلوي سبد گوجه فرنگي ايستاده بودم
14:45
It was summertime: I had shorts on.
209
885260
2000
تابستان بود و من شلوارک پوشیده بودم
14:47
I hear this guy, his voice behind me say, "Well, if it isn't Aimee Mullins."
210
887260
5000
این صدا را پشت سرم شنیدم :" خب, این امی مولینس نیست؟"
14:52
And I turn around, and it's this older man. I have no idea who he is.
211
892260
4000
من به طرف صدا برگشتم ,اون یک مرد مسن بود که من نمی شناختمش
14:56
And I said, "I'm sorry, sir, have we met? I don't remember meeting you."
212
896260
6000
گفتم:" ببخشید,آیا ما قبلا همدیگر را دیده ایم؟ من یادم نمی آید که شما را دیده باشم"
15:02
He said, "Well, you wouldn't remember meeting me.
213
902260
2000
او گفت :"خب, تو نباید هم منو به خاطر بیاوری"
15:04
I mean, when we met I was delivering you from your mother's womb."
214
904260
3000
منظورم اینه که وقتی ما همدیگر را ملاقات کردیم من داشتم تو را از رحم مادرت خارج می کردم
15:07
(Laughter)
215
907260
2000
(خنده حضار)
15:09
Oh, that guy.
216
909260
3000
اه ,این همان فرد بود
15:12
And, but of course, actually, it did click.
217
912260
2000
البته ناگهان فهمیدم
15:14
This man was Dr. Kean,
218
914260
3000
این مرد دکتر کین بود
15:17
a man that I had only known about through my mother's stories of that day,
219
917260
4000
مردی که من فقط به واسطه داستان هایی که مادرم از او تعریف میکرد می شناختمش
15:21
because, of course, typical fashion, I arrived late for my birthday by two weeks.
220
921260
6000
من دو هفته دیر تر از پیش بینی تاریخ تولدم به دنیا آمدم
15:27
And so my mother's prenatal physician had gone on vacation,
221
927260
4000
و خب پزشک خانوادگی مادرم به مسافرت رفته بود
15:31
so the man who delivered me was a complete stranger to my parents.
222
931260
5000
بنابراین ,مردی که منو به دنیا آورد برای والدینم کامل غریبه بود
15:36
And, because I was born without the fibula bones,
223
936260
3000
چون من بدون استخوان نازک نی به دنیا آمده بودم
15:39
and had feet turned in, and a few toes in this foot and a few toes in that,
224
939260
3000
و پاهای من به داخل خم شده بود ,یه کمی انگشت در این پا چند انگشت در اون یکی
15:42
he had to be the bearer -- this stranger had to be the bearer of bad news.
225
942260
5000
این غریبه مجبور بود حامل خبرهای بدی باشد
15:47
He said to me, "I had to give this prognosis to your parents
226
947260
4000
او به من گفت : من مجبور بودم اینو به والدینت بگم که
15:51
that you would never walk,
227
951260
2000
تو هیچ وقت نمی توانی راه بری
15:53
and you would never have the kind of mobility that other kids have
228
953260
4000
و هیچ وقت نمی توانی تحرکی را که سایر بچه ها دارند داشته باشی
15:57
or any kind of life of independence,
229
957260
2000
و یا هیچ گونه زندگی مستقلی
15:59
and you've been making liar out of me ever since."
230
959260
2000
و تو از آن زمان تا حالا از من یک دروغ گو ساخته ای
16:01
(Laughter)
231
961260
2000
(خنده حضار)
16:03
(Applause)
232
963260
6000
(تشویق حضار)
16:09
The extraordinary thing is that he said he had saved
233
969260
4000
و چیز عجیبی که او به من گفت این بود که
16:13
newspaper clippings throughout my whole childhood,
234
973260
3000
که او اخبار مربوط به تمام دوران کودکی من را جمع می کرده است
16:16
whether winning a second grade spelling bee,
235
976260
2000
چه در مورد کسب مقام دوم در تلفظ کلمه زنبور
16:18
marching with the Girl Scouts, you know, the Halloween parade,
236
978260
3000
چه راهپیمایی با گروه پیش آهنگ دختران,جشن هالوین
16:21
winning my college scholarship, or any of my sports victories,
237
981260
5000
برنده شدن بورسیه کالج ,یا هر کدام از موفقیت های ورزشی من
16:26
and he was using it, and integrating it into teaching resident students,
238
986260
6000
او این اطلاعات را جمع آوری می کرد و از آنها برای تدریس دانشجویان استفاده می کرد
16:32
med students from Hahnemann Medical School and Hershey Medical School.
239
992260
5000
دانش جویان پزشکی از مدارس پزشکی هانمن و هرشی
16:37
And he called this part of the course the X Factor,
240
997260
3000
او این قسمت درس را با عنوان عامل "اکس" نام گذاری کرده بود
16:40
the potential of the human will.
241
1000260
3000
نیروی پنهان در اراده انسان
16:43
No prognosis can account for how powerful this could be
242
1003260
4000
هیچ پیش بینی نمی تواند قدرت آن را به عنوان
16:47
as a determinant in the quality of someone's life.
243
1007260
4000
یک عامل تعیین کننده در کیفیت زندگی انسان تخمین بزند
16:51
And Dr. Kean went on to tell me,
244
1011260
3000
دکتر کین اینطور ادامه داد
16:54
he said, "In my experience, unless repeatedly told otherwise,
245
1014260
8000
او گفت ، "بر اساس تجربیات من، هر چند مکرراً خلاف آن گفته می شود
17:02
and even if given a modicum of support,
246
1022260
4000
اگر بگذارید یک کودک هر آنچه را که می خواهد انجام دهد
17:06
if left to their own devices, a child will achieve."
247
1026260
6000
حتی اگر از پشتیبانی کمی برخوردار باشد موفق خواهد شد
17:12
See, Dr. Kean made that shift in thinking.
248
1032260
4000
می بینید دکتر کین طرز فکرش را تغییر داد
17:16
He understood that there's a difference between the medical condition
249
1036260
3000
او فهمید که وضعیت پزشکی یک فرد متمایز از چیزی است که
17:19
and what someone might do with it.
250
1039260
3000
آن فرد در رو یا رویی با شرایطش ممکن است انجام دهد
17:22
And there's been a shift in my thinking over time,
251
1042260
3000
و البته در طول زمان طرز فکر من هم تغییر کرده است
17:25
in that, if you had asked me at 15 years old,
252
1045260
4000
به طوری که اگر وقتی 15 سالم بود از من می پرسیدید
17:29
if I would have traded prosthetics for flesh-and-bone legs,
253
1049260
4000
که آیا دوست دارم یک پای مصنوعی را با گوشت و استخوان عوض کنم ؟
17:33
I wouldn't have hesitated for a second.
254
1053260
3000
حتی برای یک ثانیه هم تامل نمی کردم
17:36
I aspired to that kind of normalcy back then.
255
1056260
6000
من در آن زمان به آن نوع از نرمال بودن علاقه داشتم
17:42
But if you ask me today, I'm not so sure.
256
1062260
3000
اما اگر امروز این را از من بپرسید ,خیلی مطمئن نیستم
17:45
And it's because of the experiences I've had with them,
257
1065260
5000
و این به دليل تجربیاتی است که من با آنها داشتم
17:50
not in spite of the experiences I've had with them.
258
1070260
6000
نه علی رغم تجربیاتی که با آنها داشتم
17:56
And perhaps this shift in me has happened
259
1076260
3000
و شاید این تغییر از آنجایی در من ایجاد شد
17:59
because I've been exposed to more people who have opened doors for me
260
1079260
5000
که من بیشتر با افرادی سر و کار داشتم که من را تشویق کردند
18:04
than those who have put lids and cast shadows on me.
261
1084260
7000
تا این که من را سرکوب کنند
18:11
See, all you really need is one person
262
1091260
2000
می بینید تنها چیزی که شما واقعا نیاز دارید
18:13
to show you the epiphany of your own power, and you're off.
263
1093260
5000
کسی است که تواناییهایتان را به شما نشان دهد
18:18
If you can hand somebody the key to their own power --
264
1098260
5000
اگر بتوانید کلید قدرت کسی را به دستش بدهید
18:23
the human spirit is so receptive -- if you can do that
265
1103260
2000
خواهید دید که روح انسان بسیار پذیرنده است
18:25
and open a door for someone at a crucial moment,
266
1105260
3000
اگر بتوانید این کار را انجام دهید و در لحظه ای حساس فرصتی را برای کسی ایجاد کنید
18:28
you are educating them in the best sense.
267
1108260
3000
به بهترین شکل دارید یه آنها یاد می دهید
18:31
You're teaching them to open doors for themselves.
268
1111260
5000
كه بتوانند خودشان فرصت ها را پدید بیاورند
18:36
In fact, the exact meaning of the word "educate"
269
1116260
6000
در واقع معنی دقیق کلمه آموزش
18:42
comes from the root word "educe."
270
1122260
2000
از ریشه کلمه "educe" می آید
18:44
It means "to bring forth what is within,
271
1124260
4000
که به معنی بيرون آوردن چیزی است که پنهان شده
18:48
to bring out potential."
272
1128260
2000
شکوفا کردن استعدادها
18:50
So again, which potential do we want to bring out?
273
1130260
5000
خب دوباره می پرسم,ما چه پتانسیلی را می خواهیم به ظهور برسانیم؟
18:55
There was a case study done in 1960s Britain,
274
1135260
3000
در دهه 1960 مطالعه موردی در انگلستان انجام شد
18:58
when they were moving from grammar schools to comprehensive schools.
275
1138260
5000
وقتی دانش آموزان از مدرسه عادی به مدرسه جامع می رفتند
19:03
It's called the streaming trials. We call it "tracking" here in the States.
276
1143260
3000
این کار "استعداد یابی" نامیده می شد,اینجا در آمریکا آن را مسیر یابی می نامیم
19:06
It's separating students from A, B, C, D and so on.
277
1146260
5000
این به معنی جداسازی دانش آموزان در گروه های مختلف ازD,C,B,A و ... است
19:11
And the "A students" get the tougher curriculum, the best teachers, etc.
278
1151260
5000
گروه A برنامه آموزشی فشرده تر و معلم های بهتری دارند
19:16
Well, they took, over a three-month period,
279
1156260
2000
این تحقیق سه ماه طول کشید
19:18
D-level students, gave them A's,
280
1158260
3000
آنها به دانش آموزانی که در سطح D بودند نمره A دادند
19:21
told them they were "A's," told them they were bright,
281
1161260
3000
به آنها گفتند در سطح A هستند و گفتند که دانش آموزان باهوشی هستند
19:24
and at the end of this three-month period,
282
1164260
2000
در پایان سه ماه
19:26
they were performing at A-level.
283
1166260
3000
بازدهی آنها در سطح A بود
19:29
And, of course, the heartbreaking, flip side of this study,
284
1169260
3000
و البته قسمت ناراحت کننده این تحقیق این بود که
19:32
is that they took the "A students" and told them they were "D's."
285
1172260
5000
آنها دانش آموزان سطح A را جدا کردند و به آنها گفتند در سطح D هستند
19:37
And that's what happened at the end of that three-month period.
286
1177260
3000
و آنچه در پایان این سه ماه اتفاق افتاد این بود که
19:40
Those who were still around in school, besides the people who had dropped out.
287
1180260
4000
آنهایی که هنوز در مدرسه بودند جای کسانی را گرفته بودند که مدرسه را ترک کرده بودند
19:46
A crucial part of this case study was that the teachers were duped too.
288
1186260
9000
قسمت مهم این بررسی موردی این بود که معلمان هم فریب خوردند
19:55
The teachers didn't know a switch had been made.
289
1195260
2000
معلمان هم نمی دانستند که جابه جایی صورت گرفته است
19:57
They were simply told, "These are the 'A-students,' these are the 'D-students.'"
290
1197260
4000
به آنها به سادگی گفته شده بود :اینها دانش آموزان سطح A هستند و اینها دانش آموزان سطح D
20:01
And that's how they went about teaching them and treating them.
291
1201260
5000
و آنها بر این اساس به تعلیم و تربیت دانش آموزان پرداختند
20:07
So, I think that the only true disability is a crushed spirit,
292
1207260
9000
من فکر می کنم تنها ناتوانی واقعی داشتن یک روح آسیب دیده است
20:16
a spirit that's been crushed doesn't have hope,
293
1216260
5000
یک روح آسیب دیده امیدی ندارد
20:21
it doesn't see beauty,
294
1221260
2000
زیبایی ها را نمی بیند
20:23
it no longer has our natural, childlike curiosity
295
1223260
6000
دیگر نه کنجکاوی بچگی را دارد
20:29
and our innate ability to imagine.
296
1229260
3000
نه توانایی ذاتی تصور کردن
20:32
If instead, we can bolster a human spirit to keep hope,
297
1232260
5000
به جای این ما می توانیم به روح انسان کمک کنیم تا امیدوار باشد
20:37
to see beauty in themselves and others,
298
1237260
4000
تا زیبایی های خودش و دیگران را ببیند
20:41
to be curious and imaginative,
299
1241260
3000
تا کنجکاو و خلاق باشد
20:44
then we are truly using our power well.
300
1244260
4000
آن موقع ما داریم از قدرت خود به خوبی استفاده می کنیم
20:48
When a spirit has those qualities, we are able to create new realities
301
1248260
6000
وقتی روح انسان بتواند چنین ویژگی هایی را داشته باشد ما می توانیم واقعیت های جدیدی را بسازیم
20:54
and new ways of being.
302
1254260
3000
و شیوه های جدیدی برای زندگی کردن
20:57
I'd like to leave you with a poem
303
1257260
2000
و در پایان می خوام شعری را برای شما بخوانم
20:59
by a fourteenth-century Persian poet named Hafiz
304
1259260
4000
از شاعر ایرانی قرن هشتم (شمسی), حافظ
21:03
that my friend, Jacques Dembois told me about,
305
1263260
3000
که دوستم ,جاکز دباز, او را به من معرفی کرد
21:06
and the poem is called "The God Who Only Knows Four Words":
306
1266260
5000
اسم این شعر هست ," خدایی که تنها چهار کلمه را می داند "
21:11
"Every child has known God,
307
1271260
4000
همه کودکان خدا را می شناسند
21:15
not the God of names,
308
1275260
2000
نه خدای نامها
21:17
not the God of don'ts,
309
1277260
3000
نه خدایی که ممنوع می کند
21:20
but the God who only knows four words and keeps repeating them,
310
1280260
5000
بلکه خدایی که تنها چهار کلمه را می داند و آنها را تکرار می کند
21:25
saying, 'Come dance with me.
311
1285260
7000
می گوید: بیا ,با من برقص
21:32
Come, dance with me. Come, dance with me.'"
312
1292260
3000
بیا با من برقص
21:35
Thank you.
313
1295260
2000
متشکرم
21:37
(Applause)
314
1297260
13000
(تشویق حضار)

Original video on YouTube.com
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7