The difference between healthy and unhealthy love | Katie Hood | TED

Translator: Leila Ataei Reviewer: Saba Rezaie

So when you think about a child, a close friend, or a romantic partner,

خب وقتی درباره یک کودک، دوست نزدیک یا شریک عاطفی فکر می‌کنید،

the word "love" probably comes to mind,

احتمالا کلمه «عشق» به ذهن خطور می‌کند،

and instantly other emotions rush in:

و فورا عواطف دیگر هجوم می‌آورند:

joy and hope,

شادی و امید،

excitement, trust and security,

هیجان، اعتماد و امنیت،

and yes, sometimes sadness and disappointment.

و بله، گاهی غم و ناامیدی.

There might not be a word in the dictionary

شاید به هیچ کلمه دیگری در لغتنامه به اندازه

that more of us are connected to than love.

عشق متصل نباشیم.

Yet, given its central importance in our lives,

با اینحال، با وجود آگاهی به اهمیت عمده آن در زندگی‌ ما،

isn't it interesting that we're never explicitly taught how to love?

جالب نیست که هرگز علنا آموزشی درباره نحوه دوست داشتن نمی‌بینیم؟

We build friendships,

روابط دوستانه می‌سازیم،

navigate early romantic relationships,

روابط عاشقانه زود هنگام را هدایت کرده،

get married and bring babies home from the hospital

ازدواج می‌کنیم و نوزاد را از بیمارستان به خانه

with the expectation that we'll figure it out.

می‌آوریم با این توقع که از پس آن بر‌خواهیم آمد.

But the truth is, we often harm and disrespect the ones we love.

اما در حقیقت اغلب به آنهایی که دوست داریم آسیب می‌رسانیم و بی‌احترام می‌کنیم.

It can be subtle things

می‌توانند نکات ظریفی باشند

like guilting a friend into spending time with you

مثل احساس گناه دادن به دوستی برای گذراندن وقت بیشتری با شما

or sneaking a peak at your partner's texts

یا دزدکی سرک کشیدن به پیامهای شریک‌تان باشد

or shaming a child for their lack of effort at school.

یا شرمنده کردن کودکی بخاطرعدم تلاش در مدرسه.

100 percent of us will be on the receiving end

۱۰۰ درصد ما دریافت کننده

of unhealthy relationship behaviors

رفتارهای ناسالم روابطیم

and 100 percent of us will do unhealthy things.

و ۱۰۰ درصد ما کارهای ناسالم خواهیم کرد.

It's part of being human.

این بخشی از انسان بودن است.

In its worst form, the harm we inflict on loved ones

در بدترین شکل آن، آسیبی که به عزیزان خود وارد می‌کنیم

shows up as abuse and violence,

در قالب سوءاستفاده و خشونت نمود می‌یابد،

and relationship abuse

و سوءاستفاده در رابطه

is something that one in three women and one in four men

چیزی است که یکی در هر سه زن و یکی در هر چهار مرد

will experience in their lifetime.

در طول عمرش آن را را تجربه می کند.

Now, if you're like most people, when you hear those stats,

حال، اگر شما شبیه اکثر مردم باشید، موقع شنیدن این آمار،

you'll go, "Oh, no, no, no, that would never happen to me."

خواهید گفت، « هرگز برای من پیش نمیاید.»

It's instinctual to move away from the words "abuse" and "violence,"

جدا کردن خود از عباراتی مثل سوءاستفاده و خشونت غریزی است،

to think that they happen to someone else somewhere else.

این که فکر کنیم برای هر کسی غیر از ما بیفتد.

But the truth is, unhealthy relationships and abuse are all around us.

اما حقیقت این است، روابط ناسالم و سوء‌استفاده دوروبر همه است.

We just call them different things and ignore the connection.

فقط به آن اسامی مختلف دیگری می‌دهیم و ارتباطش را نادیده می‌گیریم.

Abuse sneaks up on us disguised in unhealthy love.

سوءاستفاده در پوشش عشق ‌ ناسالم در ما رخنه می‌کند.

I work for an organization called One Love

من برای نهادی به اسم One Love [یک عشق] کار می کنم

started by a family whose daughter Yeardley was killed by her ex-boyfriend.

که خانواده‌ای آن را راه انداخت که دخترشان به دست دوست پسرسابقش کشته شده بود.

This was a tragedy no one saw coming,

فاجعه ای که هیچکس انتظارش را نداشت .

but when they looked back, they realized the warning signs were there

اما وقتی به گذشته نگاه می‌کنند، می‌فهمند که علائم هشدار وجود داشت،

just no one understood what they were seeing.

ففط هیچکس آنچه را که می‌دیدند درک نکرده بود.

Called crazy or drama or too much drinking,

با دادن نسبت‌هایی مثل دیوانه، هیجان‌زده یا زیادی مشروب خورده،

his actions weren't understood to be what they really were,

حقیقت رفتارهای پسر فهمیده نشد،

which was clear signs of danger.

در حالی که علائم روشنی از عصبانیت بودند.

Her family realized that if anyone had been educated about these signs,

خانواده‌ دختر به این تشخیص رسیدند که اگر کسی درباره این علائم آموزش دیده بود

her death could have been prevented.

می شد از مرگ دخترشان پیشگیری کرد.

So today we're on a mission to make sure

بنابراین ماموریت امروز ما کسب اطمینان

that others have the information that Yeardley and her friends didn't.

از دسترسی دیگران به اطلاعاتی است که یردلی و دوستانش نداشتند.

We have three main goals:

ما سه هدف اصلی داریم:

give all of us a language for talking about a subject

فراهم کردن زبانی برای همه ما تا بتوانیم در مورد سوژهایی حرف بزنیم

that's quite awkward and uncomfortable to discuss;

که بحث درباره آن تا حدی سخت و ناراحت کننده است:

empower a whole front line, namely friends, to help;

توانمدسازی یک خط مقدم کامل برای کمک کردن، مثل دوستان؛

and, in the process, improve all of our ability to love better.

و درطول این فرایند، بهبود همه توانایی ما برای بهتر دوست داشتن.

To do this, it's always important to start by illuminating

برای انجام این کار، همیشه مهم است از روشن کردن نشانه‌‌های ناسالمی

the unhealthy signs that we frequently miss,

شروع کنیم که غالبا نمی بینیم،

and our work really focuses on creating content

و کار خود را واقعا روی خلق محتوایی جهت آغاز گفتگو

to start conversations with young people.

با جوانان متمرکز کنیم.

As you'd expect, most of our content is pretty serious,

و شما توقع دارید اکثر محتوای ما جدی باشد،

given the subject at hand,

با توجه به موضوعی که داریم،

but today I'm going to use one of our more light-hearted

اما امروز می‌خواهم بروم سراغ یکی از موارد شادتر اما در

yet still thought-provoking pieces,

عین حال تعمق برانگیزی که داریم،

"The Couplets,"

«جفت ها»

to illuminate five markers of unhealthy love.

برای تشریح پنج نشانه عشق ناسالم.

The first is intensity.

اولی شور و شدت است.

(Video) Blue: I haven't seen you in a couple days. I've missed you.

(ویدئو) آبی: چند روزیه که ندیدمت. دلم برایت تنگ شده.

Orange: I've missed you too. (#thatslove)

نارنجی: منم دلم برات تنگ شده. (#این‌عشق‌است)

Blue: I haven't seen you in five minutes. It feels like a lifetime.

آبی: فقط پنج دقیه است که ندیدمت، انگار یک عمر طول کشیده.

What have you been doing without me for five whole minutes?

بدون من توهمه این ۵ دقیقه داشتی چه کار می‌کردی؟

Orange: It's been three minutes. (#thatsnotlove)

نارنجی: سه دقیقه بود. (#این‌عشق‌نیست)

کیتی هود: برای کسی این مورد پیش آمده؟ نمی‌دانم، برای من شده.

Katie Hood: Anybody recognize that? I don't know. I do.

شروع رابطه‌های سواستفاده‌گرانه با سوءاستفاده نیست.

Abusive relationships don't start out abusive.

They start out exciting and exhilarating.

با هیجان و نشاط شروع می شوند.

There's an intensity of affection and emotion, a rush.

با هجمه‌ای از غلیان شور و احساسات روبرو هستیم.

It feels really good.

حس واقعا خوبی دارد.

You feel so lucky, like you've hit the jackpot.

احساس خوش شانسی می کنید، طوری که انگاربلیط بخت آزمایی برده‌اید.

But in unhealthy love, these feelings shift over time

اما در عشق ناسالم، این احساسات با گذرزمان از هیجان‌انگیز به منقلب کننده

from exciting to overwhelming and maybe a little bit suffocating.

و حتی کمی خفه‌کننده تغییر می‌کند.

You feel it in your gut.

به‌ طورغریزی حسش می‌کنید.

Maybe it's when your new boyfriend or girlfriend

شاید مثل وقتی که دوست پسر یا دوست دختر جدید شما می‌گوید،

says "I love you" faster than you were ready for

«دوستت دارم» سریعتر از آنچه انتظارش را داشتید

or starts showing up everywhere, texting and calling a lot.

یا همه جا پیدایش می‌شود،‌ مدام پیغام می‌دهد یا زنگ می‌زند.

Maybe they're impatient when you're slow to respond,

شاید صبر ندارند وقتی در جواب دادن کند هستید

even though they know you had other things going on that day.

حتی وقتی می‌دانند که آن روز درگیریهای دیگری دارید.

It's important to remember that it's not how a relationship starts that matters,

مهم است بخاطر داشته باشیم که مهم نیست رابطه چطور شروع شده

it's how it evolves.

بلکه چطور پیش می‌رود.

It's important in the early days of a new relationship

در اوایل شروع یک رابطه جدید مهم است

to pay attention to how you're feeling.

به چگونگی احساس خود توجه کنید.

Are you comfortable with the pace of intimacy?

با شتاب صمیمت احساس راحتی می کنید؟

Do you feel like you have space and room to breathe?

آیا حس می‌کنید فضایی برای نفس کشیدن دارید؟

It's also really important to start practicing using your voice

همچنین مهم است تمرین استفاده از صدای خود را شروع کنید

to talk about your own needs.

تا درباره نیازهایتان صحبت کنید.

Are your requests respected?

به خواسته‌های شما احترام گذاشته می‌شود؟

A second marker is isolation.

نشانه دوم انزوا است.

(Video) Orange 2: Want to hang out?

(ویديو) نارنجی ۲: بریم بیرون؟

Orange 1: Me and my boyfriend always have Monday Funday.

نارنجی ۱: من و دوست پسرم همیشه دوشنبه‌ها برنامه داریم. (#این‌عشق‌است)

Orange 2: Want to hang out?

نارنجی ۲: بریم بیرون؟

Orange 1: Me and my boyfriend always have Monday Funday.

نارنجی ۱: من و دوست پسرم همیشه دوشنبه‌ها خوش می‌گذرونیم.

Orange 2: Tomorrow? Orange 1: It's our Tuesday Snooze Day.

نارنجی ۲: فردا؟ نارنجی ۱: سه‌شنبه‌ها وقت قیلوله ماست.

Orange 2: Wednesday? Orange 1: No Friends Day.

نارنجی ۲: چهارشنبه؟ نارنجی ۱: روز دوست ممنوع! (#این‌عشق‌نیست)

KH: If you ask me, isolation is one of the most frequently missed

ک ه: اگر از من بپرسید، انزوا یکی از نشانه های عشق ناسالم است

and misunderstood signs of unhealthy love.

که کمتر مورد توجه قرار گرفته و درک شده است.

Why?

چرا؟

Because every new relationship starts out with this intense desire

زیرا هر رابطه جدیدی با این شدت علاقمندی برای وقت گذرانی با هم

to spend time together,

شروع می شود.

it's easy to miss when something shifts.

وقتی چیزی تغییر مکند خیلی راحت می‌توان متوجه آن نشد.

Isolation creeps in when your new boyfriend or girlfriend

انزوا آرام تو می‌اید وقتی دوست‌پسر یا دوست‌دختر جدیدتان

starts pulling you away from your friends and family,

شروع می‌کند شما را از دوستان و خانواده تان،

your support system,

نظام پشتیبان شما، جدا کند

and tethering you more tightly to them.

و شما را بیشتر به سمت خودشان بکشاند.

They might say things like,

شاید حرفهای مثل این بزنند،

"Why do you hang out with them? They're such losers"

«چرا با آنها می‌گردی، آنها یک مشت بازنده‌اند»

about your best friends,

درباره بهترین دوستانتان،

or, "They want us to break up. They're totally against us"

یا «آنها می‌خواهند ما از هم جدا شویم. کاملا علیه ما هستند»

about your family.

درباره خانواده‌تان.

Isolation is about sowing seeds of doubt

انزوا درباره کاشت بذر شک نسبت

about everyone from your prerelationship life.

به تمامی آدمهای زندگی قبل از رابطه‌تان است.

Healthy love includes independence,

عشق سالم مشمول استقلال است،

two people who love spending time together

دو آدمی که دوست دارند با هم وقت بگذارنند

but who stay connected to the people and activities they cared about before.

اما با آدمهای و فعالیتهای که قبلا برایشان مهم بود در ارتباط بمانند.

While at first you might spend every waking minute together,

در حالیکه شاید در آغاز هر لحظه بیداری بخواهید با هم بگذرانید،

over time maintaining independence is key.

با گذر زمان حفظ استقلال پراهمیت می‌شود.

You do this by making plans with friends and sticking to them

این کار را از طریق برنامه ریزی با دوستان و چسبیدن به آنها و تشویق

and encouraging your partner to do the same.

شریکتان به انجام کار مشابه آن انجام می‌دهید.

A third marker of unhealthy love is extreme jealousy.

سومین نشانه عشق ناسالم حسادت بی‌حد است.

(Video) Blue 2: What are you so happy about?

(ویدئو) آبی ۲: برای چی خوشحالی؟

Blue 1: She just started following me on Instagram!

آبی ۱: تو اینستاگرام شروع کرده به دنبال کردنم. (#این‌عشق‌است)

Blue 2: What are you so nervous about?

آبی ۲: چرا استرس داری؟

Blue 1: She, she just started following me, like, everywhere.

آبی ۱: همه جا شروع کرده به دنبال کردنم.

(#thatsnotlove)

(#این‌عشق‌نیست)

KH: As the honeymoon period begins to fade,

ک ه: با رنگ باختن دوره ماه‌عسل،

extreme jealousy can creep in.

حسادت افراطی می‌تواند آرام آرام بخزد.

Your partner might become more demanding,

شریک عاطفی شما توقعاتش زیاد شود،

needing to know where you are and who you're with all the time,

بخواهد مدام بداند کجا هستید و با چه کسی هستید،

or they might start following you everywhere, online and off.

یا حتی آنلاین و آفلاین دایم تعقیبتان کند.

Extreme jealousy also brings with it possessiveness and mistrust,

حسادت بی‌حد شاید به همراه خود سوءاعتماد و حس مالکیت داشته باشد،

frequent accusations of flirting with other people or cheating,

اتهامات مکرر لاس زدن با دیگران یا خیانت کردن

and refusal to listen to you when you tell them

و خودداری از گوش کردن به شما وقتی به او بگویید

they have nothing to worry about and that you only love them.

لازم نیست نگرانی چیزی باشند چون فقط عاشق او هستید.

Jealousy is a part of any human relationship,

حسادت بخشی از رابط هر انسانی است،

but extreme jealousy is different.

اما حسادت افراطی فرق دارد.

There's a threatening, desperate and angry edge to it.

یک لبه تهدیدآمیز، نا امید کننده و عصبانی دارد.

Love shouldn't feel like this.

عشق نباید این شکلی باشد.

A fourth marker is belittling.

نشانه چهارم ناسزاگویی است.

(Video) Blue: Wanna hang out? Orange: I gotta study.

(ویدئو) آبی: بریم بیرون؟ نارنجی: باید درس بخونم.

Blue: You'll get an A anyway, A for amazing. (#thatslove)

ابی: به هر حال نمره ۲۰ می‌گیری، کارت درسته. (#این‌عشق‌است)

Blue: Wanna hang out? Orange: I gotta study.

آبی: بریم بیرون؟ نارنجی: باید درس بخونم.

Blue: You'll get an F anyway,

آبی: به هر حال رفوزه میشی.

F for, F for... stupid. (#thatsnotlove)

بس که کودنی. (#این‌عشق‌نیست)

KH: Yeah, hmm.

ک ه: آره، خب.

In unhealthy love, words are used as weapons.

در عشق ناسالم، کلمات مثل اسلحه استفاده می‌شوند.

Conversations that used to be fun and lighthearted

گفتگوهایی که قبلا بامزه و سرخوشانه بود

turn mean and embarrassing.

موذیانه و شرم‌آور می‌شوند.

Maybe your partner makes fun of you in a way that hurts,

شاید شریکتان به روش آزاردهنده‌ای شما را دست بیاندازد

or maybe they tell stories and jokes for laughs at your expense.

یا شاید داستانها و لطیفه‌هایی بگوید که بهایش خندیدن به شما باشد.

When you try to explain that your feelings have been hurt,

وقتی سعی می‌کنید توضیح دهید احساساتتان جریحه‌دار شده،

they shut you down and accuse you of overreacting.

شما را به سکوت وا می‌دارند و متهم به بیخودی احساساتی شدن می‌کنند.

"Why are you so sensitive? What's your problem. Give me a break."

«چرا انقدر حساسی؟ «مشکلت چیست؟ دست از سرم بردار.»

You are silenced by these words.

با شنیدن این حرفها سکوت می‌کنید.

It seems pretty obvious, but your partner should have your back.

ظاهرا کاملا واضح است که شریکتان باید هوای شما را داشته باشد.

Their words should build you up, not break you down.

کلماتشان باید حمایتگر باشد نه این که دل شما را بشکند.

They should keep your secrets and be loyal.

باید رازهای شما را نگهدارند و وفادار باشند.

They should make you feel more confident,

باید حس اعتماد به نفس‌تان را بالا ببرند،

not less.

نه که کمتر کنند.

Finally, a fifth marker: volatility.

بالاخره، نشان پنجم: عدم ثبات.

(Video) Orange 1: I'd be sad if we broke up.

(ویدئو) پرتقال ۱: اگر بهم بزنیم غمگین میشم.

Orange 2: I'd be sad too. (#thatslove)

پرتقال ۲: منم همینطور. (#این‌عشق‌است)

Orange 1: I'd so depressed if we ever broke up.

پرتقال ۱: شدیدا افسرده میشم اگر بهم بزنیم.

I'd throw myself off this step.

خودم را از این پله پرتاب می‌کنم.

I would! Don't try to stop me!

این کار را می‌کنم! سعی نکن جلویم را بگیری!

(#thatsnotlove)

(#این‌عشق‌نیست)

KH: Frequent breakups and makeups, high highs and low lows:

ک ه: بهم زدن‌ها و آشتی‌ها مکرر، خوشی‌ها و ناخوشی‌ها زیادی:

as tension rises, so does volatility.

با بالا گرفتن تنش، بی ثباتی بیشتر می‌شود،

Tearful, frustrated fights followed by emotional makeups,

دعواهای مستاصل‌کننده و گریه‌درآوری و به دنبالشان بخشش‌های احساسی،

hateful and hurtful comments like,

نظرات پر از نفرت و آزاردهنده مثل

"You're worthless, I'm not even sure why I'm with you!"

«تو بدرد نخوری، حتی مطمئن نیستم چرا باهات موندم!»

followed quickly by apologies and promises it will never happen again.

که به دنبالشان کلی عذرخواهی و وعده است که دیگر تکرار نخواهد شد.

By this point, you've been so conditioned to this relationship roller coaster

در این مرحله، فراز و نشیب هیجان‌انگیز این رابطه چنان شما را شرطی کرده

that you may not realize how unhealthy and maybe even dangerous

که شاید تشخیص ندهید چقدر این رابطه

your relationship has become.

ناسالم و حتی خطرناک شده است.

It can be really hard to see

دیدنش می‌تواند واقعا دشوار باشد

when unhealthy love turns towards abuse,

وقتی عشق ناسالم شما رو به بدرفتاری می‌رود،

but it's fair to say that the more of these markers

اما عادلانه است که بگویم که شاید هر چه بیشتراین نشانه‌ها

your relationship might have,

در رابطه شما یافت شود،

the more unhealthy and maybe dangerous your relationship could be.

رابطه شما ناسالم تر و خطرناک‌ترمی‌تواند باشد.

And if your instinct is to break up and leave,

اگر غریزه‌تان می‌گوید بهم بزن و برو،

which is advice so many of us give our friends

نصیحتی که خیلی از ما به دوستان‌مان وقتی در رابطه‌های

when they're in unhealthy relationships,

ناسالم قرار دارید، می‌دهیم

that's not always the best advice.

همیشه بهترین نصیحت نیست.

Time of breakup can be a real trigger for violence.

زمان جذایی می‌تواند جرقه‌ای برای خشونت باشد.

If you fear you might be headed towards abuse or in abuse,

اگر ترس این را دارید که به سمت یا درگیر بدرفتاری شوید،

you need to consult with experts to get the advice on how to leave safely.

لازم است با کارشناسان مشورت کنید تا برای ترک امن و بی‌خطر راهنمایی بگیرید.

But it's not just about romantic relationships

اما فقط درباره روابط عاشقانه نیست

and it's not just about violence.

و فقط درباره خشونت نیست.

Understanding the signs of unhealthy love

درک نشانه‌های عشق ناسالم

can help you audit and understand nearly every relationship in your life.

می‌تواند به شما در فهم و رسیدگی به تقریبا هر رابطه‌ای در زندگی‌تان کمک کند.

For the first time, you might understand why you're disappointed in a friendship

برای نخستین بار،‌ شاید بفهمید چرا در رابطه‌ای دوستانه به بن بست رسیدید

or why every interaction with a certain family member

یا چرا بعد از هر تعاملی با یکی از اعضای خانواده‌تان

leaves you discouraged and anxious.

حس اضطراب و دلسردی را تجربه می‌کنید.

You might even begin to see how your own intensity and jealousy

حتی شاید شروع کنید به دیدن این که چطور حسادت و هیجان خود شما

is causing problems with colleagues at work.

باعث بروز مشکلات با همکارانتان سر کار می‌شود.

Understanding is the first step to improving,

درک کردن، نخستین گام برای بهتر شدن است،

and while you can't make every unhealthy relationship healthy --

و در حالیکه نمی‌توانید هر رابطه ناسالمی را سالم کنید--

some you're going to have to leave behind --

بعضی را مجبور می‌شوید پشت سر رها کنید--

you can do your part every day to do relationships better.

می‌توانید روزانه سهم خود را برای بهتر کردن رابطه‌ها انجام دهید.

And here's the exciting news:

و خبر هیجان‌انگیز این است:

it's actually not rocket science.

واقعا کار شاقی نیست.

Open communication, mutual respect,

احترام متقابل، گفت و شنود صریح،

kindness, patience --

مهربانی، صبوری--

we can practice these things every day.

می‌توانیم هر روز این موارد را تمرین کنیم.

And while practice will definitely make you better,

و در حالی که تمرین مسلما شما را بهتر می‌کند،

I have to promise you it's also not going to make you perfect.

این قول را باید بدهم که باعث نمی‌شود که کامل و بی عیب شوید.

I do this for a living

من از این راه پول در می‌آورم

and every day I think and talk about healthy relationships,

و هر روز درباره روابط سالم فکر و صحبت می‌کنم،

and still I do unhealthy things.

و هنوز کارهای ناسالم انجام می‌دهم.

Just the other day as I was trying to shuttle my four kids out the door

همین دو روز پیش وقتی سعی داشتم چهار فرزندم را از در خانه راهی کنم

amidst quarreling, squabbling and complaints about breakfast,

وسط بگومگو، داد و بیداد و شکایت درباره صبحانه،

I completely lost it.

کنترلم را از دست دادم.

With an intentionally angry edge,

با یک لحن عصبانی تعمدی

I screamed,

داد زدم،

"Everybody just shut up and do what I say!

«خفه شید و کاری را که میگم انجام بدین!

You are the worst!

واقعا که افتضاح اید!

I am going to take away screen time and dessert

حالا که نگذارم تلویزیون ببینید و دسر بخورید

and anything else you could possibly ever enjoy in life!"

و از همه چیزهایی که حال می‌کنید محروم بشین می‌فهمید یعنی چی!

(Laughter)

(خنده)

Anybody been there?

کسی این تجربه را داشته؟

(Applause)

(تشویق)

Volatility, belittling.

بی‌ثباتی، حقیر شمردن.

My oldest son turned around and looked at me, and said,

پسر بزرگم رو به من کرد و گفت،

"Mom, that's not love."

«مامان، این عشق نیست.»

(Laughter)

(خنده)

For a minute, I really wanted to kill him for calling me out.

برای یک دقیقه، واقعا می‌خواستم بکشمش چون آبرویم را برده بود.

Trust me.

باور کنید.

But then I gathered myself

اما بعد خودم را کنترل کردم

and I thought, you know what, I'm actually proud.

و فکر کردم، راستش من مفتخرم.

I'm proud that he has a language to make me pause.

مفتخرم به این که او زبانی دارد که باعث می‌شود درنگ کنم.

I want all of my kids to understand what the bar should be

می‌خواهم همه بچه‌هایم بفهمند که خط قرمز برای نحوه

for how they're treated

برخورد با آنها تا کجاست

and to have a language and a voice to use when that bar is not met

و داشتن زبان و صدا برای وقتی که از آن خط عدول می‌شود

versus just accepting it.

در مقابل پذیرش صرف آن.

For too long, we've treated relationships as a soft topic,

برای زمان طولانی،‌با رابطه‌ها به‌عنوان موضوعی بی‌دردسر برخورد کردیم،

when relationship skills are one of the most important

در حالی که مهارتهای رابطه یکی از مهم‌ترین و دشوارترین

and hard to build things in life.

چیزها برای ساختن در زندگی هستند.

Not only can understanding unhealthy signs

نه تنها فهمیدن علائم ناسالم به اجتناب

help you avoid the rabbit hole that leads to unhealthy love,

از افتادن به چاهی که منجر به عشق ناسالم می‌شود کمک می کند،

but understanding and practicing the art of being healthy

بلکه درک و تمرین هنر سالم بودن

can improve nearly every aspect of your life.

می‌تواند تقریبا هر جنبه‌ای از زندگی شما را بهبود ببخشد.

I'm completely convinced

کاملا متقاعد شده‌ام

that while love is an instinct and an emotion,

که در حالیکه عشق غریزه و نوعی از احساسات است

the ability to love better is a skill we can all build

توانایی بهتر دوست داشتن مهارتی است که همه ما می‌توانیم بسازیم

and improve on over time.

و در طول زمان بهبود ببخشیم.

Thank you.

متشکرم.

(Applause)

(تشویق)