Jody Williams: A realistic vision for world peace

جودی ویلیامز : دیدگاهی واقع بینانه برای صلح جهانی

Translator: soheila Jafari Reviewer: zahra soleimanian

I'm actually here

من در حقیقت اینجا حضور دارم تا مردم را به چالش بکشم.

to make a challenge to people.

من در حقیقت اینجا حضور دارم تا مردم را به چالش بکشم.

I know there have been many challenges made to people.

می دانم که چالش های فراونی پیش روی مردم تماشاچی تا کنون بوده است.

The one I'm going to make

چالشی که من قصد دارم ارایه کنم این است که زمان آن فرا رسیده که از خودمان بپرسیم معنای واقعی صلج چیست

is that it is time for us to reclaim

چالشی که من قصد دارم ارایه کنم این است که زمان آن فرا رسیده که از خودمان بپرسیم معنای واقعی صلج چیست

what peace really means.

چالشی که من قصد دارم ارایه کنم این است که زمان آن فرا رسیده که از خودمان بپرسیم معنای واقعی صلج چیست

Peace is not "Kumbaya, my Lord."

صلح، "کامبایا، خدای من " نیست صلح یک کبوتر یا یک رنگین کمان نیست گرچه خیلی‌ دوست‌داشتنی هستند.

Peace is not the dove and the rainbow --

صلح، "کامبایا، خدای من " نیست صلح یک کبوتر یا یک رنگین کمان نیست گرچه خیلی‌ دوست‌داشتنی هستند.

as lovely as they are.

صلح، "کامبایا، خدای من " نیست صلح یک کبوتر یا یک رنگین کمان نیست گرچه خیلی‌ دوست‌داشتنی هستند.

When I see the symbols

وقتی که من نماد یک کبوتر و یک رنگین کمان را می بینم، من به آرامش فردی فکر می کنم

of the rainbow and the dove,

وقتی که من نماد یک کبوتر و یک رنگین کمان را می بینم، من به آرامش فردی فکر می کنم

I think of personal serenity.

وقتی که من نماد یک کبوتر و یک رنگین کمان را می بینم، من به آرامش فردی فکر می کنم

I think of meditation.

من به مراقبه فکر می کنم،

I do not think

من در باره جیزی به عنوان صلح فکر نمی کنم،

about what I consider to be peace,

من در باره جیزی به عنوان صلح فکر نمی کنم،

which is sustainable peace

یا همان صلح پایدار همراه با عدالت و برابری.

with justice and equality.

یا همان صلح پایدار همراه با عدالت و برابری.

It is a sustainable peace

صلح پایدار به این معنیست که بیشترمردم در روی زمین دسترسی کافی به منابع داشته باشند،

in which the majority of people

صلح پایدار به این معنیست که بیشترمردم در روی زمین دسترسی کافی به منابع داشته باشند،

on this planet

صلح پایدار به این معنیست که بیشترمردم در روی زمین دسترسی کافی به منابع داشته باشند،

have access to enough resources

صلح پایدار به این معنیست که بیشترمردم در روی زمین دسترسی کافی به منابع داشته باشند،

to live dignified lives,

برای زندگی شرافتمندانه،

where these people have enough access

جایی که مردم دسترسی کافی به آموزش و پرورش و بهداشت و درمان دارند،

to education

جایی که مردم دسترسی کافی به آموزش و پرورش و بهداشت و درمان دارند،

and health care,

جایی که مردم دسترسی کافی به آموزش و پرورش و بهداشت و درمان دارند،

so that they can live in freedom from want

به طوری که آنها می توانند در آزادی به شکلی که می خواهند زندگی می کنند و از ترس رهاباشند.

and freedom from fear.

به طوری که آنها می توانند در آزادی به شکلی که می خواهند زندگی می کنند و از ترس رهاباشند.

This is called human security.

و به این امنیت انسانی گفته می شود.

And I am not a complete pacifist

و من خیلی مایوس نیستم

like some of my really, really heavy-duty,

مانند بعضی از دوستان خیلی پرمسئولیتم مانند مارید مک گویر.

non-violent friends,

مانند بعضی از دوستان خیلی پرمسئولیتم مانند مارید مک گویر.

like Mairead McGuire.

مانند بعضی از دوستان خیلی پرمسئولیتم مانند مارید مک گویر.

I understand that humans

من دریافتم که انسانها در از استفاده یک کلمه خوب، کمی‌ قاطی کردند،

are so "messed up" --

من دریافتم که انسانها در از استفاده یک کلمه خوب، کمی‌ قاطی کردند،

to use a nice word,

من دریافتم که انسانها در از استفاده یک کلمه خوب، کمی‌ قاطی کردند،

because I promised my mom

برای اینکه من به مادرم قول داده ام از کلمه ف... در حضور جمع استفاده نکنم.

I'd stop using the F-bomb in public.

برای اینکه من به مادرم قول داده ام از کلمه ف... در حضور جمع استفاده نکنم.

And I'm trying harder and harder.

و من سختتر و سختتر تلاش می کنم. مادر، من واقعا تلاش می کنم.

Mom, I'm really trying.

و من سختتر و سختتر تلاش می کنم. مادر، من واقعا تلاش می کنم.

We need a little bit of police;

ما به قدری پلیس نیاز داریم. و قدری ارتش، اما برای دفاع .

we need a little bit of military,

ما به قدری پلیس نیاز داریم. و قدری ارتش، اما برای دفاع .

but for defense.

ما به قدری پلیس نیاز داریم. و قدری ارتش، اما برای دفاع .

We need to redefine

ما نیازمند تعریف دیگری از چیزیکه ما را در این جهان ایمن می کند هستیم.

what makes us secure

ما نیازمند تعریف دیگری از چیزیکه ما را در این جهان ایمن می کند هستیم.

in this world.

ما نیازمند تعریف دیگری از چیزیکه ما را در این جهان ایمن می کند هستیم.

It is not arming our country

این درست نیست که ما کشور مان را تا بن دندان مصلح کنیم.

to the teeth.

این درست نیست که ما کشور مان را تا بن دندان مصلح کنیم.

It is not getting other countries

یا اینکه دیگر کشور ها را تا بن دندان مصلح کنیم با اسلحه هایی که می سازیم وبه آنها می فروشیم .

to arm themselves to the teeth

یا اینکه دیگر کشور ها را تا بن دندان مصلح کنیم با اسلحه هایی که می سازیم وبه آنها می فروشیم .

with the weapons that we produce

یا اینکه دیگر کشور ها را تا بن دندان مصلح کنیم با اسلحه هایی که می سازیم وبه آنها می فروشیم .

and we sell them.

یا اینکه دیگر کشور ها را تا بن دندان مصلح کنیم با اسلحه هایی که می سازیم وبه آنها می فروشیم .

It is using that money more rationally

استفاده از پول باید منطقی باشد

to make the countries of the world secure,

برای امنیت بخشیدن به کشورها در جهان و برای ساختن دنیای امن برای مردم .

to make the people of the world secure.

برای امنیت بخشیدن به کشورها در جهان و برای ساختن دنیای امن برای مردم .

I was thinking about

من داشتم فکر می‌کردم درباره موضوعات اخیر در حال بحث در کنگره

the recent ongoings

من داشتم فکر می‌کردم درباره موضوعات اخیر در حال بحث در کنگره

in Congress,

من داشتم فکر می‌کردم درباره موضوعات اخیر در حال بحث در کنگره

where the president is offering

جایی که رئیس جمهور پیشنهاد می کند

8.4 billion dollars

8.4 میلیارد دلار

to try to get the START vote.

برای گرفتن لایحه استارت

I certainly support the START vote.

من قطعا لایجه استارت پشتیبانی می کنم

But he's offering 84 billion dollars

من قطعا لایجه استارت پشتیبانی می کنم

for the modernizing

برای مدرن کردن تسلیحات اتمی.

of nuclear weapons.

برای مدرن کردن تسلیحات اتمی.

Do you know the figure that the U.N. talks about

آیا می دانید که رقمی که سازمان ملل راجع به آن صحبت می کند

for fulfilling the Millennium Development Goals

برای برآورده ساختن اهداف توسعه هزاره

is 80 billion dollars?

80 میلیارد دلار است?

Just that little bit of money,

فقط همین مقدار کم

which to me, I wish it was in my bank account --

که، من آرزو می کردم در حساب بانکی من بود -- گرچه نیست...

it's not, but ...

که، من آرزو می کردم در حساب بانکی من بود -- گرچه نیست...

In global terms, it's a little bit of money.

در سراسر جهان، این فقط مقدار کمی پول است .

But it's going to modernize weapons

این می رود که تسلیحات نظامی را که ما به این نیاز نداریم را مدرن کند.

we do not need

این می رود که تسلیحات نظامی را که ما به این نیاز نداریم را مدرن کند.

and will not be gotten rid of in our lifetime,

و ما نمی توانیم از این در طول همه زندگیمان خلاص شویم

unless we get up off our ...

مگر آنکه ما بر پا خیزیم و

and take action to make it happen,

و اقدامی کنیم که این اتفاقی بیفتد.

unless we begin to believe

مگر آنکه ما شروع به باور کردن کنیم

that all of the things that we've been hearing about

در مورد همه آن چیزهایی را که شنیده ایم

in these last two days

در طول دو روز گدشته، همه این عناصر با هم جمع شدند، برای امنیت انسانها، برای نجات ببرهاست.

are elements of what come together

در طول دو روز گدشته، همه این عناصر با هم جمع شدند، برای امنیت انسانها، برای نجات ببرهاست.

to make human security.

در طول دو روز گدشته، همه این عناصر با هم جمع شدند، برای امنیت انسانها، برای نجات ببرهاست.

It is saving the tigers.

در طول دو روز گدشته، همه این عناصر با هم جمع شدند، برای امنیت انسانها، برای نجات ببرهاست.

It is stopping the tar sands.

برای توقف شنهای روان است، این برای دسترسی داشتن به تجهیزات پزشکی است

It is having access

برای توقف شنهای روان است، این برای دسترسی داشتن به تجهیزات پزشکی است

to medical equipment

برای توقف شنهای روان است، این برای دسترسی داشتن به تجهیزات پزشکی است

that can actually tell who does have cancer.

که می تواند سرطان را تشخیص دهد.

It is all of those things.

این برای همه اینها است.

It is using our money for all of those things.

این استفاده از پول ماست برای همه این ملزومات

It is about action.

این در باره اقدام کردن است .

I was in Hiroshima

من در هیروشیما بودم

a couple of weeks ago,

چند هفته پیش

and His Holiness --

همراه با اعلا حضرت

we're sitting there in front of thousands of people in the city,

ما در مقابل هزاران نفر ار مردم شهر نشسته بودیم

and there were about eight of us Nobel laureates.

و حدود هشت نفر از ما برنده نوبل بودند

And he's a bad guy. He's like a bad kid in church.

و او پسر بد است، او مانند یک بچه بد در کلیسا

We're staring at everybody, waiting our turn to speak,

ما به مردم خیره شده بودیم و منتظر بودیم که نوبتمان شود که صجبت کنیم

and he leans over to me, and he says,

و او به طرف من خم شد و گفت

"Jody, I'm a Buddhist monk."

جودی " من یک راهب بودایی"

I said, "Yes, Your Holiness.

من گفتم بله عالیجناب

Your robe gives it away."

لباس بلند شما نشان می دهد

(Laughter)

خندیدند

He said, "You know

او گفت " می دانی من از مدیتیشن خوشم میاد، و گاهی دعا می‌کنم"

that I kind of like meditation, and I pray."

او گفت " می دانی من از مدیتیشن خوشم میاد، و گاهی دعا می‌کنم"

I said, "That's good. That's good.

من گفتم " خوب است . ما در جهان به این نیاز داریم. من این را دنبال نمی کنم و این بامزه است"

We need that in the world.

من گفتم " خوب است . ما در جهان به این نیاز داریم. من این را دنبال نمی کنم و این بامزه است"

I don't follow that, but that's cool."

من گفتم " خوب است . ما در جهان به این نیاز داریم. من این را دنبال نمی کنم و این بامزه است"

And he says, "But I have become skeptical.

و او گفت " ولی من شک دارم . من باور ندارم که مرافبه و دعا می تواند دنیا را تغییر دهد.

I do not believe

و او گفت " ولی من شک دارم . من باور ندارم که مرافبه و دعا می تواند دنیا را تغییر دهد.

that meditation and prayer

و او گفت " ولی من شک دارم . من باور ندارم که مرافبه و دعا می تواند دنیا را تغییر دهد.

will change this world.

و او گفت " ولی من شک دارم . من باور ندارم که مرافبه و دعا می تواند دنیا را تغییر دهد.

I think what we need

من فکر می کنم چیزی که ما نیاز داریم اقدام کردن است.

is action."

من فکر می کنم چیزی که ما نیاز داریم اقدام کردن است.

His Holiness, in his robes,

اعلا حضرت ،با ردای خود قهرمان جدید من است .

is my new action hero.

اعلا حضرت ،با ردای خود قهرمان جدید من است .

I spoke with Aung Sun Suu Kyi

من با آنگ سان سو کی صحبت کردم چند روز پیش.

a couple of days ago.

من با آنگ سان سو کی صحبت کردم چند روز پیش.

As most of you know,

همانطور که بیشتر شما می دانید

she's a hero for democracy in her country, Burma.

او یک قهرمان است

You probably also know

احتمالا شما می دانید

that she has spent 15 of the last 20 years

او 15 سال از 20 سال گذشته را در

imprisoned for her efforts

زندان به سر برده برای تلاشهایش

to bring about democracy.

که برای برقراری دموکراسی بوده است

She was just released a couple of weeks ago,

او فقط جند روز پیش آزاد شد

and we're very concerned to see how long she will be free,

و من بسیار نگرانم برای اینکه چه مدت او آزاد خواهد بود.

because she is already out in the streets in Rangoon,

زیرا او در حال حاضر در به در، در خیابانهای رانگون می گردد

agitating for change.

برای تهییج کردن مردم برای تغییر

She is already out in the streets, working with the party

او در حال حاضر در به در، در خیابانها است و برای حزبش کار می کند

to try to rebuild it.

تا دوباره آن را احیا کند.

But I talked to her for a range of issues.

من با او برای طیف وسیعی از مشگلات صحبت کردم

But one thing that I want to say,

اما یک چیزی که من می خواهم بگویم

because it's similar to what His Holiness said.

و مشابه آن جیزی است که معظم له گفت

She said, "You know, we have a long road to go

او گفت " می دانی ما راه درازی داریم که طی کنیم

to finally get democracy in my country.

تا در نهایت به دموکراسی در کشورمان برسیم .

But I don't believe in hope

اما من باور ندارم به امید تنها، بدون تلاش کردن .

without endeavor.

اما من باور ندارم به امید تنها، بدون تلاش کردن .

I don't believe in the hope of change,

من امید به تغییر را باور ندارم تا وقتی که ما اقدامی نکنیم و آن را نسازیم "

unless we take action

من امید به تغییر را باور ندارم تا وقتی که ما اقدامی نکنیم و آن را نسازیم "

to make it so."

من امید به تغییر را باور ندارم تا وقتی که ما اقدامی نکنیم و آن را نسازیم "

Here's another woman hero of mine.

در اینجا بانوی دیگریست که فهرمان من است

She's my friend, Dr. Shirin Ebadi,

او دوست من است دکتر شیرین عبادی

the first Muslim woman

اولین زن مسلمان است

to receive the Nobel Peace Prize.

که جایزه صلح نوبل را دریافت کرده است

She has been in exile

او تبعید شده است

for the last year and a half.

برای یک سال و نیم

You ask her where she lives -- where does she live in exile?

اگر از او بپرسید کجا رندگی می کند و در تبعید در کجا به سر می برد

She says the airports of the world.

او پاسخ می دهد فرودگاهای دنیا

She is traveling because she was out of the country

او مسافرت می کند به دلیل اینکه او در خارج از کشور بود

at the time of the elections.

در زمان انتخابات

And instead of going home,

و به جای رفتن به خانه

she conferred with all the other women that she works with,

او با تمام زنان دیگری که با او کار می کنند رایزنی می کند.

who said to her, "Stay out. We need you out.

به او گفته اند " بمان در خارج ما نیازداریم که تو در بیرون باشی "

We need to be able to talk to you out there,

ما نیاز داریم که بتوانیم با تو خارج از اینجا صحبت کنیم ،

so that you can give the message

به دلیل اینکه تو می توانی پیام ما را برسانی

of what's happening here."

که چه چیزهایی در اینجا اتفاق می افتد

A year and a half --

یک سال و نیم

she's out speaking

او در خارج صحبت می کند

on behalf of the other women in her country.

از طرف زنان دیگر در کشورش

Wangari Maathai --

وانگاری ماتای

2004 Peace laureate.

برنده صلح نوبل 2004

They call her the "Tree Lady,"

او را بانوی درخت می نامند

but she's more than the Tree Lady.

اما او بیشتر از بانوی درخت است .

Working for peace

برای صلح کار می کند

is very creative.

بسیار خلاق

It's hard work every day.

کار سخت روزانه

When she was planting those trees,

وقتی که او در حال کاشتن درختان بود

I don't think most people understand

من فکر نمی کنم بیشتر مردم درک کنند

that, at the same time,

که همزمان

she was using the action

او در حال اقدام کردن هم بود

of getting people together to plant those trees

که مردم را با هم جمع کند برای کاشت درختان

to talk about how to overcome

و با آنان صحبت کند در باره اینکه چگو نه غلبه کنند بر حکومت دیکتاتور در کشور خود.

the authoritarian government in her country.

و با آنان صحبت کند در باره اینکه چگو نه غلبه کنند بر حکومت دیکتاتور در کشور خود.

People could not gather

مردم نمی توانستند با هم جمع شوند

without getting busted and taken to jail.

بدون ابنکه شکسته شوند و به زندان بیفتند

But if they were together planting trees for the environment,

اما اگر با هم جمع می شدند برای درختکاری برای محبط زیست

it was okay --

اشکالی نداشت

creativity.

خلاقیت

But it's not just iconic women

اما این فقط برای زنانی معینی نیست

like Shirin,

مانند شیرین

like Aung Sun Suu Kyi, like Wangari Maathai --

مانند آنگ سان سو کی مانند وانگاری ماتای

it is other women in the world

بانوان دیگری هستند در جهان

who are also struggling together

که انها کوشش می کنند

to change this world.

که دنیا را تغییر دهند .

The Women's League of Burma,

اتحادیه زنان برمه

11 individual organizations of Burmese women

11 سازمان مجزا زنان برمه

came together because there's strength in numbers.

با هم جمع شدند چرا که قدرت خود را با تعداد افزایش دهند

Working together is what changes our world.

با هم کار کردن ، چیزی است که دنیا را تغییر می دهد.

The Million Signatures Campaign

کمپین یک میلیون امضا از زنان داخل برمه

of women inside Burma

کمپین یک میلیون امضا از زنان داخل برمه

working together to change human rights,

برای همکاری با یکدیگر برای تغییر حقوق بشر

to bring democracy to that country.

برای آوردن دموکراسی به کشورشان

When one is arrested and taken to prison,

وقتی یک نفر دستگیر می شود و به زندان می افتد

another one comes out and joins the movement,

نفر دیگری می آید و به جنبش ملحق می شود

recognizing that if they work together,

قابل درک است که، اگر آنها با هم کار کنند

they will ultimately bring change

آنها می توانند در نهایت در کشور خودشان تغییر را ایحاد کنند.

in their own country.

آنها می توانند در نهایت در کشور خودشان تغییر را ایحاد کنند.

Mairead McGuire in the middle,

مایراد مک گویر ، در وسط

Betty Williams on the right-hand side --

بتی ویلیمز در سمت راست

bringing peace to Northern Ireland.

صلح را برای ایرلند شمالی آوردند

I'll tell you the quick story.

من داستان کوتاهی برایتان می گوییم

An IRA driver was shot,

در ارتش جمهوری خواه ایرلند به یک راننده شلیک شد

and his car plowed into people

و اتومبیل او مردم را شخم کرد در کنار خیابان در آنجا مادری بود با سه فرزندش .

on the side of the street.

و اتومبیل او مردم را شخم کرد در کنار خیابان در آنجا مادری بود با سه فرزندش .

There was a mother and three children.

و اتومبیل او مردم را شخم کرد در کنار خیابان در آنجا مادری بود با سه فرزندش .

The children were killed on the spot.

بچه ها کشته شدند در آن نقطه

It was Mairead's sister.

خواهر مایراد بود

Instead of giving in

به جای غم و اندوه، افسردگی، شکست در برابر خشونت

to grief, depression, defeat

به جای غم و اندوه، افسردگی، شکست در برابر خشونت

in the face of that violence,

به جای غم و اندوه، افسردگی، شکست در برابر خشونت

Mairead hooked up with Betty --

مایراد او با بتی بیرون آمد

a staunch Protestant and a staunch Catholic --

یک پرتستان سرسخت و یک کاتولیک سرسخت

and they took to the streets

و آمدند به خیابانها برای گفتن نه به خشونت بیشتر و آنها قادر بودند که آن را بدست آورند.

to say, "No more violence."

و آمدند به خیابانها برای گفتن نه به خشونت بیشتر و آنها قادر بودند که آن را بدست آورند.

And they were able to get

و آمدند به خیابانها برای گفتن نه به خشونت بیشتر و آنها قادر بودند که آن را بدست آورند.

tens of thousands of, primarily, women, some men,

ده ها هزار، در درجه اول، زنان -- بعضی از مردان-- به خیابانها آمدند تا تغییر را ایجاد کننند.

in the streets to bring about change.

ده ها هزار، در درجه اول، زنان -- بعضی از مردان-- به خیابانها آمدند تا تغییر را ایجاد کننند.

And they have been

و آنها بخشی از کسانی بودند که صلح را به ایرلند شمالی آوردند.

part of what brought peace to Northern Ireland,

و آنها بخشی از کسانی بودند که صلح را به ایرلند شمالی آوردند.

and they're still working on it,

و آنها هنوز برای آن کار می کننند برای اینکه هنوز کارهای زیادی هست که باید انجام شود.

because there's still a lot more to do.

و آنها هنوز برای آن کار می کننند برای اینکه هنوز کارهای زیادی هست که باید انجام شود.

This is Rigoberta Menchu Tum.

این ریگوبارتا منچو توم است

She also received the Peace Prize.

او همچنین جایزه صلح نوبل را دریافت کرده او الان رئیس جمهور است.

She is now running for president.

او همچنین جایزه صلح نوبل را دریافت کرده او الان رئیس جمهور است.

She is educating the indigenous people of her country

او مردم بومی کشور خود را آموزش می دهد. در مورد اینکه مفهوم وموکراسی چیست.

about what it means to be a democracy,

او مردم بومی کشور خود را آموزش می دهد. در مورد اینکه مفهوم وموکراسی چیست.

about how you bring democracy to the country,

درباره اینکه چگونه دموکراسی را در کشورشان ایجاد کننند.

about educating, about how to vote --

درباره آموزش چگونکی رای دادن.

but that democracy is not just about voting;

اما دموکراسی فقط درباره رای دادن نیست درباره چگونگی فعال بودن شهروندان است.

it's about being an active citizen.

اما دموکراسی فقط درباره رای دادن نیست درباره چگونگی فعال بودن شهروندان است.

That's what I got stuck doing --

این چیزی است که من به آن چسبیده ام

the landmine campaign.

کمپین " مین های زمینی".

One of the things that made this campaign work

یکی از چیزهایی که باعث شد که کمپین موفق شود

is because we grew from two NGOs

این بود که ما متشکل از دو سازمان غیر دولتی بودیم

to thousands

با هزاران نفر از 90 کشور در سراسر جهان

in 90 countries around the world,

با هزاران نفر از 90 کشور در سراسر جهان

working together in common cause to ban landmines.

همکاری با یکدیگر در راه مشترک ، برای منع استفاده از مین های زمینی

Some of the people who worked in our campaign

بعضی از کسانی که در این کمپینگ کار می کردند

could only work maybe an hour a month.

تنها می توانستد شاید یک ساعت در ماه کار کنند

They could maybe volunteer that much.

آنها شاید می توانستد این میزان کار کنند

There were others, like myself,

و کسان دیگری مانند من بصورت تمام وقت.

who were full-time.

و کسان دیگری مانند من بصورت تمام وقت.

But it was the actions, together, of all of us

اما این یک اقدام همگانی از طرف ما بود

that brought about that change.

این تغییر را ایجاد کرد

In my view, what we need today

به نظر من، آنچه که ما امروز به آن نیاز داریم

is people getting up

مردمی هستند که بر پا خیزند و اقدامی صورت دهند.

and taking action

مردمی هستند که بر پا خیزند و اقدامی صورت دهند.

to reclaim the meaning of peace.

تا معنی صلج را اصلاح کنیم

It's not a dirty word.

این کلمه زشتی نیست این کار سخت هر روزه است.

It's hard work every single day.

این کلمه زشتی نیست این کار سخت هر روزه است.

And if each of us

و اگر هر یک از ما

who cares about the different things we care about

کسانی که با ما در مسایل مشترک علاقه مشترک دارند همت آن را داشته باشیم

got up off our butts

کسانی که با ما در مسایل مشترک علاقه مشترک دارند همت آن را داشته باشیم

and volunteered

و داوطلبانه به اندازه ای که می توانیم فعالیت کنیم

as much time as we could,

و داوطلبانه به اندازه ای که می توانیم فعالیت کنیم

we would change this world,

ما می توانیم دنیا را تغییر دهیم ما دنیا را نجات خواهیم داد.

we would save this world.

ما می توانیم دنیا را تغییر دهیم ما دنیا را نجات خواهیم داد.

And we can't wait for the other guy. We have to do it ourselves.

ما نمی توانیم منتظر دیگران باشیم ، ما باید این کار را خودمان انجام دهیم

Thank you.

سپاسگزارم

(Applause)

تشویق حاضران