How my son's short life made a lasting difference | Sarah Gray

87,037 views ・ 2016-05-25

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: رضا صابری Reviewer: soheila Jafari
00:13
I was three months pregnant with twins
0
13798
2473
ماه سوم بارداری دوقلوهایم
00:16
when my husband Ross and I went to my second sonogram.
1
16295
3344
به همراه شوهرم، راس، رفتم تا دومین سونوگرافی رو انجام بدهم.
00:21
I was 35 years old at the time,
2
21221
2318
اون زمان ۳۵ ساله بودم،
00:23
and I knew that that meant we had a higher risk
3
23563
3320
و میدونستم در این سن ریسک بارداری بالاست
00:26
of having a child with a birth defect.
4
26907
1944
ممکن بود فرزندم با نقص مادرزادی متولد بشه
00:29
So, Ross and I researched the standard birth defects,
5
29907
3058
پس با همسرم تمامی مطالعات لازم دراین زمینه را انجام دادیم
00:32
and we felt reasonably prepared.
6
32989
2000
و تقریبا آماده بودبم
00:35
Well, nothing would have prepared us
7
35973
1945
اما اصلا آمادگیه اینو نداشتیم که
00:37
for the bizarre diagnosis that we were about to face.
8
37942
3054
به یک تشخیص پزشکیه عجیب و غریب روبرو بشیم
00:42
The doctor explained that one of our twins, Thomas,
9
42291
3539
پزشک برامون توضیح داد که یکی از دوقلوها، توماس،
00:45
had a fatal birth defect called anencephaly.
10
45854
2824
نقض مادرزادی کشنده ای داره به اسم آنانسفالی
00:49
This means that his brain was not formed correctly
11
49476
3394
یعنی مغزش کامل شکل نگرفته بود
00:52
because part of his skull was missing.
12
52894
1976
چون قسمتی از جمجمش کامل نبود
00:55
Babies with this diagnosis typically die in utero
13
55663
3524
بچه هایی که این مشکل را دارن در همون دوران جنینی میمیرن
00:59
or within a few minutes, hours or days of being born.
14
59211
3571
یا فقط چند ساعت پس از به دنیا آمدنشون زنده می مونن
01:05
But the other twin, Callum,
15
65013
3215
اما بچه دیگر، کالم
01:08
appeared to be healthy, as far as the doctor could tell,
16
68252
3888
به گفته پزشک ها سالم بود
01:12
and these twins were identical,
17
72164
4167
و اینکه اون هاالبته به لحاظ ژنتیکی
01:16
genetically identical.
18
76355
1269
دوقلوهای همسان بودند.
01:20
So after a lot of questions about how this could have possibly happened,
19
80125
4612
بعد از پرس و جو های زیاد درباره اینکه چطور این اتفاق میتونست بیفته
01:24
a selective reduction was mentioned,
20
84761
3136
گفتند که علتش کاهش انتخابی بوده ،
01:27
and while this procedure was not impossible,
21
87921
2901
و از اونجا که این روند چیز غیر ممکنی نبود
01:30
it posed some unique risks for the healthy twin and for me,
22
90846
4358
برای من و دوقلوهایم خطر زیادی داشت،
01:35
so we decided to carry the pregnancy to term.
23
95228
2357
اما تصمیم گرفتیم که بارداری رو ادامه بدهم.
01:39
So there I was, three months pregnant, with two trimesters ahead of me,
24
99101
4191
سه ماه اول بارداریم تموم شده بود اما دو تا سه ماه دیگه پیش رو داشتم
01:43
and I had to find a way to manage my blood pressure and my stress.
25
103316
4879
باید راهی برای کنترل فشار خون و استرسم پیدا می کردم.
01:49
And it felt like having a roommate point a loaded gun at you for six months.
26
109268
4936
باید شش ماه با یک هم اتاقی زندگی میکردم که که یه تفنگ پر را به سمتم نشانه رفته بود.
01:55
But I stared down the barrel of that gun for so long
27
115553
4930
ولی من مدت زیادی همه اون سختی ها رو به جون خریدم
02:00
that I saw a light at the end of the tunnel.
28
120507
2063
همیشه نور امیدی در ته این جاده تاریک میدیدم.
02:03
While there was nothing we could do to prevent the tragedy,
29
123506
3104
با اینکه کاری برای پایان دادن به این اتفاق تلخ نمیتونستیم بکنیم،
02:06
I wanted to find a way for Thomas's brief life
30
126634
2463
دنبال راهی بودم که توماس بتونه زندگی کنه، هرقدرم کم
02:09
to have some kind of positive impact.
31
129121
2221
می خواستم تأثیر مثبتی گذاشته باشم.
02:11
So I asked my nurse about organ, eye and tissue donation.
32
131366
3666
بنابراین از پرستار درباره اهداء عضو، چشم و بافت بدن پرس و جو کردم.
02:16
She connected with our local organ-procurement organization,
33
136080
3521
اون سازمان پیوندعضو را به من معرفی کرد،
02:19
the Washington Regional Transplant Community.
34
139625
2293
به اسمِ "جامعه پیوند عضو واشنگتن."
02:23
WRTC explained to me
35
143359
2571
در این مرکزبه من توضیح دادن که
02:25
that Thomas would probably be too small at birth to donate for transplant,
36
145954
4401
توماس در بدو تولد برای اهداء عضو خیلی کوچیه،
02:30
and I was shocked:
37
150379
1150
من واقعاً شوکه شده بودم:
02:31
I didn't even know you could be rejected for that.
38
151553
2404
نمیدونستم به خاطر چنین دلیلی دست رد به سینم میزنن.
02:33
But they said that he would be a good candidate to donate for research.
39
153981
3412
ولی اون ها گفتند که توماس مورد خوبی برای اهداء جهت پژوهش هست.
02:38
This helped me see Thomas in a new light.
40
158290
2031
این به من کمک کرد که نگاه بهتری به توماس پیدا کردم.
02:40
As opposed to just a victim of a disease,
41
160345
2895
به جای اینکه او را قربانی یک بیماری ببینم،
02:43
I started to see him as a possible key to unlock a medical mystery.
42
163264
3587
به این چشم نگاهش کردم که میتونه گشایشی باشه برایه کشف یک درمان جدید
02:48
On March 23, 2010,
43
168288
3278
روز ۲۳ مارچ ۲۰۱۰ (3 فروردین ۱۳۸۹)
02:51
the twins were born, and they were both born alive.
44
171590
2507
دوقلوها به دنیا اومدن و هر دو هم زنده بودند.
02:55
And just like the doctor said,
45
175978
1666
و همانطور که دکترها گفته بودند،
02:57
Thomas was missing the top part of his skull,
46
177668
3079
توماس قسمت بالایه جمجمش رو نداشت،
03:00
but he could nurse,
47
180771
1523
اما می شد بهش شیر داد،
03:02
drink from a bottle,
48
182318
1452
با استفاده از شیشه،
03:03
cuddle and grab our fingers like a normal baby,
49
183794
3299
اون مثل بچه های طبیعی انگشتان ما را لمس میکرد و می گرفت،
03:07
and he slept in our arms.
50
187117
1597
و در آغوش ما میخوابید.
03:10
After six days, Thomas died in Ross's arms
51
190053
3389
بعد از شش روز توماس در آغوش راس جان سپرد.
03:13
surrounded by our family.
52
193466
1396
همه خانواده هم دور و برش بودند.
03:16
We called WRTC, who sent a van to our home
53
196846
4135
با جامعه پیوند عضو واشنگتن تماس گرفتیم و اون ها برایه ما یک ون فرستادند
03:21
and brought him to Children's National Medical Center.
54
201005
2539
اون ها توماس را به مرکز ملی مطالعات پزشکی بردند.
03:24
A few hours later, we got a call to say that the recovery was a success,
55
204751
3821
چند ساعتی نگذشت که با ما تماس گرفتند و خبر دادند که کارشون با موفقیت انجام شده
03:28
and Thomas's donations would be going to four different places.
56
208596
3234
و قسمت های اهداء شده از طرف توماس را به چهار محل مختلف فرستادن
03:32
His cord blood would go to Duke University.
57
212159
2396
خون بند نافش را به دانشگاه Duke فرستادند.
03:35
His liver would go to a cell-therapy company called Cytonet in Durham.
58
215208
4015
کبدشرو به یک شرکت سلول درمانی به اسم Cytonet واقع در دورهام فرستادند.
03:40
His corneas would go to Schepens Eye Research Institute,
59
220263
3245
قرنی هاش به موسسه تحقیقاتی در زمینه چشم به نام Schepens فرستاده شد.
03:43
which is part of Harvard Medical School,
60
223532
2159
این موسسه بخشی از دانشکده پزشکی هاروارد است،
03:45
and his retinas would go to the University of Pennsylvania.
61
225715
2856
و شبکیه هاش به دانشگاه پنسیلوانیا فرستاده شد.
03:50
A few days later, we had a funeral with our immediate family,
62
230083
3928
چند روز بعد مراسم تدفینی با حضور خانواده براش گرفتیم،
03:54
including baby Callum,
63
234035
1944
و البته فرزندمون کالم هم حضور داشت.
03:56
and we basically closed this chapter in our lives.
64
236003
3314
خوب ما این فصل از زندگیمون رو خاتمه داده بودیم.
03:59
But I did find myself wondering, what's happening now?
65
239718
2916
اما همش از خودم می پرسیدم خوب حالا چی؟
04:03
What are the researchers learning?
66
243055
1667
محققین چه چیزی یاد گرفتند؟
04:05
And was it even worthwhile to donate?
67
245130
2293
اصلاً ارزش اهداء رو داشت؟
04:09
WRTC invited Ross and I to a grief retreat,
68
249019
3722
جامعه پیوند عضو واشنگتن، من و راس رو به مراسمی دعوت کرد تا از ما دلجویی کند،
04:12
and we met about 15 other grieving families
69
252765
2753
در اونجا با ۱۵ خانواده داغدار شبیه خومون آشنا شدیم
04:15
who had donated their loved one's organs for transplant.
70
255542
2627
اونها اعضاء جگر گوشه هاشون را اهداء کرده بودند.
04:19
Some of them had even received letters
71
259494
2401
برخی از اون ها نامه هایی دریافت کرده بودند
04:21
from the people who received their loved one's organs,
72
261919
2969
از طرف دریافت کنندگان اعضاء که در او نامه ها ازشون
04:24
saying thank you.
73
264912
1165
تشکر شده بود.
04:27
I learned that they could even meet each other
74
267038
2189
تازه فهمیدم اون ها میتونن همدیگرو ملاقات کنند
04:29
if they'd both sign a waiver,
75
269251
1438
اگر هم توافق کرده باشن
04:30
almost like an open adoption.
76
270713
1396
نوعی فرزند خوندگیه آزاد
04:32
And I was so excited, I thought maybe I could write a letter
77
272907
2839
خیلی هیجان داشتم، فکر کردم شاید من هم بتونم نامه ای بنویسم
04:35
or I could get a letter and learn about what happened.
78
275770
2609
یا اینکه نامه ای دریافت کنم و از اوضاء خبردار بشوم.
04:38
But I was disappointed to learn
79
278403
1539
اما خیلی مایوس شدم وقتی فهمیدم
04:39
that this process only exists for people who donate for transplant.
80
279966
3170
این روال فقط برای افرادیه که پیوند عضو کردند.
04:43
So I was jealous. I had transplant envy, I guess.
81
283160
3262
انگا حسودیم شده بود یه طورایی حسادت پیوند عضو گرفته بودم.
04:46
(Laughter)
82
286446
1150
(خنده)
04:48
But over the years that followed,
83
288104
1896
در سال های بعد،
04:50
I learned a lot more about donation,
84
290024
2476
درباره اهداء عضو خیلی چیزها فهمیدم،
04:52
and I even got a job in the field.
85
292524
2078
تا جایی که در این زمینه یه کار پیدا کردم.
04:54
And I came up with an idea.
86
294626
1413
ایده ای به نظرم رسید.
04:57
I wrote a letter that started out,
87
297879
1659
نامه ای نوشتم که این طوری
04:59
"Dear Researcher."
88
299562
1166
شروع می شد «محقق عزیز...»
05:02
I explained who I was,
89
302468
1850
در اون نامه خودم رو معرفی کردم،
05:04
and I asked if they could tell me why they requested infant retinas
90
304342
3868
ازشون خواستم که به من بگن چرا به شبکیه های یک نوزاد
05:08
in March of 2010,
91
308234
2235
در مارس سال ۲۰۱۰ نیاز داشتند
05:10
and I asked if my family could visit their lab.
92
310493
2269
خواستم با خانوادم از آزمایشگاهشون بازدید کنم.
05:13
I emailed it to the eye bank that arranged the donation,
93
313953
3096
نامه رو به بانک چشم ای میل کردم اونها اهداء رو هماهنگ کرده بودن
05:17
the Old Dominion Eye Foundation,
94
317073
2378
اسم اون بنیاد چشم Old Dominion بود.
05:19
and asked if they could send it to the right person.
95
319475
2492
و ازشون خواستم نامه رو به دست اهلش برسونن.
05:22
They said that they had never done this before,
96
322395
2231
در جواب گفتند که تا بحال چنین کاری نکردند،
05:24
and they couldn't guarantee a response,
97
324650
1889
و هیچ قولی برای جواب مساعد نمیدن،
05:26
but they wouldn't be an obstacle, and they would deliver it.
98
326563
2816
اما رسودن نامه مشکلی نداشت و این کار رو انجام میدادن.
05:30
Two days later, I got a response
99
330506
2191
دوروز بعد ازطرف دکترArupa Ganguly
05:32
from Dr. Arupa Ganguly of the University of Pennsylvania.
100
332721
2984
از دانشگاه پنسیلوانیا جوابی دریافت کردم.
05:36
She thanked me for the donation,
101
336617
1622
که از من بخاطر اهداء تشکر کرده بود،
05:38
and she explained that she is studying retinoblastoma,
102
338263
2723
و توضیح داده بود که در حال مطالعه روی رتینوبلاستوما هست،
05:41
which is a deadly cancer of the retina
103
341010
1817
که یک سرطان کشنده شبکیه چشمه
05:42
that affects children under the age of five,
104
342851
2126
این بیماری کودکان زیر پنج سال رو درگیر میکنه،
05:45
and she said that yes, we were invited to visit her lab.
105
345001
2690
جوابش مثبت بود و مارا برای بازدید دعوت کرد.
05:48
So next we talked on the phone,
106
348612
1642
بعد از او تلفنی صحبت کردیم،
05:50
and one of the first things she said to me
107
350278
2047
یکی از اولین حرفاش به من این بود که
05:52
was that she couldn't possibly imagine how we felt,
108
352349
2831
شاید نتونه واقعاً احساساته مارو درک کنه،
05:55
and that Thomas had given the ultimate sacrifice,
109
355204
2740
و اینکه توماس نهایت از خودگذشتگی رو نشون داده بود.
05:57
and that she seemed to feel indebted to us.
110
357968
2087
و اینکه به ما احساس دین میکرد.
06:00
So I said, "Nothing against your study,
111
360709
3126
من بهش گفتم من با مطالعات شما مخالفتی ندارم
06:03
but we didn't actually pick it.
112
363859
1666
ولی نوعش رو انتخاب نکرده بودیم.
06:05
We donated to the system, and the system chose your study.
113
365549
3158
گفتم که ما سیستم رو پیدا کردیم اون ها مطالعه شمارو انتخاب کردند.
06:09
I said, "And second of all, bad things happen to children every day,
114
369493
4890
در ادامه گفتم «هر روز چیزایه بدی برای بچه ها پیش میاد
06:14
and if you didn't want these retinas,
115
374407
1788
اگرهم شما شبکیه هارو نخواسته بودین،
06:16
they would probably be buried in the ground right now.
116
376219
2530
احتمالا الان زیر خاک بودن
06:18
So to be able to participate in your study
117
378773
3366
پس برای ایفای سهممون در مطالعات شما
06:22
gives Thomas's life a new layer of meaning.
118
382163
3643
به زندگی توماس معنی جدیدی دادیم.
06:25
So, never feel guilty about using this tissue."
119
385830
2944
پس هرگز درباره این بافت احساس گناه نکنید.»
06:29
Next, she explained to me how rare it was.
120
389845
2534
در ادامه برای من توضیح داد این بافت چقدر نادر بوده است.
06:32
She had placed a request for this tissue six years earlier
121
392403
3696
اونها از شش سال قبل درخواست این بافت را
06:36
with the National Disease Research Interchange.
122
396123
2213
به مرکز مطالعات تبادلی بیماریها داده بودند.
06:39
She got only one sample of tissue that fit her criteria,
123
399160
3334
و تنها نمونه ای از این بافت که با معیارهای مطالعاتشون مناسب بوده
06:42
and it was Thomas's.
124
402518
1205
نمونه توماس بود.
06:44
Next, we arranged a date for me to come visit the lab,
125
404958
3730
بعدش قرار گذاشتیم که از آزمایشگاهشون بازدید کنیم.
06:48
and we chose March 23, 2015, which was the twins' fifth birthday.
126
408712
4650
۲۳ مارس ۲۰۱۵ را که پنجمین سال تولد دوقلوها بود رو انتخاب کردیم
06:54
After we hung up, I emailed her some pictures of Thomas and Callum,
127
414563
3936
بعد از اون چندتا عکس از توماس و کالم براش ایمیل کردم،
06:58
and a few weeks later, we received this T-shirt in the mail.
128
418523
2889
چند هفته بعدش این تی شرت را با پست برامون فرستادند.
07:03
A few months later, Ross, Callum and I piled in the car
129
423142
2799
چند ماه بعد من، راس و کالم سوار ماشین شدیم
07:05
and we went for a road trip.
130
425965
1591
و عازم سفر شدیم.
07:07
We met Arupa and her staff,
131
427580
2564
ما آروپا و همکاراشو ملاقات کردیم،
07:10
and Arupa said that when I told her not to feel guilty, that it was a relief,
132
430168
4248
آروپا گفت وقتی بهش گفته بودم احساس گناه نکنه، آروم شده بود،
07:14
and that she hadn't seen it from our perspective.
133
434440
2301
و اینکه اون قضیه رو از زاویه دید ما ندیده بود.
07:18
She also explained that Thomas had a secret code name.
134
438090
4238
همچنین به ما گفت که توماس یه اسم رمزی هم داشته
07:22
The same way Henrietta Lacks is called HeLa,
135
442931
3369
همونطور که هنریتا لاکس با Hela کدگذاری شده بود،
07:26
Thomas was called RES 360.
136
446324
2626
توماس رو با کد RE360 نامگذاری کرده بودن.
07:29
RES means research,
137
449394
1398
RES از کلمه Research میومد
07:30
and 360 means he was the 360th specimen
138
450816
3500
۳۶۰ هم یعنی اون ۳۶۰امین نمونه
07:34
over the course of about 10 years.
139
454340
1785
در مدت زمان ده سال بود.
07:37
She also shared with us a unique document,
140
457133
4143
همچنین اون خانم سند بی نظیری رو به ما نشون داد
07:41
and it was the shipping label
141
461300
2485
برچسب حملی ونقلی بود که
07:43
that sent his retinas from DC to Philadelphia.
142
463809
3484
شبکسیه های توماس رو از DC به فیلادلفیا برده بود.
07:48
This shipping label is like an heirloom to us now.
143
468273
3389
این برچسب حمل و نقل الان برای ما مثل یک یادگاری بجامونده از توماسه
07:52
It's the same way that a military medal or a wedding certificate might be.
144
472304
3508
مثله یک مدال نظامی یا سند ازدواج.
07:56
Arupa also explained that she is using Thomas's retina and his RNA
145
476687
5400
آروپا برامون توضیح داد که در حال حاضر از شبکیه و آر.اِن.اِی توماس استفاده میکنه
08:02
to try to inactivate the gene that causes tumor formation,
146
482111
3410
تا بتونه ژن هایی که باعث ایجاد تومور میشن رو متوقف کنه،
08:05
and she even showed us some results that were based on RES 360.
147
485545
3110
حتی نتایجی هم که از RES360 بدست آمده بود رو به ما نشون داد
08:09
Then she took us to the freezer
148
489959
1834
بعد ما را برد کنار فریزر
08:11
and she showed us the two samples that she still has
149
491817
3435
و دو نمونه ای رو که هنوز باقی مونده بودن رو به ما نشون داد.
08:15
that are still labeled RES 360.
150
495276
2322
برچسب RES360 همچنان روی اونها بود.
08:17
There's two little ones left.
151
497622
1860
دو تکه خیلی کوچیک باقی مونده بود.
08:19
She said she saved it
152
499506
1528
اون گفت اونارو نگه داشته چون
08:21
because she doesn't know when she might get more.
153
501058
2328
نمیدونه کی نمونه دیگه ای می تونه داشته باشه.
08:24
After this, we went to the conference room
154
504553
2048
بعدش به اتاق کنفرانس رفتیم
08:26
and we relaxed and we had lunch together,
155
506625
2610
استراحت کردیم و با هم ناهار خوردیم،
08:29
and the lab staff presented Callum with a birthday gift.
156
509259
4270
کارکنان اآزمایشگاه هم به کالم هدیه تولد دادن
08:34
It was a child's lab kit.
157
514179
1643
کیت آزمایشگاه کودکان بود.
08:36
And they also offered him an internship.
158
516419
2388
همچنین بهش پیشنهاد کارآموزی دادن.
08:38
(Laughter)
159
518831
3183
(خنده)
08:42
So in closing, I have two simple messages today.
160
522038
3150
در اخر براتون دوپیام ساده دارم.
08:45
One is that most of us probably don't think about donating to research.
161
525578
3804
اول اینکه خیلی از ما به کمک کردن به تحقیقات فکر نمیکنیم.
08:49
I know I didn't. I think I'm a normal person.
162
529406
3110
البته من هم فکر نکرده بودم من هم یک آدم معمولیم.
08:52
But I did it.
163
532540
1151
اما اینکارو انجام دادم.
08:53
It was a good experience, and I recommend it,
164
533715
2142
تجربه خوبی بود و به بقیه هم پیشنهاد میکنم،
08:55
and it brought my family a lot of peace.
165
535881
1944
این کار آرامش زیادی به زندگی من آورد.
08:57
And second is if you work with human tissue
166
537849
2785
دوم اینکه اگر شماهم با بافت های انسانی سر و کار دارید
09:00
and you wonder about the donor and about the family,
167
540658
2595
و میخواهید درباره اهداء کننده و خانوادش بدونید،
09:03
write them a letter.
168
543277
1195
بهشون نامه بنویسد.
09:04
Tell them you received it, tell them what you're working on,
169
544496
2816
بهشون بگید اون ها به دسستون رسیده و دارید روشون کار میکنید،
09:07
and invite them to visit your lab,
170
547336
1667
و اونهارو به آزمایشگاهتون دعوت کنید
09:09
because that visit may be even more gratifying for you
171
549027
2525
چون شاید این ملاقات برایه شما لذت بخش تر باشه
09:11
than it is for them.
172
551576
1231
تا برای اون ها.
09:12
And I'd also like to ask you a favor.
173
552831
1762
همچنین خواهشی ازتون دارم.
09:14
If you're ever successful in arranging one of these visits,
174
554617
2959
اگه روزی موفق شدید و چنین ملاقاتی رو ترتیب دادید،
09:17
please tell me about it.
175
557600
1318
لطفاً دربارش به من بگین
09:20
The other part of my family's story
176
560064
1696
بخش دیگه ای از داستان خانواده من
09:21
is that we ended up visiting all four facilities
177
561784
2312
اینه که ما نهایتاً تمام چهار مرکز تحقیقاتی رو رفتیم
09:24
that received Thomas's donations.
178
564120
2062
که اعضاء توماس را دریافت کرده بودند.
09:26
And we met amazing people doing inspiring work.
179
566206
2924
انسانهای فوق العاده ای رو دیدیم که کارهای امیدبخشی میکردند.
09:30
The way I see it now is that Thomas got into Harvard,
180
570003
5101
حالا من قضیه رو این جوری میبینم که توماس رفت به هاروارد،
09:35
Duke and Penn --
181
575128
2166
DUke و پنسیلوانیا
09:37
(Laughter)
182
577318
3325
(خنده)
09:40
And he has a job at Cytonet,
183
580667
2368
و اون در Cytonet مشغول به کاره،
09:43
and he has colleagues and he has coworkers
184
583059
2785
اون همکارانی هم داره
09:45
who are in the top of their fields.
185
585868
1761
افرادی که در کارشون بهترین هستند.
09:47
And they need him in order to do their job.
186
587653
2571
اونها برای انجام کارشون به توماس نیاز دارن.
09:51
And a life that once seemed brief and insignificant
187
591137
4651
زندگی که روزی کوتاه و ناچیز بنظر میرسید
09:55
revealed itself to be vital, everlasting and relevant.
188
595812
5682
خودش رو حیاتی، جاودان و مفید نشون داد.
من هم امیدوارم به همین اندازه در زندگی مفید باشم.
10:02
And I only hope that my life can be as relevant.
189
602224
2547
10:05
Thank you.
190
605512
1151
متشکرم
10:06
(Applause)
191
606687
9728
(تشویق)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7