Hans Rosling: The good news of the decade?

اخبار خوب دهه چیست؟

Translator: Homeyra Jamshidi Reviewer: soheila Jafari

We are here today

ما امروز اینجا هستیم

because [the] United Nations

زیرا سازمان ملل

have defined goals

اهدافی را

for the progress of countries.

برای پیشرفت کشورها تعریف کرده است.

They're called Millennium Development Goals.

آنها "اهداف توسعۀ هزاره" نامیده میشوند.

And the reason I really like these goals

و علت اینکه من خیلی این اهداف را دوست دارم

is that there are eight of them.

به خاطر هر هشت تای اونهاست.

And by specifying eight different goals,

و با مشخص نمودن هشت هدف مختلف،

the United Nations has said

سازمان ملل گفته است

that there are so many things needed

که عوامل بیشماری

to change in a country

برای تغییر در یک کشور

in order to get the good life for people.

به مننظور برخورداری مردم از زندگی خوب، مورد نیاز است.

Look here -- you have to end poverty,

به اینجا نگاه کنید، شما باید به فقر و گرسنگی خاتمه دهید،

education, gender,

آموزش و تحصیل، جنسیت،

child and maternal health,

بهداشت وسلامت مادران و نوزادان،

control infections, protect the environment

کنترل بیماریهای عفونی، حفظ محیط زیست

and get the good global links between nations

و برقراری ارتباطات خوب جهانی میان ملتها

in every aspect

در تمام زمینه ها

from aid to trade.

از کمک رسانی گرفته تا تجارت.

There's a second reason I like these development goals,

دلیل دوم علاقۀ من به این اهداف توسعه،

and that is because each and every one is measured.

اینه که هر یک از آنها اندازه گیری میشوند.

Take child mortality;

به طور مثال مرگ و میر کودکان(زیر پنج سال).

the aim here is to reduce child mortality

در اینجا هدف این است که نسبت مرگ و میر کودکان(زیر پنج سال)

by two-thirds,

از 1990 تا 2015،

from 1990 to 2015.

تا دو سوم کاهش یابد.

That's a four percent reduction per year --

یعنی چهار درصد کاهش در سال.

and this, with measuring.

و این، همراه با اندازه گیریست.

That's what makes the difference

اون چیزیست که

between political talking like this

بین صحبت های سیاسی از این قبیل

and really going for the important thing,

و اقدام واقعی برای عمل به امری مهم، تفاوت ایجاد میکنه

a better life for people.

یک زندگی بهتر برای مردم.

And what I'm so happy about with this

و چیزی که از بابت اون خیلی خوشحالم

is that we have already documented

این هست که ما پیش از این به طور مستند عنوان کرده ایم

that there are many countries

که بسیاری از کشورها

in Asia, in the Middle East,

درآسیا، در خاور میانه،

in Latin America and East Europe

در آمریکای لاتین و اروپای شرقی

that [are] reducing with this rate.

هستند که در حال پایین آوردن این نرخ می باشند.

And even mighty Brazil is going down with five percent per year,

و حتی برزیل در حال کاهش این نرخ به میزان پنج درصد در سال است،

and Turkey with seven percent per year.

و ترکیه هفت درصد در سال.

So there's good news.

بنابراین، خبرهای خوبی وجود داره.

But then I hear people saying, "There is no progress in Africa.

اما بعد من مبشنوم که مردم می گویند، "هیچ پیشرفتی در آفریقا صورت نگرفته.

And there's not even statistics on Africa

وحتی در آفریقا آمارو ارقامی هم که نشون بده

to know what is happening."

چه در حال وقوعه، موجود نیست."

I'll prove them wrong on both points.

من ثابت خواهم کرد که اونها در هر دو مورد اشتباه میکنند.

Come with me to the wonderful world of statistics.

با من به دنیای آمار بیایید.

I bring you to the webpage, ChildMortality.org,

من شما را به صفحۀ وب ChildMortality.org، می برم،

where you can take deaths in children

جاییکه شما می تونید (آمار) مرگ و میر کودکان

below five years of age for all countries --

زیر پنج سال در تمام دنیا را داشته باشید.

it's done by U.N. specialists.

این کار توسط متخصین سازمان ملل انجام شده.

And I will take Kenya as an example.

من کنیا را بعنوان نمونه مثال خواهم زد.

Here you see the data.

شما اینجا داده ها را می بینید.

Don't panic -- don't panic now, I'll help you through this.

وحشت نکنید. فعلاً هراسی نداشته باشید. من کمکتون خواهم کرد.

It looks nasty, like in college

به نظر ناخوشاینده، مثل وقتی که

when you didn't like statistics.

ازآمار(ونمودارها) در دانشگاه زیاد خوشتون نمی یومد.

But first thing, when you see dots like this,

اما، وقتی نقطه هایی (روی نمودار) مثل این را می بینید،

you have to ask yourself:

باید اول از خودتون سؤال کنید:

from where do the data come?

این داده ها از کجا آمده اند؟

What is the origin of the data?

منشأ این داده ها چیست؟

Is it so that in Kenya,

آیا در کنیا به این صورته که

there are doctors and other specialists

دکترها و متخصصینی هستند که

who write the death certificate at the death of the child

که گواهی فوت در صورت مرگ یک کودک صادر کرده،

and it's sent to the statistical office?

و اون را به ادارۀ آمار می فرستند؟

No -- low-income countries like Kenya

خیر. کشورهای کم درآمد مانند کنیا

still don't have that level of organization.

هنوز از اون سطح از سازماندهی برخوردار نیستند.

It exists, but it's not complete

(سازماندهی) وجود داره، ولی کامل نیست،

because so many deaths occur in the home

زیرا خیلی از مرگ و میرها در خانه

with the family,

و نزد خانواده وقوع پیدا میکنه،

and it's not registered.

و اونها ثبت نمی شوند.

What we rely on is not an incomplete system.

چیزی که ما به اون استناد می کنیم یک سیستم ناقص نیست.

We have interviews, we have surveys.

ما مصاحبه هایی داریم، بررسی هایی کرده‌ایم.

And this is highly professional

و این کار بسیار حرفه‌ای انجام شده،

female interviewers

خانمهای مصاحبه کننده ای بوده اند

who sit down for one hour with a woman

که برای یک ساعت با یک خانم نشسته و

and ask her about [her] birth history.

و از او در بارۀ سابقۀ زایمانهاش سؤال کرده اند.

How many children did you have?

چند بجه تا به حال به دنیا آورده ای؟

Are they alive?

آیا اونها زنده هستند؟

If they died, at what age and what year?

اگر مرده اند، در چه سنی و چه سالی بوده؟

And then this is done in a representative sample

و سپس این کار با یک نمونۀ نماینده که

of thousands of women in the country

مشتمل بر هزاران زن در کشور بود انجام گردید

and put together in what used to be called

و نتیجۀ آن در آنچه تحت عنوان

a demographic health survey report.

"گزارش آماری بررسی سلامت جمعیت"، نامیده می شد منعکس شد.

But these surveys are costly,

اما این تحقیقات بسیار پر هزینه اند،

so they can only be done [in] three- to five-year intervals.

بنابراین فقط درفواصل زمانی سه - تا پنج سال قابل انجامند.

But they have good quality.

در عین حال اونها از کیفیت خوبی برخوردارند.

So this is a limitation.

از اینرو اینکار با محدودیت همراه است.

And all these colored lines here are results;

واینجا تمام این خطوط رنگی نتایج هستند؛

each color is one survey.

هر رنگ نماینده یک بررسیست.

But that's too complicated for today, so I'll simplify it for you,

اما چون برای امروز خیلی پیچیده است، پس اونرا براتون ساده میکنم.

and I give you one average point for each survey.

و برای شما حد میانی هر تحقیق را، ارائه می کنم.

This was 1977, 1988,

این (تحقیق) برای سالهای 1977، 1988

1992, '97

1992، 1997

and 2002.

و2002 بود.

And when the experts in the U.N.

و وقتی متخصین در سازمان ملل،

have got these surveys in place in their database,

این بررسی ها را در پایگاه اطلاعاتی خود دارند،

then they use advanced mathematical formulas

با استفاده از فرمولهای پیشرفتۀ ریاضی

to produce a trend line, and the trend line looks like this.

یک خط روند را ایجاد میکنند، که اون خط شبیه به این است.

See here -- it's the best fit they can get of this point.

به اینجا نگاه کنید. این بهترین تناسبی است که اونها از این لحاظ به دست آورده اند.

But watch out --

ولی مراقب باشید.

they continue the line

آنها خط را فراتر

beyond the last point

از آخرین نقطه

out into nothing.

بدون وجود نقطه ای دیگر ادامه داده اند.

And they estimated that in 2008,

و تخمین زده اند که ، کنیا (سال) 2008،

Kenya had per child mortality of 128.

128 مورد مرگ و میر کودک داشته.

And I was sad,

که این منو ناراحت کرد،

because we could see

چرا که ما می توانستیم

this reversal in Kenya

این روند معکوس را در کنیا

with an increased child mortality in the 90s.

با افزایش مرگ و میر کودک در دهۀ 90، شاهد باشیم.

It was so tragic.

اون بسیار غم انگیز بود.

But in June, I got a mail in my inbox

اما در ماه جون یک نامه در صندوق پستی ام

from Demographic Health Surveys,

از " تحقیقات سلامت جمعیت" داشتم،

and it showed good news from Kenya.

و اون حاوی اخبار خوبی از کنیا بود.

I was so happy.

من بسیار خوشحال شدم.

This was the estimate of the new survey.

اون برآوردی طی یک بررسی تازه بود.

Then it just took another three months

سپس سه ماه دیگر طول کشید

for [the] U.N. to get it into their server,

تا سازمان ملل اونرا در سِروِر خود وارد کند،

and on Friday we got the new trend line --

و ما روز جمعه خط روند جدید را داشتیم.

it was down here.

اون اینجا این پایینه.

Isn't it nice -- isn't it nice, yeah?

اون خوب نیست( به نظر شما)؟ هان؟ (واقعاً) خوب نیست؟

I was actually, on Friday, sitting in front of my computer,

من راستش، روز جمعه، پشت کامپیوترم نشسته بودم،

and I saw the death rate fall

و دیدم نرخ مرگ و میر

from 128 to 84 just that morning.

از 128 به 84 تنزل پیدا کرده.

So we celebrated.

به این خاطر خیلی خوشحال شدیم.

But now, when you have this trend line,

ولی حالا، وقتی شما این خط روند را دارید،

how do we measure progress?

چگونه می توانیم پیشرفت را اندازه بگیریم؟

I'm going into some details here,

من اینجا وارد یک سری جزئیات می شوم،

because [the] U.N. do it like this.

زیرا سازمان ملل اینگونه عمل می کند.

They start [in] 1990 -- they measure to 2009.

اونها از 1990 شروع، (و) تا 2009 اندازه گیری می کنند.

They say, "0.9 percent, no progress."

می گویند، "0.9 درصد، عدم پیشرفت."

That's unfair.

اون عادلانه نیست.

As a professor, I think I have the right to propose something differently.

بعنوان یک استاد، فکر می کنم حق دارم چیزی متفاوت پیشنهاد کنم.

I would say, at least do this --

من می گم ، حداقل این کار را بکنید؛

10 years is enough to follow the trend.

10 سال برای دنبال کردن روند کافیست.

It's two surveys, and you can see what's happening now.

به این طریق دو تحقیق داریم، و شما می تونید ببینید حالا به چه شکل میشه.

They have 2.4 percent.

اونها (نرخ) 2.4 درصد را دارند.

Had I been in the Ministry of Health in Kenya,

اگر من در وزارت بهداشت کنیا بودم،

I may have joined these two points.

این دو نقطه را احتمالاً به هم وصل کرده بودم.

So what I'm telling you

بنابراین چیزی که دارم میگم

is that we know the child mortality.

اینه که ما میدونیم مرگ و میر کودکان وجود داره.

We have a decent trend.

ما یک روند متناسب داریم.

It's coming into some tricky things then

پس بعضی شگردها

when we are measuring MDGs.

در زمان سنجش ام دی جی (اهداف توسعۀ هزاره) به کار میایند.

And the reason here for Africa is especially important,

ودر اینجا علت (مرگ و میر) در مورد افریقا اهمیت خاصی داره،

because '90s was a bad decade,

زیرا دهۀ 90 دهۀ بدی بود،

not only in Kenya, but across Africa.

نه تنها در کنیا، بلکه در سراسر آفریقا.

The HIV epidemic peaked.

همه گیری HIV (ایدز) به اوج خود رسید.

There was resistance for the old malaria drugs, until we got the new drugs.

مقاومت در برابر داروهای قدیمی مالاریا وجود داشت، تا اینکه داروهای جدید آمدند.

We got, later, the mosquito netting.

و بعد از اون، پشه بند را در اونجا داشتیم.

And there was socio-economic problems,

و مشکلات اجتماعی- اقتصادی وجود داشت،

which are now being solved at a much better scale.

که اکنون به مقیاس قابل توجهی در حال حل شدن هستند.

So look at the average here --

بنابراین اینجا به میانگین نگاه کنید.

this is the average for all of sub-Saharan Africa.

این یک میانگین برای تمام کشورهای جنوب صحرای آفریقا (ساهارا) است.

And [the] U.N. says

و سازمان ملل میگوید

it's a reduction with 1.8 percent.

اون یک کاهش 1.8 درصدی است.

Now this sounds a little theoretical,

این حالا یک کم تئوری به نظر میاد،

but it's not so theoretical.

ولی خیلی هم تئوری نیست.

You know, these economists,

می دونید، این اقتصاددانان،

they love money, they want more and more of it, they want it to grow.

عاشق پول هستند، اونها بیشتر و بیشتر پول می خواهند، می خواهند اون افزایش پیدا کنه.

So they calculate the percent annual growth rate of [the] economy.

بنابراین اونها درصد نرخ رشد سالیانۀ اقتصادی را محاسبه می کنند.

We in public health, we hate child death,

ما در زمینۀ بهداشت عمومی، از مرگ کودکان بیزاریم،

so we want less and less and less of child deaths.

به همین دلیل می خواهیم مرگ و میر کمتر و کمتر وکمتری از کودکان را داشته باشیم.

So we calculate the percent reduction per year,

از اینرو ما درصد کاهش در سال را محاسبه می کنیم.

but it's sort of the same percentage.

اما اون تا اندازه ای درصد مشابهیست.

If your economy grows with four percent,

اگر اقتصادتون به میزان چهار درصد رشد داشته باشه،

you ought to reduce child mortality four percent;

شما باید مرگ و میر کودکان را چهار درصد کاهش دهید،

if it's used well and people are really involved

درصورتی که از آن (رشد اقتصادی) خوب استفاده شود و مردم واقعاً مشارکت داشته باشند

and can get the use of the resources in the way they want it.

و منابع را در راه رسیدن به آنچه می خواهند به کار گیرند.

So is this fair now to measure this over 19 years?

در این صورت آیا منصفانه هست که مبنای محاسباتیمون دوره ای بیش از 19 سال باشه؟

An economist would never do that.

یک اقتصاددان هرگز اینگونه عمل نمیکنه.

I have just divided it into two periods.

من فقط اون (20سال) را به دو دوره تقسیم کرده ام.

In the 90s, only 1.2 percent,

در دهۀ 90، فقط 1.2 درصد،

only 1.2 percent.

تنها 1.2درصد.

Whereas now, second gear --

در حالیکه اکنون، در مرحلۀ دوم (هستیم) --

it's like Africa had first gear,

مانند آفریقا که مرحلۀ اول را پشت سر گذاشت،

now they go into second gear.

اونها حالا وارد مرحلۀ دوم میشوند،

But even this

اما همین هم

is not a fair representation of Africa,

یک ملاک نمایانگر منصفانه از (وضیت) آفریقا نیست،

because it's an average,

چرا که یک میانگین است،

it's an average speed of reduction in Africa.

اون متوسط سرعت کاهش در آفریقاست.

And look here when I take you into my bubble graphs.

و اینجا را ببینید من شما را به نمودار حبابی خود می برم.

Still here,

اینجا هنوز،

child death per 1,000 on that axis.

مرگ و میر کودکان روی محور در 1,000 است.

Here we have [the] year.

ما اینجا سال را داریم.

And I'm now giving you a wider picture than the MDG.

و حالا من به شما تصویر وسیعتری از"ام دی جی"(اهداف توسعۀ هزاره) ارائه می کنم.

I start 50 years ago

من از 50 سال پیش شروع می کنم

when Africa celebrated independence in most countries.

زمانیکه آفریفا در بیشتر کشورها جشن استقلال گرفت.

I give you Congo, which was high,

من از کنگو، که بالا بود،

Ghana -- lower. And Kenya -- even lower.

غنا، پایین تر، و کنیا، حتی پایین تر(از اون) صحبت می کنم.

And what has happened over the years since then? Here we go.

و اینکه طی سالها از آن زمان چه اتفاقاتی افتاده؟ خوب حالا میگم.

You can see, with independence, literacy improved

شما می تونید ببینید، به دنبال استقلال، سوادآموزی گسترش پیدا کرد

and vaccinations started, smallpox was eradicated,

و واکسیناسیون آغاز شد، آبله ریشه کن شد،

hygiene was improved, and things got better.

بهداشت بهبود یافت، و اوضاع بهتر شد.

But then, in the '80s, watch out here.

اما بعد، در دهۀ 80، اینجا دقت کنید.

Congo got into civil war,

کنگو درگیر جنگ داخلی شد،

and they leveled off here.

و سطحشون به اینجا تنزل کرد.

Ghana got very ahead, fast.

غنا با سرعت خیلی زیاد، جلو افتاد.

This was the backlash in Kenya, and Ghana bypassed,

این یک واکنش مخالف در کنیا بود، و غنا آن را دور زد،

but then Kenya and Ghana go down together --

اما بعد غنا و کنیا با هم پایین آمدند --

still a standstill in Congo.

کنگو کماکان در حالت سکونه.

That's where we are today.

جائیکه ما امروز هستیم.

You can see it doesn't make sense

شما (خودتون) ببینید، این معنی نمیده که

to make an average of this zero improvement

بتوان یک میانگین از بهبود بین صفر

and this very fast improvement.

و این پیشرفت بسیار سریع داشت.

Time has come

زمان آن رسیده

to stop thinking about sub-Saharan Africa as one place.

جنوب صحرای آفریقا را یکجا ارزیابی نکنیم.

Their countries are so different,

کشورها در اونجا بسیار متفاوتند،

and they merit to be recognized in the same way,

و آنها سزاوارند مستقلاً مورد شناسایی قرار گیرند،

as we don't talk about Europe as one place.

همانطور که ما اروپا را به عنوان یک مکان عنوان نمیکنیم.

I can tell you that the economy in Greece and Sweden are very different --

می تونم بگم یونان و سوئد ار نظر اقتصادی با هم خیلی تفاوت دارند.

everyone knows that.

همه اینرو میدونند.

And they are judged, each country, on how they are doing.

ودرمورد هر کشور(در اروپا) براساس آنچه که انجام میدهد قضاوت می شود.

So let me show the wider picture.

بنابراین بگذارید تصویر بزرگتری را نشون بدم.

My country, Sweden:

کشور من، سوئد:

1800, we were up there.

1800، ما اینجا هستیم.

What a strange personality disorder we must have,

ما باید اختلال شخصیتی عجیبی داشته باشیم،

counting the children so meticulously in spite of a high child death rate.

که علیرغم نرخ بالای مرگ و میر کودکان آمارسرشماریشون را با این دقت داشته باشیم.

It's very strange. It's sort of embarrassing.

این خیلی عجیبه، و تا اندازه ای شرم آور.

But we had that habit in Sweden, you know,

اما، می دونید، ما در سوئد عادت داشتیم،

that we counted all the child deaths,

که تمام موارد مرگ و میر کودکان را بشماریم،

even if we didn't do anything about it.

حتی اگر کاری در مورد آن انجام نمیدادیم.

And then, you see, these were famine years.

و سپس، می بینید، که این سالها ، سالهای قحطی بودند.

These were bad years, and people got fed up with Sweden.

اینها سالهای بدی بودند، و مردم از طریق سوئد تغذیه می شدند.

My ancestors moved to the United States.

نیاکان من به ایالات متحده(امریکا) مهاجرت کردند.

And eventually, soon they started to get better and better here.

و سرانجام، خیلی زود، وضعیت آنها در اینجا بهتر و بهتر شد.

And here we got better education, and we got health service,

و ما اینجا تحصیلات بهتری داشتیم، و از خدمات درمانی بهره مند بودیم،

and child mortality came down.

و مرگ و میر کودکان کاهش یافت.

We never had a war; Sweden was in peace all this time.

ما هرگز درگیر جنگ نبودیم؛ سوئد در تمام این مدت در صلح بسر می برد.

But look, the rate of lowering

ولی نگاه کنید، کاهش نرخ

in Sweden

در سوئد

was not fast.

سریع نبود.

Sweden achieved a low child mortality

درسوئد مرگ و میر کودکان کم بود

because we started early.

زیرا ما زود اقدام کردیم.

We had primary school actually

ما عملاً از سال 1864

started in 1842.

مدرسۀ ابتدائی داشتیم.

And then you get that wonderful effect

و سپس شما تأثیر فوق العادۀ آن را

when we got female literacy

دیدید که ما یک نسل بعد

one generation later.

باسوادی زنان را داشتیم.

You have to realize that the investments we do in progress

شما باید بدانید که سرمایه گذاریهایی که ما در امر توسعه می کنیم

are long-term investments.

سرمایه گذاریهایی بلند مدتند.

It's not about just five years --

واینطور نیست که برای حدود فقط پنج سال باشه.

it's long-term investments.

اونها سرمایه گذاریهای بلند مدت هستند.

And Sweden never reached [the] Millennium Development Goal rate,

و سوئد هرگز به نرخ مورد نظر در اهداف توسعۀ هزاره نرسید،

3.1 percent when I calculated.

وقتی محاسبه کردم 3.1 درصد(بود).

So we are off track -- that's what Sweden is.

در نتیجه ما خارج از مسیر درستیم . بله، این چیزیست که در مورد سوئد صدق میکنه.

But you don't talk about it so much.

ولی زیاد حرفی از اون زده نمیشه.

We want others to be better than we were, and indeed, others have been better.

ما میخواهیم دیگران از آنچه ما بودیم بهتر باشند. و در حقیقت، بهتر هم بوده اند.

Let me show you Thailand,

بگذارید به شما تایلند را نشون بدم،

see what a success story, Thailand from the 1960s --

ببینید تایلند چه داستان موفقیت آمیزی، از دهۀ 1960 داشته --

how they went down here

چگونه اونها اینجا پایین آمدند

and reached almost the same child mortality levels as Sweden.

و تقریباً به سطح مشابهی از مرگ و میر کودکان در سوئد رسیدند.

And I'll give you another story -- Egypt,

و داستان دیگری را براتون خواهم گفت، مصر،

the most hidden, glorious success in public health.

پنهانترین(مورد)، موفقیت پیروزمندانه در بهداشت عمومی.

Egypt was up here in 1960,

مصردر سال 1960، دربالا، اینجا قرار داشت،

higher than Congo.

بالاتر از کنگو.

The Nile Delta was a misery for children

دلتای نیل عامل بدبختی برای کودکان بود

with diarrheal disease

با بیماریهای اسهال

and malaria and a lot of problems.

و مالاریا و مسائل فراوان دیگر.

And then they got the Aswan Dam. They got electricity in their homes,

تا اینکه اونها سد اسوان را احداث کردند.(به این طریق) برق به خونه هاشون رفت.

they increased education

اونها آموزش وپرورش را ارتقاء دادند.

and they got primary health care.

و مراقبت های اولیۀ بهداشتی را داشتند.

And down they went, you know.

ومیدونید، (اینطوری) اونها پایین رفتند.

And they got safer water, they eradicated malaria.

و اونها آب سالمتری داشتند، اونها مالاریا را ریشه کن کردند.

And isn't it a success story.

و داستان موفقیت آمیزی هست اینطور نیست.

Millennium Development Goal rates for child mortality

نرخهای اهداف توسعه برای مرگ ومیر کودکان

is fully possible.

کاملاً دست یافتنی هستند.

And the good thing is

و نکتۀ مثبت اینه که

that Ghana today is going with the same rate

غنا امروز با نرخی مشابه با

as Egypt did at its fastest.

مصرکه سریع ترین( رشد) را داشت، در حال پیشرفت است.

Kenya is now speeding up.

کنیا سرعتش را داره بیشتر می کنه.

Here we have a problem.

اینجا ما یک مشکل داریم.

We have a severe problem in countries which are at a standstill.

ما یک مشکل جدی در مورد کشورهایی داریم که دچار وقفه شده اند.

Now, let me now bring you to a wider picture,

حالا، اجازه بدید تصویر وسیعتری را به شما نشون بدم،

a wider picture of child mortality.

تصویر وسیعتری از مرگ و میر کودکان.

I'm going to show you the relationship

من قصد دارم به شما رابطۀ مرگ ومیر کودکان

between child mortality on this axis here --

را اینجا روی این محور نشون بدم --

this axis here is child mortality --

این محور اینجا مرگ و میر کودکان است --

and here I have the family size.

و اینجا اندازۀ خانواده را داریم.

The relationship between child mortality and family size.

ارتباط میان مرگ و میر کودکان و اندازۀ خانواده.

One, two, three, four children per woman:

یک، دو، سه، چهار فرزند برای هر زن.

six, seven, eight children per woman.

شش، هفت، هشت فرزند برای هر زن.

This is, once again, 1960 --

این، دوباره، در سال 1960 است،

50 years ago.

50 سال پیش.

Each bubble is a country --

هر حباب یک کشور است.

the color, you can see, a continent.

هررنگ که می ببینید، یک قاره است.

The dark blue here is sub-Saharan Africa.

آبی تیره اینجا جنوب صحرای آفریقاست.

And the size of the bubble is the population.

و اندازۀ حباب (نشانگر) جمعیته.

And these are

و اینها

the so-called "developing" countries.

به اصطلاح کشورهای "در حال توسعه" هستند.

They had high, or very high, child mortality

اونها مرگ و میر کودکان بالا، و یا بسیار بالا، داشتند

and family size, six to eight.

و اندازۀ خانوادۀ بین شش تا هشت نفر.

And the ones over there,

و اونهایی که اونجا هستند،

they were so-called Western countries.

اصطلاحاً کشورهای غربی نامیده می شدند.

They had low child mortality

مرگ و میر کودکان در اونها پایین بود

and small families.

و اندازۀ خانواده کوچک.

What has happened?

چه اتفاقی افتاده؟

What I want you [to do] now is to see with your own eyes

چیزی که از شما میخوام اینه که با چشمهای خودتون

the relation between fall in child mortality

رابطۀ بین پایین آمدن مرگ و میر کودکان

and decrease in family size.

و کاهش در اندازۀ خانواده را شاهد باشید.

I just want not to have any room for doubt --

من فقط میخوام جایی برای تردید باقی نمونه.

you have to see that for yourself.

شما باید خودتون ببینید.

This is what happened. Now I start the world.

این چیزیست که اتفاق افتاد. حالا من از کل دنیا شروع می کنم.

Here we come down with the eradication of

اینجا ما با ریشه کنی

smallpox, better education,

آبله، آموزش و پرورش بهتر،

health service.

و خدمات بهداشتی درمانی، پایین آمدیم.

It got down there -- China comes into the Western box here.

اون به پایین دراونجا رسید --چین اینجا داخل قسمت غربی میشه.

And here Brazil is in the Western Box.

و برزیل اینجا در قسمت غربی هست.

India is approaching. The first African countries coming into the Western box,

هند داره نزدیک میشه. اولین کشورهای افریقایی وارد قسمت غربی میشوند.

and we get a lot a new neighbors.

و ما همسایه های جدید زیادی داریم.

Welcome to a decent life.

ئبه یک زندگی مناسب و معقول خوش آمدید.

Come on. We want everyone down there.

بیایید. ما میخواهیم همه اینجا این پایین باشند.

This is the vision we have, isn't it.

این تصورخوبییست که ما داشته باشیم، اینطور نیست؟

And look now, the first African countries here are coming in.

و حالا نگاه کنید، اولین کشورهای افریقایی اینجا وارد میشوند.

There we are today.

جاییکه ما امروز هستیم.

There is no such thing

(به نظرمن) چیزی تحت عنوان

as a "Western world" and "developing world."

"جهان غرب" و "جهان درحال توسعه" وجود نداره.

This is the report from [the] U.N.,

این یک گزارش از سازمان ملل است،

which came out on Friday.

که روز جمعه صادر شده.

It's very good -- "Levels and Trends in Child Mortality" --

اون خیلی خوبه --" سطوح و روند مرگ و میر کودکان" --

except this page.

به جز این صفحه.

This page is very bad;

این صفحه بسیار بده.

it's a categorization of countries.

اون یک جور دسته بندی کردن کشورهاست.

It labels "developing countries," -- I can read from the list here --

اون برچسب میزنه "کشورهای در حال توسعه" -- من میتونم اینجا از روی فهرست بخونم --

developing countries: Republic of Korea -- South Korea.

کشورهای در حال توسعه: جمهوری کره -- کرۀ جنوبی.

Huh?

چی؟

They get Samsung, how can they be [a] developing country?

اونها سامسونگ را دارن، چطور می تونن (یک) کشور در حال توسعه باشند؟

They have here Singapore.

اونها اینجا سنگاپور را دارند.

They have the lowest child mortality in the world, Singapore.

سنگاپور پایین ترین مرگ و میر کودک را در دنیا داره.

They bypassed Sweden five years ago,

اونها پنج سال پیش از سوئد جلو افتادند،

and they are labeled a developing country.

و (حالا) به اونها برچسب کشورهای درحال توسعه زده اند.

They have here Qatar.

اونها اینجا قطر را دارند.

It's the richest country in the world with Al Jazeera.

که با الجزایر ثروتمندترین کشورهای جهان هستند.

How the heck could they be [a] developing country?

چطور آخه اونها میتونن کشورهای "در حال توسعه" باشند؟

This is crap.

این ابلهانه است.

(Applause)

(تشویق حاضرین)

The rest here is good -- the rest is good.

بقیه چیزها اینجا خوبه. (بله) بقیه خوبه.

We have to have a modern concept,

ما باید ادراک جدیدی داشته باشیم،

which fits to the data.

که با دادها متناسب باشه.

And we have to realize

و باید بدونیم

that we are all going to into this, down to here.

که ما همه در حال رفتن به سمت اینجا، پایین هستیم.

What is the importance now with the relations here.

حالا اهمیت رابطه ها اینجا چیست.(؟)

Look -- even if we look in Africa --

نگاه کنید. حتی در آفریقا هم ببینید.

these are the African countries.

اینها کشورهای افریقاییند.

You can clearly see the relation with falling child mortality

شما به وضوح رابطۀ میان تنزل مرگ ومیر کودکان

and decreasing family size,

با کاهش اندازۀ خانواده را می بینید،

even within Africa.

حتی در افریقا.

It's very clear that this is what happens.

این بسیار واضحه که چی داره اتفاق میفته.

And a very important piece of research came out on Friday

و بخش مهمی از تحقیق که روز جمعه

from the Institute of Health Metrics and Evaluation in Seattle

توسط موسسه متریکس بهداشت، درمان و ارزیابی در سیاتل ارائه شد،

showing that almost 50 percent

نشون میده که تقریباً 50 درصد

of the fall in child mortality

کاهش در مرگ ومیر کودکان

can be attributed to female education.

میتونه بدلیل آموزش زنان صورت گرفته باشه.

That is, when we get girls in school,

به این جهت، وقتی دختران ما به مدرسه بروند،

we'll get an impact 15 to 20 years later,

تأثیر آنرا 15 تا 20 سال بعد خواهیم دید،

which is a secular trend which is very strong.

که یک روند طولانی بسیار نیرومندیست.

That's why we must have that long-term perspective,

به این دلیل است که ما باید چشم اندازی بلند مدت داشته باشیم،

but we must measure the impact

اما ما باید تأثیرات را

over 10-year periods.

روی دوره های 10ساله مورد سنجش قرار بدیم.

It's fully possible

اون کاملاً امکان پذیره

to get child mortality down in all of these countries

که مرگ و میر کودکان در تمامی این کشورها پایین بیاد

and to get them down in the corner

و همۀ اونها به پایین در این گوشه برسند

where we all would like to live together.

جاییکه همه دوست داریم با هم زندگی کنیم.

And of course, lowering child mortality

و البته، کاهش مرگ ومیر کودکان

is a matter of utmost importance

موضوعیست که

from humanitarian aspects.

از جنیه های بشر دوستانه دارای بیشترین اهمیت است.

It's a decent life for children,

این به معنای یک زندگی مناسب برای کودکانیست،

we are talking about.

که دربارۀ اونها صحبت میکنیم.

But it is also a strategic investment

بعلاوه اون یک سرمایه گذاری استراتژیک

in the future of all mankind,

برای آیندۀ همۀ انسانهاست،

because it's about the environment.

زیرا مرتبط با محیط زیست است.

We will not be able to manage the environment

ما قادر به مدیریت محیط زیست و

and avoid the terrible climate crisis

اجتناب از بحرانهای سخت آب و هوایی نخواهیم بود

if we don't stabilize the world population.

اگر جمعیت جهان را تثبیت نکنیم.

Let's be clear about that.

بگذارید موضوع را واضح بگم.

And the way to do that,

و اون به این صورته که،

that is to get child mortality down, get access to family planning

برای دستیابی به کاهش مرگ و میر کودکان، تنظیم خانواده لازمه

and behind that drive female education.

و آموزش زنان اونرا میسر میکنه.

And that is fully possible. Let's do it.

و این کاملاً امکان پذیره. بیایید اینگونه عمل کنیم.

Thank you very much.

از شما بسیار سپاسگذارم.

(Applause)

(تشویق حاضرین)