The 3,000-year history of the hoodie | Small Thing Big Idea, a TED series

Translator: Camille Martínez Reviewer: Krystian Aparta

Translator: sadegh zabihi Reviewer: Mary Jane

The hoodie is an amazing object.

هودی چیز بسیار جالبی است.

It's one of those timeless objects that we hardly think of,

یکی از آن چیزهای بی‌زمانی است که خیلی کم درباره‌شان فکر می‌کنیم،

because they work so well that they're part of our lives.

چون آن قدر خوب کار می‌کنند که بخشی از زندگی ما شده‌اند.

We call them "humble masterpieces."

به آنها می‌گوییم «شاهکارهای فروتن.»

[Small thing.]

[چیزهای کوچک]

[Big idea.]

[ایده‌های بزرگ.]

[Paola Antonelli on the Hoodie]

[پائولا آنتونلی در هودی]

The hoodie has been -- even if it was not called so --

هودی در طول تاریخ -- هرچند شاید به این نام شناخته نمی‌شده --

it's been an icon throughout history for good and for bad reasons.

به دلایل خوب و بد در طول تاریخ یک نماد بوده است.

The earliest ones that we can trace

اولین نمونه‌هایی که می‌توانیم دنبال کنیم

are from ancient Greece and ancient Rome.

از یونان باستان و روم باستان هستند.

The Middle Ages, you see a lot of monks

در قرون وسطی، کشیش‌های زیادی بودند

that were wearing garments that were cape-like, with hoods attached,

که لباس‌هایی به شکل ردا می‌پوشیدند که کلاهی به آن متصل بود،

so therefore, "hoodies."

و به همین دلیل اسم‌شان شد، «هودی.»

Ladies in the 17th century would wear hoodies

بانوان در قرن ۱۷ام برای این هودی می‌پوشیدند

to kind of hide themselves when they were going to meet their lovers.

که وقتی به دیدار معشوقشان می‌رفتند به نحوی خودشان را پنهان کنند.

And then, of course, there's the legend, there's fantasy.

و بعد البته، افسانه هست، تخیل هست.

There's the image of the hoodie connected to the grim reaper.

تصویر ازرائیل هست که داسی به دست و هودی به تن دارد.

There's the image of the hoodie connected to the executioner.

تصویر جلادان هست که هودی به سر دارند.

So there's the dark side of the hoodie.

پس این بخش تاریک هودی است.

The modern incarnation of the hoodie --

تجسم امروزی هودی --

a garment that's made usually of cotton jersey,

لباسی که معمولاً کشبافت نخی است،

that has a hood attached with a drawstring;

و یک کلاه به آن وصل شده که یک بند کشی هم دارد؛

sometimes it has a marsupial pocket --

گاهی هم جیب‌های کیسه‌ای دارد --

was introduced in the 1930s by Knickerbocker Knitting Company.

در دهه ۱۹۳۰ توسط کمپانی بافندگی نیکرباکر معرفی شد.

Now it's called Champion.

که حالا اسم آن چمپیون شده است.

It was meant to keep athletes warm.

قرار بود ورزش‌کاران را گرم نگه دارد.

Of course, though, it was such a functional, comfortable garment

البته، آن قدر لباس‌های کارآمد و راحتی بودند

that it was very rapidly adopted by workmen everywhere.

که به سرعت همه جا توسط کارگران مورد استفاده قرار گرفت.

And then, around the 1980s, it also gets adopted

و بعد، حوالی دهه ۱۹۸۰

توسط خوانندگان هیپ-هاپ و بی-بویز، و اسکیت‌برد سواران استفاده شد،

by hip-hop and B-boys, skateboarders,

and it takes on this kind of youth street culture.

و این بخش از فرهنگ خیابانی جوان را تصاحب کرد.

It was, at the same time, super-comfortable,

هم‌زمان، هم خیلی راحت

perfect for the streets

و کاملاً مناسب خیابان بود

and also had that added value of anonymity

و هم وقتی که لازم بود

ارزش ناشناس بودن به آن اضافه شده بود.

when you needed it.

And then we have Mark Zuckerberg,

و بعد مارک زاکربرگ را داشتیم،

who defies convention of respectable attire for businesspeople.

که بر ضد لباس رسمی محترمانه قراردادی برای کارمندان است.

But interestingly, it's also a way to show how power has changed.

اما به طرز جالبی، یک راه هم هست برای نشان دادن اینکه قدرت چطور متحول شده است.

If you're wearing a two-piece suit, you might be the bodyguard.

اگر کت و شلوار پوشیده‌اید، ممکن است محافظ شخصی باشید.

The real powerful person is wearing a hoodie with a T-shirt and jeans.

فرد قدرتمند واقعی یک هودی و تی‌شرت و شلوار جین پوشیده است.

It's easy to think of the physical aspects of the hoodie.

فکر کردن درباره جنبه‌های فیزیکی هودی خیلی ساده است.

You can immediately think of wearing the hood up,

بلافاصله ممکن است به فکر پوشیدن کلاه بیفتید،

and you feel this warmth and this protection,

و احساس گرما و امنیت کنید،

but at the same time,

اما در عین حال،

you can also feel the psychological aspects of it.

می‌توانید جنبه‌های روانی آن را هم احساس کنید.

I mean, think of donning a hoodie,

منظورم این است که، به پوشیدن کلاه فکر کنید،

all of a sudden, you feel more protected,

و ناگهان احساس امنیت می‌کنید،

you feel that you are in your own shell.

انگار که در لاک خودتان رفته‌اید.

We know very well what the hoodie has come to signify

بسیار خوب می‌دانیم که هودی در سال‌های اخیر

in the past few years in the United States.

در ایالات متحده چه معنایی پیدا کرده است.

When Trayvon Martin, a 17-year-old African-American kid,

وقتی که ترایون مارتین، پسر آفریقایی-آمریکایی ۱۷ ساله،

was shot by a neighborhood vigilante,

توسط یک پارتیزان محلی تیر خورد،

and Million Hoodie Marches happened all over the United States,

راه‌پیمایی یک میلیون هودی پوش در همه جای ایالات متحده رخ داد،

in which people wore hoodies with the hood up

که در آن مردم هودی به تن کردند و کلاه آن را به سر کشیدند

and marched in the streets against this kind of prejudice.

و برای مقابله با این نوع تعصب در خیابان‌ها راه‌پیمایی کردند.

It doesn't happen that often

خیلی اتفاق نمی‌افتد

for a garment to have so much symbolism and history

که یک لباس به اندازه هودی

تا این حد معنای نمادی و تاریخی داشته باشد

and that encompasses so many different universes

که این همه جهان‌های متفاوت را در بر بگیرد.

as the hoodie.

So, like all garments,

پس مثل همه لباس‌ها،

especially all truly utilitarian garments,

مخصوصاً لباس‌های واقعاً کارآمد،

it is very basic in its design.

طراحی بسیار ساده‌ای دارد.

But at the same time,

اما در عین حال،

it has a whole universe of possibilities attached.

دنیایی از احتمالات به آن متصل است.