Massive-scale online collaboration | Luis von Ahn

لویس:همکاری آنلاین در مقیاس بسیار وسیع

Translator: mehrdad mohebbi Reviewer: soheila Jafari

How many of you had to fill out a web form

چند نفر از شما تاکنون فرمهای اینترنتی رو پر کردید

where you've been asked to read

وقتی که از شما خواسته میشه کاراکترهای بهم ریخته ای مثل این رو بخونید

a distorted sequence of characters like this?

چه تعداد از شما اون رو ناراحت کننده یافتید

How many of you found it really annoying?

بسیار خوب من اون رو اختراع کردم

(Laughter)

OK, outstanding. So I invented that.

خنده حضار

(Laughter)

ویا من جزو افرادی بودم که این کار رو انجام دادن

Or I was one of the people who did it.

که با نام فایل (کپچا) میشناسیم

That thing is called a CAPTCHA.

و دلیل اون اینکه مطمئین شوند کسی که فرم رو پر میکنه

And it is there to make sure you, the entity filling out the form,

واقعا یک انسانه و نه یک نوع برنامه کامپیوتری

are a human and not a computer program

که برای ارسال فرم میلیون ها و میلیون ها بار نوشته شده بود.

that was written to submit the form millions of times.

دلیل کار اون به خاطر انسانهاست

The reason it works is because humans, at least non-visually-impaired humans,

حداقل انسانها بدون مشکل

میتوانند کلمات متوالی بهم ریخته را بخوانند

have no trouble reading these distorted characters,

و از آنجا که برنامه ها ی کامپیوتری هنوز نمیتوانند آن را به خوبی بخوانند

whereas programs can't do it as well yet.

In the case of Ticketmaster,

برای مثال ، در این وب سایت فروش بلیط

the reason you have to type these characters

دلیل نوشتن این کلمات بهم ریخته

is to prevent scalpers from writing a program

ممانعت سارقان از نوشتن برنامه هایی است که

that can buy millions of tickets, two at a time.

میتونن میلیونها بلیط رو در یک لحظه خرید کنند .

CAPTCHAs are used all over the Internet.

کپچا در تمامی صفحات وب استفاده میشود

And since they're used so often,

بنابراین اغلب از آنها استفاده میشود

a lot of times the sequence of random characters shown to the user

به صورت توالی دقیقی از کاراکترها به صورت تصادفی که به کاربر نشان داده میشوند

که بسیار هم خوب نیست

is not so fortunate.

So this is an example from the Yahoo registration page.

این یک مثالی است از صفحه ثبت نام یاهو

The random characters that happened to be shown to the user

کاراکترهای تصادفی که به کاربر نشون داده میشه

-W,A.I,T-است که به معنی منظر باش میباشد

were W, A, I, T, which, of course, spell a word.

اما بخش خوب این پیام

But the best part is the message

that the Yahoo help desk got about 20 minutes later.

اینه که بعد 20 دقیقه کمک یاهو فعال میشه

[Help! I've been waiting for over 20 minutes and nothing happens.]

متن:کمک کنید من 20 دقیقه است که منتظرم ولی اتفاقی نمی افتد

(Laughter)

خنده حضار

This person thought they needed to wait.

این شخص فکر میکنه که باید منتظر باشه

This, of course, is not as bad as this poor person.

البته این یکی به بدی این شخص بیچاره هم نیست

(Laughter)

خنده حضار

CAPTCHA Project is something that we did at Carnegie Melllon over 10 years ago,

پروژه کپچا چیری است که ما انجام میدهیم در کارنگی میلون در این 10 سال گذشته

و این استفاده میشود در همه جا

and it's been used everywhere.

Let me now tell you about a project that we did a few years later,

حالا اجازه بدید در مورد پروژه ای بگم که در چند سال گذشته شروع کردیم

که نوعی از انقلاب در کپچا به حساب می اید

which is sort of the next evolution of CAPTCHA.

این پروزه به اسم ری کپچای است

This is a project that we call reCAPTCHA,

که ما در کارنگی ملون شروع کرده اییم

which is something that we started here at Carnegie Mellon,

وسپس آن را به عنوان یک شرکت شروع کردیم

then we turned it into a start-up company.

و حدود یکسال ونیم گذشته

And then about a year and a half ago, Google actually acquired this company.

شرکت گوگل مالک آن شد

حالا به من اجاز بدهید این پروژه چگونه شروع شد

Let me tell you what this project started.

این پروژه از تحقیق زیر شروع شد

This project started from the following realization:

به نظر میرسه که حدود 200 میلویون کپچا داشته باشیم

It turns out that approximately 200 million CAPTCHAs

که روزانه توسط مردم نوشته میشوند

are typed everyday by people around the world.

When I first heard this, I was quite proud of myself.

زمانی که من این رو شنیدم ، به خودم افتخار کردم

من فکر کردم ،به تاثیر تحقیقات من نگاه کن

I thought, look at the impact my research has had.

اما بعد احساس بدی داشتم

But then I started feeling bad.

به این نگاه کن ، هر زمان که شما یک کپچا رو مینویسید

Here's the thing: each time you type a CAPTCHA,

حداقل 10 ثانیه زمان صرف میکنید

essentially, you waste 10 seconds of your time.

And if you multiply that by 200 million,

و اگه شما اونو ضرب در 200 میلیون کنید

you get that humanity is wasting about 500,000 hours every day

500000 ساعت نفر در روز زمان از دست رفته داریم

typing these annoying CAPTCHAs.

تایپ این کپچای آزار دهنده است

(Laughter)

بنابر این من حس خوبی نداشتم

So then I started feeling bad.

(Laughter)

خنده حضار

And then I started thinking, of course, we can't just get rid of CAPTCHAs,

و من شروع به فکر کردن کردم ، خوب ، البته ، ما نمیتونیم از شر کپچا خلاص شویم

برای اینکه امنیت بخشی از وب سایت به او نبستگی داره

because the security of the web depends on them.

اما سپس شروع به فکر کردن کردم ، آیا راهی وجود داره که بتونیم از این حرکت استفاده کنیم

But then I started thinking, can we use this effort

for something that is good for humanity?

چیری که برای بشریت مفید باشد ؟

So see, here's the thing.

پس ببینید این اون چیز است

While you're typing a CAPTCHA, during those 10 seconds,

زمانی که شما یک فایل کپچا رو مینویسید در زمان 10 ثانیه

مغز شما کار جالبی انجام میده

your brain is doing something amazing.

Your brain is doing something that computers cannot yet do.

مغز شما کاری رو انجام میده که هنوز هیچ رایانه ای قادر به انجام اون نیست

پس ما کاری میکنیم که درون این 10 ثانیه کار مفیدی انجام بشه

So can we get you to do useful work for those 10 seconds?

چیزی که قرار دادیم

Is there some humongous problem that we cannot yet get computers to solve,

مشکل بسیار بزرگی است که هنوز هیچ رایانه ای قادر به حل مشکل نشده

ما میتونیم 10 ثانیه رو به دوقسمت تقسیم کنیم

yet we can split into tiny 10-second chunks

such that each time somebody solves a CAPTCHA,

زمانی که هر شخص زمانی رو برای حل کپچا انجام میده

آنها درارند بخشی از این مشکل رو حل میکنند

they solve a little bit of this problem?

و جواب اون ، بله است ، واین چیزی است که ما داریم انجام میدهیم

And the answer to that is "yes," and this is what we're doing now.

بنابر این اون چیزی که ممکنه شما تا حالا ندونید اینه که زمانی که شما کپچا رو مینویسید

Nowadays, while you're typing a CAPTCHA,

فقط شما خودتون رو به عنوان یک انسان معرفی نمیکنید

not only are you authenticating yourself as a human,

بلکه شما کمک میکنید تا ما کتابها رو الکترونیکی کنیم

but in addition you're helping us to digitize books.

اجازه بدبد توضیح بدم

Let me explain how this works.

تا حالا پروژه های زیادی وجود داشته که جهت الکترونیکی کردن کتابها بوده

There's a lot of projects trying to digitize books.

گوگل یکی از اونها بود.بایگانی اینترنتی یکی دیگر

Google has one. The Internet Archive has one.

آمازو ن با کیندل(kindle) سعی در الکترونیکی کردن کتابها داره

Amazon, with the Kindle, is trying to digitize books.

اساسا راهی که این ،کار میکنه

Basically, the way this works is you start with an old book.

اینکه شما با یک کتاب قدیمی شروع میکنید

You've seen those things, right?

شما اونو دیدید ، درسته ؟ شبیه یه کتاب قدیمی

Like a book?

خنده حضار

(Laughter)

So you start with a book and then you scan it.

بنابر این شما با یک کتاب شروع میکنید ،و شما اونو اسکن میکنید

حالا شروع به اسکن کتاب کنید

Now, scanning a book

is like taking a digital photograph of every page.

که شبیه یک عکس دیجیتالی از هر صفحه از کتاب است .

اون به شما دیدیگاه میده از هر صفحه از کتاب

It gives you an image for every page.

این یک تصویر از متن هر صفحه از کتابه

This is an image with text for every page of the book.

مرحله بعد پردازش داده ها است

The next step in the process is that the computer needs to be able

که کامپیوتر نیاز داردبه اینکه قادر باشد هر کلمه رو تشخیص بدهد

to decipher the words in this image.

این تکنولوژی رو ocr میگویند

That's using a technology called OCR, for optical character recognition,

جهت تشخیص نوری کاراکترها

which takes a picture of text

که از متن عکس گرفته شده است

and tries to figure out what text is in there.

و سعی میکنه شکل متن رو تشخیص بده

Now, the problem is that OCR is not perfect.

حالا مشکل اینه که ocr ها عالی عمل نمیکنند

خصوصا برای کتابهای قدیمی

Especially for older books

where the ink has faded and the pages have turned yellow,

جایی که جوهر کمرنگ شده و صفحات زرد است

OCR cannot recognize a lot of the words.

ocr نمیتونه خیلی از این کلمات رو تشخیص بدهد

For things that were written more than 50 years ago,

برای مثال، برای چیزی که ما 50 سال گذشته نوشتیم

کامپیوتر نمی تونه 30 درصد اونارو تشخیص بدهد

the computer cannot recognize about 30 percent of the words.

پس ما باید چکار کنیم

So now we're taking all of the words that the computer cannot recognize

آیا غیر از اینه که ما میتونیم کلماتی رو تشخیص بدیم که کامپیوتر نمیتونه

and we're getting people to read them for us

و ما از انسانها استفاده میکنیم تا انها رو برای ما بخونن

while they're typing a CAPTCHA on the Internet.

زمانی که اونها یک فایل کپچا رو در اینترنت مینویسن.

پس زمانی که شما یک فایل کپچا رو مینویسید ، این کلمه که شما مینویسید

So the next time you type a CAPTCHA, these words that you're typing

واقعا بخشی از یک کتاب هستند که در حال الکترونیکی شدن هستند

are actually words from books that are being digitized

that the computer could not recognize.

و کامپیوترها هم قادر به تشخیص اون نیستند

The reason we have two words nowadays instead of one

و دلیل اینکه ما دو کلمه رو کنار هم به جای یک کلمه قرار میدیم

اینکه ، همانطور که میبینید ، یک کلمه

is because one of the words

is a word that the system just got out of a book,

کلمه ای است که کامپیوتر از کتاب بدست آورده

اون نمیدونه که کلمه چیه و اون و به شما ارائه کرده

it didn't know what it was and it's going to present it to you.

اما زمانی که اون جواب رو نمیدونه ، نمیتونه به شما امتیاز بده

But since it doesn't know the answer, it cannot grade it.

پس ما یک کلمه دیگر رو در اختیار شما قرار میدیم

So we give you another word,

for which the system does know the answer.

کلمه ای که سیستم جواب اونو میدونه

We don't tell you which one's which and we say, please type both.

ما به شما نمیگیم که این کلمه دوم کدومه ، م میگیم ، لطفا هر دو را بنویسید

و زمانی که شما کلمه صحیح رو بنویسید

And if you type the correct word

برای کلمه ایی که کامپیوتر جواب اونو میدونه

for the one for which the system knows the answer,

به نظر میرسه که شما یک انسانید

it assumes you are human

and it also gets some confidence that you typed the other word correctly.

همچنین سردرگمی خواهد بود برای کلمه دوم که شما اونو نوشتید

و اگه ما اینو برای 10 شخص دیگه بفرستیم

And if we repeat this process to 10 different people

و تمامی اونا توافق داشته باشن بر روی اینکه اون کلمه چیست

and they agree on what the new word is,

پس ما تونستیم به طور صحیحی یک کتاب رو دیجیتالی کنیم

then we get one more word digitized accurately.

پس این روشی است که سیستم کار میکنه

So this is how the system works.

و به صورت اولیه ، زمانی که ما اونو از سه یا چهار سال پیش عرضه کردیم

And since we released it about three or four years ago,

خیلی از وبسایتها کپچای خودشونو به این سیستم تغییر دادند

a lot of websites have started switching from the old CAPTCHA,

از کپچایی قدیمی که مردم وقت خودشونو بیهوده صرف میکردند

where people wasted their time,

به کپچای جدیدی که مردم کمک میکنند به الکترونیکی کردن کتابها

to the new CAPTCHA where people are helping to digitize books.

برای مثال سایت فروش بلیط

So every time you buy tickets on Ticketmaster,

زمانی که شما یک بلیط میخرید کمک میکنید تا یک کتاب دیجیتالی شود

you help to digitize a book.

فیس بوک:زمانی که شما یک دوستو ادد میکنید یا به دوستتون اشاره میکنید(poke)

Facebook: Every time you add a friend or poke somebody,

شما دارید به دیجیتالی کردن یک کتاب کمک میکنید

you help to digitize a book.

تویتر و حدود 350000 از سایتهای دیگر در حال استفاده ازری کپچا هستند

Twitter and about 350,000 other sites are all using reCAPTCHA.

در واقع تعداد سایتهای که از ری کپچا استفاده میکنند بسیار بالاست

And the number of sites that are using reCAPTCHA is so high

که تعداد کلملتی که ما در حال دیجیتالی کردن هستیم در هر روز بسیار ، بسیار بالاست

that the number of words we're digitizing per day is really large.

چیزی در حدود 100 میلیون در روز

It's about 100 million a day,

که برابر چیزی حدود دو ونیم میلیون کتاب در سال

which is the equivalent of about two and a half million books a year.

و تمامی این زمانی انجام میشه که یک کلمه نوشته میشه

And this is all being done one word at a time

زمانی که مردم یک کپچا رو تایپ میکنن در اینترنت.

by just people typing CAPTCHAs on the Internet.

تشویق حضار

(Applause)

Now, of course,

البته

since we're doing so many words per day,

چونکه ما تعداد زیادی از کلمات را هر روز بکار میبریم

اتفاق خنده داری میتونه بیوفته.

funny things can happen.

This is especially true because now we're giving people

و این درسته زیرا ما به مردم

دو انتخاب تصادفی از کلمات نزدیک به هم را در انگلیسی انتخاب میکنیم.

two randomly chosen English words next to each other.

خُب اتفاق خنده داری میتونه بیفته.

So funny things can happen.

برای مثال ما این دو کلمه رو میدیم

For example, we presented this word.

کلمه کریستین که مشکلی در اون نیست

It's the word "Christians"; there's nothing wrong with it.

اما اگه شما یک کلمه تصادفی دیگه رو بدید

But if you present it along with another randomly chosen word,

اتفاق بد خواهد افتاد

bad things can happen.

ما اینو بدست میاریم ، کریستین بد.

So we get this.

[bad Christians]

اما بدتره ، به دلیل اینکه برخی وب سایتها که نشون دادیم

But it's even worse, because the website where we showed this

اتفاق افتاده به عنوان سفارت شاهان خدایی

actually happened to be called The Embassy of the Kingdom of God.

خنده حضار

(Laughter)

وای

Oops.

(Laughter)

خنده حضار

حالا یه مورد بد دیگه

Here's another really bad one.

JohnEdwards.com

JohnEdwards.com

[Damn liberal]

لیبرال لعنتی

(Laughter)

خنده حضار

پس ما داریم چپ و راست به مردم توهین میکنیم

So we keep on insulting people left and right everyday.

البته ،ما به مردم توهین نمیکنیم

Of course, we're not just insulting people.

اینو ببینید ، زمانی که ما دو حرف تصادفی را انتخاب میکنیم

Here's the thing. Since we're presenting two randomly chosen words,

یه چیز جالب اتفاق می افته

interesting things can happen.

So this actually has given rise to a really big Internet meme

خُب در واقع این

به عنوان یک مشارکت بزرگ در اینترنت

that tens of thousands of people have participated in,

که هزاران انسان در آن مشارکت دارند

که به عنوان هنر کپچا معروف است، افزایش یافته است

which is called CAPTCHA art.

I'm sure some of you have heard about it.

من مطمئین هستم برخی از شما در مورد آن شنیده اید

Here's how it works.

بدین صورت کار میکند

Imagine you're using the Internet and you see a CAPTCHA

تصور کنید شما از اینترنت استفاده میکنید و یک کپچا میبینید

that you think is somewhat peculiar,

که فکر میکنید تا حدی عجیب و غریب است

like this CAPTCHA.

مانند این کپچا : توستر نامرئی

[invisible toaster]

What you're supposed to do is you take a screenshot of it.

بعد شما باید چکار کنید ، آنچه که باید انجام دهید این است که یک تصویر از آن داشته باشید

و البته فایل کپچا را پر کنید

Then of course, you fill out the CAPTCHA because you help us digitize a book.

برای اینکه شما کمک میکنید به ما جهت الکترونیکی کردن کتاب

اما سپس ، اول شما یک عکس از آن میگیرید

But first you take a screenshot

and then you draw something that is related to it.

و چیزی را که به اون مرتبط است را رسم میکنید.

خنده حضار

(Laughter)

That's how it works.

که چگونه آن کار میکند

(Laughter)

There are tens of thousands of these.

هزاران مورد از این وجود دارد

Some of them are very cute.

برخی از آنها بسیار زیبا هستند متن : اونو گره بزن

[clenched it]

خنده حضار

(Laughter)

برخی هم سرگرم کننده

Some of them are funnier.

بنیانگذاران سنگسار شده

[stoned Founders]

(Laughter)

خنده حضار

And some of them, like paleontological shvisle ...

و برخی ازآنها

مانندpaleontological shvisle

(Laughter)

حاوی Snoop Dogg هستند

they contain Snoop Dogg.

(Laughter)

خنده حضار

OK, so this is my favorite number of reCAPTCHA.

بسیار خوب این عدد مورد علاقه من در باز نویسی کپچاست

این چیز مورد علاقه ام در کل پروژه است

So this is the favorite thing that I like about this whole project.

این تعداد مردم متمایز از هم است

This is the number of distinct people

که دارند به ما کمک میکنند در الکترونیکی کردن کتابها توسط ری کپچا

that have helped us digitize at least one word out of a book through reCAPTCHA:

750 میلیون انسان

750 million, a little over 10 percent of the world's population,

چیزی کمی بیشتر از 10 درصد جمعیت جهان

has helped us digitize human knowledge.

که دارند کمک میکنند به ما برای الکترونیکی کردن دانش انسانها

And it is numbers like these that motivate my research agenda.

و این عددی است که در راس تحقیقات موجب افزایش انگیزه من است

So the question that motivates my research is the following:

سوالی که باعث برانگیختن تحقیق من شده اینه :

اگر شما نگاهی به دستاوردهای بشریت در مقیاس بزرگ کنید

If you look at humanity's large-scale achievements,

این دستاوردهای بسیار بزرگ

these really big things

that humanity has gotten together and done historically --

که بشریت با کمک هم و در طول تاریخ بدست آورده اند

like, for example, building the pyramids of Egypt

مانند ساخت اهرام مصر

or the Panama Canal

ویا کانال پاناما

or putting a man on the Moon --

ویا فرستادن انسان به ماه

there is a curious fact about them,

واقعیت جالبی در مورد آنها وجود دارد

and it is that they were all done with about the same number of people.

و آن این است که تمامی آنها به همان تعداد از انسانها انجام شده

خیلی عجیبه ، تمامی آنها توسط 100000 انسان انجام شده

It's weird; they were all done with about 100,000 people.

و دلیل اون اینکه ، قبل از اینترنت

And the reason for that is because, before the Internet,

هماهنگی بین بیش از 100000 نفر

coordinating more than 100,000 people,

عملا غیر ممکن بود

let alone paying them, was essentially impossible.

اما الان با اینترنت ،فقط به شما یه پروژه نشان دادم

But now with the Internet, I've just shown you a project

ما تونستیم از همکاری 750 میلیون انسان استفاده کنیم

where we've gotten 750 million people to help us digitize human knowledge.

برای کمک به ما برای الکترونیکی کردن دانش بشر

پس سوالی که باعث تحقیقات من شد اینه که

So the question that motivates my research is,

اگه ما میتونیم یک انسان رو به کمک 100000 نفر به ماه بفرستیم

if we can put a man on the Moon with 100,000,

what can we do with 100 million?

با 100 میلیون چکاری میتوانیم بکنیم

So based on this question,

پس بر پایه این سوال

we've had a lot of different projects that we've been working on.

ما پروژه های زیادی خواهیم داشت که میتوانیم بر روی ان کار کنیم

اجازه بدید در باره چیزی حرف بزنم که برام خیلی جالب بود

Let me tell you about one that I'm most excited about.

This is something that we've been semiquietly working on

این چیزی است که به صورت نیمه ساکت بر روی آن داریم کار میکنیم

برای یک سال و نیم گذشته ویا بیشتر

for the last year and a half or so.

در حال حاضر ارائه نشده،پروژه ای است به نام دولینگو

It hasn't yet been launched. It's called Duolingo.

از زمانی که هنوز انتشار نیافته

Since it hasn't been launched, shhh!

خنده حضار

(Laughter)

Yeah, I can trust you'll do that.

بله من مطمئن هستم که شما میتونید اونو انجام بدید

و این اون پروژه است ،و توضیح خواهم داد

So this is the project. Here's how it started.

شروع شد با طرح سوال به دانشجوی کارشناسی ارشدم

It started with me posing a question to my graduate student, Severin Hacker.

استیو هاکر Severin Hacker

بسیار خوب سوالم را به استیو هکر فرستادم.

OK, that's Severin Hacker.

بسیار خوب سوالم را به استیو هکر فرستادم.

So I posed the question to my graduate student.

ضمنا ، شما به حرف اسمی که گفتم توجه کردید

By the way, you did hear me correctly; his last name is Hacker.

فامیلیش هکر بود

(Laughter)

این سوالو برای اون ارسال کردم

So I posed this question to him: How can we get 100 million people

ما چطوری میتونیم به 100 میلیون انسان دسترسی داشته باشیم

translating the web into every major language for free?

ترجمه وب به مهمترین زبانها به صورت رایگان

بسیار خوب ، چیزای زیادی وجود داره که در باره این سوال میشه گفت

There's a lot of things to say about this question.

اول همه ، ترجمه وب

First of all, translating the web.

همین الان بخشهای وب تقسیم شده به چندین زبان

Right now, the web is partitioned into multiple languages.

بخش بزرگی از اون به زبان انگلیسی است

A large fraction of it is in English.

اگه شما انگلیسی ندونید نمیتونید به او ن دسترسی پیدا کنید

If you don't know English, you can't access it.

اما بخش بزرگی نیز به سایر زبانها اختصاص داره

But there's large fractions in other different languages,

اگه شما اون زبانها روندونید شما هم نمیتونید به اونها دسترسی داشته باشید

and if you don't know them, you can't access it.

بنابراین من دوست دارم تمامی وب رو ترجمه کنم ، یا حداقل بخشی از اونو

So I would like to translate all of the web,

or at least most of it, into every major language.

به هر یک از زبانهای مهم

پس چه کاری من باید انجام بدم

That's what I would like to do.

Now, some of you may say, why can't we use computers to translate?

ممکنه خیلی از شما بگید چرا از مترجم کامپیوتری استفاده نکنیم؟

چرا ما از ترجمه ماشینی استفاده نکنیم ؟

Machine translation is starting to translate

ترجمه ماشینی یک ترجمه جسته و گریخته است

some sentences here and there.

چرا ما نمیتونیم از اون برای ترجمه تمامی صفحات وب استفاده کنیم ؟

Why can't we use it to translate the web?

مشکل اینه که به اندازه کافی برای ترجمه وب مناسب نیستن

The problem with that is it's not yet good enough

و احتمالان هم برای 15 تا 20 سال آینده استفاده نخواهند شد

and it probably won't be for the next 15 to 20 years.

اون خیلی مشکلات داره

It makes a lot of mistakes. Even when it doesn't,

زمانی که مشکلی کوچک ایجاد میشه

since it makes so many mistakes, you don't know whether to trust it or not.

تا مشکلات بزرگ، شما نمیدونید که آیا باید به اون اطمینان کنید یا نه

یه مثالی رای شما بیارم

So let me show you an example

of something that was translated with a machine.

شخصی که در حال ترجمه با یک کامپیوتر است

و واقعا پستی بوده که در یکی از فرومهای گفتگو بوده

Actually, it was a forum post.

It was somebody who was trying to ask a question about JavaScript.

شخصی بود که در مورد جاوا اسکریپت سوالی داشته

It was translated from Japanese into English.

اون از زبان ژاپنی به انگلیسی ترجمه کرده بود

So I'll just let you read.

حالا میخوام که بخونید

This person starts apologizing

اون شخص عذر خواهی کرده بود

for the fact that it's translated with a computer.

برای ترجمه ای که توسط کامپیوتر صورت گرفته بوده

So the next sentence is going to be the preamble to the question.

وقصد دارم مقدمه ای برای سوال باشه

اون فقط چیزی رو توصیف کرده بود

So he's just explaining something.

به یاد دارید اون سوالی رو در باره جاوا اسکریپت داشته

Remember, it's a question about JavaScript.

[At often, the goat-time install a error is vomit.]

متن : اغلب ، خطا در زمان نصب یک بز تحوع آوره

(Laughter)

خنده حظار

Then comes the first part of the question.

حالا به بخش اول سوال میرسیم

[How many times like the wind, a pole, and the dragon?]

چند بار شبیه باد ، قطب و اژدها بوده اید؟

(Laughter)

خنده حضار

حالا به بخش مورد علاقه سوالم میرسیم

Then comes my favorite part of the question.

[This insult to father's stones?]

این توهین به سنگ پدران است ؟

(Laughter)

خنده حضار

وبه پایان میرسیم ، که قسمت مورد علاقه من از همه چیز است.

And then comes the ending,

which is my favorite part of the whole thing.

متن :لطفا عذرخواهی کن برای احمقیت خودت .تشکرهای زیادی در این حالت وجود دارد.

[Please apologize for your stupidity. There are a many thank you.]

(Laughter)

خنده حضار

OK, so computer translation, not yet good enough.

بسیار خوب ، ترجمه های ماشینی زیاد خوب نیستن

به سوال برمیگردیم

So back to the question.

ما به مردمی نیاز داریم که همه وب رو ترجمه کنند

So we need people to translate the whole web.

بنابر این سوال بعدی شما اینه

So now the next question you may have is,

چرا ما نمیتونیم حقوق مردم رو برای اینکار بپردازیم ؟

well, why can't we just pay people to do this?

ما میتونیم به حرفه ایها حقوق بدیم تا همه وب رو ترجمه کنن

We could pay professional translators to translate the whole web.

ما میتونیم اینو انجام بدیم

We could do that.

Unfortunately, it would be extremely expensive.

متاسفانه این کار هزینه بالایی داره

For example, translating a tiny fraction of the whole web, Wikipedia,

برای مثال ، ترجمه یه بخش خیلی ،خیلی کوچک از وب یعنی ویکیپدیا

به زبان دیگری مثل اسپانیایی

into one other language, Spanish.

OK? Wikipedia exists in Spanish,

که ویکیپدیا به زبان اسپانیای هم وجود دارد

but it's very small compared to the size of English.

خیلی کوچیکه در مقایسه با زبان انگلیسی

چیزی در حدود 20 درصد زبان انگلیسی

It's about 20 percent of the size of English.

اگه ما بخواهیم ترجمه کنیم 80 درصد دیگه رو به اسپانیایی

If we wanted to translate the other 80 percent into Spanish,

هزینه اون شامل 50 میلیون دولار خواهد بود

it would cost at least 50 million dollars --

و یک حالت استثماری برای برون سپاری کارها در یک کشور دیگه

and this is even at the most exploited, outsourcing country out there.

پس هزینش خیلی بالاست

So it would be very expensive.

پس کار ما اینجا استفاده از همون 100میلیون انسانه

So what we want to do is, we want to get 100 million people

برای ترجمه وب به هر زبان مهم دیگه

translating the web into every major language for free.

به صورت رایگان

حالا اگه این چیزی باشه که میخواهیم انجام بدیم

If this is what you want to do, you quickly realize

شما خیلی سریع دو مشکل خیلی بزرگ رو شناسایی خواهید کرد

you're going to run into two big hurdles, two big obstacles.

دو مشکل بزرگ

The first one is a lack of bilinguals.

مشکل اول کمبود اشخاصی است که به دوزبان تسلط داشته باشن

So I don't even know

خُب حتی من هم نمیدونستم

if there exists 100 million people out there using the web

اگر 100 میلیون انسانی که وجود دارند که از وب استفاده میکنند

who are bilingual enough to help us translate.

تسلط کامل به دو زبان را دارند که در کار ترجمه به ما کمک کنند

این یک مشکل بزرگ است

That's a big problem.

The other problem you're going to run into is a lack of motivation.

مشکل دوم کمبود انگیزه انجام این کار است

چگونه میتوانیم ایجاد انگیزه کنیم

How are we going to motivate people to actually translate the web for free?

تا به صورت رایگان وب را ترجمه کنند

به صورت عادی باید هزینه این کار پرداخت شود

Normally, you have to pay people to do this.

So how are we going to motivate them to do it for free?

پس ما چگونه باید این کار رو انجام بدیم

زمانی که به این موضوع فکر کردیم به این دومانع برخورد کردیم

When we were starting to think about this, we were blocked by these two things.

اما ما فهمیدیم که راحی برای این کار وجود دارد

But then we realized, there's a way

برای حل این دومشکل با یک راه حل

to solve both these problems with the same solution.

راهی که با یک تیر دونشون بزنیم

To kill two birds with one stone.

و اون انتقال زبان ترجمه

And that is to transform language translation

into something that millions of people want to do

به چیزی است که میلیونها انسان میخواهند آن را نجام دهند

and that also helps with the problem of lack of bilinguals,

و اون همچنین کمک میکنه به کمبود دوزبانه ها

and that is language education.

و اون آموزش زبانه

So it turns out that today,

پس به نظر میرسه که امروز

there are over 1.2 billion people learning a foreign language.

چیزی بیش از 1میلیارد و 200 میلیون انسان وجود داره برای یادگیری زبانهای خارجی

مردمی که واقعا دوست دارند زبان خارجی رو یاد بگیرند

People really want to learn a foreign language.

و این فقط به خاطر اینکه آنها مجبور به انجام این کار در مدرسه نیست.

And it's not just because they're being forced to do so in school.

برای مثال فقط در امریکا

In the US alone, there are over five million people

بیش از 5 میلیون نفر وجود دارند که رقمی حدود 500 دلار میپردازند

who have paid over $500 for software to learn a new language.

برای نرم افزارهایی برای یادگیری یک زبان جدید

خُب مردم واقعا دوست دارند که یه زبان دیگه رو یاد بگیرند

So people really want to learn a new language.

بنابراین اون چیزی که ما طی این یک سال و نیم بر روی ان کار میکنیم یک وب سایت است

So what we've been working on for the last year and a half

با نام دولینگو Duolingo

is a new website -- it's called Duolingo --

یک ایده ساده جهت یادگیری رایگان زبان جدید

where the basic idea is people learn a new language for free

while simultaneously translating the web.

زمانی که همزمان در حال ترجمه هستند

توسط کاری که انجام میدهند آموزش هم میبینند

And so basically, they're learning by doing.

بنابراین راهی که این کار میکند

So the way this works

is whenever you're a just a beginner, we give you very simple sentences.

اینکه زمانی که شما یک مبتدی هستید ما به شما جمله های خیلی ، خیلی ساده میدهیم

البته مشخصه که خیلی از جمله های ساده موجود بر روی وب

There's a lot of very simple sentences on the web.

ما به شما جملات بسیار ساده ای میدهیم

We give you very simple sentences along with what each word means.

همراه با اینکه هر کلمه به چه معنی است

And as you translate them

و زمانی که شما اونارو ترجمه میکنید، و شما ترجمه سایرین رو همیبینید

and as you see how other people translate them,

شما شروع به یادگیری زبان میکنید

you start learning the language.

و زمانی که شما پیشرفت میکنید

And as you get more advanced,

we give you more complex sentences to translate.

ما به شما جملات پیچیده تری میدهیم

But at all times, you're learning by doing.

در تمام اوقات شما در حال یادگیری عملی زبان هستید

Now, the crazy thing about this method is that it actually really works.

روش جالب در این روش

اینه که این روش واقعا جواب میده

People are really learning a language.

اول از همه مردم واقعا یه زبان رو یاد میگیرن

We're mostly done building it and now we're testing it.

ما تقریبا ساخت اون رو تموم کردیم،و در حال آزمایش اون هستیم

مردم واقعا با اون میتونن زبان رو یاد میگیرن

People really can learn a language with it.

و آنهایک زبان را یاد میگیرند از طریق یک نرم افزار پیشرو در زبان آموزی

And they learn it about as well as the leading language learning software.

پس مردم واقعا یک زبان رو یاد میگیرن

So people really do learn a language.

فقط این نیست که اونا یاد میگیرن

And not only do they learn it as well, but actually it's more interesting.

بلکه یک کار خیلی جالبه

برای اینکه در این وب سایت مردم با محتویات واقعی آموزش میبینند

Because with Duolingo, people are learning with real content.

در مقابل متنهایی که ساخته میشوند

As opposed to learning with made-up sentences,

مردم با محتویات واقعی یاد میگیرند ،که اساسا خیلی جالبه

people are learning with real content, which is inherently interesting.

پس مردم واقعا یک زبان رو یاد میگیرن

So people really do learn a language.

اما شاید بیشتر نکته جالب

But perhaps more surprisingly,

ترجمه هایی که ما از مردم توسط وب سایت بدست می آوریم

the translations that we get from people using the site,

even though they're just beginners,

حتی اگر آنها مبتدی باشند

the translations that we get

صحت ترجمه آنها مانند افراد حرفه ای است

are as accurate as those of professional language translators,

که خیلی جالب توجه

which is very surprising.

اجازه بدهید یه مثال به شما نشان بدهم

So let me show you one example.

This is a sentence that was translated from German into English.

این متنی است که از آلمانی به انگلیسی برگردانیده شده است

بالایی آلمانی است

The top is the German. The middle is an English translation

وسط ترجمه انگلیسی است

that was done by a professional translator

که توسط یک فرد حرفه ای انگلیسی زبان ترجمه شده است

who we paid 20 cents a word for this translation.

که ما 20 سنت برای ترجمه آن پرداخت کرده ایم

و قسمت پائین ترجمه کاربر ما در وب سایت دولینگو Duolingo است

And the bottom is a translation by users of Duolingo,

هیچ یک از انها المانی نمیانستند

none of whom knew any German before they started using the site.

قبل از شروع استفاده ازاین وبسایت

If you can see, it's pretty much perfect.

همانطور که میبینید یک ترجمه کامل است

Of course, we play a trick here

البته ما یک ترفند بکار برده ایم

to make the translations as good as professional language translators.

برای انجام اینکه ترجمه ها به خوبی یک فرد حرفه ایی باشد

ما ترجمه های چند مبتدی رو با هم ترکیب کردیم

We combine the translations of multiple beginners

برای اینکه کیفیت یک مترجم حرفه ای رو بدست بیاوریم

to get the quality of a single professional translator.

Now, even though we're combining the translations,

حالا هر موقع که ما ترجمه ها رو ترکیب میکنیم

the site actually can translate pretty fast.

سایت واقعا میتونه سریع یک ترجمه رو انجام بدهد

حالا اجازه بدهید به شما چیزی را نشان بدم

So let me show you,

this is our estimates of how fast we could translate Wikipedia

این تخمین ماست که چقدر سریع میتونیم یه سایت مثل ویکیپدیا رو ترجمه کنیم

از انگلیسی به اسپانیایی

from English into Spanish.

Remember, this is 50 million dollars' worth of value.

به یاد داشته باشید ارزش این کار 50 میلیون دلار بود

So if we wanted to translate Wikipedia into Spanish,

پس اگر ما بخواهیم ویکیپدیا رو به اسپانیایی ترجمه کنیم

ما میتونیم این کارو توسط100000کاربر فعال و طی 5 هفته انجام بدیم

we could do it in five weeks with 100,000 active users.

وما میتونیم این کارو توسط یک میلیون کاربر ظرف 80 ساعت انجام بدهیم

And we could do it in about 80 hours with a million active users.

از زمانی که پروژه رو شروع کردیم گروه ما چیزی در حدود یک میلیون کاربر را ثبت نام کرده است

Since all the projects my group has worked on so far

have gotten millions of users,

ما امیدواریم که ما توانایی ترجمه

we're hopeful that we'll be able to translate extremely fast.

خیلی سریع با این پروژه را داشته باشیم

حالا چیزی که در دولینگو Duolingo مرا هیجان زده میکند

Now, the thing that I'm most excited about with Duolingo

من فکر می کنم این مدل کسب و کار عادلانه ایی را برای آموزش زبان فراهم می کند

is I think this provides a fair business model for language education.

و اون اینه

So here's the thing:

مدلهای فعلی بتجاری رای آموزش زبان

The current business model for language education

بر پایه پرداخت هزینه توسط دانشجو است .

is the student pays,

and in particular, the student pays Rosetta Stone 500 dollars.

خصوصا ، دانشجویان برای Rosetta Stone(شرکت آموزش زبان) 500 دلار پرداخت میکنند

خنده حضار

(Laughter)

این مدل تجاری فعلی است

That's the current business model.

مشکل مدل تجاری فعلی

The problem with this business model

اینه که 90 درصد جمعیت جهان 500 دلار ندارند

is that 95 percent of the world's population doesn't have 500 dollars.

پس این در مورد افراد بی پول کاملا غیر عادلانه است

So it's extremely unfair towards the poor.

این سیستم بر پایه افراد ثروتمند است

This is totally biased towards the rich.

میبینیم که در وب سایت دولینگو ما

Now, see, in Duolingo,

because while you learn, you're actually creating value,

برای اینکه شما یاد میگیرید

شما واقعا ایجاد ارزش میکنید شما چیزهای مختلفی رو ترجمه میکنید

you're translating stuff --

which, for example, we could charge somebody for translations,

که برای مثال ما میتونیم پرداختی داشته باشیم برای ترجمه های یک شخص

so this is how we could monetize this.

پس این چیزی است که ما میتونیم پولی کنیم

Since people are creating value while they're learning,

زمانی که مردم ایجاد ارزش میکنند در حین اینکه آموزش زبان میبینند

اونا با پول پرداخت نمیکنند بلکه از طریق صرف زمان هزینه رو پرداخت میکنند

they don't have to pay with their money, they pay with their time.

کار جادوی در اینجا پرداخت هزینه با صرف زمان است

But the magical thing here

is that is time that would have had to have been spent anyways

به هر حال زمانی که در اینجا صرف میشه

یادگیری زبان است

learning the language.

So the nice thing about Duolingo

پس اتفاق خوب در مورد وب سایت دولینگو اینه که یک مدل تجاری عادلانه رو ایجاد میکنه

is, I think, it provides a fair business model --

که در مورد مردم فقیر تبعیض قائل نیست

one that doesn't discriminate against poor people.

و این وب سایت ما است .با تشکر

So here's the site. Thank you.

تشویق حضار

(Applause)

اینم وب سایت

We haven't yet launched,

ما هنوز اونو منتشر نکردیم

but if you go there, you can sign up to be part of our private beta,

اما اگه شما به این وب سایت مراجعه کنید میتونید به عنوان کاربر آزمایشی ثبت نام کنید

which is probably going to start in three or four weeks.

که احتمالا ظرف یهیا چهار هفته آینده شروع به کار میکنه

ما هنوز سایت دولینگو را منتشر نکردیم

We haven't yet launched it.

By the way, I'm the one talking here,

اما به هر حال من اولین کسی هستم که در مورد اون صحبت میکنه

but Duolingo is the work of a really awesome team,

اما حقیقتا یک تیم کاملا خبره بر روی دولینگو کار میکنه که برخی از اونها هم اینجا هستن

some of whom are here. So thank you.

از شما سپاس گذارم.

(Applause)

تشویق حضار