Aimee Mullins: Changing my legs - and my mindset

اِیمی مالینز(Aimee Mullins): دویدن

227,094 views

2009-01-29 ・ TED


New videos

Aimee Mullins: Changing my legs - and my mindset

اِیمی مالینز(Aimee Mullins): دویدن

227,094 views ・ 2009-01-29

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Hadi MOOSAVI Reviewer: Ali Moeeny
00:16
Sheryl Shade: Hi, Aimee. Aimee Mullins: Hi.
0
16160
3000
چریل (Cheryl): ایمی و من فکر کردیم -- سلام، ایمی. ایمی مالینز: سلام
00:19
SS: Aimee and I thought we'd just talk a little bit,
1
19160
2000
چریل: ایمی و من فکر کردیم چند کلمه صحبت کنیم.
00:21
and I wanted her to tell all of you what makes her a distinctive athlete.
2
21160
6000
و من ازش خواستم که به همه شما توضیح بده که چه چیزی اون رو تبدیل به یک ورزشکار متمایز کرده.
00:27
AM: Well, for those of you who have seen the picture in the little bio --
3
27160
4000
ایمی: خب، کسایی از شما که اون عکس رو در اون زندگینامۀ مختصر دیدید،
00:31
it might have given it away --
4
31160
2000
احتمالاً براتون روشن شده.
00:33
I'm a double amputee, and I was born without fibulas in both legs.
5
33160
4000
من از ناحیه دو پا مقطوع العضو هستم و بدون استخوان کوچک ساق در هر دو پا متولد شدم.
00:37
I was amputated at age one,
6
37160
2000
در یک سالگی پاهای من رو قطع کردند،
00:39
and I've been running like hell ever since, all over the place.
7
39160
4000
و از اون موقع تا حالا فقط می دَوم، همه جا.
00:44
SS: Well, why don't you tell them how you got to Georgetown -- why don't we start there?
8
44160
3000
چریل: خب، چرا بهشون نمیگی که چطور به [دانشگاه] جرج تاون (Georgetown) رفتی؟
00:47
Why don't we start there?
9
47160
2000
چرا از اونجا شروع نکنیم؟
00:49
AM: I'm a senior in Georgetown in the Foreign Service program.
10
49160
5000
ایمی: من در دانشگاه جرج تاون، دانشجوی سال آخر رشتۀ امور خارجه هستم.
00:54
I won a full academic scholarship out of high school.
11
54160
4000
من در دوران دبیرستان برنده یک کمک هزینه کامل برای تحصیل در دانشگاه شدم.
00:58
They pick three students out of the nation every year
12
58160
4000
اونها هر سال سه دانش آموز را از کل کشور را انتخاب میکنند
01:02
to get involved in international affairs,
13
62160
3000
تا مشغول به تحصیل در مسائل بین الملل بشوند،
01:05
and so I won a full ride to Georgetown
14
65160
2000
و اینطور شد که من راهیِ دانشگاه جرج تاون شدم
01:07
and I've been there for four years. Love it.
15
67160
4000
و سالهاست که اونجا هستم. دوستش دارم.
01:11
SS: When Aimee got there,
16
71160
2000
چریل: وقتی ایمی اونجا رسید،
01:13
she decided that she's, kind of, curious about track and field,
17
73160
3000
احساس کرد انگار میخواد بیشتر در مورد دو و میدانی بدونه،
01:16
so she decided to call someone and start asking about it.
18
76160
3000
برای همین تصمیم گرفت که به یکی زنگ بزنه و در مورد این رشته ازش سوال بپرسه.
01:19
So, why don't you tell that story?
19
79160
2000
پس، چرا اون داستان رو تعریف نمیکنی؟
01:21
AM: Yeah. Well, I guess I've always been involved in sports.
20
81160
2000
ایمی: آره. خب، من فکر میکنم همیشه دنبال ورزش بودم.
01:23
I played softball for five years growing up.
21
83160
2000
من پنج سال سافت بال (softball) بازی میکردم و با این بازی بزرگ شدم.
01:25
I skied competitively throughout high school,
22
85160
3000
در دوران دبیرستان در مسابقات اسکی شرکت می کردم،
01:28
and I got a little restless in college
23
88160
2000
و در کالج قدری عصبی و بی قرار بودم
01:30
because I wasn't doing anything for about a year or two sports-wise.
24
90160
4000
چون تقریباً یکی دو سال می شد که من هیچ ورزشی نمیکردم.
01:34
And I'd never competed on a disabled level, you know --
25
94160
5000
و من هیچ وقت در سطح معلولین مسابقه نداده بودم، می دونید.
01:39
I'd always competed against other able-bodied athletes.
26
99160
2000
همیشه با ورزشکارهای سالم مسابقه داده بودم.
01:41
That's all I'd ever known.
27
101160
2000
و تا اون موقع فقط همین رو می دونستم.
01:43
In fact, I'd never even met another amputee until I was 17.
28
103160
3000
حقیفتش، من تا سن هفده سالگی هیچ مقطوع العضو دیگه ای رو ندیده بودم.
01:46
And I heard that they do these track meets with all disabled runners,
29
106160
6000
و من خبر دار شدم که، می دونید، اونها این مسابقات دو میدانی رو با دونده های معلول برگزار می کنند،
01:52
and I figured, "Oh, I don't know about this,
30
112160
3000
و من با خودم گفتم، اوه، من در این مورد چیزی نمی دونم،
01:55
but before I judge it, let me go see what it's all about."
31
115160
4000
ولی قبل از این که قضاوتی بکنم، بگذار بروم و ببینم چطوره.
01:59
So, I booked myself a flight to Boston in '95, 19 years old
32
119160
5000
پس، برای خودم یک بلیط هواپیما به بوستون (Boston) گرفتم، سال 95 وقتی که 19 سال داشتم،
02:04
and definitely the dark horse candidate at this race. I'd never done it before.
33
124160
5000
و خب معلومه، در این مسابقه، هیچ کس من رو نمیشناخت. من هیچ وقت این کار رو قبلاً نکرده بودم.
02:09
I went out on a gravel track a couple of weeks before this meet
34
129160
3000
من دو هفته قبل از این مسابقه در یک جاده شنی دویدم
02:12
to see how far I could run,
35
132160
2000
که ببینم چقدر می تونم بدوم،
02:14
and about 50 meters was enough for me, panting and heaving.
36
134160
4000
و 50 متر برام کافی بود تا به نفس نفس بیفتم.
02:18
And I had these legs that were made of
37
138160
3000
و اون موقع جنس پاهایی که داشتم از
02:21
a wood and plastic compound, attached with Velcro straps --
38
141160
3000
ترکیب چوب و پلاستیک بود، که با تسمه های وِلکرو (Velcro) به هم وصل میشدند --
02:24
big, thick, five-ply wool socks on --
39
144160
3000
و جوراب پشمیِ 5 لایه کلفت بزرگ هم پوشیده بودم --
02:27
you know, not the most comfortable things, but all I'd ever known.
40
147160
4000
می دونید، چیز چندان راحتی نبود، تنها چیزی بود که تا اون موقع می دونستم.
02:31
And I'm up there in Boston against people
41
151160
2000
و در بوستون در مقابل کسایی ایستادم که
02:33
wearing legs made of all things -- carbon graphite
42
153160
3000
پاهایی از جنس های مختلف، کربن گرافیت
02:36
and, you know, shock absorbers in them and all sorts of things --
43
156160
5000
و، میدونید، پاهایی که ضربه گیر داشتند و خیلی چیزها،
02:41
and they're all looking at me like,
44
161160
2000
و اونها طوری به من نگاه می کردند که،
02:43
OK, we know who's not going to win this race.
45
163160
4000
آره، ما می دونیم کی در این مسابقه قرار نیست ببره، می دونید.
02:47
And, I mean, I went up there expecting --
46
167160
3000
و، می خوام بگم، من تا اونجا و از خودم انتظار داشتم --
02:50
I don't know what I was expecting --
47
170160
2000
نمی دونم چه انتظاری داشتم --
02:52
but, you know, when I saw a man who was missing an entire leg
48
172160
3000
ولی، می دونید، وقتی دیدم که مردی که یکی از پاهاش رو کاملاً از دست داده بود
02:55
go up to the high jump, hop on one leg to the high jump
49
175160
3000
برای پرش ارتفاع میره، لی لی کنان برای پرش ارتفاع میره
02:58
and clear it at six feet, two inches ...
50
178160
2000
و 6 فوت و 2 اینچ رو بدون نقص میپره ...
03:00
Dan O'Brien jumped 5'11" in '96 in Atlanta,
51
180160
3000
دَن اُبراین (Dan O'Brien) در سال 96 در آتلانتا (Atlanta) پنج فوت و یازده اینچ پرید،
03:03
I mean, if it just gives you a comparison of --
52
183160
3000
منظورم اینه که اگه یک مقایسه ای بکنید --
03:06
these are truly accomplished athletes,
53
186160
3000
اینها کسایی هستند که، می دونید، واقعاً ورزشکارهای خبره ای هستند
03:09
without qualifying that word "athlete."
54
189160
2000
با اینکه شرایط یک ورزشکار عادی رو ندارند.
03:11
And so I decided to give this a shot: heart pounding,
55
191160
6000
و بنابراین تصمیم گرفتم که یک امتحانی بکنم، می دونید، قلبم از هیجان می تپید،
03:17
I ran my first race and I beat the national record-holder
56
197160
4000
من اولین مسابقۀ خودم رو دویدم، و رکورد ملی رو شکستم
03:21
by three hundredths of a second,
57
201160
2000
به فاصله 3 صدم ثانیه
03:23
and became the new national record-holder on my first try out.
58
203160
4000
و در اولین سعی خودم رکورد دار ملی شدم.
03:27
And, you know, people said,
59
207160
3000
و، می دونید، مردم می گفتند که،
03:30
"Aimee, you know, you've got speed -- you've got natural speed --
60
210160
2000
"ایمی، میدونی، تو سرعت داری -- تو یک سرعت ذاتی داری --
03:32
but you don't have any skill or finesse going down that track.
61
212160
4000
ولی هیچ مهارت و ظرافتی تو دویدن نداری.
03:36
You were all over the place.
62
216160
2000
این طرف و اون طرف می دوی.
03:38
We all saw how hard you were working."
63
218160
2000
"همۀ ما دیدیم که چقدر سعی می کردی."
03:40
And so I decided to call the track coach at Georgetown.
64
220160
3000
و من تصمیم گرفتم که به مربی دو میدانی در دانشگاه جرج تاون تلفن بزنم.
03:43
And I thank god I didn't know just how huge this man is in the track and field world.
65
223160
7000
و خدا رو شکر که نمی دونستم این مرد چقدر در دنیای دو میدانی قوی و پرسابقه است.
03:50
He's coached five Olympians, and
66
230160
2000
اون تا حالا مربی 5 ورزشکار المپیک بوده و، می دونید،
03:52
the man's office is lined from floor to ceiling
67
232160
2000
در دفترش از سقف تا کف زمین
03:54
with All America certificates
68
234160
3000
هر گواهینامه ورزشی آمریکا پیدا میشه، می دونید،
03:57
of all these athletes he's coached.
69
237160
2000
و عکسهای همه ورزشکارهایی که مربی آنها بوده،
03:59
He's just a rather intimidating figure.
70
239160
4000
و نسبتاً آدم ترسناکیه.
04:03
And I called him up and said, "Listen, I ran one race and I won ..."
71
243160
7000
و من بهش زنگ زدم و گفتم: " گوش کن، من یک مسابقه رو دویدم و برنده شدم و ...
04:10
(Laughter)
72
250160
1000
(خنده)
04:11
"I want to see if I can, you know --
73
251160
3000
میخوام بدونم که آیا می تونید، میدونید --
04:14
I need to just see if I can sit in on some of your practices,
74
254160
2000
فقط میخواستم ببینم که آیا میتونم در بعضی از جلسات تمرینی شما بشینم،
04:16
see what drills you do and whatever."
75
256160
2000
که ببینم چه تمرینهایی انجام میدهید و از این حرفها."
04:18
That's all I wanted -- just two practices.
76
258160
2000
این تمام چیزی بود که میخواستم -- فقط دو تا جلسه تمرین.
04:20
"Can I just sit in and see what you do?"
77
260160
2000
میتونم فقط بشینم و ببینم که چه کار میکنید؟
04:22
And he said, "Well, we should meet first, before we decide anything."
78
262160
3000
و او گفت: " خب، قبل از هر تصمیمی، اول باید همدیگر رو ببینیم."
04:25
You know, he's thinking, "What am I getting myself into?"
79
265160
2000
می دونید، اون داشت فکر میکرد که داره خودش رو درگیر چه کاری میکنه؟"
04:27
So, I met the man, walked in his office,
80
267160
2000
پس، من اون مرد رو دیدم، وارد دفترش شدم،
04:29
and saw these posters and magazine covers of people he has coached.
81
269160
6000
و اون پوسترها و جلد مجله ها را که نشان میداد چه افرادی رو مربی گری کرده، دیدم.
04:35
And we got to talking,
82
275160
2000
و نشستیم و صحبت کردیم،
04:37
and it turned out to be a great partnership
83
277160
2000
و مشخص شد که اتفاقاً میتونیم همکاری خیلی خوبی داشته باشیم
04:39
because he'd never coached a disabled athlete,
84
279160
2000
چون اون هیچوقت مربی گری یک ورزشکار معلول رو نکرده بود،
04:41
so therefore he had no preconceived notions
85
281160
2000
و برای همین هیچ دید قبلی
04:43
of what I was or wasn't capable of,
86
283160
3000
نسبت به این نداشت که من چه کاری می توانم انجام بدهم و چه کاری را نمی توانم،
04:46
and I'd never been coached before.
87
286160
2000
و من هم که اصلاً شاگرد کسی نشده بودم،
04:48
So this was like, "Here we go -- let's start on this trip."
88
288160
3000
و این شد که گفتیم شروع کنیم -- این سفر رو شروع کنیم.
04:51
So he started giving me four days a week of his lunch break,
89
291160
5000
و بعد او 4 روز در هفته از وقت ناهارش رو به من اختصاص داد،
04:56
his free time, and I would come up to the track and train with him.
90
296160
5000
از وقت آزاد خودش، و من می آمدم در میدان و باهاش تمرین می کردم.
05:01
So that's how I met Frank.
91
301160
3000
و این داستان دیدار من با فرانک (Frank) بود.
05:04
That was fall of '95. But then, by the time that winter was rolling around,
92
304160
5000
ولی اون موقع پاییز سال 95 بود، وبعد وقتی که زمستان رسید،
05:09
he said, "You know, you're good enough.
93
309160
2000
او گفت: "میدونی، تو به اندازه کافی آمادگی داری.
05:11
You can run on our women's track team here."
94
311160
3000
تو میتونی اینجا در تیم دومیدانی بانوان بدوی."
05:14
And I said, "No, come on."
95
314160
2000
و من گفتم " نه، جدی نمیگی."
05:16
And he said, "No, no, really. You can.
96
316160
2000
و او گفت: " نه، نه، جدی میگم. میتونی.
05:18
You can run with our women's track team."
97
318160
3000
تو میتونی در تیم دو میدانی بانوان ما بدوی."
05:21
In the spring of 1996, with my goal of making the U.S. Paralympic team
98
321160
6000
بنابراین بهار سال 1996، به هدف رسیدن به تیم پاراالمپیک ایالات متحده
05:27
that May coming up full speed, I joined the women's track team.
99
327160
5000
در ماه می که به سرعت نزدیک میشد، من به تیم زنان پیوستم.
05:32
And no disabled person had ever done that -- run at a collegiate level.
100
332160
6000
و تا اون زمان هیچ فرد معلولی این کار رو نکرده بود -- که در سطح دانشگاهی بدود.
05:38
So I don't know, it started to become an interesting mix.
101
338160
3000
خلاصه نمیدونم، ترکیب جالبی شده بود.
05:41
SS: Well, on your way to the Olympics,
102
341160
4000
چریل: خب، چرا بهشون نمیگی که -- در مورد رسیدنت به المپیک --
05:45
a couple of memorable events happened at Georgetown.
103
345160
3000
ولی دو تا اتفاق به یاد موندنی در جرج تاون افتاد.
05:48
Why don't you just tell them?
104
348160
2000
چرا بهشون نمیگی؟
05:50
AM: Yes, well, you know, I'd won everything as far as the disabled meets --
105
350160
4000
ایمی: بله، خب، میدونید، من تا اون موقع در تمام مسابقات معلولین برنده بودم
05:54
everything I competed in -- and, you know, training in Georgetown
106
354160
4000
در هر چیزی که رقابت میکردم -- و میدونید، من در جرج تاون تمرین میکردم
05:58
and knowing that I was going to have to get used to
107
358160
2000
و میدونستم که باید عادت کنم که
06:00
seeing the backs of all these women's shirts --
108
360160
2000
پشت لباس زن های دیگر را ببینم و پشت سر آنها بدوم --
06:02
you know, I'm running against the next Flo-Jo --
109
362160
2000
میدونید، من در برابر فلو- جوی(Flo-Jo) آینده میدویدم
06:04
and they're all looking at me like,
110
364160
2000
و همه به من نگاه میکردند، مثلاً
06:06
"Hmm, what's, you know, what's going on here?"
111
366160
3000
همم، اینجا چه خبره؟ میدونید.
06:09
And putting on my Georgetown uniform
112
369160
3000
و، میدونید، من لباس فرم دانشگاه جرج تون را پوشیدم
06:12
and going out there and knowing that, you know,
113
372160
4000
و رفتم اونجا و میدونستم که
06:16
in order to become better -- and I'm already the best in the country --
114
376160
3000
برای این که بهتر بشم -- و اون زمان هم بهترین در کشور بودم --
06:19
you know, you have to train with people who are inherently better than you.
115
379160
4000
باید با افرادی تمرین کنم که ذاتاً از من بهترند. میدونید.
06:23
And I went out there and made it to the Big East,
116
383160
6000
و من موفق شدم که به "بیگ ایست" (Big East) راه پیدا کنم
06:29
which was sort of the championship race at the end of the season.
117
389160
3000
که به نوعی مسابقات قهرمانی آخر فصل محسوب میشد،
06:32
It was really, really hot.
118
392160
2000
و واقعاً مسابقه خیلی مهمی بود.
06:34
And it's the first --
119
394160
2000
و اولین ---
06:36
I had just gotten these new sprinting legs that you see in that bio,
120
396160
4000
من تازه این پاهای مخصوص دوی سرعت به دستم رسیده بود که در اون زندگینامه میبینید --
06:40
and I didn't realize at that time that
121
400160
5000
و من در آن زمان متوجه نبودم که، میدونید،
06:45
the amount of sweating I would be doing in the sock --
122
405160
2000
که مقدار عرقی که در داخل جوراب جمع میشه
06:47
it actually acted like a lubricant
123
407160
2000
مثل یک روغن و لغزاننده عمل میکند
06:49
and I'd be, kind of, pistoning in the socket.
124
409160
2000
و من در داخل پاهای مصنوعی بالا و پایین میرفتم و لق میزدم.
06:51
And at about 85 meters of my 100 meters sprint, in all my glory,
125
411160
6000
و وقتی که در دوی سرعت 100 متر، حدود 85 متر با سرعت تمام دویدم
06:57
I came out of my leg.
126
417160
2000
پاهام بیرون آمد
06:59
Like, I almost came out of it, in front of, like, 5,000 people.
127
419160
3000
یعنی من از پاهام بیرون افتادم، در مقابل حدود 5000 هزار نفر.
07:02
And I, I mean, was just mortified --
128
422160
4000
و میخوام بگم که کاملاً آزرده خاطر و شرمنده شده بودم و --
07:06
because I was signed up for the 200, you know, which went off in a half hour.
129
426160
4000
چون که من برای 200 متر ثبت نام کرده بودم که نیم ساعت بعد شروع میشد، می دونید،
07:10
(Laughter)
130
430160
2000
(خنده)
07:12
I went to my coach: "Please, don't make me do this."
131
432160
3000
من رفتم پیش مربی و گفتم: "خواهش میکنم، من رو مجبور نکن که این کار رو بکنم.
07:15
I can't do this in front of all those people. My legs will come off.
132
435160
3000
من نمیتونم این کار رو جلوی این همه مردم بکنم. پاهام در میاد.
07:18
And if it came off at 85 there's no way I'm going 200 meters.
133
438160
3000
و حالا که در 85 متری پاهام در آمد، هرگز نمیتونم به 200 متر برسونم."
07:21
And he just sat there like this.
134
441160
2000
و او همین طور اونجا نشسته بود.
07:23
My pleas fell on deaf ears, thank god.
135
443160
5000
و میدونید، انگار که گوشش کر بود و خواهش های من رو نمی شنید -- خدا رو شکر
07:28
Because you know, the man is from Brooklyn;
136
448160
3000
چون که او -- می دونید که اهل بروکلین(Brooklyn) بود --
07:31
he's a big man. He says, "Aimee, so what if your leg falls off?
137
451160
6000
مرد بزرگیه -- او گفت: "ایمی، حالا که چی، پاهات در میآد؟
07:37
You pick it up, you put the damn thing back on,
138
457160
3000
دوباره بر میداری و اون لعنتی رو میگذاری سر جاش،
07:40
and finish the goddamn race!"
139
460160
1000
و مسابقه لعنتی رو تمامش میکنی!"
07:41
(Laughter) (Applause)
140
461160
6000
(تشویق)
07:47
And I did. So, he kept me in line.
141
467160
6000
و من همین کار رو کردم. و این کارش باعث شد که من در این راه بمونم.
07:53
He kept me on the right track.
142
473160
2000
و او من رو در مسیر درست نگه داشت.
07:55
SS: So, then Aimee makes it to the 1996 Paralympics,
143
475160
5000
چریل: و این طوری شد که ایمی به پاراالمپیک سال 1996 راه پیدا میکنه،
08:00
and she's all excited. Her family's coming down -- it's a big deal.
144
480160
3000
و کاملاً هیجان زده است. خانواده اش میاند پایین و -- اتفاق مهمی بود.
08:03
It's now two years that you've been running?
145
483160
3000
حالا او -- دو ساله که داری میدوی؟
08:06
AM: No, a year.
146
486160
1000
ایمی: نه، یک سال.
08:07
SS: A year. And why don't you tell them what happened
147
487160
2000
چریل: یک سال. و چرا نمیگی که چه اتفاقی افتاد؟
08:09
right before you go run your race?
148
489160
3000
دقیقاً قبل از این که بری برای مسابقه؟
08:12
AM: Okay, well, Atlanta.
149
492160
2000
ایمی: باشه، خب، آتلانتا.
08:14
The Paralympics, just for a little bit of clarification,
150
494160
3000
مسابقات پاراالمپیک، فقط یک توضیح برای روشن شدن،
08:17
are the Olympics for people with physical disabilities --
151
497160
3000
یک المپیک برای افرادی است که معلولیت جسمی دارند --
08:20
amputees, persons with cerebral palsy, and wheelchair athletes --
152
500160
3000
مقطوع العضوها، فلج مغزی ها و ورزشکارهایی که بر روی ویلچیر هستند --
08:23
as opposed to the Special Olympics,
153
503160
2000
و این فرق میکنه با "المپیک استثنایی"
08:25
which deals with people with mental disabilities.
154
505160
4000
که مخصوص افرادی است که معلولیت ذهنی دارند.
08:29
So, here we are, a week after the Olympics and down at Atlanta,
155
509160
7000
و رسیدیم به اینجا که یک هفته از المپیک گذشته بود، در آتلانتا،
08:36
and I'm just blown away by the fact that
156
516160
2000
و من کاملاً مغرور و سرخوش از این واقعیت که،
08:38
just a year ago, I got out on a gravel track and couldn't run 50 meters.
157
518160
4000
یک سال قبل من 50 متر هم نمی تونستم در یک مسیر شنی بدوم.
08:42
And so, here I am -- never lost.
158
522160
2000
و حالا در پاراالمپیک هستم -- و هیچ وقت نباخته ام.
08:44
I set new records at the U.S. Nationals -- the Olympic trials -- that May,
159
524160
5000
من رکوردهای جدید ملی ثبت کردم -- در مرحله آزمایشی المپیک -- در ماه میِ
08:49
and was sure that I was coming home with the gold.
160
529160
5000
و من کاملاً مطمئن بودم که با مدال طلا به خانه برمی گردم.
08:54
I was also the only, what they call "bilateral BK" -- below the knee.
161
534160
5000
و همچنین من تنها فردی بودم که در اصطلاح، در هر دو پا از زانو به پایین نقص داشتم.
08:59
I was the only woman who would be doing the long jump.
162
539160
3000
و تنها زنی بودم که قرار بود پرش طول انجام بده.
09:02
I had just done the long jump,
163
542160
2000
من پرش طول رو انجام داده بودم،
09:04
and a guy who was missing two legs came up to me and says,
164
544160
2000
و مردی که دو پایش رو از دست داده بود، آمد پیش من و گفت
09:06
"How do you do that? You know, we're supposed to have a planar foot,
165
546160
2000
چطور این کار رو انجام میدهی؟ ما قراره پاهای مسطح داشته باشیم
09:08
so we can't get off on the springboard."
166
548160
1000
تا این که از تخته پرش جدا نشیم."
09:09
I said, "Well, I just did it. No one told me that."
167
549160
3000
من گفتم: "خب، کسی به من نگفته بود. من همین طوری این کار رو کردم."
09:12
So, it's funny -- I'm three inches within the world record --
168
552160
3000
خب، خیلی جالب بود -- من سه اینچ کمتر از رکورد جهان بودم --
09:15
and kept on from that point, you know,
169
555160
2000
و از انجا به بعد ادامه دادم، میدونید،
09:17
so I'm signed up in the long jump -- signed up?
170
557160
3000
خب، من برای پرش طول ثبت نام کردم --
09:20
No, I made it for the long jump and the 100-meter.
171
560160
4000
نه، من هم برای پرش طول و هم برای دوی صد متر ثبت نام کردم.
09:24
And I'm sure of it, you know?
172
564160
2000
و کاملاً مطمئن بودم، می دونید.
09:26
I made the front page of my hometown paper
173
566160
2000
من صفحۀ اوّل روزنامه محلی شهرمون رو به خودم اختصاص دادم
09:28
that I delivered for six years, you know?
174
568160
2000
روزنامه ای که شش سال هر روز درِ خونه مشترک ها می بردم، میدونید.
09:30
It was, like, this is my time for shine.
175
570160
3000
با خودم فکر میکردم که الان وقت درخشیدنه.
09:33
And we're at the trainee warm-up track,
176
573160
3000
و ما در استادیوم گرم کردن بودیم -- میدان گرم کردن ورزشکارها
09:36
which is a few blocks away from the Olympic stadium.
177
576160
2000
که چند بلوک از استادیوم المپیک فاصله داشت.
09:38
These legs that I was on, which I'll take out right now --
178
578160
5000
و پاهایی که من پوشیده بودم -- که الان به شما نشان خواهم داد.
09:43
I was the first person in the world on these legs.
179
583160
2000
من اولین فرد در جهان بودم که از این پاها استفاده کردم --
09:45
I was the guinea pig., I'm telling you,
180
585160
4000
من خوکچۀ هندی بودم -- و به شما بگم که
09:49
this was, like -- talk about a tourist attraction.
181
589160
2000
مثل یک جاذبۀ توریستی شده بودم.
09:51
Everyone was taking pictures -- "What is this girl running on?"
182
591160
4000
همه از "این پاهایی که این دختر با آنها میدوید" عکس میگرفتند.
09:55
And I'm always looking around, like, where is my competition?
183
595160
4000
و من دائماً جستجو میکردم که رقیب هایم رو پیدا کنم
09:59
It's my first international meet.
184
599160
2000
اولین رقابت بین المللی من بود.
10:01
I tried to get it out of anybody I could,
185
601160
2000
من از هر کسی که میتوانستم سراغ گرفتم،
10:03
you know, "Who am I running against here?"
186
603160
3000
میدونید، کی، چی، با چه کسی قراره مسابقه بدهم؟
10:06
"Oh, Aimee, we'll have to get back to you on that one."
187
606160
2000
میگفتند: "اوه، ایمی، حالا بعداً به تو میگیم."
10:08
I wanted to find out times.
188
608160
2000
من میخواستم در مورد رکوردهای آنها بدونم.
10:10
"Don't worry, you're doing great."
189
610160
3000
آنها میگفتند: نگران نباش، تو کارت درسته.
10:13
This is 20 minutes before my race in the Olympic stadium,
190
613160
3000
20 دقیقه به مسابقۀ من در استادیوم المپیک مانده بود،
10:16
and they post the heat sheets. And I go over and look.
191
616160
3000
و لیست رکوردهای زمانی را به دیوار زدند. و من رفتم و نگاه کردم.
10:19
And my fastest time, which was the world record, was 15.77.
192
619160
5000
سریع ترین زمان من، که رکورد جهان بود، 15.77 بود.
10:24
Then I'm looking: the next lane, lane two, is 12.8.
193
624160
4000
و خط بعدی، خط دوم 12.8.
10:28
Lane three is 12.5. Lane four is 12.2. I said, "What's going on?"
194
628160
5000
خط سوم 12.5. خط چهارم 12.2. من گفتم: اینجا چه خبره؟
10:33
And they shove us all into the shuttle bus,
195
633160
2000
همۀ ما رو داخل اتوبوس کردند،
10:35
and all the women there are missing a hand.
196
635160
2000
و من فهمیدم که تمام خانمهایی که رقیب من بودند یک دست ندارند.
10:37
(Laughter)
197
637160
7000
(خنده)
10:44
So, I'm just, like --
198
644160
3000
خب، من هم --
10:50
they're all looking at me like 'which one of these is not like the other,' you know?
199
650160
4000
و آنها به من نگاه میکردند که ببینند کدام دست من شبیه آن یکی نیست، میدونید؟
10:54
I'm sitting there, like, "Oh, my god. Oh, my god."
200
654160
6000
من هم نشسته بودم و "وای خدای من، وای خدای من."
11:00
You know, I'd never lost anything,
201
660160
3000
میدونید، من هیچ وقت نباخته بودم،
11:03
like, whether it would be the scholarship or, you know,
202
663160
2000
چه در مورد هزینۀ کمک تحصیلی یا هر چیز دیگه، میدونید،
11:05
I'd won five golds when I skied. In everything, I came in first.
203
665160
6000
من در اسکی 5 طلا بردم. و در همه جا اول بودم.
11:11
And Georgetown -- that was great.
204
671160
2000
و در جرج تاون هم کارم عالی بودم.
11:13
I was losing, but it was the best training because this was Atlanta.
205
673160
6000
من داشتم می باختم، ولی این برای من بهترین تمرین بود به این خاطر که آتلانتا بود.
11:19
Here we are, like, crème de la crème,
206
679160
3000
و همه از بهترین ها بودند،
11:22
and there is no doubt about it, that I'm going to lose big.
207
682160
4000
و هیچ شکی نبود که من بازنده بزرگ خواهم بود.
11:26
And, you know, I'm just thinking,
208
686160
2000
و، میدونید، من با خودم فکر میکردم،
11:28
"Oh, my god, my whole family got in a van
209
688160
3000
" وای خدای من، همۀ فامیل سوار یک وَن شده اند
11:31
and drove down here from Pennsylvania."
210
691160
3000
و این همه راه رو از پنسیلوانیا (Pennsylvania) آمده اند اینجا"
11:34
And, you know, I was the only female U.S. sprinter.
211
694160
4000
و میدونید، من تنها دوندۀ دوی سرعت زن از آمریکا بودم.
11:38
So they call us out and, you know --
212
698160
3000
و خب آنها ما رو صدا کردند و میدونید،
11:41
"Ladies, you have one minute."
213
701160
2000
" خانمها، شما یک دقیقه وقت دارید."
11:43
And I remember putting my blocks in and just feeling horrified
214
703160
5000
و من داشتم آماده میشدم و خیلی نگران بودم
11:48
because there was just this murmur coming over the crowd,
215
708160
2000
چون در جمعیت این زمزمه شنیده میشد که،
11:50
like, the ones who are close enough to the starting line to see.
216
710160
4000
که مثلاً چه کس هایی به خط شروع نزدیکترند.
11:54
And I'm like, "I know! Look! This isn't right."
217
714160
6000
من هم میگفتم: "میدونم! نگاه کن! درست نیست. میدونید."
12:00
And I'm thinking that's my last card to play here;
218
720160
3000
چون فکر میکردم این آخرین کاریست که میتونم بکنم،
12:03
if I'm not going to beat these girls,
219
723160
2000
که حالا که من نمیتونم از این دخترها ببرم،
12:05
I'm going to mess their heads a little, you know?
220
725160
2000
حداقل میتونم روحیۀ آنها رو خراب کنم، میدونید؟
12:07
(Laughter)
221
727160
2000
(خنده)
12:09
I mean, it was definitely the "Rocky IV" sensation of me versus Germany,
222
729160
3000
و حالم مثل فیلم راکی 4 بود. من در برابر آلمان
12:12
and everyone else -- Estonia and Poland -- was in this heat.
223
732160
6000
و کشورهای دیگر، استونی و لهستان هم تو مسابقه بودند.
12:18
And the gun went off, and all I remember was
224
738160
3000
و میدونید، تفنگ شلیک شد و تنها چیزی که یادم میاید
12:21
finishing last and
225
741160
5000
این هست که آخر شدم، میدونید
12:26
fighting back tears of frustration and incredible -- incredible --
226
746160
5000
و سعی میکردم که جلوی اشک هام رو بگیرم. نمیتونستم قبول کنم.
12:31
this feeling of just being overwhelmed.
227
751160
2000
و احساس شکست و ناامیدی میکردم.
12:33
And I had to think, "Why did I do this?"
228
753160
3000
و من باید فکر میکردم که من اصلا چرا این کار رو کردم، میدونید
12:36
If I had won everything -- but it was like, what was the point?
229
756160
3000
اگر من تا آن موقع همیشه برنده بودم، و با خودم فکر میکردم که هدف از
12:39
All this training -- I had transformed my life.
230
759160
4000
این همه تمرین چی بود؟ من مسیر زندگیم رو تغییر دادم.
12:43
I became a collegiate athlete, you know. I became an Olympic athlete.
231
763160
4000
ورزشکار دانشگاه شدم و بعد ورزشکار المپیک شدم.
12:47
And it made me really think about how
232
767160
4000
و این موجب شد که من در مورد این فکر کنم که
12:51
the achievement was getting there.
233
771160
2000
پیشرفت های من چطور جلو میرفت.
12:53
I mean, the fact that I set my sights, just a year and three months before,
234
773160
4000
میخوام بگم به این موضوع فکر کردم که من این کار رو فقط یک سال و سه ماه پیش از آن شروع کرده بودم
12:57
on becoming an Olympic athlete and saying,
235
777160
4000
که ورزشکار المپیک بشم، میدونید
13:01
"Here's my life going in this direction --
236
781160
2000
و زندگی من در این جهت قرار گرفته بود
13:03
and I want to take it here for a while,
237
783160
2000
و من میخوام که برای مدتی این کار رو ادامه بدهم،
13:05
and just seeing how far I could push it."
238
785160
2000
و این که من تا کجا میتونم این کار رو جلو ببرم.
13:07
And the fact that I asked for help -- how many people jumped on board?
239
787160
4000
و این حقیقت که وقتی من کمک خواستم -- چند نفر جواب مثبت دادند؟
13:11
How many people gave of their time and their expertise,
240
791160
4000
و چند نفر وقت و تجربۀ خودشان را در اختیار من گذاشتم، میدونید،
13:15
and their patience, to deal with me?
241
795160
3000
و با بردباری همراه من بودند؟
13:18
And that was this collective glory --
242
798160
3000
و این یک افتخاردسته جمعی بود که --
13:21
that there was, you know, 50 people behind me
243
801160
3000
به کمک 50 نفر که پشت سر من بودند
13:24
that had joined in this incredible experience of going to Atlanta.
244
804160
4000
تجربۀ باورنکردنی رفتن به آتلانتا رو به حقیقت پیوست.
13:28
So, I apply this sort of philosophy now
245
808160
4000
منظورم اینه که، الان من این فلسفه رو
13:32
to everything I do:
246
812160
3000
در مورد همه چیز به کار می برم، میدونید،
13:35
sitting back and realizing the progression,
247
815160
2000
که بشینم و در مورد روند پیشرفت فکر کنم،
13:37
how far you've come at this day to this goal, you know.
248
817160
4000
که مثلاً تا امروز چه قدر به این هدف نزدیک شدم، میدونید
13:41
It's important to focus on a goal, I think, but
249
821160
4000
فکر کردن به هدف مهم هست ولی، میدونید
13:45
also recognize the progression on the way there
250
825160
3000
در نظر گرفتن روند رسیدن به آن هدف هم اهمیت دارد
13:48
and how you've grown as a person.
251
828160
2000
و این که چطور شما پیشرفت کردید، میدونید.
13:50
That's the achievement, I think. That's the real achievement.
252
830160
3000
و من فکر میکنم که موفقیت این هستش. موفقیت واقعی اینه.
13:53
SS: Why don't you show them your legs?
253
833160
1000
چریل: چرا پاهات رو به آنها نشان نمیدی؟
13:54
AM: Oh, sure.
254
834160
2000
ایمی: اوه، حتماً.
13:56
SS: You know, show us more than one set of legs.
255
836160
2000
چریل: میدونی، چند نوعش رو نشون بده.
13:58
AM: Well, these are my pretty legs.
256
838160
2000
ایمی: خب، اینها پاهای قشنگ من هستند.
14:00
(Laughter)
257
840160
1000
(خنده)
14:01
No, these are my cosmetic legs, actually,
258
841160
8000
نه، جدی میگم، اینها پاهای تزئینی من هستند.
14:09
and they're absolutely beautiful.
259
849160
4000
و واقعاً زیبا هستند.
14:13
You've got to come up and see them.
260
853160
1000
باید بیایید و اینها رو ببینید.
14:14
There are hair follicles on them, and I can paint my toenails.
261
854160
5000
روی اینها سوراخهای مو هست و من میتوانم ناخن های پایم را رنگ کنم.
14:19
And, seriously, like, I can wear heels.
262
859160
3000
و جدی میگویم، من میتونم پاشنه هام رو عوض کنم.
14:22
Like, you guys don't understand what that's like
263
862160
2000
شما ها نمی فهمید چقدر خوبه که
14:24
to be able to just go into a shoe store and buy whatever you want.
264
864160
4000
آدم بتونه بره داخل یک کفش فروشی و هر چی که دلش بخواد بخره.
14:28
SS: You got to pick your height?
265
868160
1000
چریل: تو می تونی قدت رو انتخاب بکنی؟
14:29
AM: I got to pick my height, exactly.
266
869160
2000
ایمی: دقیقاً، من می تونم قدم رو انتخاب بکنم.
14:31
(Laughter)
267
871160
3000
(خنده)
14:34
Patrick Ewing, who played for Georgetown in the '80s,
268
874160
4000
پاتریک ایوینگ (Patrick Ewing)، که در دهۀ 80 برای جرج تاون بازی میکرد،
14:38
comes back every summer.
269
878160
2000
هر تابستون برمیگرده.
14:40
And I had incessant fun making fun of him in the training room
270
880160
4000
و من همیشه در اتاق تمرین سر به سرش میگذاشتم.
14:44
because he'd come in with foot injuries.
271
884160
1000
چون همیشه با پاهای زخمی میامد.
14:45
I'm like, "Get it off! Don't worry about it, you know.
272
885160
2000
و من میگفتم " درشون بیار! نگران نباش، میدونی.
14:47
You can be eight feet tall. Just take them off."
273
887160
4000
تو میتونی 8 فوت قد داشته باشی. درشون بیار."
14:51
(Laughter)
274
891160
3000
(خنده)
14:55
He didn't find it as humorous as I did, anyway.
275
895160
5000
ولی خب، او به اندازۀ من از این شوخی خوشش نمیامد.
15:00
OK, now, these are my sprinting legs, made of carbon graphite,
276
900160
4000
بله، حالا، اینها پاهای دوی سرعت من هستند که از کربن گرافیت درست شده اند،
15:04
like I said, and I've got to make sure I've got the right socket.
277
904160
9000
همین طور که گفتم و من باید مفصل درست رو انتخاب کنم.
15:13
No, I've got so many legs in here.
278
913160
2000
نه، من پاهای زیادی اینجا دارم.
15:17
These are -- do you want to hold that actually?
279
917160
3000
اینها -- این رو نگه میداری؟
15:20
That's another leg I have for, like, tennis and softball.
280
920160
4000
این یک پای دیگه است که برای تنیس و سافت بال استفاده میکنم.
15:24
It has a shock absorber in it so it, like, "Shhhh," makes this neat sound
281
924160
4000
یک ضربه گیر داخلش هست که این طوری صدا میدهد "شششش"
15:28
when you jump around on it. All right.
282
928160
4000
وقتی باهاش میپری. بسیار خب.
15:32
And then this is the silicon sheath I roll over,
283
932160
3000
این هم یک روکش از جنس سیلیکون هست که روی پایم میکشم،
15:35
to keep it on. Which, when I sweat,
284
935160
4000
این غلاف سیلیکونی باعث میشه که وقتی عرق میکنم، پاهایم در نیاد،
15:39
you know, I'm pistoning out of it.
285
939160
2000
میدونید، وقتی که پاهام لق میزنه.
15:41
SS: Are you a different height?
286
941160
3000
چریل: قدت با این پاها فرق میکنه؟
15:44
AM: In these?
287
944160
1000
ایمی: با اینا؟
15:45
SS: In these.
288
945160
1000
چریل: با این پاها.
15:46
AM: I don't know. I don't think so.
289
946160
3000
ایمی: نمیدونم. فکر نکنم. فکر نکنم.
15:49
I may be a little taller. I actually can put both of them on.
290
949160
5000
ممکنه یک مقدار بلندتر باشم. راستش، میتونم هر دو تا رو بپوشم.
15:54
SS: She can't really stand on these legs. She has to be moving, so ...
291
954160
5000
چریل: او نمیتونه روی این پاها بایستد. باید در حال حرکت باشه، برای همین ...
15:59
AM: Yeah, I definitely have to be moving,
292
959160
3000
ایمی: آره، من باید حتماً در حال حرکت باشم،
16:02
and balance is a little bit of an art in them.
293
962160
3000
و این به خاطر تعادلی هست که هنرمندانه در آنها به کار گرفته شده است.
16:05
But without having the silicon sock, I'm just going to try slip in it.
294
965160
5000
ولی بدون جوراب سیلیکونی من فقط داخلش لق میزنم.
16:12
And so, I run on these, and have shocked half the world on these.
295
972160
7000
خب، من با اینها میدوم و با همین ها نصف دنیا شگفت زده کردم.
16:19
(Applause)
296
979160
10000
(تشویق)
16:29
These are supposed to simulate the actual form of a sprinter when they run.
297
989160
7000
اینها دقیقاً حالت یک دونده دوی سرعت در حال دویدن رو شبیه سازی میکنند.
16:36
If you ever watch a sprinter,
298
996160
2000
اگر به دقت به یک دونده نگاه کنید،
16:38
the ball of their foot is the only thing that ever hits the track.
299
998160
2000
جلوی کف پا تنها قسمتی هست که به زمین میخوره،
16:40
So when I stand in these legs,
300
1000160
1000
به همین خاطر وقتی من روی این پاها می ایستم،
16:41
my hamstring and my glutes are contracted,
301
1001160
3000
عضلات پشت ران و عضلات سرین (کفل) من منقبض میشوند
16:44
as they would be had I had feet and were standing on the ball of my feet.
302
1004160
4000
مثل حالتی که اگر پا داشتم و روی جلوی کف پا می ایستادم.
16:48
(Audience: Who made them?)
303
1008160
2000
(حضار: اینها رو چه کسی درست کرده است؟)
16:50
AM: It's a company in San Diego called Flex-Foot.
304
1010160
3000
ایمی: یک شرکت در سَن دیِه گو (San Diego) که اسمش فِلِکس فوت (Flex-Foot) هست.
16:53
And I was a guinea pig, as I hope to continue to be
305
1013160
4000
و من یک خوکچۀ هندی بودم و امیدوارم که همچنان هم خوکچه ازمایشگاهی باقی بمانم
16:57
in every new form of prosthetic limbs that come out.
306
1017160
4000
برای هر عضو مصنوعی جدیدی که بیرون میاد.
17:01
But actually these, like I said, are still the actual prototype.
307
1021160
3000
ولی اینها، همانطور که گفتم، هنوز نمونۀ اولیه هستند.
17:04
I need to get some new ones because the last meet I was at, they were everywhere. You know,
308
1024160
4000
من احتیاج به پاهای جدیدی دارم و در آخرین ملاقاتی که داشتم، میدونید
17:08
it's like a big -- it's come full circle.
309
1028160
3000
خیلی بزرگ ...
17:11
Moderator: Aimee and the designer of them will be at TEDMED 2,
310
1031160
2000
مجری: ایمی و طراح پاها در برنامه TED Med 2 خواهند بود،
17:13
and we'll talk about the design of them.
311
1033160
2000
و ما در مورد طراحی آنها صحبت خواهیم کرد.
17:15
AM: Yes, we'll do that.
312
1035160
1000
ایمی: بله، درسته.
17:16
SS: Yes, there you go.
313
1036160
1000
چریل: آره، ادامه بده.
17:17
AM: So, these are the sprint legs, and I can put my other...
314
1037160
3000
ایمی: بله، این پاهای دوی سرعت من بود و میتونم پاهای دیگرم ...
17:20
SS: Can you tell about who designed your other legs?
315
1040160
2000
چریل: میتونی توضیح بدهی که پاهای دیگرت رو کی طراحی کرده؟
17:22
AM: Yes. These I got in a place called Bournemouth, England,
316
1042160
3000
ایمی: بله. اینها رو من از جایی به اسم بورن موث (Bournemouth) در انگلیس گرفتم،
17:25
about two hours south of London,
317
1045160
2000
حدود دو ساعت از لندن فاصله داره،
17:27
and I'm the only person in the United States with these,
318
1047160
4000
و در ایالات متحده این فقط من هستم که از اینها داره،
17:31
which is a crime because they are so beautiful.
319
1051160
3000
و این یک جرم هست به این خاطر که خیلی زیبا هستند.
17:34
And I don't even mean, like, because of the toes and everything.
320
1054160
3000
و منظورم فقط به خاطر ناخن های پا و چیزهای دیگه نیست --
17:37
For me, while I'm such a serious athlete on the track,
321
1057160
4000
میدونید، در عین حال که من در داخل میدان یک ورزشکار حرفه ای هستم،
17:41
I want to be feminine off the track, and I think it's so important
322
1061160
5000
میخوام که در خارج از میدان یک زن باشم، و من فکر میکنم که این خیلی مهم هست که
17:46
not to be limited in any capacity,
323
1066160
2000
میدونید، آدم در هیچ استعدادی خودش رو محدود نکنه،
17:48
whether it's, you know, your mobility or even fashion.
324
1068160
5000
چه در مورد حرکت کردن و چه در مورد حتی مُد.
17:53
I mean, I love the fact that I can go in anywhere
325
1073160
2000
میخوام بگم که من این حقیقت رو خیلی دوست دارم که میتونم هر جایی برم
17:55
and pick out what I want -- the shoes I want, the skirts I want --
326
1075160
4000
و چیزی رو که میخوام انتخاب کنم، کفشی رو که میخوام، دامنی رو که میخوام،
17:59
and I'm hoping to try to bring these over here
327
1079160
5000
و امیدوارم که بتونم این پاها رو به اینجا بیارم
18:04
and make them accessible to a lot of people.
328
1084160
3000
و در دسترس عدۀ زیادی از مردم قرار بدهم.
18:07
They're also silicon.
329
1087160
3000
اینها هم از سیلیکون هستند.
18:10
This is a really basic, basic prosthetic limb under here.
330
1090160
4000
این یک عضو مصنوعی کاملاً اصلی هستش.
18:14
It's like a Barbie foot under this.
331
1094160
3000
شبیه پای باربی (Barbie) میمونه.
18:17
(Laughter)
332
1097160
1000
(خنده)
18:18
It is. It's just stuck in this position,
333
1098160
2000
آره. منظورم اینه که این تو همین وضعیت ثابت میمونه،
18:20
so I have to wear a two-inch heel.
334
1100160
2000
به همین خاطر من مجبورم کفش پاشنه دار دو-اینچی بپوشم.
18:22
And, I mean, it's really -- let me take this off so you can see it.
335
1102160
5000
و میخوام بگم که واقعاً -- بگذارید اینها رو در بیارم تا بتونید ببینید.
18:27
I don't know how good you can see it, but, like, it really is.
336
1107160
3000
نمیدونم چقدر خوب میتونید این رو ببینید ولی واقعاً اینطور هستش.
18:30
There're veins on the feet, and then my heel is pink,
337
1110160
4000
رگهای پا دیده میشه و پاشنه به رنگ صورتی، میدونید،
18:34
and my Achilles' tendon -- that moves a little bit.
338
1114160
3000
و زردپی آشیل -- یک مقدار تکون هم میخوره.
18:37
And it's really an amazing store. I got them a year and two weeks ago.
339
1117160
5000
و واقعاً شگفت انگیزه. من این ها رو یک سال و دو هفتۀ قبل گرفتم.
18:42
And this is just a silicon piece of skin.
340
1122160
4000
و فقط یک پوست از جنس سیلیکون هستش.
18:46
I mean, what happened was, two years ago
341
1126160
2000
منظورم این هست که جریان از این قرار بود که دو سال پیش
18:48
this man in Belgium was saying, "God,
342
1128160
2000
این آقا در بلژیک با خودش میگه که، خدایا
18:50
if I can go to Madame Tussauds' wax museum
343
1130160
2000
من اگر میتونم برم به موزۀ موم "مادام توساودز" (Madame Tussauds)
18:52
and see Jerry Hall replicated down to the color of her eyes,
344
1132160
4000
و ببینم که "جِری هال" (Jerry Hall) رو تا حد رنگ چشمهاش بازسازی کردند،
18:56
looking so real as if she breathed,
345
1136160
3000
این قدر واقعی که انگار زنده هست و نفس میکشه،
18:59
why can't they build a limb for someone
346
1139160
2000
چرا نتونند که یک عضو برای کسی بسازند
19:01
that looks like a leg, or an arm, or a hand?"
347
1141160
4000
که شبیه یک پای واقعی باشه یا شبیه یک بازو یا یک دست باشه؟
19:05
I mean, they make ears for burn victims.
348
1145160
2000
اونها الان برای مجروحان آتش سوزی گوش میسازند.
19:07
They do amazing stuff with silicon.
349
1147160
2000
اونها با سیلیکون کارهای عجیب غریبی انجام میدهند.
19:09
SS: Two weeks ago, Aimee was up for the Arthur Ashe award at the ESPYs.
350
1149160
3000
چریل: دو هفتۀ قبل، ایمی قرار بود که نشان آرتور اَشَ (Arthur Ashe) رو در مراسم اسپیز (ESPYs) بگیره.
19:12
And she came into town and she rushed around
351
1152160
4000
و آمد داخل شهر و با عجله
19:16
and she said, "I have to buy some new shoes!"
352
1156160
2000
گفت: "من باید یک کفش جدید بگیرم!"
19:18
We're an hour before the ESPYs,
353
1158160
2000
یک ساعت تا "اسپیز" وقت داشتیم،
19:20
and she thought she'd gotten a two-inch heel
354
1160160
2000
و او فکر میکرد که یک کفش با پاشنۀ دو اینچی گرفته
19:22
but she'd actually bought a three-inch heel.
355
1162160
2000
در حالی که یک کفش سه اینچی گرفته بود.
19:24
AM: And this poses a problem for me,
356
1164160
2000
ایمی: و این برای من مشکل ایجاد میکنه
19:26
because it means I'm walking like that all night long.
357
1166160
3000
چون معنیش این بود که من باید تمام شب اون طوری راه برم.
19:29
SS: For 45 minutes. Luckily, the hotel was terrific.
358
1169160
4000
چریل: تا 45 دقیقه، ما -- خوشبختانه افرادی که در هتل بودند خیلی کمک کردند.
19:33
They got someone to come in and saw off the shoes.
359
1173160
3000
آنها یک نفر رو آوردند و او قسمتی از کفش ها رو ارّه کرد.
19:36
(Laughter)
360
1176160
2000
(خنده)
19:38
AM: I said to the receptionist -- I mean, I am just harried, and Sheryl's at my side --
361
1178160
4000
ایمی: من به پذیرش هتل گفتم که من عجله دارم و چریل هم کنار من ایستاده بود.
19:42
I said, "Look, do you have anybody here who could help me?
362
1182160
3000
من گفتم: "ببین، اینجا کسی رو دارید که بتونه به من کمک کنه
19:45
Because I have this problem ... "
363
1185160
2000
چون من مشکلم اینه؟"
19:47
You know, at first they were just going to write me off, like,
364
1187160
2000
میدونید، اول میخواستند من رو از سرشون باز کنند و
19:49
"If you don't like your shoes, sorry. It's too late."
365
1189160
2000
گفتند: میدونی، اگر کفش هات رو دوست نداری، متأسفانه خیلی دیر شده.
19:51
"No, no, no, no. I've got these special feet
366
1191160
3000
من گفتم:" نه، نه، نه، نه. من این پای مخصوص رو دارم، خب،
19:54
that need a two-inch heel. I have a three-inch heel.
367
1194160
3000
که با پاشنۀ دو اینچی جور میشه. من یک کفش سه اینچی دارم.
19:57
I need a little bit off."
368
1197160
2000
میخوام یک قسمتش جدا بشه."
19:59
They didn't even want to go there.
369
1199160
2000
آره. میدونید، اونها اصلاً نمیخواستند که به کفش فروشی بروند.
20:01
They didn't even want to touch that one. They just did it.
370
1201160
3000
اصلاً نمیخواستند بِهش فکر کنند. و فقط کفش رو ارّه کردند.
20:04
No, these legs are great.
371
1204160
3000
نه، این کفش ها عالی هستند.
20:07
I'm actually going back in a couple of weeks
372
1207160
4000
حقیقتش من تا دو هفتۀ دیگر برمیگردم اونجا
20:11
to get some improvements.
373
1211160
2000
تا یک سری اصلاحات روی این پاها انجام بشه.
20:13
I want to get legs like these made for flat feet
374
1213160
3000
من میخوام که پایی شبیه به این برای حالت پای مسطح داشته باشم
20:16
so I can wear sneakers, because I can't with these ones.
375
1216160
3000
تا بتونم کفش کتونی (ورزشی) بپوشم، چون با اینها نمیتونم.
20:19
So... Moderator: That's it.
376
1219160
2000
خب... مجری: همین بود.
20:21
SS: That's Aimee Mullins.
377
1221160
2000
چریل: این ایمی مالینز بود.
20:23
(Applause)
378
1223160
3000
(تشویق)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7