Burt Rutan: Entrepreneurs are the future of space flight

برت راتن آینده فضا را پیش بینی می کند

Translator: Behnam Taheri Reviewer: Behrad Tehrani

I want to start off by saying, Houston, we have a problem.

می خواهم صحبت هایم را اینگونه شروع کنم, هاستون، ما با چالشی روبرو هستیم

We're entering a second generation of no progress

مشکل ما این است که در حال ورود به دوره دوم

in terms of human flight in space. In fact, we've regressed.

مراحل پرواز انسان به فضا بدون هیچ پیشرفتی هستیم. در حقیقت ما پسرفت کرده ایم.

We stand a very big chance of losing our ability to inspire our youth

ما در یک موقعیت مناسب برای الهام بخشیدن به توانائی های جوانانمان

to go out and continue this very important thing

جهت بیرون رفتن و ادامه دادن قرار گرفته ایم.این نکته ای بسیار مهم است.

that we as a species have always done.

و به عنوان نوع بشر باید همیشه به بهترین نحوی انجامش دهیم.

And that is, instinctively we've gone out

و بطور غریزی به فضا رفته ایم

and climbed over difficult places, went to more hostile places,

و کسی که به مکانهای صعب العبور صعود کرده، به جاهای سخت تر هم می رود.

and found out later, maybe to our surprise, that that's the reason we survived.

و بعدها فهمیدیم، البته با تعجب بسیار که این دلیل زنده ماندن ماست

And I feel very strongly

و آن را با قدرت بسیار احساس کردیم

that it's not good enough for us to have generations of kids

و این که نسلی از کودکان داشته باشیم به خودی خود خوب نیست

that think that it's OK to look forward to a better version

و فکر می کنم بهتر این است که نگاه روبه جلو داشته باشیم برای داشتن نسخه بهتری از

of a cell phone with a video in it.

یک تلفن همراه با صفحه نمایش تصویری روی آن

They need to look forward to exploration; they need to look forward to colonization;

آنها جهت اکتشاف و استعمار نیاز به نگاه رو به جلو دارند

they need to look forward to breakthroughs.

آنها برای پیشرفتهای بزرگ نیاز به نگاه رو به جلو دارند

We need to inspire them, because they need to lead us

ما به الهام بخشی آنها نیاز داریم و آنها به راهنمایی و

and help us survive in the future.

کمک به ما برای زنده ماندن در آینده

I'm particularly troubled that what NASA's doing right now with this new Bush doctrine

مشکل من بخصوص با چیزی است که ناسا امروزه با دکترین جدید پرزیدنت بوش انجام می دهد

to -- for this next decade and a half -- oh shoot, I screwed up.

برای دهه بعدی، آه خدای من پاک گیچ شدم

We have real specific instructions here not to talk about politics.

ما اینجا دستورالعمل های خاصی داریم که نباید راجع به سیاست صحبت کنیم.

(Laughter)

(خنده حضار)

What we're looking forward to is --

چیزی که ما به دنبال آن هستیم

(Applause)

تشویق حضار

what we're looking forward to

ما فقط دنبال این نیستیم که

is not only the inspiration of our children,

به فرزندانمان الهام بدهیم

but the current plan right now is not really even allowing

اما امروزه سیاست جاری این اجازه حتی به

the most creative people in this country -- the Boeing's and Lockheed's

خلاق ترین انسان های این کشور، بوئینگز و لاکهدز نمی دهد

space engineers -- to go out and take risks and try new stuff.

مهندسین فضا که قصد بیرون رفتن و پذیرفتن ریسک و تلاش برای انجام کارهای جدید را دارند

We're going to go back to the moon ... 50 years later?

ما می خواهیم به عقب برگردیم ، سفر به ماه، پنجاه سال بعد

And we're going to do it very specifically planned to not learn anything new.

و کلی برنامه ریزی خاصی می کنیم تا چیزهای جدید را یاد نگیریم

I'm really troubled by that. But anyway that's --

من واقعا با این موضوع مشکل دارم اما بهرحال این

the basis of the thing that I want to share with you today, though,

اساس چیزی است که من می خواهم امروز با شما درمیان بگذارم

is that right back to where we inspire people

یعنی بازگشت به جایی که ما الهام بخش مردم هستیم

who will be our great leaders later.

کسانی که در آینده رهبران ما خواهند بود

That's the theme of my next 15 minutes here.

که موضوع صحبت من در پانزده دقیقه بعدی خواهد بود

And I think that the inspiration begins when you're very young:

و من فکر می کنم الهام بخشی در زمانی که شما بسیار جوان هستید آغاز می شود.

three-year-olds, up to 12-, 14-year-olds.

سه سالگی، کمتر از دوازده سالگی ، چهارده سالگی

What they look at is the most important thing.

آنچه که در نگاه آنها مهم ترین چیز است

Let's take a snapshot at aviation.

بیایید نگاهی به تصاویر لحظه ای هوایی بیندازیم

And there was a wonderful little short four-year time period

و می بینیم که یک دوره زمانی چهارساله فوق العاده وجود دارد

when marvelous things happened.

دوره ای که اتفاقات بسیار جالبی به وقوع پیوسته است

It started in 1908, when the Wright brothers flew in Paris, and everybody said,

شروع آن در سال 1908، زمانی که برادران رایت در پاریس پرواز کردند و هرکسی می گفت

"Ooh, hey, I can do that." There's only a few people that have flown

آه خدای من کاش منم می تونستم پرواز کنم، در اواخر سال 1908 تعداد کمی از مردم تا آن زمان پرواز کرده بودند

in early 1908. In four years, 39 countries had hundreds of airplanes,

در چهار سال بعدی، 39 کشور دارای هزاران هواپیما شدند

thousand of pilots. Airplanes were invented by natural selection.

و همچنین هزاران خلبان. هواپیماها توسط انتخاب های طبیعی اختراع شدند.

Now you can say that intelligent design designs our airplanes of today,

و امروزه شما می توانید بگوئی که هواپیماهای ما دارای طراحی های هوشمندی هستند

but there was no intelligent design really designing those early airplanes.

اما در آن اوایل واقعا طراحی های هوشمندی وجود نداشت

There were probably at least 30,000 different things tried,

حدودا 30000 تلاش مختلف انجام شده است

and when they crash and kill the pilot, don't try that again.

و وقتی هواپیما سقوط می کرد و خلبانش کشته می شد، دوباره آن طرح را امتحان نمی کردند

The ones that flew and landed OK

و هواپیمایی که به درستی پرواز می کرد و فرود می آمد دوباره تست می شد

because there were no trained pilots

چون هیچ خلبان آموزش دیده ای وجود نداشت

who had good flying qualities by definition.

کسی که کیفیت خوب تعریف شده ای در پروازهایش داشته باشد

So we, by making a whole bunch of attempts, thousands of attempts,

بنابراین ما به مجموعه ای از کوشش ها، هزاران کوشش

in that four-year time period, we invented the concepts

در آن دوره زمانی چهار ساله، ما مفهوم

of the airplanes that we fly today. And that's why they're so safe,

هواپیماهایی که امروزه پرواز می کنند بوجود آمد و این دلیل ایمنی هواپیماهای امروزی است

as we gave it a lot of chance to find what's good.

همانطوری که ما فرصت های زیادی را برای یافتن راه حل بهتر به آن دادیم

That has not happened at all in space flying.

چیزی که هنوز در مورد سفرهای فضایی اتفاق نیفتاده است

There's only been two concepts tried -- two by the U.S. and one by the Russians.

تا بحال تنها در مورد دو ایده سعی و تلاش هایی انجام گرفته است، دوبار توسط ایالات متحده و یک بار توسط روسیه

Well, who was inspired during that time period?

خب، چه کسی در طی این دوره زمانی الهام گرفته است؟

Aviation Week asked me to make a list of who I thought

اکتیویشن ویک از من خواست تا لیستی از افرادی تهیه کنم

were the movers and shakers of the first 100 years of aviation.

که فکر می کنم در صد سال صنعت هواپیمایی تکان دهنده و لرزاننده بودند

And I wrote them down and I found out later that every one of them

و با آنها مکاتبه کردم و بعدا فهمیدم که هر کدام از آنها

was a little kid in that wonderful renaissance of aviation.

در هنگام رنسانس حمل و نقل هوایی یچه کوچکی بیش نبودند.

Well, what happened when I was a little kid was -- some pretty heavy stuff too.

خب، چه اتفاقی افتاد وقتی من کودکی کوچک بودم و مشغول خرت و پرت های کمی سنگین

The jet age started: the missile age started. Von Braun was on there

جتها شروع به حرکت کردند، موشک ها هم همینظور.وان براون آنجا بود

showing how to go to Mars -- and this was before Sputnik.

در حال نشان دادن چگونگی سفر به مریخ و همه اینها قبل از اسپوتینک بود

And this was at a time when Mars was a hell of a lot more interesting

و همه اینها زمانی بود که مریخ لعنتی پر از چیزهای جالب و هیجان انگیز بود

than it is now. We thought there'd be animals there;

حال ما اینجائیم. گمان می کردیم که آنجا حیواناتی باشند

we knew there were plants there; the colors change, right?

می دانستیم که گیاهانی در آنجا وجود دارند، و رنگ ها عوض می شوند؛ درسته؟

But, you know, NASA screwed that up because they've sent these robots

اما می دونید، ناسا گیج شد چون روباتهایی که به مریخ فرستاد

and they've landed it only in the deserts.

و آنها فقز در بیابان ها فرود آمدند

(Laughter)

خنده حضار

If you look at what happened -- this little black line is as fast as man ever flew,

اگر به آنچه اتفاق افتاده نگاه کنید، خط باریک سیاهی می بینید که نشان دهنده سرعتی انسانی است که هرگز پرواز نکرد

and the red line is top-of-the-line military fighters

و خط قرمز نشان دهنده جنگ های نظامی است

and the blue line is commercial air transport.

و خط آبی نشان دهنده حمل و نقل هوایی تجاری است

You notice here's a big jump when I was a little kid --

شما متوجه جهش بزرگی در اینجا می شوید. وقتی که من بچه بودم

and I think that had something to do with giving me the courage

و فکر می کنم کارهایی برای انجام داشتم که به من شهامت می داد

to go out and try something that other people weren't having the courage to try.

برای بیرون رفتن و انجام دادن چیزهایی که دیگران جرات انجام دادنشونو نداشتند.

Well, what did I do when I was a kid?

خب، وقتی بچه بودم چه کاری باید می کردم؟

I didn't do the hotrods and the girls and the dancing

من میله رقص و دختران و رقصیدن را نمی خواستم

and, well, we didn't have drugs in those days. But I did competition model airplanes.

و خب، اون روزها خبری از مواد مخدر نبود و ما رقابت بین مدل های هواپیماها را دنبال می کردیم

I spent about seven years during the Vietnam War

من مدت هفت سال جنگ ویتنام را به این کار اختصاص دادم

flight-testing airplanes for the Air Force.

تست پرواز هواپیماها برای نیروی هوایی

And then I went in and I had a lot of fun building airplanes

سپس آنجا را ترک کردم و اوقات خوشی را صرف ساخت هواپیماهایی کردم

that people could build in their garages.

که مردم می توانستند در گاراژهایشان بسازند

And some 3,000 of those are flying. Of course, one of them

و حدود 3000 تا از انها در حال پرواز است.البته یکی از آنها

is around the world Voyager. I founded another company in '82,

تقریبا یک هواپیمای جهانی است.(قابلیت پرواز دور دنیا را دارد). سال 82 کمپانی دیگری تاسیس کردم

which is my company now.

که کمپانی فعلی من است

And we have developed more than one new type of airplane every year since 1982.

و از سال 1982 هر ساله نوع جدیدی از هواپیماها را توسعه داده ایم

And there's a lot of them that I actually can't show you on this chart.

و تعداد زیادی از آنها وجود دارد که من واقعا نمی توانم در این چارت به شما نشان دهم

The most impressive airplane ever, I believe, was designed

به اعتقاد من، تاثیرگذارترین هواپیمایی که تا بحال ساخته شده ،

only a dozen years after the first operational jet.

تنها دوازده سال بعد از اولین جت عملیاتی

Stayed in service till it was too rusty to fly, taken out of service.

آن هواپیما تا هنگامی که زنگ زده شد، مشغول خدمت رساتی بود و پس از آن از رده خارج شد

We retreated in '98 back to something that was developed in '56. What?

در سال 1998 به چیزی برگشتیم که در سال 1986 آن را توسعه داده بودیم. چی؟

The most impressive spaceship ever, I believe,

به اعتقاد من، موثرترین سفینه فضایی که تاکنون ساخته شده

was a Grumman Lunar Lander. It was a -- you know, it landed on the moon,

و آن یک گرومن لانر لندر بود.می دونید چیزی که روی ماه فرود آمد

take off of the moon, didn't need any maintenance guys --

روی ماه خاموش شد، بی نیاز از تیم نگهدارنده

that's kind of cool.

این نوعی خونسردی است

We've lost that capability. We abandoned it in '72.

ما این توانایی را از دست دادیم.در سال 1972 آن را رها کردیم.

This thing was designed three years after Gagarin first flew in space in 1961.

این چیزی بود که سه سال پس از اولین سفر یوری گاگارین به فضا در سال 1961 ، طراحی شد

Three years, and we can't do that now. Crazy.

سه سال، و ما نمی توانیم هم اکنون آن را انجام دهیم.

Talk very briefly about innovation cycles, things that grow,

دیوانه، خیلی کوتاه راجع به چرخه حیات و چیزهای رشدکردنی صحبت کنید.

have a lot of activity; they die out when they're replaced by something else.

فعالیت های زیادی داشته باشد، آنها می میرند وقتی با چیزهای دیگر جایگزین می شوند

These things tend to happen every 25 years.

و این چیزها هر 25 سال یکبار اتفاق می افتند

40 years long, with an overlap. You can put that statement

چهل سال زمان، با یک اوورلپ. شما می توانید این جمله را

on all kinds of different technologies. The interesting thing --

روی انواع تکنولوژی های مختلف قرار دهید. چیز جالب توجه

by the way, the speed here, excuse me, higher-speed travel

بهرحال سرعت اینجا، معذرت می خواهم، سفر با سرعت بالاتر

is the title of these innovation cycles. There is none here.

چرخه های حیات است. چیزی وجود ندارد.

These two new airplanes are the same speed as the DC8 that was done in 1958.

این دو هواپیمای جدید از نظر سرعت در تست دی سی هشت در سال 1958 شبیه هم شدند.

Here's the biggie, and that is, you don't have innovation cycles

اینجا بزرگ تر است و شما چرخه حیاتی ندارید.

if the government develops and the government uses it.

اگر دولت آن را توسعه داده و استفاده کند

You know, a good example, of course, is the DARPA net.

می دونید یک مثال خوب مطمئنا دارپا نت می باشد.

Computers were used for artillery first, then IRS.

کامپیوترهایی که اولین بار در توپخانه ها مورد استفاده قرار گرفتند، سپس آی آر اس

But when we got it, now you have all the level of activity,

اما وقتی ما آن ها را کشف کردیم، حالا شما تمام سطوح این فعالیت را در اختیار دارید

all the benefit from it. Private sector has to do it.

تمام سودمندی آن را.بخش خصوصی آن را انجام می دهد.

Keep that in mind. I put down innovation --

این موضوع را در ذهن خود نگه دارید.من فعلا چرخه حیات را بی خیال می شم.

I've looked for innovation cycles in space; I found none.

من راجع به چرخه حیات در فضا تحقیق کردم و چیزی پیدا نکردم

The very first year, starting when Gagarin went in space,

برای سالیان بسیار، از سفر گاگارین به فضا شروع شده است

and a few weeks later Alan Shepherd, there were five manned

و چند هفته پس از سفر آلن شپرد، پنج مرد دیگر آنجا بودند.

space flights in the world -- the very first year.

پروازهای فضایی در دنیا، در سال های اولیه

In 2003, everyone that the United States sent to space was killed.

در سال 2003، هرکسی ازایالات متحده که به فضا رفت، کشته شد

There were only three or four flights in 2003.

فقط 3 یا 4 سفر در سال 2003 انجام شد.

In 2004, there were only two flights: two Russian Soyuz flights

در سال 2004 فقط دو سفر انجام شد: دو سفر فضاپیمای سایوز روسیه

to the international manned station. And I had to fly three in Mojave

به ایستگاه بین المللی فضایی انجام شد و من مجبور به سه پرواز در موهاوی

with my little group of a couple dozen people

با گروه کوچکم که شامل دوازده نفر می شد بودم

in order to get to a total of five,

به منظور دستیابی به آن پنج نفر

which was the number the same year back in 1961.

که عددی مشابه عددی در سال 1961 بود.

There is no growth. There's no activity. There's no nothing.

هیچ رشدی وجود نداشت، هیچ فعالیتی نبود، هیچ چیز نبود.

This is a picture here taken from SpaceShipOne.

این عکسی است که از سفینه شماره یک گرفته شده است

This is a picture here taken from orbit.

این عکسی است که از مدار زمین گرفته شده است

Our goal is to make it so that you can see this picture and really enjoy that.

هدف ما ایجاد آن است و شما می توانید این عکس را ببینید و واقعا لذت ببرید.

We know how to do it for sub-orbital flying now, do it safe enough --

امروزه می دانیم چگون این کار را برای پرواز زیرمداری انجام دهیم، و آن را بقدر کافی ایمن انجام دهیم.

at least as safe as the early airlines -- so that can be done.

به همان ایمین خطوط هوایی آن را انجام می دهیم.

And I think I want to talk a little bit about why we had the courage

و فکر کنم می خواهم کمی در این باره صحبت کنم که چرا ما

to go out and try that as a small company.

به عنوان یک شرکت کوچک چرا اینقدر برای ریسک کردن شهامت داریم

Well, first of all, what's going to happen next?

خب اول از همه اینکه، چیزی که بعدا اتفاق می افتد چیست؟

The first industry will be a high volume, a lot of players.

اول صنعتی با حجم بالا و دست اندرکاران بسیار زیاد

There's another one announced just last week.

یکی دیگر همین هفته قبل اعلام وجود کرد

And it will be sub-orbital. And the reason it has to be sub-orbital

و آن هم زیر مداری بود و دلیل اینکه زیرمداری بود

is, there is not solutions for adequate safety

اینکه راه حل مناسب دیگری برای ایمنی

to fly the public to orbit. The governments have been doing this --

پروازهای عمومی مداری وجود ندارد. دولتها این کار را انجام می دهند

three governments have been doing this for 45 years,

سه دولت اینکار را در 45 سال انجام داده اند.

and still four percent of the people that have left the atmosphere have died.

و هنوز 4 درصد از مردمی که جو زمین را ترک می کنند می میرند.

That's -- You don't want to run a business with that kind of a safety record.

این چیزیه که، می دونید شما نمی خواهید کسب و کاری را با این درجه ایمنی راه بیندازید

It'll be very high volume; we think 100,000 people will fly by 2020.

این کار حجم بالایی خواهد داشت، ما فکر می کنیم صدهزار نفر از مردم در سال 2020 پرواز خواهند کرد.

I can't tell you when this will start,

من نمی توانم به شما بگویم این کار چه موقع آغاز خواهد شد

because I don't want my competition to know my schedule.

چون نمی خواهم رقبای من برنامه هایم را بدانند.

But I think once it does, we will find solutions,

اما من فکر می کنم ما راه حل آن را پیدا خواهیم کرد

and very quickly, you'll see those resort hotels in orbit.

و به سرعت، شما این هتل های تفریحی را در مدار خواهید دید.

And that real easy thing to do, which is a swing around the moon

و کار واقعا ساده ای برای انجام دادن است، که نوسان در اطراف ماه است

so you have this cool view. And that will be really cool.

و شما این منظره زیبا را می بینید و آن واقعا زیبا خواهد بود.

Because the moon doesn't have an atmosphere --

از آنجائیکه ماه فاقد اتمسفر است

you can do an elliptical orbit and miss it by 10 feet if you want.

و شما می توانید آن را در یک مدار بیضوی انجام داده

Oh, it's going to be so much fun.

و این خیلی جالب به نظر خواهد آمد

(Laughter)

خنده حضار

OK. My critics say, "Hey, Rutan's just spending

بسیار خوب! منتقدان من می گویند راتان فقط پول این میلیونرها را

a lot of these billionaires' money for joyrides for billionaires.

برای یک سواری همراه با شادی از آنها میگیرد.

What's this? This is not a transportation system; it's just for fun."

این چیه؟ این یک سیستم حمل و نقل نیست. این فقط برای سرگرمی است.

And I used to be bothered by that, and then I got to thinking,

و من عادت کرده ام که ناراحت بشم و شروع به فکر کردن کنم.

well, wait a minute. I bought my first Apple computer in 1978

خب، یک دقیقه صبر کنید. من اولین کامپیوتر اپلم را در سال 1978 خریدم.

and I bought it because I could say, "I got a computer at my house and you don't.

من اونو خریدم چون می تونستم بگم من در خانه ام کامپیوتر دارم و شما ندارید.

'What do you use it for?' Come over. It does Frogger." OK.

با اون چیکار می کنی؟ باهاش فراگر بازی می کنم. آهان فهمیدم

(Laughter)

خنده حضار

Not the bank's computer or Lockheed's computer,

نه کامپیوترهای بانک یا کامپیوتر های لاکهد

but the home computer was for games.

اما کامپیوترهای خانگی برای بازی کردن بودند.

For a whole decade it was for fun -- we didn't even know what it was for.

برای تمام دهه آنها فقط برای سرگرمی بودند، ما هرگز نمی دانستیم آنها چه کاربردی دارند.

But what happened, the fact that we had this big industry,

اما اتفاقی که افتاد در حقیقت این بود که ما این صنعت بزرگ را داشتیم

big development, big improvement and capability and so on,

توسعه شگرف؛ بهبود زیاد و توانایی بسیار و به همین ترتیب.

and they get out there in enough homes -- we were ripe for a new invention.

آن ها از خانه ها خارج شدند و برای اختراعات جدید مورد استفاده قرار گرفتند

And the inventor is in this audience.

و مخترع در بین مخاطبین است.

Al Gore invented the Internet and because of that,

ال گور اینترنت را اختراع کرد و بخاطر اینکه

something that we used for a whole year -- excuse me --

چی، چیزی که برای تمام سال ، معذرت می خواهم

a whole decade for fun, became everything -- our commerce, our research,

برای تمام دهه سرگرمی ساز بود، همه چیز ما شد، بازرگانی ما، پژوهش و تحقیق ما

our communication and, if we let the Google guys

ارتباطات ما و اگر به بر و بچ گوگل اجازه بدهیم

think for another couple weekends, we can add a dozen more things to the list. (Laughter)

فکر کردن درباره تعطیلات آخر هفته با زوج های دیگر، ضمنا می توانیم یک دوجین زوج را به لیستمان اضافه کنیم

And it won't be very long before you won't be able to convince kids

و این خیلی طول نخواهد کشید قبل از اینکه شما نخواهید بچه ها را متقاعد کنید

that we didn't always have computers in our homes.

و اینکه ما همیشه در خانه هایمان کامپیوتر نداشته ایم.

So fun is defendable.

بنابراین سرگرمی داشتن قابل دفاع است

OK, I want to show you kind of a busy chart,

بسیار خوب.می خوام به شما یک نوع نمودار درهم برهم نشان بدهم.

but in it is my prediction with what's going to happen.

اما بهرحال این پیش بینی من است از چیزی که قرار است اتفاق بیفتد

And in it also brings up another point, right here.

و آن همچنین نقطه دیگری را نشان می دهد، درست اینجا

There's a group of people that have come forward --

اینجا گروهی از مردم هستند که رو به جلو می روند.

and you don't know all of them -- but the ones that have come forward

و شما هیچکدامشان را نمی شناسید، اما یکی از آنان که رو به جلو می رود

were inspired as young children, this little three- to 15-year-old age,

به عنوان یک بچه الهام گرفته، این کوچولو سه تا 15 سال سن دارد

by us going to orbit and going to the moon here,

به وسیله رفتن به مدار و رفتن به ماه

right in this time period.

دقیقا در این دوره زمانی

Paul Allen, Elan Musk, Richard Branson, Jeff Bezos, the Ansari family,

پل آلن، الان ماسک، ریچارد برانسون، جف بزوس و خانواده انصاری

which is now funding the Russians' sub-orbital thing,

کسانی که این روزها به سیستم زیرمداری روسیه کمک مالی می کنند

Bob Bigelow, a private space station, and Carmack.

باب بیگلو، یک ایستگاه فضایی خصوصی و کارمک

These people are taking money and putting it in an interesting area,

این افراد در حال گرفتن پول و سرمایه گذاری در منطقه جالبی هستند

and I think it's a lot better than they put it in an area

و من فکر می کنم که این خیلی بهتر است از اینکه انها پول را در بازار

of a better cell phone or something -- but they're putting it in very --

تلفن همراه یا چیزهای دیگر سرمایه گذاری کنند، اما آنها قرار می دهند د

areas and this will lead us into this kind of capability,

و این ما را در این نوع از توانایی هدایت خواهد کرد

and it will lead us into the next really big thing

و این ما را به سوی چیزهای بزرگ آینده هدایت خواهد کرد

and it will allow us to explore. And I think eventually

و به ما اجازه اکتشاف می دهد و من فکر می کنم درنهایت

it will allow us to colonize and to keep us from going extinct.

به ما اجازه مهاجرت به سیارات دیگر خواهد داد و از انقراض ما جلوگیری خواهد کرد

They were inspired by big progress. But look at the progress that's going on after that.

آنها با پیشرفتهای بزرگ الهام می گرفتند.اما به پیشرفتها دیگری که در پس آن اتفاق افتاد نگاه کنید.

There were a couple of examples here.

اینجا تعدادی مثال دیده می شود

The military fighters had a -- highest-performance military airplane

جنگنده های نظامی بالاترین کارائی هواپیماهای نظامی را دارند

was the SR71. It went a whole life cycle, got too rusty to fly,

این یک اس آر 71 بود. آن وارد یک چرخه حیات می شود تا کاملا زنگ زده و کهنه شود.

and was taken out of service. The Concorde doubled the speed for airline travel.

و از چرخه سرویس دهی خارج شود. هواپیمای کنکورد با سرعت دوبرابر در سفرهای هوایی استفاده می شود.

It went a whole life cycle without competition,

این یک چرخه زندگی کامل و بدون رقابت است

took out of service. And we're stuck back here

خارج از سرویس و ما در گذشته گیر کرده ایم

with the same kind of capability for military fighters

با همان نوع از توانایی جنگنده های نظامی

and commercial airline travel that we had back in the late '50s.

و سفرهای هوایی که ما به اواخر دهه 1950 بازگشته ایم.

But something is out there to inspire our kids now.

اما امروزه چیزی خارج از الهام بخشی به کودکانمان وجود دارد

And I'm talking about if you've got a baby now,

و اگر شما الان بچه ای دارید، من در این مورد صحبت می کنم

or if you've got a 10-year-old now.

و یا اگر یک کودک 10 ساله داشته باشید

What's out there is there's something really interesting going to happen here.

خارج از اینجا چیست؟ چیزهای جالب در اینجا در حال وقوع است

Relatively soon, you'll be able to buy a ticket

به زودی ، شما قادر به خرید یک بلیط می شوید

and fly higher and faster than the highest-performance

و بالاتر و سریع تر از هواپیماهای نظامی با قدرت بالا پرواز می کنید

military operational airplane. It's never happened before.

چیزی که قبلا هرگز اتفاق نیفتاده بود.

The fact that they have stuck here with this kind of performance

در حقیقت آنها اینجا یا این نوع از کارائی گیر کرده اند

has been, well, you know, you win the war in 12 minutes;

خب میدونید شما جنگ را در دوازده دقیقه برنده شدید.

why do you need something better?

چرا شما به چیز بهتری احتیاج دارید؟

But I think when you guys start buying tickets and flying

اما من فکر می کنم وقتی شما بچه ها شروع به خریدن بلیط و پرواز کردن

sub-orbital flights to space, very soon -- wait a minute,

با سیستم زیر مداری در فضا کنید، خیلی زود، یک دقیقه صبر کنید

what's happening here, we'll have military fighters

اینجا چه خبره؟ ما یک جنگنده نظامی خواهیم داشت

with sub-orbital capability, and I think very soon this.

با توانایی زیرمداری، و من فکر می کنم این اتفاق خیلی زود بیفتد.

But the interesting thing about it is the commercial guys are going to go first.

اما چیز جالب توجه در مورد این است که مردان تجاری اول از همه سفر می کنند.

OK, I look forward to a new "capitalist's space race," let's call it.

بسیارخوب! من مشتاقانه منتظر یک مسابقه جدید سرمایه داران فضایی هستم. بیایید باهاشون تماس بگیریم.

You remember the space race in the '60s was for national prestige,

شما باید مسابقه فضایی را در دهه 1960 یادتون بیاد که به حیثیت ملی ما ربط داشت

because we lost the first two milestones.

چون ما دو «اوین نقطه عطف» را از دست داده بودیم.

We didn't lose them technically. The fact that we had the hardware

ما به لحاظ تکینیکی نباخته بودیم.در حقیقت ما سخت افزار را

to put something in orbit when we let Von Braun fly it --

برای قرار دادن چیزی در مدار داشتیم وقتی که به وان برایان اجازه پرواز دادیم.

you can argue that's not a technical loss.

شما می توانید باور کنید که باخت ما تکنیکی نیست

Sputnik wasn't a technical loss, but it was a prestige loss.

اسپوتنیک یک باخت تکنیکی نبود، اما از دست دادن اعتبار ما را موجب شد.

America -- the world saw America as not being the leader in technology,

آمریکا، دنیا دیگر به امریکا به چشم پیشرو تکنولوژی نگاه نمی کرد

and that was a very strong thing.

و این چیزی بسیار عجیب و غریب بود.

And then we flew Alan Shepherd weeks after Gagarin,

و سپس ما آلن شپارد را یک هفته پس از گاکارین به پرواز درآوردیم

not months or decades, or whatever. So we had the capability.

نه ماه ها یا دهه ها یا هرچیز دیگری. بنابراین ما توانایی داشتیم

But America lost. We lost. And because of that, we made a big jump to recover it.

اما آمریکا باخت.ما باختیم. و به همین خاطر ما باید برای جبرانش جهش بزرگی انجام می دادیم.

Well, again, what's interesting here is we've lost

حب، دوباره، چیز جالبی اینجاست که ما قبلا باختیم در مقابل

to the Russians on the first couple of milestones already.

روسیه در اولین «دو نقطه عطف»

You cannot buy a ticket commercially to fly into space in America --

شما نمی توانید در آمریکا بلیط تجاری برای سفر به فضا بخرید

can't do it. You can buy it in Russia.

نمی توانید.می توانید در روسیه این کار را انجام دهید.

You can fly with Russian hardware. This is available

شما می توانید با سخت افزارهای روسی پرواز کنید.این در دسترس است

because a Russian space program is starving,

از آنجائیکه برنامه فضایی روسیه تشنه پول است.

and it's nice for them to get 20 million here and there to take one of the seats.

و این برای آنها جالب توجه است که بیست میلیون دلار برای نشاندن یکی از آنان روی صندلی دریافت کنند.

It's commercial. It can be defined as space tourism. They are also offering a trip

این تجارت است.این می تواند به عنوان گردشگری فضایی تعریف شود.آنها همچنین می توانند

to go on this whip around the moon, like Apollo 8 was done.

پیشنهادی برای گردش به دور ماه بدهند، شبیه چیزی که آپولو هشت انجام داد.

100 million bucks -- hey, I can go to the moon.

صد میلیون دلار، هی من می تونم به ماه بروم

But, you know, would you have thought back in the '60s,

اما می دونید، دلتون می خواد به تفکرات دهه شصت برگردید؟

when the space race was going on,

وقتی که مسابقه فضایی آغاز شده بود

that the first commercial capitalist-like thing to do

که اولین سرمایه گذاری تجاری انجام شد شبیه چیزی مثل

to buy a ticket to go to the moon would be in Russian hardware?

مثل خرید بلیط برای رفتن به ماه که با سخت افزار روسیه ای انجام شود.

And would you have thought, would the Russians have thought,

و ممکنه فکر کنید، ممکنه روس ها اینطور فکر کنند.

that when they first go to the moon in their developed hardware,

وقتی که آنها اولین سفر به ماه را تویط توسعه سخت افزاری شان انجام دادند

the guys inside won't be Russians? Maybe it'll probably be a Japanese

بر و بچه های اینجا که روسی نیستند؟ شاید آنها ژاپنی باشند.

or an American billionaire? Well, that's weird: you know, it really is.

یا یک آمریکایی میلیاردر؟ خب، این عجیبه.می دونید.اون واقعا عجیبه

But anyway, I think we need to beat them again.

اما بهرحال، من فکر می کنم ما باید به آنها دوباره ضربه بزنیم

I think what we'll do is we'll see a successful, very successful,

من فکر می کنم آنچه ما می خواهیم انجام دهیم این است که ما را موفق ببینند، بسیار موفق

private space flight industry. Whether we're first or not really doesn't matter.

در صنعت پرواز فضایی خصوصی.اینکه ما اولین باشیم یا نه چندان مهم نیست.

The Russians actually flew a supersonic transport before the Concorde.

روس ها در واقع یک پرواز مافوق صورت را قبل از کنکورد انجام داده بودند.

And then they flew a few cargo flights, and took it out of service.

و سپس پس از چند پرواز دیگر، آن را از رده خارج کردند

I think you kind of see the same kind of parallel

من فکر می کنم شما دیدی شبیه دید موازی دارید

when the commercial stuff is offered.

وقتی که چرت و پرت های تجاری ارائه می گردید

OK, we'll talk just a little bit about commercial development for human space flight.

بسیارخوب! حال در مورد رشد تجاری جهت سفرهای فضایی بشر صحبت خواهیم کرد.

This little thing says here: five times

و این چیز کوچک می گوید پنج زمان وجود دارد

what NASA's doing by 2020. I want to tell you, already

چیزهایی که ناسا تا 2020 باید انجام دهد.می خواهم به شما بگویم

there's about 1.5 billion to 1.7 billion

در حدود یک و نیم میلیارد وجود داشت که به هفت میلیارد رسید

investment in private space flight that is not government at all --

تبلیغات برای سفرهای فضایی که هیچ کدام دولتی نمی باشد

already, worldwide. If you read -- if you Google it,

در حال حاضر در سراسر جهان اگر شما بخوانید، اگر شما گوگل را باز کنید

you'll find about half of that money, but there's twice of that

نیمی از پول را خواهید یافت، اما دوبرابر آن وجود دارد

being committed out there -- not spent yet, but being committed

که خارج از تعهد است که هنوز استفاده نشده است اما متعهد شده است

and planned for the next few years. Hey, that's pretty big.

و برای سال های آینده برنامه ریزی شده است.هی این خیلی بزرگه

I'm predicting, though, as profitable as this industry is going to be --

هرچند من پیش بینی می کنم این صنعت به سوی سودآوری می رود.

and it certainly is profitable when you fly people at 200,000 dollars

و قطعا سودآور است وقتی شما مردم را با 200000 دلار به پرواز می برید

on something that you can actually operate at a tenth of that cost,

روی چیزی که شما دقیقا می توانید با یک دهم آن پول آماده کنید

or less -- this is going to be very profitable.

یا کمتر و این به سوی سودآوری زیادی می رود.

I predict, also, that the investment that will flow into this

من همچنین پیش بینی می کنم این سرمایه گذاری در نیمی از آمریکا جریان خواهد یافت

will be somewhere around half of what the U.S. taxpayer

در نیمی از آمریکا جریان خواهد یافت.

spends for NASA's manned spacecraft work.

مالیات دهندگان برای کارهای فضایی ناسا مالیات می پردازند

And every dollar that flows into that will be spent more efficiently

و هر دلاری که وارد این جریان شود آن را کارآمدتر می کند

by a factor of 10 to 15. And what that means is before we know it,

به وسیله فاکتورگیری بین 10 تا 15 و چیزی که مشخصه اینه که ما قبلا می دانستیم

the progress in human space flight, with no taxpayer dollars,

پیشرفت در پرواز فضایی بشر با دلار مالیات دهندگان نیست.

will be at a level of about five times as much

و در حدود پنج برابر خواهد شد

as the current NASA budgets for human space flight.

به عنوان بودجه فعلی ناسا برای پرواز فضایی بشر

And that is because it's us. It's private industry.

و این دلیل حضور ما در اینجاست.این یک صنعت خصوصی است.

You should never depend on the government to do this sort of stuff --

شما هرگز نباید برای انجام این کارها وابسته به دولت باشید.

and we've done it for a long time. The NACA, before NASA,

و ما این کار را در مدت طولانی انجام خواهیم داد. NACA قبل از ناسا

never developed an airliner and never ran an airline.

پیشرفت و توسعه در خطوط هوایی هرگز، و فرار از خطوط هوایی هرگز

But NASA is developing the space liner, always has,

اما ناسا در حال توسعه خطوط فضایی است، همیشه هست

and runs the only space line, OK. And we've shied away from it

و تنها خط فضایی را به راه خواهد انداخت. بسیار خوب و ما از آن خجالت خواهیم کشید

because we're afraid of it. But starting back in June of 2004,

چون ما از آن می ترسیدیم.اما برمی گردیم به عقب در ژوئن سال 2004

when I showed that a little group out there actually can do it,

زمانی که من گروه کوچکی را خارج از اینجا نشان دادم که دقیقا این کار را انجام داد.

can get a start with it, everything changed after that time.

می توانید با آن شروع کنید، و هرچیزی پس از آن زمان تغییر کرده است.

OK, thank you very much.

بسیار خوب. از شما بی نهایت سپاسگزارم

(Applause)

تشویق حضار