Brian Goldman: Doctors make mistakes. Can we talk about that?

برایان گُلدمن: دکترها هم مرتکب اشتباه میشوند. آیا میتوانیم در این مورد حرف بزنیم؟

386,956 views

2012-01-25 ・ TED


New videos

Brian Goldman: Doctors make mistakes. Can we talk about that?

برایان گُلدمن: دکترها هم مرتکب اشتباه میشوند. آیا میتوانیم در این مورد حرف بزنیم؟

386,956 views ・ 2012-01-25

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Kaveh k. Reviewer: Shahram Eatezadi
00:15
I think we have to do something
0
15260
1976
من فکر میکنم ما باید در مورد یک بخش
00:17
about a piece of the culture of medicine that has to change.
1
17260
2976
از فرهنگ پزشکی، که نیاز به تغییر دارد، کاری بکنیم.
00:20
And I think it starts with one physician, and that's me.
2
20260
2976
و من معتقدم این کار از یک پزشک شروع میشود و آن پزشک من هستم.
00:23
And maybe I've been around long enough
3
23260
1976
و شاید من به اندازه کافی مشغول طبابت بوده ام
00:25
that I can afford to give away some of my false prestige
4
25260
2667
که بتوانم قسمتی از اعتبار غلط خودم را برای انجام دادن این کار
00:27
to be able to do that.
5
27951
1285
از دست بدهم.
00:29
Before I actually begin the meat of my talk,
6
29260
2096
قبل از اینکه لُب کلام را بگویم
00:31
let's begin with a bit of baseball.
7
31380
1856
بگذارید از بیسبال شروع کنیم
00:33
Hey, why not?
8
33260
1976
چرا که نه؟
00:35
We're near the end, we're getting close to the World Series.
9
35260
2976
نزدیک آخرهایش ( بازی های لیگ) هستیم و داریم به مسابقات جهانی نزدیک میشویم.
00:38
We all love baseball, don't we?
10
38260
2976
همه ما بیسبال دوست داریم، مگر نه؟
00:41
(Laughter)
11
41260
1976
(خنده حضار)
00:43
Baseball is filled with some amazing statistics.
12
43260
2976
بیسبال پر از آمار و ارقام جالب است.
00:46
And there's hundreds of them.
13
46260
2976
و صدها مورد از این ارقام در بیسبال هست.
00:49
"Moneyball" is about to come out, and it's all about statistics
14
49260
3000
فیلم "مانی بال" تا چند وقت دیگر به روی پرده سینما می آید که کلا در مورد آمار و
00:52
and using statistics to build a great baseball team.
15
52284
2477
استفاده از آمار برای ساختن یک تیم بیسبال عالی است.
00:54
I'm going to focus on one stat
16
54785
2451
من میخواهم روی یک شاخص آماری تمرکز کنم
00:57
that I hope a lot of you have heard of.
17
57260
1976
که امیدوارم خیلی از شماها درباره آن بدانید.
00:59
It's called batting average.
18
59260
1976
اسم این شاخص، متوسط تعداد ضربه به توپ بیسبال ( بتینگ ) است
01:01
So we talk about a 300, a batter who bats 300.
19
61260
2976
پس وقتی میگوییم 300 ، ضربه زننده 300 تایی
01:04
That means that ballplayer batted safely, hit safely
20
64260
3976
این به این معناست که بازیکن ضربه زننده به طور مطمئنی
01:08
three times out of 10 at bats.
21
68260
2976
سه ضربه درست، از ده ضربه زده است.
01:11
That means hit the ball into the outfield,
22
71260
2000
یعنی با هر یک از این سه ضربه، توپ را به بیرون از محدوده فرستاده،
01:13
it dropped, it didn't get caught,
23
73284
1952
توپ افتاده، حریف موفق به گرفتن آن نشده،
01:15
and whoever tried to throw it to first base didn't get there in time
24
75260
3239
و هرکسی که سعی کرده آن را به خانه اول ( فیرست بیس) پرتاپ کند موفق نبوده.
01:18
and the runner was safe.
25
78523
1713
و بازیکن دونده ( رانر) کاملا امن بوده.
01:20
Three times out of 10.
26
80260
2976
سه تا از ده تا
01:23
Do you know what they call a 300 hitter
27
83260
2976
آیا میدانید یک بازیکن 300 تایی چه لقبی دارد؟
01:26
in Major League Baseball?
28
86260
1976
در لیگ برتر بیسبال آمریکا ؟
01:28
Good, really good,
29
88260
2976
خوب، خیلی خوب.
01:31
maybe an all-star.
30
91260
2976
شاید حتی منتخب.
01:34
Do you know what they call
31
94260
1976
آیا میدانید یک بازیکن 400 تایی را
01:36
a 400 baseball hitter?
32
96260
1976
چه صدا میکنند؟
01:38
That's somebody who hit, by the way,
33
98260
1976
توجه کنید این بازیکن بازیکنی است که
01:40
four times safely out of every 10.
34
100260
1976
از ده ضربه، چهار ضربه موفق دارد.
01:42
Legendary --
35
102260
2976
افسانه ای
01:45
as in Ted Williams legendary --
36
105260
1976
افسانه ای در حد "تد ویلیامز"
01:47
the last Major League Baseball player
37
107260
1976
آخرین بازیکن لیگ برتر آمریکا که موفق شد
01:49
to hit over 400 during a regular season.
38
109260
2976
بالای 400 ضربه در طول یک فصل بزند.
01:52
Now let's take this back into my world of medicine
39
112260
2334
حالا اجازه بدهید برگردیم به دنیای پزشکی من
01:54
where I'm a lot more comfortable,
40
114618
1618
جایی که من خیلی راحتترم،
01:56
or perhaps a bit less comfortable
41
116260
1976
یا شاید بعد از گفتن چیزی که میخواهم به شما بگویم
01:58
after what I'm going to talk to you about.
42
118260
2976
کمی کمتر احساس راحتی کنم
02:01
Suppose you have appendicitis
43
121260
1976
فرض کنید که آپاندیس دارید
02:03
and you're referred to a surgeon
44
123260
1976
و به یک جراح معرفی شدید
02:05
who's batting 400 on appendectomies.
45
125260
1976
که یک جراح آپاندیسیت 400 تایی است.
02:07
(Laughter)
46
127260
2976
(خنده حضار)
02:10
Somehow this isn't working out, is it?
47
130260
2976
یک جای کار مشکل دارد ، اینطور نیست؟
02:13
Now suppose you live
48
133260
1976
حالا فرض کنید شما
02:15
in a certain part of a certain remote place
49
135260
2976
در یک محله از یک جای دور افتاده زندگی میکنید
02:18
and you have a loved one
50
138260
1976
و یک نفر هست که به شدت مورد علافه شماست
02:20
who has blockages in two coronary arteries
51
140260
2976
و دچار انسداد عروق کرونر قلبی است
02:23
and your family doctor refers that loved one to a cardiologist
52
143260
2976
و دکتر خانواده شما این شخص مورد علاقه شما را به یک متخصص قلب و عروق معرفی میکند.
02:26
who's batting 200 on angioplasties.
53
146260
3976
که یک جراح 200 تایی است.
02:30
But, but, you know what?
54
150260
1976
ولی، ولی میدونید ؟
02:32
She's doing a lot better this year. She's on the comeback trail.
55
152260
1976
امسال خیلی بهتر شده، او در حال برگشت به اوج است.
02:34
And she's hitting a 257.
56
154260
2976
و حالا یک جراح 257 تایی شده.
02:37
Somehow this isn't working.
57
157260
1976
یک جای کار لنگ میزند.
02:39
But I'm going to ask you a question.
58
159260
1976
ولی من میخواهم یک سوال از شما بپرسم.
02:41
What do you think a batting average
59
161260
1976
شما فکر میکنید متوسط ضربه موفق برای یک
02:43
for a cardiac surgeon or a nurse practitioner
60
163260
2143
جراح عروق، یا یک پرستار
02:45
or an orthopedic surgeon,
61
165427
1809
یا یک جراح ارتوپد،
02:47
an OBGYN, a paramedic
62
167260
1976
یک متخصص زنان و زایمان، یک متخصص اورژانس
02:49
is supposed to be?
63
169260
2976
باید چقدر باشد؟
02:52
1,000, very good.
64
172260
2976
هزار (صد در صد)، بسیار عالی.
02:55
Now truth of the matter is,
65
175260
1976
حالا ، واقعیت این است که ،
02:57
nobody knows in all of medicine
66
177260
1976
هیچ کس در تمام دنیای پزشکی نمیداند
02:59
what a good surgeon
67
179260
1976
یک جراح خوب
03:01
or physician or paramedic
68
181260
1976
یا یک پزشک یا یک متخصص اورژانس
03:03
is supposed to bat.
69
183260
1976
چند ضربه موفق باید داشته باشد.
03:05
What we do though is we send each one of them, including myself,
70
185260
1976
البته کاری که ما میکنیم این است که تک تک آنها، از جمله خود من را
03:07
out into the world
71
187260
1976
میفرستیم به اجتماع
03:09
with the admonition, be perfect.
72
189260
1976
با یک راهنمایی، کامل باش
03:11
Never ever, ever make a mistake,
73
191260
1976
به هیچ عنوان هرگز و هرگز، اشتباه نکن.
03:13
but you worry about the details, about how that's going to happen.
74
193260
3143
ولی جزئیات و اینکه چطور میخواهی اینکار را بکنی را خودت حل کن.
03:16
And that was the message that I absorbed
75
196427
1976
و این پیامی بود که من در دوران تحصیل در
03:18
when I was in med school.
76
198427
1809
دانشکده پزشکی درک کردم.
03:20
I was an obsessive compulsive student.
77
200260
2976
من یک دانشجوی دارای وسواس فکری عملی بودم.
03:23
In high school, a classmate once said
78
203260
2976
در دبیرستان یک بار یکی از همکلاسی هایم گفت
03:26
that Brian Goldman would study for a blood test.
79
206260
2286
برایان گلدمن برای خون دادن هم باید درس بخواند.
03:28
(Laughter)
80
208570
2666
خنده حاضرین
03:31
And so I did.
81
211260
1976
و واقعا هم همینطور بود
03:33
And I studied in my little garret
82
213260
1976
من در اتاق زیر شیروانی کوچک خودم درس خواندم
03:35
at the nurses' residence at Toronto General Hospital,
83
215260
2524
در مجتمع پرستاران بیمارستان تورنتو
03:37
not far from here.
84
217808
1428
نه خیلی دور از اینجا.
03:39
And I memorized everything.
85
219260
1976
و همه چیز رو حفظ کردم.
03:41
I memorized in my anatomy class
86
221260
1976
سر کلاس آناتومی محل شروع
03:43
the origins and exertions of every muscle,
87
223260
2000
و جهت هرکدام از ماهیچه ها
03:45
every branch of every artery that came off the aorta,
88
225284
2952
هر شاخه ی هر رگ که از آئورت منشعب میشد
03:48
differential diagnoses obscure and common.
89
228260
2976
تشخیص های افتراقی معمول و غیر معمول را حفظ کردم.
03:51
I even knew the differential diagnosis
90
231260
1976
من حتی تشخیص افتراقی
03:53
in how to classify renal tubular acidosis.
91
233260
2000
در چگونگی دسته بندی اسیدوز لوله کلیوی را میدانستم
03:55
And all the while,
92
235284
1952
و تمام مدت،
03:57
I was amassing more and more knowledge.
93
237260
1976
دانسته های بیشتر و بیشتر انباشته می کردم.
03:59
And I did well, I graduated with honors,
94
239260
1976
و کارم رو خوب انجام دادم و با مدرک درجه عالی فارغ التحصیل شدم،
04:01
cum laude.
95
241260
1976
همراه با تمجید و تعریف.
04:03
And I came out of medical school
96
243260
2976
و از دانشکده با این تصور
04:06
with the impression
97
246260
1976
بیرون آمدم
04:08
that if I memorized everything and knew everything,
98
248260
2429
که اگر همه چیز را حفظ می کردم و همه چیز را میدانستم،
04:10
or as much as possible,
99
250713
1523
یا تا جایی که امکان داشت،
04:12
as close to everything as possible,
100
252260
1976
نزدیک به همه چیز را میدانستم،
04:14
that it would immunize me against making mistakes.
101
254260
2976
در اینصورت از اشتباه کردن مبری بودم.
04:17
And it worked
102
257260
1976
و این فرضیه درست بود
04:19
for a while,
103
259260
2976
برای مدتی،
04:22
until I met Mrs. Drucker.
104
262260
2976
تا زمانی که من خانم دراکر را ملاقات کردم
04:25
I was a resident at a teaching hospital here in Toronto
105
265260
1976
زمانی که خانم دراکر به بخش اورژانس آورده شد
04:27
when Mrs. Drucker was brought to the emergency department
106
267260
2976
من به عنوان دستیار در دوره رزیدنسی در یک بیمارستان آموزشی
04:30
of the hospital where I was working.
107
270260
1976
در تورنتو مشغول بودم
04:32
At the time I was assigned to the cardiology service
108
272260
2476
و در یک قالب چرخشی
04:34
on a cardiology rotation.
109
274760
1476
به بخش قلب و عروق فرستاده شده بودم.
04:36
And it was my job,
110
276260
1976
و کار من این بود که،
04:38
when the emergency staff called for a cardiology consult,
111
278260
2715
وقتی که کارکنان اورژانس یک جلسه مشاوره یرای یک بیمار تشکیل میدادند،
04:40
to see that patient in emerg.
112
280999
2237
آن مریض را در بخش اورژانس معاینه کنم.
04:43
and to report back to my attending.
113
283260
1976
و به پزشک معالج گزارش بدهم.
04:45
And I saw Mrs. Drucker, and she was breathless.
114
285260
2976
پس من خانم دراکر را معاینه کردم، او به نفس نفس افتاده بود و
04:48
And when I listened to her, she was making a wheezy sound.
115
288260
2976
وقتی گوش کردم، نفس او با صدای خس خس همراه بود،
04:51
And when I listened to her chest with a stethoscope,
116
291260
1976
و وقتی با گوشی به صدای سینه اش گوش دادم،
04:53
I could hear crackly sounds on both sides
117
293260
1976
متوجه صدای ترق ترقی از دو طرف شدم،
04:55
that told me that she was in congestive heart failure.
118
295260
2976
که به من میگفت که او دچار نارسایی احتقانی قلب شده است
04:58
This is a condition in which the heart fails,
119
298260
2976
این حالتی است که در آن قلب نارسا کار میکند
05:01
and instead of being able to pump all the blood forward,
120
301260
1976
و به جای اینکه تمام خون در جهت صحیح پمپ شود،
05:03
some of the blood backs up into the lung, the lungs fill up with blood,
121
303260
2976
کمی از خون در شش می ماند، ششها از خون پر میشوند،
05:06
and that's why you have shortness of breath.
122
306260
2096
و به همین دلیل است که دچار آن نفس نفس زدن میشوید.
05:08
And that wasn't a difficult diagnosis to make.
123
308380
2856
و تشخیص این بیماری کار سختی نبود.
05:11
I made it and I set to work treating her.
124
311260
2976
من تشخیص را انجام دادم و شروع به درمان کردم.
05:14
I gave her aspirin. I gave her medications to relieve the strain on her heart.
125
314260
2976
به او آسپیرین دادم. به او داروهایی دادم تا از فشار روی قلبش کم کنم.
05:17
I gave her medications that we call diuretics, water pills,
126
317260
2976
و برای اینکه مایعات اضافی را دفع کند،
05:20
to get her to pee out the access fluid.
127
320260
2976
به او داروهایی دادم که به آنها دیورتیک، ادرار آور میگوییم،
05:23
And over the course of the next hour and a half or two,
128
323260
2620
و طی مدت یک ساعت و نیم ، دوساعت بعدی
05:25
she started to feel better.
129
325904
1332
او شروع به خوب شدن کرد
05:27
And I felt really good.
130
327260
2976
و من احساس خیلی خوبی داشتم
05:30
And that's when I made my first mistake;
131
330260
2976
و در آن زمان اولین اشتباه را کردم:
05:33
I sent her home.
132
333260
1976
من او را به خانه فرستادم.
05:35
Actually, I made two more mistakes.
133
335260
2976
در واقع، من دو اشتباه دیگر هم کردم.
05:38
I sent her home
134
338260
1976
من اورا بدون صحبت کردن با پزشک معالج
05:40
without speaking to my attending.
135
340260
1976
به خانه فرستادم.
05:42
I didn't pick up the phone and do what I was supposed to do,
136
342260
2976
من تلفن را برنداشتم و کاری را که باید انجام میدادم، یعنی زنگ زدن
05:45
which was call my attending and run the story by him
137
345260
2477
به پزشک و چک کردن موضوع با او
05:47
so he would have a chance to see her for himself.
138
347761
2475
تا اینکه او هم شانس معاینه مریض را برای خودش داشته باشد را انجام ندادم.
05:50
And he knew her,
139
350260
1976
و او بیمار را می شناخت،
05:52
he would have been able to furnish additional information about her.
140
352260
3239
او می توانست جزئیات بیشتری در مورد بیمار مطرح کند.
05:55
Maybe I did it for a good reason.
141
355523
1713
شاید من این کار را با یک دلیل خوب انجام دادم.
05:57
Maybe I didn't want to be a high-maintenance resident.
142
357260
2976
شاید من نمیخواستم یک دستیار پر دردسر و وقت گیر باشم
06:00
Maybe I wanted to be so successful
143
360260
1976
شاید میخواستم آنقدر موفق باشم
06:02
and so able to take responsibility
144
362260
1976
و آنقدرتوانایی مسئولیت پذیری داشته باشم
06:04
that I would do so
145
364260
1976
که این کار را میکردم
06:06
and I would be able to take care of my attending's patients
146
366260
1976
و میتوانستم بدون اینکه مجبور باشم با پزشک معالج تماس بگیرم
06:08
without even having to contact him.
147
368260
1976
از عهده مریض های او بر بیایم
06:10
The second mistake that I made was worse.
148
370260
3976
اشتباه دوم من بدتر بود
06:14
In sending her home,
149
374260
1976
وقتی او را به خانه فرستادم
06:16
I disregarded a little voice deep down inside
150
376260
2143
یک صدای درونی را که به من میگفت
06:18
that was trying to tell me,
151
378427
1809
"گلدمن این فکر خوبی نیست. این کار را نکن"
06:20
"Goldman, not a good idea. Don't do this."
152
380260
2976
نشنیده گرفتم
06:23
In fact, so lacking in confidence was I
153
383260
2976
در حقیقت، آنچنان اعتماد به نفس پایینی داشتم
06:26
that I actually asked the nurse
154
386260
1976
که از پرستاری که از خانم دراکر
06:28
who was looking after Mrs. Drucker,
155
388260
1976
مراقبت میکرد، پرسیدم:
06:30
"Do you think it's okay if she goes home?"
156
390260
2976
"مشکلی نیست اگر بفرستمش خونه ؟"
06:33
And the nurse thought about it
157
393260
1976
و پرستار کمی فکر کرد
06:35
and said very matter-of-factly, "Yeah, I think she'll do okay."
158
395260
1976
و با اطمینان و خونسردی گفت: نه فکر میکنم خوب بشه
06:37
I can remember that like it was yesterday.
159
397260
2976
چنان واضح به یاد دارم که انگار دیروز بود.
06:40
So I signed the discharge papers,
160
400260
1976
پس من برگه های ترخیص مریض را امضا کردم،
06:42
and an ambulance came, paramedics came to take her home.
161
402260
2976
و یک آمبولانس آمد، متخصصین اورژانس آمدند تا اورا به خانه ببرند.
06:45
And I went back to my work on the wards.
162
405260
2976
و من برگشتم به بخش برای ادامه کارم
06:48
All the rest of that day,
163
408260
1976
تمام آن روز،
06:50
that afternoon,
164
410260
1976
آن بعد از ظهر،
06:52
I had this kind of gnawing feeling inside my stomach.
165
412260
2976
یک احساس نگرانی خوره مانند دائمی در شکمم داشتم
06:55
But I carried on with my work.
166
415260
2976
ولی به کارم ادامه دادم
06:58
And at the end of the day, I packed up to leave the hospital
167
418260
1976
در انتهای روز، وسایلم را جمع و جور کردم و از بیمارستان خارج شدم.
07:00
and walked to the parking lot
168
420260
1976
و به سمت پارکینگ رفتم
07:02
to take my car and drive home
169
422260
1976
تا ماشینم را بردارم و به خانه بروم
07:04
when I did something that I don't usually do.
170
424260
3976
همان موقع، کاری را کردم که معمولا نمیکنم.
07:08
I walked through the emergency department on my way home.
171
428260
2976
سر راهم به خانه، قدم زنان از بخش اورژانس رد شدم
07:11
And it was there that another nurse,
172
431260
1976
و آنجا بود که یک پرستار دیگر،
07:13
not the nurse who was looking after Mrs. Drucker before, but another nurse,
173
433260
3572
نه آن پرستاری که از خانم دراکر قبلا مرافبت میکرد، یک پرستار دیگر
07:16
said three words to me
174
436856
2380
سه کلمه به من گفت
07:19
that are the three words
175
439260
1976
سه کلمه ای که
07:21
that most emergency physicians I know dread.
176
441260
2976
اکثر دکتر های اورژانسی که من میشناسم از آن خوف دارند
07:24
Others in medicine dread them as well,
177
444260
1976
البته دیگر پزشکان نیز از آن می ترسند
07:26
but there's something particular about emergency medicine
178
446260
2715
ولی در مورد پزشکان اورژانس یک مسئله خاص وجود دارد
07:28
because we see patients so fleetingly.
179
448999
3237
و آن این که ما مریض ها را به سرعت برق و باد معاینه میکنیم.
07:32
The three words are:
180
452260
1976
آن سه کلمه اینها هستند:
07:34
Do you remember?
181
454260
3976
یادت می آید؟
07:38
"Do you remember that patient you sent home?"
182
458260
2976
همان پرستار دیگر خیلی حق به جانب پرسید.
07:41
the other nurse asked matter-of-factly.
183
461260
1976
"مریضی که فرستادی خونه یادت می آد؟"
07:43
"Well she's back,"
184
463260
1976
"خوب اون برگشته "
07:45
in just that tone of voice.
185
465260
1976
دقیقا با همین لحن
07:47
Well she was back all right.
186
467260
1976
خوب بله او برگشته بود
07:49
She was back and near death.
187
469260
2976
او برگشته بود و رو به موت بود
07:52
About an hour after she had arrived home,
188
472260
1976
حدود یک ساعت پس از رسیدن به خانه
07:54
after I'd sent her home,
189
474260
1976
بعد از اینکه من به خانه فرستادمش،
07:56
she collapsed and her family called 911
190
476260
2976
او از هوش رفت و خانواده اش با اورژانس تماس گرفتند
07:59
and the paramedics brought her back to the emergency department
191
479260
1976
و متخصصین او را به بخش اورژانس برگرداندند.
08:01
where she had a blood pressure of 50,
192
481260
1976
فشار خون او پنجاه بود،
08:03
which is in severe shock.
193
483260
1976
که به منزله شوک شدید است.
08:05
And she was barely breathing and she was blue.
194
485260
2976
و او تقریبا نفس نمیکشید و کبود شده بود
08:08
And the emerg. staff pulled out all the stops.
195
488260
2976
کارکنان اورژانس نهایت تلاش خود را کردند
08:11
They gave her medications to raise her blood pressure.
196
491260
2976
به او داروهایی دادند تا فشار خونش را بالا ببرند.
08:14
They put her on a ventilator.
197
494260
1976
به دستگاه تنفس مصنوعی وصلش کردند
08:16
And I was shocked
198
496260
2976
من شوکه شده بودم
08:19
and shaken to the core.
199
499260
1976
و با تمام وجود ترسیده بودم
08:21
And I went through this roller coaster,
200
501260
1976
بعد وارد یک دوره پر از فراز و نشیب احساسی و دلهره و نگرانی شدید شدم
08:23
because after they stabilized her,
201
503260
1976
چون بعد از اینکه وضعیت او پایدار شد،
08:25
she went to the intensive care unit,
202
505260
1976
به آی سی یو انتقالش دادند
08:27
and I hoped against hope that she would recover.
203
507260
1976
و من با تمام نا امیدی، امیدوار بودم که برگردد.
08:29
And over the next two or three days,
204
509260
1976
و بعد از دو سه روز،
08:31
it was clear that she was never going to wake up.
205
511260
2334
کاملا مشخص بود که او هیچوقت بیدار نخواهد شد
08:33
She had irreversible brain damage.
206
513618
2618
او دچار ضایعه مغزی دائمی شده بود
08:36
And the family gathered.
207
516260
1976
و خانواده او جمع شدند
08:38
And over the course of the next eight or nine days,
208
518260
2976
و طی هشت، نه روز
08:41
they resigned themselves to what was happening.
209
521260
2239
توانستند با اتفاقی که افتاده بود کنار بیایند
08:43
And at about the nine day mark, they let her go --
210
523523
2713
و سر روز نهم بود که گذاشتند برود
08:46
Mrs. Drucker,
211
526260
1976
خانم دراکر
08:48
a wife, a mother
212
528260
1976
یک همسر، یک مادر
08:50
and a grandmother.
213
530260
2976
و یک مادر بزرگ
08:53
They say you never forget the names
214
533260
1976
میگویند هیچوقت اسامی بیمارانی که فوت میکنند را
08:55
of those who die.
215
535260
1976
فراموش نمیکنی
08:57
And that was my first time to be acquainted with that.
216
537260
2976
و من برای اولین بار مجبور به لمس این واقعیت شدم
09:00
Over the next few weeks,
217
540260
1976
طی چند هفته ی بعد،
09:02
I beat myself up
218
542260
2976
خود خوری کردم
09:05
and I experienced for the first time
219
545260
1976
و برای اولین بار این شرمساری مضر
09:07
the unhealthy shame that exists
220
547260
1976
که در فرهنگ پزشکی ما هست را
09:09
in our culture of medicine --
221
549260
1976
این احساس انزوا و تنهایی را
09:11
where I felt alone, isolated,
222
551260
2976
تجربه کردم
09:14
not feeling the healthy kind of shame that you feel,
223
554260
1976
واین، آن احساس سالم شرمندگی که همه دارند نیست، نه
09:16
because you can't talk about it with your colleagues.
224
556260
2524
برای اینکه نمیتوانید در مورد این موضوع با همکارانتان صحبت کنید.
09:18
You know that healthy kind,
225
558808
1428
شما آن احساس سالم را میشناسید،
09:20
when you betray a secret that a best friend made you promise never to reveal
226
560260
3620
که وقتی به یک دوست صمیمی در مورد نگه داشتن یک راز خیانت میکنید
09:23
and then you get busted
227
563904
1332
و بعد گیر می افتید
09:25
and then your best friend confronts you
228
565260
1976
و با دوست صمیمیتان رو در رو میشوید
09:27
and you have terrible discussions,
229
567260
1976
و جر و بحث های تندی میکنید
09:29
but at the end of it all that sick feeling guides you
230
569260
2976
ولی آخر سر تمام آن حس بیمار گونه شرمندگی شما را راهنمایی میکند
09:32
and you say, I'll never make that mistake again.
231
572260
2286
و شما با خود میگویید، دیگر هیچوقت این اشتباه را نخواهم کرد.
09:34
And you make amends and you never make that mistake again.
232
574570
2976
و جبران میکنید و هیچوقت آن اشتباه را تکرار نمیکنید.
09:37
That's the kind of shame that is a teacher.
233
577570
2666
این احساس شرم، احساس آموزنده است.
09:40
The unhealthy shame I'm talking about
234
580260
1976
احساس شرم مضری که من از آن صحبت میکنم
09:42
is the one that makes you so sick inside.
235
582260
2976
آن احساسی است که به شما حالت تهوع شدید میدهد
09:45
It's the one that says,
236
585260
1976
آن احساسی است که میگوید،
09:47
not that what you did was bad,
237
587260
1976
نه تنها کاری که کردی بد بود،
09:49
but that you are bad.
238
589260
1976
بلکه تو خودت ذاتا بد هستی.
09:51
And it was what I was feeling.
239
591260
2976
و این احساسی بود که من داشتم
09:54
And it wasn't because of my attending; he was a doll.
240
594260
2976
و این نتیجه رفتار پزشک معالج نبود، اتفاقا او فوق االعاده بود
09:57
He talked to the family, and I'm quite sure that he smoothed things over
241
597260
3429
او با خانواده مریض صحبت کرد، و من مطمئنم که خیلی مسائل را راحت تر کرد
10:00
and made sure that I didn't get sued.
242
600713
2523
و مطمئن شد که من دادگاهی نشوم
10:03
And I kept asking myself these questions.
243
603260
2976
و من مدام از خودم این سوالات رو میپرسیدم
10:06
Why didn't I ask my attending? Why did I send her home?
244
606260
2976
چرا از پزشک معالج سوال نکردم؟ چرا مریض را به خانه فرستادم؟
10:09
And then at my worst moments:
245
609260
1976
و در بدترین لحظاتم :
10:11
Why did I make such a stupid mistake?
246
611260
2976
چرا آن چنان اشتباه احمقانه ای کردم؟
10:14
Why did I go into medicine?
247
614260
1976
چرا پزشکی خواندم؟
10:16
Slowly but surely,
248
616260
1976
قطعا، آهسته آهسته
10:18
it lifted.
249
618260
1976
این احساس سبکتر شد.
10:20
I began to feel a bit better.
250
620260
1976
کم کم احساسم بهتر شد،
10:22
And on a cloudy day,
251
622260
1976
و در یک روز ابری،
10:24
there was a crack in the clouds and the sun started to come out
252
624260
2953
که آفتاب از بین شیار کوچکی بین ابرها شروع به پدیدار شدن کرد
با خودم فکر کردم
10:27
and I wondered,
253
627237
999
10:28
maybe I could feel better again.
254
628260
1976
شاید یک روز توانستم خوب بشوم.
10:30
And I made myself a bargain
255
630260
2976
و با خودم قراری گذاشتم
10:33
that if only I redouble my efforts to be perfect
256
633260
4976
که اگر تلاشم را برای کامل و بدون اشتباه بودن دو برابر کنم
10:38
and never make another mistake again,
257
638260
1976
و دیگر هیچوقت اشتباه نکنم
10:40
please make the voices stop.
258
640260
1976
بی زحمت، آن ندا های درونی و خودخوری ها را متوقف کن.
10:42
And they did.
259
642260
1976
و متوقف شدند
10:44
And I went back to work.
260
644260
1976
و دوباره مشغول به کار شدم
10:46
And then it happened again.
261
646260
2976
و بعد آن اتفاق دوباره تکرار شد.
10:49
Two years later I was an attending in the emergency department
262
649260
2976
دو سال بعد که من پزشک اورژانس بودم.
10:52
at a community hospital just north of Toronto,
263
652260
2191
در یک بیمارستان دولتی درست در شمال تورنتو
10:54
and I saw a 25 year-old man with a sore throat.
264
654475
2761
یک مریض بیست و پنج ساله با گلودرد را معاینه کردم
10:57
It was busy, I was in a bit of a hurry.
265
657260
1976
سرمان شلوغ بود، و من هم کمی عجله داشتم
10:59
He kept pointing here.
266
659260
1976
مدام به این قسمت اشاره میکرد.
11:01
I looked at his throat, it was a little bit pink.
267
661260
2334
داخل حلق او را نگاه کردم، کمی صورتی بود.
11:03
And I gave him a prescription for penicillin
268
663618
2096
و به او یک نسخه برای پنیسیلین دادم
11:05
and sent him on his way.
269
665738
1498
و مرخصش کردم.
11:07
And even as he was walking out the door,
270
667260
1976
و حتی وقتی داشت از در بیرون میرفت،
11:09
he was still sort of pointing to his throat.
271
669260
2976
هنوز به گلویش اشاره می کرد
11:12
And two days later I came to do my next emergency shift,
272
672260
2976
و دو روز بعد که برای شیفت بعدی اورژانس برگشتم
11:15
and that's when my chief asked to speak to me quietly in her office.
273
675260
3239
رئیسم از من خواست که در دفترش خصوصی صحبت کنیم،
11:18
And she said the three words:
274
678523
3713
و سپس سه کلمه گفت :
11:22
Do you remember?
275
682260
2976
یادت می آید؟
11:25
"Do you remember that patient you saw with the sore throat?"
276
685260
2976
"یادت می آید آن مریضی را که برای گلو درد معاینه کردی؟"
11:28
Well it turns out, he didn't have a strep throat.
277
688260
2334
خوب مشخص شد که، او مشکل عفونت گلو نداشت.
11:30
He had a potentially life-threatening condition
278
690618
2239
او یک بیماری بالقوه مهلک
11:32
called epiglottitis.
279
692881
1355
به نام اپیگلوتیت داشت.
11:34
You can Google it,
280
694260
1976
شما میتوانید با گوگل پیدایش کنید.
11:36
but it's an infection, not of the throat, but of the upper airway,
281
696260
3143
این یک عفونت هست ولی نه عفونت گلو، بلکه عفونت راه هوایی فوقانی،
11:39
and it can actually cause the airway to close.
282
699427
2809
که در واقع میتواند جلوی نفس کشیدن را بگیرد.
11:42
And fortunately he didn't die.
283
702260
2976
و خوشبختانه او فوت نکرد.
11:45
He was placed on intravenous antibiotics
284
705260
2976
به او آنتی بیوتیک تزریقی دادند و
11:48
and he recovered after a few days.
285
708260
1976
بعد از چند روز خوب شد.
11:50
And I went through the same period of shame and recriminations
286
710260
3976
و من دوباره همان دوره شرمگین بودن و خودخوری و خود اتهامی را طی کردم
11:54
and felt cleansed and went back to work,
287
714260
3976
و بعد از اینکه احساس پاک شدگی کردم به کار برگشتم
11:58
until it happened again and again and again.
288
718260
4976
تا اینکه آن اتفاق دوباره تکرار شد، دوباره و دوباره و دوباره
12:03
Twice in one emergency shift, I missed appendicitis.
289
723260
2976
در یک شیفت اورژانس دو بار ، متوجه آپاندیسیت مریض ها نشدم
12:06
Now that takes some doing,
290
726260
2976
و این اشتباه واقعا خیلی هنر میخواهد
12:09
especially when you work in a hospital
291
729260
1976
مخصوصا که در بیمارستانی مشغول باشی
12:11
that at the time saw but 14 people a night.
292
731260
2976
که همزمان چهارده نفر در شیفت شب مشغول به کار باشند.
12:14
Now in both cases, I didn't send them home
293
734260
2976
در هر دو مورد، آنها را به خانه نفرستادم
12:17
and I don't think there was any gap in their care.
294
737260
2334
و تصور نمیکنم هیچگونه قصوری در مراقبت از آنها شده بود.
12:19
One I thought had a kidney stone.
295
739618
1618
یکی را که فکر می کردم سنگ کلیه دارد
12:21
I ordered a kidney X-ray. When it turned out to be normal,
296
741260
1976
فرستادم برای عکسبرداری از کلیه، که نتیجه نرمال بود
12:23
my colleague who was doing a reassessment of the patient
297
743260
2976
همکار من که مشغول معاینه مجدد بیمار بود،
12:26
noticed some tenderness in the right lower quadrant and called the surgeons.
298
746260
2976
متوجه سفتی در قسمت راست و پایین زیر شکمی شد و به جراحان خبر داد.
12:29
The other one had a lot of diarrhea.
299
749260
1976
مورد دیگر دچار اسهال شدید بود
12:31
I ordered some fluids to rehydrate him
300
751260
2976
دستور مایعات دادم تا آب از دست رفته را جایگزین شود
12:34
and asked my colleague to reassess him.
301
754260
2976
و از یکی از همکارانم درخواست کردم که مجددا معاینه اش کند
12:37
And he did
302
757260
1976
و او این کار را کرد
12:39
and when he noticed some tenderness in the right lower quadrant, called the surgeons.
303
759260
1976
و وقتی متوجه سفتی در ناحیه راست و پایین زیر شکمی شد، به جراحان اطلاع داد.
12:41
In both cases,
304
761260
1976
در هر دو مورد،
12:43
they had their operations and they did okay.
305
763260
2976
آنها عمل کردند و به خیر گذشت
12:46
But each time,
306
766260
1976
ولی هر دفعه،
12:48
they were gnawing at me, eating at me.
307
768260
1976
این موارد مثل خوره به جان من افتادند.
12:50
And I'd like to be able to say to you
308
770260
1976
من خیلی دوست دارم بتوانم به شما بگویم که
12:52
that my worst mistakes only happened in the first five years of practice
309
772260
3429
بدترین اشتباهات من فقط در پنج سال اول طبابتم رخ دادند
12:55
as many of my colleagues say, which is total B.S.
310
775713
2523
همانطور که خیلی از همکاران من میگویند، چنین حرفی ، ... شعر محض است.
12:58
(Laughter)
311
778260
1976
(خنده حاضرین)
13:00
Some of my doozies have been in the last five years.
312
780260
3000
بعضی از شاهکار های من در پنج سال گذشته اتفاق افتاده اند.
13:06
Alone, ashamed and unsupported.
313
786260
1976
تنها، شرمسار و بدون پشتوانه
13:08
Here's the problem:
314
788260
1976
مشکل اینجاست:
13:10
If I can't come clean
315
790260
1976
اگر من نتوانم رو راست باشم
13:12
and talk about my mistakes,
316
792260
3976
و در مورد اشتباهاتم صحبت کنم،
13:16
if I can't find the still-small voice
317
796260
1976
اگر نتوانم یک صدای درونی پیدا کنم
13:18
that tells me what really happened,
318
798260
1976
که به من بگوید واقعا چه اتفاقی افتاد، ( به جای تهمت های پشت سر هم)
13:20
how can I share it with my colleagues?
319
800260
1976
چطور میتوانم موضوع را با همکارانم در میان بگذارم؟
13:22
How can I teach them about what I did
320
802260
2976
چطور میتوانم در مورد اشتباهم به آنها آموزش بدهم،
13:25
so that they don't do the same thing?
321
805260
3976
تا آنها هم همان کار را تکرار نکنند؟
13:29
If I were to walk into a room --
322
809260
1976
اگر قرار بود وارد یک اتاق شوم --
13:31
like right now, I have no idea what you think of me.
323
811260
2976
مثل همین الان، واقعا می دانم چه تصوری از من دارید.
13:34
When was the last time you heard somebody talk
324
814260
1976
آخرین باری که شنیدید کسی در مورد
13:36
about failure after failure after failure?
325
816260
2000
شکست بعد از شکست و باز شکست صحبت کند کِی بود؟
13:38
Oh yeah, you go to a cocktail party
326
818284
1952
اوه بله، به یک مهمانی شبانه (کوکتل پارتی) میروید
13:40
and you might hear about some other doctor,
327
820260
2048
و آنوقت شاید در مورد یک دکتری از جای دیگر چیزی بشنوید
13:42
but you're not going to hear somebody
328
822332
1904
ولی شما هیچ دکتری را پیدا نخواهید کرد که
13:44
talking about their own mistakes.
329
824260
1976
در مورد اشتباهات خودش با شما صحبت کنند.
13:46
If I were to walk into a room filled with my colleages
330
826260
2976
اگر قرار بود وارد یک اتاق پر از همکارانم بشوم
13:49
and ask for their support right now
331
829260
1976
و از آنها بخواهم که از من حمایت کنند
13:51
and start to tell what I've just told you right now,
332
831260
2429
و شروع به گفتن چیزهایی که الان بهتون گفته ام میکردم،
13:53
I probably wouldn't get through two of those stories
333
833713
2523
احتمالا قبل از اینکه واقعا معذب بشوند و احساس ناراحتی کنند ،
13:56
before they would start to get really uncomfortable,
334
836260
2477
موفق به تمام کردن حتی دو تا از این خاطرات نمی شدم
13:58
somebody would crack a joke,
335
838761
1475
یک نفر پیدا میشد و یک جک تعریف میکرد
14:00
they'd change the subject and we would move on.
336
840260
3000
موضوع را عوض میکردند و از این مسائل میگذشتیم
14:05
And in fact, if I knew and my colleagues knew
337
845260
2976
و در واقع، اگر من و همکارانم می دانستیم
14:08
that one of my orthopedic colleagues took off the wrong leg in my hospital,
338
848260
3976
که یکی از همکاران اورتوپدمان در بیمارستان ما، اشتباها پای سالم مریض را قطع کرده است
14:12
believe me, I'd have trouble
339
852260
1976
باور کنید، حتی به سختی میتوانستیم
14:14
making eye contact with that person.
340
854260
1976
در چشمان او نگاه کنیم
14:16
That's the system that we have.
341
856260
1976
این سیستمی است که ما داریم
14:18
It's a complete denial of mistakes.
342
858260
2976
یک سیستم بر اساس انکار کامل هرگونه اشتباهی
14:21
It's a system
343
861260
1976
سیستمی که در آن
14:23
in which there are two kinds of physicians --
344
863260
3976
دو نوع موقعیت برای قرار گرفتن هست
14:27
those who make mistakes
345
867260
1976
موقعیت کسانی که اشتباه میکنند
14:29
and those who don't,
346
869260
1976
و آنهایی که اشتباه نمیکنند
14:31
those who can't handle sleep deprivation and those who can,
347
871260
2976
کسانی که نمیتوانند با کمخوابی کنار بیایند و آنهایی که میتوانند
14:34
those who have lousy outcomes
348
874260
1976
کسانی که نتیاج افتضاح به بار می آورند
14:36
and those who have great outcomes.
349
876260
2976
و کسانی که نتایج عالی میگیند
14:39
And it's almost like an ideological reaction,
350
879260
2143
و تقریبا همانند یک عکس العمل از روی تعصب اعتقادی است
14:41
like the antibodies begin to attack that person.
351
881427
3809
مانند پادتن هایی که شروع به حمله به آن شخص میکنند
14:45
And we have this idea
352
885260
1976
ما فکر میکنیم
14:47
that if we drive the people who make mistakes
353
887260
2143
که اگر کسانی را که اشتباه میکنند
14:49
out of medicine,
354
889427
1809
از دایره پزشکی بیرون بیاندازیم
14:51
what will we be left with, but a safe system.
355
891260
3976
باقی مانده، چه چیزی جز یک سیستم امن و بی اشتباه است.
14:55
But there are two problems with that.
356
895260
2976
ولی دو مشکل در این طرز فکر هست.
14:58
In my 20 years or so
357
898260
1976
در این دوران بیست سال و اندی که در
15:00
of medical broadcasting and journalism,
358
900260
2976
روزنامه نگاری و پخش برنامه پزشکی در رادیو و تلویزیون گذرانده ام
15:03
I've made a personal study of medical malpractice and medical errors
359
903260
3239
یک تحقیق شخصی در مورد قصور و اشتباهات پزشکی انجام داده ام
15:06
to learn everything I can,
360
906523
1713
تا تمام چیزهایی که میتوانم را در این مورد بیاموزم
15:08
from one of the first articles I wrote for the Toronto Star
361
908260
2810
از اولین مقاله ای که در ستاره تورنتو نوشتم
تا برنامه تلوزیونی " روپوش سفید، هنر سیاه."
15:11
to my show "White Coat, Black Art."
362
911094
2142
15:13
And what I've learned
363
913260
1976
و چیزی که من آموخته ام این است که
15:15
is that errors are absolutely ubiquitous.
364
915260
2976
اشتباهات قطعا در همه جا رخ می دهند
15:18
We work in a system
365
918260
1976
ما در سیستمی کار می کنیم
15:20
where errors happen every day,
366
920260
1976
که اشتباهات هر روز رخ می دهند،
15:22
where one in 10 medications
367
922260
1976
سیستمی که، از هر ده دارو یک دارو
15:24
are either the wrong medication given in hospital
368
924260
2334
یا در بیمارستان اشتباه داده شده است
15:26
or at the wrong dosage,
369
926618
1618
یا مقدار آن اشتباه است
15:28
where hospital-acquired infections are getting more and more numerous,
370
928260
3334
سیستمی که در آن عفونت های انتقال یافته در بیمارستان روز به روز بیشتر و
15:31
causing havoc and death.
371
931618
2618
باعث مرگ و صدمه میشوند
15:34
In this country,
372
934260
1976
در این کشور،
15:36
as many as 24,000 Canadians die
373
936260
1976
نزدیک به بیست و چهار هزار نفر از اشتباهات
15:38
of preventable medical errors.
374
938260
1976
پزشکی قابل پیشگیری فوت می کنند.
15:40
In the United States, the Institute of Medicine pegged it at 100,000.
375
940260
3976
در آمریکا، موسسه پزشکی تخمینش را در صد هزار نفر ثابت نگاه داشته.
15:44
In both cases, these are gross underestimates,
376
944260
2976
در هر دو مورد، اینها آمارهای خام و کم تخمین زده شده، هستند
15:47
because we really aren't ferreting out the problem
377
947260
2381
چرا که ما واقعا موشکافانه و آنطور که باید
15:49
as we should.
378
949665
1571
به این مشکل نمی پردازیم
15:51
And here's the thing.
379
951260
2976
و ماجرا این است که
15:54
In a hospital system
380
954260
2976
در یک سیستم بیمارستانی
15:57
where medical knowledge is doubling
381
957260
1976
که اطلاعات پزشکی هر دو تا سه سال یکبار، دو برابر می شوند
15:59
every two or three years, we can't keep up with it.
382
959260
2976
ما نمیتوانیم پا به پای این سیستم حرکت کنیم.
16:02
Sleep deprivation is absolutely pervasive.
383
962260
2976
کم خوابی قطعا همه گیر است.
16:05
We can't get rid of it.
384
965260
1976
ما نمیتوانیم از شر آن راحت شویم
16:07
We have our cognitive biases,
385
967260
1976
ما روشهای تشخیص و قضاوت خود را داریم
16:09
so that I can take a perfect history on a patient with chest pain.
386
969260
3143
من میتوانم یک سابقه بی عیب از یک بیمار با درد سینه را بگیرم،
16:12
Now take the same patient with chest pain,
387
972427
2000
حالا همان مریض با درد سینه را در نظر بگیرید
16:14
make them moist and garrulous
388
974451
1785
ولی اشک آلود و خیلی پرحرف
16:16
and put a little bit of alcohol on their breath,
389
976260
1976
و کمی هم بوی الکل به نفسش اضافه کنید،
16:18
and suddenly my history is laced with contempt.
390
978260
2239
و ناگهان سابقه ای که میگیرم با گره خوردن به نوعی حس تحقیر ، تغییر میکند
16:20
I don't take the same history.
391
980523
1713
من از این دو مریض سابقه یکسان نمیگیرم
16:22
I'm not a robot;
392
982260
1976
من یک ربات نیستم
16:24
I don't do things the same way each time.
393
984260
1976
کارها را هر دفعه عین هم انجام نمیدهم
16:26
And my patients aren't cars;
394
986260
1976
و بیماران من هم ماشین نیستند
16:28
they don't tell me their symptoms in the same way each time.
395
988260
2976
آنها علائم بیماریشان را به یک شکل بیان نمیکنند.
16:31
Given all of that, mistakes are inevitable.
396
991260
2976
با در نظر گرفتن تمام این مسائل، اشتباهات مطمئنا اجتناب ناپذیر هستند.
16:34
So if you take the system, as I was taught,
397
994260
2976
بنابراین اگر یک سیستم مثل همان سیستمی که مرا آموزش داده را در نظر بگیرید و
16:37
and weed out all the error-prone health professionals,
398
997260
3976
تمام کارکنان مستعد اشتباه را تک تک تصفیه کنید
16:41
well there won't be anybody left.
399
1001260
3000
خوب اصلا کسی باقی نمی ماند.
16:46
And you know that business
400
1006260
1976
شما قضیه افرادی که میل ندارند
16:48
about people not wanting
401
1008260
1976
در مورد بدترین اشتباهاتشان صحبت کنند را
16:50
to talk about their worst cases?
402
1010260
2976
به یاد دارید؟
16:53
On my show, on "White Coat, Black Art,"
403
1013260
1976
در برنامه تلوزیونی ام، "روپوش سفید، هنر سیاه"
16:55
I made it a habit of saying, "Here's my worst mistake,"
404
1015260
2620
گفتن این جمله را جا انداخته ام: بدترین اشتباه من اینطور بود که ...
16:57
I would say to everybody
405
1017904
1332
به همه این جمله را میگویم
16:59
from paramedics to the chief of cardiac surgery,
406
1019260
2976
از متخصصین اورژانس تا یک رئیس بخش قلب و عروق
17:02
"Here's my worst mistake," blah, blah, blah, blah, blah,
407
1022260
1976
"بدترین اشتباه من اینطور بود که ..."
17:04
"What about yours?" and I would point the microphone towards them.
408
1024260
3143
و میکروفون را به سمت آنها میگیرم و میپرسم : در مورد شما چطور؟
17:07
And their pupils would dilate,
409
1027427
1809
و گونه ها یشان سرخ می شود
17:09
they would recoil,
410
1029260
1976
خودشان را عقب تر میکشند،
17:11
then they would look down and swallow hard
411
1031260
2976
به پایین نگاه میگنند و آب دهنشان را به سختی قورت می دهند
17:14
and start to tell me their stories.
412
1034260
2976
و شروع به گفتن داستان هایشان می کنند
17:17
They want to tell their stories. They want to share their stories.
413
1037260
3143
آنها میخواهند که داستان هایشان را بگویند، میخواهند این داستانها را منتقل کنند
17:20
They want to be able to say,
414
1040426
1810
که قادر به گفتنش باشند،
17:22
"Look, don't make the same mistake I did."
415
1042260
2000
" ببینید اشتباهاتی که من کردم را تکرار نکنید "
17:24
What they need is an environment to be able to do that.
416
1044283
2621
چیزی که احتیاج دارند محیطی است که در آن بتوانند چنین کاری را انجام دهند
17:26
What they need is a redefined medical culture.
417
1046927
3309
چیزی که احتیاج دارند یک فرهنگ پزشکی تحول یافته است
17:30
And it starts with one physician at a time.
418
1050260
2976
و این تحول اول از یک پزشک شروع می شود
17:33
The redefined physician is human,
419
1053260
2976
پزشک تحول یافته یک انسان است،
17:36
knows she's human,
420
1056260
1976
خودش میداند که یک انسان است،
17:38
accepts it, isn't proud of making mistakes,
421
1058260
2048
و این را قبول میکند، او به اشتباه کردنش افتخار نمیکند
17:40
but strives to learn one thing
422
1060331
1905
ولی سعی می کند از اتفاقی که می افتد
17:42
from what happened
423
1062260
1976
درسی بگیرد تا بتواند
17:44
that she can teach to somebody else.
424
1064260
1976
به یک نفر دیگر هم یاد بدهد
17:46
She shares her experience with others.
425
1066260
1976
او تجربیات خودش را با دیگران قسمت میکند
17:48
She's supportive when other people talk about their mistakes.
426
1068260
2976
و حامی دیگرانی است که در مورد اشتباهاتشان صحبت میکنند،
17:51
And she points out other people's mistakes,
427
1071260
2048
او به اشتباهات دیگران هم اشاره میکند
17:53
not in a gotcha way,
428
1073332
1904
نه به آن روشِ: مچت را گرفتم
17:55
but in a loving, supportive way
429
1075260
2976
بلکه به صورت دوستانه و حمایت گونه
17:58
so that everybody can benefit.
430
1078260
1976
تا به نفع همه باشد
18:00
And she works in a culture of medicine
431
1080260
1976
و او در جایی مشغول است که این حقیقت
18:02
that acknowledges
432
1082260
1976
که آدم ها این سیستم را اداره میکنند
18:04
that human beings run the system,
433
1084260
1976
در فرهنگ پزشکی آنجا ، جا افتاده است
18:06
and when human beings run the system, they will make mistakes from time to time.
434
1086260
3810
و وفتی آدم ها یک سیستم را اداره میکنند، هر از چند گاهی اشتباه هم میکنند
پس سیستم با ایجاد نسخه جدید از خودش
18:10
So the system is evolving
435
1090094
3142
18:13
to create backups
436
1093260
3976
تکامل می یابد
18:17
that make it easier to detect those mistakes
437
1097260
2976
تا تشخیص آن اشتباه هایی
18:20
that humans inevitably make
438
1100260
2976
که آدم ها ناگزیر مرتکب میشوند را راحت تر کند
18:23
and also fosters in a loving, supportive way
439
1103260
2976
پس سیستم به صورت دوستانه ای قوی تر می شود
18:26
places where everybody who is observing
440
1106260
2976
در چنین جایی هر کسی که ناظر
18:29
in the health care system
441
1109260
1976
سیستم بهداشت و درمان است
18:31
can actually point out things that could be potential mistakes
442
1111260
2976
عملا میتواند به چیزهایی که میتواننداشتباه باشند اشاره کند
18:34
and is rewarded for doing so,
443
1114260
1976
و بابت این کار تشویق هم بشود
18:36
and especially people like me, when we do make mistakes,
444
1116260
2667
و علی الخصوص وقتی من و افرادی مثل من اشتباه میکنیم
18:38
we're rewarded for coming clean.
445
1118951
3285
بابت آشکار کردن این اشتباهات تشویق هم می شویم.
18:42
My name is Brian Goldman.
446
1122260
2976
اسم من برایان گلدمن است
18:45
I am a redefined physician.
447
1125260
2976
من یک پزشک تحول یافته هستم
18:48
I'm human. I make mistakes.
448
1128260
1976
من یک انسان هستم، من اشتباه میکنم
18:50
I'm sorry about that,
449
1130260
1976
از این بابت متاسفم
18:52
but I strive to learn one thing
450
1132260
1976
ولی من تلاش میکنم که یک درس بگیرم
18:54
that I can pass on to other people.
451
1134260
2976
تا آنرا به دیگران هم منتقل کنم.
18:57
I still don't know what you think of me,
452
1137260
2976
هنوز نمی دانم در مورد من چطور فکر میکنید
19:00
but I can live with that.
453
1140260
1976
در هر صورت میتوانم با این موضوع کنار بیایم.
19:02
And let me close with three words of my own:
454
1142260
2976
و اجازه دهید حرف هایم را با سه کلمه از خودم تمام کنم
19:05
I do remember.
455
1145260
3976
یادم می آید
19:09
(Applause)
456
1149260
13000
(تشویق حاضرین)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7