6 ways mushrooms can save the world | Paul Stamets | TED

Translator: Shahnaz Moussavian Reviewer: Leila Ataei

من چالش را دوست دارم و نجات زمین باید چالش خوبی باشد.

همه ما میدانیم که زمین دچار مشکل است.

اکنون وارد به اصطلاح 6X شده‌ایم،

I love a challenge, and saving the Earth is probably a good one.

یعنی ششمین انقراض جمعی بر روی سیاره زمین.

We all know the Earth is in trouble.

گاهی فکر می کنم آیا اگر سازمان متحده جانداران داشتیم --

We have now entered in the 6X,

با نام " اوه -اوه" --

the sixth major extinction on this planet.

(خنده) که به‌هر جاندار حق رای می‌داد،

I often wondered, if there was a United Organization of Organisms --

رای میدادند در این سیاره بمانیم یا برویم؟

otherwise known as "Uh-Oh" --

(Laughter) -- and every organism had a right to vote,

من می‌گویم رای گیری در حال وقوع است.

would we be voted on the planet, or off the planet?

شش راهکار قارچ شناسی به‌ شما معرفی می‌کنم،

با استفاده از جُلینه قارچ (میسلیوم), راهکارهایی برپایه جلینه.

I think that vote is occurring right now.

I want to present to you a suite of six mycological solutions,

using fungi, and these solutions are based on mycelium.

جُلینه همه چشم اندازها را پر می‌کند,

به خاک انسجام میدهد و بی‌اندازه مقاوم است.

تا حدود سی هزار برابر جرم خود مقاومت دارد.

The mycelium infuses all landscapes,

اینها بزرگترین عامل تجزیه مولکولی طبیعت هستند - ساحران خاک

it holds soils together, it's extremely tenacious.

که خاکهای هوموس را در پهنه خشکیهای زمین پدید میآورند.

This holds up to 30,000 times its mass.

They're the grand molecular disassemblers of nature -- the soil magicians.

اکنون راه‌های انتقال چند جهته‌ای کشف شده است

They generate the humus soils across the landmasses of Earth.

برای جابجایی غذا بین گیاهان توسط جُلینه

We have now discovered that there is a multi-directional transfer

بنابراین جُلینه مادری است که به

درخت غذا می‌رساند، از توسکا و توس گرفته

of nutrients between plants, mitigated by the mcyelium --

تا شوکران و سدر و صنوبر داگلاس.

داستی و من، این جا یکشنبه‌ها کلیسا میرویم

so the mycelium is the mother

that is giving nutrients from alder and birch trees

to hemlocks, cedars and Douglas firs.

من عاشق جنگلهای کهن رُست هستم,

Dusty and I, we like to say, on Sunday, this is where we go to church.

و یک آمریکایی وطن پرست هستم، چون اینها را داریم.

اکثر شما با قارچ پورتوبلو آشنا هستید.

I'm in love with the old-growth forest,

and I'm a patriotic American because we have those.

و بی‌رودربایستی من با مشکلی مواجهم.

از قارچ که حرف میزنم،

Most of you are familiar with Portobello mushrooms.

مردم یاد پورتوبلو یا قارچ جادو می‌افتند،

نگاهشان برقی میزند و فکر می‌کنند کمی دیوانه هستم.

And frankly, I face a big obstacle.

When I mention mushrooms to somebody,

این پیشداوری آن دسته را امیدوارم برای ابد از میان بردارم.

they immediately think Portobellos or magic mushrooms,

ما به آن میکوفوبیا می‌گوییم,

their eyes glaze over, and they think I'm a little crazy.

ترس غیرمنطقی از ناشناخته‌ها، درباره قارچ.

So, I hope to pierce that prejudice forever with this group.

We call it mycophobia,

قارچها بسیار سریع رشد می‌کنند.

the irrational fear of the unknown, when it comes to fungi.

روز ۲۱ , روز ۲۳ و روز ۲۵ ا ُم.

Mushrooms are very fast in their growth.

قارچها آنتی بیوتیکهای قوی تولید می‌کنند.

ما با قارچها بیشترازهر قلمرو دیگری مرتبط هستیم.

Day 21, day 23, day 25.

یک گروه ۲۰ نفره میکروب شناس یوکاریوتی

Mushrooms produce strong antibiotics.

دوسال پیش در مقاله‌ای خیزش پشت تاژکان را مطرح ساخت,

In fact, we're more closely related to fungi than we are to any other kingdom.

اَبَرقلمروی که جانوران و قارچها را بهم پیوند میدهد.

A group of 20 eukaryotic microbiologists

وجه مشترک بین ما بیماری‌زاها هستند.

published a paper two years ago erecting opisthokonta --

قارچ دوست ندارد در اثر باکتری بگندد،

a super-kingdom that joins animalia and fungi together.

اینست که بهترین آنتی بیوتیک‌ها از قارچها تهیه میشوند.

We share in common the same pathogens.

اما اینجا قارچی هست که وقت آن گذشته یعنی

Fungi don't like to rot from bacteria,

بعد از هاگ فشانی می‌پوسد.

and so our best antibiotics come from fungi.

ولی من اینجا پیشنهاد میکنم که توالی میکروبهایی

But here is a mushroom that's past its prime.

که روی قارچهای در حال پوسیدگی پدید می‌آیند

After they sporulate, they do rot.

برای سلامت و بقای جنگل ضروری هستند.

But I propose to you that the sequence of microbes

موجب پیدایش درختان می‌شوند، همچنین

بقایایی که جُلینه از آن تغذیه می کند را بوجود میآورند .

that occur on rotting mushrooms

are essential for the health of the forest.

اینجا می‌بینیم یک قارچ هاگ فشانی می کند.

They give rise to the trees,

و هاگ تبدیل به جوانه میشود,

they create the debris fields that feed the mycelium.

جُلینه تشکیل میشود و خود را زیر خاک پنهان می‌کند.

And so we see a mushroom here sporulating.

فقط در۶ سانتیمترمکعب خاک بیش از ۱۲کیلومتر ازاین سلولها میتواند باشد.

And the spores are germinating,

and the mycelium forms and goes underground.

و در زیر پای من حدود ۴۸۰ کیلومتر جُلینه هست.

In a single cubic inch of soil, there can be more than eight miles of these cells.

فتومیکروگرافی ها از نیک رید و پاتریک هیکی است.

My foot is covering approximately 300 miles of mycelium.

و توجه کنید چگونه جُلینه در حین رشد,

This is photomicrographs from Nick Read and Patrick Hickey.

آن محدوده را تسخیر کرده و منشعب می شود.

And notice that as the mycelium grows,

طی سالیان غربالگری با میکروسکوپ الکترونی,

it conquers territory and then it begins the net.

من هزاران تصویر الکترونی بدست آورده ام,

و وقتی جُلینه را از نزدیک مشاهده میکنم,

I've been a scanning electron microscopist for many years,

می بینم یک غشاء تصفیه ذرات میکروسکوپی است.

جُلینه مثل ما دی اکسید کربن آزاد میکند,

I have thousands of electron micrographs,

and when I'm staring at the mycelium,

و به اکسیژن هوا نیاز دارد, درست مثل ما.

I realize that they are microfiltration membranes.

ولی اینها اساسا معده و ریه های خارجی هستند

We exhale carbon dioxide, so does mycelium.

It inhales oxygen, just like we do.

همچنین به عقیده من غشاهای عصبی امتداد دار هستند.

But these are essentially externalized stomachs and lungs.

دراین حفره ها حفره های ذره بینی تشکیل میشود

And I present to you a concept that these are extended neurological membranes.

که ضمن پیشروی در خاک آب را جذب می کنند.

چاه های کوچکی هستند که

And in these cavities, these micro-cavities form,

درون آن اجتماع میکروبی آغاز برشد می کند.

and as they fuse soils, they absorb water.

خاک اسفنجی بدین طریق نه تنها در برابر فرسایش می ایستد,

These are little wells.

And inside these wells, then microbial communities begin to form.

بلکه محل پیدایش یک کهکشان میکروبی میشود

که انبوهی از موجودات زنده دیگر را پدید میآورد.

And so the spongy soil not only resists erosion,

but sets up a microbial universe

در شروع دهه ی ۱۹۹۰من پیشنهاد کردم که

that gives rise to a plurality of other organisms.

جُلینه شبکه اینترنتی طبیعی زمین است.

وقتی نگاه کنید بسیار مشبک و پر شاخه است.

I first proposed, in the early 1990s,

that mycelium is Earth's natural Internet.

و همینکه یک شاخه بشکند، بسرعت

When you look at the mycelium, they're highly branched.

در محل تقاطع شاخه ها،

And if there's one branch that is broken, then very quickly,

(مهندسینIT اینها را نقاط داغ می نامند)

یک شبکه جدید انتقال غذا و اطلاعات جایگزین میشود.

because of the nodes of crossing --

Internet engineers maybe call them hot points --

جُلینه دارای ادراک حسی است.

there are alternative pathways for channeling nutrients and information.

و می داند وقتی آنجا هستید.

وقتی در پهنه مناظر قدم میزنید،

در رد پای شما در خاک می جهد تا ‌ بقایا و آوار را جذب کند.

The mycelium is sentient.

It knows that you are there.

When you walk across landscapes,

it leaps up in the aftermath of your footsteps trying to grab debris.

باور من اینست که اختراع اینترنت

نتیجه اجتناب ناپذیر

یک مدل امتحان شده و موفق بیولوژیک است.

So, I believe the invention of the computer Internet

زمین شبکه اینترنت را برای منفعت خود ابداع کرد,

is an inevitable consequence

of a previously proven, biologically successful model.

و حالا ما فوقانی ترین موجودات این سیاره

The Earth invented the computer Internet for its own benefit,

میکوشیم با تخصیص منابع، زیست کره را محافظت کنیم.

and we now, being the top organism on this planet,

در گستره بسیار فراتر،ماده تاریک با نمونه دیرین جُلینه تطابق دارد.

are trying to allocate resources in order to protect the biosphere.

من معتقدم از ماده زندگی متولد میشود;

Going way out, dark matter conforms to the same mycelial archetype.

اول تک یاخته و از آنها رشته ها پدید میآیند;

رشته ها به زنجیره ها و زنجیره ها به شبکه بدل میشوند.

I believe matter begets life;

این مدل اصلی را درسراسر جهان می بینیم.

life becomes single cells; single cells become strings;

strings become chains; chains network.

شاید ندانید که قارچها اولین موجودات زنده روی خشکی بوده‌اند.

And this is the paradigm that we see throughout the universe.

آنها حدود ۱.۳ میلیارد سال پیش در خشکی پدید آمدند,

و گیاهان چند صد میلیون سال بعد بوجود آمدند.

Most of you may not know that fungi were the first organisms to come to land.

این چگونه ممکن است؟

They came to land 1.3 billion years ago,

این ممکن است زیرا جُلینه اسید اُگزالیک

and plants followed several hundred million years later.

و اسیدها و آنزیم های دیگری تولید می کند.

How is that possible?

درسنگ نفوذ میکند و کلسیم و مواد معدنی را جذب می کند

It's possible because the mycelium produces oxalic acids,

و اگزالات کلسیم را تشکیل می‌دهد.

and many other acids and enzymes,

سبب فروپاشی سنگها میشود که اولین گام در ایجاد خاک است.

pockmarking rock and grabbing calcium and other minerals

and forming calcium oxalates.

اسید اُگزالیک دو مولکول دی اکسید کربن متصل بهم است.

Makes the rocks crumble, and the first step in the generation of soil.

بنابراین قارچ و جُلینه

CO2 را بصورت اگزالات کلسیم جدا می کند.

Oxalic acid is two carbon dioxide molecules joined together.

و همه انواع دیگر نمک های اگزالیک هم

So, fungi and mycelium

از جداسازی دی اسید کربن بوسیله کا نی هایی

sequester carbon dioxide in the form of calcium oxalates.

که در ماتریس سنگها هست پدید می آیند.

And all sorts of other oxalates

are also sequestering carbon dioxide through the minerals

این نخست در ۱۸۵۹ کشف شده است.

این تصویر را فرانس هوبر

that are being formed and taken out of the rock matrix.

دردهه ۱۹۵۰ در عربستان سعودی گرفته است.

This was first discovered in 1859.

این موجود زنده ۴۲۰ میلیون سال قبل می زیسته و

This is a photograph by Franz Hueber.

This photograph's taken 1950s in Saudi Arabia.

پروتوتاکسیت نام دارد

که بحالت افقی حدود یک متر ارتفاع داشت.

420 million years ago, this organism existed.

قد بلندترین گیاهان در آن زمان به شصت سانتی متر نمی‌رسید.

It was called Prototaxites.

Prototaxites, laying down, was about three feet tall.

دکتر بویس در دانشگاه شیکاگو

The tallest plants on Earth at that time were less than two feet.

سال گذشته در مقاله ای در مجله علمی زمین شناسی معلوم کرد

Dr. Boyce, at the University of Chicago,

پروتوتاکسیت یک قارچ غول پیکر بوده است

published an article in the Journal of Geology

قارچ عظیم الجثه ای

this past year determining that Prototaxites was a giant fungus,

که همه سرزمین ها را در اختیار داشته است.

در سرتاسر خشکی ها.

a giant mushroom.

Across the landscapes of Earth were dotted these giant mushrooms.

و ده ها میلیون سال وجود داشتند.

در زمین تابحال چندین انقراض رخ داده است

All across most land masses.

And these existed for tens of millions of years.

شصت و پنج میلیون سال پیش همانطورکه میدانید

Now, we've had several extinction events, and as we march forward --

یک واقعه اخترواره داشته ایم.

زمین مورد اصابت یک شبه سیاره قرار گرفت,

65 million years ago -- most of you know about it --

انبوه بیشمار غبار فضا را پر کرد

we had an asteroid impact.

آفتاب مسدود شد و قارچها زمین را تصرف کردند.

The Earth was struck by an asteroid,

a huge amount of debris was jettisoned into the atmosphere.

جاندارانی که با قارچ لقاح کردند برنده شدند،

Sunlight was cut off, and fungi inherited the Earth.

زیرا قارچ به نور نیاز ندارد.

Those organisms that paired with fungi were rewarded,

به تازگی در دانشگاه انیشتین

تشخیص داده اند که قارچ از تابش اشعه بعنوان منبع انرژی استفاده میکند.

because fungi do not need light.

More recently, at Einstein University,

همانطور که گیاه از نورخورشید استفاده میکند.

they just determined that fungi use radiation as a source of energy,

بدین ترتیب دورنمای وجود قارچ برروی سیارات دیگر

بنظرم یک نتیجه گیری بجا باشد,

much like plants use light.

دست کم از دید من.

So, the prospect of fungi existing on other planets elsewhere,

عظیم ترین جاندار دنیا در شرق اورگان است

I think, is a forgone conclusion,

من قطعا آنرا دیدم نمی شد ازدستش داد، به بزرگی ۸۹۰ هکتار،

at least in my own mind.

و سن آن دوهزار سال است.

The largest organism in the world is in Eastern Oregon.

I couldn't miss it. It was 2,200 acres in size:

بزرگترین جاندار در زمین یک فرش قارچ است به ضخامت یک دیواره سلولی،

2,200 acres in size, 2,000 years old.

این موجود چگونه می تواند اینقدر بزرگ باشد،

The largest organism on the planet is a mycelial mat, one cell wall thick.

در عین حال به ضخامت یک دیواره سلولی باشد؟

How is it that this organism can be so large,

در حالیکه ما توسط پنج شش لایه پوست حفاظت میشویم؟

جلینه یا میسلیوم در شرایط مساعد قارچی تولید می کند,

and yet be one cell wall thick,

دارای چنان قدرت نفوذی که میتواند آسفالت را بشکافد.

whereas we have five or six skin layers that protect us?

ما دست به یک سری آزمایش هایی زدیم

The mycelium, in the right conditions, produces a mushroom --

اگر اجازه دهید اینجا من شش تا را نمایش میدهم.

it bursts through with such ferocity that it can break asphalt.

راهکارهایی برای کمک به نجات جهان.

We were involved with several experiments.

در یک همکاری با آزمایشگاه باتل, در بلینگهام واشنگتن دست بآزمایشی زدیم.

I'm going to show you six, if I can,

چهار توده ی اشباع شده با دیزل و ضایعات نفتی تهیه کردیم

solutions for helping to save the world.

Battelle Laboratories and I joined up in Bellingham, Washington.

اولی توده ی شاهد بود، توده دوم با آنزیم

There were four piles saturated with diesel and other petroleum waste:

و توده سوم با باکتری اندوده شده بود;

one was a control pile; one pile was treated with enzymes;

و ما توده خود را با جُلینه مایه کوبی کردیم.

جُلینه یا میسلیوم نفت را جذب میکند

one pile was treated with bacteria;

قادر است آنزیمهایی تولید کند

and our pile we inoculated with mushroom mycelium.

پِراُکسیدازها - که پیوند C-H را تجزیه میکنند

The mycelium absorbs the oil.

پیوندهایی که هیدروکربن ها را تشکیل میدهد

The mycelium is producing enzymes --

پس جُلینه از نفت اشباع میشود

peroxidases -- that break carbon-hydrogen bonds.

و وقتی بعد از گذشت شش هفته

These are the same bonds that hold hydrocarbons together.

پوشش برزنت را کنار میزنیم

So, the mycelium becomes saturated with the oil,

همه توده ها مرده، سیاهرنگ و بدبو شده اند

and then, when we returned six weeks later,

ولی به توده ما که نگاه میکنیم، پوشیده از

صدها کیلو قارچ سپردار شده است

all the tarps were removed,

و برنگ روشنی در آمده است.

all the other piles were dead, dark and stinky.

آنزیم ها هیدروکربن ها را مبدل کرده اند

We came back to our pile, it was covered

with hundreds of pounds of oyster mushrooms,

به کاربوهیدرات, یعنی قند قارچ.

and the color changed to a light form.

برخی از این قارچ ها خیلی سرحال هستند,

The enzymes remanufactured the hydrocarbons

و خیلی بزرگ اند

که نشانگر جذب مواد غذایی است.

into carbohydrates -- fungal sugars.

اما رخداد دیگری الهام بخش زندگی من شد:

Some of these mushrooms are very happy mushrooms.

They're very large.

اینکه قارچها هاگ پاشیدند و هاگ تله حشرات شد،

They're showing how much nutrition that they could've obtained.

حشرات تخم گذاشتند و تخم ها کرم حشره شدند.

But something else happened, which was an epiphany in my life.

سپس پرنده ها با خود بذر گیاهان را آوردند و

They sporulated, the spores attract insects,

توده ما بدل به آبادی سبز زندگی شده بود.

the insects laid eggs, eggs became larvae.

درحالیکه هر سه توده دیگر مرده سیاه و متعفن بودند.

Birds then came, bringing in seeds,

و ترکیبات PAH - هیدروکربون های آروماتیک -

and our pile became an oasis of life.

Whereas the other three piles were dead, dark and stinky,

ظرف هشت هفته از ۱۰۰۰۰ به کمتر از۲۰۰ ppm رسید.

and the PAH's -- the aromatic hydrocarbons --

تصویر پایانی را اینجا نداریم.

went from 10,000 parts per million to less than 200 in eight weeks.

آن تل یکسره بدل به یک باریکه سبز حیات شده بود.

اینها گونه های دروازه ای هستند,

The last image we don't have.

پیش قراولان گونه ها که درها را بروی جوامع زیستی دیگری می گشایند.

The entire pile was a green berm of life.

These are gateway species,

بدین طریق کیسه گونی ابداع کردم، سنگرجُلینه

vanguard species that open the door for other biological communities.

که در آن جُلینه را بکمک خاشاک توفان جا دادم,

So I invented burlap sacks, bunker spawn --

این کیسه هارا میتوان در خروجی

مزرعه ایکه ضایعات E Coli دارد گذاشت,

and putting the mycelium -- using storm blown debris,

یا کارخانه های دارای سموم شیمیایی,

you can take these burlap sacks and put them downstream

و باین ترتیب زیستگاه ها را محافظت کرد.

from a farm that's producing E. coli, or other wastes,

اینطوری پایگاهی در واشنگتن راه اندازی کردیم و

or a factory with chemical toxins,

شاهد کاهش چشمگیر آلودگی کُلیفرم (باسیلهای قولون زی) هستیم.

and it leads to habitat restoration.

اینجا یک نمودار نشان می دهم

So, we set up a site in Mason County, Washington,

این مقیاس لگاریتمی است، ده بتوان هشت.

and we've seen a dramatic decrease in the amount of coliforms.

هر گرم حاوی بیش از ۱۰۰ میلیون کلونی است,

And I'll show you a graph here.

و ده بتوان سه یعنی ۱۰۰۰

This is a logarithmic scale, 10 to the eighth power.

در طی ۴۸ تا ۷۲ ساعت، این سه گونه قارچ

There's more than a 100 million colonies per gram,

and 10 to the third power is around 1,000.

باکتری مضر را ده هزار برابر کاهش داده است.

In 48 hours to 72 hours, these three mushroom species

پیامدهای مثبت آنرا در نظر بگیرید.

این یک روش کم جاگیراست فقط با استفاده ازخاشاک,

reduced the amount of coliform bacteria 10,000 times.

و طوفان تضمین میشود هرسال خواهیم داشت.

Think of the implications.

این قارچی است که توجه مارا بخود اختصاص داده

This is a space-conservative method that uses storm debris --

and we can guarantee that we will have storms every year.

این همسرم داستی است همراه

So, this one mushroom, in particular, has drawn our interest over time.

قارچی بنام Fomitopsis officinalis - آگاریکون

که خاص جنگل های کهن رُست است و نخست

This is my wife Dusty,

درسال ۶۵ میلادی توسط Dioscorides توصیف شد

with a mushroom called Fomitopsis officinalis -- Agarikon.

بعنوان درمانی برای تحلیل رفتن بدن.

It's a mushroom exclusive to the old-growth forest

این قارچ در ایالت واشنگتن میروید در اورگون,

that Dioscorides first described in 65 A.D.

شمال کالیفرنیا و در بریتیش کلمبیا. در اروپا گویا منقرض شده است.

as a treatment against consumption.

شاید بنظر چندان بزرگ نیاید

This mushroom grows in Washington State, Oregon,

از نزدیکتر ببینیم

northern California, British Columbia, now thought to be extinct in Europe.

این قارچ فوق العاده کمیاب است.

تیم ما - تیم متخصص ما که به جنگل میروند

May not seem that large --

let's get closer.

سال گذشته بیست بار برای جستجو جنگلها رفتیم

This is extremely rare fungus.

یک نمونه یافتیم تا آنرا کشت بدهیم.

Our team -- and we have a team of experts that go out --

نگهداری ژنوم این قارچ در جنگل های کهن رُست

we went out 20 times in the old-growth forest last year.

We found one sample to be able to get into culture.

بعقیده من برای سلامت نسل بشر کاملا ضروریست.

Preserving the genome of these fungi in the old-growth forest

من در برنامه BioShield وزارت دفاع امریکا همکاری کرده ام.

I think is absolutely critical for human health.

ما بیش از سیصد نمونه قارچ تسلیم کردیم که در آب جوشانده

I've been involved with the U.S. Defense Department BioShield program.

و متابولیت های برون سلولی جلینه آنها را بدست آوردیم.

و چند سال پیش

We submitted over 300 samples of mushrooms that were boiled in hot water,

این نتایج را دریافت کردیم.

and mycelium harvesting these extracellular metabolites.

ما سه سویه مختلف از گونه آگریکون داریم

And a few years ago,

we received these results.

که درمقابل ویروس آبله بسیارفعال است.

We have three different strains of Agarikon mushrooms

دکتر ایرل کِرن متخصص ویروس آبله

در وزارت دفاع اظهار میکند همه ترکیب هایی

that were highly active against poxviruses.

که شاخص انتخابی دو یا بیشتر دارند فعال،

Dr. Earl Kern, who's a smallpox expert

و آنها که ده یا بالاتر از ده دارند بسیار فعال محسوب می شوند.

of the U.S. Defense Department, states that any compounds

قارچ ما در طیف فوق العاده فعال قرار میگیرد.

that have a selectivity index of two or more are active.

بررسی منتشره را میتوانید بخوانید,

10 or greater are considered to be very active.

Our mushroom strains were in the highly active range.

بررسی توسط DOD انجام شده,

نام من را, همراه واژه smallpox در گوگل جستجو کنید

There's a vetted press release that you can read --

یا در NPR.org در یک مصاحبه زنده بشنوید.

it's vetted by DOD --

طبعا با ترغیب از این نتایج, سراغ ویروس آنفلوانزا رفتیم.

if you Google "Stamets" and "smallpox."

Or you can go to NPR.org and listen to a live interview.

و این اولین بار است این را نمایش میدهم.

So, encouraged by this, naturally we went to flu viruses.

ما سه سویه مختلف از قارچهای آگاریکون داریم

که علیه ویروس آنفلوانزا بسیار فعال است.

And so, for the first time, I am showing this.

و شاخص انتخابی آنها از این قرارست.

We have three different strains of Agarikon mushrooms

درباره آبله دیدیم ده و بیست بود حالا درمورد آنفلوانزا

highly active against flu viruses.

در مقایسه با کنترل ریباویرین,

Here's the selectivity index numbers --

ما شاهد یک فعالیت خارق العاده هستیم.

against pox, you saw 10s and 20s -- now against flu viruses,

ما ازعصاره طبیعی استفاده می کنیم

compared to the ribavirin controls,

مطابق پنجره مصرف یک داروی خالص.

we have an extraordinarily high activity.

آنرا روی ویروس A آنفلوآنزا آزمایش کردیم - H1N1, H3N2 -

And we're using a natural extract

همچنین روی ویروس B آنفلوآنزا - flu B viruses.

within the same dosage window as a pure pharmaceutical.

سپس یک مخلوط تهیه و امتحان کردیم,

We tried it against flu A viruses -- H1N1, H3N2 --

و در یک ترکیب آنرا روی H5N1 آزمایش کرده,

as well as flu B viruses.

ضریب انتخابی بالاتر از هزار دریافت کردیم.

So then we tried a blend,

and in a blend combination we tried it against H5N1,

( کف زدن تشویق )

بنابرین معتقدم می توان اینچنین استدلال کرد

and we got greater than 1,000 selectivity index.

که ما می بایستی به محافظت جنگل کهن رُست

(Applause)

I then think that we can make the argument

بمنزله موضوع دفاع ملی بنگریم.

(کف زدن تشویق)

that we should save the old-growth forest

as a matter of national defense.

من به قارچ های آنتوموپاتوژنیک علاقمند شدم

(Applause)

قارچهای کشنده حشرات.

خانه ما داشت از حمله مورچه درودگر نابود میشد.

I became interested in entomopathogenic fungi --

به سایت اداره حفاظت محیط زیست مراجعه کردم و آنجا مطالعه

fungi that kill insects.

روی گونه متاریزیوم، یک دسته قارچ هایی که

Our house was being destroyed by carpenter ants.

مورچه و موریانه ر امی کشد، توصیه میشد.

So, I went to the EPA homepage, and they were recommending studies

و من دست بکاری زدم که کسی انجام نداده بود.

with metarhizium species of a group of fungi

جلینه را بعد از پایان هاگریزی عملا تعقیب کردم.

that kill carpenter ants, as well as termites.

اینها هاگ هستند - اینها فاقد هاگ هستند

I did something that nobody else had done.

من موفق شدم کشت قارچم را

I actually chased the mycelium, when it stopped producing spores.

به شکل بدون هاگ درآورم.

صنایع هزینه ای بالغ بر صد میلیون دلار مخصوصا

These are spores -- this is in their spores.

I was able to morph the culture

صرف طعمه کردند تا از تهاجم موریانه به خانه ها پیشگیری کنند.

into a non-sporulating form.

And so the industry has spent over 100 million dollars

ولی حشرات احمق نیستند,

جلوتر که می آیند از هاگ دوری می کنند, پس

specifically on bait stations to prevent termites from eating your house.

من قارچ را به گونه غیرهاگزای آن بدل کردم.

But the insects aren't stupid,

بشقاب عروسک باربی دخترم را برداشتم

and they would avoid the spores when they came close,

و گذاشتم درست آنجا که مورچه های درودگر

and so I morphed the cultures into a non-sporulating form.

هر روز در خانه ما خاک اره تولید میکردند.

و این بار مورچه ها به جلینه جلب شدند و

And I got my daughter's Barbie doll dish,

I put it right where a bunch of carpenter ants

از آنجا که دیگر هاگی وجود نداشت

were making debris fields, every day,

آنرا بردند برای ملکه

in my house, and the ants were attracted to the mycelium,

و یک هفته بعد دیگر خبری از تل خاک اره اصلا نبود!

این بود رقص لطیف دام و دد!

because there's no spores.

They gave it to the queen.

One week later, I had no sawdust piles whatsoever.

مورچه ها جُلینه را به مصرف غذایی رسانده اند,

And then -- a delicate dance between dinner and death --

خودشان مومیایی شده اند و یک قارچ هم روی سرشان روییده است.

the mycelium is consumed by the ants,

(خنده)

حالا بعداز هاگریزی، هاگ حشرات را دفع میکند

they become mummified, and, boing, a mushroom pops out of their head.

و محیط خانه دیگر محل مناسبی برای تهاجم نیست.

(Laughter)

Now after sporulation, the spores repel.

پس چاره نسبتا همیشگی برای مهاجم بعدی یعنی موریانه هم هست.

So, the house is no longer suitable for invasion.

باین ترتیب خانه من نجات یافت، و من اولین اختراعم را به ثبت رساندم

So, you have a near-permanent solution for reinvasion of termites.

علیه مورچه درودگر و موریانه و مورچه آتشین.

در مرحله بعد عصاره ها را امتحان کردیم و با شگفتی فهمیدیم

And so my house came down, I received my first patent

قادر به هدایت حشرات در جهات گوناگون هستیم.

against carpenter ants, termites and fire ants.

پیامدهای شگرفی دارد.

Then we tried extracts, and lo and behold,

بعد اختراع دومم به ثبت رسید-- که مهم است.

به آن اختراع "گراهام بل" گفته اند.

we can steer insects to different directions.

بیش از دویست هزار گونه حشره را پوشش میدهد.

This has huge implications.

« این مخرب ترین تکنولوژی است.

I then received my second patent -- and this is a big one.

- مدیران صنعت آفت کش می گویند -

It's been called an Alexander Graham Bell patent.

It covers over 200,000 species.

که ما تا کنون شاهد آن بوده ایم"

This is the most disruptive technology --

میتواند این صنعت را در جهان دگرگون کند.

I've been told by executives of the pesticide industry --

صد دانشجوی دکترا را زیر چتر خود پوشش میدهد

that they have ever witnessed.

This could totally revamp the pesticide industries throughout the world.

چون فرضم این است ‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ که قارچهای اندوموپاتوژنیک

You could fly 100 Ph.D. students under the umbrella of this concept,

پیش از هاگ فشانی همان حشراتی را جذب میکنند

که بوسیله هاگ از خود دور میسازند.

because my supposition is that entomopathogenic fungi,

پس ایده "جعبه زندگی" را طرح و رسانش کردم.

prior to sporulation, attract the very insects

that are otherwise repelled by those spores.

جعبه زندگی - کنفرانس تد DVD آن را بشما هدیه میدهد -

And so I came up with a Life Box, because I needed a delivery system.

آب و خاک به آن اضافه می کنیم،

قارچهای آندوفیت و مایکوریزا داریم بعلاوه هاگ،

The Life Box -- you're gonna be getting a DVD of the TED conference --

you add soil, you add water,

مثلا هاگ قارچ آگاریکون،

you have mycorrhizal and endophytic fungi as well as spores,

جلینه بذرها را می پروراند

بذرهای درختها را اینجا میگذاریم

like of the Agarikon mushroom.

و بطور بالقوه یک جنگل کهن رُست

The seeds then are mothered by this mycelium.

از جعبه کارتن سبز می کنیم.

And then you put tree seeds in here,

من میخواهم سامانه رسانش این ایده را

and then you end up growing -- potentially --

با بکارگیری مقوا بگونه‌ای در دنیا تغییر دهم

an old-growth forest from a cardboard box.

که روش ردیابی تاثیرات زیست محیطی بشود.

I want to reinvent the delivery system,

مثلا میشود وسیله ی کانال یوتیوبی که

and the use of cardboard around the world,

تعاملی و ویژه ی آدرس پستی شده باشد,

so they become ecological footprints.

مردم را گرد هم آورد

If there's a YouTube-like site that you could put up,

و با تصویربرداریهای ماهواره ای

مثلا با کمک برنامه گوگل ارث

you could make it interactive, zip code specific --

می توان نشان داد کاهش میزان CO2 نتیجه

where people could join together,

درختانی ست که از جعبه زاییده میشوند.

and through satellite imaging systems,

through Virtual Earth or Google Earth,

با یک جعبه کفش میشود این را ساخت

you could confirm carbon credits are being sequestered

با افزودن آب - من این را برای جامعه پناهجو درست کردم -

by the trees that are coming through Life Boxes.

You could take a cardboard box delivering shoes,

ذرت و لوبیا و کدو و پیاز

با چند قوطی-- همسرم میگه من بتونم همه میتونن--

you could add water -- I developed this for the refugee community --

و در آخر یک باغ بذر آفریدم.

corns, beans and squash and onions.

بعد تخم ها را برداشت میکنیم,

I took several containers -- my wife said, if I could do this, anybody could --

- با سپاس از اریک راسموسن برای کمک -

and I ended up growing a seed garden.

و یک باغ بذر درو می کنیم.

Then you harvest the seeds --

دانه های ذرت را جدا میکنیم، بچند دانه ذرت

and thank you, Eric Rasmussen, for your help on this --

من جلینه اضافه میکنم و بلال ذرت را هم در جلینه میگذارم.

and then you're harvesting the seed garden.

Then you can harvest the kernels, and then you just need a few kernels.

حالا فقط با سه بلال ذرت, نه چیزی دیگر

I add mycelium to it, and then I inoculate the corncobs.

قارچ بوفور می روید.

کاهش بیش از حد کربن

Now, three corncobs, no other grain --

این جمعیت را از بین می برد.

lots of mushrooms begin to form.

اما ببینید چه اتفاقی می افتد.

Too many withdrawals from the carbon bank,

حالا میتوان قارچ برداشت کرد.

and so this population will be shut down.

و صد چندان مهمتر آنکه

But watch what happens here.

جلینه سلولز را به قند قارچ مبدل کرده است.

The mushrooms then are harvested,

but very importantly,

پس فکر کردم برای حل بحران انرژی این کشور چه میتوان کرد؟

the mycelium has converted the cellulose into fungal sugars.

And so I thought, how could we address the energy crisis in this country?

و ایده "اکونول" را مطرح کردیم.

تهیه اتانول از سلولز با واسطه جلینه،

And we came up with Econol.

موجب همه مزایایی که گفتم میشود. ولی تبدیل

Generating ethanol from cellulose using mycelium as an intermediary --

سلولز به اتانُل بلحاظ زیستی هوشمندانه نیست

and you gain all the benefits that I've described to you already.

و ما می بایست "اقتصادی زیستی" هوشمند باشیم

But to go from cellulose to ethanol is ecologically unintelligent,

در زمینه تأمین سوخت.

طوریکه مخازن کربن جوی بسازیم و خاکها را احیا کنیم.

and I think that we need to be econologically intelligent

این قلمرو گونه ای است که می باید با آن پیوست.

about the generation of fuels.

به باور من اتحاد با جلینه راه نجات زمین است.

So, we build the carbon banks on the planet, renew the soils.

These are a species that we need to join with.

سپاسگزارم.

I think engaging mycelium can help save the world.

(کف زدن)

Thank you very much.

(Applause)