William Noel: Revealing the lost codex of Archimedes

ویلیام نوئل: پرده برداری از اثر گم شده ارشمیدس

Translator: Farangis Raam Reviewer: zahra soleimanian

The great texts of the ancient world

اگر امروز متون برجسته دوران باستان به دست ما رسیده اند

don't survive to us in their original form.

از اینرو نیست که نسخه اصلی آنها تا به امروز باقی مانده

They survive because medieval scribes copied them

بلکه به این دلیل است که کاتبین قرون وسطی

and copied them and copied them.

.بارها و بارها از آنها نسخه برداری کرده اند

And so it is with Archimedes,

آثار ریاضی دان بزرگ، ارشمیدس، هم از این قاعده مستثنی نیست.

the great Greek mathematician.

آثار ریاضی دان بزرگ، ارشمیدس، هم از این قاعده مستثنی نیست.

Everything we know about Archimedes as a mathematician

،هر آنچه که ما در مورد ارشمیدس به عنوان یک ریاضی دان می دانیم

we know about because of just three books,

.به خاطر وجود سه کتاب است

and they're called A, B and C.

.سه کتاب به نام های آ و ب و ث

And A was lost by an Italian humanist in 1564.

.کتاب آ در سال 1564 توسط یک ایتالیایی انسان گرا گم شد

And B was last heard of in the Pope's Library

آخرین باری که از کتاب ب خبری شنیده شد در سال 1311

about a hundred miles north of Rome in Viterbo in 1311.

.در کتابخانه پاپ در شهر ویتربو واقع در صد مایلی شمال رم بود

Now Codex C was only discovered in 1906,

اما کتاب ث تنها در سال 1906 پیدا شد

and it landed on my desk in Baltimore

و در 19 ژانویه 1999

on the 19th of January, 1999.

.روی میز کار من در بالتیمور فرود آمد

And this is Codex C here.

.این کتاب ث است

Now Codex C is actually buried in this book.

کتاب ث در حقیقت در این کتاب که میبینید مدفون است

It's buried treasure.

یک گنج مدفون

Because this book is actually a prayer book.

.این کتاب در واقع یک کتاب دعاست

It was finished by a guy called Johannes Myrones

شخصی به نام یوهانس مایرونس در 14 آوریل 1229 این کتاب دعا رو نوشت.

on the 14th of April, 1229.

شخصی به نام یوهانس مایرونس در 14 آوریل 1229 این کتاب دعا رو نوشت.

And to make his prayer book he used parchment.

.او برای درست کردن کتاب دعایش از پوست استفاده کرد

But he didn't use new parchment,

اما نه از پوست جدید

he used parchment recycled from earlier manuscripts,

.بلکه از پوست های بازیافتی از کتاب های قدیمی

and there were seven of them.

.مشخصا هفت کتاب را مورد استفاده قرار داد

And Archimedes Codex C was just one of those seven.

.کتاب ث ارشمیدس یکی از این هفت کتاب بود

He took apart the Archimedes manuscript and the other seven manuscripts.

،او این هفت کتاب را از هم باز کرد

He erased all of their texts,

،متون نوشته شده بر آنها را پاک کرد

and then he cut the sheets down in the middle,

،صفحات آنها را از وسط به دو نیم کرد

he shuffled them up,

،ترتیب صفحات را بهم زد

and he rotated them 90 degrees,

،آنها را 90 درجه چرخاند

and he wrote prayers on top of these books.

.و بر آنها دعا نوشت

And essentially these seven manuscripts

به این ترتیب این هفت نسخه خطی برای 700 سال ناپدید شدند

disappeared for 700 years, and we have a prayer book.

.و به جای آنها یک کتاب دعا بر جای ماند

The prayer book was discovered by this guy,

این کتاب دعا در سال 1906

Johan Ludvig Heiberg, in 1906.

توسط یوهان لودویگ هایبرگ پیدا شد

And with just a magnifying glass,

و او تنها با استفاده از یک ذره بین تا جایی که امکان پذیر بود متون اصلی را دست نویس کرد.

he transcribed as much of the text as he could.

و او تنها با استفاده از یک ذره بین تا جایی که امکان پذیر بود متون اصلی را دست نویس کرد.

And the thing is that he found two texts in this manuscript

از میان نوشته های موجود در این کتاب

that were unique texts.

او دو نوشته منحصر به فرد پیدا کرد

They weren't in A and B at all;

که در دو کتاب آ و ب وجود نداشتند

they were completely new texts by Archimedes,

و آثار جدیدی از ارشمیدس بودند

and they were called "The Method" and "The Stomachion."

"اسامی آنها عبارت بود از "روش" و "استوماکیون

And it became a world famous manuscript.

.به این ترتیب این کتاب به شهرت جهانی رسید

Now it should be clear by now

تا اینجا باید برای شما روشن شده باشه

that this book is in bad condition.

که این کتاب در وضعیت بسیار بدی قرار دارد

It got in worse condition in the 20th century

بعد از اینکه هایلبرگ در قرن 20 این کتاب رو دید

after Heiberg saw it.

وضعیت کتاب بدتر هم شد

Forgeries were painted over it,

رویش نقاشی کشیده شد

and it suffered very badly from mold.

و به شدت کپک زد

This book is the definition of a write-off.

این کتاب در حقیقت معادل تعریف استهلاک بود

It's the sort of book

انتظار میرود که چنین کتابی

that you thought would be in an institution.

در موسسه ای یا مکان خاصی نگه داری شود

But it's not in an institution,

اما اینطور نیست

it was bought by a private owner in 1998.

این کتاب در سال 1988 به مالکیت شخصی کسی درامد

Why did he buy this book?

و اما چرا او این کتاب را خریداری کرد؟

Because he wanted to make that which was fragile safe.

برای اینکه می خواست اطمینان پیدا کند که آنچه شکننده است امن باشد

He wanted to make that which was unique ubiquitous.

و می خواست آنچه که منحصر به فرد است برای عموم قابل دسترس باشد

He wanted to make that which was expensive free.

و می خواست آنچه که گرانقیمت است برای عموم رایگان شود

And he wanted to do this as a matter of principle.

و انجام اینکار در راستای اصولی بود که شخصا بهش پایبند بود

Because not many people are really going to read Archimedes in ancient Greek,

واضح است که تنها تعداد معدودی از مردم آثار ارشمیدس را به زبان یونانی باستان خواهند خواند

but they should have the chance to do it.

اما او معتقد بود که باید این شانس رو به همین تعداد معدود هم داد

So he gathered around himself the friends of Archimedes,

بنابراین او دوستداران ارشمیدس را دور خودش جمع کرد

and he promised to pay for all the work.

و قول داد که هزینه تمام کار را خودش خواهد پرداخت

And it was an expensive job,

و واضح است که چنین کاری هزینه بسیار زیادی دارد

but actually it wouldn't be as much as you think

اما در حقیقت هزینه اش اونطور که تصور می کنید زیاد نشد

because these people, they didn't come from money,

چون افرادی که کار را بر عهده گرفتند به خاطر پول نبود که کار رو قبول کردند

they came from Archimedes.

بلکه اونها به خاطر ارشمیدس بود

And they came from all sorts of different backgrounds.

این افراد با تخصص های کاری بسیار متفاوت دور هم جمع شدند

They came from particle physics,

فیزیک ذرات

they came from classical philology,

زبان شناسی کلاسیک

they came from book conservation,

مرمت کتاب

they came from ancient mathematics,

ریاضیات دوران باستان

they came from data management,

مدیریت داده

they came from scientific imaging and program management.

تصویر سازی علمی و مدیریت برنامه

And they got together to work on this manuscript.

.همه این افراد دور هم جمع شدند تا روی این نسخه خطی کار کنند

The first problem was a conservation problem.

مشکل اول مرمت کتاب بود

And this is the sort of thing that we had to deal with:

و این تصویر گویای مشکلی بود که باید باهاش دست و پنجه نرم میکردیم

There was glue on the spine of the book.

روی جلد کتاب چسب ریخته شده بود

And if you look at this photograph carefully,

و اگر به دقت به این عکس نگاه کنید

the bottom half of this is rather brown.

انتهای پایینی آن قهوای رنگ است

And that glue is hide glue.

این چسب قهوه ای رنگ، نوعی چسب چوب است که

Now if you're a conservator,

یک متخصص مرمت

you can take off this glue reasonably easily.

می تواند به سادگی این جسب را پاک کند

The top half is Elmer's wood glue.

چسب نیمه بالایی نوعی دیگر از چسب چوب است که

It's polyvinyl acetate emulsion

یک امولوسیون پلی وینیل استات است

that doesn't dissolve in water once it's dry.

این چسب پس از خشک شدن دیگر در آب حل نمی شود

And it's much tougher than the parchment that it was written on.

و استحکام آن از پوستی که این متن بر آن نوشته شده بسیار بیشتر است

And so before we could start imaging Archimedes,

قبل از اینکه ما بتونیم نوشته ارشمیدس را بخوانیم

we had to take this book apart.

باید این کتاب را می شکافتیم

So it took four years to take apart.

چهار سال طول کشید تا این کتاب شکافته شد

And this is a rare action shot, ladies and gentlemen.

این تصویر یکی از معدود عکس هایی است که از مراحل انجام کار ثبت کردیم

(Laughter)

(خنده)

Another thing is that we had to get rid of all the wax,

قدم بعدی تمیز کردن قطرات شمع روی کتاب بود

because this was used in the liturgical services

این کتاب در مراسم مذهبی کلیسای ارتدوکس یونانی

of the Greek Orthodox Church

به عنوان کتاب دعا استفاده شده بود

and they'd used candle wax.

و طبعا در این مراسم از شمع استفاده می شود که روی کتاب ریخته بود

And the candle wax was dirty,

و قطرات شمع روی کتاب کثیف بود

and we couldn't image through the wax.

و نوشته زیر آن دیده نمی شد و قابل نصویر برداری نبود

So very carefully we had to mechanically scrape off all the wax.

با دقت بسیار زیاد ما قطرات شمع را از روی کتاب خراشیدیم

It's hard to tell you exactly

واقعا مشکل است بیان دقیق اینکه

how bad this condition of this book is,

وضعیت این کتاب تا چه اندازه بد بود

but it came out in little bits very often.

خیلی اوقات قسمتهای کوچکی از کتاب کنده می شد

And normally in a book, you wouldn't worry about the little bits,

معمولا قطعات کوچک اهمیت چندانی برای یک کتاب ندارند

but these little bits might contain unique Archimedes text.

اما در مورد این کتاب خاص این قطعات کوچک ممکن بود حاوی متن کتاب منحصر ارشمیدس باشند

So, tiny fragments

بنابراین ما تکه تکه این قطعات رو

we actually managed to put back in the right place.

دوباره سر جاشون گذاشتیم

Then, having done that, we started to image the manuscript.

حالا کتاب حاضر بود برای تصویر برداری

And we imaged the manuscript

ما در چهارده محدوده طول موج نور

in 14 different wavebands of light.

از کتاب عکس براداری کردیم

Because if you look at something in different wavebands of light,

علت این است که هر طول موج مشخص برای نمایان کردن

you see different things.

جزئیات خاصی بهتر از بقیه طول موج ها عمل می کند

And here is an image of a page

در این تصویر یکی از صفحات کتاب در هر چهارده محدوده طول موج

imaged in 14 different wavebands of light.

نمایش داده شده است

But none of them worked.

اما هیچ کدام از آنها کار نکرد

So what we did was we processed the images together,

برای حل مشکل ما تصاویر را همزمان پردازش کردیم

and we put two images into one blank screen.

و دو تصویر را در یک صفحه نمایش قرار دادیم

And here are two different images of the Archimedes manuscript.

اینجا دو تصویر از نوشته های ارشمیدس را می بینید

And the image on the left

تصویر سمت چپ

is the normal red image.

یک تصویر قرمز عادی است

And the image on the right is an ultraviolet image.

و تصویر سمت راست، تصویر ماورای بنفش است

And in the image on the right

در تصویر سمت راست

you might be able to see some of the Archimedes writing.

ممکن است بتوانید قسمتی از نوشته های ارشمیدس را ببینید

If you merge them together into one digital canvas,

اگر این دو تصویر را روی هم قرار دهید

the parchment is bright in both images

پوست در هر دو تصویر به رنگ روشن است

and it comes out bright.

و بنابراین در تصویر مرکب هم روشن خواهد بود

The prayer book is dark in both images

متن دعا در هر دو تصویربه رنگ تیره است

and it comes out dark.

و بنابراین در تصویر مرکب هم تیره خواهد بود

The Archimedes text is dark in one image and bright in another.

متن ارشمیدس در یک تصویر تیره و در تصویر دیگر روشن است

And it'll come out dark but red,

و بنابراین در تصویر مرکب به رنگ قرمز خواه بود

and then you can start to read it rather clearly.

و حالا می شود آنرا تقریبا واضح خواند

And that's what it looks like.

و به این شکل است

Now that's a before and after image,

این تصویر قبل و بعد از پردازش را نمایش میدهد

but you don't read the image on the screen like that.

اما برای خواندن متن

You zoom in and you zoom in

تصویر را بزرگ

and you zoom in and you zoom in,

و بزرگ و بزرگ تر میکنید

and you can just read it now.

و تازه حالا می توانید آنرا بخوانید

(Applause)

(تشویق)

If you process the same two images in a different way,

اگر همین دو تصویر را به نحو دیگری پردازش کنید

you can actually get rid of the prayer book text.

می توانید از دست متن دعا خلاص شوید

And this is terribly important,

این موضوع بسیار مهم است چون

because the diagrams in the manuscript

اشکال رسم شده در متن ارشمیدس

are the unique source for the diagrams

مرجع منحصر به فرد اشکالی است که

that Archimedes drew in the sand in the fourth century B.C.

ارشمیدس در قرن چهارم قبل از میلاد روی شن رسم کرده بود

And there we are, I can give them to you.

و حالا من قادرم آنها را به شما عرضه کنم

With this kind of imaging --

اما حتی با استفاده از این روش تصویر برداری

this kind of infrared, ultraviolet, invisible light imaging --

یعنی تصویر برداری مادون قرمز، ماورای بنفش، یا به عبارت دیگر تصویر برداری با نور نامرئی

we were never going to image through the gold ground forgeries.

ما هرگز قادر نبودیم آنچه که در زیر نقاشی های زمینه طلایی کتاب دعا بود را تصویربرداری کنیم

How were we going to do that?

چطور می تونستیم ایم مشکل رو حل کنیم؟

Well we took the manuscript,

برای حل این مشکل تصمیم گرفتیم

and we decided to image it in X-ray fluorescence imaging.

از کتاب توسط فلوئورسانس اشعه ایکس عکس برداری کنیم

So an X-ray comes in in the diagram on the left

این تکنیک اینگونه عمل می کند که مطابق تصویر سمت چپ

and it knocks out an electron from the inner shell of an atom.

اشعه ایکس یک الکترون را از یک پوسته داخلی یک اتم خارج می کند

And that electron disappears.

و الکترون ناپدید می شود

And as it disappears, an electron from a shell farther out

و یک الکترون دیگر که در یک پوسته خارجی تر اتم نشسته

jumps in and takes its place.

جای الکترون رفته را در پوسته داخلی می گیرد

And when it takes its place,

و زمانی که به پوسته داخلی رسید

it sheds electromagnetic radiation.

پرتو الکترومغناطیسی آزاد می کند

It sheds an X-ray.

که همان اشعه ایکس است

And this X-ray is specific in its wavelength

این اشعه آزاد شده دارای طول موج منحصر به فردی است

to the atom that it hits.

که مشخصه اتمی است که آنرا ساطع کرده است

And what we wanted to get

و اتمی که ما به آن علاقه مند بودیم

was the iron.

اتم آهن بود

Because the ink was written in iron.

چون جوهری که استفاده شده بود آهن بود

And if we can map

و اگر ما می توانستیم نقشه ای

where this X-ray that comes out, where it comes from,

از مکان ساطع شدن این پرتو خاص تهیه کنیم

we can map all the iron on the page,

می توانستیم نقشه ای از مکان اتم های آهن تهیه کنیم

then theoretically we can read the image.

و در تئوری قادر بودیم متن ارشمیدس را بخوانیم

The thing is that you need a very powerful light source to do this.

اما برای اینکار به یک منبع اشعه ایکس بسیار قوی نیاز است

So we took it to the Stanford Synchrotron Radiation Laboratory

بنابراین ما کتاب را به تقویت کننده ذرات در آزمایشگاه پرتو افشانی استنفورد در کالیفورنیا بردیم

in California,

بنابراین ما کتاب را به تقویت کننده ذرات در آزمایشگاه پرتو افشانی استنفورد در کالیفورنیا بردیم

which is a particle accelerator.

که در واقع یک شتاب دهنده ذرات است

Electrons go around one way,

الکترون ها در یک جهت می چرخند

positrons go around the other.

و پزیترون ها در جهت مخالف

They meet in the middle,

ایندو ذره در یک نقطه بهم برخورد می کنند

and they create subatomic particles

و ذرات ریزتر از اتم تولید می کنند

like the charm quark and the tau lepton.

"ذراتی مثل "چارم کوارک" و" تاو لپتون

Now we weren't actually going to put Archimedes in that beam.

واضح است که ما نمی خواستیم که این پرتو به کتاب ارشمیدس برخورد کند

But as the electrons go round at the speed of light,

زمانی که الکترون ها با سرعت نور درون شتاب دهنده می چرخند

they shed X-rays.

اشعه ایکس ساطع می کنند

And this is the most powerful light source in the solar system.

که این پرتو قوی ترین پرتو در تمام منظومه شمسی است

This is called synchrotron radiation,

به آن پرتو حاصل از شتاب دهنده گفته می شود

and it's normally used to look at things

و معمولا از آن برای مطالعه موادی مثل

like proteins and that sort of thing.

پروتئین ها و امثال آنها استفاده می شود

But we wanted it to look at atoms, at iron atoms,

اما ما می خواستیم از آن برای مطالعه اتم های آهن استفاده کنیم

so that we could read the page from before and after.

و به این ترتیب بتوانیم کتاب ارشمیدس را بخوانیم

And lo and behold, we found that we could do it.

و متوجه شدیم که این کار ممکن است

It took about 17 minutes to do a single page.

برای تهیه نقشه اتمهای آهن در هر صفحه از کتاب، هفده دقیقه زمان لازم بود

So what did we discover?

و اما نتیجه چه بود

Well one of the unique texts in Archimedes

یک اثر منحصر به فرد ارشمیدس

is called "The Stomachion."

استوماکیون" نام داشت "

And this didn't exist in Codices A and B.

که در کتاب آ و ب وجود نداشت

And we knew that it involved this square.

ما می دانیم که در باره این مربع بود

And this is a perfect square,

که یک مربع

and it's divided into 14 bits.

شامل چهارده قطعه مجزاست

But no one knew what Archimedes was doing with these 14 bits.

اما هیچ کس نمی دانست که منظور ارشمیدس از این تقسیم به چهارده قطعه چه بوده

And now we think we know.

اما ما جواب این سوال رو پیدا کردیم

He was trying to work out

ارشمیدس داشت سعی می کرد جواب این سوال را پیدا کند که

how many ways you can recombine those 14 bits

به چند طریق می توان این چهارده قطعه را کنار هم گذاشت

and still make a perfect square.

به گونه ای که شکل حاصل یک مربع باشد

Anyone want to guess the answer?

کسی در این جمع می خواد که جواب رو حدس بزنه؟

It's 17,152 divided into 536 families.

به 17 هزار و 152 طریق، که این تعداد را می شود به 536 خانواده دسته بندی کرد

And the important point about this

و اهمیت این مسئله در این نکته نهفته است که

is that it's the earliest study in combinatorics in mathematics.

این نقطه ای از تاریخ است که مبحث ترکیبات در ریاضیات ابداع شده است

And combinatorics is a wonderful and interesting branch of mathematics.

ترکیبات شاخه بسیار جالب و شگفت انگیزی در ریاضیات است

The really astonishing thing though about this manuscript

ما یک موضوع شگفت آور دیگر هم در مورد این نسخه خطی کشف کردیم

is that we looked at the other manuscripts

وقتی که صفحات مربوط به کتاب های دیگری که

that the palimpsester had made,

از پوست آنها برای ساختن کتاب دعا استفاده شده بود

the scribe had made his book out of,

مطالعه کردیم

and one of them was a manuscript containing text by Hyperides.

"متوجه شدیم که یکی از این متون اثری است از "هایپرایدیس

Now Hyperides was an Athenian orator from the fourth century B.C.

هایپرایدیس" یک سخنران از اهالی آتن در قرن 3 و 4 قبل از میلاد بود"

He was an exact contemporary of Demosthenes.

او دقیقا هم دوره "دموستنیس" بود

And in 338 B.C. he and Demosthenes together

و در 338 قبل از میلاد "هایپرایدیس" و "دموستنیس" با هم تصمیم گرفتند

decided that they wanted to stand up

که در مقابل قدرت نظامی مقدونیه قد علم کنند

to the military might of Philip of Macedon.

که در مقابل قدرت نظامی مقدونیه قد علم کنند

So Athens and Thebes went out to fight Philip of Macedon.

اینگونه بود که آتن و تب به جنگ فیلیپ مقدونی رفتند

This was a bad idea,

اما این اصلا فکر خوبی نبود چون

because Philip of Macedon had a son called Alexander the Great,

"فیلیپ مقدونی پسری داشت به نام "اسکندر کبیر

and they lost the battle of Chaeronea.

و مقدونی ها جنگ کایرونیه را بردند

Alexander the Great went on to conquer the known world;

اسکندر رفت که دنیای شناخته شده را فتح کند

Hyperides found himself on trial for treason.

و "هایپرایدیس" به اتهام خیانت محاکمه شد

And this is the speech that he gave when he was on trial --

و آنچه ما پیدا کردیم در واقع متن سخنرانیش در دادگاه بود

and it's a great speech:

!و عجب سخنرانی عالی ای

"Best of all," he says, "is to win.

او می گوید: بهترین اتفاق بردن است

But if you can't win,

اما اگر نمی توانی برنده شوی

then you should fight for a noble cause,

برای یک هدف اصیل مبارزه کن

because then you'll be remembered.

.به این ترتیب در یادها خواهی ماند

Consider the Spartans.

اهالی شهر اسپارت را در نظر بگیر

They won enumerable victories,

که در جنگ های بی شماری پیروز شدند

but no one remembers what they are

اما هیچ کس این جنگ ها را به خاطر ندارد

because they were all fought for selfish ends.

چون همه از روی خودخواهی بودند

The one battle that the Spartans fought that everybody remembers

تنها جنگ اسپارتی ها که در یادها مانده است

is the the battle of Thermopylae

جنگ "ترموپلای" است

where they were butchered to a man,

که در آن اسپارتی ها عملا قصابی شدند

but fought for the freedom of Greece."

.اما برای آزادی یونان جنگیدند

It was such a great speech

چنان سخنرانی ای بود

that the Athenian law courts let him off.

که دادگاه آتن حکم به آزادی اش داد

He lived for another 10 years,

"هایپرایدیس" ده سال دیگر زندگی کرد

then the Macedonian faction caught up with him.

تا اینکه مقدونی ها او را گرفتند

They cut out his tongue in mockery of his oratory,

به نشانه تمسخر سخن پردازی اش، زبانش را بریدند

and no one knows what they did with his body.

.و هیچ کس نمی داند که با جسدش چه کردند

So this is the discovery of a lost voice from antiquity,

در این کتاب، ما صدای گم شده ای را از عهد عتیق کشف کردیم

speaking to us, not from the grave,

که با ما حرف می زند، اما نه از درون قبر

because his grave doesn't exist,

، چون هیچ کس نمی داند که قبرش کجاست

but from the Athenian law courts.

.بلکه از دادگاه آتن

Now I should say at this point

باید بگم

that normally when you're looking

معمولا از مطالعه نسخه های خطی قرون وسطی

at medieval manuscripts that have been scraped off,

که زدوده شده اند

you don't find unique texts.

اثر منحصر به فردی بدست نمی آید

And to find two in one manuscript is really something.

و پیدا کردن دو اثر منحصر به فرد واقعه بسیار مهمی است

To find three is completely weird.

و پیدا کردن سه اثر منحصر به فرد که جدا عجیب است

And we found three.

اما ما سه اثر منحصر به فرد پیدا کردیم

Aristotle's "Categories"

کتاب "مقولات" ارسطو

is one of the foundational texts of Western philosophy.

.یکی از متون بنیادی فلسفه غربی است

And we found a third century A.D. commentary on it,

ما یک تحلیل از این کتاب پیدا کردیم مربوط به قرن 3 بعد از میلاد

possibly by Galen and probably by Porphyry.

.که احتمالا توسط "گالن" و یا "پرفیری" نوشته شده است

Now all this data that we collected,

تمام این داده هایی که ما جمع آوری کرده ایم

all the images, all the raw images,

تمام تصاویر و تصاویر خام

all the transcriptions that we made and that sort of thing

و تمام رونویسی هایی که تهیه کرده ایم

have been put online under a Creative Commons license

همه و همه را به صورت آنلاین تحت یک لیسانس مشترک خلاقاته

for anyone to use for any commercial purpose.

برای هر گونه اهداف تجاری در دسترس عموم قرار داده ایم

(Applause)

(تشویق)

Why did the owner of the manuscript do this?

چرا مالک این کتاب اینکار را انجام داده؟

He did this because he understands data as well as books.

چون او ارزش اطلاعات و کتاب را درک می کند

Now the thing to do with books,

اگر می خواهید مطمئن شوید که

if you want to ensure their long-term utility,

کتابی برای مدت طولانی قابل استفاده می ماند

is to hide them away in closets

آنرا در گنجه پنهان کنید

and let very few people look at them.

.و فقط اجازه دهید که تعداد کمی آنرا ببینند

The thing to do with data, if you want it to survive,

اگر می خواهید اطلاعات ماندگار شود

is to let it out and have everybody have it

باید آنرا منتشر کنید و اجازه دهید که

with as little control on that data as possible.

.همه با کمترین محدودیت به آن دسترسی داشته باشند

And that's what he did.

.این کاری بود که مالک این کتاب انجام داد

And institutions can learn from this.

. و موسسات می توانند از کار او الگو برداری کنند

Because institutions at the moment

موسساتی که در حال حاضر اطلاعاتشان را با محدودیت های کپی رایت

confine their data with copyright restrictions and that sort of thing.

.و امثال آن محبوس کرده اند

And if you want to look at medieval manuscripts on the Web,

اگربخواهید به نسخه خطی به صورت آنلاین نگاهی بیندازید

at the moment you have to go to the National Library of Y's site

در حال حاضر باید به سایت فلان کتابخانه ملی

or the University Library of X's site,

یا کتابخانه فلان دانشگاه بروید

which is about the most boring way

که تقریبا کسالت آورترین راه برای

in which you can deal with digital data.

.کار کردن با اطلاعات دیجیتال است

What you want to do is to aggregate it all together.

برای شما ایده ال است که همه چیز را یک جا جمع کنید

Because the Web of the ancient manuscripts of the future

شبکه متون کهن در آینده

isn't going to be built by institutions.

.توسط موسسات ساخته نخواهد شد

It's going to be built by users,

بلکه توسط کاربران ساخته خواهد شد

by people who get this data together,

توسط آدم هایی که این اطلاعات را کنار هم خواهند گذاشت

by people who want to aggregate all sorts of maps

کسانی که می خواهند انواع و اقسام نقشه ها را یک جا جمع کنند

from wherever they come from,

از هر جایی که باشند

all sorts of medieval romances

انواع افسانه های قرون وسطی

from wherever they come from,

از هر مکانی که باشند

people who just want to curate their own glorious selection

کسانی که تنها می خواهند طراحی کننده مجموعه باشکوهی

of beautiful things.

.از آنچه به نظر خودشان زیبا می آید باشند

And that is the future of the Web.

.آینده وب این است

And it's an attractive and beautiful future,

که آینده ای جذاب و زیباست

if only we can make it happen.

.اگر قادر باشیم آنرا بسازیم

Now we at the Walters Art Museum have followed this example,

.ما در "موزه هنر والترز" چنین الگویی را پیاده کردیم

and we have put up all our manuscripts on the Web

ما تمام نسخه های خطی مان را روی وب گذاشته ایم

for people to enjoy --

تا مردم از آن ها لذت ببرند

all the raw data, all the descriptions, all the metadata.

تمام داده های خام و شرح آنها و همچنین تمام فرا داده ها

under a Creative Commons license.

.تحت یک لیسانس مشترک خلاقانه

Now the Walters Art Museum is a small museum

حالا موزه هنر والترز یک موزه کوچک است

and it has beautiful manuscripts,

با نسخه های خطی زیبا

but the data is fantastic.

.اما داده ها خارق العاده اند

And the result of this

نتیجه اینست که

is that if you do a Google search on images right now

اگر شما در تصاویر گوگل برای مثال عبارت

and you type in "Illuminated manuscript Koran" for example,

نسخه خطی نورپردازی شده قرآن" را جستجو کنید "

24 of the 28 images you'll find come from my institution.

از 28 تصویر پیدا شده، 24 تصویر از موسسه من هستند

(Applause)

(تشویق)

Now, let's think about this for a minute.

بیایید برای یک لحظه به این موضوع فکر کنیم

What's in it for the institution?

اینکار چه سودی برای موسسه ما دارد؟

There are all sorts of things that are in it for the institution.

سودهای زیادی در این کار هست

You can talk about the Humanities and that sort of thing,

دلایل انسانی گروهی از این منفعت هاست

but let's talk about selfish things.

.اما بیایید در مورد اهداف خودخواهانه حرف بزنیم

Because what's really in it for the institution is this:

: سود حقیقی اینکار برای موسسه ما این است

Now why do people go to the Louvre?

چرا مردم به موزه لوور می روند؟

They go to see the Mona Lisa.

. می روند که مونا لیزا را ببینند

Why do they go to see the Mona Lisa?

چرا می روند مونا لیزا را ببینند؟

Because they already know what she looks like.

.چون می دانند که چه شکلی است

And they know what she looks like

می دانند که چه شکلی است چون

because they've seen pictures of her absolutely everywhere.

. عکس های آنرا همه جا دیده اند

Now, there is no need

نیازی به محدودیت قائل شدن

for these restrictions at all.

.نیست

And I think that institutions should stand up

من فکر می کنم که موسسات باید تمام

and release all their data under unrestricted licenses,

.داده های خود را تحت یک لیسانس بدون محدودیت منتشر کنند

and it would be a great benefit to everybody.

.این به نفع همه است

Why don't we just let everybody have access to this data

چرا ما اجازه نمی دیم که همه به این داده ها دسترسی داشته باشند

and curate their own collection

و کلکسیون خودشون رو

of ancient knowledge and wonderful and beautiful things

از علم باستان و چیزهای زیبا و شگفت آور طراحی کنند

and increase the beauty and the cultural significance

و به زیبایی و ارزش فرهنگی اینترنت

of the Internet.

اضافه کنند؟

Thank you very much indeed.

بسیار از شما متشکرم

(Applause)

(تشویق)