How education helped me rewrite my life | Ashweetha Shetty

136,908 views ・ 2019-08-07

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Fereshteh Taheri Reviewer: Masoud Motamedifar
00:12
I was eight years old.
0
12792
2476
هشت سالم بود.
00:15
I remember that day clearly
1
15292
2142
و آن روز را به وضوح به یاد دارم
00:17
like it happened just yesterday.
2
17458
2250
انگارهمین دیروز اتفاق افتاده است.
00:20
My mother is a bidi roller.
3
20542
2809
مادر من سیگار بیدی (هندی) می‌پیچد.
00:23
She hand-rolls country cigarettes to sustain our family.
4
23375
3583
برای حمایت مالی از خانواده سیگار دست پیچ درست می‌کرد.
00:27
She is a hard worker
5
27750
1809
او واقعاً سخت کوش است
00:29
and spent 10 to 12 hours every day rolling bidis.
6
29583
4292
و هر روز بین ۱۰ تا ۱۲ ساعت را صرف پیچیدن بیدی می‌کند.
00:34
That particular day she came home and showed me her bidi-rolling wage book.
7
34500
5101
او در آن روز خاص به خانه آمد و دفترچه دستمزد خود از پیچاندن بیدی را نشانم داد
00:39
She asked me how much money she has earned that week.
8
39625
3833
و از من پرسید چه مقدار پول در آن هفته به دست آورده است.
00:44
I went through that book,
9
44333
1560
به دفترچه نگاهی انداختم
00:45
and what caught my eyes were her thumbprints on each page.
10
45917
4416
و چیزی که توجه‌ام را جلب کرد اثر انگشت شست او در هر صفحه بود.
00:51
My mother has never been to school.
11
51750
2417
مادرم هرگز به مدرسه نرفته است.
00:54
She uses her thumbprints instead of a signature
12
54875
3518
او از نشان شست خود به جای امضاء استفاده می‌کند
00:58
to keep a record of her earnings.
13
58417
1916
تا درآمد خود را ثبت کند.
01:01
On that day, for some reason,
14
61292
2476
در آن روز، به دلایلی می‌خواستم به او
01:03
I wanted to teach her how to hold a pen and write her name.
15
63792
4434
یاد بدهم که چطور خودکار را در دست بگیرد و اسم خود را بنویسد.
01:08
She was reluctant at first.
16
68250
2018
در ابتدا میلی به این کار نداشت.
01:10
She smiled innocently and said no.
17
70292
2666
لبخند معصومانه‌ای زد و گفت: نه.
01:13
But deep down, I was sure she wanted to give it a try.
18
73875
4309
اما در عمق وجودم اطمینان داشتم که می‌خواهد آن را امتحان کند.
01:18
With a little bit of perseverance and a lot of effort,
19
78208
3226
با کمی پشتکار و تلاش زیاد،
01:21
we managed to write her name.
20
81458
1810
موفق شدیم تا اسمش را بنویسیم.
01:23
Her hands were trembling, and her face was beaming with pride.
21
83292
3916
دستانش می‌لرزیدند و صورتش با غرور و افتخار می‌درخشید.
همانطور که او را در حین نوشتن تماشا می‌کردم
01:29
As I watched her do this,
22
89000
1893
01:30
for the first time in my life,
23
90917
2601
برای اولین بار در زندگی،
01:33
I had a priceless feeling:
24
93542
3101
احساسی داشتم که بسیار با ارزش بود.
01:36
that I could be of some use to this world.
25
96667
3541
حس اینکه می‌توانم در این دنیا فرد مفیدی باشم.
01:42
That feeling was very special,
26
102042
2517
حس بسیار خاصی بود،
01:44
because I am not meant to be useful.
27
104583
2667
چون قرار نبود که من فرد مفیدی باشم.
01:48
In rural India, girls are generally considered worthless.
28
108000
3976
در مناطق روستایی هندوستان، عموماً دختران بی‌ارزش شمرده می‌شوند.
01:52
They're a liability or a burden.
29
112000
2601
یا مسئولیت اضافی هستند و یا سربار.
01:54
If they are considered useful,
30
114625
1976
اگر مفید شمرده شوند،
01:56
it is only to cook dishes, keep the house clean
31
116625
3268
فقط برای آشپزی، تمیز کردن خانه
01:59
or raise children.
32
119917
1333
و یا بزرگ کردن بچه‌ها است.
02:02
As a second daughter of my conservative Indian family,
33
122208
3476
به عنوان دومین دختر از خانواده‌ای محافظه کار
02:05
I was fairly clear from a very early age
34
125708
3351
از سن خیلی کم برایم روشن بود
02:09
that no one expected anything from me.
35
129083
3084
که هیچ کس از من انتظاری ندارد.
02:13
I was conditioned to believe that the three identities that defined me --
36
133250
4809
شرایط من را به این باور رسانده بود که سه هویتی که من را تعریف می‌کرد--
02:18
poor village girl --
37
138083
2768
دختر فقیر روستایی--
02:20
meant that I was to live a life of no voice and no choice.
38
140875
4792
به این معنی بود که یک زندگی بدون حق انتخاب و نظرخواهم داشت.
02:27
These three identities forced me to think
39
147000
3893
این سه هویت من را مجبور کرد تا به این بیندیشم
02:30
that I should never have been born.
40
150917
2791
که نباید به این دنیا می‌آمدم.
02:35
Yet, I was.
41
155708
2500
اما، آمده بودم.
02:39
All throughout my childhood, as I rolled bidis alongside my mother,
42
159208
4226
در تمام دوران کودکی، همانطور که همراه با مادرم بیدی می‌پیچیدم،
02:43
I would wonder:
43
163458
2060
به این فکر می‌کردم که:
02:45
What did my future hold?
44
165542
1625
آینده‌ام چطور خواهد بود؟
02:48
I often asked my mother, with a lot of anxiety,
45
168333
3560
گاهی اوقات با استرس زیاد از مادرم می‌پرسیدم :
02:51
"Amma, will my life be different from yours?
46
171917
2833
مامان، آیا زندگی من از زندگی تو متفاوت خواهد بود؟
02:55
Will I have a chance to choose my life?
47
175583
2250
آیا قادر خواهم بود که زندگی خود را خودم انتخاب کنم؟
02:59
Will I go to college?"
48
179125
1417
آیا به دانشکده خواهم رفت؟
03:01
And she would reply back,
49
181958
1834
و او به من جواب می‌داد،
03:05
"Try to finish high school first."
50
185333
1875
« اول سعی کن دبیرستان را تمام کنی.»
03:08
I am sure my mother did not mean to discourage me.
51
188458
3601
مطمئن هستم که مادرم قصد نا امید کردن من را نداشت.
03:12
She only wanted me to understand
52
192083
2476
فقط می‌خواست بفهمم
03:14
that my dreams might be too big for a girl in my village.
53
194583
4167
که رویاهای من برای یک دختر روستایی زیادی بزرگ هستند.
03:20
When I was 13, I found the autobiography of Helen Keller.
54
200458
3792
وقتی ۱۳ سالم بود، زندگینامه هلن کِلِر را پیدا کردم.
03:25
Helen became my inspiration.
55
205417
2142
هلن الهام بخش من شد.
03:27
I admired her indomitable spirit.
56
207583
2851
روح سرکش او را تحسین می‌کردم.
03:30
I wanted to have a college degree like her,
57
210458
2601
میخواستم مانند او مدرک دانشگاهی داشته باشم
03:33
so I fought with my father and my relatives to be sent to college,
58
213083
4310
در نتیجه، برای رفتن به دانشکده با پدر و اقوامم جنگیدم.
03:37
and it worked.
59
217417
1250
و موفق شدم.
03:40
During my final year of my undergraduate degree,
60
220875
2601
در طول سال آخر دوره کارشناسی،
03:43
I desperately wanted to escape from being forced into marriage,
61
223500
4351
شدیداً می‌خواستم از زیر فشار مجبور شدن به ازدواج فرار کنم
03:47
so I applied to a fellowship program in Delhi,
62
227875
2434
بنابراین برای کمک هزینه تحصیلی در دهلی تقاضا دادم،
03:50
which is about 1,600 miles away from my village.
63
230333
3435
که حدود ۲,۵۷۴ کیلومتر با روستای ما فاصله دارد.
03:53
(Laughter)
64
233792
2375
(خنده حضار)
03:57
In fact, I recall that the only way I could fill out the application
65
237333
4810
در واقع، به یاد دارم که تنها راهی که می‌توانستم تقاضا نامه را پر کنم
04:02
was during my commute to college.
66
242167
2000
در حین رفت و آمدم به دانشکده بود.
04:05
I did not have access to computers,
67
245208
2518
من به کامپیوتر دسترسی نداشتم
04:07
so I had to borrow a college junior's cell phone.
68
247750
3601
پس مجبور بودم تا تلفن همراه یکی از استادان دانشکده را قرض بگیرم.
04:11
As a woman, I could not be seen with a cell phone,
69
251375
3434
به عنوان یک زن، کسی نباید من را با تلفن ببیند
04:14
so I used to huddle his phone under my shawl
70
254833
2893
بنابراین تلفن را زیر شالم مخفی می‌کردم
04:17
and type as slowly as possible
71
257750
2893
و تا جایی که امکان داشت آهسته تایپ می‌کردم تا مطمئن شوم
04:20
to ensure that I would not be heard.
72
260667
2583
کسی صدای آن را نمی‌شنود.
04:25
After many rounds of interviews,
73
265167
1851
بعد از مصاحبه‌های زیاد،
04:27
I got into the fellowship program with a full scholarship.
74
267042
3809
با بورسیه کامل برای برنامه کمک هزینه تحصیلی پذیرفته شدم.
04:30
My father was confused, my mother was worried --
75
270875
3809
پدرم سردرگم بود و مادرم نگران--
04:34
(Applause)
76
274708
4518
(تشویق حضار)
04:39
My father was confused, my mother was worried,
77
279250
2934
پدرم سردرگم بود و مادرم نگران--
04:42
but I felt butterflies in my stomach
78
282208
2726
اما من بسیار هیجان داشتم
04:44
because I was going to step out of my village
79
284958
3018
چون قرار بود برای اولین بار
04:48
for the first time
80
288000
1309
از روستا بیرون بروم
04:49
to study in the national capital.
81
289333
2000
و در پایتخت درس بخوانم.
04:53
Of the 97 fellows selected that year,
82
293292
2517
از ۹۷ نفری که آن سال انتخاب شده بودند،
04:55
I was the only rural college graduate.
83
295833
2542
من تنها فرد روستایی بودم که از دانشکده فارغ التحصیل شده بود
04:59
There was no one there who looked like me or spoke like me.
84
299292
2833
در آنجا هیچکس مثل من نبود و مانند من صحبت نمی‌کرد.
05:03
I felt alienated, intimidated and judged by many.
85
303250
3958
احساس بیگانگی، ترس و قضاوت شدن توسط دیگران داشتم.
05:08
One fellow called me "Coconut Girl."
86
308375
2333
یک نفر من را "دختر نارگیلی" صدا می‌زد.
05:11
Can you guess why?
87
311875
2018
کسی می‌تواند حدس بزند چرا؟
05:13
Anyone?
88
313917
1250
هیچ کس؟
05:16
That's because I applied a lot of coconut oil to my hair.
89
316167
4101
به این دلیل که به موهایم روغن نارگیل زیادی می‌زدم.
05:20
(Laughter)
90
320292
2309
(خنده حضار)
05:22
Another asked me where I had learned to speak English,
91
322625
3684
دیگری از من پرسید که انگلیسی را کجا یاد گرفته‌ام؟
05:26
and some of my peers did not prefer to have me on their assignment teams
92
326333
4518
و بعضی از همتایانم ترجیح می‌دادند تا من در تیم‌های درسی آنها نباشم
05:30
because they thought I would not be able to contribute to their discussion.
93
330875
4559
چون فکر می‌کردند که قادر نخواهم بود تا در مکالمات آنها مشارکت داشته باشم
05:35
I felt that many of my peers believed that a person from rural India
94
335458
5351
احساس کردم که همتایانم باور دارند شخصی که به مناطق روستایی هند تعلق دارد
05:40
could not supply anything of value,
95
340833
2268
هیچ چیزارزشمندی برای ارائه ندارد.
05:43
yet the majority of Indian population today is rural.
96
343125
3625
اما امروزه اکثریت جمعیت هندوستان روستاییان هستند.
05:48
I realized that stories like mine were considered to be an exception
97
348292
5184
فهمیدم که مواردی چون من جزء استثناها
05:53
and never the expectation.
98
353500
2042
هستند و نه انتظارات.
05:57
I believe that all of us are born into a reality that we blindly accept
99
357583
4976
باور دارم که تمام ما در یک واقعیتی به دنیا می‌آییم و چشم بسته آن را قبول داریم
06:02
until something awakens us and a new world opens up.
100
362583
3875
تا اینکه چیزی ما را بیدار کند و دنیای تازه‌ای نمایان می‌شود.
06:07
When I saw my mother's first signature on her bidi-rolling wage book,
101
367292
5476
وقتی اولین امضاء مادرم را روی دفترچه درآمد او حاصل از پیچاندن بیدی دیدم،
06:12
when I felt the hot Delhi air against my face
102
372792
2934
زمانی که بعد از سفر ۵۰ ساعته با قطار،
06:15
after a 50-hour train journey,
103
375750
2893
گرمای دهلی را روی پوست صورتم احساس کردم،
06:18
when I finally felt free and let myself be,
104
378667
3517
زمانی که بلاخره احساس آزادی کردم و اجازه دادم خودم باشم
06:22
I saw a glimpse of that new world I longed for,
105
382208
3310
گوشه‌ای از آن دنیایی که آرزویش را داشتم دیدم،
06:25
a world where a girl like me is no longer a liability or a burden
106
385542
4184
دنیایی که دختری چون من نه دیگر سربار و نه مسئولیت
06:29
but a person of use, a person of value
107
389750
2643
بلکه انسانی است مفید، با ارزش
06:32
and a person of worthiness.
108
392417
1666
و شایسته.
06:35
By the time my fellowship ended, my life had changed.
109
395583
3643
زمانی که دوره تحصیلی من تمام شد زندگی من تغییر کرده بود.
06:39
Not only had I traced my lost voice,
110
399250
2476
نه تنها قدرت اظهار نظرم را پیدا کردم،
06:41
but also had a choice to make myself useful.
111
401750
3292
بلکه می‌توانستم انتخاب کنم تا کار مفیدی انجام بدهم.
06:46
I was 22.
112
406417
1684
۲۲ ساله بودم.
06:48
I came back to my village to set up the Bodhi Tree Foundation,
113
408125
3559
به روستای خودم برگشتم تا موسسه درخت بودهی را تاسیس کنم.
06:51
an institution that supports rural youth
114
411708
3101
موسسه‌ای که جوانان روستایی را با ارائه دادن
06:54
by providing them with education, life skills and opportunities.
115
414833
3834
تحصیلات، مهارتهای زندگی و موقعیت ها حمایت می‌کند.
06:59
We work closely with our rural youth
116
419542
2017
ما با این جوانان همکاری تنگا تنگ داریم
07:01
to change their life and to benefit our communities.
117
421583
3209
تا زندگی آنها را تغییردهیم و برای جامعه مفید باشیم.
07:06
How do I know my institution is working?
118
426333
2209
چطور می‌فهمم که موسسه من کار می‌کند؟
07:09
Well, six months ago, we had a new joinee.
119
429417
3351
خوب، شش ماه قبل ما یک عضو جدید داشتیم
07:12
Her name is Kaviarasi.
120
432792
2101
اسم او کاویارسی است.
07:14
I first spotted her in a local college in Tirunelveli
121
434917
3476
اولین بار او را در دانشگاه محلی تیرونِلوی
07:18
during one of my training sessions.
122
438417
2267
دریکی از جلسات آموزشی‌ام دیدم.
07:20
As you can see, she has a smile which you can never forget.
123
440708
3459
همینطور که می‌بینید، لبخندی دارد که هرگز نمی‌توانید فراموشش کنید.
07:25
We guided her to get an opportunity to study at Ashoka University, Delhi.
124
445958
4810
ما او را راهنمایی کردیم تا شانس تحصیل در دانشگاه آشوکا دهلی را به دست بیاورد.
07:30
The best part of her story is that she is now back at Bodhi Tree as a trainer
125
450792
5726
بهترین بخش داستان این است که او حالا به عنوان مربی به موسسه درخت بودهی بازگشته
07:36
working with dedication to make a change in the lives of others like her.
126
456542
5101
و با فداکاری و تعهد برای ایجاد تغییرات در زندگی دیگران مشغول به کار است.
07:41
Kaviarasi doesn't want to feel like an exception.
127
461667
2976
کاویارسی نمی‌خواهد احساس کند استثناء است.
07:44
She wants to be of use to others in this world.
128
464667
3375
او می‌خواهد در این دنیا برای دیگران مفید باشد.
07:49
Recently, Kaviarasi mentored Anitha,
129
469417
3142
اخیراً، کاویارسی به آنیتا آموزش داده است
07:52
who also comes from a remote, rural village,
130
472583
2226
او نیز از روستایی دورافتاده می‌آید
07:54
lives in a 10-foot-by-10-foot home,
131
474833
2060
و در خانه‌ای به ابعاد ۳ متر زندگی می‌کند.
07:56
her parents are also farm laborers.
132
476917
2726
والدین او هم کارگر مزرعه هستند.
07:59
Kaviarasi helped Anitha secure admission in a prestigious undergraduate program
133
479667
5142
کاویارسی به آنیتا کمک کرد تا برای دوره معتبر کارشناسی در یک دانشگاه سطح بالا
08:04
in a top university in India with a full scholarship.
134
484833
2959
درهند با کمک هزینه کامل پذیرش بگیرد.
08:08
When Anitha's parents were reluctant to send her that far,
135
488542
2851
زمانی که والدین آنیتا برای فرستادن او به راه دور مخالف بودند
08:11
we asked the district administration officials
136
491417
2267
ما از دفتر دولت منطقه خواستیم
08:13
to speak to Anitha's parents,
137
493708
1601
تا با آنها صحبت کنند
08:15
and it worked.
138
495333
1268
و موفق شدیم.
08:16
And then there is Padma.
139
496625
3059
نفر بعدی پادما است.
08:19
Padma and I went to college together.
140
499708
2268
من و پادما با هم به دانشکده می‌رفتیم.
08:22
She's the first in her entire village to attend graduation.
141
502000
3750
او اولین شخص در تمام روستایش است که فارق التحصیل شده است.
08:26
She had been working with me at Bodhi Tree
142
506458
2601
او با من در موسسه درخت بودهی کار می‌کرد
08:29
until one day she decides to go to graduate school.
143
509083
3435
تا اینکه یک روز تصمیم گرفت به مدرسه تکمیلی برود
08:32
I asked her why.
144
512542
1892
از او دلیلش را پرسیدم.
08:34
She told me that she wanted to make sure
145
514458
2476
به من گفت که می‌خواهد مطمئن شود تا
08:36
that she would never be a liability or a burden to anyone
146
516958
3935
هیچ گاهی در زندگی‌اش برای کسی
08:40
at any point in her life.
147
520917
1750
بار دوش و یا مسئولیت نخواهد بود.
08:43
Padma, Anitha and Kaviarasi
148
523667
2141
پادما، آنیتا و کاویارسی
08:45
grew up in the most tough families and communities
149
525832
2726
در خشن‌ترین و سخت‌ترین خانواده‌ها و اجتماعاتی
08:48
one could only imagine.
150
528582
1668
که تصورش را کنید بزرگ شده‌اند
08:50
Yet the journey of finding my usefulness in this world
151
530917
3641
ولی جستجوی من برای یافتن جایگاه مفیدم در این دنیا به آنها نیز کمک کرد
08:54
served them in finding their usefulness to this world.
152
534582
3126
تا راه مفید بودن خود را پیدا کنند.
08:59
Of course there are challenges.
153
539958
1601
البته که چالشهایی وجود دارد.
09:01
I'm aware change does not happen overnight.
154
541583
2685
می‌دانم که تغییرات یک شبه اتفاق نمی‌افتند.
09:04
A lot of my work involves working with families and communities
155
544292
4392
بخش زیادی از کار من شامل کار کردن با خانواده‌ها و گروه‌های اجتماعی است
09:08
to help them understand why getting an education
156
548708
2893
تا به آنها کمک کنم بفهمند که چرا تحصیلات
09:11
is useful for everyone.
157
551625
1458
برای همه سودمند است.
09:13
The quickest way to convince them is by doing.
158
553625
2643
سریعترین راه برای قانع کردن آنها انجام آن کار است.
09:16
When they see their kids getting a real education,
159
556292
2559
زمانی که ببینند فرزندانشان تحصیلات و شغل درست دارد
09:18
getting a real job, they begin to change.
160
558875
2375
تغییر خواهند کرد.
09:21
The best example is what happened at my home.
161
561917
3333
بهترین مثال اتفاقی است که در خانه من افتاد
09:26
I was recently given an award in recognition of my social work
162
566250
3976
اخیراً برای قدردانی ازکارهای اجتماعی من
09:30
by the chief minister of my state.
163
570250
2083
جایزه‌ای توسط وزیردولت به من اعطا شد
09:33
That meant I was going to be on television.
164
573167
2559
یعنی اینکه قرار بود در تلویزیون ظاهر شوم.
09:35
(Laughter)
165
575750
2434
(خنده حضار)
09:38
Everyone was hooked on to the television that morning, including my parents.
166
578208
5393
آن روز صبح همه از جمله پدر و مادرم به تلویزیون چسبیده بودند.
09:43
I would like to believe that seeing her daughter on television
167
583625
3684
دوست دارم باورکنم که با دیدن دخترشان در تلویزیون پدر و مادر من هم
09:47
made my mother feel useful too.
168
587333
2125
احساس مفید بودن کرده‌اند.
09:50
Hopefully, she will stop pressuring me to get married now.
169
590667
3642
امیدوارم مادرم از فشار آوردن به من برای ازدواج دست بردارد.
09:54
(Laughter)
170
594333
2334
(خنده حضار)
09:58
Finding my use has helped me to break free from the identities
171
598542
3976
پیدا کردن جایگاه مفیدم به من کمک کرد تا ازهویت‌هایی
10:02
society thrusts on me --
172
602542
2351
که جامعه به من داده بود رهایی یابم.
10:04
poor village girl.
173
604917
2791
دختر فقیر روستایی.
10:08
Finding my use has helped me to break free from being boxed,
174
608417
3934
به من کمک کرد تا
10:12
caged and bottled.
175
612375
1458
خود را از قید و بند آزاد کنم.
10:15
Finding my use has helped me to find my voice,
176
615042
3267
باعث شد تا صدای خود را بیابم،
10:18
my self-worth and my freedom.
177
618333
1917
ارزش و آزادی خود را به دست بیاورم.
10:21
I leave you with this thought:
178
621292
1559
شما را با این فکر تنها می‌گدارم:
10:22
Where do you feel useful to this world?
179
622875
2292
چه جایی احساس می‌کنید برای این دنیا مفید هستید؟
10:25
Because the answer to that question
180
625917
1767
چون جواب این پرسش
10:27
is where you will find your voice and your freedom.
181
627708
2917
جایی است که شما آزادی و صدای خود را پیدا می‌کنید.
10:31
Thank you.
182
631250
1268
متشکرم.
10:32
(Applause)
183
632542
5375
(تشویق حضار)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7