A little-told tale of sex and sensuality | Shereen El Feki

شیرین ال فکی: داستان کوتاهی در مورد رابطه جنسی و شهوت

Translator: soheila Jafari Reviewer: Farnaz Saghafi

So when I was in Morocco,

وقتی که در کشور مراکش،

in Casablanca, not so long ago,

در کازابلانکا بودم، خیلی وقت پیش نبود،

I met a young unmarried mother called Faiza.

مادر مجرد جوانی را دیدم به نام فائزه.

Faiza showed me photos of her infant son

فائزه عکس پسر نوزادش را به من نشان داد

and she told me the story of his conception, pregnancy, and delivery.

و داستان بوجود آمدن پسرش، حاملگی و تولد او را گفت.

It was a remarkable tale,

داستان قابل توجهی بود،

but Faiza saved the best for last.

اما فائزه بهترین قسمت را برای آخر نگه داشت.

"You know, I am a virgin," she told me.

به من گفت: "میدونی من یک باکره‌ هستم"

"I have two medical certificates to prove it."

"من دو تا گواهی پزشکی دارم که این را اثبات می‌کنه."

This is the modern Middle East,

این خاورمیانه مدرنه،

where two millennia after the coming of Christ,

که پس از دوهزار سال از تولد عیسی،

virgin births are still a fact of life.

تولد توسط باکره هنوز یک حقیقت زندگی ست.

Faiza's story is just one of hundreds I've heard over the years, traveling across the Arab region

موضوع فائزه یکی از صدها داستانی‌ست که درطی این سالها سفربه سرزمین های عربی

talking to people about sex.

و گفتگو با مردم درباره سکس شنیده ام،

Now, I know this might sound like a dream job,

می‌دانم که این شاید این یک شغل رویایی

or possibly a highly dubious occupation,

و یا احتمالا یک کار بسیار مشکوک به نظر بیاید،

but for me, it's something else altogether.

اما کل موضوع برای من، چیز دیگری‌ست .

I'm half Egyptian, and I'm Muslim.

من مسلمان و نیمه مصری هستم.

But I grew up in Canada, far from my Arab roots.

اما در کانادا بزرگ شدم، دور از ریشه های عربی ام.

Like so many who straddle East and West,

مثل خیلی از افراد که بین غرب و شرق کشیده‌ می‌شوند ،

I've been drawn, over the years, to try to better understand my origins.

در طی سالها به جهتی کشیده شدم که تا برای درک بهتر ریشه های خودم تلاش کنم.

That I chose to look at sex comes from my background in HIV/AIDS,

و علت اینکه من موضوع رابطه جنسی را انتخاب کردم به پیشینه من در زمینۀ " اچ آی وی " و بیماری ایدز بر‌می گردد،

as a writer and a researcher and an activist.

به عنوان یک نویسنده، پژوهشگر و فعال اجتماعی.

Sex lies at the heart of an emerging epidemic in the Middle East and North Africa,

رابطه جنسی در بطن بیماری همه گیر در حال گسترشی در خاورمیانه میانه و شمال آفریقا قرار گرفته،

which is one of only two regions in the world where HIV/AIDS is still on the rise.

که یکی از تنها دو منطقه ای در دنیاست که هنوز " اچ آی وی " و بیماری ایدز در حال گسترش است.

Now sexuality is an incredibly powerful lens

حال آنکه رابطه جنسی یک ذره بین فوق العاده ای است

with which to study any society,

که با آن می‌توان هرجامعه ای را مطالعه کرد،

because what happens in our intimate lives

زیرا آنچه در زنگی خصوصی ما اتفاق میافتد

is reflected by forces on a bigger stage:

با شدت در صحنه بزرگتری انعکاس می‌یابد:

in politics and economics, in religion and tradition, in gender and generations.

در سیاست و اقتصاد، در مذهب و سنت، در جنسیت و نسلها.

As I found, if you really want to know a people,

همانطور که من فهمیدم، که اگر می‌خواهید مردمی را بشناسید،

you start by looking inside their bedrooms.

باید از بررسی اتاق خواب‌ شان شروع کنید.

Now to be sure, the Arab world is vast and varied.

مطمئنا جهان عرب گسترده و متنوع است.

But running across it are three red lines --

اما کار کردن پیرامون آن، سه خط قرمز دارد--

these are topics you are not supposed to challenge in word or deed.

این مباحثه ها قرار نیست با واژه و یا درعمل به چالش کشیده شوند.

The first of these is politics.

اولین اینها سیاست است.

But the Arab Spring has changed all that,

اما بهار عربی در قیامی که از سال ۲۰۱۱ در سراسر

in uprisings which have blossomed across the region since 2011.

سرزمین های عربی شکوفا شد، همه اینها را تغییر داد.

Now while those in power, old and new,

در حالیکه همه افراد در مسند قدرت، چه قدیمی و چه جدید

continue to cling to business as usual,

طبق معمول به موضوع کسب و کار چسبیده اند،

millions are still pushing back,

میلیونها نفر هنوز در کشاکش اند،

and pushing forward to what they hope will be a better life.

در جهت زندگی بهتری که امیدش را در سر دارند.

That second red line is religion.

دومین خط قرمز مذهب است.

But now religion and politics are connected,

اما اکنون مذهب و سیاست توسط جنبش گروهی

with the rise of such groups as the Muslim Brotherhood.

به نام اخوان المسلمین با هم مرتبط شده اند.

And some people, at least, are starting to ask questions

و حداقل برخی از مردم شروع به این پرسش

about the role of Islam in public and private life.

درباره نقش اسلام در جامعه و زندگی خصوصی کرده‌اند.

You know, as for that third red line, that off-limits subject,

می دونید، سومین خط قرمز، موضوعی است که ورود به آن ممنوع است،

what do you think it might be?

فکر می کنید که چه می تواند باشد؟

Audience: Sex.

حاضرین: رابطه جنسی.

Shereen El Feki: Louder, I can't hear you.

شیرین ال فکی: بلندتر، نمی‌توان صدای شما را بشنوم.

Audience: Sex.

حاضرین: رابطه جنسی.

SEF: Again, please don't be shy.

شیرین ال فکی: دوباره، لطفا خجالتی نباشید

Audience: Sex.

حاضرین: رابطه جنسی.

SEF: Absolutely, that's right, it's sex. (Laughter)

شیرین ال فکی: قطعا، درسته، این سکس و رابطه جنسی است. ( خنده تماشاگران)

Across the Arab region, the only accepted context for sex is marriage --

در سراسر سرزمینهای عربی، تنها چهارچوب پذیرفته شده برای رابطه جنسی ازدواج است--

approved by your parents, sanctioned by religion

که با تائید پدر و مادرت همراه باشد، مجوز مذهب را داشته باشد

and registered by the state.

و توسط دولت ثبت شده باشد.

Marriage is your ticket to adulthood.

ازدواج بلیط ورودی تو به بزگسالی ست.

If you don't tie the knot, you can't move out of your parents' place,

اگر ازدواج نکنی، نمی‌توانی محل زندگیت را از پدر و مادرت جدا کنی،

and you're not supposed to be having sex,

و قرار نیست رابطه جنسی داشته باشی،

and you're definitely not supposed to be having children.

و قطعا نمی‌توانی فرزند داشته باشی.

It's a social citadel; it's an impregnable fortress

این یک مأمن اجتماعی است: یک قلعه غیر قابل نفوذ

which resists any assault, any alternative.

در برابر هر گونه حمله و هر جایگزینی است.

And around the fortress is this vast field of taboo

و پیرامون این قلعه میدان گسترده ای از تابو در برابر

against premarital sex, against condoms,

رابطه جنسی قبل از ازدواج ، در برابر کاندوم، در برابر سقط جنین،

against abortion, against homosexuality,

در برابر همجنس گرایی قرار دارد،

you name it.

هر چی که فکرش را بکنید.

Faiza was living proof of this.

فائزه گواهی زنده بر این موضوع است.

Her virginity statement was not a piece of wishful thinking.

بیانیه بکارت او بخشی از افکار واهی و پوچ نیست.

Although the major religions of the region extoll premarital chastity,

هرچند ادیان بزرگ منطقه عفت قبل از ازدواج را ستوده اند،

in a patriarchy, boys will be boys.

اما در یک جامعه پدرسالاری، پسر، پسر است .

Men have sex before marriage,

مردان رابطه جنسی قبل از ازدواج دارند،

and people more or less turn a blind eye.

و مردم کم و بیش چشم خود را بر آن می‌بندند.

Not so for women,

ولی برای زنان،

who are expected to be virgins on their wedding night --

که انتظار میرود برای شب زفاف باکره باشند اینطور نیست--

that is, to turn up with your hymen intact.

پرده بکارت شما باید دست نخورده باشد.

This is not a question of individual concern,

این یک موضوع شخصی نیست،

this is a matter of family honor, and in particular, men's honor.

این مایه افتخار خانواده و به طور خاص، شرافت مردان است .

And so women and their relatives

بنابراین زنان و اقوام‌شان

will go to great lengths to preserve this tiny piece of anatomy --

مسیر بزرگی را برای حفظ این بخش کوچک آناتومی طی می‌کنند

from female genital mutilation,

از ختنه زنان ،

to virginity testing, to hymen repair surgery.

تست بکارت، عمل جراحی ترمیم پرده بکارت -

Faiza chose a different route:

فائزه مسیر دیگری را انتخاب کرد:

non-vaginal sex.

رابطه جنسی بدون دخول.

Only she became pregnant all the same.

او فقط مثل بقیه بادار می‌شود.

But Faiza didn't actually realize this,

اما در حقیقت فائزه این را نمی دانست،

because there's so little sexuality education in schools,

زیرا آموزش روابط جنسی در مدرسه بسیار ناچیز است،

and so little communication in the family.

و در خانواده در این خصوص کم گفتگو می‌شود.

When her condition became hard to hide,

زمانی که شرایط او برای پنهان کردن سخت شد،

Faiza's mother helped her flee her father and brothers.

مادر فائزه به او کمک کرد تا از دست پدر و برادرانش فرار کند.

This is because honor killings are a real threat

زیرا قتل های ناموسی یک تهدید واقعی

for untold numbers of women in the Arab region.

برای تعداد بی حد و حصر زنان در سرزمینهای عربی‌ست.

And so when Faiza eventually fetched up at a hospital in Casablanca,

و در نهایت فائزه در بیمارستانی در کازابلانکا رسید،

the man who offered to help her,

و مردی که به او پیشنهاد کمک کرده بود،

instead tried to rape her.

در عوض سعی کرد که به او تجاوز کند.

Sadly, Faiza is not alone.

متاسفانه، فائزه تنها مورد نیست.

In Egypt, where my research is focused,

در مصر، که پژوهش من در آنجا متمرکز بود،

I have seen plenty of trouble in and out of the citadel.

من تعداد زیادی از این مشکلات را در بیرون و درون این قلعه دیدم.

There are legions of young men

سپاهی از مردان جوان هستند

who can't afford to get married,

که توانایی ازدواج ندارند،

because marriage has become a very expensive proposition.

زیرا ازدواج به یک گزار بسیار گران‌قیمت تبدیل شده.

They are expected to bear the burden of costs in married life,

از آنها انتظار می رود بار هزینه های زندگی مشترک را تحمل کنند،

but they can't find jobs.

اما آنها نمی توانند شغل پیدا کنند.

This is one of the major drivers of the recent uprisings,

این یکی از دلایل اصلی قیام های اخیر است،

and it is one of the reasons for the rising age of marriage

و این یکی از دلایلی‌ست که سن ازدواج

in much of the Arab region.

در اکثر سرزمین های عربی بالا رفته است.

There are career women who want to get married,

زنان متخصصی وجود دارد که می‌خواهند ازدواج کنند،

but can't find a husband,

ولی نمی‌توانند همسر بیابند،

because they defy gender expectations,

زیرا مخالف انتظارات جنسیت آنها‌ست،

or as one young female doctor in Tunisia put it to me,

و یا همانطور که دکتر جوان تونسی به من گفت،

"The women, they are becoming more and more open.

"ذهن زنان، روز به روز باز و باز تر می‌شود.

But the man, he is still at the prehistoric stage."

اما ذهن مردان هنوز در مرحله ماقبل تاریخ مانده‌ است."

And then there are men and women who cross the heterosexual line,

و مردان و زنانی را می بینیم که از حصار رابطه با جنس مخالف عبور کردند ،

who have sex with their own sex,

کسانی که رابطه جنسی با هم جنسیت خودشان دارند،

or who have a different gender identity.

و یا کسانی که جنسیت متفاوتی با هویتشان دارند.

They are on the receiving end of laws which punish their activities,

آنها کارشان به قانون می رسد که هم کارشان و

even their appearance.

هم ظاهرشان مورد مجازات قرار می گیرد.

And they face a daily struggle with social stigma,

آنها با کشمکش‌های روزانه همراه با ننگ اجتماعی،

with family despair,

طرد شدن از خانواده،

and with religious fire and brimstone.

و با آتش انفجار مذهبی مواجه هستند.

Now, it's not as if it's all rosy in the marital bed either.

اینطور هم نیست که بستر زناشویی، گلگون است .

Couples who are looking for greater happiness,

زوج‌هایی که به دنبال خوشبختی بزرگتری هستند،

greater sexual happiness in their married lives,

و سعی در بالا بردن رضایت از رابطه زناشویی می‌کنند،

but are at a loss of how to achieve it,

نمی دانند چگونه به آن برسند،

especially wives, who are afraid of being seen as bad women

بخصوص زنان، که نگران هستند اگر در اتاق خواب خودنمایی کنند،

if they show some spark in the bedroom.

آنها را همسران بدی بدانند.

And then there are those whose marriages

و پس از آن کسانی که در واقع ازدواج شان

are actually a veil for prostitution.

حجابی برای فحشاست.

They have been sold by their families,

آنها توسط خانواده هایشان فروخته می‌شوند،

often to wealthy Arab tourists.

اغلب به مسافران عرب ثروتمند.

This is just one face of a booming sex trade across the Arab region.

این تنها یک چهره از گسترش تجارت جنسی در سرزمین‌های عربی هست.

Now raise your hand if any of this is sounding familiar to you,

حالا اگر در منطقه ای که هستید، یکی از آنها به گوش‌تان آشناست

from your part of the world.

دست‌تان را بالا ببرید.

Yeah. It's not as if the Arab world has a monopoly on sexual hangups.

بله، اینطور نیست که این در انحصار سرزمینهای عرب باشد.

And although we don't yet have an Arab Kinsey Report

گرچه که ما گزارش کنسی عرب نداریم ( کنسی نام نویسنده کتابی در مورد رفتار سکس انسان است)

to tell us exactly what's happening inside bedrooms across the Arab region,

که به ما بگوید دقیقا در اتاق‌خواب سرزمین‌های عربی چه میگذرد،

It's pretty clear that something is not right.

ولی این کاملا روشن ست که در آنجا چیزی درست نیست.

Double standards for men and women,

استانداردهای دوگانه برای مردان و زنان ،

sex as a source of shame,

رابطه جنسی به عنوان منبعی از شرم ،

family control limiting individual choices,

کنترل خانواده برای محدود کردن انتخاب های فردی ،

and a vast gulf between appearance and reality:

و شکاف گسترده بین ظاهر و واقعیت:

what people are doing

آنچه مردم انجام می دهند

and what they're willing to admit to,

و آنچه که تمایل به اعتراف دارند،

and a general reluctance to move beyond private whispers

و بطور کلی بی میلی به حرکتی فراتر از زمزمه های خصوصی

to a serious and sustained public discussion.

به بحث های عمومی جدی و مستمر است .

As one doctor in Cairo summed it up for me,

همانطور که دکتری در قاهره آن را بطور خلاصه برام گفت،

"Here, sex is the opposite of sport.

"در اینجا، رابطه جنسی بر عکس ورزش است.

Football, everybody talks about it,

همه درباره فوتبال حرف می‌زنند،

but hardly anyone plays.

اما به سختی کسی فوتبال بازی کند.

But sex, everybody is doing it,

اما رابطه جنسی، همه سکس دارند،

but nobody wants to talk about it." (Laughter)

اما هیچ کس درباره آن صحبت نمیکند."( خنده تماشاگران)

(Music) (In Arabic)

( موسیقی)( به زبان عربی)

SEF: I want to give you a piece of advice,

شیرین ال فکی: یک نصیحت به شما میکنم،

which if you follow it, will make you happy in life.

که اگر گوش کنید، زندگی‌تون شاد می‌شود.

When your husband reaches out to you,

هنگامی که همسرتان آمد پیش شما،

when he seizes a part of your body,

وقتی قسمتس از بدن شما را گرفت،

sigh deeply and look at him lustily.

آه عمیقی بکشید و با ناز نگاه کنید.

When he penetrates you with his penis,

هنگامی که با آلتش به شما وارد شد،

try to talk flirtatiously and move yourself in harmony with him.

سعی کنید که با او لاس بزنید و خود را هماهنگ با او حرکت دهید.

Hot stuff!

حرفهای داغ داغ!!

And it might sound that these handy hints

ممکن هست به نظر بیاد که این نکات سومند

come from "The Joy of Sex" or YouPorn.

برگرفته از کتاب "لذت رابطه جنسی‌" یا سایت پرنو هست.

But in fact, they come from a 10th-century Arabic book

اما در حقیقت اینها از کتاب قرن دهم اعراب

called "The Encyclopedia of Pleasure,"

به نام " دائره المعارف لذت" است،

which covers sex from aphrodisiacs to zoophilia,

که از روابط جنسی از نوع شهوت برانگیز گرفته تا رابطه جنسی انسان با حیوان،

and everything in between.

و هر چیزی بین این دو را پوشش می‌دهد.

The Encyclopedia is just one in a long line of Arabic erotica,

این دائره المعارف تنها یکی از بی نهایت اصطلاحات عاشقانه عربی است،

much of it written by religious scholars.

که بیشتر آن توسط علمای دینی نوشته شده.

Going right back to the Prophet Muhammad,

به حضرت محمد برگردیم،

there is a rich tradition in Islam

سنت بسیار گرانبهایی در دین اسلام هست

of talking frankly about sex:

که در مورد رابطه جنسی و سکس صریح صحبت شود:

not just its problems, but also its pleasures,

نه فقط در مورد مشکلات آن، بلکه همچنین از لذایذ آن،

and not just for men, but also for women.

و نه فقط برای مردان، بلکه برای زنان هم همچنین.

A thousand years ago, we used to have whole dictionaries of sex in Arabic.

هزاران سال پیش، ما یک واژه نامه کاملی از سکس بزبان عربی داشتیم.

Words to cover every conceivable sexual feature,

واژه‌هایی برای بیان هر ویژگی جنسی قابل تصور،

position and preference, a body of language

موقعیت و اولویت ، مجموعه ای از زبان

that was rich enough to make up the body of the woman you see on this page.

که آنقدر غنی بود که می توان بدن زن را مانند تصویری که بر روی این کاغذ می بینید، کشید.

Today, this history is largely unknown in the Arab region.

امروزه، این تاریخ در سرزمین های عربی بطور گسترده‌ای ناشناخته است.

Even by educated people, who often feel more comfortable talking about sex

حتی توسط افراد تحصیل‌کرده، که اغلب دربارۀ رابطه جنسی

in a foreign language than they do in their own tongue.

به زبان خارجی راحتتر صحبت می کنند تا نسبت به زبان مادری‌شان.

Today's sexual landscape looks a lot like Europe and America

امروز چشم انداز جنسی بسیار شبیه اروپا و آمریکاست

on the brink of the sexual revolution.

در آستانه انقلاب و تحولات جنسی‌ .

But while the West has opened on sex,

اما درحالی که غرب در مورد سکس و رابطه جنسی بسیار باز هست،

what we found is that Arab societies appear to have been moving in the opposite direction.

چیزی که ما دریافتیم این است که به نظر می‌رسد جوامع عرب به جهت مخالف حرکت می کنند.

In Egypt and many of its neighbors,

در مصر و خیلی از همسایگانش،

this closing down is part of a wider closing

بسته شدن جوامع ( در مورد رابطه جنسی) بخشی از بسته شده گسترده

in political, social and cultural thought.

اندیشه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است.

And it is the product of a complex historical process,

و این محصولی ازفرایند پیچیده تاریخی است،

one which has gained ground with the rise of Islamic conservatism

که با قیام محافظه‌کاران اسلامی

since the late 1970s.

اواخر دهه ۱۹۷۰ ریشه گرفته و عمیق‌تر شده است.

"Just say no" is what conservatives around the world

"فقط بگو نه" چیزی‌ست که محافظه‌کاران جهان

say to any challenge to the sexual status quo.

در مورد هر چالش به وضع موجود جنسی می گویند.

In the Arab region, they brand these attempts as a Western conspiracy

در سرزمین های عربی، اینها به عنوان یک توطئه غرب

to undermine traditional Arab and Islamic values.

برای تضعیف ارزش های سنتی عربی و اسلامی خوانده می شود.

But what's really at stake here

اما آنچه اینجا واقعا در خطر است

is one of their most powerful tools of control:

یکی از قدرتمند ترین ابزار محافظه کاران برای کنترل است:

sex wrapped up in religion.

رابطه جنسی در لفافۀ دین.

But history shows us that even as recently

اما تاریخ به ما نشان داده در همین اواخر

as our fathers' and grandfathers' day,

زمان پدران ما و پدر بزرگانمان،

there have been times of greater pragmatism,

واقع گرایی بیشتر،

and tolerance, and a willingness to consider other interpretations:

و تحمل، و تمایل به در نظر گرفتن تفاسیر دیگران به مراتب وجود داشته:

be it abortion, or masturbation, or even the incendiary topic of homosexuality.

سقط جنین، یا استمناء کردن، و حتی موضوع فتنه انگیز همجنسگرایان.

It is not black and white, as conservatives would have us believe.

این سیاه و یا سفید نیست، چیزی که محافظه کاران ما را مجبور به باور آن داشتند.

In these, as in so many other matters,

در این مقولات، همچون بسیاری از مسائل دیگر،

Islam offers us at least 50 shades of gray.

اسلام به ما حداقل ۵۰ تا رنگ خاکستری ارائه می دهد .

(Laughter)

(خنده تماشاگران)

Over my travels,

در طی سفرهایم،

I've met men and women across the Arab region

من مردان و زنانی را در سرزمین های عربی ملاقات کردم

who've been exploring that spectrum --

که در حال کاوش و جستجو کردن این طیف بودند--

sexologists who are trying to help couples

متخصصین امور جنسی که تلاش می‌کردند به زوجها کمک کنند

find greater happiness in their marriages,

تا شادی بیشتری در ازدواجشان بیابند،

innovators who are managing to get sexuality education into schools,

نوآورانی که سعی می کنند آموزش مسائل جنسی را به مدارس ببرند،

small groups of men and women,

گروه های کوچکی از مردان و زنان،

lesbian, gay, transgendered, transsexual,

لزبین، و گی، (همجنسگرایان زن و مرد)، تغییر جنسیت داده ها، دگر جنسی ها،

who are reaching out to their peers

که سعی در پیدا کردن جفت‌شان می کنند

with online initiatives and real-world support.

از طریق اینترنت و دنیای واقعی که آنها را پشتیبانی می کند.

Women, and increasingly men, who are starting to speak out

زنان و بطور فزاینده ای مردانی که شروع به گفتگو در این باره کردند

and push back against sexual violence

و علیه خشونت های جنسی قدم برمی دارند

on the streets and in the home.

در خیابانها و در خانه‌ها.

Groups that are trying to help sex workers protect themselves against HIV

گروهایی که سعی می کنند به کارکنان مسائل جنسی کمک کرده تا در مقابل اچ ای وی (HIV)

and other occupational hazards,

و سایر خطرات شغلی محافظت شوند،

and NGOs that are helping unwed mothers like Faiza

سازمانهای غیر دولتی که به مادران ازدواج نکرده مانند فائزه کمک می‌کنند

find a place in society, and critically, stay with their kids.

که در جامعه جایی را پیدا کنند، و با وجود انتقادهای اجتماعی با فرزندانشان زندگی کنند.

Now these efforts are small, they're often underfunded,

در حال حاضر این تلاشها بسیار کوچک هستند، و اغلب با کمبود بودجه مواجه هستند،

and they face formidable opposition.

و با مخالفان بسیار قدرتمند مواجه‌اند.

But I am optimistic that, in the long run,

اما من خوش بین هستم، با گذشت زمان

times are changing, and they and their ideas

زمانه تغییر خواهد کرد، و آنها و ایده‌هایشان

will gain ground.

ریشه خواهند گرفت.

Social change doesn't happen in the Arab region through dramatic confrontation,

در سرزمین های عربی تغییرات اجتماعی از طریق رویارویی دراماتیکی مثل

beating or indeed baring of breasts,

تهدید و یا نشان دادن سینه های برهنه اتفاق نمی آفتد،

but rather through negotiation.

بلکه از طریق گفتگو صورت می‌پذیرد.

What we're talking here is not about a sexual revolution,

چیزی که ما اینجا در مورد آن صحبت میکنیم، تحول و انقلاب جنسی نیست،

but a sexual evolution, learning from other parts of the world,

بلکه پیدایش روابط جنسی است، که از دیگر مناطق جهان می‌آموزد،

adapting to local conditions,

و با شرایط محلی تطبیق می‌یابد،

forging our own path, not following one blazed by another.

و بر اساس مسیر ما شکل می گیرد، نه اینکه مسیرهای نشانه گذاشته دیگران را دنبال کند.

That path, I hope, will one day lead us to the right to control our own bodies,

امیدوارم که این مسیر، یک روز منجر به این شود که بتوانیم بدن‌مان را خودمان کنترل کنیم،

and to access the information and services we need

و به اطلاعات و خدمات مورد نیاز، دسترسی داشته باشیم،

to lead satisfying and safe sexual lives.

تا منجر به روابط جنسی امن و خوشایندی شود.

The right to express our ideas freely,

حق ابراز آزادانه ایده هایمان،

to marry whom we choose, to choose our own partners,

ازدواج با کسی که انتخاب خودمان است، حق انتخاب شریک،

to be sexually active or not, to decide whether to have children and when,

اینکه رابطه جنسی داشته باشیم یا نه، تصمیم اینکه بچه دار شویم و یا خیر،

all this without violence or force or discrimination.

همه اینها بدون خشونت ، بدون اجبار و بدون تبعیض.

Now we are very far from this across the Arab region,

اکنون در سرزمین های عربی ما خیلی دور از این وضعیت هستیم،

and so much needs to change:

و خیلی چیزها نیاز به تغییر دارند:

law, education, media, the economy,

قانون، آموزش، رساناها، اقتصاد،

the list goes on and on,

این لیست همینطور ادامه دارد،

and it is the work of a generation, at least.

و حداقل، این کار نسل هاست.

But it begins with a journey that I myself have made,

اما این با سفری که من خودم آغاز کردم، شروع می شود

asking hard questions of received wisdoms

با پرسشی سخت از خردمندان

in sexual life.

درباره زندگی جنسی.

And it is a journey which has only served to strengthen my faith,

و این سفری‌ست که صرفا برای تقویت ایمان من است،

and my appreciation of local histories and cultures

و قدردانی از تاریخ محلی و فرهنگ‌ها

by showing me possibilities where I once only saw absolutes.

با نشان دادن امکانهایی که زمانی برای من محض بودند.

Now given the turmoil in many countries in the Arab region,

حالا با توجه به آشفتگی در بسیاری از کشورها در سرزمین های عربی،

talking about sex, challenging the taboos,

صحبت کردن در مورد رابطه جنسی، به چالش کشیدن تابوهای،

seeking alternatives might sound like something of a luxury.

جستجوی جایگزین ها، بنظر چیزی لوکس و غیر لازم میرسد.

But at this critical moment in history,

اما در این لحظۀ بحرانی تاریخ،

if we do not anchor freedom and justice,

اگر ما آزادی و عدالت،

dignity and equality,

حیثیت و برابری،

privacy and autonomy in our personal lives, in our sexual lives,

حفظ حریم خصوصی و استقلال در زندگی شخصی‌مان، در زندگی جنسی‌مان را محکم نکنیم،

we will find it very hard to achieve in public life.

آن را در زندگی اجتماعی بسیار سخت خواهیم یافت.

The political and the sexual are intimate bedfellows, and that is true for us all.

سیاست و روابط جنسی محرم همبستر هستند، و این حقیقتی برای همه ماست.

no matter where we live and love.

مهم نیست که ما کجا زندگی می‌کنیم و کجا عشق می‌ورزیم.

Thank you.

سپاسگزارم.

(Applause)

(تشویق تماشاگران)