Kaki King rocks out to "Playing with Pink Noise"

کاکی کینگ: اجرای "صدای صورتی" با گیتار

Translator: B L Reviewer: Shahram Eatezadi

I was thinking about my place in the universe,

من داشتم درمورد جایگاه خودم در کاینات فکر می کردم،

and about my first thought about what infinity might mean,

ودر مورد اینکه اولین درک من از معنای "بی نهایت" چه بوده،

when I was a child.

وقتی که بچه بودم.

And I thought that if time could reach

وفکر کردم اگر زمان بتواند به صورت نامحدود

forwards and backwards infinitely,

عقب و جلو برود،

doesn't that mean that

آیا معنیش این نیست که

every point in time is really infinitely small,

هر لحظه ای از زمان واقعا بی نهایت کوچک است،

and therefore somewhat meaningless.

و بنابراین یک جوری بی معنی است.

So we don't really have a place in the universe,

پس ما واقعا جایی در کائنات نداریم،

as far as on a time line.

تا جایی که به زمان مربوط است.

But nothing else does either.

اما هیچ چیزدیگری هم (جایی در کائنات) ندارد.

Therefore every moment really is the most important moment

بنابراین هر لحظه ای واقعا مهمترین لحظه است که

that's ever happened, including this moment right now.

تا به حال اتفاق افتاده است، که شامل همین لحظه حال هم می شود.

And so therefore this music you're about to hear

درنتیجه موسییقی ای که به زودی خواهید شنید،

is maybe the most important music

شاید مهمترین موسیقی است که

you'll ever hear in your life.

شما در زندگیتان خواهید شنید.

(Laughter)

(خنده حضار)

(Applause)

(تشویق حضار)

(Applause)

(تشویق حضار)

Thank you.

سپاسگزارم.

(Applause)

(تشویق حضار)

(Applause)

(تشویق حضار)

For those of you who I'll be fortunate enough to meet afterwards,

برای شماهایی که من اگر خوش شانس باشم و بعدا ملاقاتتون کنم،

you could please refrain from saying,

لطفا از گفتن این جمله خودداری کنید،

"Oh my god, you're so much shorter in real life."

"خدای من، تو از آنچه آنجا دیده می شدی،خیلی کوتاهتری."

(Laughter)

(خنده حضار)

Because it's like the stage is an optical illusion,

برای اینکه صحنه مثل یک خطای بصری است،

for some reason.

به بعضی دلایل.

(Laughter)

(خنده حضار)

Somewhat like the curving of the universe.

یک چیزی مثل منحنی کائنات.

I don't know what it is. I get asked in interviews a lot,

من نمی دونم چه هست. در مصاحبه ها از من زیاد پرسیده می شود،

"My god, you're guitars are so gigantic!"

"خدای من، گیتارهای تو خیلی عظیم هستند!"

(Laughter)

(خنده حضار)

"You must get them custom made -- special, humongous guitars."

"لابد سفارشی برایت ساخته اند -- گیتارهای خاص، خیلی بزرگ."

(Laughter)

(خنده حضار)

(Applause)

(تشویق حضار)

Thank you very much.

خیلی سپاسگزارم.

(Applause)

(تشویق حضار)