A new way to heal hearts without surgery | Franz Freudenthal

Translator: Behdad Khazaeli Reviewer: Farnaz Saghafi

The most complex problems in our time

پیچیده‌ترین مشکلات زمان ما

can be solved with simple techniques,

را می‌توان با روشهایی ساده حل کرد،

if we are able to dream.

اگر آرزویش را داشته باشیم.

As a child, I discovered that creativity is the key

وقتی بچه بودم، فهمیدم که خلاقیت

to cross from dreams to reality.

کلید دسترسی به رویا‌هاست.

I learned this from my grandmother,

این را از مادر بزرگم آموختم،

Dr. Ruth Tichauer,

دکتر روت تیشاور،

a Jewish refugee that settled in the heart of the Andes.

یک مهاجر یهودی که در قلب آند ساکن شد.

That is how I grew up:

و اینچنین بزرگ شدم:

encouraged to see beyond any limitation.

تشویقم کردند تا فراتر از توانم را ببینم.

So part of my education included helping her

پس بخشی از آموزشم شامل کمک به او

in remote, indigenous communities.

در جوامع دورافتاده بومی بود.

I cherish those memories,

برایم آن خاطرات گرامی است،

because they helped me to understand life outside the city,

چون کمکم کردند تا زندگی بیرون از شهر را بفهمم،

a life with a lot of possibilities,

زندگی با کلی از فرصت‌ها،

without barriers, as language or culture.

بدون حصارهایی، مانند زبان یا فرهنگ.

During those trips, my grandmother used to recite a Kipling poem:

در طول این سفر‌ها، مادر بزرگم عادت داشت تا شعری از کیپلینگ را تکرار کند:

"Something hidden. Go and find it.

« چیزی پنهان است. برو و پیدایش کن.

Go and look behind the Mountains.

برو و پشت کوه‌ها را بگرد.

Something lost behind the mountains.

چیزی پشت کوه‌ها گم شده.

Lost and waiting for you. Go!"

گم شده و منتظر توست. برو!»

In the coming years, I became a medical student.

در سال‌های بعد، دانشجوی پزشکی شدم.

One of every hundred children born worldwide

یکی از هر صد بچه‌ای که در جهان متولد می‌شود

has some kind of heart disease.

دچار گونه‌ای از بیماری‌های قلبی است.

There's a part of this problem I think I can solve --

معتقدم بخشی از این مشکل را می‌توانم حل کنم --

the part of this problem I have spent my life working on.

بخشی از این مشکل که عمرم را صرف آن کردم.

The problem starts

این مشکل از

during pregnancy.

دوران بارداری شروع می‌شود.

The fetus needs to survive inside the mother.

جنین نیاز به بقا در درون مادر دارد.

Survival depends on communication

و بقا نیازمند ارتباط

between the systemic and the pulmonary blood.

میان گردش خون بزرگ و گردش خون ریوی است.

At the moment of birth,

در لحظه تولد،

this communication needs to stop.

این ارتباط باید قطع شود.

If it doesn't close, the baby has a hole in the heart.

و اگر قطع نشود، نوزاد دارای حفره‌ای در قلب است.

It is caused by prematurity and genetic conditions.

که دلیلش نارس بودن و دلایل ژنتیکی است.

But what we know today

اما آنچه امروز می‌دانیم

is that a lack of oxygen is also one of the causes.

آنست که کمبود اکسیژن هم یکی از دلایل آن است.

As you can see in the chart,

همانطور که در نمودار می‌بینید،

the frequency of this kind of hole

فراوانی این نوع حفره‌ها

dramatically increases with altitude.

به شدت با افزایش ارتفاع زیاد می‌شود.

Video: (Baby crying)

فیلم: ( گریه نوزاد )

When you look at patients with this condition,

وقتی که به بیماران با این مشکل نگاه می‌کنی،

they seem desperate to breathe.

می‌بینی که به سختی نفس می‌کشند.

To close the hole, major surgery used to be the only solution.

برای بستن حفره، معمولا یک جراحی بزرگ تنها راه بود.

One night, my friend Malte, were camping in the Amazon region.

یک شب، دوستم مالته، در ناحیه آمازون چادر زده بود.

The only thing that would not burn in the fire was a green avocado branch.

تنها چیزی که در آتش نمی‌سوزد شاخه سبز آووکادو است.

Then came a moment of inspiration.

و در این لحظه الهامی شد.

So we used the branch as a mold for our first invention.

پس از این شاخه برای قالب ریزی اولین اختراع‌ مان استفاده کردیم.

The holes in children's hearts can be closed with it.

که با آن می‌شد حفره قلب کودکان را بست.

A coil is a piece of wire wrapped onto itself.

یک فنر تکه‌ای سیم است که به دور خود پیچیده شده.

It maybe doesn't look so fancy to you now,

ممکن است خیلی جالب به نظر شما نیاید،

but that was our first successful attempt

اما این اولین کار موفقیت آمیز ما بود

to create a device for this major problem.

تا وسیله‌ای برای حل این مشکل بسازیم.

In this video, we can see how a very tiny catheter

در این فیلم، می‌بینیم که چطور یک لوله کاتتر خیلی نازک

takes the coil to the heart.

فنر را به قلب می‌برد.

The coil then closes the hole.

وسپس فنر، قلب را می‌بندد.

After that moment of inspiration,

بعد از آن لحظه الهام،

there came a very long time of effort

دورانی طولانی از تلاش سپری شد

developing a prototype.

تا یک نمونه واقعی ساخته شود.

In vitro and in vivo studies took thousands of hours of work in the lab.

هزاران ساعت کار در آزمایشگاه برای مطالعات آزمایشگاهی و داخل بدن صورت گرفت.

The coil, if it works, can save lives.

این فنر، اگر کار می‌کرد می‌توانست نجات بخش باشد.

I returned from Germany to Bolivia,

در بازگشت از آلمان به بولیوی،

thinking that wherever we go,

در حالیکه به این فکر می‌کردم اگر بشود،

we have the opportunity to make a difference.

این امکان را داریم تا تفاوت ایجاد کنیم.

With my wife and partner, Dr. Alexandra Heath,

همراه با همسر و شریکم، خانم دکتر الکساندرا هیث،

we started to see patients.

شروع به دیدن بیماران کردیم.

After successfully treating patients with our coil,

و پس از مداوای موفقیت آمیز با فنرمان،

we felt really enthusiastic.

واقعا احساس شوق می‌کردیم.

But we live in a place

اما ما در جایی زندگی می‌کنیم

that is 12,000 feet high.

که ۳٫۷۰۰ متر ارتفاع دارد.

And,

و،

the patients there need a special device to solve their heart condition.

بیماران احتیاج به وسیله‌ای خاص دارند که که مشکلات قلبی‌شان را حل کند.

The hole in altitude patients is different,

حفرۀ بیمارهایی که در ارتفاعات زندگی می کنند، متفاوت است،

because the orifice between the arteries is larger.

چون روزنه بین شریان‌ها بزرگتر است.

Most patients cannot afford to be treated on time,

بیشتر بیماران امکان مالی درمان به موقع را ندارند،

and they die.

و می‌میرند.

The first coil could successfully treat

اولین فنر با موفقیت می‌توانست

only half of the patients in Bolivia.

تنها نیمی از بیماران را در بولیوی درمان کند.

The search started again.

تحقیق مجددا آغاز شد.

We went back to the drawing board.

دوباره به صفحه طراحی برگشتیم.

After many trials,

بعد از تلاش‌های زیاد،

and with the help of my grandmother's indigenous friends in the mountains,

و با کمک دوستان بومی‌ مادر بزرگم در کوه‌ها،

we obtained a new device.

وسیله‌ای جدید درست کردیم.

For centuries, indigenous women told stories by weaving complex patterns

برای قرن‌ها، زنان بومی با بافتن طرح‌های پیچیده

on looms,

با کمک ماسوره، داستان سرایی می‌کردند،

and an unexpected skill helped us for the new device.

و این فن به شکل غیر منتظره برای ساخت این وسیله جدید به ما کمک کرد.

We take this traditional method of weaving

ما این روش سنتی بافت را استفاده کردیم

and make a design made by a smart material

و طرحی با کمک مواد هوشمند ساختیم

that records shape.

که شکل را نگه می‌داشت.

It seems this time,

این بار به نظر می‌رسید،

the weaving allows us to create a seamless device

بافندگی اجازه می‌دهد تا وسیله یک تکه‌ای بسازیم

that doesn't rust

که نمی‌پوسد

because it's made of only one piece.

چون تنها از یک تکه ساخته شده.

It can change by itself into very complex structures

خودش می‌توانست به ساختار‌های خیلی پیچیده تبدیل شود

by a procedure that took decades to develop.

به شیوه‌ای که اجرای آن دهها سال طول کشید.

As you can see, the device enters the body

همانطور که می‌بینید، وسیله وارد بدن می شود

through the natural channels.

از یک کانال طبیعی.

Doctors have only to close the catheter through the hole.

دکتر‌ها فقط باید کاتتر را در میان حفره ببندند.

Our device expands, places itself

وسیله ما بازشده، خودش را در جای قرار داده

and closes the hole.

و حفره را می‌بندد.

We have this beautiful delivery system

ما این سیستم جاگذاری زیبا را داریم

that is so simple to use

که استفاده از آن بسیار ساده است

because it works by itself.

چون خودش کار می‌کند.

No open surgery was necessary.

و به جراحی قلب باز نیاز ندارد.

(Applause)

( تشویق حضار)

As doctors, we fight with diseases

به عنوان پزشک، ما با بیماری مبارزه می‌کنیم

that take a long time and effort to heal -- if they do.

که زمان طولانی و تلاش زیادی برای بهبود می‌خواهد -- اگر بشود.

This is the child from before,

این همان بچه قبلی است،

after the procedure.

بعد از عمل.

As you can see --

همانطور که می‌بینید --

(Applause)

( تشویق حضار )

As you can see, once the device is in place,

همانطور که می‌بینید، وقتی که وسیله در جایش قرار گرفته،

the patient is 100 percent healed.

بیمار ۱۰۰ درصد مداوا شده.

From start to finish,

از شروع تا پایان،

the whole procedure takes only 30 minutes.

کل عمل تنها ۳۰ دقیقه طول می‌کشد.

That's very rewarding from the medical and human point of view.

که از دید پزشکی و انسانی بسیار سودمند است.

We are so proud that some of our former patients

بسیار مفتخریم که بعضی از بیماران قبلی ما

are part of our team --

حالا عضوی از گروهمان هستند --

a team, thanks to added close interaction

یک گروه، بخاطر ارتباط نزدیک

with patients that work with us.

با بیمارانی که با ما همکاری می‌کنند.

Together, we have only one idea:

ما همگی تنها یک نظر داریم:

the best solutions need to be simple.

که بهترین راه حل باید ساده باشد.

We lost the fear of creating something new.

ما بر ترس ساختن چیزی جدید غلبه کردیم.

The path, it's not easy.

مسیر، ساده نیست.

Many obstacles arise all the time.

همیشه مشکلات زیادی پیش می‌آید.

But we receive strength from our patients.

اما ما از بیمارانمان قدرت می‌گیریم.

Their resilience and courage

مقاومت و پشتکارشان

inspire our creativity.

الهام بخش خلاقیت ماست.

Our goal is to make sure

هدف ما اطمینان از این است

that no child is left behind,

که هیچ کودکی از این درمان محروم نباشد،

not because of cost or access.

نه بخاطرهزینه و یا نه بخاطر دسترسی.

So we have to start a foundation

ما یک موسسه ایجاد کردیم

with a one-to-one model.

با راهکاری یک به یک.

We will give one device for free

ما یک دستگاه را مجانی می‌دهیم

to make sure that every child is treated.

تا مطمئن شویم همه کودکان درمان می شوند.

We are in many countries now,

حالا در بسیاری از کشور‌ها هستیم،

but we need to be everywhere.

اما باید همه‌جا باشیم.

This whole thing began

همه اینها تنها با

with one impossible idea

یک عقیده نا‌ممکن آغاز شد

as will continue it, really:

که واقعا آن را ادامه می‌دهیم:

No child is left behind.

هیچ کودکی نباید از دست برود.

Muchas gracias.

خیلی متشکرم.

(Applause)

( تشویق حضار)