How to make smart decisions more easily

Translator: Kourosh Ghaniyoun Reviewer: Masoud Motamedifar

In a 2011 study, researchers followed a group of judges

در پژوهشی به سال ۲۰۱۱، پژوهشگران گروهی از قضات را رصد کردند

deciding whether or not to offer imprisoned individuals a chance at parole.

که باید تصمیم می‌گرفتند به افراد زندانی فرصت عفو مشروط را بدهند یا نه.

Logically, one might expect things like an imprisoned person’s crime,

قاعدتاً انتظار می‌رود که ملاحظاتِ اصلیِ قضات

existing sentence, and current behavior to be the primary considerations.

مواردی مانند جرم فرد زندانی، حکم فعلی و رفتار کنونیِ او باشند.

But while those details were duly examined,

اگرچه قضات آن جزئیات را طبق روال بررسی کردند

one variable had a remarkably large impact:

اما نباید از تأثیر چشمگیرِ یک متغیر به‌سادگی گذشت:

the time of day.

ساعتِ روز.

Imprisoned people who met with the board in the morning

زندانی‌هایی که در طول صبح با انجمن قضات دیدار کردند،

were far more likely to receive parole

در قیاس با کسانی که پرونده‌هایشان

than those whose cases were reviewed in the afternoon,

بعدازظهر بازبینی شد، شانس بیشتری برای دریافت عفو مشروط داشتند،

even if their crimes and sentences were practically identical.

حتی اگر جرم و حکمشان عملاً یکسان بود.

This finding might seem strange, but the researchers’ explanation was simple:

این یافته ممکن است عجیب به نظر برسد، اما پژوهشگران توضیح ساده‌ای برایش داشتند:

in the afternoon, the judges were likely exhausted.

قضات طی بعدازظهر به احتمالِ زیاد خسته بودند.

Specifically, they were experiencing decision fatigue.

مشخصاً از «خستگیِ ناشی از تصمیم‌گیری» رنج می‌بردند.

This kind of cognitive exhaustion occurs after a period of extended decision making

این نوع از خستگیِ شناختی پیامد تصمیم‌گیری‌های متعدد طی مدتی طولانی است

and it can make people more impulsive and less confident while making choices.

و می‌تواند افراد را حین تصمیم‌گیری شتاب‌زده‌تر و کم‌اعتمادبه‌نفس‌تر کند.

The dangers of decision fatigue are clear in high-stakes scenarios like this study,

خطرات خستگیِ ناشی از تصمیم‌گیری در شرایط مخاطره‌آمیزی مانند پژوهشِ جاری آشکارند

but it can have a serious impact on our day-to-day lives as well.

اما این خستگی می‌تواند روی زندگیِ روزمره‌ی ما هم تأثیر جدی بگذارد.

So what kinds of choices lead us to this state,

حالا چه نوع تصمیماتی ما را به این حالت دچار می‌کنند،

and what can we do to fight fatigue?

و برای مقابله با خستگی چه کاری از ما برمی‌آید؟

Everything our bodies do— whether physical or mental— uses energy.

هر کاری که بدنِ ما انجام می‌دهد - حالا چه جسمانی و چه ذهنی - انرژی می‌بَرد.

But while it’s unclear exactly what resources

اگرچه مشخص نیست که طی فشار روانی

are depleted during mental strain,

کدام منابع تحلیل می‌روند،

studies have found many individuals seem to have a daily threshold

پژوهش‌ها نشان داده‌اند که بسیاری از افراد برای تصمیم‌گیری

for making decisions.

یک آستانه‌ی روزانه دارند.

And once that threshold is met,

و وقتی به آن آستانه برسند،

most people make the conscious choice to “take it easy”

بیشتر افراد آگاهانه تصمیم می‌گیرند که «به خودشان سخت نگیرند»

and save serious thinking about any new decisions for another day.

و تفکر جدی درباره‌ی تصمیمات جدید را به روز دیگری موکول کنند.

How quickly you reach this threshold depends on several variables,

اینکه چقدر سریع به این آستانه برسید به چندین متغیر بستگی دارد،

including the frequency, complexity, and novelty of the decisions you have to make.

از جمله تناوب، پیچیدگی، و غرابتِ تصمیماتی که باید بگیرید.

For example, choosing what to eat for breakfast isn't very taxing.

مثلاً انتخابِ خوراکیِ صبحانه چندان طاقت‌فرسا نیست.

Not only is this decision limited by what's available,

این تصمیم نه‌تنها محدود به خوراکی‌های دردسترس است،

it's also a choice you expect to make once a day with fairly low stakes.

بلکه انتخابی نسبتاً کم‌خطر است که هر روز باید یک‌بار درباره‌اش تصمیم بگیرید.

And even when you’re not quite sure what to eat,

و حتی وقتی مطمئن نیستید که چه باید بخورید،

the time between this minor decision and the next one

زمانِ مابینِ این تصمیمِ جزئی با تصمیمِ بعدی

should give you ample room to recover whatever cognitive energy you expend.

فرصت کافی برای جبرانِ هر میزان انرژیِ شناختی که صرف می‌کنید را به شما می‌دهد.

But let’s imagine something much trickier.

اما بیایید مثال پیچیده‌تری را در نظر بگیریم.

For example, your car suddenly breaks down

مثلاً خودروی شما ناگهان خراب می‌شود

and you need to replace it right away.

و مجبور می‌شوید بی‌معطلی خودروی جدیدی بخرید.

This is an unexpected, complicated decision with serious consequences.

این یک تصمیمِ پیش‌بینی‌نشده و پیچیده است که پیامدهای جدی دارد.

In this case, there are countless options to choose from,

در این مورد، گزینه‌های بی‌شماری برای انتخاب وجود دارند،

and you won't find them all in one place.

و همه‌ی این گزینه‌ها را نیز در یک مکانِ منفرد نخواهید یافت.

To make the optimal choice,

برای انتخابِ مطلوب

you’ll need to do hours of thoughtful research

باید چندین ساعت تحقیقِ جدی انجام دهید

to consider the various pros and cons.

تا نقاط قوت و ضعفِ گزینه‌های مختلف را بررسی کنید.

And since this is a decision you don’t often make,

و چون زیاد پیش نمی‌آید که چنین تصمیمی بگیرید

you’ll also have to identify what considerations are most important.

باید مهم‌ترین ملاحظات را نیز شناسایی کنید.

The time pressure can add additional stress

چه در فرآیندِ تصمیم‌گیری و چه بعد از آن،

both during the decision-making process and afterward,

محدودیتِ زمان می‌تواند استرس اضافی وارد کند،

as you expend more energy wondering if you would have made

زیرا پس از تصمیم‌گیری انرژی زیادی را صرف تردید در این باره می‌کنید

a different decision with more time.

که شاید با زمان بیشتر تصمیم متفاوتی می‌گرفتید.

After just a single decision of this magnitude,

گرفتنِ همین یک تصمیمِ بزرگ کافی است

most people would have already reached their decision-making threshold.

تا بیشتر افراد به آستانه‌ی تصمیم‌گیری‌شان برسند.

But in professions where individuals need to make multiple high-stakes decisions

اما در حرفه‌هایی که افراد روزانه مجبورند چندین تصمیمِ

every day,

مخاطره‌آمیز بگیرند،

decision fatigue can be much more dangerous.

خستگیِ ناشی از تصمیم‌گیری می‌تواند بسیار خطرناک‌تر باشد.

Judges, like those in the 2011 study,

قضات، مانند مثالِ پژوهش سال ۲۰۱۱،

often encounter difficult decisions back-to-back,

اغلب مجبورند، بی‌آنکه زمانی برای بازیابی داشته باشند،

with no time to recover.

تصمیمات متوالی دشواری بگیرند.

Many researchers are especially concerned about decision fatigue in medicine.

بسیاری از پژوهشگران مشخصاً نگران خستگیِ ناشی از تصمیم‌گیری در حوزه‌ی پزشکی هستند.

Doctors often work long shifts full of life-or-death decisions,

پزشکان طی شیفت‌های کاری غالباًطولانی‌شان باید تصمیمات مرگ‌وزندگیِ زیادی بگیرند،

and some studies have found that medical workers

و برخی از پژوهش‌ها نشان داده‌اند که احتمالِ

are much more likely to make critical mistakes

اشتباهاتِ حیاتیِ کارکنان حوزه‌ی پزشکی

when working extended shifts.

طی شیفت‌های کاریِ طولانی بسیار بیشتر است.

Addressing these issues requires institutional changes,

برطرف‌سازیِ این دغدغه‌ها نیازمندِ تغییراتِ بنیادی است،

but there are much more direct ways most of us can avoid fatigue

اما در زندگی روزمره‌ی بیشترِ ما، راه‌های سرراست‌تری برای

in our daily lives.

اجتناب از خستگی وجود دارند.

One simple strategy is to make fewer daily decisions,

یک تدبیرِ ساده این است که تصمیماتِ روزانه‌ی کمتری بگیریم،

tackling your to-do list over multiple days,

فهرست کارهایمان را طی چند روز تکمیل کنیم،

or even removing some rote decisions from your day altogether.

یا حتی برخی از تصمیمات تکراری را به‌کلی از روزمان حذف کنیم.

It’s also typically less draining to offer advice on a hard decision

ضمناً، مشورت‌دادن درباره‌ی یک تصمیم سخت معمولاً راحت‌تر از

than it is to make that choice yourself.

گرفتنِ آن تصمیم است.

So it can be helpful to imagine your decisions as someone else’s

پس بد نیست پیش از آنکه پیامدهای یک تصمیم را مشخصاً بر روی خودتان بسنجید،

before considering how the consequences impact you specifically.

تصور کنید دارید برای دیگری تصمیم می‌گیرید.

Finally, it's essential to remember that not every choice is equally important,

سرآخر، حتماً به خاطر داشته باشید که همه‌ی تصمیمات به‌یک‌اندازه مهم نیستند،

and learning how to relax about the small stuff can help you save energy

و اگر بیاموزید در مواجهه با موضوعاتِ کم‌اهمیت آرام بمانید، می‌توانید

for the decisions that truly matter.

انرژی‌تان را برای موضوعاتِ واقعاًمهم ذخیره کنید.