Why are some people left-handed? - Daniel M. Abrams

Translator: Farnaz Saghafi Reviewer: soheila Jafari

If you know an older left-handed person,

اگر از افراد سالخورده کسی رو میشناسید که چپ دسته،

chances are they had to learn to write or eat with their right hand.

احتمال داشته که مجبور بوده نوشتن یا خوردن با دست راست را یاد بگیره.

And in many parts of the world,

و در خیلی قسمتهای دنیا،

it's still common practice to force children to use their "proper" hand.

هنوز متداوله که کودکان را مجبورکنند تا دست "مناسب" را بکارگیری گیرند.

Even the word for right also means correct or good,

حتی واژه« راست» به معنی صحیح یا خوب بودن،

not just in English, but many other languages, too.

نه فقط در زبان انگلیسی، بلکه در خیلی زبانهای دیگر وجود دارد.

But if being left-handed is so wrong,

اما اگر «چپ دست بودن » خیلی غلطه،

then why does it happen in the first place?

پس چرا در وهله اول رخ می دهد؟

Today, about 1/10 of the world's population are left-handed.

امروزه، حدود یک دهم جمعیت دنیا چپ دست اند.

Archeological evidence shows that it's been that way

نشانه های باستانی بیانگر آنست

for as long as 500,000 years,

که از ٥٠٠٫٠٠٠ سال پیش تا به حال بدین منوال بوده است،

with about 10% of human remains

حدود ١٠ درصد بقایای انسانی

showing the associated differences in arm length and bone density,

نشانگر تفاوتهای بلندی دستان و تراکم استخوان است،

and some ancient tools and artifacts showing evidence of left-hand use.

و برخی وسایل و صنایع دستی قدیمی شواهدی بر چپ دست بودن سازنده آنهاست.

And despite what many may think, handedness is not a choice.

و علیرغم ذعم عمومی، دست غالب یک انتخاب نیست.

It can be predicted even before birth based on the fetus' position in the womb.

حتی می توان آنرا قبل از تولد، بر اساس قرارگیری جنین در رحم پیش بینی کرد.

So, if handedness is inborn, does that mean it's genetic?

پس اگر چپ دست و یا راست دست بودن ذاتی است یعنی ژنتیکی است؟

Well, yes and no.

خُب، هم آره هم نه.

Identical twins, who have the same genes, can have different dominant hands.

دو قلوهای همسان، که دارای ژنهای یکسانند، می توانند دست غالب متفاوتی داشته باشند.

In fact, this happens as often as it does with any other sibling pair.

در حقیقت، این اتفاق به همان تعداد دفعات که برای هر دو خواهریا برادر اتفاق می افتد، رخ می دهد.

But the chances of being right or left-handed

اما احتمال راست دست یا چپ دست بودن

are determined by the handedness of your parents

بر اساس راست دست یا چپ دست بودن والدین تان تعیین می شود

in surprisingly consistent ratios.

به میزانی بطور تعجب آوری ثابت.

If your father was left-handed but your mother was right-handed,

اگر پدرتان چپ دست و مادرتان راست دست بوده،

you have a 17% chance of being born left-handed,

شما به احتمال ١٧درصد چپ دست متولد می شوید،

while two righties will have a left-handed child only 10% of the time.

در حالیکه دو والدین راست دست به احتمال ١٠ درصد فرزند چپ دست خواهند داشت.

Handedness seems to be determined by a roll of the dice,

راست دست یا چپ دست بودن بنظر با انداختن تاس (شانسی) تعیین می شود،

but the odds are set by your genes.

ولی احتمال آن توسط ژنهای شما تعیین می شود.

All of this implies there's a reason

تمامی اینها بیانگر آنست که دلیلی وجود دارد

that evolution has produced this small proportion of lefties,

که تکامل چنین میزان کوچکی از چپ دستان را بوجود آورده

and maintained it over the course of millennia.

و طی هزاران سال آنرا حفظ کرده است.

And while there have been several theories

و درحالیکه چندین تئوری وجود داشته

attempting to explain why handedness exists in the first place,

که سعی در توصیف دلیل وجود راست دست یا چپ دست بودن در وهله اول را داشتند،

or why most people are right-handed,

و یا اینکه چرا اکثر افراد راست دست هستند،

a recent mathematical model

اخیرا یک طرح ریاضی می گوید

suggests that the actual ratio reflects a balance

که میزان واقعی، بازتابی از تعادل

between competitive and cooperative pressures on human evolution.

میان فشارهای رقابتی و مشترک در تکامل بشر است.

The benefits of being left-handed

فواید چپ دست بودن

are clearest in activities involving an opponent,

در فعالیتهایی که حریف در آن وجود دارد، بسیار جلوه می کند

like combat or competitive sports.

مثل ورزشهای رزمی یا رقابتی.

For example, about 50% of top hitters in baseball have been left-handed.

بعنوان مثال، حدود ٥٠ درصد از پرتاب کنندگان درجه یک در بیسبال چپ دست بودند.

Why?

چرا؟

Think of it as a surprise advantage.

به آن بعنوان یک مزیت غیر منتظره بنگرید.

Because lefties are a minority to begin with,

از آنجائیکه چپ دستان در اقلیت قرار دارند،

both right-handed and left-handed competitors

هر دو حریفان چپ دست و راست دست

will spend most of their time encountering

بیشتر زمان خود را صرف

and practicing against righties.

مواجهه و تمرین در مقابل راست دستان می کنند.

So when the two face each other,

پس وقتی این دو مقابل همدیگر قرار می گیرند،

the left-hander will be better prepared against this right-handed opponent,

چپ دستان آمادگی بهتری در برابر حریف راست دست خود دارند،

while the righty will be thrown off.

و از شر راست دستان خلاص می شوند.

This fighting hypothesis,

این فرضیه جنگ و مقابله،

where an imbalance in the population

که در آن عدم تعادل جمعیت

results in an advantage for left-handed fighters or athletes,

منجر به مزیتی برای مبارزان یا ورزشکاران چپ دست می شود،

is an example of negative frequency-dependent selection.

مثالی است از انتخاب براساس تناوب منفی.

But according to the principles of evolution,

اما طبق اصول تکامل،

groups that have a relative advantage

گروههایی که مزیت نسبی دارند

tend to grow until that advantage disappears.

تمایل به رشد در جهت حذف آن مزیت دارند.

If people were only fighting and competing throughout human evolution,

اگر مردم در جریان تکامل جنگیده و رقابت می کردند،

natural selection would lead to more lefties being the ones that made it

انتخابهای طبیعی منجر به حضور بیشتر چپ دستها می شد

until there were so many of them,

تا جائیکه تعداد آنها فراوان،

that it was no longer a rare asset.

و دیگر سرمایه ای کمیاب نبودند.

So in a purely competitive world,

بدین ترتیب در جهانی بشدت رقابتی،

50% of the population would be left-handed.

٥٠ درصد جمعیت چپ دست می بودند.

But human evolution has been shaped by cooperation, as well as competition.

اما تکامل انسان از طریق همکاری و همچنین رقابت شکل گرفته است.

And cooperative pressure

و فشار رقابتی

pushes handedness distribution in the opposite direction.

راست دست یا چپ دست بودن را در جهت مخالف سوق می دهد.

In golf, where performance doesn't depend on the opponent,

در ورزش گلف که بازی به حریف بستگی ندارد،

only 4% of top players are left-handed,

فقط ٤ درصد از بازیکنان درجه یک چپ دستند،

an example of the wider phenomenon of tool sharing.

نمونۀ پدیده وسیعتری از سهیم بودن در وسایل.

Just as young potential golfers

به همان صورت که بازیکنان جوان مستعد گلف

can more easily find a set of right-handed clubs,

راحت تر می توانند سری چوبهای گلف برای راست دستان را پیدا کنند،

many of the important instruments that have shaped society

بسیاری ابزار مهم که جامعه را شکل می دهند،

were designed for the right-handed majority.

برای اکثریت راست دستان طراحی شده اند.

Because lefties are worse at using these tools,

چون چپ دستان از این وسایل استفاده نادرست تری کرده،

and suffer from higher accident rates,

و میزان ایجاد حادثه در آنها بالاتر است،

they would be less successful in a purely cooperative world,

آنها در دنیای همکاری محض موفقیت کمتری داشته،

eventually disappearing from the population.

و در نهایت از جمعیت حذف می شوند.

So by correctly predicting the distribution

بدین ترتیب با پیش بینی صحیح

of left-handed people in the general population,

حضور چپ دستان در کل جمعیت،

as well as matching data from various sports,

همینطور مطابقت داده ها از ورزشها مختلف،

the model indicates

این موضوع نمایانگر می شود

that the persistence of lefties as a small but stable minority

ماندگاری چپ دستان بعنوان یک اقلیت کوچک ولی پایدار

reflects an equilibrium

بازتاب تعادلی است

that comes from competitive and cooperative effects

که نشات گرفته از اثرات تعاون و رقابت بوده

playing out simultaneously over time.

که همزمان طی سالها صورت گرفته است.

And the most intriguing thing

و جالب ترین چیز اینه که

is what the numbers can tell us about various populations.

ارقام چه اطلاعاتی از جمعیتهای مختلف در اختیار ما قرار می دهند.

From the skewed distribution of pawedness in cooperative animals,

از پراکنش غلط پنجه راست یا پنجه چپ بودن در حیوانات با خصوصیات همکاری

to the slightly larger percentage of lefties

تا نسبت کمی بزرگتر در افراد چپ دست

in competitive hunter-gatherer societies,

در جوامع رقابتی شکارچیان،

we may even find that the answers to some puzzles of early human evolution

ما شاید حتی دریابیم که پاسخ برخی ابهامات تکامل اولیه انسانها

are already in our hands.

همین حالا نیز در اختیار ماست.