E.O. Wilson calls for an Encyclopedia of Life

Translator: Leila Ataei Reviewer: soheila Jafari

I have all my life wondered what "mind-boggling" meant.

همه عمرم به این فکر کردم که "شگفت آور" یعنی چه؟

After two days here, I declare myself boggled, and enormously impressed,

بعد از دو روز اینجا بودن، خودم را شگفت زده اعلام می‎کنم و بی‎نهایت تحت تاثیر قرار گرفتم

and feel that you are one of the great hopes --

و احساس می‎کنم که شما یکی از بزرگترین امیدها هستید--

not just for American achievement in science and technology,

نه فقط برای دست‌آوردهای آمریکا در زمینه علم و فناوری

but for the whole world.

بلکه برای تمام جهان.

I've come, however, on a special mission on behalf of my constituency,

به هرترتیب، من به نمایندگی موکلان ۱۰ به توان

which are the 10-to-the-18th-power -- that's a million trillion --

هجده‎ام-- که یک میلیون تریلیون می‎شود -- یعنی حشرات و

insects and other small creatures, and to make a plea for them.

دیگر موجودات کوچک درماموریت ویژه‎ای هستم و از طرفشان دادخواستی دارم.

If we were to wipe out insects alone, just that group alone, on this planet --

اگر قرار بود فقط حشرات را نابود کنیم، فقط همین گروه را از روی این کره--

which we are trying hard to do --

که سخت در تلاشیم که انجامش دهیم--

the rest of life and humanity with it would mostly disappear from the land.

بقیه حیات و بشریت با آن از روی زمین حذف خواهد شد.

And within a few months.

و فقط طی چند ماه.

Now, how did I come to this particular position of advocacy?

اکنون، چطور به این موقعیت خاص از جانبداری رسیدم؟

As a little boy, and through my teenage years,

بعنوان یک پسر کوچک، و در دوران نوجوانی‎ام،

I became increasingly fascinated by the diversity of life.

بشدت شیفته تنوع در زندگی شدم.

I had a butterfly period, a snake period, a bird period, a fish period, a cave period

یک دوره با پروانه‎ها، یک دوره مارها، یک دوره پرندگان، یک دوره ماهیها، یک دوره با غارها،

and finally and definitively, an ant period.

و یک دوره هم سرانجام به قطع یقین با مورچه‎ها.

By my college years, I was a devoted myrmecologist,

در سالهای کالج یک مورشناس باوفا بودم،

a specialist on the biology of ants,

یک متخصص روی زیست‎شناسی مورچه‎ها،

but my attention and research continued to make journeys

اما توجه و تحقیقم در ادامه به سفرهایی کلی در

across the great variety of life on Earth in general --

عرصه تنوع زیاد حیات روی زمین ختم شد--

including all that it means to us as a species, how little we understand it

از جمله درک اندک ما نسبت به همه آنچه که بعنوان گونه برایمان مطرح است؛ و اینکه چقدر کم درموردش میدانیم

and how pressing a danger that our activities have created for it.

و این فعالیتهای ما چه خطرهایی را که برایشان ایجاد نکرده.

Out of that broader study has emerged a concern and an ambition,

بواسطه تحقیقات گسترده‎تر دغدغه و جاه‎طلبی شکل گرفته

crystallized in the wish that I'm about to make to you.

که در قالب آرزویی تبلور یافته که برایتان بازگو می‎کنم.

My choice is the culmination of a lifetime commitment

انتخاب من اوج یک تعهد مادام‎العمر است

that began with growing up on the Gulf Coast of Alabama, on the Florida peninsula.

که با بزرگ شدن در کرانه خلیج آلاباما در فلوریدا پنینسولا شروع شد.

As far back as I can remember, I was enchanted by the natural beauty of that region

تا جاییکه بخاطر دارم، مسحور زیبایی طبیعی آن منطقه

and the almost tropical exuberance of the plants and animals that grow there.

و فراوانی گیاهان و جانوران نیمه استوایی آنجا شدم.

One day when I was only seven years old and fishing,

یک روز وقتی تنها ۷ سالم بود. ماهیگیری می‎کردم

I pulled a "pinfish," they're called, with sharp dorsal spines, up too hard and fast,

یک سوزن ماهیگیری را به شدت و با سرعت زیاد بیرون کشیدم و با تیغهای پشتی تیزی که داشت

and I blinded myself in one eye.

یک چشمم کور شد.

I later discovered I was also hard of hearing,

بعدا فهمیدم که در شنیدن هم مشکل دارم،

possibly congenitally, in the upper registers.

شاید مادرزادی، در دامنه‎های بالاتر بسامد صدا.

So in planning to be a professional naturalist --

در برنامه‎ریزی برای تبدیل شدن به یک طبیعت شناس حرفه‌ای--

I never considered anything else in my entire life --

هرگز چیز دیگری را در کل زندگیم تصور نکرده‎ام--

I found that I was lousy at bird watching and couldn't track frog calls either.

فهمیدم که در تماشای پرندگان بی‎عرضه بودم و نمی‎توانستم حتی صدای قوباغه‎ها را ردگیری کنم.

So I turned to the teeming small creatures

پس برگشتم به این موجودات فراوان کوچک

that can be held between the thumb and forefinger:

که می‎توان بین انگشت شصت و اشاره نگهداشت:

the little things that compose the foundation of our ecosystems,

چیزهایی کوچولویی که اساس اکوسیستمهای ما را تشکیل می‎دهند،

the little things, as I like to say, who run the world.

چیزهای کوچولویی که مایلم بگویم جهان را اداره می‎کنند.

In so doing, I reached a frontier of biology so strange, so rich,

در انجام این کار به مرزی از زیست شناسی رسیدم که بسیار غنی و عجیب است،

that it seemed as though it exists on another planet.

که گویی در سیاره دیگریست.

In fact, we live on a mostly unexplored planet.

در واقع، ما در کره‎ای عمدتا کشف نشده زندگی می‎کنیم.

The great majority of organisms on Earth remain unknown to science.

اکثریت عمده موجودات زنده روی زمین برای علم ناشناخته‎اند.

In the last 30 years, thanks to explorations in remote parts of the world

در ۳۰ سال اخیر، به لطف کاوش در نقاط دورافتاده جهان

and advances in technology,

و پیشرفت در فناوری،

biologists have, for example, added a full one-third of the known frog and other amphibian species,

زیست شناسان برای مثال یک سوم به قورباغه‎های شناخته شده و دیگر گونه‎های دوزیست افزوده‎اند،

to bring the current total to 5,400,

تا آمار کنونی را به ۵٫۴۰۰ برسانند،

and more continue to pour in.

و این افزودن همچنان ادامه دارد.

Two new kinds of whales have been discovered, along with two new antelopes,

دو نوع جدید نهنگ همراه با دو بزکوهی جدید

dozens of monkey species and a new kind of elephant --

دهها گونه میمون و یک نوع جدیدی از فیلها کشف شده--

and even a distinct kind of gorilla.

و حتی یک گونه متمایز از گوریلها.

At the extreme opposite end of the size scale, the class of marine bacteria,

درست در نقطه مقابل اینها از لحاظ جثه، طبقه باکتریهای آبزی را داریم،

the Prochlorococci -- that will be on the final exam --

Prochlorococci-- که در امتحان نهایی خواهد بود--

although discovered only in 1988, are now recognized as likely the most abundant organisms on Earth,

اگر چه فقط در ۱۹۸۸ کشف شد، اکنون بعنوان پرجمعیت‎ترین موجود زنده محتمل در زمین کشف می‎شود،

and moreover, responsible for a large part of the photosynthesis that occurs in the ocean.

و علاوه بر آن مسئول بخش بزرگی از عملیات فتوسنتز که در اقیانوس اتفاق میفتد.

These bacteria were not uncovered sooner

این باکتریها زودتر آشکار نشدند

because they are also among the smallest of all Earth's organisms --

چون میان کوچکترین ارگانیزم‌های زمین هستند--

so minute that they cannot be seen with conventional optical microscopy.

بقدری ریزند که حتی با میکروسکوپ نوری متعارف هم قابل مشاهده نیستند.

Yet life in the sea may depend on these tiny creatures.

هنوز زندگی در این دریا شاید بستگی به این موجودات خرد دارد.

These examples are just the first glimpse of our ignorance of life on this planet.

این نمونه‎ها تنها اولین جز از نگاه ناآگاهانه ما از زندگی در این کره است.

Consider the fungi -- including mushrooms, rusts, molds and many disease-causing organisms.

قارچها را در نظر بگیرید-- شامل کپک‎ها، زنگ گیاهی و بسیاری دیگر از ارگانیزمهای بیماری‎زا.

60,000 species are known to science,

۶۰٫۰۰۰ گونه شناخته شده در علم وجود دارد،

but more than 1.5 million have been estimated to exist.

اما بیش از۱/۵میلیون تخمین زده می‎شود که وجود دارند.

Consider the nematode roundworm, the most abundant of all animals.

کرمهای لوله‎ای نماتد را در نظر بگیرید، پرجمعیت‎ترین حیوانات.

Four out of five animals on Earth are nematode worms --

از هر پنج حیوان روی زمین چهارتایش کرم نماتد است--

if all solid materials except nematode worms were to be eliminated,

اگر کلیه مواد جامد بجز کرمهای نماتد قرار بود حذف شوند،

you could still see the ghostly outline of most of it in nematode worms.

هنوز قادر هستید طرح شبح‎واری از آنها را در کرمهای نماتد ببینید.

About 16,000 species of nematode worms

حدود ۱۶٫۰۰۰ گونه‎های کرم نماتد

have been discovered and diagnosed by scientists;

از سوی دانشمندان کشف گردیده و شناسایی شدند؛

there could be hundreds of thousands of them, even millions, still unknown.

هنوز می‎تواند صدها هزار تای دیگر و یا حتی میلیونها باشند که ناشناخته‎اند.

This vast domain of hidden biodiversity is increased still further

این دامنه گسترده از گوناگونی زیستی مخفی همچنان در حال بیشتر شدن است

by the dark matter of the biological world of bacteria,

بواسطه ماده تاریک در جهان زیست شناسی باکتریها،

which within just the last several years

که تنها ظرف چند سال اخیر

still were known from only about 6,000 species of bacteria worldwide.

هنوز از حدود تنها ۶٫۰۰۰ گونه باکتری در سراسر جهان شناخته شد.

But that number of bacteria species can be found in one gram of soil,

اما آن تعداد از گونه‎های باکتریا را می‎توان در یک گرم خاک یافت،

just a little handful of soil, in the 10 billion bacteria that would be there.

فقط یک مشت خاک و یک میلیارد باکتری که آنجا خواهد بود.

It's been estimated that a single ton of soil -- fertile soil --

تخمین زده شده که در یک تن خاک-خاک بارور--

contains approximately four million species of bacteria, all unknown.

تقریبا ۴ میلیون گونه باکتری تماما ناشناخته وجود دارد.

So the question is: what are they all doing?

پس سوال این است: همه آنها چه می‎کنند؟

The fact is, we don't know.

واقعیت این است، ما نمی‎دانیم.

We are living on a planet with a lot of activities, with reference to our living environment,

ما در کره‎ای با یک عالم فعالیت در ارتباط با زیست محیط‎مان زندگی می‎کنیم،

done by faith and guess alone.

که فقط با حدس و باور انجام می‎شوند.

Our lives depend upon these creatures.

زندگیهای ما بستگی به این مخلوقات دارد.

To take an example close to home: there are over 500 species of bacteria now known --

یک مثال شخصی: بیش از ۵۰۰ گونه باکتری هست که الان می‎شناسیم--

friendly bacteria -- living symbiotically in your mouth and throat

باکتریهای مهربان-- زندگی همزیستانه در دهان و گلوی شما دارند

probably necessary to your health for holding off pathogenic bacteria.

و احتمالا برای سلامت شما در متوقف کردن باکتریهای پاتوژنیک (بیماریزا) ضروری است.

At this point I think we have a little impressionistic film

در این مرحله، فکر کنم یک فیلم برداشت گرایانه کوچولو داریم

that was made especially for this occasion.

که برای این مناسبت خاص ساخته شده است.

And I'd like to show it.

و مایلم آن را نمایش دهم.

Assisted in this by Billie Holiday.

بیلی هالیدی در آن همکاری دارد.

(Video)

(ویدئو)

And that may be just the beginning!

و آن شاید فقط یک شروع باشد!

The viruses, those quasi-organisms among which are the prophages,

ویروسها، آن شبه موجودات زنده که در میان آنها فاژها(باکتری‎خوارها) قرار دارند،

the gene weavers that promote the continued evolution in the lives of the bacteria,

بافنده‎های ژن که تکامل دنباله‎دار در زندگی باکتریها را ترویج می‎کنند،

are a virtually unknown frontier of modern biology, a world unto themselves.

کمابیش جبهه‎ای ناشناخته از زیست‎شناسی مدرن در دنیای خودشان است،

What constitutes a viral species is still unresolved,

اینکه چه چیز گونه‎های ویروسی را میسازد، هنور حل نشده مانده،

although they're obviously of enormous importance to us.

اگر چه تنها قطعا از اهمیت حائزی برای ما برخوردار است.

But this much we can say: the variety of genes on the planet in viruses

اما همینقدر برایتان بگویم که نوعی از ژنها در زمین هستند که نسبت به

exceeds, or is likely to exceed, that in all of the rest of life combined.

بقیه موجودات دیگر میزان ویروس در آنها زیادی هست یا احتمال زیاد شدن در آنها هست.

Nowadays, in addressing microbial biodiversity,

امروزه، در مخاطب قرار دادن گوناگونی زیستی میکرب‎دار،

scientists are like explorers in a rowboat launched onto the Pacific Ocean.

دانشمندان مثل سیاحان در قایق پارویی میماند که روانه اقیانوس آرام هستند.

But that is changing rapidly with the aid of new genomic technology.

اما به کمک فناوری ژنومی جدید به سرعت در حال تغییر کردن است.

Already it is possible to sequence the entire genetic code of a bacterium in under four hours.

همین حالا مرتب کردن کد ژنتیکی کامل یک باکتری ظرف کمتر از چهار ساعت ممکن است.

Soon we will be in a position to go forth in the field with sequencers on our backs --

به زودی ما در موقعیتی خواهیم بود که با داشتن توالی در چنته‎مان در این رشته پیشروی خواهیم کرد--

to hunt bacteria in tiny crevices of the habitat's surface

برای شکار باکتریها در ترکهای سطح زیستگاه‎ها

in the way you go watching for birds with binoculars.

به طریقی که برای تماشای پرندگان با دوربین می‎روید.

What will we find as we map the living world, as, finally, we get this underway seriously?

وقتی بالاخره بطور جدی این پروژه را شروع کنیم، در نقشه نگاری از جهان موجودات زنده به چه می‎رسیم؟

As we move past the relatively gigantic mammals, birds, frogs and plants

وقتی که از کنار پستانداران نسبتا عظیم‎الجثه، پرندگان، قورباغه‎ها و حشرات می‎گذریم

to the more elusive insects and other small invertebrates and then beyond

تا به حشرات گریزپا و بی‎مهره‌‎گان کوچک و فراتر از آنها

to the countless millions of organisms in the invisible living world

میلیونهای موجودات زنده دیگر که در دنیای غیرقابل رویت زندگان

enveloped and living within humanity?

احاطه شده و در میان بشریت زندگی می‎کنند؟

Already what were thought to be bacteria for generations

انچه تا همین اواخر فکر می‎کردیم برای نسلها باکتری باشند

have been found to compose, instead, two great domains of microorganisms:

معلوم شده که در عوض دو بازه بزرگ از اورگانیزمهای میکرو را تشکیل می‎دهند:

true bacteria and one-celled organisms the archaea,

باکتری حقیقی و موجودات زنده‎ای که زمانی باستانیان یا آرکیا نامیده می‎شدند،

which are closer than other bacteria to the eukaryota, the group that we belong to.

که از باکتریهای دیگر به یوکاریوت‎ها متعلق هستند، یعنی گروهی که ما به آن تعلق داریم.

Some serious biologists, and I count myself among them,

برخی از زیست شناسان جدی، که من خودم را یکی از آنها می‎دانم

have begun to wonder that among the enormous and still unknown diversity of microorganisms,

شروع کرده‎اند به این فکر که در میان حجم انبوه انواع ریزاندامگان و کماکان ناشناخته،

one might -- just might -- find aliens among them.

یکی از آنها شاید فقط یکی از آنها در میانشان موجود فضایی بیابد.

True aliens, stocks that arrived from outer space.

موجودات فضایی واقعی، که از فضا آمده‎اند.

They've had billions of years to do it,

آنها میلیاردها سال برای انجام آن دارند،

but especially during the earliest period of biological evolution on this planet.

اما مخصوصا در طی دوره آغازین انقلاب زیست‎شناختی روی زمین.

We do know that some bacterial species that have earthly origin

ما می‎دانیم که برخی گونهه‎ای باکتریایی که منشا زمینی دارند

are capable of almost unimaginable extremes of temperature

قادر به چنان تغییرات غیرقابل تصوردر دما

and other harsh changes in environment,

و دیگر تغییرات خشن محیطی هستند،

including hard radiation strong enough and maintained long enough to crack the Pyrex vessels

از جمله تابشگری شدید که برای ترک انداختن در ظروف پیرکس

around the growing population of bacteria.

جمعیت درحال رشد باکتری بحد کافی قوی و پایدار است.

There may be a temptation to treat the biosphere holistically

شاید وسوسه‎ای برای برخورد همه جانبه با زیست سپهر

and the species that compose it as a great flux of entities

و گونه هایی وجود دارد که آن ر ا بعنوان جریان اصلی از موجوداتی

hardly worth distinguishing one from the other.

تشکیل می‎دهد که به سختی از هم قابل تفکیک هستند.

But each of these species, even the tiniest Prochlorococci,

اما هر کدام این گونه‎ها، حتی کوچکترین Prochlorococci ( نوعی باکتری که فراوان ترین موجود جهان هست)

are masterpieces of evolution.

شاهکارهای تکامل هستند.

Each has persisted for thousands to millions of years.

هر یک هزاران میلیونها سال مقاومت کرده‎اند.

Each is exquisitely adapted to the environment in which it lives,

هر یک با مهارت و ظرافت خود را با محیطی که در آن زندگی می‎کنند وقف داده‎اند،

interlocked with other species to form ecosystems upon which our own lives depend

با گونه‎های دیگر هم‎بسته شده‎اند ت اکوسیستمهایی را شکل دهند که زندگی ما به آنها وابسته است

in ways we have not begun even to imagine.

به روشهایی طرقی که حتی شروع به تصورش هم نکرده‎ایم.

We will destroy these ecosystems and the species composing them

ما این اکوسیستمهارا نابود می‎کنیم و گونه‎های سازنده آنها را

at the peril of our own existence --

در خطر وجود خودمان قرار می‎دهیم--

and unfortunately we are destroying them with ingenuity and ceaseless energy.

و بدبختانه ما آنها را با انرژی بی‎وقفه و نوآفرینی از بین می‎بریم.

My own epiphany as a conservationist came in 1953, while a Harvard graduate student,

تجلی ناگهانی خود من بعنوان یک طرفدار حفاظت و حراست محیط زیست در ۱۹۵۳ رخ داد،

searching for rare ants found in the mountain forests of Cuba,

آنموقع بعنوان یک فارغ‎التحصیل از هاروارد در جستجوی مورچه‎های نادر در جنگلهای کوهستانی کوبا بودم،

ants that shine in the sunlight --

مورچه‎هایی که در نر خورشیئ می‎درخشند--

metallic green or metallic blue, according to species, and one species, I discovered, metallic gold.

به رنگ سبز متالیک یا آبی متالیک بسته به نژادشان و یک گونه هم که کشف کردم طلایی متالیک بود.

I found my magical ants, but only after a tough climb into the mountains

مورچه‎های جادویی‎ام را یافتم، اما تنها بعد از یک کوهنوردی دشوار به کوهستانها

where the last of the native Cuban forests hung on,

جاییکه آخرین جنگلهای بکر کوبا قرار دارد،

and were then -- and still are -- being cut back.

که از آنموقع تا بحال در حال از بین رفتن هستند.

I realized then that these species

بعدا تشخیص دادم که این گونه‎ها

and a large part of the other unique, marvelous animals and plants on that island --

و بخش بزرگی از دیگر حیوانات و گیاهان منحصربفرد و فوق العاده در آن جزیره--

and this is true of practically every part of the world --

و در عمل برای هر گوشه از جهان صحت دارد--

which took millions of years to evolve, are in the process of disappearing forever.

که میلیونها سال تکامل آنها زمان برد، در پروسه ناپدید شدن همیشگی هستند.

And so it is everywhere one looks.

و خب هر طرف را که نگاه کنید هست.

The human juggernaut is permanently eroding Earth's ancient biosphere by a combination of forces

نیروی تخریبی مهیب بشر بطور دائمی باعث نابودی زیست سپهر دیرینه زمین با ترکیبی از نیروها می‎شود

that can be summarized by the acronym "HIPPO," the animal hippo.

که می‎توان آن را در سرینام "HIPPO,"خلاصه کرد که در انگلیسی معنی اسب آبی می‎دهد.

H is for habitat destruction, including climate change forced by greenhouse gases.

"H" برای نابود زیستگاه از جمله تغییرات جوی اعمال شده از سوی گازهای گلخانه‎ای.

I is for the invasive species like the fire ants, the zebra mussels, broom grasses

"I" رای گونه‎ای مهاجم مثل مورچه آتشین، صدف سیاه گورخری، چوب جارو

and pathogenic bacteria and viruses that are flooding every country, and at an exponential rate -- that's the I.

و ویروسها و باکتریهای بیماریزا که هر قرن با سرعتی تصاعدی سیل‎آسا حمله می‎کنند -- این "I" است.

The P, the first one in "HIPPO," is for pollution.

اولین حرف "P" در لغت HIPPO در معادل کلمه انگلیسی جمعیت است.

The second is for continued population, human population expansion.

دومی برای جمعیت دنباله‎دار، گسترش جمعیت بشر است.

And the final letter is O, for over-harvesting --

و حرف نهایی "O", برای برداشت زیادی محصول است--

driving species into extinction by excessive hunting and fishing.

با ماهیگیری و شکار بی‎رویه گونه‎ها را به سوی انقراض سوق می‎دهیم.

The HIPPO juggernaut we have created, if unabated, is destined --

نیروی تخریبی مهیب HIPPO که خلق کرده‎ایم، اگر کنترل نشود--

according to the best estimates of ongoing biodiversity research --

طبق بهترین برآوردها در تحقیقات مربوط به گوناگونی زیستی در جریان--

to reduce half of Earth's still surviving animal and plant species

محتوم به کاستن نیمی از کره زمین تا حدی خواهد بود که حیوانات و گیاهانی که فعالا

to extinction or critical endangerment by the end of the century.

باقی مانده‎اند تا آخر قرن منقرض شده یا در وضعیت بحرانی قرار گیرند.

Human-forced climate change alone -- again, if unabated --

تغییرات آب و هوایی اعمال شده از سوی بشری به تنهایی-- دوباره، اگر کاهش نیابد--

could eliminate a quarter of surviving species during the next five decades.

می‎تواند ثلثی از گونه‎های به جا مانده در طی پنج دهه بعدی را حذف کند.

What will we and all future generations lose

ما و نسلهای آینده چه را از دست می‎دهیم

if much of the living environment is thus degraded?

اگر بیشتر زیست محیط ما اینطور تخریب شود؟

Huge potential sources of scientific information yet to be gathered,

منابع بالقوه عظیم اطلاعات علمی هنوز لازم به جمع‎آوری هستند،

much of our environmental stability

بیشتر ثبات محیط زیستی

and new kinds of pharmaceuticals and new products of unimaginable strength and value --

و انواع تازه دارو شیمیایی و انواع محصولات با قدرت و ارزش غیرقابل تصور--

all thrown away.

همگی دور انداخته می‎شوند.

The loss will inflict a heavy price

این فقدان بهای سنگینی را در ثروت،

in wealth, security and yes, spirituality for all time to come,

امنیت، و بله معنویت زمانهای در پیشرو خواهد پرداخت

because previous cataclysms of this kind --

زیرا رویدادهای ویرانگر و سهمگین قبلی از این نوع--

the last one, that ended the age of dinosaurs --

آخرین یکی پایانی بود بر عصر دایناسورها--

took, normally, five to 10 million years to repair.

معمولا ۵ تا ۱۰ میلیون برای از نوسازی نیاز دارند.

Sadly, our knowledge of biodiversity is so incomplete

بسیار بد است که دانش ما از گوناگونی زیستی انقدر ناکامل است

that we are at risk of losing a great deal of it before it is even discovered.

بطوریکه ما در خطر مقدار زیادی از ان هستیم قبل از این که حتی کشف شود.

For example, even in the United States, the 200,000 species known currently

برای مثال، حتی در ایالات متحده، ۲۰۰٫۰۰گونه شناخته شده در حال حاضر

actually has been found to be only partial in coverage;

در واقع مشخص شده که تنها نیمه کاره تحت پوشش قرار دارند.

it is mostly unknown to us in basic biology.

در زیست شناسی مقدماتی عمدتا برای ما ناشناخته است.

Only about 15 percent of the known species have been studied well enough to evaluate their status.

تنها حدود ۱۵ درصد از گونه‎های شناخته شده بحدی کافی و خوب برای ارزیابی موقعیتشان مورد مطالعه قرار گرفته‎اند.

Of the 15 percent evaluated, 20 percent are classified as "in peril,"

از ۱۵ درصد ارزیابی شده، ۲۰ درصد بعنوان "در خطر" طبقه بندی شده است،

that is, in danger of extinction.

که یعنی در خطر انقراض.

That's in the United States.

که در ایالات متحده است.

We are, in short, flying blind into our environmental future.

کوتاه این که ما با چشمانی بسته بسوی آینده محیط زیستی خود در حال پروازیم.

We urgently need to change this.

تغییر فوری این ضروری است.

We need to have the biosphere properly explored

لازم است به کاوش شایسته زیست سپهر بپردازیم

so that we can understand and competently manage it.

تا آن را درست شناخته و به اداره باصلاحیت آن بپردازیم.

We need to settle down before we wreck the planet.

باید پیش از نابودی زمین، اوضاع را سروسامان دهیم.

And we need that knowledge.

و به آن دانش نیاز داریم.

This should be a big science project equivalent to the Human Genome Project.

باید یک پروژه علمی بزرگ معادل پروژه ژنوم بشر باشد.

It should be thought of as a biological moonshot with a timetable.

باید آن را بعنوان پرتاب زیست شناسی فضاناو به ماه با برنامه زمانی مشخص در نظر گرفت.

So this brings me to my wish for TEDsters,

که خب باعث می‎شود این تمنا را از همکارانم در TED

and to anyone else around the world who hears this talk.

و بقیه کسانی که در نقاط مختلف دنیا شنونده این سخنرانی هستند را داشته باشم.

I wish we will work together to help create the key tools

آرزویم همکاری مشترک ما با یکدیگر جهت کمک به خلق ابزار کلیدی است

that we need to inspire preservation of Earth's biodiversity.

که برای القای نگهداری گوناگونی زیستی در زمین ضروری است.

And let us call it the "Encyclopedia of Life."

و بیایید آن را دایرةالمعارف حیات بنامیم.

What is the "Encyclopedia of Life?" A concept that has already taken hold

دایرةالمعارف حیات یعنی چه؟ مفهومی که بتازگی جا افتاده

and is beginning to spread and be looked at seriously?

و شروع به رواج پیدا کردن نموده و به آن توجه جدی می‎شود؟

It is an encyclopedia that lives on the Internet

دایرةالمعارفی که روی اینترنت وجود دارد

and is contributed to by thousands of scientists around the world.

و هزاران دانشمند از گوشه کنار جهان در آن دخیل بوده‎اند.

Amateurs can do it also.

غیرحرفه‎ایها هم حتی می‎توانند این کار را انجام دهند.

It has an indefinitely expandable page for each species.

صفحه بسط‎پذیر نامحدودی برای هر یک از گونه‎ها دارد.

It makes all key information about life on Earth accessible to anyone,

همه اطلاعات کلیدی درباره حیات روی زمین را برای دسترستی یا تقاضای افراد

on demand, anywhere in the world.

در گوشه گوشه جهان میسر می‎کند.

I've written about this idea before,

قبلا درباره این ایده نوشته‎ام،

and I know there are people in this room who have expended significant effort on it in the past.

و و می‎دانم که افردی در این سالن هستند که در گذشته تلاش قابل توجه‎ای را مبذول کرده‎اند.

But what excites me is that since I first put forward this particular idea in that form,

اما آنچه از ابتدا با قرار دادن این ایده خاص در آن قالب باعث هیجان من بوده،

science has advanced.

پیشرفت علم است.

Technology has moved forward.

فناوری پیشرفت داشته.

Today, the practicalities of making such an encyclopedia,

امروزه، عملی بودن ایجاد چنین دایرةالمعارفی،

regardless of the magnitude of the information put into it, are within reach.

بدون در نظر گرفتن بزرگنمایی اطلاعاتی که در آن گنجانده شود، قابل دسترسی است.

Indeed, in the past year, a group of influential scientific institutions

درواقع، در سال گذشته، یک گروه از موسسات بانفوذ علمی،

have begun mobilizing to realize this dream.

شروع به بسیج شدن برای تشخیص این رویا کرده‎‎اند.

I wish you would help them.

امیدوارم شما نیز به انها کمک کنید.

Working together, we can make this real.

با همکاری یکدیگر، می‎توانیم آن را به واقعیت تبدیل کنیم.

The encyclopedia will quickly pay for itself in practical applications.

این دایرة المعارف سریعا بواسطه برنامه‎های کاربردی هزینه‎های خودش را پرداخت خواهد کرد.

It will address transcendent qualities in the human consciousness, and sense of human need.

ویژگیهای برتر هوشیاری بشر و حس نیاز بشر را مخاطب قرار می‎دهد.

It will transform the science of biology in ways of obvious benefit to humanity.

علم زیست شناسی را به شیوه‎هایی متحول خواهد کرد که سبب سود رسانی واضح به بشریت می‎شوند.

And most of all, it can inspire a new generation of biologists

و مهمتر از همه، می‎تواند الهامبخش نسل جدیدی از زیست شناسها باشد

to continue the quest that started, for me personally, 60 years ago:

تا دنبال کننده تحقیقی باشند که برای من شخصا ۶۰ سال قبل آغاز شد:

to search for life, to understand it and finally, above all, to preserve it.

در پی زندگی گشتن، درک آن و سرانجام بالاتر از همه، نگهداری از آن.

That is my wish. Thank you.

این آرزوی من است. سپاسگذارم.