Amy Smith: Simple designs that could save millions of childrens' lives

امی اسمیت: اختراعات ساده برای نجات یک زندگی

Translator: Tara Emami Reviewer: soheila Jafari

In terms of invention,

در مورد اختراعات

I'd like to tell you the tale of one of my favorite projects.

دوست دارم به شما داستان یک پروژه ی مورد علاقه ام را بگویم.

I think it's one of the most exciting that I'm working on,

فکر می کنم این هیجان انگیزترین پروژه ایست که روی آن کار می کنم

but I think it's also the simplest.

اما در عین حال ساده ترین است.

It's a project that has the potential to make a huge impact around the world.

این پروژه می تواند تاثیر جهانی داشته باشد.

It addresses one of the biggest health issues on the planet,

و با یکی از بزرگترین مشکلات سلامتی سر و کار دارد:

the number one cause of death in children under five.

عامل اول مرگ کودکان زیر پنج سال

Which is ...?

که چیست؟ بیماری های منتقل شده با آب؟ اسهال؟ سوء تغذیه؟

Water-borne diseases? Diarrhea? Malnutrition?

نه، این مشکل، تنفس دودهای ناشی از آتش های آشپزی درون خانه هاست.

No.

It's breathing the smoke from indoor cooking fires --

acute respiratory infections caused by this.

و عفونت های حاد تنفسی که توسط این دودها ایجاد می شوند. باور می کنید؟

Can you believe that?

I find this shocking and somewhat appalling.

به نظر من شوکه کننده و وحشتناک است.

نمی توانیم سوخت های تمیزتری برای آشپزی استفاده کنیم؟

Can't we make cleaner burning cooking fuels?

Can't we make better stoves?

نمی توانیم اجاق های بهتری بسازیم؟

How is it that this can lead to over two million deaths every year?

چطور می شود که این مشکل سالانه جان دو میلیون انسان را می گیرد؟

I know Bill Joy was talking to you about the wonders of carbon nanotubes,

می دانم که قبل از من بیل جوی با شما

از نانولوله های کربنی صحبت کرده است.

پس من از زغال چوب حرف می زنم

so I'm going to talk to you about the wonders of carbon macro-tubes,

که ماکرولوله های کربنیست.

which is charcoal.

(Laughter)

So this is a picture of rural Haiti.

این تصویری از مناطق روستایی هائیتی است. الان %۹۸ جنگل های هائیتی از بین رفته است.

Haiti is now 98 percent deforested.

You'll see scenes like this all over the island.

شما می توانید این صحنه را دورتا دور جزیره ببینید.

It leads to all sorts of environmental problems

این باعث انواع مشکلات محیطی می شود

and problems that affect people throughout the nation.

و مشکلاتی برای مردم هم به وجود می آورد.

A couple years ago there was severe flooding

چند سال قبل سیل شدیدی اتفاق افتاد

that led to thousands of deaths --

که باعث مرگ هزاران نفر شد

that's directly attributable to the fact

که مستقیما ربط داشت به این که

that there are no trees on the hills to stabilize the soil.

هیچ درختی روی تپه ها نیست تا خاک را پایدار نگه دارد

So the rains come --

پس باران می آید، آب از رودخانه ها پایین می رود و سیل اتفاق می افتد

they go down the rivers and the flooding happens.

Now one of the reasons why there are so few trees is this:

یکی از دلایل کم بودن درختان این است که

people need to cook,

مردم احتیاج به آشپزی دارند، پس درختان را قطع می کنند

and they harvest wood and they make charcoal in order to do it.

و با چوب آن ذغال چوب درست می کنند.

It's not that people are ignorant to the environmental damage.

مردم به این تخریب محیط زیست بی اعتنا نیستند

They know perfectly well, but they have no other choice.

آن ها به خوبی مطلعند، اما چاره ی دیگری ندارند.

Fossil fuels are not available,

سوخت های فسیلی در دسترس نیستند،

and solar energy doesn't cook the way that they like their food prepared.

و انرژی خورشیدی غذا را آن طوری که می خواهند، نمی پزد.

And so this is what they do.

پس این کاریست که انجام می دهند.

You'll find families like this who go out into the forest to find a tree,

شما خانواده هایی مثل این را می بینید که در جنگل دنبال یک درخت می گردند

cut it down and make charcoal out of it.

که آن را قطع کنند و از آن زغال چوب درست کنند.

So not surprisingly,

جای تعجبی ندارد که تلاش های زیادی شده

there's a lot of effort that's been done to look at alternative cooking fuels.

تا یک جایگزین برای سوخت آشپزی پیدا شود.

About four years ago, I took a team of students down to Haiti

حدود ۴ سال پیش من یک تیم دانشجویی رو به هائیتی بردم

and we worked with Peace Corps volunteers there.

و ما با داوطلبان "سپاه صلح"کار می کردیم

This is one such volunteer

این یکی از داوطلب هاست

and this is a device that he had built in the village where he worked.

و این وسیله ایست که اون در روستایی که کار می کرده ساخته

And the idea was that you could take waste paper;

ایده این بود که اگر شما کاغذهای باطله را جمع کنید

you could compress it

فشرده اش کنید، می توانید نوعی خاک زغال بسازید، که می تواند به عنوان سوخت استفاده شود

and make briquettes that could be used for fuel.

But this device was very slow.

ولی این وسیله خیلی آروم عمل می کنه

So our engineering students went to work on it

پس دانشجوهای مهندسی ما شروع به کار روی این وسیله کردند

and with some very simple changes,

و با تغییرات خیلی ساده

they were able to triple the throughput of this device.

تونستند بازدهی این وسیله رو سه برابر کنند

So you could imagine they were very excited about it.

تصور کنید که ما چقدر هیجان زده بودیم

And they took the briquettes back to MIT so that they could test them.

اونها خاک زغال رو به MIT( انیسیتو تکنولوژی ماساچوست) بردند که اونجا تست هایی انجام بدن

و یکی از چیزهایی که فهمیدند این بود که... اون خاک زغال آتش نمی گیره

And one of the things that they found was they didn't burn.

So it was a little discouraging to the students.

پس برای دانشجوها یک ذره ناامید کننده بود

(Laughter)

And in fact, if you look closely,

و در واقعیت اگر با دقت نگاه کنید

right here you can see it says, "US Peace Corps."

می تونید ببینید که نوشته "سپاه صلح آمریکا"

As it turns out, there actually wasn't any waste paper in this village.

و همان طوری که معلوم شد، کاغذ باطله ای در اون روستا موجود نبود

And while it was a good use of government paperwork

و در حالی که این استفاده ی خوبی از برگه های دولتی برای این داوطلب بود

for this volunteer to bring it back with him to his village,

تا برگه هایش را به روستا ببرد (خنده)

it was 800 kilometers away.

روستا ۸۰۰ کیلومتر از اینجا فاصله داشت

And so we thought perhaps there might be a better way

پس ما فکر کردیم که شاید راه بهتری باشد

to come up with an alternative cooking fuel.

که یک سوخت جایگزین برای آشپزی پیدا کنیم

What we wanted to do is we wanted to make a fuel

کاری که ما می خواستیم انجام دهیم ساختن یک سوخت بود که

that used something that was readily available on the local level.

در سطح روستا به طور آماده قابل دسترسی باشد

You see these all over Haiti as well.

شما این ها رو همه جای هائیتی می بینید. که به نوعی کارخانه های کوچک شکرسازی هستند

They're small-scale sugar mills.

And the waste product from them

و ضایعات اونها

after you extract the juice from the sugarcane

بعد از این که شما عصاره نی شکر رو می گیرید چیزی به نام "تفاله نیشکر" است

is called "bagasse."

It has no other use.

که هیچ استفاده دیگری ندارد هیچ ارزش غذایی ای ندارد

It has no nutritional value, so they don't feed it to the animals.

پس نمی تواند غذای حیوانات باشد

It just sits in a pile near the sugar mill until eventually they burn it.

این تفاله ها در توده ای نزدیک این کارخانه ها می مانند تا در نهایت سوزانده شوند.

کاری که ما می خواستیم بکنیم این بود که راهی پیدا کنیم

What we wanted to do was we wanted to find a way

to harness this waste resource and turn it into a fuel

که این ضایعات رو تحت کنترل در بیاوریم و به سوخت تبدیل کنیم

that would be something that people could easily cook with,

که چیزی شود که مردم به راحتی بتوانند با آن آشپزی کنند

something like charcoal.

چیزی مثل زغال چوب.

So over the next couple of years,

در چند سال بعد، من و دانشجوهام سعی کردیم تا یک فرآیند پیدا کنیم

students and I worked to develop a process.

So you start with the bagasse, and then you take a very simple kiln

شما با تفاله های نی شکر شروع می کنید، و با یک کوره ی بسیار ساده

that you can make out of a waste fifty five-gallon oil drum.

شما می توانید از تفاله ها ۵۵ گالن نفت درست کنید

After some time, after setting it on fire,

و بعد از مدتی، بعد از قرار دادن روی آتش، آن را محکم درزگیری می کنید

you seal it to restrict the oxygen that goes into the kiln,

تا اکسیژن وارد کوره نشود.

and then you end up with this carbonized material here.

و چیزی که به دست می آورید یک ماده ی کربونیزه شده است.

However, you can't burn this.

اما شما نمی توانید این را بسوزانید

It's too fine and it burns too quickly to be useful for cooking.

چون خیلی به سرعت سوخته می شود و به درد آشپزی نمی خورد

So we had to try to find a way to form it into useful briquettes.

پس ما سعی کردیم راهی پیدا کنیم که این را به خاک زغالی مفید تبدیل کنیم

And conveniently, one of my students was from Ghana,

و به راحتی، یکی از دانشجو های من از کشور غنا

غذایی به نام "کوکونته" که مادرش عادت داشت برایش درست کند را به یاد داشت

and he remembered a dish his mom used to make for him called "kokonte,"

which is a very sticky porridge made out of the cassava root.

که یک نوع شوربای چسبناک درست شده از ریشه منهوت است

And so what we did was we looked,

پس ما جستجو کردیم، و پیدا کردیم که

and we found that cassava is indeed grown in Haiti,

منهوت قطعا در هائیتی کاشته می شود، اما به اسم "مانیوک"

under the name of "manioc."

In fact, it's grown all over the world --

در واقع همه جای جهان کاشته می شود

yucca, tapioca, manioc, cassava, it's all the same thing --

یوکا، تاپیوکا، مانیوک، منهوت... همه یک چیز هستند

a very starchy root vegetable.

یک ریشه گیاه دارای نشاسته

And you can make a very thick, sticky porridge out of it,

و شما می توانید یک شوربای خیلی غلیظ و چسبناک از آن درست کنید

which you can use to bind together the charcoal briquettes.

که با آن می توانید خاک زغال چوب را به هم بچسبانید

So we did this. We went down to Haiti.

پس ما این کار را کردیم و به هائیتی رفتیم

These are the graduates of the first Ecole de Charbon,

این ها فارغ التحسیلان اولین Ecole de Chabon

or Charcoal Institute.

یا موسسه زغال چوب هستند. و این ها

And these --

(خنده)

(Laughter)

That's right. So I'm actually an instructor at MIT as well as CIT.

درسته. من هم در MIT- انیسیتو تکنولوژی ماساچوست استاد هستم هم در CIT. موسسه زغال چوب

و این ها خاک زغالی هستند که ما درست کردیم

And these are the briquettes that we made.

حالا من شما را به قاره کاملا متفاوتی می برم. اینجا هند است.

Now I'm going to take you to a different continent.

This is India

and this is the most commonly used cooking fuel in India.

و این معمول ترین سوخت آشپزی در هند است، این کود گاو است.

It's cow dung.

And more than in Haiti, this produces really smoky fires,

و این حتی بیشتر از هائیتی، تولید دود می کند.

and this is where you see the health impacts

و این جاییست که شما اثرش را بر روی سلامتی می بینید

of cooking with cow dung and biomass as a fuel.

که از آشپزی با کود گاو و توده های گیاهی ظاهر می شود.

Kids and women are especially affected by it,

زن ها و بچه ها به طور خاص به آن دچار می شوند،

because they're the ones who are around the cooking fires.

چون آن ها اکثرا نزدیک آتش های آشپزی هستند.

ما می خواستیم ببینیم که آیا می توانیم در آنجا

So we wanted to see

if we could introduce this charcoal-making technology there.

این تکنولوژی خاک زغال سازی را معرفی کنیم.

Well, unfortunately, they didn't have sugarcane

متاسفانه، آن ها نی شکر نداشتند

and they didn't have cassava,

و منهوت هم نداشتند، اما این ما را متوقف نکرد.

but that didn't stop us.

What we did was we found what were the locally available sources of biomass.

کاری که ما کردیم این بود که منابع در دسترس محلی بیومُس را پیدا کردیم.

And there was wheat straw and there was rice straw in this area.

و در این منظقه کاه گندم و برنج زیاد بود.

And what we could use as a binder was actually small amounts of cow manure,

و چسبی که می توانستیم استفاده کنیم

در اصل مقادیر کمی از کود گاو بود،

which they used ordinarily for their fuel.

که آنها قبلا به عنوان سوخت از آن استفاده می کردند.

And we did side-by-side tests,

و ما تست های مقایسه ای انجام دادیم، و شما می توانید اینجا

and here you can see the charcoal briquettes

خاک زغال چوب و کود گاو را ببینید

and here the cow dung.

And you can see that it's a lot cleaner burning of a cooking fuel.

و می بینید که خاک زغال خیلی سوخت تمیزتری است.

And in fact, it heats the water a lot more quickly.

و آب را خیلی سریع تر داغ می کند.

And so we were very happy, thus far.

و ما تا اینجای کار خیلی خوشحال بودیم.

But one of the things that we found

اما یک مسئله ای که پیدا کردیم این بود که

was when we did side-by-side comparisons with wood charcoal,

وقتی تست های مقایسه ای با زغال چوب انجام دادیم

it didn't burn as long.

خاک زغال سریع تر می سوخت، و در حین سوختن کمی از هم جدا می شد

And the briquettes crumbled a little bit

and we lost energy as they fell apart as they were cooking.

و وقتی این خاک زغال از هم جدا می شد، ما انرژی از دست می دادیم.

So we wanted to try to find a way to make a stronger briquette

پس ما می خواستیم یک خاک زغال قوی تر بسازیم

so that we could compete with wood charcoal in the markets in Haiti.

که بتواند با زغال چوب در فروشگاه های هائیتی رقابت کند.

So we went back to MIT,

پس ما به MIT برگشتیم، دستگاه اندازه گیری را برداشتیم

we took out the Instron machine

and we figured out what sort of forces you needed

و در آوردیم چه نوع نیروهایی لازم است تا

in order to compress a briquette to the level

بتوان با آن یک زغال چوب را فشرده کرد

that you actually are getting improved performance out of it?

تا حدی که بازده بیشتری بدهد

And at the same time that we had students in the lab looking at this,

و در همین زمان ما دانشجوهایی داشتیم که در آزمایشگاه این را بررسی می کردند

we also had community partners in Haiti working to develop the process,

و همچنین همکارهایی در هائیتی داشتیم که در تلاش بودند تا فرآیند را توسعه دهند،

و آن را بهتر کنند تا برای مردم محلی در دسترس تر باشد.

to improve it and make it more accessible to people in the villages there.

و بعد از مدتی،

And after some time,

we developed a low-cost press that allows you to produce charcoal,

ما یک پرس ارزان ساختیم که به شما اجازه می داد تا زغالی درست کنید

which actually now burns not only --

که برای مدت طولانی تری می سوزد، و تمیز تر از زغال چوب است.

actually, it burns longer, cleaner than wood charcoal.

So now we're in a situation where we have a product,

پس ما الان در وضعیتی هستیم که محصولی داریم که بهتر است

which is actually better than what you can buy in Haiti in the marketplace,

و شما می توانید آن را از فروشگاه های هائیتی تهیه کنید،

which is a very wonderful place to be.

که جای واقعا جالبی است.

In Haiti alone, about 30 million trees are cut down every year.

تنها در هائیتی، هر ساله ۳۰ میلیون درخت بریده می شوند.

There's a possibility of this being implemented

به احتمال زیاد طرح ما اجرا می شود

and saving a good portion of those.

و قسمت زیادی از درختان نجات پیدا می کنند.

In addition, the revenue generated from that charcoal is 260 million dollars.

در واقع، هزینه ی استفاده از زغال چوب حدود ۲۶۰ میلیون دلار است.

که برای کشوری مثل هائیتی خیلی زیاد است

That's an awful lot for a country like Haiti --

with a population of eight million

که جمعیتی حدود ۸ میلیون نفر

and an average income of less than 400 dollars.

و درآمد متوسط کمتر از ۴۰۰ دلار دارد.

So this is where we're also moving ahead with our charcoal project.

اینجا جایی است که ما با پروژه ی زغال مان هم جلو می رویم.

And one of the things that I think is also interesting,

و موضوع دیگری که به نظر من جالب است

is I have a friend up at UC Berkeley who's been doing risk analysis.

این است که من دوستی در برکلی دارم که آنالیز ریسک انجام می دهد.

And he's looked at the problem of the health impacts

و او مشکلات سلامتی را بررسی کرده است

of burning wood versus charcoal.

که ناشی از سوختن چوب در مقابل سوختن زغال است

And he's found that worldwide, you could prevent a million deaths

و او پیدا کرده است که به طور جهانی،

می توان با استفاده از زغال به جای چوب درآشپزی از مرگ یک میلیون نفر جلوگیری کرد.

switching from wood to charcoal as a cooking fuel.

That's remarkable,

این امر خیلی قابل توجه است.

but up until now, there weren't ways to do it without cutting down trees.

تا حالا، راهی برای درست کردن سوخت بدون قطع کردن درختان نبوده است

But now we have a way

اما الان ما یک راه داریم

that's using an agricultural waste material to create a cooking fuel.

که استفاده از ضایعات کشاورزی برای تولید سوخت آشپزی است.

One of the really exciting things, though,

یکی از چیزهای خیلی جالب

is something that came out of the trip that I took to Ghana just last month.

چیزی است که در سفری که من ماه گذشته به غنا داشتم کشف شد.

And I think it's the coolest thing,

و به نظر من، جالب ترین چیز است،

این حتی از چیزی که شما الان دیدید هم ساده تر است

and it's even lower tech than what you just saw,

if you can imagine such a thing.

اگر بتوانید تصورش کنید.

Here it is.

So what is this?

خب این کشف چیست؟ این همان تبدیل مغز یا چوب ذرت به زغال است.

This is corncobs turned into charcoal.

And the beauty of this is that you don't need to form briquettes --

و زیبایی آن اینجاست که شما نیاز ندارید تا با آن خاک زغال بسازید

it comes ready made.

چون به طور آماده است. اینجا لپ تاپ ۱۰۰ دلاری من است.

This is my $100 laptop, right here.

And actually, like Nick, I brought samples.

و من مثل نیک (سخنران قبلی) با خودم نمونه هایی آوردم.

(Laughter)

(خنده)

So we can pass these around.

پس ما می توانیم این ها را پخش کنیم

They're fully functional, field-tested, ready to roll out.

این ها کاملا قابل استفاده، تست شده و آماده ی پخش شدن هستند.

(Laughter)

And I think one of the things

و من فکر می کنم، چیزی که درباره ی این تکنولوژی قابل توجه است این است که

which is also remarkable about this technology,

انتقال این تکنولوژی خیلی ساده است.

is that the technology transfer is so easy.

Compared to the sugarcane charcoal,

نسبت به تکنولوژی زغال تفاله نی شکر

where we have to teach people how to form it into briquettes

که ما باید به مردم آموزش می دادیم که چگونه از آن خاک زغال بسازند

and you have the extra step of cooking the binder,

و شما یک مرحله اضافی پخت چسب هم دارید

this comes pre-briquetted.

که قبل از درست کردن خاک زغال لازم است.

And this is about the most exciting thing in my life right now,

و این الان هیجان انگیزترین موضوع در زندگی من است

which is perhaps a sad commentary on my life.

که احتمالا یک موضوع غمگین زندگی من است

(Laughter)

(خنده)

But once you see it, like you guys in the front row --

اما وقتی شما آن را ببینید، مثل نفرات ردیف جلو

All right, yeah, OK.

خب به هر حال--

So anyway --

(Laughter)

(خنده)

Here it is.

این نمونه همینجاست. و من فکر می کنم یک نمونه بی نقص است

And this is, I think, a perfect example

of what Robert Wright was talking about in those non-zero-sum things.

ازموضوعی که رابرت رایت می گفت، درباره ی جمع چیزهای غیر صفر

So not only do you have health benefits,

پس این کار هم برای شما منافع سلامتی دارد

you have environmental benefits.

بلکه منافع محیط زیستی هم دارد.

But this is one of the incredibly rare situations

اما این یکی از وضعیت های خیلی نایاب است

که شما همچنین منافع اقتصادی هم دارید.

where you also have economic benefits.

People can make their own cooking fuel from waste products.

مردم می توانند سوخت آشپزی خودشان را از ضایعات محصولاتشان درست کنند

They can generate income from this.

آن ها می توانند از این تولید درآمد کنند.

They can save the money that they were going to spend on charcoal

می توانند پولی که قرار بود روی خرید زغال صرف شود را ذخیره کنند.

and they can produce excess and sell it in the market

و می توانند تولید اضافه شان را بفروشند

to people who aren't making their own.

به کسانی که سوخت خودشان را تولید نمی کنند.

It's really rare that you don't have trade-offs

بسیار بعید است که شما تعادلی نداشته باشید

between health and economics, or environment and economics.

بین سلامتی و اقتصاد، یا محیط زیست و اقتصاد

So this is a project that I just find extremely exciting

پس این پروژه ایست که به نظر من خیلی جالب است

and I'm really looking forward to see where it takes us.

و واقعا منتظرم که ببینم ما را کجا می برد.

پس وقتی ما الان راجع به آینده ای که می سازیم صحبت می کنیم

So when we talk about, now, the future we will create,

one of the things that I think is necessary

یکی از چیزهایی که به نظر من لازم است

is to have a very clear vision of the world that we live in.

این است که یک دیدگاه دقیق از جهانی که در آن زندگی می کنیم داشته باشیم.

And now, I don't actually mean the world that we live in.

و منظور من واقعا دنیایی که در آن زندگی می کنیم نیست

I mean the world where women spend two to three hours everyday

منظورم جهانیست که زن ها هر روزه دو تا سه ساعت

grinding grain for their families to eat.

صرف سنگ زدن داته ها می کنند، تا غذای خانواده هایشان باشد.

I mean the world where advanced building materials

منظورم جهانیست که مصالح ساختمانی پیشرفته

means cement roofing tiles that are made by hand,

یعنی کاشی های سیمانی که با دست ساخته شده اند

and where, when you work 10 hours a day,

و جایی که، شما روزی ۱۰ ساعت کار می کنید

you're still only earning 60 dollars in a month.

و هر ماه فقط ۶۰ دلار به دست می آورید

I mean the world

منظورم جهانیست که زنان و کودکان هر ساله ۴۰ میلیارد ساعت در حال جا به جایی آب هستند

where women and children spend 40 billion hours a year fetching water.

That's as if the entire workforce of the state of California

که برابر کل نیروی کاری کالیفرنیاست

worked full time for a year doing nothing but fetching water.

که در یک سال تمام وقت کار کنند و کاری به جز جا به جایی آب انجام ندهند.

It's a place where, for example, if this were India,

جاییست که، به طور مثال، اگر اینجا هند بود

in this room, only three of us would have a car.

در کل این سالن، فقط سه نفر از ما ماشین داشتیم.

If this were Afghanistan,

اگر افغانستان بود

only one person in this room would know how the use the Internet.

تنها یک نفر در این سالن می دانست چگونه از اینترنت استفاده کند

If this were Zambia --

اگر زامبیا بود، ۳۰۰ نفر از شما کشاورز بودید

300 of you would be farmers,

100 of you would have AIDS or HIV.

۱۰۰ نفر از شما ایدز داشتید.

And more than half of you would be living on less than a dollar a day.

و بیشتر از نصف شما با درآمد کمتر از یک دلار در روز زندگی می کردید.

این ها مسائلی است که ما باید برای آن ها راه حل پیدا کنیم.

These are the issues that we need to come up with solutions for.

این ها مسائلی است که باید به مهندسانمان آموزش دهیم،

These are the issues that we need to be training our engineers,

our designers, our business people, our entrepreneurs to be facing.

به طراحانمان، به اقتصاددانانمان، به کارآفرین هامان، تا با آنها مواجه شوند.

These are the solutions that we need to find.

راه حل هایی هستند که باید پیدا کنیم.

I have a few areas that I believe are especially important that we address.

به نظر من موضوعاتی هستند که باید به طور خاص و مهم به آنها اشاره کنیم.

یکی از آن ها توسعه تکنولوژی هایی برای ترویج امور مالی کوچک و مشاغل کوچک است.

One of them is creating technologies

to promote micro-finance and micro-enterprise,

so that people who are living below the poverty line

که مردمی که زیر خط فقر زندگی می کنند بتواندد راهی پیدا کنند که بیرون بیایند

can find a way to move out --

and that they're not doing it

که آنها با همان سبد سازی سنتی

using the same traditional basket making, poultry rearing, etc.

و پرورش مرغ و ... نمی توانند انجام دهند

But there are new technologies and new products

اما با تکنولوژی های جدید و محصولات جدید

that they can make on a small scale.

که می توانند در مقیاس کوچک انجام شوند.

The next thing I believe

چیز دیگری که من باور دارم باید انجام دهیم ساختن تکنولوژی هایی برای خانواده های فقیر است

is that we need to create technologies for poor farmers

to add value to their own crops.

که ارزش محصولاتشان را بالا ببرد.

And we need to rethink our development strategies,

و ما باید در تکنیک های توسعه یمان تجدید نظر کنیم

so that we're not promoting educational campaigns

به طوری که سطح کمپ های آموزشی را بالا نبریم که

to get them to stop being farmers,

از کشاورز شدن آن ها جلوگیری کنیم.

but rather to stop being poor farmers.

بلکه از فقیر شدن آن ها جلوگیری کنیم.

And we need to think about how we can do that effectively.

و ما باید به این فکر کنیم که چطور این را به طور موثر انجام دهیم

We need to work with the people in these communities

ما باید با مردمی که در این جوامع هستند همکاری کنیم

and give them the resources and the tools that they need

و به آن ها منابع و ابزارهایی که نیاز دارند بدهیم

to solve their own problems.

که مشکلات خودشان را حل کنند. این بهترین راه است.

That's the best way to do it.

We shouldn't be doing it from outside.

ما نباید از بیرون این را انجام دهیم

So we need to create this future, and we need to start doing it now.

پس ما باید این آینده را بسازیم، و باید از الان شروع کنیم

Thank you.

متشکرم.

(Applause)

(تشویق)

Chris Anderson: Thank you, incredible.

Stay here.

Tell us -- just while we see if someone has a question --

کریس اندرسون: به ما بگو- تا ما ببینیم آیا کسی سوالی دارد

just tell us about one of the other things that you've worked on.

به ما درباره ی یکی از موضوع های دیگری که رویش کار کردی بگو

Amy Smith: Some of the other things we're working on

امی اسمیت: چندتا موضوع دیگر اینها هستند:

پیدا کردن راه های ارزانی برای انجام تست های کیفیت آب

are ways to do low-cost water quality testing,

so that communities can maintain their own water systems,

که جوامع بتوانند از سیستم های آبی خودشان نگهداری کنند

know when they're working, know when they treat them, etc.

بدانند کی آب سالم است، کی باید آن را تصفیه کرد، و ما به دنبال

We're also looking at low-cost water-treatment systems.

راه هایی برای تصفیه ارزان آب نیز هستیم

One of the really exciting things is looking at solar water disinfection

و یکی از کارهای بسیارجالب، ضد عفونی کردن آب با نور خورشید است

and improving the ability to be able to do that.

و توسعه توانایی انجام این کار

CA: What's the bottleneck preventing this stuff getting from scale?

کریس: راه انجام دادن این طرح چیست؟

Do you need to find entrepreneurs, or venture capitalists,

آیا نیاز به پیدا کردن کارآفرین ها، یا سرمایه گذاران دارید؟

or what do you need to take what you've got and get it to scale?

یا کلا به چه چیزهایی احتیاج دارید تا طرحی که الان دارید را اجرایی کنید؟

AS: I think it's large numbers of people moving it forward.

امی: خب، تعداد زیادی از مردم دارند این طرح را جلو می برند

It's a difficult thing --

این کار سختی است، بازاری است که خیلی درهم است

it's a marketplace which is very fragmented

and a consumer population with no income.

و مصرف کننده هایی دارد که درآمدی ندارند

So you can't use the same models that you use in the United States

پس شما نمی توانید از مدل هایی که در آمریکا استفاده می کنید استفاده کنید

for making things move forward.

که کارها جلو بروند

And we're a pretty small staff,

و ما یک تیم خیلی کوچک هستیم، که تشکیل شده از من

which is me.

(Laughter)

(خنده)

So, you know, I do what I can with the students.

پس، من کاری که می توانم را با دانشجوهایم انجام می دهم

We have 30 students a year go out into the field

هر سال ۳۰ دانشجو وارد این طرح می شوند

and try to implement this and move it forward.

و سعی می کنند که این را انجام دهند و جلو ببرند

The other thing is you have to do things with a long time frame,

موضوع دیگر این است که شما باید کارها را در چارچوب زمانی طولانی انجام دهید

as, you know, you can't expect to get something done in a year or two years;

چون نمی توانید انتظار داشته باشید که کارها را در یک یا دوسال تمام کنید

you have to be looking five or 10 years ahead.

شما باید به پنج یا ۱۰ سال بعدی فکر کنید

But I think with the vision to do that, we can move forward.

اما من فکر می کنم با دیدگاه انجام دادن کار ما می توانیم جلو برویم.