The myth of the moon goddess - Cynthia Fay Davis

1,918,063 views ・ 2022-03-08

TED-Ed


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: sadegh vn Reviewer: Masoud Motamedifar
00:06
The moon goddess, Ix Chel, patiently watched a spider at work.
0
6878
5297
الهه ماه، ایشل، صبورانه عنکبوتی را که در حال تار تنیدن بود تماشا می‌کرد.
00:12
She could make use of it skills, she thought.
1
12175
3086
به فکرش رسید که می‌تواند از استعداد و توانایی او بهره ببرد.
00:15
Through careful observation and imitation, she soon became a skilled weaver.
2
15261
5422
و اندکی بعد با مشاهده و تقلید با‌دقت به یک بافنده ماهر تبدیل شد.
00:21
The sun god, Kinich Ahau, was impressed with her work,
3
21184
4004
خدای خورشید، کینیچ آهائو، تحت تاثیر کارش قرار گرفت،
00:25
and admired her from afar.
4
25188
2210
و او را از همان فاصله تحسین می‌کرد.
00:27
But the goddess’ grandfather was very possessive
5
27648
3129
اما پدربزرگ الهه بسیار سلطه‌جو و غیرتی بود
00:30
and would not let the sun god anywhere near his beloved granddaughter.
6
30777
3795
و به خدای خورشید اجازه نمی‌داد تا در هیچ کجا به نوه عزیزش نزدیک شود.
00:35
To get past the grandfather, the sun god disguised himself
7
35156
3587
خدای خورشید برای عبور از پدربزرگ، خودش را
00:38
as a hummingbird.
8
38743
1668
به شکل مرغ مگس خوار درآورد.
00:40
As he took a drink of tobacco flower honey,
9
40411
2670
زمانی که داشت از شهد گیاه توتون می‌نوشید،
00:43
the moon goddess spotted him and asked her grandfather
10
43081
3044
الهه ماه متوجه او شد و از پدربزرگش خواست
00:46
to capture the bird for her.
11
46125
1961
تا پرنده را برایش بگیرد.
00:48
The grandfather shot the disguised sun god with a blow dart, stunning him.
12
48086
4379
پدربزرگ تیری کوبنده به سمت خدای خورشید تبدیل شده پرتاب کرد که او را گیج کرد.
00:53
Ix Chel nursed the wounded bird back to health,
13
53091
3128
ایشل از پرنده زخمی تا زمان بازگشت به سلامتی پرستاری کرد.
00:56
and soon, he was able to spread his wings and fly again.
14
56219
4212
و اندکی بعد، او قادر بود تا بال‌هایش را حرکت داده و دوباره پرواز کند.
01:00
He transformed back into the sun god and invited the moon goddess
15
60431
4004
او دوباره به شکل خدای خورشید برگشت و به الهه ماه پیشنهاد داد
01:04
to escape with him.
16
64435
1543
تا همراه با او فرار کند.
01:07
The two rowed away in a canoe,
17
67522
2294
هر دو با هم سوار قایق کانو شدند،
01:09
but the grandfather called upon the powerful storm god
18
69816
3211
اما پدربزرگ خدای قدرتمند طوفان را خبر کرد
01:13
to help him stop them.
19
73027
1335
تا جلوی آن‌ها را بگیرد.
01:14
Sensing danger, the moon goddess jumped from the canoe into the water below
20
74695
4630
الهه ماه احساس خطر کرد و از کانو به درون آب پرید
01:19
and transformed into a crab.
21
79325
2211
و به یک خرچنگ تبدیل شد.
01:21
But the storm god had already thrown a lightning bolt,
22
81536
2586
اما خدای طوفان از قبل یک صاعقه پرتاب کرده بود،
01:24
which hit the crab and pierced her through her heart, killing her.
23
84122
4004
که به خرچنگ برخورد کرد و قلبش را شکافت و او را کشت.
01:30
Hundreds and hundreds of dragonflies gathered,
24
90253
3211
صد‌ها و صد‌ها سنجاقک دور هم جمع شدند،
01:33
buzzing songs and fluttering their transparent wings.
25
93464
3045
وز وز کنان بال‌های شفاف‌شان را تکان دادند.
01:37
They formed a thick, magical cloud over the moon goddess’ body.
26
97051
4421
آن‌ها یک توده ضخیم و جادویی به دور بدن الهه ماه تشکیل دادند.
01:41
For thirteen days the dragonflies cut, cleaned, and hollowed thirteen logs.
27
101472
5964
سنجاقک‌ها در سیزده روز ۱۳ کنده درخت را بریدند، تمیز کردند و از داخل خالی کردند.
01:47
On the thirteenth night, the logs burst open,
28
107436
3129
در شب سیزدهم، کنده‌ها باز شدند،
01:50
and the moon goddess emerged— alive and more brilliant than ever.
29
110565
5005
و الهه ماه پدیدار شد __ زنده و درخشان‌تر از همیشه.
01:56
The sun god wasted no time in proposing marriage.
30
116571
3253
خدای خورشید زمان را هدر نداد و درخواست ازدواج داد.
01:59
The moon goddess happily agreed.
31
119824
2085
الهه ماه با خوشحالی پذیرفت.
02:01
Side-by-side, they were ready to light up the sky with their powerful rays.
32
121909
4672
آن‌ها در کنار یکدیگر آمده بودند تا آسمان را با اشعه‌های خود روشن کنند.
02:07
Unfortunately, the story doesn’t end there.
33
127123
3503
متاسفانه، ماجرا اینجا به پایان نرسید.
02:10
The sun god’s brother visited often.
34
130626
2419
برادر خدای خورشید اغلب به دیدنش می‌آمد.
02:13
Sensing he was also in love with Ix Chel, the sun god grew jealous,
35
133045
4713
خدای خورشید از زمانی که احساس کرد او هم عاشق ایشل است، حسود شد
02:17
and began to mistreat her.
36
137758
1710
و شروع به بد رفتاری با او کرد.
02:21
One day, Ix Chel was sitting on the riverbank,
37
141762
2837
یک روز، ایشل در کنار کرانه رودخانه نشسته بود،
02:24
furious at her husband.
38
144599
1626
در حالیکه از دست شوهرش عصبانی بود.
02:26
A huge bird came gliding down
39
146934
1961
پرنده‌ای غول‌پیکر فرود آمد
02:28
and offered to take her to the high mountain peaks.
40
148895
2836
و به او پیشنهاد داد تا او را به قله‌های مرتفع کوهستان ببرد.
02:31
To get away from the cruel sun god, she agreed.
41
151731
2836
او برای رها شدن از دست خدای خورشید ظالم پذیرفت.
02:35
There, she met the king of the vultures.
42
155109
2628
او در آنجا پادشاه کرکس‌ها را ملاقات کرد.
02:38
The vulture king was kind and fun-loving—
43
158279
2794
پادشاه مهربان و خوش‌گذران بود ---
02:41
a much better partner than the violent sun god.
44
161073
2962
و همچنین شریک بسیار بهتری نسبت به خدای خورشید خشن بود.
02:44
The moon goddess made a new home with him in the mountains.
45
164035
3170
الهه ماه در کوهستان‌ها وارد رابطه جدیدی با او شد.
02:47
When the sun god heard, he was distraught.
46
167705
2711
وقتی خدای خورشید این موضوع را فهمید، بسیار خشمگین شد.
02:50
He hid inside a deer carcass until a hungry vulture came swooping down,
47
170416
4421
او درون یک لاشه گوزن پنهان شد تا زمانی که یک کرکس گرسنه به پایین آمد،
02:54
then hopped onto its back and rode to the mountain kingdom
48
174837
3337
سپس به پشتش پرید و به سمت فرمانروایی کوهستان،
02:58
where the moon goddess now lived with the vulture king.
49
178174
2878
جایی که الهه اکنون با شاه کرکس‌ زندگی می‌کرد به راه افتاد.
03:01
He begged her to come home with him, apologizing for how he had treated her.
50
181969
4255
او پس از عذرخواهی از رفتاری که با او داشته التماس کرد که با او به خانه برگردد.
03:06
The kind and forgiving goddess took pity on him and agreed to go back.
51
186224
4587
الهه مهربان و بخشنده، دلش به رحم آمد و پذیرفت تا بازگردد.
03:11
But Kinich Ahau soon began to show his true nature again.
52
191229
4087
اما کینیچ آهائو پس از مدتی دوباره شروع به نشان دادن ذات طبیعی‌اش کرد.
03:15
He struck her, scarring her face and dimming her bright rays.
53
195816
4588
او را کتک زد، صورتش را زخمی و اشعه‌های درخشانش را کم سو کرد.
03:21
Ix Chel flew off into the dark.
54
201030
2211
ایشل به درون تاریکی پرواز کرد.
03:23
From then on, she vowed to appear only at night.
55
203241
3461
از آن موقع تا به بعد، او با خودش عهد کرد که فقط شب‌ها دیده شود.
03:27
She befriended the stars, and combined her pale blue rays with their light
56
207453
4379
با ستاره‌ها دوست شد و اشعه‌های کم سوی آبی‌اش را با نورهای آنها ترکیب کرد
03:31
to guide night travelers to safety.
57
211832
2086
تا در شب راهنمای مسافران به مسیر امن باشند
03:34
She used her healing gift,
58
214543
1794
او از موهبت شفابخشی که یک بار
03:36
which she had once used on the wounded sun god,
59
216337
3086
وقتی در مقابل خدای خورشید زخمی شده بود استفاده کرده بود،
03:39
to cure people who were ill.
60
219423
1585
برای درمان مردم بیمار بهره می‌برد
03:42
Today, Ix Chel is so widely known
61
222260
2627
امروزه، ایشل به قدری شناخته شده است
03:44
that she’s become a symbol of Maya culture.
62
224887
2378
که به نمادی از فرهنگ مایا تبدیل شده است.
03:47
But archeological evidence suggests that for the ancient Maya
63
227640
3170
اما شواهد باستان‌شناسی نشان می‌دهد که در مایا کهن
03:50
Ix Chel and the moon goddess were separate deities.
64
230810
3211
ایشل و الهه ماه دو خدای متفاوت هستند.
03:54
In the retellings of Maya people and the records of anthropologists,
65
234021
4505
در بازگویی ماجرا توسط مردم مایا و نوشته‌های مردم شناسان،
03:58
the two have merged so that Ix Chel’s story extends
66
238526
3336
این دو شخصیت با یکدیگر ادغام شدند تا داستان ایشل گستردگی‌ای
04:01
beyond the limits of the historical record.
67
241862
2378
فراتر از محدودیت‌های پیشینه تاریخی داشته باشد.
04:04
Her story, like all myths, isn’t just one story:
68
244657
4546
داستان او مانند همه افسانه‌ها تنها یک داستان ساده نیست:
04:09
the variations, ancient and modern, speak to what people value,
69
249203
4505
روایت‌های مختلف، چه باستانی و چه مدرن، نشان می‌دهند چه‌چیزی برای مردم ارزشمند است
04:13
and how they see themselves in their mythological heroes.
70
253708
3295
و چگونه خود را در قامت قهرمانان اساطیری خود می‌بینند.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7