"All the World's a Stage" by William Shakespeare

Translator: Pedram Pourasgari Reviewer: Leila Ataei

“All the World’s a Stage”

«دنیا صحنه نمایشی بیش نیست»

from "As You Like It"

از «هر طور میل شماست»

by William Shakespeare

شعری از: ویلیام شکسپیر

All the world’s a stage,

دنیا صحنه نمایشی بیش نیست،

And all the men and women merely players;

و زنان و مردان، همگی، جز بازیگرانش نیستند؛

They have their exits and their entrances;

هر یک وارد شده و خارج می‌شوند؛

And one man in his time plays many parts,

و هر فرد در زندگی خود نقش‌های بسیاری را بازی می‌کند

His acts being seven ages.

و نمایش‌هایش در هفت دوره اجرا می‌شوند.

At first the infant,

نخست، نوزادی است

Mewling and puking in the nurse’s arms;

که گریه می‌کند و در آغوش پرستارش بالا می‌آورد،

And then the whining school-boy, with his satchel

سپس دانش‌آموزی بهانه‌گیر با کیف‌دستی‌اش

And shining morning face, creeping like snail

که صبح صورتش را شسته و مانند حلزون

Unwillingly to school.

با بی‌میلی به سمت مدرسه می‌خزد.

And then the lover,

سپس عاشقی است

Sighing like furnace, with a woeful ballad

که همچون کوره‌ای آتشین آه می‌کشد، با تصنیفی اندوهناک

Made to his mistress’ eyebrow.

که از ابروی یارش سروده است.

Then a soldier,

بَعد یک سرباز،

Full of strange oaths, and bearded like the pard,

مملو از سوگندهای عجیب، و ریشو چون پلنگ،

Jealous in honour, sudden and quick in quarrel,

حریص برای افتخار، سریع و چالاک در نزاع،

Seeking the bubble reputation

به دنبال شهرت پوشالی،

Even in the cannon’s mouth.

حتی در مقابل توپ‌های جنگی.

And then the justice,

و سپس یک قاضی،

In fair round belly with good capon lin’d,

با شکمی برآمده از خوردن خروس‌های عقیم‌شده،

With eyes severe and beard of formal cut,

با چشمانی تیزبین و محاسن مرتب،

Full of wise saws and modern instances;

پر از ضرب‌المثل‌های خردمندانه و مثال‌های نو؛

And so he plays his part.

و این‌گونه نقشش را بازی می‌کند.

The sixth age shifts

در پرده ششم نمایش

به پیرمردی لاغر و صندل‌پوش تبدیل می‌شود،

Into the lean and slipper’d pantaloon,

With spectacles on nose and pouch on side;

با عینکی روی بینی و کیف پولی در کنارش؛

His youthful hose, well sav’d, a world too wide

شلوارهای جوانی‌اش که به خوبی نگاهشان داشته،

برای پاهای لاغرش خیلی گشاد شده‌اند؛ و صدای بلند مردانه‌اش،

For his shrunk shank; and his big manly voice,

Turning again toward childish treble, pipes

دوباره به صدای زیر بچه‌گانه تبدیل می‌شوند،

گویی با صدایش، فلوت و سوت می‌نوازد.

And whistles in his sound.

Last scene of all,

آخرین صحنه نمایش،

That ends this strange eventful history,

که پایانی است بر این تاریخچه‌ی عجیب و پرماجرا،

Is second childishness and mere oblivion;

دومین دوره‌ی کودکی است و فراموشی کامل؛

Sans teeth, sans eyes, sans taste, sans everything.

بدون دندان، بدون چشم، بدون مزه، بدون هیچ چیز.